فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
چارچوبی برای امکان سنجی ایجاد واسپارگاه مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به افزایش سوانح طبیعی و تأثیر آن بر روند تولید اطلاعات، طراحی و ایجاد نظام های پایدار اطلاعات برای تسهیل جریان اطلاعات و افزایش به کارگیری اطلاعات اهمیت ویژه ای یافته است و این در حالی است که پژوهش های امکان سنجی در این بافت به لحاظ کمی و کیفی ضعیف است. پژوهش حاضر به هدف طراحی چارچوب و ابزاری برای امکان سنجی واسپارگاهی با دسترسی باز برای مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی در ایران انجام گرفته است. روش: پرسشنامه ای خود-تنظیم از اجزای کلیدی یک واسپارگاه با دسترسی آزاد به همراه ابعاد مهم پژوهش های امکان سنجی اعتبارسنجی شد و در اختیار خبرگان حوزه های مدیریت اطلاعات و فناوری و سوانح طبیعی قرار گرفت و داده های گردآوری شده به روش دلفی فازی تحلیل شد. یافته ها: چارچوب نهایی امکان سنجی شامل هفت بُعد فناورانه، اقتصادی، حقوقی، عملیاتی، زمانی، فرهنگی و رفتاری (تلوس توسعه یافته که با عنوان اختصاری تلوس.سی.بی معرفی شده) برای 44 شاخص اصلی ایجاد واسپارگاه مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی اعتبارسنجی شد و به عنوان ابزار ارزیابی امکان ایجاد واسپارگاه به تأیید خبرگان حوزه مدیریت اطلاعات و فناوری سوانح طبیعی رسید. اصالت: چارچوب ارائه شده اولین چارچوب ارائه شده برای امکان سنجی واسپارگاه دسترسی باز در بافت مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی ایران است که به شیوه ای نظام مند و علمی و بر پایه نظرات خبرگان حوزه مدیریت اطلاعات و فناوری سوانح طبیعی طراحی و اعتبارسنجی شده است، و ضمن آن، چارچوب توسعه یافته تلوس (تلوس.سی.بی.) به عنوان یکی از ابزارهای اختصاصی امکان سنجی واسپارگاه ها برای آزمودن فناوری های مشابه و بافت های مشابه به جامعه پژوهش های بین المللی حوزه مدیریت اطلاعات معرفی می شود.
پرکاربردترین مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی (مورد پژوهی: کتابداران کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
107-120
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین پرکاربرد ترین مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی از دید کتابداران کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور بوده است. روش پژوهش: در پژوهش حاضر از روش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده است. داده های بخش کیفی متشکل از 20 نفر از خبرگان رشته، انتخاب و فرم های نظرسنجی با هدف اجماع نظرات، در 3 راند برای ایشان ارسال و ارزیابی انجام شد. در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته، نظرات 127نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مورد نظر گردآوری شد. داده های کمی بوسیله آزمون های t ، فریدمن، تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS، تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: 6 مؤلفه در مدیریت داده پژوهشی از میان مؤلفه های دوازده گانه شناسایی شده در فازهای دلفی، پرکاربردترین آنها در کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور بوده اند که به ترتیب شامل: زیرساخت داده؛ نقش نظارتی؛ استفاده مجدد؛ بودجه؛ سازماندهی؛ اشتراک گذاری) بوده اند. میانگین بارهای عاملی 6 مؤلفه مذکور در کتابخانه های دانشگاهی مورد پژوهش، بالاتر از 6/0 (قابل قبول) بود. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و مقدار AVE برابر با 5/0 بوده، لذا تمامی معیارها در متغیرهای پنهان، در محدوده قابل قبول بوده اند. نتایج آزمون های t و فریدمن در بخش کمی نشان داد که از نگاه کتابداران در مقوله های فوق الذکر تفاوت معناداری نسبت به سایر مؤلفه ها وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر نظر کتابداران کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور، مؤلفه های زیرساخت داده، نقش نظارتی، استفاده مجدد، بودجه، سازماندهی و اشتراک گذاری، کاربردی ترین مؤلفه ها در مدیریت داده های پژوهشی در اینگونه کتابخانه ها هستند که می توان از آنها به عنوان معیاری برای اجرای پژوهش های آتی و نیز جهت ساخت ابزاری برای انجام پژوهش های مرتبط استفاده کرد.
