فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
61 - 79
حوزههای تخصصی:
از آنجا که کودک بخش قابل توجهی از زندگی خود را در محیط مدرسه سپری می کند، از مهم ترین مسائل طراحی این گونه محیط ها فراهم آوردن زمینه های رشد مناسب و تجارب مطلوب کودک در این فضاها است. هدف از پژوهش حاضر، جست-وجوی چارچوبی نظری برای تشخیص متغیرهای اصلی و تبیین چگونگی رابطه بین ویژگی های کالبدی محیط با تجربه کودکی است. از این رو، پرسش اساسی این است که 1- چه مؤلفه های محیطی و 2- چگونه بر تجربه کودکی مؤثرند؟ بر این اساس، جهت دستیابی به الگوی نظری، با رویکردی رشدی-اکولوژیکی ۱ ، 30 کودک که در سال های میانی کودکی و در خانواده مشارکتی در شهر کرمان زندگی می کنند، موردمطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش کیفی با رویکرد مرد م نگارانه است و از تکنیک های مصاحبه، تور مصاحبه (مصاحبه هنگام قدم زدن)، مشاهده و روش کیو در مرحله جمع آوری و روش تحلیل محتوا در مرحله تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تجربه کودکی تحت تأثیر چگونگی پاسخدهی به نیازهای روانی کودک در زمینه اکولوژیکی است که کودک در آن زندگی می کند و در این زمینه ویژگی ها و قابلیت های محیطی همراه با ویژگی های روانی-اجتماعی محیط دارای اهمیت هستند و همچنین تجارب کودک در یک محیط بر تجارب او در محیط دیگر تأثیر دارند.
بررسی چالش های روش شناختی مطالعات انجام شده پیرامون رابطه محیط کالبدی و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با افزایش نگرانی های جهانی نسبت به شیوع چاقی، تحقیقات زیادی پیرامون پیوند میان مؤلفه های محیط کالبدی، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط صورت گرفته است. با این وجود، چالش های روش شناختی مانع از دستیابی به نتایج متقن و کاربست یافته ها در عمل شده است. مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات تجربی، به نقد و آسیب شناسی روش شناسی تحقیقات انجام شده در حوزه پیوند میان مؤلفه های محیط، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط با آن بپردازد. این پژوهش، با توجه به اهداف و ماهیت خود یک فرا-روش از زیرمجموعه فرا-مطالعه است. ابتدا، مقاله ها از طیف متنوعی از پایگاه های داده و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر۱، پاپ مد۲، اسکوپوس۳ و وب آو ساینس۴ مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، مقاله ها بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند و در نهایت کدگذاری شدند. یافته ها نشان می دهد، ناسازگاری میان معیارهای محیط عینی و ادراکی، ابهام در تعریف واحد همسایگی، عدم پایایی و روایی خودگزینی محیط واحدهای مسکونی۵، متغیرهای واسطه و نادیده انگاشتن جابه جایی محل سکونت گروه هدف و غلبه مطالعات مقطعی بر کوهورت۶، امکان مقایسه نتایج و شکل گیری یافته های متقن را که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم نماید، دشوار می کند.
مرکز پژوهش و هم اندیشی معماران با رویکرد زمینه گرایی
حوزههای تخصصی:
مرکز پژوهش و هم اندیشی معماران یک مرکز ارائه و برخوردی افکار و آرایی نو و یکی از نیازهای اصلی در کشور مخصوصا شهرهای بزرگ می باشد، زمینهگرایی در این مراکز باعث می شد تا اندیشه ها، دیدگاه ها و اشکال بافت و زمینه در طراحی کالبدی محیط در نظر گرفته شده و بنایی که ساخته می شود نباید تافته ای جدا از این ویژگی ها باشد، اصلی ترین سوال پیش روی مقاله آن است که شاخص ای زمینه گرایی تا چه میزان بر روی مراکز پژوهشی و هم اندیشی تاثیرگذار است؟ روش این مقاله به صورت تحلیلی و استدلال مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده با توجه به اهمیت ارزش در شکل گیری تمدن ها، به نقش معماری زمینه گرا در اثر خلق شده به عنوان یکی از مهم ترین شاخص ها پرداخته شود و درنهایت رسیدن به راهکارهایی و طراحی در تناسب با زمینه گرایی ارائه گردد.
