فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه منطقه همدان با رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک نوین سوارا است. بدین منظور در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، متخصصان و مدیران بانک، 9 عامل کلیدی و بحرانی در موفقیت سیستم شناسایی و 9 فرضیه مرتبط پیشنهاد شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. برای تحلیل داده های پژوهش از رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک تصمیم گیری نوین سوارا با نرم افزارهایSPLS وExcel بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش در دو بخش درنظر گرفته می شود؛ در خصوص بررسی عوامل نهایی تأثیرگذار بر اجرای سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه با رویکرد تحلیل مسیر، نظرات کلیه کارکنان به تعداد 330 نفر درنظرگرفته شد. روش نمونه گیری این پژوهش، روش تصادفی ساده است و مطابق جدول مورگان و فرمول ذکر شده، اندازه نمونه آماری برابر با 180 نفر است که در این پژوهش، پرسشنامه طراحی شده در اختیار 200 نفر از مدیران، خبرگان و کارشناسان سازمان مذکور قرار گرفت تا دیدگاه ها و نظرات خود را در خصوص اهمیت و تأثیرگذاری این عوامل اعلام نمایند. همچنین در رابطه با ارزیابی، تعیین وزن، اهمیت عوامل و نهایتاً رتبه بندی آن ها از تکنیک سوارا و بکارگیری عقاید مدیران و متخصصان با حداقل مدرک کارشناسی و ۵ سال سابقه کار در بانک سپه منطقه همدان استفاده شد که تعداد کل آن ها، 93 نفر است؛ به طوری که نهایتاً با استفاده از نمونه ای 61 نفری از این جامعه نسبت به ارزیابی عوامل اقدام شد. خروجی تحلیل مسیر نشان داد که تمامی 9 عامل در پیاده سازی سیستم مذکور مؤثر هستند. بر مبنای خروجی نهایی تکنیک سوارا نیز، عامل «استراتژی منابع انسانی» در بالاترین اولویت و «فرآیندهای مارپیچ دانش سازمان» در پایین ترین اولویت از نظر اهمیت در پیاده سازی سیستم مدیریت استراتژیک دانش شناسایی شد.
شناسایی شاخص های ارزیابی مخازن سازمانی: بررسی مخزن سازمانی دانشگاه الزهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مقاله شناسایی شاخص های ارزیابی مخازن سازمانی و بررسی میزان انطباق مخزن سازمانی دانشگاه الزهرا با آن است. روش شناسی : این پژوهش از روش کیفی استفاده نموده است که در بخش کیفی برای ایجاد شاخص ها، از روش فراترکیب استفاده شده است و بررسی جامع از ادبیات برای شناسایی شاخص های موجود برای ارزیابی مخازن انجام شد و پنل خبرگان جهت پالایش شاخصها شناسایی شده است و در ادامه از چک لیست محقق ساخته استفاده شده است تا میزان تحقق شاخص های انتخاب شده را با استفاده از آمار توصیفی بررسی کند. یافته ها: در مجموع 70 عنصر تقسیم شده به شش دسته (فناوری، خطی و مشی و رویه، محتوا، بازاریابی، پرسنل و کاربرو کاربرد) جز شاخص های ارزیابی هستند که از فرا ترکیب بدست امده و مخزن سازمانی دانشگاه الزهرا مطابق با این شاخصها مورد ارزیابی قرار گرفت نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش شاخص های مخزن سازمانی در6 بعد فناوری، رویه، محتوا، بازاریابی،پرسنل و کاربرو کاربرد مفهوم سازی شدکه در خدمت تجزیه و تحلیل مخازن سازمانی است. وضعیت مخزن دانشگاه الزهرا از لحاظ استاندارد با 4|3 استاندارد منطبق است. و ضعف کمی در برخی از قسمت ها مانند رویه و خطی و مشی و مدیریت محتوا و فناوری و پرسنل دیده می شود. که باید در حوزهای مضعوف بازنگری و بررسی دقیق صورت گیرد و سعی در ارتقا کیفیت مخزن سازمانی با تطبیق آن با موسسات پیشرو و منطبق با استاندارد و یا با استانداردهای حامی مخزن سازمانی مانند اسپارک داشته باشد.
The Semantically Rich Learning Environments: A Systematic Literature Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
By presenting the possibility of automatic reasoning by machines, semantic technology provides a new method for managing data and utilizing artificial intelligence based on formal and explicit patterns; emergence of these technologies in e-learning has enabled the development of next-generation learning and has created semantic-rich learning environments; So that, some researchers refer to this phenomenon as the next big wave in educational technologies. Despite the undeniable importance of this phenomenon and the many studies that have been done on semantic-rich learning environments, there is no combined knowledge that can demonstrate the evolved nature of these environments and related theories. the research, with the aim of extracting repetitive themes in the field of semantic-rich learning and expressing the basic opportunities and challenges in this field, systematically reviews the articles published in the WOS database, during the years 2000 to 2020 using the paradigm funnel technique; and has used Nvivo software in document analysis and theme extraction.