An Evaluation of the Usability of Tourism Destination Websites of Iran and Malaysia: an ANP and DEMATEL Hybrid Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
127 - 147
حوزههای تخصصی:
Background: Official websites of tourism destinations provide an important digital content and are considered as widely-used tools of introducing destinations and presenting tourism products to the potential tourists. Improving the usability of websites helps the tourism destinations in achieving their goals. Websites usability is measured based on different criteria. Purpose: This paper evaluates and compares the usability of Iran and Malaysia official tourism destination websites –which are regarded as quite comparable in their tourism products and market- using seven criteria of content, visual attractiveness, infrastructure, interaction and responsiveness, navigation, customization, and product provision. Method: In order to do this evaluation, pairwise comparison questionnaires of the criteria were developed based on DEMATEL and ANP techniques and were answered online by 10 tourism experts in Iran. Websites’ usability analysis was performed using a combination of two MCDM (Multiple Criteria Decision Making) techniques that are DEMATEL and ANP so that the causal relations of the criteria are identified along with the ranking of their significance. Findings: The findings of the research show “infrastructure” as the dispatcher criterion, “product provision” as the receiver, and “content” as the most important criterion in the usability of tourism destinations’ websites. The findings also revealed the superiority of Malaysia’s official tourism website as compared to that of Iran.
Studying "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" on the Iranian University Library Websites: Correlation Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
171 - 183
حوزههای تخصصی:
Purpose: Nowadays, average visit duration through the university library websites and bounce rate of the web users, are two important factors from the standpoint of Google Search Engine Optimization (SEO). The main objective of this paper is to study the two mentioned factors in Iranian university library websites and interactive relationship analysis between them. Method: This study opted for the webometrics approach. The research community was 42 library websites of Iranian governmental universities affiliated with the ministry of science, except Payam- Noor and Farhangian. These mentioned websites were analyzed by the descriptive and analytical survey methods. The data had been extracted by the "Similarweb" analytical tool (3 months: January to March 2020). Three software, "SPSS22", "Excel" and "LibreOfficeCalc", were used for data analysis. Findings: The lowest (best) bounce rates from the library website were observed in the websites of the Central Library of Allameh Tabatabai University and the Digital Library of the University of Guilan, respectively. The highest (best) "average visit duration", was observed in the digital library websites of Isfahan university of technology and the university of Tehran, respectively. Conclusion: The "bounce rate" of members of the research community has been observed between 13% and 100%. Also, "average visit duration" has been seen from 0 to 300 seconds. Iranian university library websites from the standpoint, two factors that impacted Google SEO, have been seen in the weak level. A significant inversely correlation was obtained between "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" in 42 Iranian governmental university library websites with an amount of 0.6.