تبیین سیاست های مذهبی و هنری در جغرافیای متصرفات ایوبیان( 567-648ق/1253-1172م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
103 - 117
حوزههای تخصصی:
ظهور دولت ایوبیان (567-648 ق/1172-1253م) زمانی واقع شد که از یک طرف خلفای عباسی در واپسین سال های حیات خود به سر برده و از اداره سرزمین های اسلامی ناتوان بودند. از طرف دیگر حملات مهاجمان مغول از شرق و صلیبیان از غرب جهان اسلام نیز به این ناتوانی دامن می زد؛ لذا تلاش صلاح الدین در جهت برقراری ثبات نسبی در مصر و شام با احیا و تثبیت مذهب تسنن به ویژه بازپس گیری بیت المقدس، دورنمای جدیدی را در قلمرو جهان اسلام ترسیم کرد. به علت ناهماهنگی هنر و سیاست در این دوره هیچ سبک واحدی برای هنری چون نگارگری خلق نشد. ازجمله نسخه های مصور باقی مانده از دوره ایوبیان نسخه ای از کلیله ودمنه ، مقامات حریری و کتاب مختارالحکم و محاسن الکلم است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که دولت ایوبیان انتقام از فاطمیان اسماعیلی را بر همه شیعیان تعمیم داده و مذاهب چهارگانه اهل سنت را در مصر به صورت کاملاً افراطی تبلیغ می کردند. همین امر ازیک طرف منجر به مهاجرت شیعیان به جنوب مصر، شام، یمن، ایران و هند و تقیه کردن یا هضم شدن در گروه های دیگر مانند صوفیان می شد و از طرف دیگر مذاهب چهارگانه اهل سنت هم تقویت می شد. اهداف پژوهش بازشناسی سیاست های مذهبی و هنری ایوبیان؛ واکاوی تحولات مذهبی و هنری در دوره حاکمیت ایوبیان. سؤالات پژوهش در زمان حاکمیت دولت ایوبی گستره جغرافیای مذهبی و هنری دستخوش چه تغییراتی بوده است؟ سیاست های مذهبی و هنری سلاطین ایوبی چه عللی داشت؟
مقایسه آرای جلال آل احمد و داریوش شایگان پیرامون هنر معاصر ایران با تأکید بر مسئله هویت.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
71 - 87
حوزههای تخصصی:
شناسایی متونی که توسط اندیشمندان شناخته شده داخلی پیرامون هنرمعاصر ایران نگارش شده است می تواند به عنوان دریچه ای برای ردیابی ارتباط منطقی میان اندیشه معاصر و هنرمعاصر در ایران مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس هدف از این تحقیق مقایسه آرای دو اندیشمند معاصر ایرانی، جلال آل احمد و داریوش شایگان، پیرامون هنر معاصر ایران است. و مسئله هویت و نسبت آن با نوع اندیشه جلال آل احمد و داریوش شایگان و نیز آرای ایشان پیرامون هنرمعاصر ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اینجا این سوال ها مطرح می شود. 1-نوشته های جلال آل احمد و داریوش شایگان در مورد هنر معاصر ایران چگونه ارتباطی با جنس تفکر هویت اندیش ایشان دارد؟ 2-چگونه می توان آرای ایشان پیرامون این موضوع را با یکدیگر مقایسه کرد؟ این نوشتار در قالب پژوهشی بنیادی و با رویکردی توصیفی_تطبیقی نوشته شده است. از خلال مطالعه اسناد کتابخانه ای و نوشتارهای پراکنده ایشان در مورد هنر معاصر ایران، چگونگی مواجهه این دو اندیشمند ایرانی با این موضوع استخراج شده است. در نهایت با تجزیه و تحلیل داده های کیفیِ جمع آوری شده و جدول بندی این داده ها بر اساس روش استقرای علمی، نوع دیدگاه هویت اندیشی دو متفکر و تشابهات و تفاوت های موجود در مقالات ایشان پیرامون هنرمعاصر ایران مشخص و مورد تطبیق و مقایسه قرارگرفته است. بر همین اساس می توان اینگونه نتیجه گرفت. که آرای جلال آل احمد پیرامون هنرمعاصر ایران بیشتر متأثر از دیدگاه هویت اندیشی بومی و در مقابل آرای داریوش شایگان در این حوزه بیشتر تحت تاثیر دیدگاه هویت اندیشی سیاره ای او مطرح شده است.
