فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
411 - 429
حوزههای تخصصی:
یکی از مختصات قرآن بهره مندی از وزن و موسیقی است؛ لذا بررسی تطبیقی اوزان و بحور عروضی با قرآن می تواند جلوه هایی ناب از اعجاز کلانی قران را آشکار سازد. این پژوهش با رویکردی تطبیقی به نظیره یابی میان برخی از بحور عروضی مطبوع و پرکاربرد در متون نظم فارسی با آیات قرآن کریم می پردازد. در این پژوهش کوشیده ایم از نظیره یابی بحور نامطبوع و ثقیل احتراز جوییم و اشعار شاهد و مثال را نیز از میان ابیات مشهور و دلنشین پارسی گزینش نماییم. هدف از نگارش پژوهش حاضر، ایجاد پیوند بیشتر میان شعر پارسی و نثر موزون و مسجع قرآن کریم و تقریب و مؤانست میان موسیقی دلنواز نظم پارسی و نثر قرآنی است. روش کشف و استخراج این همانندی ها و مشابهات میان دو متن تطبیقی نیز ذوقی است و تابع اصول ثابتی نیست. بدین معنی که نگارنده بر اساس ذوق خویش ، گاه ارکان مجزای بحور را با شعر پارسی به طور متناظر و جزء به جزء مقایسه می کند و گاه سه یا چهار رکن را به عنوان یک بیت یا مصراع شعر پارسی با آیه ای از قرآن بررسی کرده و به عنوان شاهد شعری به کار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود ارزش موسیقیایی و و شعری در قرآن است.
اهداف پژوهش
ایجاد پیوند بیشتر میان شعر پارسی و نثر موزون و مسجع قرآن کریم.
تقریب و مؤانست میان موسیقی دلنواز نظم پارسی و نثر قرآنی.
سؤالات پژوهش
اوزان و بحور عروضی قرآن کریم کدامند؟
نظم پارسی و نثر قرآنی چه شباهت ها و همانندی دارند؟
مفاهیم غنایی منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی با تاکید بر جلوه های مادی معشوق در تطبیق با لیلی و مجنون مصور خمسه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
430 - 446
حوزههای تخصصی:
مفاهیم غنایی در ادبیات شرق به ویژه ادب فارسی جایگاه ویژه ای دارد. تا جایی که هر کس بارقه ای از عشق در دلش یافته بی درنگ سراغ شعر و ادبیات رفته است. امیر خسرو دهلوی و نظامی گنجوی از شعرایی هستند که مفاهیم غنایی یکی از موضوعات اصلی آثارشان است. بن مایه ی عشق مجازی از مضامین شعری منظومه های امیرخسرو دهلوی بوده است. امیر خسرو دهلوی و آثارش جایگاه والایی در ادب غنایی فارسی دارد. هر چند در هر دوره ای از سبک های رایج فارسی این بن مایه ها دستخوش تغییرات بوده اند اما نگاه دهلوی به عشق ادامه ی همان نگاه شاعران سبک عراقی است که با تلفیقی از عشق حقیقی و مجازی است. بررسی مفاهیم غنایی در اشعار امیرخسرو از نقطه نظر وسع آثار غنایی دارای اهمیت بسزایی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که مفاهیم غنایی در منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی، پاک و عاری از هر گونه لاابالی گری است و بسته به حالات روحی و روانی شاعر گاه با معشوقی مهربان و رئوف و گاهی معشوقی متکبر و بی توجه به عاشق است. این مفاهیم غنایی را می توان در منظومه لیلی و مجنون نظامی و نگاره های موجود در آن نیز مشاهده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مفاهیم متعالی انسانی در آثار منظوم امیرخسرو است. 2. بررسی جلوه های مادی معشوق در منظومه لیلی و مجنون امیر خسرو دهلوی و نظامی. سؤالات پژوهش: 1. مفاهیم غنایی منظومه های امیر خسرو با تأکید بر جلوه های مادی معشوق چگونه است؟ 2. جایگاه جلوه های مادی معشوق در منظومه لیلی و مجنون امیرخسرو دهلوی و نظامی چگونه است؟
تبیین زمینه مناسب تحقق طرح های راهبردی در سیاست گذاری شهری با تأکید بر نظریه حکم روایی خوب شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای شهرهای جهان سوم منجمله ایران تبدیل به فضایی مشکل زا شده و کیفیت زندگی در متن این فضا را تنزل داده است. همچنین برنامه ریزی و مدیریت شهری نیز نتوانسته است جهت توسعه این فضاها موثر باشد بطوریکه زایش و مشکل زایی این فضاها ادامه دار گشته است. یکی از مسائل برنامه ریزی شهری در این شهرها، فراهم نبودن بستر لازمه جهت اجرا و تحقق، طرحها و برنامه های نوین توسعه شهری می باشد. بطوری که این طرحها و برنامه ها همواره با عبارت عدم تحقق روبرو می گردند. این موارد فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهری در این شهرها را از توسعه محور بودن به سمت ساماندهی محور بودن سوق داده است. چرا که به علت فضای مشکل زا و فراهم نبودن زمینه، برنامه ریزی شهری نمی تواند به تحقق طرحهای