فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
77 - 88
حوزههای تخصصی:
هنر معاصر تلاش دارد از روایت هنر ملی فراتر رود و مبتنی بر تجربه های چندفرهنگی باشد. همانطور که قطر و امارات متحده عربی با تاکید بر سیاست های چندملیتی تلاش میکنند هنر معاصر منطقه را نمایندگی کنند. چندفرهنگی بودن این کشورها به دلیل انباشت نیروی کار خارجی و بین المللی است. اکنون بیش از 80 درصد جمعیت آنها را نیروی کار خارجی تشکیل می دهند؛ لذا ترجیح می دهند سیاست های چند فرهنگی و هنر فراملی را دنبال کنند. در این مقاله به سیاست های هنری این کشورها می پردازیم و این پرسش را دنبال می کنیم که تا چه حد توانسته اند در تحقق سیاست های تراملی و جریان سازی هنر در منطقه موفق شوند؟
روش مقاله حاضر «تحلیل روند» است که طی آن با تحلیل مجموعه ای از رویدادها (مانند تاسیس موزه ها و نمایشگاه های هنری) و آثار هنری (مرور تجربه های هنرمندان)، روند تغییر پارادایم هنر ملی به هنر فراملی مطالعه شد. نتایج نشان داد که سه ویژگی برای هنر در پاردایم تراملی می توان برشمرد: 1. خلق جریان جدیدی از هنر اسلامی معاصر به مثابه تجربه ای چند فرهنگی. 2. خلق آثار هنری دیجیتال و تکنولوژی محور، 3. خلق آثار هنر زیست محیطی همچون فصل مشترک فرهنگ ها و ملیت ها. این تجربه های هنری مورد حمایت سیاست های فرهنگی کشورهای منطقه به ویژه قطر و امارات است.
مطالعه تطبیقی شیرهای سنگی دو منطقه اردل و بازفت در چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
31 - 42
حوزههای تخصصی:
شیر سنگی (بردشیر) یکی از نمادهای فرهنگی ایل بختیاری است و به نشانه شجاعت بر مزار جوانان، پهلوانان، افراد بزرگ و سرشناس قرار می دهند. این تندیس ها در رشته کوه های زاگرس و بیرون از این حوزه در منطقه ای وسیع و پهناور به نام بختیاری که امروزه شامل چند استان می باشد، طی چندین قرن ساخته می شد؛ این تندیس ها که از گذشته تاکنون، با فرم و حالت های مختلف ساخته می شوند، مزین به نقوشی هستند که از بطن تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دینی مردمان این مناطق نشأت می گیرند. این مقاله با هدف شناخت دوره های زمانی شیر سنگی سعی در پاسخ به این سوأل دارد که شیرهای سنگی منطقه اردل و بازفت از نظر فرم و نقوش حک شده روی آن ها چه نقاط اشتراک و تفاوت هایی دارند و این فرم ها و نقوش چه مفاهیمی را در بر می گیرند؟ پژوهش پیش رو به روش توصیفی–تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی شیرهای سنگی این دو منطقه پرداخته و طی بررسی های انجام شده این نتایج حاصل شد. فرم و نقوش شیرهای سنگی در هر فامیل و طایفه متفاوت است. همچنین نتایج نشان می دهد که شیرهای سنگی منطقه اردل نسبت به شیر سنگی منطقه بازفت قدمت بیشتری داشته و نقوش حک شده روی آن از جزئیات بیشتری برخوردار است. تکرار نقوش حک شده بر شیرهای سنگی نشان دهنده حاکم بودن الگویی مشخص بر تزئین شیرهای سنگی است. همچنین مضمون این نقوش و فرم شیرهای سنگی بازتابی از روحیات مردم ایل بختیاری و ارزش های فرهنگی و دینی آن ها می باشد.