تبیین خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری و سنجش میزان اثربخشی آن بر ایده پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، ضرورت اثربخشی و به کارگیری دانش تاریخ در امر طراحی معماری مطرح است. به عبارتی، اینکه چگونه داده های تاریخی می توانند رهیافتی جهت ارتقای بینش طراحی در دانشجویان باشند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع نشان می دهد یک ی از چالش های آم وزش معم اری، کم ک ب ه دانش جویان در مرحله ایده آفرین ی است. بر این اساس، یﮑﻰ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎیﻰ ﮐﻪ در ﻓﺮآیﻨﺪ ﻃﺮاﺣﻰ ﺗﻮﺳ ﻂ ﻃﺮاﺣﺎن و داﻧﺸ ﺠﻮیﺎن اﻧﺠﺎم می پذیرد، رﺟﻮع ﺑﻪ پیشینه ها و طرح های ﻣﺸﺎﺑﻪ اﺳ ﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، ﺟﺴ ﺘﺠﻮی اﺑﺰارﻫﺎیﻰ ﮐﻪ بتوانند در استفاده روﺷﻤﻨﺪ از پیشینه ها و ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ویژگی های ﺑﻨﯿﺎدیﻦ آنها ﻣﺆﺛﺮ باشند، ﺑﺎاﻫﻤﯿﺖ خواهد بود. مناسب ترین راه حل پیش رو، هدفمند نمودن آموزش تاریخ معماری با تغییر در الگوهای تدریس و آموزش شیوه ها و روش های صحیح اقتباس از پیشینه ها به دانشجویان و روش های کاربردی جهت دست یابی به عناصر و الگوهای مناسب طراحی است. در مقاله پیش رو مفروض است که الگویابی و الگوخوانی از مصادیق معماری و بسط تصویری، مفهومی و تعمیم به نیازهای معاصر در آموزش تاریخ معماری، بر کیفیت و تنوع ایده پردازی دانشجویان معماری تأثیر مثبت می گذارد. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، مهم ترین ﭘﺮﺳﺶ های ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ کاربست خوانش الگو محور در آموزش تاریخ معماری، چه تأثیری بر فرآیند ایده پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری دارد؟ و مؤلفه های خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری چه هستند؟ لذا با هدف دست یابی به راهکارهای کاربردی کردن الگوها و مفاهیم مصادیق تاریخ معماری در طراحی معمارانه با استفاده از خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری، از روش ترکیبی (کیفی-کمی) و با راهبرد تجربی و همچنین از ابزار مطالعه مبنایی کتابخانه ای (از طریق مطالعه و بررسی نظریه ها و تعاریف مرتبط)، پرسش نامه دانشجویان (تحلیل محتوا)، مطالعه میدانی و در آخر، اجرای پیش آزمون و پس آزمون و تحلیل نتایج آن بهره برده شده است. با استناد به نتایج استخراج شده از آزمون ها و پس از کنترل کردن تأثیر نتایج پیش آزمون، کیفیت و تنوع ایده پردازی گروه گواه و آزمایش، اختلاف معناداری با هم داشته و با توجه به بالا بودن میانگین گروه آزمایش، این به منزله تأثیر مثبت کاربست خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری بر کیفیت و تنوع ایده پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری بوده است.
تبیین نقش معماری نازی بر معماری بناهای دولتی ایران (دوره پهلوی اول، بین سال های 1312 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
61 - 74
حوزههای تخصصی:
با به قدرت رسیدن حزب نازی در مرداد چکیدهبیان مسئله: پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان، روابط ایران و آلمان وارد دوران جدیدی شد. افزایش نفوذ آلمان در ایران و تبلیغات این کشور درباره برتری نژاد آریایی و مبارزه با قدرت های استعماری، نظیر انگلیس و روسیه، باعث شد ایرانیان آلمان را پشتیبان و منجی بالقوه خود تلقی کنند. به واسطه این تلقی، انبوهی از متخصصان و کارشناسان در زمینه های مختلف برای همکاری با حکومت پهلوی وارد خاک ایران شدند؛ در این بین حضور معماران و مهندسان و شرکت های ساختمانی آلمانی بیش از هر گروه دیگری به چشم می خورد و نقش آن ها در ساخت بسیاری از ساختمان های دولتی و حکومتی مشهود است. ساختمان هایی که در راستای نمایش قدرت و شکوه حکومت، متأثر از بناهای عصر نازی و با گرایش نئوکلاسیک، پدید آمدند.هدف پژوهش: مقاله پیش رو به دنبال بررسی معماری نئوکلاسیک و استخراج شاخصه های آن و تحلیل این شاخصه ها در آثار ساخته شده توسط معماران آلمانی در ایران است. پرسش اصلی مقاله بر این نکته استوار است که گرایش به معماری نازی (نئوکلاسیک) تا چه حد بر معماری معاصر ایران تأثیر گذاشته است؟ و چارچوب نظری مقاله نیز بر این نکته تأکید دارد که با گسترش روابط ایران و آلمان، در بین سال های حکومت حزب نازی در آلمان و پهلوی اول در ایران، بخشی از زمینه های شکل گیری معماری معاصر ایران تحت تأثیر کشور آلمان پدید آمد. روش پژوهش: مقاله پیش رو از نوع کیفی است و در آن از روش تحقیق تاریخی-تفسیری و همچنین روش توصیفی-تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور افراد و گروه های متخصص آلمانی در ایران نقش بسیار مهمی در ورود عناصر معماری غربی به ایران داشته است. الگوها و شاخصه ها در هر سه حوزه عملکردی (پلان)، کالبدی (فرم) و نمادین در معماری ایران تأثیرگذار بوده اند و در این بین، نفوذ مؤلفه های عملکردی، نسبت به دو مؤلفه دیگر، شاخص تر بوده است. همچنین ارتقای شیوه های ساخت وساز و استفاده از مصالح نوین یکی دیگر از زمینه های اثرگذاری آلمان ها در ایران بوده است.
