فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی رابطه بی تفاوتی سازمانی و ابعاد عدالت سازمانی و تعلق سازمانی در بین کتابداران و کارکنان سازمان کتابخا نه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پیمایشی و توصیفی است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای است که با استفاده از پژوهش های قبلی تهیه شده است و روایی و پایایی آن تأیید شد. جامعه پژوهش را تمامی کتابداران و کارشناسان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی تشکیل داده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از رابطه منفی و معنی دار بی تفاوتی سازمانی با تعلق سازمانی و با عدالت سازمانی می باشد، که این رابطه در مورد بی تفاوتی سازمانی و تعلق سازمانی دارای ضریب بیشتری است. به عبارتی افزایش عدالت سازمانی و احساس تعلق سازمانی، موجب کاهش بی تفاوتی سازمانی می شود. نتایج: در مجموع می توان به کمک یافته های این پژوهش راهکارهایی برای کاهش بی تفاوتی سازمانی ارائه داد. این راهکارها مبتنی بر تلاش های مدیران برای افزایش عدالت سازمانی و احساس تعلق سازمانی در بین کارکنان است.
نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران و تأثیر آن بر تولیدات علمی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران و تأثیر آن بر تولیدات علمی بود. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی با روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 202 نفر از اعضای هیئت علمی پنج دانشکده هنر و معماری، الهیات و معارف اسلامی، حقوق و علوم سیاسی، علوم اقتصادی و اداری و علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران بود که با فرمول کوکران 132 نفر به عنوان نمونه و شیوه نسبتی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی گلینی مقدم و دیگران (1397) و تولیدات علمی سلیمانی و شکویی (1387) استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در سطح مطلوب (70/0 < α) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss و Amos انجام شد. یافته ها: بین نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی و تولیدات علمی رابطه معنی داری وجود دارد. رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیئت علمی نقش موثری را ایفا کردند، که این نقش مؤثر، منجر به افزایش میزان تولیدات علمی آن ها گردید. واریانس تولیدات علمی اعضاء هیئت علمی حدود 31 درصد، از متغیر نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی تأثیر پذیرفت. نتیجه گیری: رسانه های اجتماعی یکی از مهمترین ابزارهای آموزشی در مراودات دانشگاهی اند که در ارتباطات و تولیدات علمی روز به روز محبوب تر می شوند.
بازاندیشی در مفهوم شناسی «میان رشتگی» و تاریخچه ادبیات نظری آن در ایران
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
113 - 142
حوزههای تخصصی:
میان رشتگی، رویکردی جدید در عرصه پژوهش، آموزش و طبقه بندی علم است که از منظرهای کاربردی مختلف، ضرورت فراوان دارد، بااین حال، فقر ادبیات نظری آن، از موانع رواج و توسعه آن محسوب می شود تا آنجا که حتی میان رشته ای پژوهان، به ابهام مفهومی خود این اصطلاح، تصریح دارند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی با بهره گیری از نظریه معاصر استعاره و با استفاده از منابع کتاب خانه ای می کوشد با استخراج مؤلفه های اصلی «میان رشتگی»، انگاره ای روشن از مفهوم آن ارائه داده و تاریخچه ادبیات نظری این حوزه نوپدید در ایران را شناسایی و معرفی کرده است. مطابق بررسی این پژوهش، عمر ادبیات رویکرد میان رشته ای و تلفیقی در ایران، همگام با خط مشی گذاری علم در این زمینه، کمی بیش از دو دهه است. موضوع مطالعات میان رشته ای، مسئله ای «پیچیده» بوده و پیچیدگی را می توان به «مطالعه رفتار سیستم ها» تعریف کرد و راه میان رشتگی از رشته های تخصصی می گذرد. شبکه معنایی «میان رشتگی» متشکل از شش مفهوم «تلفیق و ترکیب»، «استفاده از چند دانش تخصصی»، «دیالکتیک و جمع گرایی پویا»، «موضوع پیچیده»، «فرآیند بودن» و «ارزش افزوده معرفتی داشتن» است. از میان این مؤلفه ها، «تلفیق و ترکیب» نقشی محوری و اساسی دارد. بر اساس همین مؤلفه است که طیف میان رشتگی ترسیم می گردد و میان رشته ای نماها از میان رشته ای واقعی تمایز پیدا می کند.