تحلیل فرایند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مجموعه سازی به عنوان یکی از اساسی ترین فعالیت ها در کتابخانه مطرح می باشد و به دلیل اینکه یکی از موارد رضایت مراجعه کنندگان از کتابخانه منابع آن محسوب می شود، از حساسیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح تهران می پردازد. روش شناسی: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته، شامل 15 سؤال باز بود که از طریق آن با 10 کارشناس مجموعه سازی یا معاون کتابخانه دانشگاهی مصاحبه به عمل آمد. برای طراحی سؤالات مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای در حوزه فرایند مجموعه سازی و خط مشی مجموعه سازی در کتابخانه ها صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه سازی کتاب ها ی چاپی در کتابخانه های موردمطالعه را می توان تحت تأثیر عواملی همچون سیاست های مجموعه سازی، شناسایی نیازهای کاربران، فراهم آوری منابع، بودجه و ارزیابی مجموعه مقوله بندی کرد. برای مجموعه سازی کتاب های الکترونیکی خط مشی مدونی وجود نداشت و برای فراهم آوری آن ها از روش های دانلود رایگان، خرید مجموعه ای منابع، اشتراک پایگاه های اطلاعاتی و یا مبادله بین کتابخانه ای استفاده می شد. از جمله چالش های مجموعه سازی در کتابخانه ها، فراهم نبودن خط مشی مکتوب، نیاز به دانش افزایی کتابداران و ضعف نرم افزارهای کتابخانه ای بود. نتیجه: مطابق با یافته ها، می توان نتیجه گرفت سازوکار مجموعه سازی در کتابخانه های موردمطالعه، فاقد گروهی از مؤلفه های مهم، مانند خط مشی مدون مجموعه سازی، اصول مشخص انتخاب و کمیته های انتخاب و همچنین ارزیابی مستمر مجموعه است. همچنین مجموعه ای از عوامل بیرونی و درونی در کاستی های موجود، دخیل هستند. تحریم های بین المللی، سیاست های کلی دانشگاه و نحوه تخصیص بودجه کتابخانه ها، جدی نگرفتن لزوم تهیه خط مشی مدون مجموعه سازی، نبود برنامه ریزی مشخص برای ارزیابی مجموعه، از جمله عوامل تأثیرگذار بودند. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای شناسایی شیوه های مجموعه سازی در کتابخانه های دانشگاهی بهره گرفت و در جهت رفع نواقص و چالش های مجموعه سازی گام برداشت.
تعیین میزان قابلیت اطمینان در سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به کمک رگرسیون خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به منظور تعیین و ارتقای کارایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود هنوز روش استاندارد و مخصوصی برای ارزیابی این سیستم ها ارائه نشده است. در ارزیابی یک سیستم پرسش و پاسخ تعاملی معیارهای زیادی تاثیرگذار می باشد. یکی از معیارها، قابلیت اطمینان است. تلاش های اندکی در راستای اندازه گیری اتوماتیک و تعیین دقیق معیارهای قابلیت اطمینان در سیستم پرسش و پاسخ تعاملی با بکارگیری مدل های گوناگون، صورت گرفته است. در این مقاله، یک روش جدید جهت اندازه گیری قابلیت اطمینان، با استفاده از ایجاد مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر قابلیت اطمینان اعم از معیارهای کیفی و کمی به کمک رگرسیون ارائه شده است. در این روش ابتدا لیستی از ویژگی های کیفی و کمی تاثیرگذار جمع آوری و سپس با توجه به ضوابط تعیین شده 8 ویژگی کمی انتخاب شدند. سپس براساس پرسشنامه تهیه شده، ضرایب تاثیر سوالات تعیین و با ترکیب این ویژگی ها طبق رابطه پیشنهادی قابلیت اطمینان اندازه گیری شد. ارزیابی عملکرد مجموعه معیارهای انتخابی بر روی چهار سیستم پرسش و پاسخ تعاملی نشان داد که با به کارگیری این مجموعه معیارها، امکان اندازه گیری قابلیت اطمینان برای یک سیستم پرسش و پاسخ فراهم شده است.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد (مطالعه موردی: بلاگرهای اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد آگاه به امر بازاریابی محتوای دیجیتال، به ویژه بلاگرهای اینستاگرام است. حجم نمونه با اشباع نظری (۲۰ نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی و پایایی کار از معیارهای «گوبا» و «لینکن» که متشکل از چهار مفهوم جزئی تر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، و اطمینان پذیری است، استفاده شد. برای کدگذاری از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای تجریه و تحلیل داده ها از روش نظامدار «استراوس» و «کوربین» با کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها مدل پارادایم یا الگوی مطلوب بازاریابی محتوای دیجیتال استخراج شد. نتایج به دست آمده به شناسایی ۶۲ کد محوری، ۲۱۶ شاخص (کدگذاری باز) و ۶ کدگذاری گزینشی منجر شد که ۷ پیشایند (مؤلفه اثرگذار) شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت، و تأثیرگذاران و ۱۱ پسایند (مؤلفه اثرپذیر) شامل رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان، و مشارکت را در برگرفت. افزون بر این، راهبردها، عوامل زمینه ای و موانع پیشِ روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارائه شد. از این رو، با توجه به نتایج پژوهش، توجه به یازاریابی محتوای دیجیتال برای برندسازی و جذب مخاطب و همچنین، وفادار کردن مخاطبانِ هدف باید مورد توجه بلاگرها و افرادی که کسب وکار آنلاین دارند، ضروری به نظر می رسد.