چارچوب طراحی شهری با هدف بررسی تاثیر روانشناختی عناصر طراحی محیطی بر ادراک آسایش حرارتی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، کیفیت کم محیط های شهری، باعث کاهش حضور مردم در این مکان ها شده است. راحتی و آسایش یکی از عوامل کلیدی در میزان و نوع حضور افراد در یک فضای عمومی شهری محسوب می شوند. از میان عوامل موثر بر آسایش افراد در فضاهای باز شهری، مهم ترین عامل اثرگذار بر آسایش و راحتی، دما و حرارت محیط است که شرایط آسایش مربوطه تحت عنوان «آسایش حرارتی» مطرح می شود. فرضیه اصلی این مقاله براین اساس است که طرح واره های ذهنی شهروندان بر ادراک آسایش حرارتی افراد در فضاهای باز شهری تاثیر معناداری داشته و بر تمایل فرد به حضور یا عدم حضور در آن فضا تاثیرگذار است. بنابراین هدف این مقاله بررسی ادراک بلندمدت حرارتی افراد در مقیاس فضایی متوسط و در حالت حرکتی ثابت و پایدار است. این مقاله، یک پژوهش علمی-کاربردی است که به منظور شناسایی عوامل روانشناختی موثر بر ادراک آسایش حرارتی از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روابط معناداری میان ادارک حرارتی و حضورپذیری افراد وجود دارد و علاوه بر عوامل فیزیولوژیکی، عوامل روانشناختی نیز بر ایجاد آسایش حرارتی در فضای باز شهری موثر هستند.
کمک گرفتن از فضاهای انعطاف پذیر معماری با شیوع اپیدمی کوید19 ، با معرفی آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) چین 2020
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69-76
حوزههای تخصصی:
پس از دنیاگیری بیماری کویید ۱۹، ایجاد سریع فضا برای پاسخ به نیازهای جدید مانند نیاز بسیار زیاد به فضای نقاهتگاهی از جمله چالش هایی بود که در کوتاه مدت پیش روی معماری و معماران قرار داشت. معماری چه در موضوع تولید اندیشه و چه در امر تولید فضا از آنجا که با سرعت نسبتی ندارد برای یافتن پاسخ این چالش ها به گذشته رجوع کرد. نحوه زیستن انسان معاصر رابطه بسیار مستقیم با تحولات جامعه دارد همانطور که تحولات می توانند منجر به نوع خاص از الگوی رفتاری شود انسان نمی تواند خواهان تحولات و تغییرات برای تامین نیازهای خود باشد.انعطاف پذیری در معماری پاسخگوی بسیاری از نیازهای تغییر پذیر در فضاهای داخلی و خارجی محیط های ساخته شده به شمار می رود. طراحی ساختمان انعطاف پذیر که مطابق با تغییرات مد نظر کاربران و همچنین تغییرات محیطی دارای قابلیت انعطاف باشد روش موثر جهت ایجاد ساختمان ها خواهد بود.هدف از نگارش این مقاله بیان اهمیت و جایگاه فضاهای انعطاف پذیر در معماری است و از این رو با توجه به شرایط جامعه جهانی استفاده از فضاهای انعطاف پذیردر جهت ساخت سریع تر مکانهای بهداشتی یکی از راهکارهای مناسب مبارزه با این اپیدمی می باشد. با بررسی نمونه موفق آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) در چین برنده مسابقه 2020 از سوی ایالات متحده امریکا شده است.
