فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین کاربردپذیری اصطلاحات غیرموضوعی (عمومی) مورد استفاده در نمایه سازی منابع علوم اسلامی در فرایند بازیابی اطلاعات بود. ج امعه پژوهش را که با روش پیمایشی- تحلیلی انجام شد، کاربران نهایی پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی طراحی شده توسط پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی تشکیل می دادند. در میان این جامعه، 50 نفر از پژوهشگران بر پایه نمونه گیری در دسترس از نوع هدفمند که با پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی آشنایی مناسبی داشتند و از آن استفاده می نمودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، سه پرسشنامه طراحی شده توسط پژوهشگران بود. این پرسشنامه ها عبارت بودند از: نخست، پرسشنامه مربوط به میزان تجربه کاربران نهایی در استفاده از پایگاه مورد بررسی، دیگر، پرسشنامه تشریحی جهت دریافت بازخورد کاربران نهایی نسبت به فرایند بازیابی، و دو دیگر، پرسشنامه ای با پرسش های بسته برای ارزیابی نتایج جستجو بود که روایی آن ها توسط متخصصان ذخیره و بازیابی اطلاعات، و پایایی آن ها بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار استنباطی در جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از اصطلاحات غیرموضوعی (عمومی) برای بسط جستجو در پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی نتایج مطلوبی در بر داشته است. با این وجود، به گسترش اصطلاحات غیرموضوعی بر اساس نظرات و پیشنهادات کاربران نهایی عضو جامعه پژوهش نیاز است. همچنین همخوان با پاسخ کاربران به پرسش ها، بین اصطلاحات غیرموضوعی برگزیده و ناگزیده، روابط هم ارز مناسبی برقرار شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیان می دارد که توجه به کاربردپذیری اصطلاحات غیرموضوعی در فرایند بازیابی اطلاعات، نیز برقراری روابط هم ارز بین آن ها، افزون بر بهره گیری از اصطلاحات موضوعی (تخصصی)، می تواند نتایج مطلوب و مرتبطی را در زمان بازیابی اطلاعات به همراه داشته باشد.
ارائۀ شیوه نامه ای بهمنظور حفظ دانش بومی در کتابخانه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش بومی،دانش محلی، سنتی یا قومی است که ماهیت آن تجربی،شفاهی وذهنی است. تدوین آن دشوار است چرا که دانشی ضمنی و پنهان است با ظهور علم نوین و پیشرفت جوامع مورد غفلت قرار گرفته و در معرض نابودی است. این جنوبی در کتابخانه های روستایی انجام گرفت مطالعه با هدف پیشنهاد و ارائۀ الگویی به منظور مستندسازی، حفظ و اشاعۀ دانش بومی روستاییان خراسان. روش شناسی: این مطالعۀ کیفی به روش نظریۀ زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک ابزار مصاحبۀ نیمه ساختاریافته از نمونه ها گردآوری شد. نمونه را بیست مرد و ده زن روستایی، هشت کتابدار و سه نفر مطلع از دانش بومی استان خراسان جنوبی تشکیل داد. روایی پژوهش به کمک بازخورد همتایان و توضیح مفصل و غنی و داوران بیرونی تأیید شد. پایایی پژوهش نیز از طریق تصویربرداری و ضبط صدا و یاداشت برداری واژه به واژه با آوانگاری تقویت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد سازمان های بسیاری می توانند به منظور حفظ و اشاعۀ دانش بومی فعالیت کنند. دراین میان، کتابخانه های روستایی می توانند در بین سازمان ها نقش مؤثری ایفا کنند؛ چون نزدیکترین مراکز دانش در روستا هستند و با ایجاد انگیزه و افزایش مهارت های تخصصی، فنی، پژوهشی و کلامی به کتابداران و همچنین با مستندسازی دانش بومی به هر دو صورت رقومی و چاپی می توانند در نقش هماهنگ کننده ظاهر شوند. نتیجه گیری: شیوه نامۀ به دست آمده مهم ترین نتیجۀ حاصل از این پژوهش بود. این شیوه نامه بر چهار اصل تخصص، تعهد، تعامل و تعادل استوار است. از طریق این شیوه نامه، ده مرحلۀ شناسایی، انتخاب، یادگیری، ارتباط، اقدام، پیاده سازی، بازبینی، ثبت، سازماندهی و دسترسی، به منظور مستندسازی، حفظ و اشاعۀ دانش بومی روستاییان به کتابخانه های کتابخانۀ روستاییروستایی خراسان جنوبی ارائه داده شده است.