تحلیل نشانه شناسانه از مؤلفه های مؤثر بر تفسیر و شکل گیری مفهوم جهت کاربست در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات هستی شناسی کم توجهی به فرایندهای شکل گیری معنا در ذهن انسان است. هستی شناسی دارای ساختار ارجاعی است و تنها با برقراری روابط بین مفاهیم سعی دارد معنا را بازیابی کند؛ اما به مسئله شناخت و فرایندهای تفسیر و شکل گیری مفهوم در ذهن و خلق معنا در انسان توجهی ندارد. هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از الگوی سه وجهی نشانه پیرس و تمرکز بر مؤلفه تفسیر این الگو، مؤلفه هایی را که در شکل گیری مفهوم در ذهن انسان و خلق معنا تأثیر دارند شناسایی و برای کاربرد در هستی شناسی معرفی کند. برای رسیدن به این هدف از عاشورا به عنوان یک چندمعنایی استفاده شده است. روش: این پژوهش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، صفحات شخصی اینستاگرام پنج گروه (افراد پرطرفدار، مداحان، پدیدآورندگان آثار عاشورایی، مردم عادی، و افرادی با نگاه متفاوت) به عنوان جامعه پژوهش، انتخاب و یادداشت های منتشرشده در صفحات ایشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در گام دوم 10 نفر از پدیدآورندگان آثار عاشورایی درزمینه های نقاشی، ادبیات، خوشنویسی، فیلم و کاریکاتور انتخاب و تجربه زیسته آنها در خلق آثار با روش پدیدارشناسی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 29 مقوله اصلی و 292 مقوله فرعی از تحلیل محتوای کیفی، 6339 یادداشت صفحات اینستاگرام در گام نخست و 8 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی از تحلیل مصاحبه های پدیدآورندگان آثار عاشورایی در گام دوم، شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: تفسیر فردی از یک واقعه و تشکیل مفهوم و الگوهای ذهنی در وی به سه جهان ( جهان شخصی، جهان اجتماع و جهان فناوری) وابسته است که تجربه ها و پیش داشته های ذهنی و همچنین بافتی که فرد در آن قرار دارد را شکل می دهند. مفهوم، بافت محور است و تفسیر آن فقط به تفسیرگر فردی بستگی ندارد؛ بلکه وابسته به بافت اجتماعی است. ترجیح شخصی انسان، تنها راه تفسیر نشانه ها وعامل تعیین کننده اصلی در شکل گیری نظام های معنایی مانند هستی شناسی ها نیست. بافتی که انسان در آن به سر می برد، قواعد اجتماعی و همچنین عادت ها، محدودیت هایی را برای تفسیر ایجاد می کند. براین اساس، استفاده از نظام ارجاعی و قواعد منطق و همچنین به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و علوم رایانه به تنهایی نمی تواند در هستی شناسی به بازنمایی معنا کمک کند؛ بلکه ویژگی های فردی، بافت، پیش داشته های ذهنی و مؤلفه های موجود در سه جهان شخصی، اجتماعی و فناورانه در شکل گیری مفهوم و ساخت معنا مؤثر، و توجه به آن ها در هستی شناسی به ویژه در موضوع های چندمعنایی و بافت محور مانند عاشورا ضروری است.