تبیین مطالعه تطبیقی تسلیم و نقش آن در قرارداد بیع منقول در حقوق ایران و انگلستان (با تأکید بر اقلام تولیدی صنعتگران صنایع دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
376 - 401
حوزههای تخصصی:
هدف از انعقاد هر قرارداد، اجرای مقاد آن والتزام به آثار ناشی از آن قرارداد است. عقد بیع به عنوان بارزترین نمونه های بیع لازم، برای قرار گرفتن در مسیر اجرای خود، باید دارای مفاد واضح و روشن بوده و طرفین، نزاع و اختلافی در مورد شرایط اعتبار و عبارات قراردادی و چگونگی اجرای آن نداشته باشند. یکی از این شرایط تسلیم می باشد اصولا عقد بدون تسلیم محقق می شود مگر در عقد غیرمعوض و برخی از عقود استثنایی. با وجود این، در تمام موارد عقد و تسلیم با هم رابطه متقابل دارند. تسلیم و قبض از آثار عقد صحیح است و عدم قدرت بر تسلیم موجب بطلان قرار داد می شود. تسلیم و قبض هیچ یک عمل حقوقی نیست؛ زیرا در حصول قبض اذن بایع شرط نیست. این درصورتی است که موضوع تسلیم عین معین باشد ولی هرگاه موضوع تسلیم کلی باشد برای تعیین مصداق و فردی که باید تسلیم شود به اذن متعهد نیاز است، ولی لزوم تعیین مصداق، تسلیم را عمل حقوقی نمی سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است و بر آن است که به تبیین مقوله تسلیم در عقد بیع و شرایط آن در دو نظام حقوقی ایران و انگلستان بپردازد.اهداف پژوهش: تبیین مقوله تسلیم در عقد بیع.بررسی تطبیقی تسلیم و نقش آن در قرارداد بیع منقول در حقوق ایران و انگلستان (با تأکید بر اقلام تولیدات صنایع دستی).سؤالات پژوهش: مفهوم و ماهیت حقوقی تسلیم چیست؟نقش مقوله تسلیم در قرارداد بیع منقول و شرایط آن در حقوق ایران و انگلستان چه می باشد؟
بررسی جلوه های زیبایی شناختی و کهن الگویی رمان «بوف کور» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
561 - 572
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها یا آرکی تایپ ها یا سرنمون ها ، مفاهیمی ازلی ابدی هستند که در ذهن انسان ها قرار دارند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. کهن الگوها مصادیقی مانند : عشق ، مرگ ، ترس ، شادی ، قهرمانی ، فداکاری ، راهبری ، کینه ، دشمنی و . . . . را بیان می کنند . اوّلین بار کارل گوستاو یونگ ، به اهمیّت کهن الگوها پی برد و در کتاب هایش به آن ها پرداخت . کهن الگوها نقش مهمّی در ادبیّات و هنر دارند . درواقع ادبیّات و هنر محملی مناسب برای بروز و ظهور و بازآفرینی کهن الگوهاست . این تحقیق به بررسی جلوه های زیبایی شناختی و کهن الگویی رمان بوف کور صادق هدایت می پردازد . بر اساس یافته های این مقاله ، راوی بوف کور نماد کهن الگوی یک قهرمان شکست خورده است . او در وصال با آنیمای خود زن اثیری با ناکامی مواجه می شود . او همچنین درجریان تبدیل «خود» به انسان نوعی ، متوجّه دگرگونی خویشتن در ابعاد روحی و جسمی شده و تجربه از دست دادن نخستین «ابژه عشق» او را دچار نوعی اضطراب با علائم مشخّص می کند و این چنین می شود که در جذب محبّت کهن الگوی مادر و جانشین او عمه ، ننجون نیز ناکام می ماند . او داستان زندگی خود را می نویسد تا سایه اش را بشناسد و در پایان متوجّه می شود که سایه او ، همان پیرمرد خنزرپنزری است . به طور کلی در این اثر از 7 نماد و جلوه کهن الگویی استفاده شده است . روش پژوهش در این جستار ، تحلیلی توصیفی است .اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل کارکرد کهن الگوها در داستان بوف کور صادق هدایت.بررسی زیبایی شاختی و کهن الگوهای پرکاربرد در داستان بوف کور صادق هدایت.سوالات پژوهش:کهن الگوها در داستان بوف کور صادق هدایت چه نمود و جلوه ای دارند؟کدام کهن الگوها در داستان بوف کور صادق هدایت، نقش و بازتاب بیش تری دارند؟