فراتحلیل پژوهش های بین المللی مرتبط با داده هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده هوشمند، ماده خام بسیاری از فعالیت ها نظیر اتوماسیون ، سیستم های هوشمند، هوش مصنوعی و انقلاب صنعتی چهارم است . با توجه به اهمیت و کارایی داده های هوشمند، هدف این مطالعه تحلیل سیستمی و بررسی هرگونه الگوهای احتمالی تمامی پژوهش هایی است که از سال 1980 تا پایان سپتامبر 2017 در این حوزه منتشر شده اند. مقالات با بهره گیری از مدل جست وجوی «وینر، آمیک و لی» در سال 2008 و جست وجوی نظام مند در بانک اطلاعاتی «وب آوساینس» استخراج و 220 مقاله به عنوان جامعه نهایی این پژوهش انتخاب و با هدف تعیین نویسندگان، اهداف، جوامع، کشورها و دانشگاه ها، حامیان مالی، سال، محمل انتشار، وضعیت استناد، کلیدواژه ها، موضوع، قالب و زبان و وضعیت چندنویسندگی بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند که « سن سومیا» (63/3 درصد) بیشترین تعداد مقاله در این حوزه را داشته است. هدف 72/47 درصد از مقالات، کاربردهای داده هوشمند بود و 54/84 درصد بر جوامع غیرانسانی مطالعه کرده اند . آمریکا با (63/33 درصد)، دانشگاه پرینستون با (18/3 درصد)، و بنیاد ملی علوم طبیعی چین با (72/2 درصد) به ترتیب، نخستین کشور، دانشگاه، و مؤسسه با بیشترین تعداد مقالات در این حوزه بوده اند. بیشتر پژوهش های این حوزه (9/20 درصد) در سال 2016 انجام شده و نشریه «همایش های آی تریپل اِی در ارتباطات رایانه ای» بیشترین مقالات این حوزه (18/3 درصد) را منتشر کرده است. متوسط دریافت استناد 4/4 استناد بوده و کلیدواژه «سیستم« (18/3 درصد) بیشترین فراوانی را داشته است. 54/39 درصد مقالات منتشرشده مربوط به حوزه علوم رایانه و 18/98 درصد مقالات به زبان انگلیسی بوده است. 52/64 درصد مقالات در قالب همایش منتشر شده، 90/5 درصد مقالات به صورت تک نویسنده و 94 درصد آن ها به صورت چندنویسنده نگاشته شده اند. نتایج نمایانگر روزآمدی، تنوع، و گستردگی مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش است.
کاربرد یادگیری ماشینی مبتنی بر شبکه عصبی برای دسته بندی مستندات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه ۱۳۸۰ شمسی، نگارش و انتشار مقالات علمی در ایران شدت بسیار زیادی به خود گرفته و سبب شده است علاوه بر سازمان های دولتی مانند ایرانداک و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، سامانه های برخط متعدد دیگری چون پرتال جامع علوم انسانی، نورمگز، مگ ایران، علم نت، سیویلیکا و غیره اقدام به مدیریت دانش و تهیه بایگانی های ساختارمند مستندات علمی کند. هرکدام از این بایگانی ها، امکاناتی را در اختیار کاربر قرار می دهد. یکی از این امکانات، قابلیت جستجو است و جستجوی دقیق می تواند بر کاربری این سامانه ها تأثیر به سزایی بگذارد. برای افزایش دقت جستجو نیاز است حوزه علمی مقالات مشخص شود. دسته بندی حجم زیاد منابع علمی در حوزه های مختلف بسیار زمانبر است که استفاده از روش های ماشینی به عنوان یک راه حل می تواند از این کار طاقت فرسا بکاهد. هدف اصلی این مقاله، ارائه یک مدل دسته بندی برای تعیین حوزه مقالات علمی است. اگرچه در پژوهش های پیشینِ دسته بندی به طور عمده از الگوریتم های دسته بندی متداول برای متن ساده به کار رفته است، در این پژوهش تلاش می شود علاوه بر استفاده از این دسته بندها، از دسته بندهای مبتنی بر شبکه عصبی، مانند شبکه عصبی پیچشی[۱] و پرسپترون[۲]، به همراه بازنمایی معنایی مبتنی بر بافت، مانند ParsBERT، استفاده گردد و نتایج آن با سایر روش های متداول در ساخت بردار مستندات، مانند Word2Vec، مقایسه گردد. برای این هدف، از داده های پرتال علوم انسانی که دربرگیرنده مقالات متنوع علوم انسانی استفاده می کنیم. ویژگی این داده مشخص بودن حوزه تخصصی هر مقاله است. یکی از ویژگی های شبکه عصبی این است که برایندی از ویژگی های نهفته از داده در فضای برداریِ ساخته شده شکل می گیرد و برای آموزش مدل استفاده می گردد. براساس نتایج عملی، دسته بند پرسپترون مبتنی بر ParsBERT بالاترین کارایی ۷۴/۷۱ درصدی براساس امتیاز F میکرو و کارایی ۷۲/۵۵ درصدی براساس امتیاز F ماکرو را به دست آورده است. [۱] convolutional neural network [۲] perceptron neural network