تأثیر نمایش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
580 - 597
حوزههای تخصصی:
اخیراً در جهان، نسبت به گذشته بر مقوله تعلیم و تربیت از طریق نمایش، تأکید بیشتری به وجود آمده است. در جوامع مختلف به تدریج مسیر رو به رشدی را طی کرده است؛ بیشتر مخاطبان خود را در رده سنی کودکان و نوجوانان می یابد. با توجه به اهمیتی که این رده سنی برای مسئله تربیت و ایجاد مهارت دارد، بررسی این مقوله در دانش آموزان ابتدایی می تواند نکات مهمی را آشکار سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کمی انجام شده است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 361 نفر از دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند و پرسشنامه مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1999) را دریافت نمودند. سپس به طور تصادفی ساده در دو گروه 180 نفری در دو گروه آزمایش(مدارس غیردولتی) و کنترل(مدارس دولتی) جایگزین شدند. گروه آزمایش در یک ماه و طی 4 جلسه 45 دقیقه ای مفید در کلاس هنری (نمایش) آموزش دیدند، در حالی که گروه کنترل در طی این مدت برنامه روزانه خود را دنبال می کردند و هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجدداً پرسشنامه بر روی هر دو گروه اجرا گردید. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت در کلاس های هنری نمایش بر ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است. این نتایج نشان می دهد که نمایش بر مهارت اجتماعی در ابعاد: همکاری، ابراز وجود، خویشتن داری و همدلی، تأثیر مثبت و معنادار داشته است. اهداف پژوهش: 1.بررسی تأثیر شرکت در کلاس های هنری نمایش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی تهران. 2.مطالعه میزان مهارت پذیری دانش آموزان در مقطع ابتدایی. سؤالات پژوهش: 1.تأثیر شرکت در کلاس های هنری نمایش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی تهران چگونه است؟ 2.سن دانش آموزان ابتدایی چه تأثیری بر میزان مهارت پذیری آنها دارد؟
مدیریت پروژه های چابک و تغییرات نسبت به فرایندهای استاندارد PMBOK
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
142-163
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به سرعت پیشرفت و تنوع خواسته منجر به تغییرمشتریان می بایست راهی برای پاسخ مناسب به آن یافت . در این راستا شایسته است مرور مجددی بر تعاریف پروژه و انواع چرخه های حیات آن صورت گیرد . همچنین می توان با بررسی روند شکل گیری تفکر چابک وهم سنجی دو نوعکاربردی آن توصیف بیشتری را ارائه نمود تا از طریق آشنایی با این مفهوم و مقایسه فرایندهای رویکرد سنتی استاندارد PMBOK با متد چابک اسکرام آیا امکانکاربرد آن در صنعت ساختمان وجود خواهد داشت؟ نتایج بررسی ها نشانگر آن استکه استانداردهای مدیریت پروژه با ایجاد این مفهوم در سرفصل های خود چشم اندازی جدید برای این دانش ترسیم نموده اند.لذا شاید بتوان، با تحقیق در مفهوم سرعت دوچرخه های تکامل پذیر و تکرارپذیرکه به چرخه های حیات طبیعت نیز نزدیک هستند تحولی در دانش مدیریت پروژه به وجود آورد.
تحلیل تاریخی- انتقادی دیدمان های غالب جنسیت در دوره پهلوی: یک روانکاوی اجتماعی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
37 - 63
حوزههای تخصصی:
جنسیت، تأثیری پدیداری پیرامون جنس و سامانه ای است که در بافت فرهنگی یک جامعه و در طول تاریخ برساخته می شود. جنسیت، تماماً وابسته به خودآگاه یک جامعه نبوده بلکه ناخودآگاه جمعی، نقش مهمی در شکل گیری آن دارد. بازنمایی عکاسانه جنسیت می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این موضوع باشد. می توان اینگونه پرسید که چه رابطه ای میان بازنمایی جنسیت در تصاویر عکاسی و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه وجود داشته است و چگونه این روابط در سطوح خودآگاه و ناخودآگاه جمعی، نوع نگرش افراد به مقوله جنسیت را سامان بخشیده اند؟ هدف این پژوهش، بررسی این مسأله در جامعه ایرانِ دوره پهلوی است. چارچوب مفهومی این نوشتار بر آراء تبارشناختی فوکو و نظریات روانشناختی فروید و لاکان استوار است و نگارندگان می کوشند به نوعی تحلیل گفتمان (دیدمان) در این باره دست یازند تا موضع متفاوتی را برای فهم دیگرگون موضوع فراهم آورند. بنابراین می توان مسأله را این گونه صورت بندی کرد که از طریق چه دیدمانی و چگونه، بازنمایی جنسیت در دوره پهلوی شکل گرفته و چگونه روابط قدرت این بازنمایی را کنترل کرده اند؟ نتایج پژوهش، نشان می دهند که جنسیت در دیدمان های سیاسی و اجتماعی، مورد بازنمایی عکاسانه قرار گرفته است و روابط قدرت مردسالار، نظم جنسی متفاوتی را نه در شکل، بلکه در محتوای آن پدید آورده است.