پرکاربردترین عملکردهای پردازش زبان طبیعی در حوزه علوم کتابداری و اطلاع رسانی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
113 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پرکاربردترین کارکردهای پردازش زبان طبیعی در حوزه علوم کتابداری و اطلاع رسانی بوده است. پژوهش حاضر به روش تحلیل اسنادی یا کتابخانه ای و با مداقه و بررسی و تحلیل متون انجام شده است. یافته ها نشان داد که تاکنون کاربردهای مهمی از پردازش زبان طبیعی در حوزه های مختلف انجام شده است. در این پژوهش پرکاربردترین کارکردهای پردازش زبان طبیعی در حوزه علوم کتابداری و اطلاع رسانی عبارت بودند از: نمایه سازی خودکار، استخراج خودکار اطلاعات یا خلاصه سازی خودکار، بازیابی اطلاعات، بازیابی اطلاعات بین زبانی (نظام بازبین)، بازیابی اطلاعات موسیقیایی، رده بندی خودکار و سیستم های پرسش و پاسخ. نتایج نشان داد که پردازش زبان طبیعی، همچنان دارای قابلیت های خوب و مفیدی در حوزه های مختلف و ازجمله در رشته علوم کتابداری و اطلاع رسانی است که باید با برشمردن مزایا و هزینه ها، نسبت به ادغام پردازش زبان طبیعی در حوزه های موضوعی مختلف اقدام نمود.
Knowledge, Attitude and Practice Evidence in Digital Environment and Forecasting the Corona Virus Outbreak in the UK, Spain and Belgium(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۱, No. ۱, Summer & Autumn ۲۰۲۰
177 - 196
حوزههای تخصصی:
Based on Statista reports as of April 7, 2020, there have been 52,624 deaths in Europe due to COVID-19 since the first recorded European death in France on February 15. We compared two models to assess the outbreak of coronavirus in the UK, Spain and Belgium, their healthcare expenditure and the number of hospital beds as two indices of the healthcare system. Base and advance exponential smoothing models were used to forecast the total number of new cases and fatalities in the next 15 days for each of the evaluated countries, with an upper and lower banding. The models were fine-tuned with temporal granularity and an adjust seasonality set to seven days. Furthermore, the study assessed the healthcare capacity of these countries by looking at key metrics at a national level and tried to compare them in a relative term by drawing correlations between the total number of cases and fatalities. In addition, the current study compared the three countries according to the KNOWLEDGE, ATTITUDE and PRACTICE (KAP) system and found the associated similarities. Also, the gaps in KAP on WHO level was appraised. The KAP shortfalls at all levels of international, governmental, organizational and individual levels were recognized. The success of the implementation of any intervention in the prevention of coronavirus epidemics is highly dependent on KAP of people, organizations and governments. Finally, a multicomponent system at international level is proposed to tackle the future infectious pandemics.
مطالعه اکتشافی عوامل مؤثر بر آینده کسب وکار کارآفرینانه در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با افزایش تعداد فارغ التحصیلان علم اطلاعات و دانش شناسی توجه به آینده شغلی این قشر از جامعه یکی از چالش های پیش روی آنان است. از این رو هدف پژوهش حاضر این است که با رویکردی آینده نگرایانه به کشف عوامل مؤثر بر آفرینش کسب وکار برای فارغ التحصیلان این رشته بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی با استفاده از روش دلفی است. جامعه آماری در بخش دلفی 15 نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و کارآفرینی بوده است و در بخش اکتشافی از نظریات 165 نفر از خبرگان بهره برده شد. ابزار پژوهش نیز پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن با بر اساس آزمون تحلیل عاملی تأیید شد و پایایی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفه ها بالاتر از 7/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی میانگین و انحراف معیار، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل مؤثر بر آینده کسب وکار کارآفرینانه در سه عامل فرصت های کارآفرینانه، ظرفیت های کارآفرینانه، و چهارچوب کارآفرینانه قرار می گیرند. برای بررسی مدل تحقیق بار عاملی گویه ها و شاخص های برازش مدل محاسبه شد و با توجه به آنکه بار عاملی تمامی گویه ها بالاتر از 4/0 برآورد شد و شاخص های برازش مدل نیز دارای مقدار موردنظر بودند، مدل پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با دیدگاه آینده نگرایانه در خصوص عوامل مؤثر بر کسب وکار کارآفرینانه در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده است. از این پژوهش می توان به منظور بهبود محیط کسب وکار و ایجاد فضای مطلوب برای کار و رشد روحیه کارآفرینی در دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده کرد.