ارزیابی کارآمدی موتورهای کاوش فارسی: پارسی جو، یوز، ریسمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی کارآمدی موتورهای کاوش فارسی پارسی جو، یوز و ریسمون انجام گرفت.روش: این پژوهش از نوع کاربردی ارزیابانه بود. جامعه این پژوهش از سه بخش موتورهای کاوش فارسی، وظایف کاری شبیه سازی شده (سرعنوان موضوعی) و مشارکت کنندگان (دانشجویان) تشکیل شده است. در این پژوهش سه موتور کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون برای ارزیابی انتخاب شدند. همچنین تعداد 32 سرعنوان موضوعی از فهرست سرعنوان موضوعی فارسی انتخاب و سپس بر اساس آن ها، وظایف کاری شبیه سازی شده تدوین گردید و از 192 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد خواسته شد تا نیاز اطلاعاتی حاصل از وظایف کاری شبیه سازی شده را در موتورهای کاوش مربوط جستجو، سپس نشانی اینترنتی مرتبط را کپی و در فرم جستجو ثبت نمایند. در نهایت هرچه یک نشانی اینترنتی به دفعات بیشتری از سوی دانشجویان به عنوان وبگاه مرتبط تشخیص داده می شد، نمره ربط بیشتری به آن اختصاص می یافت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سه موتور کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون در معیار دقت و سود تجمعی نرمال شده تفاوت معنی داری با هم داشتند، اما در معیار بازیافت تفاوت معنی داری بین سه موتور کاوش مشاهده نشد. یافته های کلی پژوهش نیز نشان داد که کارآمدی موتورهای کاوش مورد بررسی تفاوت معنی داری باهم داشتند.نتیجه گیری: هرکدام از موتورهای کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون سیاست ها و قابلیت ها و راهبرد خاص خود را دارند. از این رو به کاربران پیشنهاد می شود که جستجوهای خود را در دو موتور کاوش پارسی جو و یوز انجام دهند، همچنین لزوم بازنگری در تجهیزات سخت افزاری، الگوریتم بازیابی، رابط کاربری و شیوه نمایش اطلاعات در موتورهای کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون احساس می شود.
آسیب شناسی نظام های رتبه بندی دانشگاه ها از منظر اسناد فرادستی آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص ها و معیارهای نظام های رتبه بندی با مفاهیم و الزام های اسناد فرادستی آموزش عالی کشور و بررسی میزان تناسب مدل های رتبه بندی جهت رتبه بندی دانشگاه های ایران است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی و به روش تطبیقی انجام شده است. در این پژوهش با مطالعه شاخص ها و معیارهای 12 نظام رتبه بندی دانشگاه ها، محتوای متنی اسناد فرادستی آموزش عالی کشور به عنوان راهبردهای ابلاغی تحلیل و مفاهیم در قالب کدهای باز و محوری استخراج گردیده است. کدهای باز، از نظر مفهومی، با رویکرد روش گسترش مشخصه های کیفی با شاخص ها و معیارهای مدل های رتبه بندی دانشگاه ها تطابق مفهومی داده شده اند. یافته ها: با تحلیل محتوای متن هفت سند فرادستی آموزش عالی کشور، 241 گزاره الزام آور برای دانشگاه ها و 36 مفهوم اصلی استخراج گردیده است. مفاهیم استخراج شده در قالب کدهای باز با 26 شاخص اصلی نظام های رتبه بندی دانشگاه ها تطابق داده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد تنها 69% مفاهیم استخراج شده از اسناد فرادستی، به گونه ای در این مدل ها مورد توجه قرار گرفته و 31% مفاهیم استخراج شده از اسناد، در نظام های رتبه بندی دیده نمی شود. از این رو، لازم است ارزش ها و معیارهای مطلوب مندرج در اسناد فرادستی در رتبه بندی دانشگاه های ایران لحاظ شود.
ابعاد راهبردهای فراشناختی جستجوی اطلاعات در دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه راهبردهای فراشناختی جستجوی اطلاعات توسط دانشجویان دانشگاه شاهد است. لذا در این پژوهش، تبیین ابعاد راهبردهای فراشناختی جستجوی اطلاعات میان دانشجویان دانشگاه شاهد و نیز اعتبار سنجی ابزاری برای اندازه گیری این راهبردها پیگیری می شود. روش شناسی: این پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شاهد است که 386 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه اصلاح شده راهبردهای فراشناختی مهارت های جستجوی کتابخانه ای و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار اس پی اس اس (SPSS) و آموس (AMOS) استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که آگاهی، برنامه ریزی، راهبرد شناختی، خطازدایی و خودکنترلی از مهمترین ابعاد راهبردهای فراشناختی جستجوی اطلاعات دانشجویان دانشگاه شاهد است و تمامی ابعاد رابطه مثبت و معنی داری با هم داشته و از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. همچنین مقایسه راهبردهای فراشناختی جستجوی اطلاعات دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد، نشان داد که ابعاد برنامه ریزی، شناختی و خودکنترلی در دانشجویان ارشد به طور معناداری بیشتر از دانشجویان کارشناسی است. نتیجه : نتایج نشان داد که راهبردهای فراشناختی جستجوی اطلاعات در میان دانشجویان دانشگاه شاهد دارای ابعاد گوناگونی است. افزون بر این، نتایج نشان داد که روایی و پایایی ابزار بررسی شده برای اندازه گیری این ابعاد قابل دفاع می باشد؛ از آن رو که راهبردهای فراشناختی در موفقیت فرآیند جستجو اثرگذار است و باید زمینه های لازم برای تقویت این راهبردها از طریق آموزش فراهم شود.
ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب های داستانی فارسی رده سنی الف و ب با تأکید بر مؤلفه های خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب های چاپی رده سنی الف و ب با تأکید بر مؤلفه های خلاقیت گیلفورد انجام شده است. روش/رویکرد پژوهش : روش پژوهش پیمایشی، از نوع توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش داستان های فارسی رده سنی الف و ب در قالب کتاب های چاپی است و نمونه پژوهش از بین کتاب های پرتیراژ سال های 95-1390 ایران به روش هدفمند انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی محقق ساخته است که روایی آن مورد تائید قرار گرفته است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوا برای بررسی معیارهای ظاهری و محتوایی در 55 کتاب چاپی پر تیراژ کودکان استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که از بین گوی ه های ظاهری و محتوایی در همه مؤلفه های خلاقیت (سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط)، ویژگی های محتوایی بیش از ظاهری در کتاب های مورد بررسی رعایت و به کار گرفته شده است. در حالی که برای این رده سنی مشخصات ظاهری بیش از هر چیز می تواند آنان را جذب کتابخوانی نماید. از بین چهار مؤلفه سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط، مؤلفه بسط با میانگین رتبه ای 3/62، بیشتر از سایر مؤلفه ها در کتاب های نمونه پژوهش به کار گرفته شده است. نتیجه گیری : نویسنده، تصویرگر و ویراستار ایرانی در توجه به جزئیات و گسترش ایده در هر یک از عناصر ظاهری و محتوایی کتاب های کودکان رده سنی الف و ب تواناتر از سایر مؤلفه های خلاقیت بوده اند. پیشنهاد می شود دست ا ندرکاران حوزه نشر کتاب کودک، از دوره های خلاقیت بهره برده و جهت تهیه و انتشار کتب خلاق از سیاهه وارسی تهیه شده در این پژوهش استفاده نمایند.
سنجش کیفیت خدمات کتابخانه مرکزی دانشگاه علم و فرهنگ از دیدگاه کاربران
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
107 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف سنجش سطوح کیفیت خدمات کتابخانه مرکزی دانشگاه علم و فرهنگ با استفاده از ابزار استاندارد لیب کوآل انجام شد. روش: پژوهش حاضر ازنظر نوع کاربردی و به روش پیمایشی با رویکرد تحلیلی بود. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل 2250 نفر از کاربران عضو کتابخانه مرکزی بوده، نمونه گیری با روش تصادفی طبقه بندی انجام شد و حجم نمونه 328 نفر بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سطح کیفیت خدمات ارائه شده در این کتابخانه در مؤلفه های اثر خدمت و کنترل اطلاعات بالاتر از حداقل انتظارات کاربران بوده ولی در مؤلفه کتابخانه به عنوان یک مکان، نتوانسته حتی حداقل انتظارات کاربران را برآورده نماید. بر اساس این پژوهش مهم ترین مؤلفه ها از دیدگاه کاربران به ترتیب مؤلفه کنترل اطلاعات (07/60 درصد)، مؤلفه اثر خدمت (21/26 درصد) و مؤلفه کتابخانه به عنوان یک مکان (72/13 درصد) بود. نتیجه گیری: پس از آزمون فرضیه ها، مشخص شد در این کتابخانه بین سطوح "حداقل و حداکثر انتظارات" کاربران با "سطح دریافت خدمات"، در مؤلفه های لیب کوآل، تفاوت معناداری وجود دارد؛ همین طور در مؤلفه های لیب کوآل، بین دیدگاه دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری، اعضای هیأت علمی و کارکنان کتابخانه مرکزی دانشگاه در سطوح "حداقل انتظارات"، "دریافت خدمات" و "حداکثر انتظارات"، تفاوت معناداری وجود دارد. در انتها با استفاده از یافته های میدانی به دست آمده و به منظور ارتقای سطح کیفیت خدمات در این کتابخانه دانشگاهی، راه کارها و پیشنهاد هایی ارائه شد.