مویه
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
99 - 110
حوزههای تخصصی:
نقش های نویافته سنگ نگاره های زرینه قروه در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
504-488
حوزههای تخصصی:
سنگ نگاره یا پتروگلیف، از جمله هنرهایی است که حجاری آن ها از دوره پارینه سنگی تا عصر حاضر تداوم داشته است. این هنر تقریبا در بیش تر مناطق جهان مشاهده می شود. تاکنون شمار زیادی نقوش صخره ای شناسایی و معرفی شده که بخش زیادی از آن در زاگرس مرکزی به ویژه، غرب ایران (استان کردستان) قرار دارد. در این پژوهش، طی بررسی های باستان شناختی در سال ۲۰۲۰ سنگ نگاره های نویافته زرینه در ناحیه ای کوهستانی به فاصله ۱/۵ کیلومتری در غرب روستای زرینه مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش در این مقاله، به صورت میدانی و با رویکرد تاریخی- تطبیقی- تحلیلی است. در بخش میدانی به بررسی سایت مورد نظر در استان کردستان پرداخته شده است. در بخش تاریخی، کتاب ها، مقاله ها و گزارشات مرتبط با موضوع مورد بررسی قرار گرفته اند. سؤالات اصلی پژوهش شامل: نگاره های زرینه، شامل چه نقوشی است؟ نقوش زرینه نماد چه موضوعاتی هستند؟ سنگ نگاره های زرینه قابل مقایسه با چه محوطه هایی است؟ گاهنگاری نسبی محوطه، متعلق به چه بازه زمانی است؟ نقوش سنگ نگاره زرینه در برگیرنده نقش هایی است که به صورت مجموعه هایی از: تصاویر حیوانات (اسب، بزکوهی، پلنگ، شتر)، هندسی (چلیپا، چرخ)، ابزارآلات (تیر و کمان، کمند، چوبدستی) و نقوش انسانی است. نگاره ها به روش کوبشی و به سبک استیلیزه و مقداری حجمی روی سنگ هایی از جنس آذرین ایجاد شده اند. نقش ها روایتگر صحنه هایی روایی است که ارتباط مستقیمی با افکار و عقاید مردمان گذشته دارد. این نقوش حتی تا سال های اخیر نشان دهنده تداوم یک سنت دیرین بوده است. قدمت نقوش را می توان حداکثر به عصر آهن یا جدیدتر از آن رساند. سنگ نگاره ها از نظر سبک، تکنیک، تنوع موضوع شباهت با مناطق داخل فلات ایران و به ویژه آذربایجان (سونگون ارسباران) و لرستان (باوکی ازنا) قابل مقایسه و تحلیل هستند. مطالعه این آثار در غرب ایران، از آن جهت اهمیت دارد که این آثار در منطقه ای قرار گرفته اند که از دوره های پیش از تاریخ تا دوره های اسلامی همواره به عنوان یک گذرگاه راهبردی میان اقوام گوناگونی مورد توجه بوده است.
بررسی تطبیقی انعطاف پذیری مدارس سنتی ایران از دوره سلجوقی تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
67 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انعطاف پذیری یکی از مفاهیم مطرح در معماری سنتی ایران است و توجه به آن در اکثر کاربری ها، به ویژه در فضاهای آموزشی به دلیل نیازهای متغیر افراد، اهمیت زیادی داشته است. این در حالی است که امروزه نقش انعطاف پذیری در مدارس جدید کمرنگ شده است. در این میان، معماری مدارس سنتی ایران واجد شاخص های ارزنده ای در حوزه انعطاف پذیری است که می توان آن ها را در طراحی مدارس جدید در نظر گرفت.هدف پژوهش: هدف این پژوهش مطالعه انعطاف پذیری مدارس سنتی ایران، بررسی نحوه تغییرات انعطاف پذیری این مدارس در طی دوره های تاریخیِ سلجوقی تا قاجار، و شناخت عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری مدارس سنتی به منظور استفاده از این عوامل در طراحی فضاهای آموزشیِ انعطاف پذیر است.روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا اطلاعات مربوط به حوزه انعطاف پذیری از منابع کتابخانه ای استخراج شده است. در ادامه، پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری مشخص شده و با روش مطالعه میدانی و شیوه استدلال قیاسیْ نمود انعطاف پذیری در نمونه های موردی بررسی شده است.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر آنکه مدارس سنتی در همه دوره های مذکور انعطاف پذیر بوده اند، نحوه انعطاف پذیری آن ها نیز، هم زمان با سیر تحول کالبدی آن ها و افزوده شدن عناصر کالبدی گنبدخانه و شبستان، دچار تحول شده است. به طور کلی، در اکثر عناصر کالبدی مدارس مورد بررسی، هرچه از دوره سلجوقی به دوره قاجار نزدیک می شویم، از مؤلفه تنوع پذیریِ عملکردی کاسته می شود و تنوع پذیری فضایی، تطبیق پذیری و تغییرپذیری پررنگ تر جلوه می کند. بنابراین انعطاف پذیری مدارس، در این بازه زمانی، روندی روبه رشد داشته است.