ارزیابی و پیش بینی عوامل کیفیت پاسخ ها در سیستم پرسش و پاسخ شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت: مطالعه موردی قلمرو موضوعی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع پرسش و پاسخ مجازی[1] به افراد کمک می کنند تا به اطلاعات مورد نیاز خود فراتر از پرس و جوهای مبتنی بر کلمات کلیدی سنتی و بازیابی اسناد و مدارک دست یابند. این جوامع به کاربران این امکان را می دهند تا اطلاعات مورد نیاز خود را به صورت پرسش مطرح نمایند و پاسخ یا پاسخ هایی را از دیگر اعضاء دریافت کنند. اما امکان تشخیص بهترین پاسخ از بین پاسخ ها و ارزیابی کیفیت آنها به طور واضح و قطعی وجود ندارد. هدف این پژوهش ارزیابی و پیش بینی کیفیت پاسخ ها در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت است. جهت دستیابی به این هدف، پرسش و پاسخ های وارد شده به این شبکه در قلمرو موضوعی مدیریت دانش در بازه زمانی ژانویه تا ماه می سال 2019 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مورد نیاز توسط خزنده سایت گردآوری شد. در نهایت تعداد 54 پرسش و 443 پاسخ جهت تجزیه و تحلیل در دو سطح توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، به ترتیب متغیرهای مرتبط بودن، کفایت داشتن و مختصر بودن با نسبت بخت های 3/626، 3/44 و 3/148 بیشترین قدرت پیش بینی درستی یا نادرستی پاسخ ها را دارند. درواقع درستی پاسخ ها در صورت مرتبط بودن پاسخ دریافتی با پرسش به میزان 3/626، درصورت وجود اطلاعات کافی در پاسخ 3/440 و دریافت پاسخ های مختصر به میزان 3/148 افزایش خواهد یافت. [1] Virtual Q&A communities
بررسی و ارزیابی وضعیت به کارگیری اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و عوامل مرتبط با آن است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودند که تعداد 899 نفر از آن ها در پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده از اسباب بازی ها در کتابخانه های عمومی کشور بالاتر از حد متوسط است. از نظرِ استفاده از نوع اسباب بازی، تمایل به استفاده از اسباب بازی های گروهی بیشتر از اسباب بازی های فردی است که در این میان، دو دسته اسباب بازی های فکری و آموزشی بیشترین استقبال را از سوی مراجعان داشتند. بررسی میزان رضایت کاربران از بخش اسباب بازی نشان داد اگرچه رضایت کلی از این بخش بالاتر از حد متوسط بود اما تنوع و کیفیت پایین اسباب بازی ها از عوامل نارضایتی از بخش اسباب بازی هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد از دیدگاه کتابداران، استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی اثربخشی بالایی داشته و باعث ثبت تجربه مثبت از کتابخانه در ذهن مراجعان، تقویت روحیه جمع گرایی در کودکان و افزایش مراجعه به کتابخانه شده است. در نهایت، یافته ها حاکی از آن بود کتابداران دانش و توانمندی های اندکی در زمینه اسباب بازی ها و کار در بخش اسباب بازی دارند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با بررسی وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف مرتبط با اسباب بازی، بخش اسباب بازی و کتابداران بخش اسباب بازی، اطلاعات دقیقی را پیشِ روی مدیران و کارشناسان نهاد برای برنامه ریزی دقیق تر و رفع کاستی های این حوزه قرار می دهد. این پژوهش همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه و بسط مبانی نظری آن فراهم می کند.