عوامل مؤثر بر تصمیم گیری رده بندی مجدد در کتابخانه های علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:سنجش عوامل مؤثر بر تصمیم گیری در مورد اجرای رده بندی مجدد منابع در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران، و شهید بهشتی. روش شناسی:ابتدا با استفاده از پژوهش اسنادی – کتابخانه ای، مؤلفه ها و عوامل تعیین کننده تصمیم گیری برای اجرای رده بندی مجدد شناسایی، سپس با استفاده از پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته دیدگاه مسئولان تصمیم گیرنده کتابخانه ها پیمایش شد. یافته ها:""امکانات و تسهیلات اجرایی"" و ""مسائل ادراکی (درک ضرورت تغییر)""، مؤلفه های تعیین کننده تری برای متقاعد کردن مسئولان کتابخانه های علوم پزشکی در تغییر نظام رده بندی هستند. همچنین، عواملی نظیر بودجه و تداوم خدمات کتابخانه ، حمایت مدیریت، یکپارچگی مجموعه کتابخانه، نامناسب بودن نظام موجود، و خودکارسازی فرایند تغییر از عوامل اثرگذار بر این تصمیم است. اما، مسئله تأمین داده و اطلاعات کافی برای برنامه ریزی مناسب و هدف مند رده بندی مجدد، افزایش قابلیت مرور در نظام جدید، و سهولت آموزش و سازگاری کاربران با آن چندان مورد توجه کتابخانه های علوم پزشکی نیست و تأثیر کمتری بر تصمیم گیری آنها دارد. نتیجه گیری:کتابخانه های علوم پزشکی باید با نگاهی واقع بینانه تأثیر هریک از عوامل را در رده بندی مجدد بسنجند. یک الگوی واحد و از پیش تعیین شده مبنی بر اینکه رده بندی مجدد به تنهایی بتواند پیشرفت های چشمگیری ایجاد کند وجود ندارد.
طرحی از طبقه بندی علوم در ایران باستان با تأکید بر بندهش ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه طرحی از طبقه بندی علوم در ایران باستان با تکیه بر متون باستانی. روش شناسی: رویکردی تاریخی، با تکیه بر متون، منابع، و اسناد موجود. یافته ها: ایرانیان در تاریخ پیشینه علمی قوی ای دارند؛ اما بسیاری از منابع علمی آنها در گذر زمان نابود شده است. بندهش ایرانی یکی از منابع مهم باستانی ایران و حاوی طرح طبقه بندی گسترده ای از علوم است که بیشتر جنبه واقع گرایانه و کاربردی دارد تا فلسفی؛ این طرح با دیدی جامع نگرانه استخراج می شود. همچنین در این کتاب، نخستین طرح تاکسونومی مضبوط نیز ارائه شده است. نتیجه گیری: طرح طبقه بندی علوم موجود در بندهش با توجه به پیش فرض های سه گانه موجود در متن، پذیرفته می شود. این طرح واقع گرایانه و کاربردی ارائه شده است. به جای اسم بردن از کلیت هر علم، لایه دوم طبقه بندی، یعنی ابعاد هر علم به طور تفکیکی ذکر کرده است.
نیازسنجی آموزش حین خدمت کارکنان در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی، تبیین، و اولویت بندی نیازهای آموزشی کتابداران کتابخانه ملی ج.ا. ایران در گروه های شغلی اطلاع رسانی، فراهم آوری و سازمان دهی اطلاعات و تحلیل شکاف بین وضع موجود و مطلوب. روش شناسی: در این پیمایش توصیفی با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته داده های مورد نیاز از میان 120 نفر کتابدار در سه گروه شغلی اطلاع رسانی، فراهم آوری، و سازمان دهی اطلاعات گردآوری شد. روایی پرسشنامه صوری و محتوایی بوده که با نظر متخصصان تأیید شد. پایایی به دست آمده از طریق آلفای کرونباخ نیز درجه بالایی را نشان داد. نتایج با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل و نیازها اولویت بندی گردید. یافته ها : در اکثر مهارت ها بین میانگین وضع موجود و مطلوب تفاوت معناداری مشاهده شد. در گروه اطلاع رسانی 30 نیاز فوری و 5 نیاز مستمر؛ در فراهم آوری 3 نیاز فوری و 20 نیاز مستمر؛ و در گروه سازمان دهی اطلاعات نیز 11 نیاز فوری و 8 نیاز مستمر شناسایی شد. بخش اطلاع رسانی با (5/45%) بیشترین نیاز به آموزش مهارت های شغلی را داشته است و گروه های فراهم آوری با (9/29%) و سازمان دهی اطلاعات با (7/24%) به ترتیب اولویت های دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری:علی رغم اینکه اغلب پاسخ دهندگان با بیشتر مهارت ها آشنایی زیادی داشته اند، برخی مهارت ها را مجدداً در زمره نیاز آموزشی ذکر کرده اند. لذا چنین به نظر می رسد که از نظر آنان مهارت هایشان قدیمی شده و کفاف نیازهای زمان حال را نمی دهد؛ یا اینکه آموزش های داده شده به آنها کافی نبوده است که مایلند مجدداً آموزش ببینند. به همین دلیل، شایسته است نیازهای آموزشی کارکنان به طور مستمر و کیفی و با توجه به پیشرفت فناوری مورد توجه و بازآموزی قرار گیرد.
