فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۲۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرشواهد و آوازه برند بر رفتار شهروندی برند با نقش میانجی تمایز برند در بین مشتریان کالاهای ورزشی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و به لحاظ راهبردی کمی و به حیث مسیر اجرا همبستگی، به لحاظ گردآوری داده ها میدانی و از نظر زمان آینده نگر می باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری مشتریان برندهای ورزشی معتبر خارجی (آدیداس، نایکی، پوما و ...) بودند، که تعداد 360 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند و از روش نمونه گیری در دسترس و به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. توجه به اهداف پژوهش ابزارهای مناسب برای این پژوهش پرسشنامه بود؛ بدین منظور از پرسشنامه آن، کیم و لی (2016) استفاده شد. پرسشنامه شواهد برند متشکل از 17 سوال و 5 مولفه (نام برند، قیمت، خدمات اصلی، خدمات کارکنان، محیط ارائه خدمات) می باشد. همچنین آوازه برند از 3سوال، تمایز برند از 3 سوال و رفتار شهروندی برند نیز از 4 سوال تشکیل شده است. تحلیل عاملی تاییدی و بررسی اثرات و نقش میانجی تحقیق در سطح خطاء 5% و با استفاده از نرم افزارهای 25 SPSS و Smart PLS 3.2.9 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که شواهد برند، آوازه برند و تمایز برند بر رفتار شهروندی برند تاثیر گذار بوده است، همچنین شواهد و آوازه برند نیز بر تمایز برند تاثیر داشت. در نهایت نقش میانجی تمایز برند بین تاثیر شواهد و آوازه برند بر رفتار شهروندی برند تایید گردید.
تحلیل عوامل موثر بر رفتار ذینفعان در تجاری سازی پژوهش های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر رفتار ذینفعان در تجاری سازی تحقیقات ورزشی با تاکید بر پژوهش های فیزیولوژی ورزشی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف تحقیق جزء تحقیقات کاربردی می باشد که به صورت توصیفی تحلیلی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را تمام اساتید و دانشجویان دکتری فیزیولوژی ورزشی دانشگاه های دولتی و آزاد سراسر کشور تشکیل می دادند که تعداد جامعه آماری 1450 نفر تخمین زده شد که 261 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 50 سوالی استفاده شد. روایی محتوا و صوری پرسشنامه توسط 20 تن از اساتید فیزیولوژی ورزشی تایید شد. برای روایی سازه نیز از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 0.784 بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد 6 عامل زیر ساخت های مالی و اداری، توانمندی های محقق، نظام آموزشی، راهبردهای تحقیقاتی و تعاملی، شخصیتی و فرهنگی و شبکه اطلاعاتی بر رفتار ذینفعان در تجاری سازی تحقیقات فیزیولوژی ورزش تاثیر دارند.
راهبرد های بازیگران کلیدی ورزش دانشگاهی ایران در مسئله پاندمی کووید-19 با روش مک تور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
310 - 292
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیری جهانی ویروس جدید کرونا (کووید-19) و شیوع آن، در قالب یک شگفتی ساز، یکی از بحرانی ترین شرایط را پیش روی متولیان ورزش در دنیا قرار داده است. روش پژوهش: از آنجا که ورزش دانشگاهی، دارای متولیان، بازیگران کلیدی و ذی نفعان متعددی است، در این پژوهش با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی مک تور، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بازیگران کلیدی بر یکدیگر و همچنین شناسایی موضع هریک از بازیگران نسبت به اهداف، در مسئله همه گیری کووید-19 بررسی و سناریوها و راهبرد های مناسب ارائه شد. 12 نفر از خبرگان مدیریت ورزشی که کاملاً هدفمند انتخاب شده بودند، ماتریس های بازیگر – بازیگر و بازیگر – اهداف را تکمیل کردند. یافته ها: شخص شد که در این مسئله، بیشترین همگرایی نسبت به اهداف تعیین شده، بین فدراسیون بین المللی ورزش های دانشگاهی، وزارت علوم و فناوری و وزارت ورزش و جوانان وجود دارد. نتیجه گیری: ایجاد پلتفرم های مجازی رفتارهای عادت ساز حرکتی و همچنین بهره گرفتن از فناوری نسبتاً جدید پادکست ها برای فعالیت بدنی پایدار و توسعه از طریق آموزش ورزش، در دوران پاندمی کووید-19 برای دانشجویان به عنوان راهبرد های کاربردی، پیشنهاد شد
تحلیل عوامل جاذبه های طبیعی ورزشی مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۷۰
394 - 416