استناد، دانلود، اشاره و نشانه گذاری کتاب های الکترونیکی علمی: مطالعه موردی کتاب های اشپرینگر با استفاده از پلتفرم بوکمتریکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان استناد، دانلود، اشاره و نشانه گذاری کتاب های الکترونیکی منتشر شده از سوی اشپرینگر در چهار حوزه موضوعی علوم پایه، مهندسی، علوم پزشکی و علوم اجتماعی در یک بازه زمانی سه ساله پس از انتشار کتاب ها انجام گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش نوعی مطالعه توصیفی - همبستگی است که با استفاده از شاخص های استنادی، دگرسنجی و کاربرد انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 1184 کتاب الکترونیکی در چهار حوزه موضوعی علوم پایه، علوم اجتماعی، مهندسی و پزشکی که در سال 2013 توسط مؤسسه انتشاراتی اشپرینگر منتشر شده اند. داده های پژوهش از طریق بوکمتریکس، پلتفرم اختصاصی اشپرینگر جهت نمایش عملکرد کتاب های الکترونیکی، گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین میزان استناد به کتاب های علوم پایه تعلق دارد، بیشترین میزان اشاره در رسانه های اجتماعی به کتاب های علوم پزشکی و بیشترین میزان دانلود و نشانه گذاری به کتاب های مهندسی تعلق داشته است. تمامی کتاب های مورد بررسی حداقل یک بار دانلود شده اند، در حالی که سهم کتاب های نشانه گذاری شده معادل 90/2 درصد، سهم کتاب های استناد شده معادل 67/9 درصد و سهم کتاب های اشاره شده در رسانه های اجتماعی تنها معادل 19/5 درصد بوده است. همچنین بیشترین سهم دانلود کتاب های الکترونیکی در هر چهار حوزه موضوعی، شش ماه تا هجده ماه بعد از انتشار کتاب ها اتفاق افتاده است. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه آماری معنی دار و مثبت میان تعداد استناد، دانلود، اشاره و نشانه گذاری کتاب های الکترونیکی در هر چهار حوزه موضوعی مورد مطالعه است. نتیجه گیری: شاخص های جایگزین مانند میزان دانلود، اشاره و نشانه گذاری کتاب های علمی می توانند در کنار شاخص های سنتی استنادی، جهت مطالعه اثرگذاری کتاب های الکترونیک مورد استفاده قرار گیرند. از این رو آشنایی کتابداران و جامعه پژوهشی کشور با شاخص های جایگزین حائز اهمیت است.
الگوهای هم نویسندگی و روندهای موضوعی پژوهش های علمی ایران و جهان در حوزه سازمان دهی اطلاعات و دانش (2001-2020)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
25 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل الگوهای هم نویسندگی روندهای پژوهش و ترسیم نقشه دانش آثار جهان و ایران در حوزه سازمان دهی اطلاعات و دانش در وبگاه علم بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی با رویکرد علم سنجی بود که در آن از فنون تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه اجتماعی نویسندگان استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی حوزه سازمان دهی اطلاعات و دانش در وبگاه علم بود. نرم افزارهای هیست سایت، یوسینت و بیب اکسل و جهت تحلیل داده ها و ووس ویور جهت ترسیم نقشه ها استفاده شده است. در دو دهه اخیر 8688 اثر توسط 15139 نویسنده از 110 کشور جهان در وبگاه علم نمایه شده اند. ایران با 79 اثر دارای رتبه 24 بود. آمریکا بیشترین تولیدات را داشت. بیشترین تولیدات جهان و ایران در سال های 2017 و 2018 بود. در جهان یورلند و لیدزدروف و در ایران علیپورحافظی و کوشا به ترتیب بیشترین تولیدات و استنادات را به خود اختصاص دادند. حوزه علم رایانه بیشترین سهم را در تولید آثار داشت. دانشگاه های ایلینویز و آزاد اسلامی بیشترین مشارکت را داشتند. واژگان بازیابی اطلاعات، رده بندی، فراداده و کتابخانه های دیجیتال بیشترین فراوانی را داشتند. نتایج پژوهش نشان داد مهم ترین زمینه های موضوعی این حوزه علمی در جهان شامل استخراج اطلاعات از شبکه های اجتماعی و کلان داده ها، برچسب گذاری کاربران، آر. دی. ای.، آر. دی. اف.، اف. آر. بی. آر.، کتابخانه های دیجیتال و آرایه شناسی و زمینه های موضوعی این حوزه علمی در ایران شامل اف. آر. بی. آر.، کتابخانه های دیجیتال، بازیابی اطلاعات فازی، هستی شناسی و فضای ابری است. توجه بیشتر به آثار علمی غنی جهانی در ابعاد علمی و فنی در عرصه سیاست گذاری علمی کشور عامل شناسایی روندهای جدید پژوهشی این حوزه در کشور را فراهم می کند.