اولویت بندی و امکان سنجی خدمات قابل ارائه در کتابخانه های عمومی شهر مشهد در جهت کاهش آسیب اجتماعی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کتابخانه های عمومی به عنوان یک قدرت اجتماعی می توانند در رفع مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی ایفای نقش کنند. از سویی، بر طبق آمارها، طلاق یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی در ایران و به ویژه در استان خراسان رضوی است. بنابراین هدف از این پژوهش، اولویت بندی و امکان سنجی خدمات قابل ارائه در کتابخانه های عمومی شهر مشهد در جهت کاهش آسیب اجتماعی طلاق است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته بود. در این پژوهش دو جامعه آماری وجود داشت. جامعه اول، صاحب نظران (شامل دانشجویان دکترا و اعضای هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، روان شناسی (حوزه مشاوره خانواده) و جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد) و جامعه دوم، کتابداران و کارکنان ستادی در دو اداره کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی و شهرستان مشهد بودند. حجم نمونه جامعه اول، 30 نفر و حجم نمونه جامعه دوم، 86 نفر به دست آمد که اعضای نمونه هر دو جامعه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش های آماری مورد استفاده، آزمون فریدمن و آزمون تی تک نمونه بود. یافته ها : از دیدگاه صاحب نظران، میان اولویت ارائه خدمات (به منظور کاهش طلاق) در 5 مقوله خدمات آموزشی، اطلاع رسانی، مشاوره ای، مرتبط با منابع و جنبی تفاوت معناداری وجود داشت، به طوری که خدمات آموزشی بالاترین و خدمات اطلاع رسانی در پایین ترین اولویت قرار گرفت. در بررسی جزئی تر، خدمات دارای بالاترین اولویت بدین شرح بود: برگزاری کلاس های آموزش مهارت های زندگی؛ آگاهی رسانی به خانواده ها از طریق شبکه اجتماعی به منظور توانمندسازی خانواده و کسب مهارت های زندگی؛ حضور مشاور خانواده/روانشناس در کتابخانه به منظور مشاوره و کمک به زوجین؛ ارائه منابع دیداری و شنیداری مرتبط با حوزه خانواده؛ برگزاری جلسات کتاب خوانی با حضور زوجین علاقه مند در رابطه با مسائل خانواده. از دیدگاه کتابداران و کارکنان ستادی، امکان ارائه خدمات آموزشی، اطلاع رسانی، مشاوره ای، مرتبط با منابع، و جنبی با حد مطلوب آن تفاوت معناداری داشت و کمتر از حد مطلوب بود. نتیجه گیری: این پژوهش خدمات دارای اولویت از نظر صاحب نظران که می توانند در کاهش طلاق اثرگذار باشند را مشخص نمود. همچنین نشان داد که امکان ارائه این خدمات در کتابخانه های عمومی شهر مشهد از حد مطلوب کمتر بود. از این رو، نتایج این پژوهش می تواند منجر به آگاهی مدیران و مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی کشور نسبت به اولویت و امکان ارائه خدمات اثرگذار کتابخانه های عمومی در جهت کاهش طلاق گردد تا بتوانند برنامه ریزی لازم جهت ارائه این خدمات در کتابخانه های عمومی را انجام دهند و به کاهش مشکلات زناشویی و به تبع آن به کاهش طلاق در جامعه کمک نمایند.