مقایسه رویکرد دانشجویان کارشناسی رشته های مهندسی معماری و شهرسازی به «محله پایدار» (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
175 - 189
حوزههای تخصصی:
وسیع بودن حوزه مفهومی «پایداری» و ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، رویکردهای مختلفی به این مفهوم ایجاد نموده که بر اولویت بندی راهبردها در طرح ها و برنامه های معماری و شهرسازی از جمله در مقیاس محله تأثیرگذار بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی رویکردهای دانشجویان رشته های معماری و شهرسازی به مفهوم «محله پایدار» در فرآیند تصمیم گیری به منظور طراحی و برنامه ریزی است. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از راهبردهای آمیخته کمّی و کیفی به منظور پیش برد اهداف پژوهش بهره برده است. به منظور انجام پژوهش،تعدادی از دانشجویان کارشناسی در رشته های مهندسی شهرسازی و مهندسی معماری دانشگاه شیراز پس از فرآیند انجام طرح 5 در رشته های خود، انتخاب شده و اولویت های آن ها در طراحی محله پایدار، به کمک پرسشنامه با سؤالات باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. داده های کمّی حاصل از این مرحله به کمک نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و من- ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد دانشجویان شهرسازی در فرآیند برنامه ریزی محله پایدار، به شاخص های بعد عملکردی(اختلاط کاربری و تراکم) و بعد اقتصادی (تأمین اشتغال محلی) اهمیت و توجه بیشتری نشان داده و در مقابل، برای دانشجویان معماری شاخص های بعد فرهنگی محله پایدار (محرمیت و حس تعلق) اولویت بیشتری داشته است. رویکرد «کلی» و «عملکردگرا»ی دانشجویان شهرسازی و در مقابل نگاه «جزیی» و زیباشناسانه و نیز رویکرد «فرهنگی» دانشجویان معماری به موضوع «محله پایدار» از نتایج این پژوهش است که می تواند به مدرسین کمک کند تا ضمن تقویت نقاط قوت، به جبران خلأها در ادراک «محله پایدار» در چهارچوب مقیاس و ماهیت هر یک از این دو رشته بپردازند.
طراحی الگوی توسعه گردشگری فرهنگی با رویکرد موسیقی نواحی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
برای شناخت فرهنگ جامعه میزبان می توان از موسیقی نواحی که شباهت بسیاری با فرهنگ آن جامعه دارد سود جست. جذب گردشگر براساس موسیقی محلی با توجه به تنوع قومی در ایران راهکار مناسبی به نظر می رسد اما آنطور که شایسته بوده به آن توجه نشده است. مسئله مورد توجه پژوهش این است که چگونه موسیقی محلی ایران در جذب گردشگران فرهنگی می تواند ثمربخش باشد. این تحقیق با استفاده از روش تئوری زمینه ای ساختارگرا به مطالعه این نوع موسیقی با توجه به جذب گردشگران فرهنگی می پردازد. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه، مشاهده روی خط و جمع آوری مدارک و متون در چارچوب روش تئوری زمینه ای و به وسیله نمونه گیری هدفمند گردآوری شده است. روش نمونه گیری نظری به صورت غیر تصادفی و انتخاب نمونه ها هم سوی هدف پژوهش بوده است. تعداد نمونه ها از ابتدا مشخص نبوده و حین تحلیل داده ها ادامه یافت تا به اشباع نظری رسید. در این راستا از متخصصان موسیقی نواحی ایران و گردشگری مصاحبه به عمل آمده است. داده هایی که از مصاحبه با متخصصان و نخبگان به دست آمد با استفاده از نرم افزار «ان ویو» کد گذاری (باز،محوری و انتخابی) صورت پذیرفت و 37 مفهوم و 6 مقوله خارج شد و «بدل شدن به جاذبه فرهنگی» مقوله مرکزی شد و در نهایت با مدل پارادایمی، تئوری خودبینانه ارائه شد. «ناآگاهی» و «شناخت و مشکلات زیرساختی» از عوامل مداخله گر هستند. طراحی رویدادهایی با محوریت موسیقی محلی، جشنواره های مشترک با دیگر کشورهایی که دارای زبان مشترک هم هستند به دلیل شباهت های فرهنگی، اجرای موسیقی نواحی در مکان های عمومی و طراحی کردن بسته های سفر با رویکرد موسیقی نواحی از روش های توسعه گردشگری موسیقی است.