تجربه زیسته متخصصان کتابداریِ پزشکی در زمینه ربط اطلاعات در شبکه اجتماعی لینکدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود ربط در بازیابی اطلاعات در شبکه اجتماعی لینکدین. روش: 17 مشارکت کننده (9 مرد و 8 زن) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. داده ها به روش دیکلمنکدگذاری و تحلیل شد. یافته ها: استخراج 441 کد اولیه و هفت مقوله شامل سامانه اطلاعاتی ، سامانه بازیابی ، ویژگی های سند ، ویژگی های پایگاه ، ویژگی های کاربر ، درخواست ها و پرسش ها و وجود بازخورد از داده ها استخراج شد و نشان داد شبکه لینکدین نقش مهمی در رفع نیازهای اطلاعاتی مشارکت کنندگان دارد.
هنرمندان طراح تشعیرهای خمسه نظامی شاه تهماسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل تشعیرهای خمسه نظامی شاه تهماسب و تطبیق آن با نگاره ها و تشعیرهای این دوره، ابتدا به منظور تشخیص نوع قلم پردازی و شیوه طراحی آثار و سپس مشخص کردن نگارگران این تشعیرهاست. روش پژوهش: این پژوهش به روش استقرایی بوده و جزئیات آثار و شیوه های تثبیت شده هر هنرمند برای رسیدن به نتیجه کلی درباره او استفاده شده است. منابع این پژوهش، کتابخانه ای و از وبگاه موزه های بریتانیا و دیگر موزه های ذکر شده در متن است. یافته ها: تشعیرهای خمسه نظامی به عنوان آخرین اثر مکتب تبریز دوم نشانگر اوج پیشرفت طراحی با آب مرکب و پرداز است. این اثر الهام بخش هنرمندانی بوده که تشعیرهای مرقع گلشن را در مکتب گورکانی کار کرده اند. در این پژوهش از بحث های کلی آرتور پوپ بر اساس جملات صادقی بیگ افشار و عالی افندی درباره آقامیرک، فراتر رفته و بر تصور این که این آثار توسط یک هنرمند و شاگردانش کار شده، خاتمه می دهد. تطبیقات و مطالعات جزئیات آثار ویژگی های قلم و شیوه هنرمندان آن عصر را به گونه ای بارزتر نمایانگر می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد نگارگرانی چون میرزا علی، سلطان محمد، قدیمی، میر سید علی، مظفرعلی و آقامیرک در انجام این تشعیرها نقش عمده داشته اند. برخی از تشعیرها رابطه معنی داری با نگاره ها به ویژه جزئیاتی که در پس زمینه نگاره ها استفاده شده اند، دارند.
الگوی کشف استعداد برای کتابداران کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به شناسایی ابعاد و عوامل مؤثر بر الگوی" کشف استعداد کتابداران کتابخانه های دانشگاهی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می پردازد. روش شناسی: پژوهش، به صورت آمیخته و با تلفیق دو روش کیفی ( داده بنیاد) و کمّی (توصیفی- پیمایشی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 15 نفرخبره و در بخش کمّی شامل390 نفر از کتابداران بود که به روش نمونه گیری نظری و خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمّی پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله کیفی با روش کدگذاری داده ها با نرم افزار MAXQDA، و در مرحله کمّی بر مبنای روش تحلیل مولفه های اصلی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) انجام شد. یافته ها: ابعاد مؤثر بر استعدادیابی کتابداران در 6 بعد شامل پدیده مرکزی(شناسایی و انتخاب استعداد ، بکارگیری و جذب استعداد ، ارزیابی و توسعه)؛ شرایط علّی ( استعداد محوری در دانشگاه ، ارزش و جایگاه حرفه کتابداری در دانشگاه)؛ راهبردها (تجزیه وتحلیل جامع شغل کتابداری ، رویکرد مناسب دانشگاه به کتابداران مستعد ، توسعه فرایند آموزش کتابداران دانشگاه)؛ شرایط زمینه ای(بسترهای قانونی ، اهداف و چشم انداز دانشگاه ، مسائل اقتصادی و اجتماعی)؛ عوامل مداخله گر(شرایط محیطی)؛ و پیامدها(شکوفایی فردی استعدادهای کتابداری ، ارتقا کتابخانه و موفقیت دانشگاه ، رشد و توسعه کشور) شناسایی گردید. ارزش : لزوم توجه به استعداد یابی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی سبب توسعه اثربخش کتابخانه های دانشگاهی می شود. با استفاده از الگوی ارائه شده در پژوهش و فراهم آوردن شرایط مناسب توسط سیاست گذاران نظام آموزشی و دانشگاههای دولتی وضعیت کتابخانه ها بهبودمی یابد.
توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران ارائه می شود. به این منظور از دو نظریه تناسب وظیفه- فناوری و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، جهت بررسی تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود و نیز واکاوی ابعاد روان شناختی افرادی که در شکل گیری فرایند خلق دانش در شرکت های دانش بنیان تأثیرگذارند استفاده شده است. روش شناسی: مقاله حاضر با روش تحلیل محتوای متون انجام گرفته که کاربست دو نظریه حوزه روان شناختی و فناوری اطلاعات را در توسعه خلق دانش سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: شرکت های دانش بنیان، خلق دانش جدید را عنصر کلیدی خود در کسب برتری با سایر سازمان ها می دانند. ارکان عمده این فرایند را ابعاد روان شناختی افرادی که در خلق دانش سازمانی تأثیرگذارند، در کنار تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود سازمانی تشکیل می دهند. مؤلفه هایی مانند نگرش، هنجار ذهنی و کنترل، نیت فرد را در خلق دانش سازمانی منعکس نموده و تناسب وظایف سازمانی با فناوری های موجود، از ارکان مهم شکل گیری و خلق دانش سازمانی می باشند. نتیجه گیری: شرکت های دانش بنیان به منظور بهینه سازی اهداف عمده خود که عبارتند از استفاده مؤثر از دانش موجود و نیز خلق دانش جدید، لازم است تا در بستر فعالیت های دانشی توجه ویژ ه ای به عوامل شناختی افراد و نیت رفتاری آن ها در بحث مشارکت در مراحل چهارگانه خلق دانش داشته باشند. همچنین در نظر داشتن تناسب فرایندهای کاری با فناوری های مورد استفاده می تواند تسهیل گر فعالیت ها و عامل سرعت بخشی به آن ها باشد؛ چرا که ساختار ایجاد شرکت های دانش بنیان بر مبنای رقابت، نوآوری و روزآمد بودن در رده فناوری و دانش تخصصی مربوطه است که همگی این موارد از طریق فناوری ها تسهیل می شوند.
بازنمون روابط تبارشناختی علمی در متون درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نسب شناسی به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم، به مطالعه رابطه خویشاوندی افراد بشر و توالی و تناسب نسل آنها می پردازد و کارکردی مشابه در فضای علمی دانشگاهی با عنوان «نسب شناسی علمی» به کار می رود. روابط در یک خاندان و تبار علمی شامل روابط نسبی و روابط غیرنسبی است. غنی سازی پیشینه های کتابشناختی از طریق شناسایی و افزودن حداکثر روابط میان موجودیت ها برای ساختن سوپر رکورد (فراپیشینه) حائز اهمیت است و سازماندهی دانش به دنبال رفع این مسئله برای نیل به وب معنایی است. هدف از این پژوهشی بررسی این رابطه و شناخت ابعاد و ویژگی های آن به منظور بازتعریف در فهرست های رایانه ای است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی و با استفاده از روش های تحلیل استنادی و پیمایشی و با ابزارهای سیاهه وارسی، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتاب های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به تعداد 30 عنوان کتاب و 1452 رکورد استنادی تشکیل می دهند. تمامی رکوردها در قالب شناسنامه استناد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در مرحله بعد، شناسنامه هر کتاب، شامل تحلیل استنادها و روابط نویسندگان، طی مصاحبه نیمه ساختاریافته، مورد تأیید نویسندگان قرار گرفت. یافته ها: میزان تأثیرپذیری هر یک از نویسندگان از افراد مورد استناد مشخص شد. سپس بر اساس یافته های مصاحبه و همچنین تحلیل رزومه نویسندگان، انواع روابط نسبی و غیرنسبی پدیدآور با افراد تحلیل شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که روابط علمی در خاندان علمی نویسندگان کتاب های درسی به روشنی قابل ردیابی است؛ دانشجویان برای تبیین و توضیح و توجیه و اعتباربخشی به اساتید خود استناد می دهند. بیشترین استناد در مقام تکریم و قدردانی به اساتید است درحالی که بیشترین استناد به دانشجویان در مرور پیشینه ها است. با پیوند این یافته ها به یافته های اثرگذاری، می توان به شبکه دلایل استناددهی افراد با توجه به نقش آنها در یک خاندان و تبار علمی پی برد. چنان که رابطه روابط تبار علمی با دلایل استناددهی نیز معنادار شده است. استنادها بیشتر در بخش مقدمات و تعاریف و بحث استفاده شده که بیانگر اتکا به دیگران برای توجیه و ارائه تعاریف به کاررفته است. یافته ها در بررسی وضعیت نویسندگان نشان داد که گستره نفوذ اندیشه افراد صاحب نام در حوزه علوم اطلاعات و دانش شناسی از جایگاه و مقبولیت علمی و همچنین در برخی موارد جایگاه های اداری آنها نشئت می گیرد. همچنین مشخص شد که روابط نسبی جایگاه مهمی در ظهور و بروز اندیشه این افراد در کتاب های درسی داشته است. یافته ها در بخش اثرگذاری از روابط نسبی نشان داد که استناد دهندگان دارای روابط نسبی تحت تأثیر خاندان علمی خود قرار دارند.