توسعه شهری منجر گردد و تنها می تواند به ساماندهی مشکلات شکل گرفته در متن فضایی موجود بپردازد. یکی از این طرحهای نوین توسعه شهری، طرحهای راهبردی می باشند که در زمان مدرنیته مطرح شده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که طرحهای راهبردی نیز نمی توانند در متن فضایی شهرهای ایران، محقق گشته و به اهداف خویش برسند. روش کار در این پژوهش روش گرند تئوری یا نظریه ای می باشد، نوشتار حاضر سعی در تبیین این مسئله دارد. یافته های نوشتار با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک نیز نشان می دهد که عدم سازگاری زمانی – فضایی و محتوایی، مهمترین عامل عدم تحقق طرحهای راهبردی در شهرهای ایران می باشد. بطوریکه تحت تأثیر این عدم سازگاری، متن فضایی شهرهای ایران زمینه لازمه را جهت خوانش و انتقال معنا (تحقق) طرحهای راهبردی، دارا نمی باشند. با توجه به تئوری زمینه ای، متن فضایی سازگار جهت تحقق طرحهای راهبردی، از طریق وارد شدن به دوران موسوم به مدرنیته، فراهم می گردد. در حالیکه متن فضایی شهرهای ایران، تحت تاثیر زمانه گذار بین سنت و مدرنیته شکل گرفته و این زمانه در مرحله بعد پدیدار عدم سازگاری فضایی و محتوایی را شکل می دهد که سبب فراهم نبودن زمینه جهت تحقق طرحهای راهبردی برای توسعه شهرهای ایران می گردد.
سیر تحولات خوشنویسی اسلامی در ترکیه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری جمهوری ترکیه و افزایش تبلیغات غرب گرایی توسط آن، هنر خوشنویسی که در دوران عثمانی از اهمیت بالایی برخوردار بود، به ناگاه مورد بی مهری قرارگرفت و روندی که توسط هنرمندانی چون «شیخ حمدالله» آغاز شده بود، برای چند دهه متوقف شد. در دهه هشتاد میلادی با تلاش حکومت وقت، ارگان های مذهبی و گرایش های صوفیانه و عرفانی، این هنر مجدداً احیا شد. این پژوهش که در زمینه خوشنویسی معاصر ترکیه، به شیوه تاریخی-تحلیلی و با رجوع به آثار، زندگی و سخنان هنرمندان ترک انجام شد، نشان داد که دو رویکرد متمایز در خوشنویسی ترکیه تا کنون شکل گرفته است: 1-رویکردی که همچنان به شیوه های سنتی و درست نویسی خط وفادار ماند و تنها در مواد و ابزار کار تغییراتی ایجاد کرد و 2-رویکرد دیگری که در آن هنرمند با تأثیرپذیری از هنر مدرن به خوشنویسی نگاهی چون نقاشی انتزاعی در پیش گرفت و بیشتر بر حالات خوشنویسانه تأکید ورزید تا شیوه های درست نویسی. اما نکته حائز اهمیت این مسئله است که در هر دو رویکرد شیوه آموزش استاد-شاگردی و انتقال سنت ها از استاد به هنرجو سبب شده همچنان هویت سنتی و مذهبی خوشنویسی حفظ شود، به طوری که حتی در رویکرد مدرن به خط، مفاهیم عرفانی همچنان توسط هنرمندان مورد تأکید قرار گرفته اند. به این ترتیب نه تنها رویارویی با هنر غرب از ارزش های سنتی خوشنویسی ترکیه نکاسته است، بلکه حضور هنرمندان ترک مقیم در کشورهای غربی، سبب شده است هنر مدرن نیز در زمینه هایی از خوشنویسی اسلامی تأثیر پذیرد.
روایت شناسی دیداری: روایتگری در تصاویر ایستا (نقاشی) از منظر تاریخ هنر و روایت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایز رسانه زبانی و بصری، پارادایمی است که نخستین بار توسط لسینگ در تاریخ هنر مطرح شد. ماهیت زمان بنیاد شعر در بیان متوالی رویدادها و ماهیت مکان بنیاد نقاشی در توصیف هم زمان پدیده ها، هنوز موجب اختلاف نظر روایت شناسان زبانی و مورخین هنر در داستان تصاویر منفرد است. این پژوهش به روشی توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده های اسنادی، با هدف بررسی شیوه های بازنمایی زمان روایی در تصاویر منفرد (نقاشی)، سعی دارد به این دو پرسش پاسخ دهد: آیا تصاویر فقط لحظه ای واحد از یک رویداد را باز می نمایانند؟ آیا در مقایسه با داستان زبانی، داستان بصری فاقد معیارهای اصلی روایت است؟ در نتیجه پژوهش حاضر با تمرکز بر عناصر سازنده روایت و تطبیق معیارهای اصلی تعریف روایت در رسانه زبانی و دیداری بروی یک نمونه مطالعاتی، ثانیاً با طرح نظریه های ادراکی درباب زمان و حرکت در تصاویر منفرد، و با تأکید بر استقلال زبان بصری و نقش بیننده در فرآیند ادراکی، نشان می دهد میان معیارهای اصلی تعریف روایت به ویژه عنصر «زمان» در روایت زبانی و روایت دیداری تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین آثار تصویری بنابر ماهیت خود، مقوله زمان روایی رویداد را به طریقی متفاوت با فرآورده های زبانی بازنمایی می کنند.