تحلیل عناصر تصویری نقاشی های منتخب از صادق تبریزی با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب نقاشی سقاخانه جریان هنری بود که در دهه ی 1340 شمسی با استفاده از عناصر شکل از هنر مدرن و برخی از عناصر سنتی- مذهبی و باستانی در ایران شکل گرفت. نقاشان سقاخانه در تلاش بودند که به آثار خود هویتی قومی-ایرانی بدهند. هنرمندان منتسب به این جنبش ضمن ارج نهادن به عناصر تصویری کهن، آثاری پدید آوردند که به دنبال تفاوت در هنر خود بودند. پس با استفاده از هنر کهن، ارتباطی میان هنر مدرن و هنر سنتی برقرار کردند. آن چه در بررسی آثار سقاخانه ای بیشتر دیده می شود عناصر تصویری-نشانه ای هستند که از مضامین و مبانی فکری عمیقی ناشی می شوند. در علم نشانه شناسی به بررسی انواع نشانه ها و قواعد و مبانی فکری پرداخته می شود. همچنین در این علم به تشریح رمزگان نشانه شناسی تصویری و نوشتاری در آثار صادق تبریزی با توجه به هم سو بودن آثارش با اهداف این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین این تحقیق در تلاش است ضمن معرفی و شناسایی آثار این هنرمند، به وارسی ویژگی های عناصر تصویری در نقاشی های ایشان بپردازد و همچنین ساختار و مضامین این عناصر تصویری را با رویکرد نشانه شناختی مورد تشریح قرار دهد. لذا دو سوال اساسی در این تحقیق مطرح است: عناصر تصویری در آثار صادق تبریزی واجد چه مؤلفه های بصری است؟ این عناصر از چه نوع ساختار نشانه ای برخوردارند، به عبارتی عملکرد رویکرد نشانه شناختی در آثار منتخب چگونه است؟ این تفحص به شیوه ی توصیفی-تحلیلی با روش کیفی می باشد و همچنین گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. برآیند پژوهش نشان داد؛ در آثار صادق تبریزی نشانه های تصویری در شش دسته طبقه بندی می شوند. به طور کلی عناصر تصویری بیشتر به صورت نمایه ای و نمادین می باشد. بیشترین حجم عناصر تصویری از نوع نمادین-شمایلی بوده و از نشانه فیگوراتیو و انتزاعی ناشبیه ساز تشکیل شده است و کمترین نشانه طبیعت گرایانه می باشد. در نمونه های مطالعاتی وجوه اشتراک بین نشانه های تصویری و نیز تقسیمات نشانه شناسی مفاهیم بسیار مشاهده شده است. نقوش نوشتاری، در آثار تبریزی از جایگاه خاصی برخوردار است که با مضامین دینی و معنوی و با خط ثلث ایرانی توأم شده است. از این نقوش در تمامی آثار مشاهده شده است. نقوش گیاهی بیشتر به صورت نمادین و نقوش انسانی و جانوری بیشتر به صورت شمایلی قابل رویت است.
تحلیل و ارزیابی عملکرد روش های فرهنگ سازی اصول پایه ای معماری در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
87 - 98
حوزههای تخصصی:
تبیین روش های فرهنگ سازی و بررسی نقاط ضعف و قدرت آن ها قدم اول در آموزش اصول پایه ای معماری به عامه مردم، قطب مهم کنترل و نظارت بر ساختمان سازی صحیح، هست. هدف از انجام این پژوهش معرفی و ارزیابی عملکرد فعلی روش های فرهنگ سازی اصول پایه ای معماری در جامعه ایران است. این مقاله به لحاظ هدف از نوع کاربردی هست و رویکرد روش شناسی آن آمیخته (کمی-کیفی) است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای اصول معماری و روش های شاخص فرهنگ سازی تبیین و سپس عملکرد فعلی این روش ها با شواهد کمیت پذیر، با زبان آمار و ارقام، بیان شده اند. جامعه ی آماری این تحقیق با توجه به تنوع فرهنگی از شهر تهران انتخاب شده است. نتایج تحقیق حاکی از توجه و علاقه زیاد مردم به آگاهی یافتن از اصول معماری است و درعین حال عملکرد فعلی نهادهای فرهنگ ساز در این زمینه ضعیف است. مشارکت مردمی روشی با اثربخشی بالا است. رسانه های دیداری و فضای مجازی از روش های کم هزینه و با سرعت بالا محسوب می شود.