مطالعه نقش سواد الکترونیکی و سیستم های اطلاعاتی در تغییر عناصر ساختاری سازمان های دولتی: مطالعه موردی سازمان های دولتی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه ی بین سواد الکترونیکی و عناصر ساختار سازمانی (تمرکز، پیچیدگی و رسمیت) و همچنین اثری است که به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها بر این رابطه دارد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان بخش فناروی اطلاعات استانداری زاهدان بود. داده های پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته حاوی 28 سوال گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMART PLS 3.0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر سیستم اطلاعاتی و متغیرهای سواد الکترونیکی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر استفاده از سیستم های اطلاعاتی و متغیرهای رسمیت و پیچیدگی اثر منفی و معناداری وجود دارد. در نهایت بین متغیر استفاده از سیستم های اطلاعاتی در سازمان و متغیر تمرکز رابطه مثبت و در عین حال معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت با استخدام کارکنانی که دارای سواد الکترونیک بالا هستند و یا برگزاری دوره های آموزشی با استفاده از روش های مختلف آموزش الکترونیکی، آموزش سیّار و آموزش حضوری بایستی جهت توسعه ی سواد الکترونیک کارکنان اقدام کرد. یکی از نتایج این مسأله تغییر در عناصر ساختاری سازمان چون رسمیت، پیچیدگی و تمرکز است که می تواند منجر به رسمیت کم تر، پیچیدگی کم تر و تمرکز بالاتری در سازمان شود.
ارائه و ارزیابی مدل فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: فرهنگ اطلاعاتی مفهوم نوینی است که بیانگر جهت گیری سازمان به اطلاعات، و نیز ارزش ها، هنجارها و رفتارهای مرتبط با اطلاعات در سازمان است. پرداختن به این مفهوم به ویژه در سازمان های دانش بنیان مانند دانشگاه ها اهمیت زیادی دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد ترکیبی اکتشافی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی ایران بودند. اعضای نمونه پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی با استفاده روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در بخش کیفی برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که بعد از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری داده ها، مدل مفهومی پژوهش تدوین گردید. در ادامه برای سنجش اعتبار مدل پژوهش، داده های کمّی با کمک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند که برای بررسی برازش مدل پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: با تحلیل داده های کیفی، 57 کد اولیه به عنوان مؤلفه های شکل دهنده فرهنگ اطلاعاتی شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی گردیدند. در بخش کمّی، برازش مدل پژوهش نشان داد، مدل فرهنگ اطلاعاتی دانشگاه های دولتی ایران از برازش بالایی برخوردار است. بدین ترتیب، برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران می توان از این مدل شامل 4 بُعد اصلی ارزش ها و هنجارهای اطلاعاتی، بهره مندی از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، مدیریت اطلاعات و ارتباطات و تعاملات بهره گرفت. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با ارائه مدل فرهنگ اطلاعاتی، امکان سنجش و پایش فرهنگ اطلاعاتی را در دانشگاه های دولتی ایران فراهم کرده است. همچنین این پژوهش می تواند مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه و بسط مبانی نظری این حوزه باشد.
طراحی الگوی بومی مدیریت دانش برای سازمان های پژوهش محور (مورد مطالعه: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
323 - 352
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به ارائه مدل بومی مدیریت دانش در سازمان های پژوهش محور کشور و ضرورت اجرا و پیاده سازی آن در این گونه سازما ن ها پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی است. نمونه بخش کیفی 31 نفر از خبرگان جهاد دانشگاهی و بخش کمّی 100 نفر از مدیران و نخبگان جهاد دانشگاهی بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه بوده و داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS بررسی و تحلیل شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار (EQS) استفاده گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد این الگوی بومی، دارای هشت بُعد کلیدی با 55 مولفه حیاتی و ابعاد زیرساختی فرهنگ، ساختار و تکنولوژی می باشد که ارتباط بین ابعاد، مولفه ها و زیرساخت ها در قالب مدل مفهومی و به صورت ماتریسی طراحی و ارائه شده است. نتیجه گیری: اغلب سازمان های پژوهش محور در ایران فاقد الگویی منسجم در حوزه مدیریت دانش می باشند و یا مشکلات متعددی در زمینه پیاده سازی و اجرای آن دارند. ارائه یک الگوی بومی متناسب با فرهنگ و ساختار کشور ایران می تواند این سازمان ها را از طریق مدیریت سیستماتیک دارایی های فکری به سمت توسعه و دستیابی به مزیت رقابتی سوق دهد. بنابراین، با ایجاد زیرساخت های لازم در حوزه فنآوری اطلاعات، فرهنگ سازی و اصلاح فرایندها و ساختار سازمانی می توان مدیریت دانش را در سازمان های پژوهش محور اجرا و پیاده سازی نمود.