خواندن و عناصر مرتبط با آن در ادبیات داستانی تألیفی و ترجمه ای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین کمیّت حضور عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی تألیفی در مقایسه با عناوین ترجمه شده طی سال های 1390-1395. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحلیل محتوا روی پرشمارگان ترین کتاب های حوزه ادبیات در گروه سنی بزرگسال انجام شده است. 34 عنوان کتاب با نمونه گیری هدفمند مطالعه و تحلیل شده است. کدها، واژگان، جملات، یا بخش هایی از داستان هستند که به نحوی درباره خواندن، مطالعه، و مضامین مرتبط با کتابداری است. از سیاهه وارسی برای گردآوری داده استفاده شد. یافته ها: درمجموع، 791 کد شناسایی شد. شش کتاب تألیفی و یک کتاب ترجمه شده هیچ گونه کدی نداشتند. پرتکرارترین کد در هر دو گروه آثار مربوط به واژه کتاب (شیء)، و کمترین میزان فراوانی در گروه آثار تألیفی به استفاده از شخصیت کتابفروش و در گروه آثار ترجمه شده به حضور واژه کتابخانه (شئ) بازمی گردد. نتیجه گیری: با اینکه میزان رخداد عناصر مربوط به خواندن در هر دو گروه آثار مطالعه شده ضعیف است، نویسندگان آثار ترجمه شده توجه بیشتری برای کاربست این مضامین در آثار خود داشته اند.
تأثیر استفاده از شبکه های پیام رسان تلفن همراه بر عادت مطالعه بر اساس نظریه راجرز: مطالعه موردی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی است که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به منظور سنجش عادت مطالعه آزمودنی ها از مقیاس عادت های مطالعه پالسانی و شارما (1989) استفاده شد. برای اجرای مداخله متغیر مستقل، پروتکلی مبتنی بر مبانی نظریه راجرز طراحی، و به گروه آزمایش آموزش های لازم ارائه شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد تفاوت معناداری بین میانگین عادات مطالعه در گروه آزمایش و گروه کنترل وجود ندارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام تأثیر معناداری بر عادات مطالعه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نداشته است . تحلیل یافته ها نشان می دهد که دانشجویان در عمل، خواندن از طریق شبکه های پیام رسان را دشوار می بینند، و احتمال تأثیرگذاری شبکه پیام رسان تلگرام می تواند از طریق ارتقای سطح دانش و مهارت دانشجویان در استفاده از این شبکه ها افزایش یابد. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر تأثیر معناداری استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام مبتنی بر تلفن همراه را بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان بررسی کرده است. این پژوهش با توجه به اینکه برای رسیدن به نتیجه از روش شبه آزمایشی بر مبنای نظریه راجرز استفاده کرده است دارای نوآوری روش شناختی و بافتی است.
حفظ حریم خصوصی در برون سپاری داده های سامانه های اطلاعاتی با تکیه بر سودمندی داده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که داده یکی از ارزشمندترین سرمایه های سازمان ها و کسب کارها است. پردازش و تحلیل داده ها به شرکت ها وسازمان ها کمک می کند تا بینش لازم را کسب کرده و از آن در راستای تصمیم گیری استراتژیک بهره گیرند. انتشار و فراهم کردن دسترسی باز به اطلاعات به یک فرایند متداول و نیاز حیاتی سازمان های دولتی و خصوصی مبدل شده است. داده های جمع آوری شده در سازمان ها حاوی اطلاعات خصوصی افراد است که انتشار آنها می تواند منجر به افشای اطلاعات حساس و نقض حریم خصوصی شود. اطلاعات حساس همچنین اسرار دولتی و اسرار تجاری را نیز شامل می شود. چالش اصلی حوزه حفظ حریم خصوصی در انتشار داده، انتشار یک شکل تغییریافته از داده های جمع آوری شده است که بتواند حریم خصوصی مالکان داده را حفظ نماید و قابلیت پاسخ به پرس وجوها و تحلیل های داده کاوی را با دقت مناسب داشته باشد. در سناریوی انتشار داده حفاظت از حریم خصوصی مالکان در حضور دانش پیش زمینه مهاجم مهم است. چارچوب گمنامی به عنوان یکی از راهبردهای حفظ حریم خصوصی، سودمندی داده راکاهش می دهد. در این پژوهش برآنیم یک چارچوب گمنامی برای ممانعت از حمله دانش پیش زمینه، افشای هویت و ویژگی مالکان طراحی کنیم که سودمندی داده های گمنام را بیشینه کند. برای این منظور بعد از مدل سازی دانش پیش زمینه مهاجم، مدل حریم خصوصی تعیین و در ادامه الگوریتم گمنامی ارائه می شود. تمرکز این پژوهش بر مدل های حریم خصوصی نحوی مانند k - گمنامی و توسعه های آن است. الگوریتم پیشنهادی رکوردها را به چندین گروه افراز می کند به نحوی که در هرگروه مدل حریم خصوصی برآورده می شود. نتایج به کارگیری چارچوپ پیشنهادی بر روی دو مجموعه داده ارزیابی و تحلیل می شود. برای ارزیابی کارایی چارچوب پیشنهادی از معیارهای سودمندی و حریم خصوصی استفاده می شود. نتایج آزمایشات نشان می دهد چارچوب پیشنهادی از نظر سودمندی بر الگوریتم های ارائه شده در جدیدترین پژوهش ها برتری دارد.