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مهم ترین جاذبه های طبیعی مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی استان هرمزگان از دیدگاه کارشناسان ورزشی و گردشگری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 167 نفر (19 نفر کارشناسان بخش گردشگری سازمان میزاث فرهنگی، 60 نفر کارشناسان آژانس های مسافرتی فعال در زمینه تورگردانی، 88 نفر کارشناسان هیئت های ورزشی کوهنوردی، قایق رانی، شنا، سوارکاری، دوچرخه سواری، تیراندازی، دو و میدانی و ورزش های همگانی) بودند. این پژوهش به روش توصیفی و گردآوری داده ها به شیوه میدانی انجام شد. نمونه گیری از نوع طبقه ای و به صورت تمام شماری در هر طبقه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود . روایی محتوایی پرسشنامه توسط افراد صاحب نظر ارزیابی شد و با پایایی ضریب همبستگی آلفای کرونباخ (93/0= α) تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که «جاذبه های مربوط به آب گرم و طبیعت درمانی» با بار عاملی 84/0، «جاذبه های مربوط به تپه نوردی و طبیعت گردی» با بار عاملی 76/0 و «جاذبه های مربوط به ورزش های ساحلی، آبی و تابستانی» با بار عاملی 73/0 از اهمیت بیشتری در توسعه گردشگری ورزشی استان هرمزگان برخوردارند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، ورزش های بومی مانند شترسواری از توانمندی های ورزشی خاص و بومی منطقه هرمزگان است؛ بنابراین توجه به ورزش های بومی سنتی، راهبردی مفید و مؤثر برای توسعه گردشگری ورزشی در این استان محسوب می شود.
Developing the Strategic Plan for Pahlevani and Zourkanei Federation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to develop a strategic plan for Pahlevani and Zourkanei federation in Iran. The statistical population of this study included members of the federation's board of directors, chairmen of the federation committees, heads of provincial councils as well as sports and management elites. 50 experts participated in this study through total sampling approach. According to the results of the research, a total of 18 strengths, 30 weaknesses, 12 opportunities, and 17 threats for Pahlevani and Zourkanei federation were identified and based on the internal and external factors, the strategic position of the Pahlevani and Zourkanei Federation in the WT region was determined. A total of 19 strategies, including five SO strategies, five ST strategies, six WO strategies, and three WT strategies for the Pahlevani and Zourkanei federation, were developed. Therefore, according to the results of SWOT analysis matrix, it is necessary to use more than a defensive or stabilization strategy to manage the development of Pahlevani and Zourkanei federation.
Prerequisites for Transference of Professional Football Clubs in Iran with Emphasis on Economic Requirements(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Transference of professional sports clubs to private sector involves the necessary conditions for private sector activity. Therefore, the aim of this study was to determine the prerequisites for the transference of professional football clubs in Iran with emphasis on economic requirements. Statistical population included all CEOs and members of board of directors from professional football clubs, chairmen of committees and officials of provincial football boards, sports management and economics professors as well as football reporters. The research tool was a valid and reliable researcher-developed questionnaire. Factor analysis and Friedman ranking test were employed to analyze the research data. According to the results, the prerequisites for privatization were categorized in seven factors including cultural, executive, programming, motivational, legal, economic, and structural. Moreover, economic requirements (4.20) were the most important category, followed by executive (4.14), structural (4.04), motivational (4.02), legal (3.99), programming (3.97), and cultural requirements (3.62), respectively. Among the economic requirements, the transparency of financial information from country's football clubs, presence of strong sponsors and the creation of supportive funds for financial guarantee of private sector are in the first to third ranks, respectively. According to the findings the most important priority is to solve the financial problems and revenue generation of the clubs.