آموزش های الکترونیکی کتابداری در کتابخانه ملی از چه کیفیتی برخوردار است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی کیفیت دوره آموزش الکترونیکی کتابخانه ملی ایران در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی. روش/ رویکرد پژوهش: در این پیمایش با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته براساس مؤلفه های استاندارد اسکورم داده های مورد نیاز گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: میانگین 8 مؤلفه (دسترس پذیری، تعامل، طراحی آموزشی، سازماندهی محتوا، سیستم مدیریت یادگیری، بازخورد، چندرسانه ای، و فراداده) 52/2 به دست آمد که با استفاده از سه دامنه مطرح (مطلوب، نسبتاً مطلوب، و نامطلوب) و نقطه برش 66/1، نسبتاً مطلوب ارزیابی شد. نتیجه گیری: آموزش الکترونیکی کتابداری در کتابخانه ملی براساس استاندارد اسکورم در شرایط نسبتاً مطلوب قرار دارد و برای رسیدن به وضعیت کاملاً مطلوب لازم است تلاش بیشتری در هریک از مؤلفه های فوق صورت گیرد. همچنین، برای روزآمدسازی آموخته های کارکنان در سازمان های بزرگ و با توجه به کمبود زمان و ساعات کاری متفاوت میان کارکنان، استاندارد اسکورم می تواند به عنوان غنی ساز و تسهیل گر محیط های یادگیری به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی میزان همخوانی عبارت های جستجوی کاربران با اصطلاحات پیشنهادی مقالات در پیشینه های کتابشناختی پایگاه های اطلاعاتی لاتین EBSCO و IEEE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همخوانی بین کلیدواژه های جستجوی کاربران با اصطلاحات پیشنهادی پایگاه های اطلاعاتی است. پایگاه های اطلاعاتی محتوای موضوعی مدارک خود را با استفاده از واژگان زبان طبیعی یا زبان کنترل شده، در فیلدهای کتابشناختی مشخصی که همراه با سایر اطلاعات کتابشناختی مدرک همراه است، نمایان می کنند که اصطلاحات پیشنهادی مقالات نامیده می شوند.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، پایگاه های اطلاعاتی ابسکو و آی تریپل ای بودند که تراکنش های ثبت شده طی یک دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که در هر دو پایگاه اطلاعاتی، همخوانی کامل کلیدواژه های جستجوی کاربران با اصطلاحات پیشنهادی آزاد از اصطلاحات پیشنهادی کنترل شده پایگاه ها بیشتر بود. حال آنکه میزان همخوانی نسبی کلیدواژه های جستجوی کاربران با اصطلاحات پیشنهادی کنترل شده بیش از اصطلاحات پیشنهادی آزاد بود. همچنین بین میزان همخوانی کلیدواژه های جستجوی کاربران با هریک از انواع اصطلاحات پیشنهادی، تفاوت معناداری مشاهده شد. نتایج نشان دادکه این اصطلاحات توانمندی بالایی برای به کارگیری در نمایه سازی منابع، انتخاب اصطلاحات اصطلاحنامه ها و منبع انتخاب کلیدواژه های جستجو در فرایند توسعه جستجو دارند.
اصالت/ارزش: ارزش این مقاله در نشان دادن ارزش کلیدواژه های آزاد در جستجوی متون از طریق وبگاه ها و لزوم توجه بیشتر به آنها در نمایه سازی خودکار و نیمه خودکار متون در پایگاه های اطلاعاتی است.
وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
67 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی است. این پژوهش کاربردی و کمی به روش پیمایشی انجام شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، خرده مقیاس اعتیاد به شبکه های اجتماعی، از پرسشنامه ارسلان و کریک (2013) بود. پایایی ابزار بر اساس آلفای کرونباخ 932/0 بود. روایی محتوایی با نظر متخصصان و روایی سازه بر اساس تحلیل عاملی محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش، 4771 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و نمونه مورد مطالعه 368 مورد بود که به روش نمونه گیری طبقه-ای تصادفی انتخاب شدند. در تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. بر اساس آزمون پیرسون، رابطه بین وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی با اطمینان 99 درصد مثبت و معنی دار بود. بر اساس آزمون تی مستقل تفاوت معنی داری در میانگین وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی برحسب نوع اقامت آنان (زندگی با خانواده و خوابگاه) وجود داشت. بر اساس آزمون تحلیل واریانس وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی برحسب حوزه تحصیلی با اطمینان 95 درصد معنی دار بود. وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی در حد متوسط بود. دانشجویانی که استفاده روزانه بیشتری از اینترنت و شبکه های اجتماعی داشتند، وابستگی بیشتری نیز به این شبکه ها نشان دادند. وابستگی دانشجویان به شبکه های اجتماعی با سطوح پیشرفت تحصیلی متفاوت، تقریبا مشابه بود. وابستگی به شبکه های اجتماعی در میان دانشجویان ساکن در خوابگاه و دانشجویان حوزه علوم انسانی بیشتر بود.