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر رفتار اطلاع یابی و سنجش اندازه اثر آن ها از مقالات داخلی و خارجی این حوزه است. علاوه بر این، متغیرهای تعدیلگر مؤثر بر رفتار اطلاع یابی شناسایی و اندازه اثر آن ها نیز محاسبه شده اند. روش: روش پژوهش حاضر فراتحلیل است. جامعه پژوهش کلیه پژوهش های انجام شده در پایگاه داخلی استنادی علوم جهان اسلام ( ISC ) و برای پژوهش های بین المللی پایگاه پروکوئست ( ProQuest ) بود. با توجه به معیارهای ورود به پژوهش تعداد 89 پژوهش انتخاب شدند که از میان آن ها برای محاسبه اندازه اثر، 19 پژوهش دارای متغیر وابسته رفتار اطلاع یابی و متغیرهای مستقل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی بودند که وارد فراتحلیل شدند. پژوهش ها به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پرسش نامه در جوامع متفاوت و برحسب سنجه های پایا به انجام رسیده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل نسخه 2 ( CMA2 ) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تعداد 16 متغیر و عامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی در چهار زیرگروه اصلی دانشجویان، اعضای هیئت علمی، کادر درمان و شهروندان در پژوهش های این حوزه شناسایی شدند. نتایج کلی فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر یا ضریب تأثیر مؤلفه ها و عوامل موثر بر رفتار اطلاع یابی 589/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، در حد زیاد ارزیابی می شود. همچنین، میزان اندازه اثر متغیرها و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی بر اساس دو متغیر گروه نمونه (دانشجویان، اعضای هیئت علمی، کادر درمان و شهروندان) و میدان مطالعه ( پژوهش های داخلی و خارجی ) متفاوت است و این دو متغیر، متغیرهای تعدیلگر عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی هستند. اصالت/ارزش: با توجه به اینکه مطالعات زیادی در خصوص عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی انجام شده است، جای پژوهشی که به صورت فراتحلیل به نتایج آن ها بپردازد خالی بود. در پژوهش حاضر تلاش شده است این خلأ پر شود. یافته های این پژوهش در کل نشان داد مؤلفه هایی وجود دارند که رفتار اطلاع یابی را تحت تأثیر قرار می دهند و اثرات این مؤلفه ها با توجه به گروه های مختلف جامعه و بافت محلی متفاوت است.
تغییر رویکرد مطالعات حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی: یک مطالعه علم سنجی در پایگاه وب علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارائه تصویری کلان از وضعیت پژوهش های صورت گرفته و چگونگی ارتباط حوزه های مختلف و آگاهی از چگونگی رشد و توسعه این حوزه ها در طی زمان از اهمیت ویژه ای در مطالعات و ترسیم نقشه های علمی داشته است. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی تغییر رویکرد مطالعات بازیابی اطلاعات تعاملی از دهه 1990 تا 2020 و ارائه تصویری جامع از تولیدات علمی و ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان این حوزه بر اساس مقالات نمایه شده در پایگاه وب علوم است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی علم سنجی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی و تحلیل شبکه انجام شده است. با مراجعه به پایگاه اطلاعاتی وب علوم و جستجوی حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی تعداد 10.294 منبع شناسایی شد و در نهایت تعداد 154 مقاله که در دسته علم اطلاعات و کتابخانه بودند پایه تحلیل قرار گرفتند. بازه زمانی خاصی برای جستجو در نظر گرفته نشد و داده ها از تاریخ 1990 تا 2020 برگرفته شده اند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار تحلیل شبکه VOSviewer استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از سال 2001 به بعد تولیدات علمی این حوزه دوران رشد خود را آغاز کرده و در سال 2016 به حداکثر تعداد مقالات رسیده در واقع این روند رشد در سال های 2015، 2016، 2017 و 2018 به حداکثر رسیده است. همچنین پیا بورلاند، آیریس زای و آماندا اسپینک از نویسنده های پراستناد در حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی هستند. بیشترین تمرکز متون مورد مطالعه بر روی موضوعات رفتار اطلاعاتی، توجه به تفاوت های فردی کاربران، فرایند جستجو، استراتژی های جستجو، عملکرد جستجو و طراحی سیستم های اطلاعاتی، گسترش پرس و جو و ربط است. تغییر پارادایم مطالعات از توجه به کاربر، بازخورد ربط و نتیجه گرایی به سمت توجه به فرایند جستجو و مباحث مرتبط با آن مانند توجه به تفاوت های فردی کاربران، استراتژی های جستجو، عملکرد جستجو، فرایند جستجو و فرمول بندی مجدد پرس وجو سوق پیدا کرده است. به عبارتی رویکرد مطالعات بازیابی اطلاعات تعاملی از توجه به نتیجه و خروجی جستجو به فرایند جستجو و آنچه در جلسه جستجو اتفاق می افتد، متمرکز شده است. یافته های مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی به روش وارد نیز منجر به شکل گیری سه خوشه شد که شامل «جستجوی وبی»، «رفتار اطلاع یابی»، «تعامل انسان و ماشین» است. نتیجه : نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل هم رخدادی واژگانی به خوبی می تواند ساختار علمی یک حوزه را نمایش دهد. بررسی محتوای منابع اطلاعاتی تولید شده در حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی می تواند به شناسایی روند تولیدات علمی و تغییر پارادایم مطالعات در این حوزه کمک کند و نقشه راهی برای تولیدات بعدی در این حوزه باشد.
