مطالب مرتبط با کلیدواژه

رشد روانی کودک


۱.

ارتقاء و تداوم تجربه کودکی در محیط های آموزشی کودکان (تأملی بر فضای خانه و مدرسه در میان کودکان دبستانی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط کودک قابلیت های محیط کودک تجربه کودکی محیط مدرسه رشد روانی کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۵۵
از آنجا که کودک بخش قابل توجهی از زندگی خود را در محیط مدرسه سپری می کند، از مهم ترین مسائل طراحی این گونه محیط ها فراهم آوردن زمینه های رشد مناسب و تجارب مطلوب کودک در این فضاها است. هدف از پژوهش حاضر، جست-وجوی چارچوبی نظری برای تشخیص متغیرهای اصلی و تبیین چگونگی رابطه بین ویژگی های کالبدی محیط با تجربه کودکی است. از این رو، پرسش اساسی این است که 1- چه مؤلفه های محیطی و 2- چگونه بر تجربه کودکی مؤثرند؟ بر این اساس، جهت دستیابی به الگوی نظری، با رویکردی رشدی-اکولوژیکی ۱ ، 30 کودک که در سال های میانی کودکی و در خانواده مشارکتی در شهر کرمان زندگی می کنند، موردمطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش کیفی با رویکرد مرد م نگارانه است و از تکنیک های مصاحبه، تور مصاحبه (مصاحبه هنگام قدم زدن)، مشاهده و روش کیو در مرحله جمع آوری و روش تحلیل محتوا در مرحله تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تجربه کودکی تحت تأثیر چگونگی پاسخدهی به نیازهای روانی کودک در زمینه اکولوژیکی است که کودک در آن زندگی می کند و در این زمینه ویژگی ها و قابلیت های محیطی همراه با ویژگی های روانی-اجتماعی محیط دارای اهمیت هستند و همچنین تجارب کودک در یک محیط بر تجارب او در محیط دیگر تأثیر دارند.  
۲.

تحلیل روانشناسانه آموزه های مثنوی جمشید و خورشید بر رشد روانی مخاطبان کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قصه های پریان جمشید وخورشید رشد روانی کودک کسب فردیت سلمان ساوجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
این مقاله جستاری تحقیقی در مورد تأثیر داستان جمشید و خورشید، اثر سلمان ساوجی، بر رشد روانی کودکان و نوجوانان است. قصّه های عامیانه یکی از گونه های غنی و محبوب در ادبیّات هر قوم و ملّتی است که از پایگاه محکمی در میان مردم برخوردار هستند. هدف این مطالعه بررسی تأثیرات فراوان این داستان در رشد طبیعی کودکان و راهنمایی آنان به طور غیر مستقیم در حلّ تعارضات درونی است. در این پژوهش نشان داده می شود که قصّه جمشید و خورشید که در حیطه داستان های پریان قراردارد بخوبی با کودکان ارتباط برقرار می کند و بسیاری از تعارضات و کشمکش های درونی آنها را در خود منعکس می سازد. با توجّه به قابلیّت های این اثر در تحلیل روانشناسانه، این داستان از منظر روانشناسان برجسته: زیگموند فروید، برونو بتلهایم و گوستاو یونگ بررسی شد. مثنوی جمشید و خورشید داستان سفر پر مخاطره پسر نوجوانی است که از خانواده خود جدا می شود و به دنیایی خطرناک پا می گذارد تا بتواند به معشوق خود دست یابد. این داستان، تجلّی استقلال خواهی نوجوان و تلاش او در به دست آوردن هویّت  است. داستان جمشید و خورشید به کودک می آموزد غلبه بر خواسته های جسمانی و توجّه به فرامن راه دستیابی او به موفقیّت و کسب هویّت است. این گونه آموزش و راهنمایی به کودک به صورت غیرمستقیم تأثیر فراوانی بر کودک دارد. قصّه مستقیماٌ به او امر و نهی نمی کند بلکه او را درحلّ مشکلات درونی به نحو بهتری راهنمایی می کند. او دیگر نمی تواند تنها به پدر و مادر خود متکی باشد بلکه باید هویّتی مستقل برای خود کسب کند و دوران کودکی را به سلامت پشت سر بگذارد. هماهنگی نیروهای درونی و حلّ تعارضات درونی مهمترین پیام این داستان است.