اثربخشی بازاریابی محتوایی بر افزایش فروش کتاب (مطالعه موردی مؤسسه انتشاراتی آبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کسب وکار کتاب از دیگر کسب وکارها متفاوت است. کتاب ها محصولات نامطمئنی هستند که با شکست بالا در پیدا کردن مخاطبان مواجه اند و تنها درصد کوچکی از آن ها به فهرست خرید مشتریان راه پیدا می کنند. از این رو، چنین کسب وکارهایی همواره باید به دنبال راهبردهای کم هزینه و نوآور برای جلب نظر مشتریانشان باشند. بازاریابی محتوایی یکی از این راهبردهاست که با وجود اهمیت آن برای دستیابی به مخاطبان، اثربخشی آن در حوزه کتاب کمتر بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی بازاریابی محتوایی بر افزایش فروش برخط کتاب در سطح یک مؤسسه انتشاراتی انجام شده است. روش شناسی: این مطالعه یک پژوهش کاربردی است و به لحاظ رویکرد، کیفی است که با استفاده از روش مطالعه موردی انجام شده است. راهبرد بازاریابی محتوایی در سطح یک مؤسسه انتشاراتی به مدت شش ماه اجرا و اثربخشی آن در افزایش فروش برخط کتاب مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور از میان بنگاه ها، مؤسسات و کسب وکارهای فعال در زمینه نشر کتاب چاپی فارسی در حوزه های فرهنگی و هنری شهر تهران، مؤسسه انتشاراتی آبان به روش هدفمند و قضاوتی به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مشاهده و تراکنش های فروش برخط استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از به کارگیری بازاریابی محتوایی، افزایش 6/3 درصدی فروش برخط کتاب را نسبت به وضعیت پیشین نشان داد. این بدان معناست که فعالیت های بازاریابی محتوایی در متقاعد کردن مخاطبان به خرید در مدت زمان کوتاه تا حدودی اثربخش بوده است. با این حال، این احتمال نیز وجود دارد که افراد تحت تأثیر عوامل مختلف تصمیم گرفته باشند خرید غیر برخط خود را افزایش دهند. این امر با توجه به رفتار مصرف کننده در محیط های برخط قابل توجیه است. به این معنا که افراد در محیط های برخط به کالایی علاقه مند می شوند؛ اما تصمیم می گیرند به شکل فیزیکی آن را تهیه کنند . نتیجه گیری: چنانچه بازاریابی محتوایی به عنوان تلاش طولانی مدت در نظر گرفته شود؛ با به کارگیری و یکپارچه سازی آن با دیگر فعالیت های بازاریابی نتایج بهتری فراهم می کند.
نقش و جایگاه آرشیو دیداری - شنیداری صدا و سیمای مرکز بوشهر در پشتیبانی از فرایند تولید برنامه های رادیویی - تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین نقش و جایگاه آرشیو دیداری- شنیداری صدا و سیمای مرکز بوشهر در پشتیبانی از فرایند تولید برنامه های رادیویی و تلویزیونی این مرکز است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه پژوهش 100 نفر از برنامه سازان (تهیه کنندگان و کارگردانان) تولید رادیو و تلویزیون مرکز بوشهر است. بر اساس یافته های پژوهش، 8/92 % از برنامه سازان معتقدند می توان از آرشیو دیداری- شنیداری صدا و سیمای مرکز بوشهر به عنوان یکی از عوامل اصلی در فرایند تولید برنامه های رادیویی و تلویزیونی این مرکز و تکیه گاه برنامه سازان نام برد. 9/96 % از برنامه سازان آرشیو این مرکز را یک پایگاه اطلاعاتی و پشتوانه برنامه سازی قلمداد می کنند. 9/95 % از برنامه سازان معتقدند بر خلاف دیدگاه سنتی و غیر تخصصی، آرشیو دیداری- شنیداری این مرکز تنها محلی برای حفظ و نگهداری منابع نیست، بلکه یکی از مهم ترین بخشهای حفظ محتوا و پیام در رسانه است. از نگاه برنامه سازان، غنی بودن منابع آرشیوی این مرکز در تأمین و پشتیبانی، ارتقای کمّی و کیفی برنامه سازی، کاهش زمان و هزینه تولید برنامه ها نقش چشمگیری دارد. اکثر برنامه سازان، ارائه خدمات توسط آرشیویست های این مرکز را در رفع نیازهای اطلاعاتی برنامه سازان مطلوب دانسته و مهم ترین انتظارهای خود را از آرشیو این مرکز، دیجیتال سازی و غنی کردن منابع آرشیوی، ایجاد پایگاه اطلاعاتی آرشیو، ایجاد بخش افکتهای تصویری و با کیفیت، استخراج کلیدواژه های موضوعی منابع، ایجاد بخش تبدیل و تکثیر منابع و مشکلات خود را، دسترسی نداشتن به منابع آرشیوهای سایر مراکز صدا و سیما، کمبود امکانات فنی در آرشیو، کمبود نیروی انسانی و فعال نبودن آرشیو مرکز در ایام تعطیلات رسمی، بیان کرده اند.
کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی: یک تحلیل عاملی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:شناسایی، تحلیل، و تبیین عوامل اثرگذار در کارآفرینی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی. روش شناسی:در این پیمایش، پرسشنامه ای ساختاریافته در دو بخش مشخصات جمعیت شناختی (6 متغیر) و عوامل اثرگذار در کارآفرینی (24 متغیر) طراحی شد و در اختیار همه دانشجویان دوره دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج سازه های زیربنایی از فن تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها:پنج عامل با مقدار ویژه بالای یک احصاء شد که تحت عناوین ""مهارت افزایی""، ""محتوایی""، ""آموزشی""، ""ترویجی""، و ""پشتیبانی"" نامگذاری شدند. پنج عامل احصاء شده در مجموع 66/74% از واریانس عوامل مؤثر در کارآفرینی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی را تبیین کردند. نتیجه گیری:توجه برنامه ریزان درسی و مدیران گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی به پنج عامل احصاء شده می تواند توان کارآفرینی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی را افزایش داده و سبب رونق کارآفرینی در رشته شود.