نقش آیینی آب در شکل گیری منظر شهر سمنان و دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
47 - 54
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان نخستین شرط حیات در جامعه بشری برطرف کننده نیاز های اولیه مردم بوده است. آب در ادیان و آیین های باستانی در ایران نقش مهمی در شکل دهی به منظر شهرها داشته و به عنوان عنصر طبیعی پدیدآورنده باکیفیت ترین فضاهای جمعی می توان از آن نام برد. از این رو برای آن اسطوره سازی می کردند و به جهت اهمیتی که برای این عنصر زندگی بخش قائل بودند مراسم و آدابی که در ارتباط با آن از گذشته تا کنون انجام می دادند که این امر ریشه تاریخی در اعتقادات مردم ایران و ادیان باستانی دارد. استان سمنان، به علت واقع شدن در محدوده اقلیمی گرم وخشک کویری، همواره با مشکل سختی دسترسی به آب روبرو بوده است. اقتصاد مبتنی برکشاورزی در کنار کمیاب بودن آب، موجب اثرگذاری این عنصر حیات بخش بر تمام وجوه زندگی مردم این منطقه شده است. مدیریت آب در این خطه، امری بسیارمهم، در ساختار شهر و رفع نیازهای مردم تلقی گردیده و نیاز به آب به عنوان عنصری که خود رافع سایر نیازهاست، موجب توجه ویژه مردم به این عنصر شده است. از این رو به نظر می رسد آب با فاصله گرفتن از ماهیت عملکردی خود، به عنصری مقدس و قابل احترام تبدیل شده است. با توجه به بازدید میدانی از بافت تاریخی شهر سمنان و دامغان آنچه بیش از همه نظر مخاطب را به خود جلب می نماید، نقش آیینی آب در شکل دهی به شهر سمنان و دامغان است که از لحاظ عینی-ذهنی بر منظر شهر بسیار تأثیرگذار بوده و در کنار عملکرد صحیحی که در سطح شهر داشته است کیفیت فضایی متفاوتی را در محلات شهر ایجاد کرده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی موشکافانه نقش آیینی آب در شکل گیری منظر شهر سمنان و دامغان است.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت یادگیری در طراحی معماری محیط های آموزشی
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی که نهادی برای تعلیم و تربیت دانش آموزان هستند نیازمند محیطی است که بتوانند احساس امنیت و تعلق خاطر، آرامش و تمرکز را جهت بهبود کیفیت تحصیل فراهم نمایند و در عین حال محیطی پویا و شاداب را در بر داشته باشند تا بتواند به هیجانات و دیگر نیازهای مخاطبین آموزش پاسخ دهند. لذا در محیط های آموزشی می توان پیشبرد آموزش و پرورش را حول سه محور اصلی شامل دانش آموزان و معلمین، فرآیند یادگیری و محیط ساخته شده مشخص نمود. مسأله آموزش و یادگیری تحت تأثیر فضایی که در آن ارائه می شود نیازمند بستر مناسبی است که عوامل و شرایط محیطی مطلوب در آن فراهم شده باشد. هدف از این پژوهش مطالعه و ارائه راه کارهایی پیرامون عناصر محیطی تأثیرگذار بر بهبود کیفیت یادگیری فراگیران در محیط های آموزشی می باشد. چرا که اگر طراحان و معماران این راه کارها را در بخش های مختلف طراحی و اجرای اینگونه ساختمان ها رعایت نمایند می توان علاوه بر افزایش کیفیت یادگیری باعث ایجاد شوق و اشتیاق در دانش آموزان و جذب هرچه بیشتر آنها به مسأله آموزش و پرورش شد. در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های محیطی که بالاترین نرخ تأثیرگذاری در کیفیت آموزش و یادگیری را دارند (نور،رنگ،تهویه، صوت و فضای سبز) مورد بررسی قرار گرفته شود. این مقاله با توجه به موضوع و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای_اسنادی می باشد و برخی از راه کارها با تحلیل و بررسی نمونه های موردی ساختمان های آموزشی که با رویکرد تأثیر مثبت عوامل محیطی ساخته شده اند ارائه شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راه کارهای مؤثر محیطی در طراحی و اجرای ساختمان های با عملکرد آموزشی باعث تقویت و افزایش سطح یادگیری در کاربران فضاهای آموزشی شد.
پیرامون دلالتِ معنایی در موسیقی باکلام و بی کلام
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
185-186
حوزههای تخصصی:
موسیقی را می توان به دو گروه بی کلام و با کلام (آوازی) تقسیم نمود. اگرچه قطعه های موسیقی فراوانی وجود دارد که نه همراه یک شعر، بلکه ملهم از شعر، داستان، تابلویی نقاشی و به طور کلی ابژه ای قابل تعریف تصنیف شده اند؛ حتی گاهی آهنگساز در کنار قطعه، شعر مورد نظر را نیز نوشته است. این نوع موسیقی را هم در زمره موسیقی با کلام قرار می دهیم؛ چراکه خود قطعه موسیقی و نسبت آن با منبع الهام شکل گیری آن مورد توجه است. خود موسیقی بی کلام را به دو زیرگروه موسیقی مطلق و موسیقی برنامه دار یا موسیقی مضمونی تقسیم می نمائیم. بحث از بیانگری موسیقی در دو نوع موسیقی یاد شده متفاوت است. در مورد موسیقی کلامی حضور نشانه های متعلق به نظام نشانه شناسی غیرموسیقایی منجر به نزدیکی به نظام زبانی و روش های شناختی آن می شود. حضور شعر و داستان در اینگونه موارد به جهت بهره گیری از زبان به بیان مستقیم مفاهیم منجر می شود.