شناسایی عوامل مؤثر در توسعه ورزش قهرمانی با رویکرد سنتز پژوهی: رهیافت فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
218 - 202
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در توسعه ورزش قهرمانی بود. روش پژوهش: این تحقیق به لحاظ روش شناسی، از نوع پژوهش های کیفی بود. فرایند تحلیل در قالب رویکرد هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو (2006) صورت پذیرفت. جامعه پژوهش شامل پایگاه های داده و مجلات معتبر داخلی در این حوزه بود. بر اساس معیارهای ورود و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 54 سند به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: الزامات مدیریتی، بسترهای مالی - اقتصادی، بسترهای اجتماعی و فرهنگی، بسترهای سیاسی، بسترهای قانونی، الزامات منابع انسانی، بسترهای آموزشی - علمی، بسترهای جغرافیایی، زمینه های رسانه ای، سیستم استعدادیابی، شبکه حمایتی، ویژگی های شخصی، بسترهای فیزیکی و رویدادهای ورزشی به عنوان مفاهیم اصلی مرتبط با توسعه ورزش قهرمانی شناسایی شدند. نتیجه گیری: ورزش قهرمانی از ارکان مهم توسعه ورزش است که با برنامه ریزی دقیق بر روی عوامل مؤثر در توسعه آن، می توان به اهدافی همچون افزایش جمعیت ورزش قهرمانی، کسب مدال های بیشتر در عرصه بین المللی، کسب وجهه بین المللی، ارتقای جایگاه تیم های ملی و تقویت هویت و انسجام ملی دست یافت. یافته های حاصل میتواند به متولیان سازمانی و پژوهشگران این حوزه کمک کند تا درک جامع تری از عوامل مختلف و مؤثر در توسعه ورزش قهرمانی را به دست آورند.
نقش عوامل بازاریابی رسانه های اجتماعی بر تصویر و آگاهی برند با میانجی گری درگیری کاربران صفحات اجتماعی برند ورزشی (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی مؤلفه های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر درگیری، تصویر و آگاهی از برند می باشد. 320 نفر از کاربران صفحات اجتماعی برندهای ورزشی مورد مطالعه قرار گرفتند. پژوهش حاضر باروش توصیفی – همبستگی انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه چنگ و همکاران (2019)، اسلام و همکاران (2018)، لانگارو و همکاران (2018) بود. از معادله ساختاری روش مدل یابی حداقل مربعات جزئی برای آزمایش ارتباط بین عناصر بازاریابی شبکه های اجتماعی، درگیری با برند، تصویر و آگاهی از نام تجاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که شخصی سازی، تبادل، تبلیغات شفاهی و محتوای داغ، عناصر کلیدی هستند که به طور مستقیم بر درگیری مصرف کننده با برند تأثیر می گذارند؛ سپس آگاهی از برند و دانش برند را نیز تقویت می کنند؛ در صورتی که نتایج یافت شده درمورد، سرگرمی در تضاد با روابط قبلی است و اثر معناداری بر درگیری مصرف کننده – برند ندارد. این پژوهش، با ارائه درک نقش عناصر بازاریابی رسانه های اجتماعی، در فرآیند ایجاد برند، به ادبیات برندینگ کمک شایانی می کند. رسانه های اجتماعی یک کانال ارتباطی در بازاریابی است که بواسطه ی مؤثر بودن آن در ارتباط با برند، باعث درگیری مصرف کننده - برند، دانش و تصویر مطلوب از برند می شود. آزمایش تجربی این مدل نشان می دهد که عناصر بازارایابی رسانه های اجتماعی (شخصی سازی – تبادل – تبلیغات شفاهی – محتوای داغ) محرک های مهمی در ساخت برند هستند.
مدل توسعه اقتصادی صنعت ورزش با کاربرد شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
30 - 63
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل توسعه اقتصادی صنعت ورزش با کاربرد شبکه های اجتماعی انجام شد. روش پژوهش، ترکیبی اکتشافی دومرحله ای از نوع ابزارسازی بود. در بخش کیفی با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، 16 نفر از خبرگان حوزه مدیریت ورزشی برای شناسایی مدل توسعه اقتصادی صنعت ورزش با کاربرد شبکه های اجتماعی انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد . جامعه آماری همه اعضای هیئت علمی دانشکده ها و گروه های تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشکده های سراسری بودند که طبق آخرین آمار، 38 مرکز آموزشی (دانشگاه دولتی) بود. جامعه آماری این پژوهش 369 نفر بود که براساس فرمول کوکران، 189 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در بخش کمّی، مقیاس محقق ساخته براساس شبکه تئوری داده بنیاد بخش کیفی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری برای بررسی برازش مدل پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که عامل راهبردی مدل ارزش آفرینی چندگانه شبکه های اجتماعی برای توسعه اقتصادی در نظر گرفته شد و در بعد پیامدها، نتایج مورد انتظار مشهود و نامشهود از جانب سازمانی، نهادها و حامیان مدنظر قرار گرفت. در بخش کمی نیز مقدار تی در روش تحلیل مسیر مربوطه هر عامل تأثیر معناداری دارد و تمامی چارچوب مدل توسعه اقتصادی صنعت ورزش با کاربرد شبکه های اجتماعی تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود.