خوانش تحلیلی انیمیشن «خوش قدم»، با رویکرد معرفت شناختی هابرماس
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
129 - 156
حوزههای تخصصی:
«خوش قدم» انیمیشنی کودکانه است که به رغم روایت ساده و دوست داشتنی اش در ضرورت توجه انسان ها به محیط زیست و زیست گاه پنگوئن ها؛ با خوانشِ متن محورِ اخیر، ایده ای متفاوت و البته نگران کننده، از نسبت سلسله مراتبی و استیلاجوی انسانِ برخوردارِ مدرن، از آن فهم می شود. براساس روش تحقیق، این مقاله برگرفته از رویکرد متن محورِ ریکور و چارچوب نظری آن، ملهم از روش شناختی هابرماس، دیگر کمتر نشانی از سرخوشی اولیه در مواجهه با پیام های نوع دوستانه اثر باقی می ماند و در عوض، تأملاتی هراس انگیز از نسبت سوژه به ابژه و نگاه کنترلی انسانِ مدرن به عنوان فاعل شناسا نسبت به محیط و موجودات پیرامونی اش حتی انسان ها و جوامع کمتر برخوردار حاصل می شود. ازجمله اهداف اصلی این پژوهش آن است که نسبت های این داستان را، در خوانشی تمثیلی و استعاری، تا مرزِ میانِ نسبتِ کشورهای شمال و جنوب پیش بَرد و مقدمه ای بر طرحِ شکافِ دوقطبی حاکم بر جهان امروز گشاید و تعابیرِ جدیدی از نسبت های هویت سازِ «خود» و «دیگری» ارایه دهد. بازنماییِ اهمیتِ مقولهزبان، به عنوان بستر تفکر و ارتباط و فهم بین الاذهانی مبتنی بر آرای هابرماس در چارچوب این روایت انیمیشنی، از نتایج این مقاله است که بیش از پیش، جدی گرفتن این رسانه هنری را برای طرح و انتقال مباحث معرفت شناسی و دانشِ سیاسی نشان می دهد.
ارائه روشی برای تولید یا بومی کردن علم شهرسازی ایرانی با استفاده از متون اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
ورود و گسترش مبانی دانش شهرسازی در این دوران از خارج ایران و به کار بستن آن بدون ملاحظات، منجر به آشفتگی شهرهای معاصر ایران شده است. این موضوع انگیزه شده تا تلاش هایی برای بومی سازی دانش شهرسازی و معماری و به ویژه مبانی این دانش آغاز شود. برخی از این تلاش ها با رجوع به متون ارزشمند ایرانی و با برگرفتن بخش هایی از آن ها، وجهه ی بومی به نوشتارهای شهرسازی یا معماری ایرانی بخشیدند. این مقاله نیز بر این روش برای بومی سازی دانش و نوشتارهای شهرسازی تأکید کرده و در میان مراحل تولید علم، مرحله ی «نظریه» را که مرحله آسیب پذیرتر علم شهرسازی ایران در برابر دانش وارداتی بوده، موردتوجه قرار داد. سپس با انتخاب متون کهن با موضوع اخلاق عرفانی، «روشی عام» برای نظریه پردازی و یا بومی سازی نظریات در حوزه شهرسازی پیشنهاد کرد. این روش تلفیقی از دو شیوه «نظریه پردازی» و «هرمنوتیک» البته نوع موردقبول آن نزد عالمان مسلمان است.