تاثیرگذاری نظریه ی بازی درونی موسیقی بر مهارت های ذهنی در اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های نوازندگان در جهان، کنترل اضطراب اجرا و عدم افت مهارت نوازندگی در صحنه به دلیل وجود فشارهای ذهنی و مداخله ی درونی است. روش های درمانی مختلفی برای درمان و کنترل اضطراب اجرا تا به حال شناخته و مورد مطالعه قرار گرفته اند. در ایران اما به ندرت به این مسئله پرداخته شده است و جای خالی تحقیقی میدانی و کاربردی در جامعه آماری موسیقی ایران دیده می شود. هدف از این پژوهش میدانی با رویکرد ت حلیلی-کاربردی، این است که با مطالعه، آنالیز و آزمایش یکی از نظریه های شناخت و کنترل اضطراب اجرا به نام «بازی درونی موسیقی» و همچنین با جمع آوری داده از آن با شرکت ده دانشجوی سال آخر مقطع کارشناسی، میزان تاثیرگذاری مهارت های ذهنی در کنترل مداخله ی درونی و اضطراب اجرا و دست یابی به اجرای موفق مورد مطالعه قرار گیرد. این تحقیق به دلیل ابراز نگرانی دانشجویان از اجرای عملی پایان نامه ی خود در دوران همه گیری کرونا و عدم امکان اجرای زنده به مدت یک سال و نیم صورت گرفت. مطالعه ی بینارشته ای و میدانی پیش رو نشان می دهد که استفاده از مهارت های ذهنی تاثیر به سزایی در افزایش توانایی های فیزیکی و بهبود کیفیت اجرایی نوازندگان، کاهش پیش آمد ترس و اضطراب از اجرا و همچنین تسلط بیشتر در کنترل استرس دارد.
معرفی و مطالعه گونه (ژانر) قطعه در سنت آهنگسازی موسیقی کلاسیک ایرانی از منظر فرم و بافت؛ مطالعه موردی چکاد اثر پرویز مشکاتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه آهنگسازی در موسیقی کلاسیک ایرانی حوزه ای نوپا است. این در حالی است که در عرصه عمل موسیقایی بخش قابل توجهی از کارگان اجرایی سنت ایرانی را آثار آهنگسازی شده تشکیل می دهد. در همین راستا، تحقیق حاضر به معرفی و مطالعه قطعه، به عنوان مطرح ترین گونه سازیِ از پیش ساخته شده در سنت ایرانی می پردازد. قطعه که تا پیش از این نامی عام برای اشاره به هر اثر موسیقایی بود در مطالعه حاضر به صورت اسم خاص و در معنایی به خصوص به کار رفته است. در اینجا کوشیده شده تا ویژگی های گونه شناختی، فرمی و بافتی این گونه تعریف و تحلیل شود. این اطلاعات، بخشی از مبانی به دست آمده از رساله دکتری نگارنده پیرامون آهنگسازی در موسیقی ایرانی است. در مطالعه پیشِ رو، برای ملموس شدن ویژگی های معرفی شده قطعه، چکاد اثر پرویز مشکاتیان یکی از آثار شاخص عرصه آهنگسازی در موسیقی ایرانی به عنوان نمونه موردی، از سه جنبه گونه، فرم و چندصدایی تحلیل شده است. برخلاف اغلب تحلیل های موجود، مؤلفه هایی که در این تحقیق مطالعه شده اند، عملاً کیفیات آهنگسازانه اثر را تشریح می کند و نه رابطه آن با ردیف. این شکل مطالعه امکان می دهد تا چارچوب های آهنگسازی در موسیقی ایرانی از جمله ماهیت اندیشه فرمال و هم چنین نحوه بافت پردازی در این سنت روشن تر شود.