اطلاع چیست؟ با تأکید بر یافته های زینس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر کاوش نظریات گوناگون درباره اطلاع و دانش در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه نقطه نظری جدید دراین باره است. روش : این مقاله به روشِ کتابخانه ای با بررسی محتوا و مطالب موجود در کتاب ها و مقالات و تدقیق در اصطلاحات و مفاهیم مرتبط و مقایسه آن ها با یکدیگر صورت گرفته است. یافته ها : نویسنده در این مقاله به تفاوت ها و تناقض های مطرح شده درباره اطلاع و دانش پاسخ گفته و با ارائه مدلی جدید مبتنی بر هستی و موجودیت بیان می دارد که اطلاع اشراف و التفات آدمی است بر نسبت (رابطه) های میان اجزای یک پدیده، یا یک فرایند با هم و آن پدیده، یا فرایند با پدیده ها و فرایندهای دیگر در جهان. چنین دیدگاهی نشان می دهد که پدیده وجود دارد و نسبت های بین اجزای آن و نیز آن پدیده با دیگر پدیده ها اموری وجودی هستند. اِشراف و اطلاع ما بر این نسبت ها با خود آن ها فرق داشته، و به نوعی حالت نامحسوس دارد؛ یعنی آگاهی ما با اصل وجودی و فیزیکی آن ها متفاوت است . اصالت/ارزش : چنین تحلیلی تاکنون درمورد اطلاع و دانش صورت نگرفته و لذا این تحلیل در نوع خود می تواند بدیع باشد که اگر مورد توجه قرار گیرد منشأ تحولات فکری ارزشمندی خواهد شد .
تجربه کاربر در وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه کاربری در محتوای وب کتابخانه ملی ایران، انتظارات و نیازهای کاربران را هنگام استفاده از محتوای وب کتابخانه ملی ایران شناسائی و بررسی کرده است. روش: برای بررسی تجربه کاربری از روش های «پرس وجوی بافتی » و تکمیل جمله استفاده شده است و برای تکمیل و تأیید برخی نتایج به داده های تحلیلی وبگاه (برگرفته از سایت سیمیلاروب) ارجاع شده است. «پرس وجوی بافتی» یک رویکرد کیفی و تفسیری است که در قالب مصاحبه نیم ساختاریافته و به صورت مکالمه با کاربر در محیط واقعی کار وی انجام می شود. روش تکمیل جمله، جملاتی است که مشابه پرسشنامه برخط روی وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران قرار گرفته و توسط کاربران تکمیل شده است. یافته: نتایج بدست آمده نه مقوله کلی و چهل و هشت مقوله فرعی در خصوص انتظارات و تجربه های کاربران در وبگاه کتابخانه ملی ایران بدست داد که مقوله های کلی عبارت از جستجو، پژوهش و دانش افزایی، شخصی سازی و بومی سازی، موقعیت یابی در فضای کتابخانه، دستیابی به منبع، تعامل، رویدادها، معماری اطلاعات، طراحی و ظاهر است. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده پیشنهادهایی است که می تواند مبنای مناسبی برای توسعه وبگاه کتابخانه ملی ایران یا حتی وبگاه ها و نرم افزارهایی با بافت های مشابه قرار بگیرد. این نتایج علاوه بر پیشنهادهایی که برای بهبود تجربه کاربری وبگاه کتابخانه ملی ارائه کرده است برای کارآفرینان و علاقه مندان به راه اندازی کسب و کار و طراحی اپلیکیشن نیز ایده های مناسبی مبتنی بر انتظارات و نیازهای واقعی کاربران بدست می دهد.
نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر مدل های بازیابی اطلاعات به نقش مهم عوامل مختلف شناختی در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات اشاره شده است؛ از این رو، درک جنبه های شناختی رفتار و تعامل انسان با اطلاعات موضوعی ضروری است. از آن جایی که یکی از جنبه های شناختی اثرگذار در فرایند جستجوی اطلاعات، سوگیری های شناختی است و کاربران در هنگام جستجوی اطلاعات این سوگیری های شناختی را تجربه می کنند، باید به تأثیر این سوگیری ها در فرایند بازیابی اطلاعات پرداخت. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر، به لحاظ روش شناسی، پژوهشی پیمایشی، و از نظر هدف، کاربردی است که روش گردآوری داده ها در آن به صورت ترکیبی (کمّی و کیفی) صورت گرفته است. جامعه پژوهش حاضر را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه علوم انسانی و فنی-مهندسی که در نیمسال دوم سال تحصیلی98-97 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. تعداد30 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از 2 ابزارِ فایل های ثبت رخداد و مصاحبه نیمه ساختار یافته مبتنی بر یک سیاهه دربرگیرنده انواع سوگیری های شناختی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی محتوایی پرسش های مصاحبه با نظر متخصصان حوزه بازیابی اطلاعات و روان شناسی تایید شد و پایایی هر دو ابزار نیز با ضریب توافق بین نظرات دو ارزیاب که برابر با 95/. بود، مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در 3 سوگیری "اتکا"، "تأثیر توجه" و "تأثیر مواجهه صرف" بین میزان بسامد کاربران بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین سوگیری های شناختی "اعتماد به نفس بیش از اندازه"، "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه" و "دسترسی پذیری" نیز در بین دو مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری دارای تفاوت معناداری بودند. دیگر یافته نیز نشان داد که بین میزان سوگیری های شناختی رخ داده کاربران در دو گروه کاربران (حوزه علوم انسانی و حوزه فنی-مهندسی) در 3 سوگیری "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه"، و "تأثیر مواجهه صرف" تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که چون متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، مقطع تحصیلی و حوزه تحصیلی) می توانند بر میزان بسامد برخی از سوگیری های شناختی در فرایند جستجوی اطلاعات موثر باشند، طراحان نظام های بازیابی اطلاعات و کتابداران باید به این موضوع در طراحی و ارزیابی نظام های اطلاعاتی توجه نمایند. البته در این بین نباید تاثیر عواملی مثل گروه سنی، تیپ های شخصیتی، طرح واره های ذهنی، فرهنگ، میزان سواداطلاعاتی را نیز نادیده گرفت.
واکاوی عوامل بازدارنده تأثیرگذار در پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش در سازمان های دانش مدار (مطالعه موردی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان عامل اساسی رقابت و ابزار نوآوری در دنیای اقتصادی مدرن و دانش مدار به کالایی ارزشمند تبدیل شده است و نیازمند مدیریت صحیح است. شناسایی عوامل و موانع برای پیاده سازی سامانه مدیریت دانش و عدم شکل گیری و پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش از اصول اولیه و پیش نیاز پیاده سازی سامانه مدیریت دانش در یک مجموعه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع اکتشافی است. همچنین این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیری و با روش کیفی از نوع مطالعه موردی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی که در مجموع 350 نفر می باشند. نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی از میان متخصصان آشنا به حوزه مدیریت دانش که قبلاً در این رابطه به پژوهش پرداخته اند انجام شد. تعداد افراد نمونه با توجه به رسیدن به اشباع نظری داده ها 7 نفر از کارکنان بودند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل مضمون یا مبتنی بر تِم با کمک نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا (MAXQDA) نسخه 10 استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها و کدگذاری چند مرحله ای مصاحبه انجام شده توسط چند پژوهشگر برای رسیدن به بهترین مضامین، دلایل فقدان سامانه مدیریت دانش در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در سه مقوله اصلی عوامل سازمانی، عوامل انسانی و عوامل فنی دسته بندی شدند. برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان داد، دو عامل محوری باعث شکل نگرفتن سامانه مدیریت دانش در سازمان شده است که بقیه عوامل از این دو عامل نشأت گرفته اند که عبارتند از (عامل سازمانی) و (عامل انسانی). نتیجه : برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان می دهد، عامل سازمانی و پس از آن عامل انسانی، بیشترین فراوانی را از نظر اثرگذاری بر فرایند پیاده سازی سامانه مدیریت دانش دارند. همچنین عامل فنی فراوانی کم تری را در این بین داشته است. «عدم احساس نیاز» به عنوان زیرمجموعه عامل نخست (سازمان) با توجه نظرات کارشناسان، از همه موارد اهمیت بیشتری داشت و همه مصاحبه شوندگان روی آن تأکید داشته اند. از نظر مصاحبه شوندگان، گرچه زیرساخت های فناوری همه سامانه مدیریت دانش نیست، ولی جزء جدایی ناپذیر آن است. از دید آنها با ابزارهای سنتی نمی توان دانش رو به تزاید را مدیریت کرد و باید از ابزارهای نوین و زیرساخت های فناوری، اعم از سخت افزاری و نرم افزاری استفاده کرد. برای رسیدن به مرحله کاربست دانش، نیاز به تغییرات جدی در نگاه و سیاست گذاری است که با آموزش کارکنان و مدیران می توان به این مهم دست یافت. نقش مشاوران و متخصصان که بدنه علمی و تخصصی سازمان هستند، برای مشاوره، توجیه و اقناع مدیران بسیار حائز اهمیت است.
ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر به روش کیفی و کمّی می باشد. گردآوری داده ها جهت طراحی مؤلفه ها در روش دلفی و پرسشنامه پژوهشگر ساخته به روش اسنادی صورت گرفت. ضریب روایی کیفی محتوای پرسشنامه بالاتر از 99/0 و شاخص روایی محتوای بالاتر از79/0 می باشد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 971/0 سنجیده شد. نمونه گیری جامعه آماری براساس فرمول کوکران از میان 644 نفر از کتابداران ، 241 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و درنهایت 240 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. یافته ها: در روش کیفی دلفی طی دو مرحله فراوانی تجمعی پاسخ های زیاد و بسیارزیاد سؤالات بیشتر از 70% بوده و ضریب کندال نیز تفاوت چندانی را نشان نداد و هر 39 سؤال مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که گویه ها در7 عامل با بارهای عاملی به ترتیب ایده های اطلافرینی(89/0)، اطلاعات گزیده(84/0)، تولید مجدد اطلاعات(83/0)، پشتیبانی از اطلاعات(82/0)، پردازش اطلاعات(81/0)، آموزش اطلافرینی(77/0) با بیشترین نقش و ماهیت اطلاعات(65/0) با کمترین میزان اهمیت بارگذاری شد. اصالت اثر: اثر حاضر از نخستینهایی است که از مهارت های سنتی کتابداری گذشته و از طریق پرداختن به روش های اطلافرینی، جنبه جدیدی از کتابداری را در راستای آگاه سازی جامعه کتابداران به حیطه ی توانایی های خود بر مبنای مشاغل اطلاعاتی در میان کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران بررسی نموده تا با ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه ها بتواند کارآفرینی اطلاعاتی و اشتغال زایی از طریق اطلاعات و تولید ثروت را به کمک کتابداران در بین کاربران کتابخانه ها اجرایی و نهادینه نماید.
مطالعه ارتباط بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه کارکنان معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر پیمایشی بوده و از پرسشنامه ترکیبی(محقق ساخته و استاندارد) با طیف لیکرت استفاده شده است. 76 نفر از کارکنان معاونت با مدرک تحصیلی بالای لیسانس به صورت تصادفی انتخاب و بعد از نمونه گیری، 64 نفر انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS18 انجام شد. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف جهت سنجش نرمال بودن داده ها، از آزمون همبستگی اسپیرمن جهت آزمون فرضیه ها و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی متغیرهای پژوهش بهره گیری شده است. نتایج: یافته ها نشان داد به منظور مدیریت صحیح و موفقیت آمیز دانش، باید به فرهنگ سازمان توجه کرد. بین ابعاد فرهنگ سازمانی و ابعاد مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین آزمون فریدمن مشخص کرد که هویت سازمانی برای ارتقاء نظام فرهنگ سازمانی در سازمان اولویت داشته و خلاقیت دارای پایین ترین رتبه است. نتیجه گیری: میانگین رتبه ها بهترین وضعیت در بهره برداری از دانش را در بین مولفه های مدیریت دانش نشان می دهد و متغیر حفظ و ذخیره دانش پایین ترین رتبه را دارد، یعنی برای ارتقای نظام مدیریت دانش در معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی این متغیر باید تقویت شود.
انطباق معماری اطلاعات سطح خارجی نرم افزار سیمرغ از دیدگاه کتابداران کتابخانه های تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان انطباق معماری اطلاعات سطح خارجی نرم افزار سیمرغ از دیدگاه کتابداران کتابخانه های تخصصی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان های کشور انجام گرفته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران (60 نفر) کتابخانه های تخصصی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان های کشور بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته است که در سه مؤلفه سطح خارجی، وضعیت تعاملی، قابلیت ها و امکانات معماری اطلاعات نرم افزار سیمرغ را مورد بررسی قرار داده است. روایی توسط تعدادی از اساتید مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با آلفای کرونباخ 93% تأیید شد. داده ها با نرم افزار SPSS و با آنالیز واریانس و آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت معماری اطلاعات نرم افزار سیمرغ در مؤلفه های سطح خارجی با میانگین 55/3، وضعیت تعاملی با میانگین 73/3، قابلیت ها و امکانات معماری اطلاعات با میانگین52/3 مطلوب است.