ارزیابی نظر ساکنان در بهره گیری از رویکردهای توسعه ی میان افزار (مطالعه موردی: بناهای جدید جویبارِ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
جویبارِ از محلات تاریخی اصفهان و دارای کالبدی متفاوت با محلات شهر است. نوع مداخله در این بافت تاریخی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر جهت ارزیابی رویکردهای توسعه ی میان افزار ازنظر ساکنان محله شکل گرفته است. شیوه ی پژوهش کیفی، کمی و ازنظر هدف کاربردی و شیوه ی گردآوری اطلاعات میدانی، کتابخانه ای است. تصاویر مربوط به معماری بناهای میان افزار در بافت های تاریخی، از طریق پرسشنامه ای به روش دلفی مورد آزمون قرار گرفت. سپس تصاویر دارای بیشترین امتیاز موردنظر سنجی از تعداد ۳۴۰ نفر ساکنان محله، در نرم افزار SPSS آنالیز شد. در بررسی پایایی متغیرها مشخص شد که ساکنان محله خواستار ساختار مدرن در بافت هستند. یافته ها نشان داد که نظر ساکنان در مورد رویکردهای ساختمان های جدید نا آشکار و آیینه ای تا رویکرد معماری خنثی (درجه ی صفر) به ترتیب از بیشترین امتیاز تا کمترین امتیاز بوده است که بایستی به صورت ترکیبی تخصصی برای جلوگیری از خدشه دار شدن بافت با ارزش مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی سیاست های فرهنگی و دینی ایران در جهت توسعه گردشگری حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
در اکثر صنایع امروزی از قبیل صنایع غذایی، آرایشی، حمل ونقل و ... می توان رد پایی از مسئله حلال پیدا نمود. گردشگران مسلمان بیش از هر زمان دیگر توجه بازارهای گردشگری را به خود معطوف کردهاند. از آنجا که ایران کشوری اسلامی و قوانین آن مطابق با موازین اسلام است، می توان با توجه به پیشینه فرهنگ اسلامی گردشگری حلال را در این کشور رونق بیشتری داد. از این رو ضروری است که به سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در جهت توسعه گردشگری حلال توجه شود. هدف این مقاله، شناسایی و رتبه بندی سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در رابطه با بهبود و پیشرفت و توسعه گردشگری حلال با بررسی رابطه شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه اینگونه گردشگری با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این روش جزو روش های تجزیه و تحلیل سیستم است که به بررسی تعاملات میان عناصر آن پرداخته و مبتنی بر نظر خبرگان است. گروه خبرگان در این تحقیق متشکل از خبرگان حوزه گردشگری مذهبی و دست اندرکاران میراث فرهنگی و گردشگری و مدیران مراکز اقامتی پذیرنده گردشگران مسلمان خارجی بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که شاخص های برندسازی اسلامی با تأکید بر فرهنگ کشور ایران، بازاریابی و تبلیغات جهت شناساندن فرهنگ دینی-اسلامی ایران به گردشگران مسلمان و ایجاد تصویر مناسب از اوضاع فرهنگی کشور به منظور جذب گردشگران مسلمان اساسی ترین شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه گردشگری حلال است که باید در وهله اول در سیاست های اجرایی کشور بر آنها تأکید شود.
بررسی و تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (نمونه موردی: مسکن ساخته شده در چهل سال اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به صورت کلی، مکان و فضا بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی، اغلب بر اساس مفاهیم و مطالعات اندیشمندان غربی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مکان ها و فضاهای شکل یافته در این فرهنگ، بیشتر با ابزارها و روش های غیر بومی سنجیده و ارزیابی شده اند. این تحقیق با هدف تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن مطلوب ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی نگاشته شده است. در واقع، ابتدا با استفاده از چارچوب و نظام معرفتی اسلامی از نوع منابع نقلی (قرآن و روایات و احادیث)، شاخص ها و به تبع آن، مؤلفه های کیفیت بخش به مسکن معاصر استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و با استفاده از نرم افزار Expert Choice به تحلیل این موارد پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در این نوشتار، از 48 پرسشنامه که توسط خبرگان (پژوهشگران حوزه مسکن، معماران و شهرسازان، افراد هیات علمی، اساتید دانشگاه و دانشجویان مقطع دکتری در حوزه معماری و شهرسازی) تکمیل شده است، استفاده گردید. نمونه های موردی تحقیق حاضر بر اساس پارامتر زمان ساخت به 4 مجموعه که دوره ابنیه های بعد از انقلاب را شامل می شود، می باشد. در واقع، هدف این نوشتار، مقایسه بین دوره ها و یا صرفاً بررسی تصادفی نمونه هایی از این دوره نمی باشد بلکه غرض، ارائه تصویر کلی از این دوره زمانی و کیفیت مسکن معاصر با توجه به الگوها و شاخص های مختلف مستخرج از مبانی نظری و برخاسته از متون و چارچوب اسلامی، می باشد. روایی پرسشنامه، با استناد به نظر متخصصان بررسی و تأیید شد. همچنین همسانی درونی پاسخها، از طریق محاسبه نرخ ناسازگاری بررسی گشته و از آنجا که نرخ ناساگاری کمتر از 1/0 بود، لذا از پایایی ابزار اطمینان حاصل شد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس نظر خبرگان بین شاخص های مطرح و اثر گذار در کیفیت مسکن مطلوب معاصر، شاخص «نیازهای انسان» با ضریب وزنی (409/0) بیشترین تأثیر و بعد از آن عامل مربوط به «عملکرد فعالیت» با ضریب وزنی (204/0) اثر گذاری دوم را در میان شاخص های مختلف کیفیت مسکن معاصر اسلامی دارد.