معاصرسازی الگوی مسکن بومی اصفهان بر پایه تحلیل روابط غیرشکلی پلان، نمونه موردی: خانه جنگجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
185 - 203
حوزههای تخصصی:
معماری بومی به عنوان یکی از مهم ترین «اشکال سازمان دهی اجتماعی فضا» که فهم آن از طریق درک پیوند میان کالبد معماری و زندگی و فرهنگ جاری در آن ممکن می شود، بخشی از پیوستگی فرهنگی تاریخی معماری ایرانی را تشکیل می دهد که شناخت و بازیابی الگوهای رایج آن می تواند نقش مؤثری در پیشبرد تلاش معمار معاصر در حفظ هویت و اصالت فرهنگی در عین کارآمدی فضا و خلق میراث باارزش برای نسل های آینده ایفا نماید؛ همچنین معیاری در تشخیص ایرانی و غیرایرانی بودن الگوهای معماری نیز فراهم می آورد. در این راه تأکید می گردد این نگاه به معنی بازتولید الگوها و فضاهایی نیست که در روزگار معاصر از آن ها عبور شده است بلکه بیشتر به معنی فهمیدن نحوه ارتباط معماری با انسان و محیط پیرامونش و توسعه آن به فضای معاصر است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با راهبرد نمونه موردی و بهره گرفتن از افزونه اسپیس سینتکس سعی دارد ضمن تشریح روابط ریاضی حاکم بر فضا در مفاهیمی چون عمق فضایی، ارزش کنترل، ارزش انتخاب، یکپارچگی و انتروپی، با ارزیابی و تحلیل رابطه بین همنشینی فضاها به کشف مفاهیمی که از معماری گذشته می تواند در معماری امروز نقش ایفا نماید، بپردازد. همچنین با مبنا قرار دادن ارزش های مورد اشاره و حفظ موقعیت و روابط میان فضاهای مختلف در گراف، یک الگو را به زبان معاصر بیان نماید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه تفاوت ساختاری بین معماری گذشته و معماری معاصر در ضوابط توده گذاری وجود دارد، می توان با استفاده از مفصل های ارتباطی و فضاهای بینابینی، پیکره بندی فضایی یک الگو را به فضای معماری معاصر تسرّی داد و امکان تداوم هویت معماری گذشته در معماری معاصر را فراهم آورد.
شناسایی و ظرفیت سنجی کنشگران مدیریت نوسازی و بازآفرینی شهری در سطح ملی و محلی (کلانشهر تهران) و تحلیل شبکه ارتباطی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
تبیین ویژگی های فنی و هنری حکاکی در مناطق شاخص ایران دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه حکاکی همچون قلم زنی یکی از روش های ایجاد نقش بر روی فلز است، مطالعه نظام مندی از ویژگی های فنی و هنری آن انجام نشده است. این هنر نیز مانند بسیاری از هنرها در دوره قاجار رو به افول گذاشته، اما تا به امروز به حیات خود ادامه داده و با گذشت زمان، پویایی و مانایی خاصی به هنر فلزکاری بخشیده است. شهرستان های شاخص حکاکی در ایران دوره معاصر شامل تبریز، زنجان، طبس، کرمان و یزد است. هدف تبیین ویژگی های فنی و هنری حکاکی در شهرستان های مذکور است و به دنبال پاسخ بدین پرسش است که خصوصیات فنی و هنری حکاکی معاصر ایران در شهرهای مذکور چیست؟ تحقیق از نظر هدف بنیادی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده و به ویژه بر داده های میدانی استوار است. یافته های حاصل از این پژوهش گویای این است که نقوش کنداک تبریز، پلیکان و نخل طبس، نقوش ابتدایی کرمان و گل و مرغ یزد منحصربه فرد است. قلم های مادر، چزقل و سایه در تبریز، قلم های تک، جفت و دلما در زنجان، قرمز قلم، سفید قلم و تک در طبس و قلم رورو کرمان برای کاربرهای متنوع در طرح و نقش استفاده شده است. آبکاری به روش الکترولیز در یزد نمود بصریِ زیبایی به فلز داده است. برخی از این نقوش تبدیل به نماد در شهرهای مذکور شده، برخی در بوته فراموشی قرار گرفته و تعدادی هنوز نفس می کشند.
مطالعه تطبیقی دو قالیچه محرابی جانمازی بافت ایران و ترکیه(هِرِکه) با تأکید بر گفتمان مذهبی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 60
حوزههای تخصصی:
در قرن شانزدهم در ایران قالیچه هایی با طرح محراب تولید می گردد که منبع الهام بسیاری از هنرمندان در قرن نوزدهم در شهر هِرِکه می شود. ازجمله این قالیچه ها، قالیچه محرابی جانمازی است که منبعی برای هنرمندان هرکه می گردد. قالیچه بازتولید شده در هرکه از نظر نشانگان دیداری و کلامی تفاوت مختصری با قالیچه محرابی جانمازی محفوظ در موزه فرش دارد. ازآنجاکه ویژگی اصلی قالیچه ها متنی مملو از آیات قرآنی و احادیث است، با توجه به آنکه دو قالیچه مذکور در دو زمان و مکان متفاوت بافته شده اند و تفاوتی آشکار در مذهب و فرهنگ دارند، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که تفاوت های موجود در مذهب در دو دوره چگونه در بازتولید قالیچه مشاهده می گردد؟ هدف از این پژوهش تأثیر گفتمان مذهبی در خوانش قالیچه های محرابی ایران و هِرِکه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. از تطبیق دو قالیچه، این نتیجه حاصل شد که قالیچه بافته شده در ایران در نشانگان دیداری و کلامی به تشیع و ادیان ایران باستان اشاره داشته و در قالیچه تولیدشده در هِرِکه، نشانگانی که ارجاع مستقیم به ادیان شیعه و پیش از اسلام داشته باشد حذف گشته است و متن کلامی به صورت کلی ارجاع به اسلام دارد و در متن بصری نیز ارجاع به هیچ یک از ادیان مشاهده نمی شود. به نوعی می توان گفت با توجه گفتمان هر دوره خوانش متفاوتی از قالیچه ها شده است.