بررسی نقش مولفه های رهبری و فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش ضمنی کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه نقش مولفه های رهبری سازمانی و فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش ضمنی در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران است. روش: پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، از نوع پیمایشی است.جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کتابدارانی است(600نفر) که در حال حاضر، در کتابخانه های دانشگاه های دولتی سطح یک کشور مشغول به فعالیت هستند. جامعه نمونه پژوهش، شامل 230 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های لازم برای تحقیق حاضر، از سه پرسشنامه محقق ساخته رهبری سازمانی ، فرهنگ سازمانی و تسهیم دانش ضمنی با تعداد 63 سوال، جمع آوری شد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون اسپیرمن و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSSو PLS استفاده شد. نتایح: نتایج نشان داد ؛ رابطه ی مثبت و معنی داری بین رهبری سازمانی با ابعاد(توانمند سازی گروهی، تیم سازی، مربی گری، خود ارزیابی مستمر و بهبود مستمر عملکرد) و فرهنگ سازمانی با ابعاد (انسجام و هماهنگی، مشتری مداری، یادگیری سازمانی، نیت و جهت استراتژیک و چشم انداز) با تسهیم دانش ضمنی دارد. براساس نتایح پژوهش، مولفه های رهبری سازمانی و فرهنگ سازمانی برتسهیم دانش ضمنی موثر بوده و نقش اساسی درتوانمندسازی کارکنان در انجام فعالیتهای سازمانی ،کسب مهارتهای لازم ، نوآوری و خلاقیت ،آینده نگری ، افزایش بهره وری ، وحدت سازمانی ، کسب مزیت رقابتی پایدار و تعلق خاطر به سازمان می شود
بررسی تطبیقی تأثیر اطلاعات تصویری و متنی بر ادراک اطلاعات سلامت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر ارائه اطلاعات متنی در مقایسه با ارائه اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) بر ادراک اطلاعات سلامت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران انجام شده است. با توجه به اینکه جامعه نوجوان و دانش آموز به عنوان یکی از ذی نفعان اصلی کتابخانه های عمومی و آموزشگاهی هستند، نتایج و یافته های پژوهش حاضر می تواند در بحث یادگیری و یادداری نوجوانان مورد توجه این نوع کتابخانه ها قرار گیرد. روش: پژوهش حاضر به روش آزمایشی و نیمه تجربی صورت گرفت و پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دبیرستان دخترانه بُشری مشغول به تحصیل بودند. ابتدا به صورت تصادفی دو گروه انتخاب شد و به صورت تصادفی یک گروه به اطلاعات متنی سلامت و گروه دیگر به اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) سلامت اختصاص یافت. حجم نمونه در هر گروه 15 نفر و جمعاً 30 نفر بود. پیش آزمون روی هر دو گروه اجرا شد و در نهایت، از هر دو گروه پس آزمون یادگیری و یادداری گرفته شد و نتایج به دست آمده با آمار توصیفی و آزمون تی مستقل و وابسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزار این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود و پرسش ها بر اساس اطلاعات متنی و تصویری ای که در اختیار دانش آموزان قرار گرفت تدوین شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات دو گروه دانش آموزان مورد آزمونِ اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) در پیش آزمون برابر است و تفاوت میانگین های مشاهده شده برای نمرات پیش آزمون از نظرِ آماری معنادار نیست. همچنین، میانگین نمرات دو گروه دانش آموزان مورد آزمونِ اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری در پس آزمون یادگیری برابر است و تفاوت میانگین های مشاهده شده برای نمرات پس آزمون یادگیری از نظرِ آماری معنادار نیست؛ یعنی اطلاعات متنی و اینفوگرافیک به یک میزان باعث افزایش یادگیری دانش آموزان شده اند و از نظرِ افزایش یادگیری تفاوتی با هم ندارند. به علاوه، میانگین نمرات دو گروه دانش آموزان مورد آزمونِ اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) در پس آزمون یادداری نیز برابر است و تفاوت میانگین های مشاهده شده برای نمرات پس آزمون یادداری از نظرِ آماری معنادار نیست؛ یعنی اطلاعات متنی و اینفوگرافیک به یک میزان باعث یادداری شده اند و تفاوتی با هم ندارند. اصالت/ارزش: نتایچ پژوهش حاضر نشان داد که اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) به یک میزان باعث افزایش یادگیری و یادداری آزمودنی ها شده اند و از نظرِ افزایش یادگیری و یادداری با هم تفاوتی ندارند. بر اساس این پژوهش همچنین می توان نتیجه گرفت که با وجود پیشرفت قالب ها و رسانه های اطلاعاتی هنوز متن جایگاه مهمی در یادگیری و یادداری آزمودنی ها دارد.