نقش سواد اطلاعاتی در بهره گیری از رویکردهای متنوع تدریس برای معلمان مقطع ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سبک ها و رویکردهای تدریس در آموزش دانش آموزان ابتدائی، در این پژوهش نقش سواد اطلاعاتی در انتخاب و استفاده از رویکردهای متنوع تدریس مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه این پژوهش معلمان مقطع ابتدائی پایه ششم شهر سمنان هستند. از بین 110 نفر از معلمان پایه ششم ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی 97-1396، 86 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش وضعیت سواد اطلاعاتی معلمان و همچنین برای مشخص کردن رویکردهای تدریس آن ها استفاده شده است. یافته ها: بر مبنای یافته های این پژوهش، وضعیت سواد اطلاعاتی معلمان مورد بررسی در سطحی بالاتر از متوسط قرار دارد. از میان رویکردهای مختلف تدریس، رویکرد تعاملی دارای بزرگ ترین میانگین در بین رویکردهای تدریس معلمان است. همچنین یافته ها نشان داد که این معلمان به میزانی کم تر از سطح متوسط از رویکرد تدریس مستقیم و به میزان بالاتر از سطح متوسط از سه رویکرد تدریس دیگر استفاده می کنند. یافته های مرتبط با فرضیه های پژوهش نیز نشان داد بین رویکرد تدریس مستقیم و سواد اطلاعاتی معلمان دوره ابتدائی شهر سمنان رابطه معنادار معکوس و بین رویکردهای غیرمستقیم و مسئله محور و تعاملی با سواد اطلاعاتی رابطه معنادار و هم افزا وجود دارد. همچنین معلمان با سواد اطلاعاتی بیشتر از تعداد رویکردهای متنوع تری (2 و 3 و 4 رویکرد) در تدریس خود استفاده کرده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که معلمان مورد بررسی تحت تأثیر سواد اطلاعاتی از رویکرد های متنوع تر و همچنین کارآمدتری برای تدریس خود بهره می گیرند. بدین ترتیب، مجهز بودن به مهارت های سواد اطلاعاتی می تواند در انتخاب رویکرد های تدریس متنوع تر و بهبود رویکرد های آموزشی معلمان مقطع ابتدائی نقش مؤثری داشته باشد.
بررسی وضعیت دانش و مهارت با تکیه بر فعالیت های مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بر اساس مدل جونز با تأکید بر اطلاعات الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
147 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز از سه جنبه دانش، مهارت و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی(شامل یافتن و دوباره یابی، ذخیره سازی، سازماندهی، نگهداشت، امنیت و مدیریت جریان اطلاعات، ارزش یابی و ارزش گذاری، تدبیر و مفهوم سازی بر اساس مدل جونز است. روش: این پژوهش به روش پیمایشی، توصیفی–تحلیلی انجام گرفته و از پرسش نامه تصحیح شده «مجاور» (1392) استفاده شد. با تعیین تعداد کل دانشجویان( 1300 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی– مورگان، تعداد تقریبی نمونه 297 نفر تعیین گردید. از میان 297 پرسش نامه توزیع شده، 297 پرسش نامه بر گردانده(نرخ پاسخ 100درصد) و کار تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنا داری رابطه از آمار استنباطی(آزمون همبستگی اسپیرمن و پیرسون، رگرسیون خطی) استفاده شد. یافته ها: یافته های توصیفی منتج از پژوهش نشان داد میانگین های دانش، مهارت و مجموع هفت فعالیت دانشجویان به ترتیب برابر با 22/1، 05/2 ، 50/2 و در سطح نا مطلوب و نسبتاً نا مطلوب است. در این پژوهش به نقش سه متغیر مقطع تحصیلی، سن، دانشکده ی محل تحصیل در مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان پرداخته و مشخص شد که از میان این عوامل«مدیریت اطلاعات شخصی» در بین دانشکده های مختلف و مقطع تحصیلی با توجه به سطح معناداری 05/0رابطه ی معنا داری وجود دارد و میان دانشجویان با بازه های سنی مختلف رابطه ی معنا داری نیز وجود دارد. نتیجه گیری: وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سطح نسبتاً نا مطلوب قرار دارد که بایستی دوره ها و کارگاه هایی در جهت آگاهی بهتر نسبت به ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی و ارتقا مهارت های دانشجویان برگزار شود.