اسطوره شناسی تمثیلی انسانهای چند عضوی نقش شده در عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات (نسخه عربی مصور کتابخانه بوردو فرانسه)
منبع:
فردوس هنر سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
78 - 91
حوزههای تخصصی:
چکیدهبیان مساله: کتاب عجایب المخلوقات قزوینی یکی از مهمترین کتابهای عجایب نگاری دوره اسلامی است که محققین را به تکاپو انداخته که ریشه و دلیل نگاره های این کتاب چه مواردی است. این تحقیق تلاش می کند تا به کمک روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر و انجام مراحل پنج گانه این روش به بررسی شکل گیری موجوداتی عجیب الخلقه اساطیری تحت عنوان "چند عضوی ها" بپردازد. چنین موجوداتی که شامل موارد گوناگون از آفریده هایی با اعضای تکثیر شده بدن می باشند که دارای ریشه های اسطوره شناسی بوده و مطالعه آنها جز در چنین بستری امکان پذیر نمی باشد. انسان بدوی که در مسیر رشد فکری و اندیشه به جایگاه نمادین عضو بدن در فرهنگ اساطیری آگاهی یافته است موجوداتی را خلق می کند که در تعداد اعضاء بدن دچار تکرار و تکثر شده اند و توانایی های خارق العاده ای را شامل می گردند. این مخلوقات شامل موارد متعددی همچون چند چشم، چند دست، چند بدنه و می شوند که هر کدام از آنها قدرت های خاصی را به صاحبانشان اعطا کرده و به واسطه داشتن چنین قدرت های بیکرانی منجر به فراهم شدن زمینه ای برای نیل به آرامش انسان همیشه در خطر بدوی به لحاظ روانی می شوندهدف: بررسی اسطوره شناسی انسان های چندعضوی در کتاب عجایب المخلوقات قزوینی نسخه موجود در کتابخانه بوردو فرانسه به روش پنج گانه فردریش کروزر است.سوال: موجودات چند عضوی و متکثرالاعضاء نقش شده در کتاب عجایب المخلوقات قزوینی ریشه در چه اسطوره هایی دارند؟روش: این پژوهش از نوع بنیادی است و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.نتیجه گیری: ریشه یابی دقیق مکانی و زمانی آفرینش موجودات چند عضوی به علت مشترکات جوامع کهن در بسیاری از رسوم و نقوش غیرممکن می نماید که به علت تاثیر و تاثراتی که کشورهای مختلف با ایران داشته اند بی شک منجر به تاثیرات زیادی بر هنر در زمینه خلق چنین نمونه های اسطوره ای شده است.
Transcribed Qurans by Sekarzadeh Seyed Mohamad Effendi
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
69 - 92
حوزههای تخصصی:
Sekarzadeh Seyed Mohamad was one of the 18<sup>th</sup> famous calligraphers in Ottoman. He was born in Manisa. His father, Abdorahman Effendi, was a confectioner so Seyed Mohamad was known as “Shekarzadeh”. He was Yedikuleli Seyyid Abdullah Efendi’s student and got permission from him. He was famous especially for Thuluth and Naskh script. He died in 1753 A.D and his tomb is located next to Sheikh Hamdolah’s in Karacaahmet cemetery in Istanbul. There are still three Qurans transcribed by him in different museums. The first one is a Quran, No. 85, kept in Turkish and Islamic Arts in Istanbul. It was a copy of Quran by Hafiz Uthman and it was ordered by Sultan Salim the third. This one has 458 pages and has been finished in 1729 A.D. After finishing this Quran, the king has known Shekarzadeh’s tendency to visit Kaaba so let him go and ordered him to copy another Quran by Sheikh Hamdolah. So Shekarzadeh went to Medina and after staying there for a year and transcribing the mentioned Quran, came back to Istanbul. In that time, Sultan Mahmoud was at the beginning of his kingdom, so Shekarzadeh gave the Quran to him.