طراحی مدل ارتباطی هوش سازمانی و دوسوتوانی کارکنان با نقش میانجی فرایند مدیریت دانش در اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از این پژوهش طراحی رابطه میان هوش سازمانی و دوسوتوانی کارکنان با نقش میانجی فرایند مدیریت دانش در اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت از نوع همبستگی و به لحاظ روش جمع آوری پیمایشی است. جامعه ی آماری این تحقیق کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری شامل 108 نفر می باشد. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان به تعداد 83 نفر به صورت تصادفی ساده از بین جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر شامل پرسشنامه دوسوتوانی توسط جانسن (2005) ، پرسشنامه مدیریت دانش توسط نوناکا و تاکوچی (1995) و پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2003) می باشد. در یک مطالعه مقدماتی پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 72/0 ، 83/0 و 89/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل آمار توصیفی توسط نرم افزار Spss19 و جهت مدل سازی متغیرهای پژوهش و تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد هوش سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر دوسوتوانی داشته و مدیریت دانش به عنوان متغیر میانجی در رابطه با هوش سازمانی و دوسوتوانی عمل می کند. این یافته به آن معناست که تأکید بر هوش سازمانی و فرایند مدیریت دانش و رعایت آن از سوی سازمان ها می تواند منجر به ایجاد دوسوتوانی در کارکنان سازمان گردد.
چارچوب مفهومی راهبردهای پیشرفت و موفقیت مربیان بسکتبال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
140 - 154
حوزههای تخصصی:
باتوجه به پیچیدگی مسئولیت مربیگری وابعاد گسترده ایی که این حرفه دارد، نیاز می باشد افراد علاقمند به این شغل جهت پیشرفت خود، و مسئولین ورزشی جهت کسب موفقیتهای ورزشی، تلاش کنند. این تحقیق کیفی و روش آن از نوع نظریه داده بنیاد رویکرد نظام مند بوده است. مشارکت کنندگان در تحقیق را 28 نفر از صاحب نظران بسکتبال تشکیل داده اند که به صورت هدفمند و مبتنی بر اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و جهت بررسی روایی از معیارهای اسکینر و جهت اطمینان از پایایی، از روش پایایی باز آزمون استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری وگزینشی استفاده شد، جهت ممیزی پژوهش از شاخص های اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد. یافته های این تحقیق در بخش کدگذاری باز 182 کد با فراوانی 424 واحد بود، در بخش کدگذاری محوری بیش از 50 مقوله فرعی و در مرحله بعد 11 کد احصاء شد که در سه مقوله اصلی مفاهیم راهبردهای فردی، ومفاهیم راهبردهای مدیریتی و مفاهیم راهبردهای فرهنگی و اخلاقیات قرار داده شدند. با اقتباس از نتایج تحقیق، تلاش دوسویه مربی و فدراسیون، موجب ارتقاء عملکرد مربیان و حرکت آنها درجهت پیشرفت در حرفه مربیگری می شود لذا به مربیان پیشنهاد می شود راهبردهای فردی بدست آمده در تحقیق وهمچنین به مسئولین پیشبرد امور بسکتبال نیز توصیه می شود راهبردهای مدیریتی احصاء شده را در صدر فعالیتها و وظائف خود قرار دهند و هر دو، همسو و باهم برای ارتقاء راهبردهای فرهنگی و اخلاقی تلاش کنند تا در نهایت، موجبات پیشرفت و ارتقاء مربیگری در بسکتبال را موجب شوند.
