در این پژوهش سعی بر آن شد تا با آشنایی در خصوص مدیریت بحران و میزان آسیب پذیری شهر در برخورد با حوادث غیرمترقبه مواردی اعلام و با توجه به افزایش دانش بشر در خصوص شهر و شهرسازی و رشد روزافزون تقاضای سکونت افراد در مناطق شهری، لازم است برنامه ای مناسب جهت مقابله در هنگام مخاطرات طبیعی محتمل انجام گیرد؛ که سالانه هزینه های بسیار زیاد جانی و مالی را به بار می آورد و در باب مفهوم توسعه پایدار با تأکید بر توسعه و چشم اندازهای شهری مطالبی ارائه گردد. هدف این تحقیق معرفی راه های دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بحث توسعه پایدار بر این فرض است که جوامع نیاز به مدیریت سه نوع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی و طبیعی) دارند که ممکن است ناپایدار باشند. توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. این فرض یک آینده مطلوب را برای جوامع بشری بدون تضعیف پایداری سیستم های طبیعی و محیط زیست فراهم می کند.
قالی ترکمن دارای شکل ها و نقش های بسیاری است که قدمتی طولانی و مفاهیمی عمیق دارند. بخش عمده این نقوش برگرفته از طبیعت هستند، موضوع مورد بررسی در این پژوهش، نقش قوچ در قالی های ترکمن است که به ریشه های مفهومی و تاریخی آن پرداخته می شود. سوالات اصلی این تحقیق، چگونگی ارتباط این نقش با تاریخ، آیین و رسوم ترکمن ها و همچنین چگونگی نقش شدن آن در قالی های این قوم می باشد. این مقاله، از نوع تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی است. بر اساس این روش، نخست ریشه های نقش قوچ در تاریخ و آیین باستانی، زندگی کوچ نشینی و آداب و رسوم ترکمن ها توصیف و تحلیل می شود؛ سپس نقش این حیوان در قالی های ترکمن از نظر طرح و شکل بررسی می گردد. قوچ از مهم ترین توتم ها در ادوار کهن و آیین اجدادی ترکمن ها بوده است؛ در نتیجه، هنرمندان قالی باف این قوم، تصویر قوچ را با تنوع و تعدد بسیار در اشکال تجریدی و انتزاعی در قالی های خود بافتند که در شکل های ساده و ابتدایی، درهم پیچیده، تنها و تک، در قالب ترنج و در متن و حاشیه فرش در کنار دیگر نقوش ترکمنی با پیچش های متفاوت و متنوع شاخ، قرار گرفته است نقش قوچ در میان ترکمن ها نمادی از قدرت، جنگاوری، استقامت و برکت می باشد.
در هنر اسلامی، نقاشی آن شأن والای خوشنویسی را نداشته است. از این رو نقاشان (و شاعران) کوشیده اند برای مشروعیت بخشی به نقاشی، این دو هنر را به یکدیگر پیوند دهند. دو نظریة «دو قلم» (در خوشنویسی) و «هفت اصل نقاشی»، که در دورة صفوی ظاهر شده اند، از مبنایی نظری برای این پیوند حکایت می کنند. این دو نظریه را می توان در مکتوبات فارسی مربوط به هنر یافت ــ آثاری چون گلستان هنر قاضی احمد، آیین اسکندری عبدی بیگ شیرازی، قانون الصور صادقی بیگ افشار، دیباچة قطب الدین قصه خوان بر مرقعی مفقود. ربط این نظریه ها با کل نظام زیبایی شناسی ایرانی نیز مسئله ای مهم و درخور توجه است.
در این مقاله نظریه های موجود در حوزه جامعه شناسی هنر و ادبیات با دیدگاهی انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع اصلی مقاله حول محور جبریت اجتماعی هنر و ادبیات دور می زند. نظریه جبریت اجتماعی هنر با توجه به مسئله شاهکارهای هنری و موضوع هنر ناب مورد نقد قرار گرفته است. در نهایت نتیجه گیری مقاله در جهت تأیید این مطلب که هنر اگرچه تحت تأثیر شرایط وجودی جامعه معاصر خودش قرار دارد و نشان آن شرایط را نیز بر پیشانی دارد، اما در عین حال دارای یک حوزه فعالیت مستقل و بی همتاست که آن را قادر می سازد احتمال نوع دیگری از زندگی را در برابر آنچه نظم اجتماعی موجود به انسان ها ارائه می کند مطرح سازد. در این بررسی هنر به عنوان مقوله ای معرفتی و جامعه شناسی هنر به عنوان شاخه ای از جامعه شناسی معرفت معرفی شده است. کلیدواژگان: هنر ، جبریت اجتماعی ، شاهکار هنری ، جامعه شناسی هنر ، انتقاد
سبک شناسی معماری ایرانی کاستی ها و ناگفته های بسیار داشته است. شیروان یکی از شیوه های معماری اسلامی ایران در شمال آذربایجان است که تا کنون در ایران به کفایت معرفی نشده است. همچنین در جمهوری آذربایجان، به دلیل تأثیر نظام فکری- سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق، سبک شناسی معماری اسلامی گسسته از تاریخ و هنر ایرانی و فرهنگ اسلامی تحلیل و بررسی شده است.بررسی آثار معماری به جای مانده از شیوه شیروان در شمال آذربایجان، که بدان عنوان زیبای «معماری عصر نظامی گنجوی» را داده اند، نشان می دهد که اسلوب معماری شیوه شیروان برآیند سرمشق های معماری عهد ساسانی و نیز تاثیر آموزه های معماری اسلامی خراسان بوده است. نگارنده در نوشتار حاضر کوشیده است که شیوه معماری شیروان را با سه شناسه اصلی تحلیل و معرفی کند :1. ایجاد وحدت نمای درون و برون بنا با کاربرد عنصر سنگ؛ که میراث معماری عهد ساسانی است.2. پلان چهار گوشه ساده و بدون ایوان برای مساجد؛ که برگرفته از پلان آتشکده های چهارطاقی است.3. تک مناره بلند و جدا از کالبد اصلی مسجد؛ که تاثیر معماری عهد سلجوقی خراسان است.