مطالعات تطبیقی گونه شناسی معماری، الگوهای آرایه ای و گاه نگاری مسجد جامع قدیم (مسجد عتیق) در مجموعه شیخ احمد جام، با رویکرد باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
363-340
حوزههای تخصصی:
مجموعه آرامگاهی شیخ احمد جام، در زمره آثار فاخر معماری ایرانی، در طول زمان، یکی از کانون های عمده عرفان و تصوف در شرق ایران و سرزمین خراسان بوده است. این اهمیت در طول زمان مرهون الهام بخشی شیخ جام و بازماندگانش بوده که نقش مهمی در رونق بناهای آن به ویژه در قرن ۸ هجری/ سده ۱۴ و مقارن با حاکمان ایلخانی داشته اند. با وجود جایگاه تاریخی، تاکنون بسیاری از ویژگی های معمارانه در این مجموعه، در ارتباط با بزرگان عرفان ناشناخته و مغفول مانده است. از جمله این ابنیه در مزار شیخ احمد جام، مسجد جامع قدیم یا مسجد عتیق از آثار معماری قرن هشتم هجری است که بنابر متون بانی آن «خواجه رضی الدین» بوده؛ اما تاکنون بررسی های کافی در زمینه شناخت تاریخی، گونه شناسی معماری و مطالعات جامع روی این بنا صورت نگرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی الگوهای معماری و سبک شناسی مسجد جامع قدیم و مطالعه آرایه های آن و تحلیل و مقایسه تطبیقی داده ها، با بهره گیری از اسناد و شواهد قبل و بعد از مرمت و بازسازی عناصر، از دیدگاه باستان شناسی، برای شناخت الگوهای ساختاری و عملکرد این بنا در زمان ساخت و تدقیق در گاه نگاری مؤثر بوده است. این پژوهش از نظر هدف بنیادی بوده و با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام شده و برای گردآوری داده ها نیز از روش های مطالعات کتابخانه ای، بررسی های مشاهده ای و تجزیه و تحلیل بهره گرفته شده است. نتایج مطالعات و تحقیقات با رویکرد باستان شناسی بر روی مسجد جامع قدیم، با بهره گیری از گزارش های باقی مانده و اسناد قبل و در حین مرمت اثر، حاوی نکات ارزشمند ساختاری، به لحاظ گونه شناسی و تاریخ معماری این بنا بود که نشان داد مسجد جامع با شیوه ای متفاوت از دیگر بناهای مجموعه شیخ جام و با چندین کاربرد، در ثلث نیمه اول قرن ۸ هجری/ سده ۱۴ ساخته شده و در طول زمان دچار تغییرات فضایی شده است.
عوامل استرس زای محیطی اثرگذار بر سلامت روان ساکنان محلات
حوزههای تخصصی:
سلامتی به عنوان یک سبک زندگی و رویکردی برای زندگی روزمره برای دستیابی فرد به رفاه جسمانی و روانی معرفی شده و تعادلی است که شخص میان خود و محیط زندگی برقرار کرده و در آن به فعالیت می پردازد. این نگاه نشان می دهد رابطه مشخصی میان محیط کار، سکونت و تفریح و سلامتی، علاوه بر شیوه ای که فرد برای زندگی خود برمی گزیند، وجود دارد. از عوامل اثرگذار بر سلامت روان شهروندان آنچه در بستر شهری و در ارتباط با برنامه ریزی و طراحی شهری است، در دسته عوامل استرس زای محیطی قرار می گیرد. عوامل اثرگذار عوامل استرس زای محیطی، ویژگی ها و شرایطی کالبدی، اجتماعی و محیطی هستند که فرد عادی آن ها را تهدیدکننده، خطرناک، آسیب رسان و حتی محدودکننده، درک می کند. ازآنجاکه تمرکز صرف بر بیماری ها و اختلالات روانی و تلاش برای درمان آن ها تنها راهکار ارتقاء سلامت روان نبوده، باید در سیاست های غیرپزشکی نیز بهبود سلامت روان افراد مدنظر قرار گیرد. باهدف ارتقاء سلامت روان شهروندان به کمک برنامه ریزی و طراحی شهری، باید از طریق شناسایی عوامل استرس زای محیطی و با خلق شرایط و محیط زندگی قابل اتکا، وضعیت روانی ساکنان شهرها را بهبود بخشید.