تدوین الگوی پارادایمی نقش تبلیغات بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی (با تأکید بر رسانه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانه های اجتماعی به منظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سامانمند است. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان مدیریت رسانه های ورزشی و بازاریابان ورزشی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند مبتنی بر رویکرد نظری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و تعداد 15 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی استراس و کوربین استفاده شد. یافته های الگوی پارادایمی حاصله، شامل بخش های شرایط علّی، راهبردها، شرایط مداخله گر و زمینه ای و نیز پیامد حاصل از آن ها است. شرایط علّی در دو مقوله پتانسیل رسانه های اجتماعی و مشتری مداری جای گرفته است. شرایط مداخله گر شامل مقوله های محدودیت های درونی و بیرونی (محدودیت های استفاده و محدودیت های کاربردی) و شرایط زمینه ای از مقوله هایی ازجمله بهبود عملکرد و توسعه اثربخشی تبلیغات (عوامل فردی و عوامل محیطی) تشکیل شده است. برای تدوین یک تبلیغ مؤثر از طریق رسانه های اجتماعی، لازم است راهبردهایی چون برند سازی و اعتباربخشی، تعامل گرایی با مشتریان و توانمندسازی ظرفیت ها به منظور جذب و حفظ مشتری و تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی اتخاذ شود. درنهایت پیامد اجرای فرایند تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانه های اجتماعی به منظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی، توسعه اجتماعی و جامعه شناختی، توسعه بازاریابی و اقتصادی و توسعه خرید در قالب مقوله توسعه و باورهای اجتماعی اقتصادی خواهد شد.
Development of Strategic Themes of the Faculty of Sports Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the research was to develop the strategic themes for sports sciences faculty of Isfahan Islamic Azad University. A mixed approach was used to collect and analyze data. The research tool consisted of an open questionnaire, interviews and strategic council meetings. Theoretical and snowball sampling methods were used to reach the theoretical saturation. For analyzing the collected data, a quantitative section of the strategic position and action assessment matrix and quantitative strategic planning matrix were used and in the qualitative section, a logical inductive method was used. The findings of the research showed that the faculty has four main objectives: maintaining the status quo in the pursuit of missions in accordance with the university's macro policies, developing and expanding processes and services in line with the capacities and needs of the sports community, making a better contribution to the goals and policies of the university and the college's strategic impact on provincial sports, while the college strategy approach was based on an aggressive position based on the status assessment matrix and strategic action.Hence, the brand's excellence in the college was chosen as one of the market leaders as a priority strategy in maintaining the status quo in the competitive market. Managers can use the presently-developed plan to highlight sports goals and provide conditions for achieving the intended outlook.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه شایستگی مدیران بازاریاب ورزشی با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۶۹
184 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه شایستگی مدیران بازاریاب ورزشی با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، اساتید مدیریت ورزشی، مدیران عامل و بازاریابان باشگاه های فوتبال، اعضای کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال و دانشجویان دکتری مدیریت ورزشی بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد . در بخش کیفی برای جمع آوری داده ها از نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق و برای تحلیل داده ها از نظریه داده بنیاد استفاده شد. در بخش کمّی بعد از تدوین پرسشنامه پژوهش برگرفته از بخش کیفی و توزیع آن بین نمونه های پژوهش، 244 پرسشنامه جمع آوری شد و سپس تجزیه و تحلیل شد. روایی محتوایی پرسشنامه 71 سؤالی با استفاده از نظرهای اساتید و نیز روایی همگرا و واگرا با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. درمجموع، 682 کد اولیه به دست آمد که بعد از استخراج کدهای مشابه، 109 کد باز متمایز مشخص شد. این کدها در 23 گروه کدمحوری و چهار گروه کد انتخابی شامل شایستگی های پایه، هوشی، حرفه ای و انتخابی دسته بندی شدند. ضریب مسیر بین شایستگی های مدیران بازاریاب ورزشی و مؤلفه های شایستگی پایه، هوشی، حرفه ای و عملیاتی به ترتیب برابر با 0.404، 0.511، 0.247 و 0.524 بود. با توجه به مقدار شاخص (0.63=GOF) در بررسی برازش کلی، مدل اندازه گیری از کیفیت مناسبی برخوردار است. پرسشنامه ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای شناسایی شایستگی های مدیران بازاریاب ورزشی باشگاه های فوتبال استفاده شود.