مطالعه مفهوم رستگاری و الهیات رهاییبخشی در سینمای ژانر استعلایی مطالعه موردی آثار روبر برسون،کارل درایر و فرانک کاپرا
حوزههای تخصصی:
رستگاری و الهیاتِ رهایی بخش ریشه ای کهن در آیین ها، متون مذهبی و سنّت های برآمده از نهادهای جامعه بشری دارد. الهیات رهایی بخش در کوشش است تا راهی معنوی برای نجات انسان از بحران هایِ روحی ارائه دهد. سینمایِ استعلایی در تلاش است با بیان معنویّت در سینما تصویری بی طرفانه از تلاش انسان برای رستگاریِ روحی را به تصویر بکشد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش است که مفهوم رستگاری و الهیات رهایی بخش در سینمایِ استعلایی چیست و چگونه مفهومِ رستگاری در سینما بروز کرده است؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی تحلیلی بود. اطّلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد. نتایج نشان می دهد که مفهوم رستگاری در سینما پیوندی نزدیک با مفاهیمی نظیر استعلا و امر متعال دارد، رستگاری در سینما کوششی فردی یا جمعی در راستایِ نیل به نجات از بحران هاست، بحران هایی که معنا را از زندگی سوژه ربوده اند و سینماگرانی نظیر برسون، درایر و کاپرا می کوشند تا در بستر ژانر استعلایی، با پیش کشیدن مفاهیمی اخلاقی راهی برای نجات نوع بشر از تباهی را در اختیار او قرار دهند، کنش هایی که سرانجام به رستگاری سوژه از بحران معنویّت می انجامد.
تبیین مدلی برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
35 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله که با هدف اصلی تبیین مفهوم پل به مثابه یک فضای شهری نگارش یافته است در پی پاسخ به این سوال است که چه گونه-هایی از پل های شهری می توانند به عنوان یک فضای شهری مطرح شوند؟ برای حصول به این منظور با استفاده از روش های پژوهش توصیفی-تحلیلی و از طریق جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و تحلیل اطلاعات با روش های فراتحلیل، خلاصه سازی و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) از یک سو به گونه شناسی پل ها و معرفی گونه هایی که قابلیت فضای شهری شدن را دارا هستند و از سوی دیگر به تعریف فضای شهری و مولفه ها و معیارهای موثر بر کیفیت آن پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد برخی گونه های پل را می توان به عنوان فضای شهری به حساب آورد و برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری، افزودن مولفه عملکردی به پل و ارتقا معیارهای مرتبط با آن در مقایسه با سایر مولفه ها دارای اهمیت بیشتری است.
در جست وجوی معنای خانه: تبیین مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی مطالعه موردی: خانه های حیاط دار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : خانه به عنوان بستری برای زندگی انسان که با تمام ابعاد زندگی او در ارتباط است، در طی چند دهه گذشته، به صورت قفسی بی روح درآمده و برای ساکنان خود مفهومی از خانه را تداعی نکرده است. در این راستا شناخت مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه به عنوان یک مکان، می تواند در ایجاد مکان های معنادار برای انسان مفید واقع شود. هدف پژوهش : هدف تحقیق، بازگشت به معنای خانه و شناسایی مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از رهیافت پدیدارشناسی و کاربست مفاهیم آن به منظور کیفیت بخشی به خانه های امروزی است. روش پژوهش : این مقاله با رویکردی کیفی و به روش گرانددتئوری انجام شده و داده ها با استفاده از اجماع سه شیوه گردآوری شده است. در این راستا ابتدا با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، به مطالعه مفاهیم، نظریه های مرتبط با معنای مکان در پدیدارشناسی و ابعاد هستی انسان پرداخته شده است. در ادامه به منظور تبیین مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی و بر پایه مطالعه هستی شناسانه، داده های به دست آمده، در محیط نرم افزار 20 MAXQDA تحلیل شده، سپس با استفاده از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، داده ها به مفاهیم، مقوله و سپس مؤلفه تبدیل شده است. براساس مصاحبه ها، 197 کد استخراج شده است. مصاحبه شوندگان شامل سه گروه بوده اند و داده های به دست آمده پس از مصاحبه با جمعاً 35 نفر به اشباع نظری رسیده است. نتیجه گیری : با توجه به مطالعات انجام شده، پنج مؤلفه شامل فضا، حیاط، تزیینات، نور و مبلمان از عوامل کالبدی تجلی بخش معنا در خانه هستند که هر کدام اشاره به معنایی دارند. با توجه به پایه هستی شناسانه این مقاله، خانه برای انسان، زمانی مفهوم خانه را می دهد که فراتر از بعد کالبدی، بازنمایی از هستی او که همانا توجه به بعد حرکت، زمان، خدا، آسمان و زمین است، باشد و معانی مختلفی که ریشه در هستی او دارد را در خود جای دهد.