تعریف «نیازهای روانشناختی بنیادین» کاربر در استفاده از محصولات تعاملی و شناسایی مولفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف دقیقی از «نیازهای بنیادین روانشناختی کاربر» در استفاده از محصولات تعاملی و همچنین استخراج مولفه های آن انجام شد. روش تحقیق: در این مطالعه از روش فراترکیب به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه ها و مقالات فارسی و لاتین مرتبط با موضوع است که بدون محدودیت زمانی در پایگاه های اطلاعاتی و مجلات علمی پژوهشی معتبر داخل و خارج کشور انتشار یافته اند. 45 عنوان پژوهش با کسب شرایط مناسب برای ورود به فراترکیب انتخاب شدند. یافته ها: پژوهش حاضر در گام اول، با ایجاد تمایز مفهوم «نیازهای روانشناختی بنیادین کاربر» از «نیازهای روانشناختی بنیادین انسان» به تعریف هر یک از این مفاهیم رسیده و سپس در گام دوم تعداد 37 مولفه نیاز روانشناختی بنیادین را استخراج و تعریف نموده است. اصالت اثر: استفاده از ظرفیت نظریه های مربوط به نیازهای روانشناختی انسان در سایر علوم، همواره محدود به بکارگیری یک نظریه خاص بوده است، درحالی که استفاده از یک فرامطالعه که بتواند فرصت های بیشتری برای خلق ایده های جدید مرتبط با طراحی و توسعه محصولات تعاملی فراهم آورد مغفول مانده است. نتایج این تحقیق می تواند به درک عمیق تر از مفهوم نیازهای روانشناختی کاربر در مسیر طراحی محصولات تعاملی کمک نماید. همچنین نیازهای روانشناختی معرفی شده در این پژوهش را می توان به عنوان نقطه شروع طراحی محصولات تعاملی درنظر گرفت و این رویکرد جدید می تواند ظرفیت عظیمی برای ایجاد ایده های خلاقانه و تازه باشد.
نقش اضطراب رایانه ای در پذیرش سامانه اطلاعاتی مدیریت کتابخانه های عمومی مبتنی بر نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش میزان پذیرش و نقش اضطراب رایانه ای کاربران کتابخانه های عمومی در میزان استفاده از سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی (سامان) در چهارچوب نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری ( UTAUT ) بود. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف، کاربردی و از نظرِ نحوه گردآوری داده ها توصیفی– هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مراجعه کنندگان کتابخانه های عمومی نهادی استان کرمان مشتمل بر 130 کتابخانه که مجموعاَ شامل 35906 مراجعه کننده بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر برآورد شد که به روش چندمرحله ای صورت گرفت. برای اجرای پژوهش از دو پرسش نامه پذیرش فناوری اطلاعات (گودرزوند چگینی و اسماعیلی، 1394) و مقیاس اضطراب رایانه ای (هنسن، گلاس و نایت) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین متغیرهای مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری، و قصد رفتاریِ استفاده از نرم افزار کتابخانه ای سامان رابطه معنادار وجود داشت. سطح پذیرش نرم افزار کتابخانه ای سامان برحسب جنسیت کاربران کتابخانه های عمومی استان کرمان تفاوت معنی دار نداشت اما برحسب سن کاربران تفاوت معنادار داشت. اضطراب رایانه ای تعدیل کننده رابطه انتظار عملکرد، انتظار تلاش و تأثیر اجتماعی با قصد رفتاری استفاده کاربران از نرم افزار کتابخانه ای سامان بود. همچنین، اضطراب رایانه ای تعدیل کننده رابطه شرایط تسهیل گر با استفاده کاربران از نرم افزار کتابخانه ای سامان بود. اصالت/ارزش: از آنجا که تاکنون پژوهشی به بررسی نقش اضطراب رایانه ای در پذیرش سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی در چهارچوب نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری نپرداخته است، نتایج پژوهش حاضر با تأکید بر اهمیت نقش اضطراب رایانه ای در پذیرش و استفاده به منظور ارتقای این سامانه می تواند مفید واقع شود.
بهبود دسترسی به میزهای خدمت در کتابخانه ملی: گزارش یک بررسی میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه پیشنهاد برای آسان کردن دسترسی مراجعان به میزهای خدمت در کتابخانه ملی ایران. روش شناسی: داده ها از راه مشاهده و هم اندیشی به دست آمده است. ابتدا، راهنماهای محیطی و وضعیت کنونی دسترس پذیری میزهای خدمت به صورت میدانی بررسی شد. سپس با 21 نفر از کتابداران شاغل در میزهای خدمت رسانی کتابخانه و 29 نفر از اعضا (در دو گروه)، نشست هم اندیشی برگزار شد. ایده های مطرح شده با ملاک امکان پذیربودن به لحاظ اجرایی و نیز عملیاتی بودن غربال و ارزیابی شد. یافته ها: تحلیل نشست ها، 241 گزاره را در 11 مقوله به دست داد. مفاهیمی نظیر نشانه های راهنما (با بسامد 38)، بی نیازبودن از کمک کتابدار در استفاده از امکانات (35)، و آموزش کاربران (30) بیشترین توجه را می طلبید. نتیجه گیری: در بسیاری از مواقع، با تغییرات جزئی در محل، نام، و آرایش میزهای خدمت می توان اثربخشی آن را برای کاربران افزایش داد.