The Role of Perceived Risk in the Adoption of Internet of Things Technology in Sports(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Internet of Things (IoT) is one technology that can revolutionize traditional methods and transform sports infrastructure. To promote the adoption of IoT effectively, it's vital for sports manager to understand the factors that positively and negatively affect it. The aim of this study was to investigate how perceived risk impacts people's willingness to use IoT technology in sports. This quantitative study used a survey method and applied a descriptive approach. The statistical population included Iranian athletes, and 394 individuals completed questionnaires using a non-probability sampling method. Data analysis was performed using Smart PLS3 software. Results showed that perceived risk has a direct and negative impact on perceived ease of use, willingness to use, and perceived usefulness. However, its effect on attitude towards use was insignificant. The study also confirmed the positive impact of perceived ease of use on perceived usefulness and attitude towards use. Perceived usefulness had a greater effect on the latter variable. Additionally, perceived usefulness had a significant positive impact on willingness to use IoT technology in sports, as did attitude towards use. Attitude towards use also had a significant positive impact on willingness to use IoT technology in sports. The study recommends implementing strategies to enhance and improve perceived usefulness, ease of use, and attitude towards use while reducing perceived risk to increase acceptance and willingness to use IoT technology in sports.
واکاوی عوامل اثرگذار بر ایجاد اکوسیستم کارآفرینی ورزشی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
885 - 902
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع اشتغال زایی در استان کرمانشاه و همچنین دارا بودن ظرفیت ها و قابلیت های بسیار مناسب آن در حوزه ورزش، می توان با فراهم کردن بستر مناسب در این حوزه، جدای از تأمین سلامت شهروندان، به توسعه کسب وکارهای مرتبط و همچنین اشتغال زایی اقدام کرد. ازاین رو در تحقیق حاضر به لحاظ اهمیت موضوع به واکاوی عوامل اثرگذار بر ایجاد اکوسیستم کارآفرینی ورزشی در استان کرمانشاه پرداخته شده است. این پژوهش در زمره تحقیقات توصیفی-تحلیلی با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام متخصصان حوزه کارآفرینی و ورزش در استان کرمانشاه بود. در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از انجام 15 مصاحبه با متخصصان، اشباع نظری حاصل شد و در بخش کمی به 8 نفر از همان اعضای نمونه بخش کیفی، پرسشنامه مقایسات زوجی داده شد. براساس یافته های پژوهش، 9 عامل اصلی که نقش شایان ملاحظه ای در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی ورزشی استان دارند عبارت اند از: دولت و سیاست های اتخاذی آن، عوامل اقتصادی و مالی، فرهنگی و اجتماعی، زیرساخت های فیزیکی و تکنولوژیکی، قوانین و مقررات، بازار و شرایط آن، دانشگاه و صنعت و تعامل میان آنها، مدیریت و منابع انسانی و جاذبه های طبیعی-توریستی ورزشی.
مدل ارتباطی نقش مدیریت دانش بر میزان کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تدوین نقش مدیریت دانش بر میزان کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد بود. با استناد به اطلاعات کارگزینی اداره کل ورزش و جوانان استان یزد، در سال 1395 جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 144 نفر بود.. حجم نمونه نیز با توجه به جدول کرجسی و مورگان 105 نفر در نظر گرفته شد. این پژوهش از نوع کاربردی و به شیوه پیمایشی اجرا گردید. ابزار اندازه گیری آزمودنی ها پرسشنامه مدیریت دانش(دیلمقانی و نامور، 1395) و پرسشنامه های کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان(طالب پور و رضوی، 1395) بود. که پایایی پرسش نامه ها به ترتیب 89/0، 91/0 و 84/0 برآورد گردید. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار آماری PLS استفاده شده است. یافته-های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان تأثیر معناداری داشت؛ و همچنین توانمندسازی کارکنان بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معناداری داشت. به نظر می رسد توجه به عوامل مؤثر بر مدیریت دانش و ارتقاء توانمندی کارکنان در سازمان عاملی مؤثر در ارتقاء کارآفرینی سازمانی بود.