It can be understood from the endowment and notes that this manuscript later was taken to prophet Mohamad’s shrine by Rateb Ismaeil, and today it is kept in Malek Abdolaziz’s library in Medina, No. 231.
Later, Shekarzadeh transcribed a Quran because of Soltan Mohamad the first, in 1733 A.D. and today it is kept in Suleymaniye library (Yenicami 3). This Quran has 346 pages and it is the first Quran that published by Ottoman government officially in 1874 A.D. This manuscript was published perfectly by Turkish Classical Art Foundation in Istanbul in 2018. Shekarzadeh mentioned in colophon of this Quran that this was the third one he had transcribed and he wanted to do more. But there are only three manuscripts mentioned in resources. It can be possible that his other Qurans are in private collections. This article is about Shekarzadeh’s artworks, who is a famous Ottoman calligrapher, his place in the Quran transcribing and especially his Qurans’ features.
تبیین اصول نگهداشت گرما در بافت های گیاهی برای معماری بیومیمتیکس بر اساس مدل-سازی مبتنی بر TPM؛ موردپژوهی: جنگل های هیرکانی گرگان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
65-82
حوزههای تخصصی:
گیاهان در طول تاریخ تکاملی خود مقاومت شگفت انگیزی را در برابر شرایط مختلف آب و هوایی مختلف کسب کرده اند. بخصوص در برابر آب و هواهای بسیار سرد و در نقطه انجماد. در مقابل، تغییر فاز از حالت مایع به جامد در مصالح ساختمانی استاندارد، سبب آسیب می شود. بنابراین، هدف و تصور انتقال برخی از استراتژی ها و خواص ساختاری گیاهان مقاوم به مصالح ساختمانی و ساخت وساز است. نمونه موردی این تحقیق، گیاهان «جنگل هیرکانی ایران» بوده از روش شبیه سازی TPM در تحلیل نگهداشت گرما و آنالیز حرارتی آن استفاده شده است. یافته های تحقیق ضمن بیان استراتژی های اساسی و خصوصیات ساختاری گیاهان مقاوم جنگل هیرکانی در برابر سرما، نشان داده است که استراتژی مدل سازی سفارشی از آنجایی که بافت های گیاهی با یک آرایش بسیار مرتب از سلول های تکی و در اندازه ها و اشکال مختلف شکل گرفته اند، نمایانگر مواد طبیعی منفذدار طبقه بندی شده قابل استفاده در معماری و مصالح ساختمانی هستند. این صفات ساختاری مناسب برای مقاومت در برابر آب و هوای بسیار سرد بوده که این صفات یک رویکرد مکانیکی مستمر بر مبنای تئوری محیط متخلخل ارائه کرده اند، به بیان دیگر به بازتولید مصالح ساختمانی ساخته شده از مواد چندوجهی و چند فازی کمک می کند و شبیه سازی های اولیه نیز نشان دهنده نفوذ صفات ساختاری در انتقال آب در بافت های گیاهی و یقیاناً مصالح سبک کاربردی مانند بتن های هبلکس است.
کاربرد نانوپوشش ها در محیط های درمانی در دستیابی به معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه در بیشتر کشورهای جهان پایداری در معماری، طراحی و روش های ساخت و ساز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی های انجام شده مشخص گردیده که نانو فناوری نقش بسیار مهمی در حوزه ی معماری پایدار دارد. استفاده از نانوپوشش ها در بخش های مختلف ساختمان مزیت های زیادی در مقایسه با پوشش های سنتی دارد. این پژوهش با هدف بررسی کاربرد نانوپوشش ها در محیط های درمانی صورت گرفته، تا با استفاده از این پوشش ها بتوان گامی در جهت کاهش انتقال عفونت های بیمارستانی برداشت. میزان انتقال عفونت ها در محیط های درمانی، با توجه به عوامل گوناگون و جدید بیماری زا که هر روزه افزون می گردند ، لزوم به کارگیری روش های پیشرفته تر و اقدامات احتیاطی بیشتر را برای کاهش ابتلا ، مشخص می سازد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد. در این راستا، پس از آشنایی با انواع نانو پوشش ها و عفونت های بیمارستانی و نحوه انتقال آن ها، به انواع کاربرد نانو پوشش ها در ابن محیط ها، در جهت ایجاد محیطی نامناسب برای رشد باکتری ها پرداخته و ضمن معرفی این پوشش ها، به نحوه عملکرد آنها اشاره شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از نانو متریال های آنتی باکتریال در سطوح محیط های درمانی، در راستای کاهش انتقال عوامل عفونت زا در این فضاها و دستیابی به اهداف معماری پایدار بسیار کارامد می باشد.