بررسی عوامل موثر بر پذیرش انتشار مقاله ویدئویی در نشریات علمی بر مبنای مدل یکپارچه پذیرش و کاربرد فناوری توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر عوامل مؤثر بر پذیرش انتشار مقاله ویدئویی در نشریات علمی توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با به کارگیری مدل یکپارچه پذیرش و کاربرد فناوری است. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف،کاربردی است و از لحاظِ گردآوری داده ها پیمایشی-توصیفی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. مطابق فرمول کوکران، حجم نمونه 273 نفر تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه است که از نظرِ روایی به تأیید شش نفر از خبرگان و استادان رسید. . همچنین، برای بررسی روایی محتوایی پرسش نامه به شکل کمّی، ضریب نسبت روایی محتوا CVR با مقدار 802/0و شاخص روایی محتوا CVI با مقدار 968/0 برای هریک از پرسش ها به دست آمد. برای تعیین پایایی نیز، ضریب آلفای کرونباخ بیش از 8/0 به دست آمد. برای آزمون فرضیات، از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری SEM به روشِ کمترین مربعات جزئی PLS استفاده شده است. به منظور بررسی روایی ترکیبی-تشخیصی از آزمون CR ، برای بررسی هم گرایی متغیرها از آزمون AVE و برای واگرایی متغیرها از شاخص فورنل لاکر استفاده شد. نرم افزارهای مورداستفاده در این پژوهش، نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS بوده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که عامل قصد رفتاری تأثیری مثبت و معنادار بر قصد استفاده دارد. همچنین، نتایج به دست آمده در این پژوهش، برخلاف سایر پژوهش ها، حاکی از آن است که «شرایط تسهیل کننده» تأثیرگذاری بیشتری نسبت به عوامل «انتظار عملکرد»، «انتظار تلاش» و «تاثیر اجتماعی» در پذیرش انتشار مقالات ویدئویی دارد. سازمان ها هرچقدر شرایط مناسب سخت افزاری، نرم افزاری، آموزشی و پشتیبانی لازم برای به کارگیری یک فناوری را فراهم کنند پذیرش آن توسط کاربران به مراتب سریع تر انجام می شود. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر بر استفاده از فناوری های جدید در ارائه یافته های علمی، بهبود ارتباطات علمی و تحول در خدمات نشریات الکترونیکی تمرکز دارد. با توجه به نقش کتابخانه های عمومی و همچنین مقاله های ویدئویی در ترویج علم، کتابداران می توانند با معرفی و شناساندن مقالات ویدئویی بر قصد رفتاری اقشار مختلف جامعه در استفاده از آن ها تأثیر بگذارند.
نقش معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب کاربران به استفاده از وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش سنجش نقش معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب کاربران به استفاده از وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش ارزیابانه و پیمایشی بود. جامعه اول پژوهش، وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه دوم پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-96 در چهار حوزه علوم پایه، علوم انسانی، فنی مهندسی و کشاورزی بودند که حجم نمونه از جامعه دوم بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان تعیین شد (356 نفر) و اعضای نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پس از تأیید روایی و پایایی سیاهه وارسی و پرسشنامه محقق ساخته، داده های مورد نیاز پژوهش گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مجموع برای 8 معیار طراحی ترغیبی، 107 مصداق شناسایی شد که در وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بیش از 58 درصد از کل مصداق های شناسایی شده به کار گرفته شده بود. همچنین، در وبگاه این کتابخانه بیشترین توجه به معیار اعتبار وبگاه و در مقابل کمترین توجه به معیار شخصی سازی شده بود. از دیدگاه کاربران، نقش همه معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب آن ها به استفاده از وبگاه کتابخانه بیش از حد متوسط بود. اصالت/ارزش: این پژوهش از معدود پژوهش ها در حوزه طراحی ترغیبی در کتابخانه ها می باشد. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده کتابداران و طراحان وبگاه این کتابخانه قرار گیرد و به آن ها در طراحی هر چه بهتر و مؤثرتر این وبگاه کمک نماید. کتابداران با آگاهی از نتایج پژوهش می توانند سبب برقراری ارتباط بهتر کاربران با وبگاه و ترغیب آن ها به استفاده و مراجعه مجدد به وبگاه و بهره گیری از خدمات کتابخانه شوند.
ارائه خدمات کتابخانه ای دانشگاه فردوسی مشهد از دید دانشجویان بین المللی و کتابداران آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی دیدگاه دانشجویان بین المللی و کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد درباره خدمات کتابخانه ای به دانشجویان بین المللی. روش شناسی: 36 کتابدار و 295 دانشجو برگزیده طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصافی ساده به یکی از دو پرسشنامه پژوهشگرساخته پاسخ دادند. روایی دو پرسشنامه را متخصصان تأیید کردند و پایایی آنها با آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شد. یافته ها: رضایت دانشجویان خارجی، زیاد یافته شد. فقط درباره منابع دیداری و شنیداری رضایت آنها پایین تر از متوسط بود. کتابداران نیز خدمات کتابخانه های دانشگاه را متناسب با نیازهای دانشجویان دانستند. بین شناخت کتابداران و دانشجویان بین الملل نسبت به تفاوت های دانشجویان بین المللی و بومی تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، کتابخانه های دانشگاه فردوسی باید خدمات متفاوت تری برای دانشجویان بین الملل خود فراهم کنند و کتابداران نیز باید به تفاوت های دانشجویان بین الملل نسبت به دانشجویان بومی توجه داشته باشند.