تحلیل پاسخ طرفداران به خود_ابرازی ورزشکاران حرفه ای زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام (مطالعه موردی: ماریا شاراپووا و سرنا ویلیامز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل پاسخ هواداران به خود_ابرازی ورزشکاران حرفه ای زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام بود. 328 تعداد پست به اشتراک گذاشته شده در طول سال 2019 در صفحه رسمی اینستاگرام دو ورزشکار حرفه ای زن یعنی ماریا شاراپووا و سرنا ویلیامز تجزیه وتحلیل و طبقه بندی شدند. نمونه کمی شامل 328 پست از هر دو بازیکن و 122/716/120 لایک و 584/246/2 کامنت بود. نتایج تجزیه وتحلیل صفحه اینستاگرام این دو ورزشکار نشان داد که سرنا ویلیامز در صفحه اینستاگرام بیشترین تمرکز خود را به ترتیب بر پست های مربوط به نقش اجتماعی (32 درصد) اختصاص داده است و پس ازآن پست هایی با محتوای تبلیغاتی (25 درصد)، عکس ورزشی (23 درصد)، عکس بدن نما (11 درصد)، سلفی (4 درصد) و عکس مناظر (2 درصد). در مقابل، ماریا شاراپووا به ترتیب بر پست هایی با محتوای نقش اجتماعی (28 درصد) و عکس ورزشی (28 درصد)، عکس مناظر و محیط زیست (15 درصد)، عکس تبلیغاتی (11 درصد)، عکس سلفی (8 درصد) و عکس بدن نما (2 درصد) تأکید داشته است. همچنین نتایج نشان داد که پست هایی با محتوای ورزشی، بدن نما، عکس سلفی و تبلیغات به ترتیب بیشترین تعداد لایک و پست هایی با محتوای اجتماعی و مناظر و محیط زیست به ترتیب بیشترین تعداد کامنت را به خود جلب کرده اند. نتایج پژوهش حاضر، اهمیت نوع محتوای پست های اینستاگرام زنان ورزشکار را برای طرفداران و دنبال کنندگان برجسته کرده است. همچنین بینش و دانش جدیدی از طریق درک بهتر پاسخ (لایک و کامنت) دنبال کنندگان برای ایجاد یک ارتباط و تعامل قوی، درگیری و مشارکت زیاد ارائه می دهد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر بازاریابی رقابتی کسب و کارهای کوچک ورزشی در دوران شیوع کرونا ویروس
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
176 - 147
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای ورزشی ازجمله مشاغلی هستند که به شدت تحت تأثیر پیامدهای منفی بحران کنونی قرار گرفته اند. مهمترین حوزه ی تأثیرگذاری کوید19 در صنعت ورزش مربوط به کسب وکارهای تولیدی- خدماتی باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار بر بازاریابی رقابتی کسب و کارهای کوچک ورزشی در دوران شیوع کرونا ویروس بود. تحقیق حاضر از نوع آمیخته بود. در فاز کیفی پژوهش15 نفر از صاحبان باشگاه های تفریحی- ورزشی و در بخش کمی تعداد 110 نفر ازمالکان باشگاه های ورزشی و فروشگاه های ورزشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر مولفه های مدیریتی، عوامل قانونی- حمایتی، عوامل فناورانه، عوامل آموزشی و عوامل انگیزشی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل تحلیل گردید (05/0≥P). نتایج تجزیه و تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش نشان داد که مولفه تکنولوژی (68/0) و مولفه مدیریتی (66/0) بالاترین تأثیر را بر بازاریابی رقابتی برخوردار بودند. بنابراین مدیران و مالکان کسب و کارهای ورزشی می توانند از طریق استقرار و آموزش فناوری های نوین مزیت رقابتی ویژه ای را کسب کرده و حضور خود در چرخه رقابت را تضمین نمایند.
Designing a Qualitative Model of the Factors Affecting Psychological Commitment in Football Fans based on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Psychological commitment has been to date one of the interesting research topics in sports psychology. To achieve a deeper understanding of sports fans' psychological characteristics, this study aimed to design a qualitative model of the factors affecting psychological commitment in football fans in Iran based on grounded theory approach. In this qualitative-analytical study, 27 experts in the field of sports and fan loyalty in the Iranian Football Premier League from the top universities in Iran were interviewed based on purposive and triangulation sampling approach. The data analysis was also performed by open and axial coding, of which 53 concepts and 11 categories were classified under five general themes. The developed research model consisted of five major effective factors including: triggers, psychological characteristics, demographic characteristics, reference groups, and club-related issues. The results revealed that such factors could be the main actors shaping sports fans' psychological commitment.