تحول برنامه ریزی شهری و پیوندهای آن با مسئله ایران در نظام دانش جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پرسش این مقاله در ارتباط با رابطه میان نحوه صورت بندی مسئله ایران در نظام دانش جدید ما (به طور عمده در علوم اجتماعی) و شکل گیری خوانش های موجود از تجربه برنامه ریزی شهری در ایران است. در نظام دانش جدید ما، توضیح وضعیت تاریخی ایران ذیل دو رویکرد کلان شرق شناسانه (با نگاهی اروپامحور) و بومی گرایانه (عکس العملی در برابر اولی) استوار شده است. هر دو این رویکردها بر مبنای ساختن «غیر» و با نگاهی ذات گرایانه ممکن شده اند و در آنها به پیچیدگی های واقعیت تاریخی و ابعاد گستره آن کمتر توجه شده است. هدف: این مقاله به دنبال شناسایی خوانش ها و روایت های موجود از تجربه تاریخی برنامه ریزی شهری در ایران است. روش: با پرسشی هستی شناختی، این مقاله با پرهیز از کاربست پیشینی و بلاواسطه نظریه و روش، به خود پرسش پژوهش متعهد است و از این رو با استراتژی پس کاوانه و رهیافتی مبتنی بر واقع گرایی انتقادی به دنبال ساختارها و مکانیزم هایی غیرقابل رؤیت در روایت های غالب است. یافته ها: روایت های شناسایی شده عبارتند از: الف- موفقیت نسبی برنامه ریزی در بعد فنی ب- شکست برنامه ریزی در ایران ج- عدم شکل گیری برنامه ریزی در ایران، د- ذات ویژه برنامه ریزی در ایران و ه-قرارگیری برنامه ریزی ذیل فرآیند گذار (که دارای دو وجه تمرکز بر گذشته و آینده و در نتیجه تعلیق حال و نیز فضایِ نوظهور خوانش مؤثر است). تغییر در نگاه به برنامه ریزی از امر فنی به امر سیاسی نیز امکان رؤیت ابعاد جدیدی از تعامل برنامه ریزی با سایر حوزه های دانش (در قلمرو علوم اجتماعی) را ممکن کرده است نتیجه گیری: روایت های فوق در برنامه ریزی شهری با توضیحِ وضعیت ایران در نظام دانش جدید ما پیوند دارند و با مکانیزم هایی خاص، مفهوم پردازی وضعیت تاریخی برنامه ریزی شهری ذیلِ آنها دشوار شده است. هم راستا با علوم اجتماعی، در اینجا نیز در برخی روایت های متاخر نشانه هایی از فضایی جدید برای خوانشی مؤثر از تجربه برنامه ریزی شهری به چشم می خورد.
پژوهش تحلیلی هنر قاشق تراشی در خوانسار از دیرباز تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
122 - 136
حوزههای تخصصی:
در ایران تولید آثار چوبی و هنر های وابسته به آن از گذشته تاکنون جایگاه ویژه ای بین هنرمندان و صنعتگران داشته است. اما متأسفانه تولید و تزئین برخی از این آثار مانند هنر قاشق تراشی، بنا به دلایل گوناگون با افول مواجه شده است. قاشق تراشی یکی از هنر های سنتی ایران بوده است که در گذشته تعداد زیادی از هنرمندان منبت کار در برخی شهر ها هم چون خوانسار و آباده به این حرفه مشغول بوده اند؛ اما در حال حاضر به جز چند هنرمند، دیگر کسی به این حرفه مشغول نیست. یکی از شهر های معتبر ایران در زمینه هنر قاشق تراشی خوانسار است که در گذشته کارگاه های فراوانی در آن این آثار را تولید می کردند. در ارتباط با قاشق های سنتی تولید شده در این شهر تاکنون پژوهش مستقل و هدفمندی صورت نگرفته و ضرورت داشت که به این هنر سنتی رو به فراموشی شهر پرداخته شود. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل هنر قاشق تراشی خوانسار است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات در آن شامل مطالعات میدانی، پرسش های شفاهی محلی، مطالعات موزه ای و مطالعات کتابخانه ای است. با توجه به مطالعات صورت گرفته چنین مشخص می شود که در خوانسار و حداقل از اوایل دوره قاجاریه به بعد، مشابه مراکزی هم چون آباده، انواع مختلفی از قاشق های چوبی به ویژه افشره-خوری های زیبا تولید می شد. اما شاخصه تقریباً متمایز خوانسار نسبت به دیگر مراکز، تولید آثار یک تکه ساده یا تزئینی می باشد که در نتیجه آن انواع متعددی از قاشق های کوچک و بزرگ با کاربری های گوناگون تولید شده است.