شناسایی مؤلفه های مشترک در مدل های رفتار اطلاع یابی و بازیابی اطلاعات مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حوزه رفتار اطلاعاتی مشارکتی شامل دو جنبه مهم یعنی اطلاع یابی و بازیابی اطلاعات مشارکتی است که در آن مباحث گوناگونی مانند شناخت، ارزیابی و درک رفتار کاربران با نیاز های اطلاعاتی مشترک و چگونگی تقسیم وظایف، ارتباطات و عملکرد آنها در مواجه با منابع اطلاعاتی ، شیوه بازیابی و دستیابی به اطلاعات به ویژه در محیط وب مورد توجه قرار می گیرد. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی و ارزیابی مدل های مطرح در حوزه رفتار اطلاع یابی و بازیابی اطلاعات مشارکتی و معرفی عوامل و مؤلفه های به کار رفته در هر یک از این مدل ها است. روش شناسی: در این مطالعه مروری از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. چهار مرحله به کار گرفته شده در این پژوهش شامل (اجرای راهبُرد جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، جمع آوری مقالات مرتبط و بررسی اولیه آنها بر اساس مدل طراحی شده، بررسی نهایی بر مبنای مدل ارزیابی شده در سایر مطالعات، گزینش مطالعات و تحلیل مقالات) می باشد. با گردآوری اولیه داده ها، جستجو و کاوش منابع و مقالات منتشر شده داخلی و خارجی در دو پایگاه ISI و Scopus انجام شده است.در مجموع374 مقاله از دو پایگاه جستجو و بازیابی شده و همگی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: شش مطالعه حاوی مدل رفتار اطلاعاتی، اطلاع یابی و یا بازیابی اطلاعات مشارکتی یافته و چهار مدل انتخاب شدند. نتایج حاصل از استخراج مؤلفه های هریک از مدل ها، حاکی از آن داشت که 6 عامل و زمینه اصلی مطالعات حوزه رفتار اطلاع یابی و بازیابی اطلاعاتی مشارکتی، شامل آگاهی مشارکتی، تقسیم کار، اشتراک دانش، حفظ دانش و ارزیابی اطلاعات بازیابی شده و کاربرد دانش مشارکتی به عنوان مؤلفه های اساسی مشترک در اکثر مدل ها در نظر گرفته شده اند مدل مفهومی حاصل از تعاملات مولفه های شناسایی شده در سایر مدل ها منطبق با نتایج این مطالعه ارائه شده است. نتیجه : علاوه بر تبیین مدل مفهومی رفتار اطلاع یابی و بازیابی اطلاعات مشارکتی، نتایج بیان داشت که عوامل مؤثری دیگری همچون ارتباط، تصمیم گیری تیمی و کاربرد اطلاعات نیز در کنار مؤلفه های مورد مطالعه در بسیاری از مطالعات مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند که حاکی از نیاز به تحقیقات وسیع تر به منظور کشف و بسط عوامل جدید و مؤثر بر حوزه اطلاع یابی و بازیابی اطلاعات مشارکتی دارند.
ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش یکی از راهبردهای مؤثر برای کسب مزیت رقابتی است. شرکت های بیمه از جمله سازمان های متکی بر سرمایه دانشی هستند که می توانند با پیاده سازی مدیریت دانش فرصت پیشرفت هر چه بیشتر را کسب نمایند. مدل های مدیریت دانش به عنوان الگو و نقشه راهی برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان ها محسوب می گردند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای سازمان های بیمه با مورد مطالعه شرکت بیمه دانا به عنوان یکی از شرکت های فعال در صنعت بیمه ایران است. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری بود. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مدیران شرکت بیمه دانا انجام شد. معیار تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد بود. از این رو متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در کدگذاری باز 331 کد شناسایی گردید. سپس کدگذاری محوری بر اساس الگوی پارادایمی صورت گرفت. بر این اساس، مدیریت دانش به عنوان مقوله ی محوری انتخاب شد. در نهایت کدگذاری انتخابی انجام شد که منجر به 61 کد محوری و 26 کد انتخابی گردید. نتیجه : مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا ترسیم گردید. در این مدل فرایندی، عوامل و شرایط مؤثر از جمله شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردید. مدل ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راهی برای پیاده سازی دانش مدیریت دانش در شرکت بیمه دانا مورد استفاده قرار گیرد و بر اساس آن به تجزیه وتحلیل نقاط ضعف و قوت خود بپردازد.