بازخوانی کالبد باغ هزارجریب بر پایه مطالعات مقایسه ای اسناد توصیفی-تصویری و میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
6 - 21
حوزههای تخصصی:
براساس شواهد و اسناد موجود، در دوره صفوی، باغ های زیادی در اصفهان ساخته شده که امروزه تنها نامی از آنها برجای مانده است. باغ هزارجریب از شناخته شده ترین آنهاست. این باغ در جنوب زاینده رود و در دامنه کوه صفه جای داشته است. امروزه دانشگاه اصفهان و بخش هایی از یکی از محلات شهری (مرداویج) بر روی بقایای آن ساخته شده است. بازخوانی این باغ در راستای معرفی ویژگی های کالبدی آن، به شناخت بیشتر بخشی از ارزش های باغسازی کهن ایرانی کمک می کند. در این راستا، اسناد توصیفی و تصویری می تواند راهکاری برای تحلیل ویژگی های کالبدی باغ هزارجریب در زمان آبادانی آن باشد. سیاحان بسیاری در دوره های مختلف به توصیف این باغ به لحاظ معماری و رویدادهای آن در زمان آبادانی و افول پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار تلاش می کند به بازنمایی بصری کالبد باغ هزارجریب و عناصر آن به گونه ای جامع بپردازد. از سوی دیگر چگونگی آبیاری این باغ در فرایند بازنمایی تصویری آن آشکار خواهد شد. جهت انجام این مدلسازی از اطلاعات کتابخانه ای به عنوان اسناد توصیفی از یک سو، و از اسناد تصویری از سوی دیگر بهره گرفته شد. مطالعات میدانی منطقه مورد نظر تکمیل کننده بخشی از ناشناخته های این باغ در گذر زمان بود. این مقاله بر آن است تا با بازنمایی باغ هزارجریب در گذر زمان به دگرگونی های آن نیز بپردازد. یافته های این پژوهش بر پایه چهار نظام اصلی باغ ایرانی: راه، گیاه، ساختمان و آب نهاده شدند. با تحلیل های انجام گرفته ارتباط فضایی بخش های گوناگون باغ هزارجریب، نسبت فضاهای پر و خالی، تعداد سطوح و فرم شکلی عمارات به دست آمدند. از سوی دیگر تغییراتی که در گذر زمان پدید آمده بود نیز آشکار شد.
Sense of Satisfaction: How Physical Elements of His torical Texture Walls Could Affect Residents’ Satisfaction in the Neighborhoods?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
41 - 52
حوزههای تخصصی:
The s tudy endeavors to identify and analyze the relationship between physical elements in his torical texture walls in the Qajar, Pahlavi, and contemporary periods; and classify the factors affecting the resident's sense of satisfaction in these neighborhoods. The research method is consis ts of both correlation in the firs t part and descriptive-analytical technique in the second part. In this regard, the criteria and indicators of physical factors in the context and neighborhood wall include the scale of proportions and height, entrances and portals, windows, and context and ornoments in the walls of residential, commercial, and cultural facades have specified. This Physical indicators consis t of relationships and organization, specific locations, and local services. In continue, a significant relationship and correlation between the desired variables were identified. Indicators were evaluated in three different textures in the his torical periods. The positive and negative points of each period were dis tinguished, and the privilege parameters of each neighborhood were examined. Then the general s tructure was explained and drawn to develop the context and body of the neighborhood walls. The results show that people are more inclined to live in neighborhoods with the same height scale and proportions and similar ornoments and appropriate to their specific use. People also tend to live in residential buildings with high-end entrances amids t large windows covered with curtains and wrought iron.
تبیین روشی جهت سنجش و افزایش میزان تاب آوری شهری به تغییرات اقلیمی بر پایه اصول اکولوژی سیمای سرزمین در مقیاس محله شهری (مطالعه موردی: محله یوسف آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اقلیمی، به تاب آوری شهرها به تغییرات اقلیمی گویند. نقش زیرساخت های سبز شهری به عنوان یکی از عوامل ایجاد سازگاری با تغییرات اقلیمی برای بهبود تاب آوری اقلیمی در شهرها محرز شده است. این سؤال مطرح است که «چگونه و بر اساس کدام ویژگی های زیرساخت های سبز می توان وضعیت تاب آوری اقلیمی را در یک شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد؟». درنتیجه، از اصول و تئوری های اکولوژی سیمای سرزمین و برقراری ارتباط بین این اصول با زیرساخت های سبز در شهرها، استفاده شد. ارتباط برقرارشده در محله یوسف آباد شهر تهران با استفاده از عکس هوایی، بازدید میدانی و تهیه نقشه های پایه و تحلیلی با نرم افزار GIS، به صورت کیفی مورد آزمایش قرار گرفتند و فاکتورهای مؤثر در سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری اقلیمی در شهرها با استفاده از زیرساخت های سبز شهری و بر پایه علم اکولوژی منظر به دست آمد.
هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان (با تأکید بر نظریه میرفندرسکی در رساله صناعیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
188 - 200
حوزههای تخصصی:
در دوره حکومت صفویه (907-1135ه.ق) هنر و صنایع وارد مرحله ای جدید از شکوفایی شد. با این حال هنرهای مختلف در این دوره تاریخی، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کردند. این تحول از نگاه فلاسفه این زمان دور نماد و هر یک به بررسی این تغییرات و علل بنیادی آن پرداخته اند؛ لذا بررسی دیدگاه آنها درباره هنر و صنایع این دوره قابل تأمل است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که از نظر فلاسفه مشائی بقای اثر هنری با اندیشه پسِ پُشتِ آن و جاودانگی نام هنرمند با دانایی، خیالپردازی و توانایی در صورت پردازی معنا ممکن است. در این دوره تاریخی هنر به عنوان فضیلت، وجه مشترک همه افراد جامعه بدون توجه به طبقه آنهاست. در ایران اصل وظیفه شهریاران، حفاظت از ملک، دین، بسامانی سرزمین و نیل آن به سوی سعادت، تعالی و گسترش عدالت است. تعالی و تدانی امور سرزمین از جمله درستی انجام امور توسط پیشه وران تحت تاثیر عملکرد و تفکر شهریار صاحب فره یا شهریار است. میرفندرسکی در رساله صناعیه مدعی صناعت رو به زوال و کم فروغ شدن اشتداد آن است؛ به این معنا که شهریاران صفوی دچار خطا و اشتباه شده، فره خود را از دست داده و ظلم شان فراگیر شده است. یکی از مهم ترین عوامل نیل جامعه به سعادت؛ تفکر، خلاقیت، پشت کار و دوری از تن آسایی در کار بر مبنای نیاز زیر نظر حاکم حکیم است. اهداف پژوهش بررسی هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان؛ بررسی و مقایسه هنر دوران صفوری با نظریه میرفندرسکی. سؤالات پژوهش هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان چگونه است؟ هنر دوران صفوری براساس نظریه میرفندرسکی چگونه است؟
تحلیل تطبیقی عوامل فرهنگی اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
18 - 37
حوزههای تخصصی:
اقوام کرمانج و ترکمن دو قومیت بزرگ در جغرافیایِ ایران هستند. با توجه به گستره پراکندگی این اقوام در مناطق جغرافیایی دارای فرهنگ و عناصر فرهنگی خاص خود هستند. مسکن این اقوام نیز دارای مختصاتی و ویژگی هایی است. از آنجا که ساختن یک مسکن و کالبد و نظم فضایی آن شدیداً متأثر از محیط و فرهنگی است که به آن تعلق دارد، خوانش و تحلیل ساختار و کالبد معماری منازل بر اساس نیازها و فرهنگ مردمان بومی تشکیل دهنده آن جامعه می تواند طراحان و برنامه ریزان را در رسیدن به الگوی ساختار مسکن در آن مرز و اقلیم یاری رساند این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی نظری و از جهت روش ﺗﺤﻘﯿﻖ، ترکیبی(ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ) می باشد. یافته های پژوهش حاکی از این است که در خانه های قدیمی اقوام کرمانج، نقش محرمیت و ویژگی های جنسیتی در تفکیک پذیری فضاها و مرزبندی ها نمود بیشتری نسبت به خانه های اقوام ترکمن دارد. ویژگی هایی همچون محرمیت، نقش های جنسیتی، ساختار روابط در خانواده و روابط اجتماعی و شیوه معیشت از جمله ویژگی های فرهنگی هستند که در شکل گیری کالبد سکونت گاه ها در اقوام کرمانج و ترکمن نقش بسزایی داشته اند. اهداف پژوهش: 1.بررسی تطبیقی عوامل فرهنگی اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی. 2.شناخت اولویت در عناصر کالبدی و فضایی در معماری اقوام کرمانج و ترکمن. سوالات پژوهش: 1.کدام عوامل فرهنگی در اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی تأثیرگذار می باشند؟ 2.کدام عوامل فرهنگی در اقوام کرمانج و ترکمن بیشترین تأثیر را به ترتیب اولویت در عناصر کالبدی و فضایی منازل در این دو قوم و در این خطه دارد؟
نقش ربات در پیش ساخته سازی و موانع و محاسن آن در صنعت ساختمان
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت و ساز در پیش ساخته سازی نیازمند یک سازماندهی کارآمد و موثر برای فرآیند تولید و تکنیکهای نوآورانه ساخت و ساز برای رقابتی مفید در برابر رشد جهانی در قرن 21 است. مشکلات مرتبط با ساخت و ساز، مانند کاهش کیفیت و تولید، کمبود نیروی کار و ایمنی و شرایط بد کار، جستجوی راه حل های نوآورانه را ایجاب می کند. یک راه حل استفاده از فناوری های نوآورانه تولید مانند اتوماسیون و رباتیک است که پتانسیل رشد در صنعت ساخت و ساز و تولید و ایمنی و کیفیت را دارد. بیشتر تحقیقات در زمینه رباتیک و اتوماسیون بر روی ارتقای سخت افزار و نرم افزار متمرکز شده است. این مقاله به کاربرد گسترده ربات در مونتاژ در محل و صنعت ساخت در پیش ساخته سازی مربوط می شود. هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین موانع و مزایای روش های اتوماسیون و رباتیک در پیش ساخته سازی است که با بررسی و کاوش در ویژگی های صنعت ساخت و فرآیند آن صورت می گیرد.