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با خلاقیت و کارآیی سازمانی در بین کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سرمایه اجتماعی با خلاقیت و کارآیی سازمانی در بین کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی– همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را 260 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه تشکیل می دادند که 155 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سرمایه اجتماعی با خلاقیت سازمانی و کارآیی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، خلاقیت سازمانی در رابطه بین سرمایه اجتماعی و کارآیی سازمانی نقش میانجی ایفا نمی کند. بین هر سه بُعد سرمایه اجتماعی (رابطه ای، ساختاری و شناختی) با خلاقیت سازمانی و کارآیی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری:تقویت سرمایه اجتماعی به طور مستقیم منجر به بهبود خلاقیت سازمانی و کارآیی سازمانی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه می شود. بنابراین، مدیران کتابخانه ها باید به این مسئله توجه ویژه ای داشته باشند و برای افزایش خلاقیت سازمانی و کارآیی سازمانی کتابداران کتابخانه های عمومی، باید سعی در افزایش سرمایه اجتماعی آنان داشته باشند.
Indicators Related to Theorizing Measurement (a Capacity Measurement Framework)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
49 - 69
حوزههای تخصصی:
Purpose: Relatively much research has been done into theorizing and its importance. However, the number of studies related to the understanding of contexts is very negligible and so far no framework has been provided including indicators and evaluation methods. This research has been done with the aim of achieving the indicators related to theorizing and subsequently presenting a formula to measure the potential and theorizing capacity of scientific institutes. Method: Library and field methods have been used to collect information. Data were first collected through a checklist and then through the AHP questionnaire. The questionnaire was distributed among experts and the AHP method was used to analyze the data. Expert Choice software was used to analyze the data obtained from the AHP questionnaire. Findings: The results indicate that the individual index is 9 times more important than the non-individual index in the theorizing process. Pairwise comparison of individual sub-indices showed that "awareness of theorizing" and "research ability” have an equal portion in theorizing. The "coherence of personality traits" is sextuple as important as the "awareness of theorizing”. "Coherence of personality traits" up to sextuple "research ability" can be considered important in the theorizing process. Pairwise comparison of non-individual index sub-indices showed that "communication level" is twice as important as "institutional index level". However, the “effect level" is twice as important as the "communication level". The "communication level" is 7 times more important than the "management index level". The "effect level" can be considered 7 times more important than the "institutional index level". "Institutional index level" is quadruple more important than "management index level". The "effect level" is extremely important compared to the "management index level". Conclusion: Although theorizing is done by a researcher or a group of researchers, ultimately, it is a collective matter, or at least, several components are involved in its formation. Theorizing is a coherent, dynamic, purposeful, and thoughtful practice whose results can lead researchers to recognize the credible generalizable relationship between causes and effects. Finally, the formula Tp= (0.9I + 0.1NI) was presented, which can be used to assess the capacity of theorizing in institutes.
شناسایی ابعاد و شاخص های مدیریت دانش شخصی در سازمان آب منطقه ای فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ایاین تحقیق به شناسایی ابعادو شاخص های مدیریت دانش شخصی و ارائه مدل ساختاری- تفسیری شاخص های موثر بر مدیریت دانش شخصی در سازمان آب منظقه ای فارس پرداخته است. روش: این پژوهش از لحاظ نوع و هدف، کاربردی و از جنبه روش جمع آوری داده ها، توصیفی- تحلیلی می باشد که با رویکرد کمی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست و ماتریس عوامل می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان آب منطقه ای فارس در سال 1400(350 نفر) می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند، 25 نفر از خبرگان مدیریت دانش به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب گردید. یافته ها: بر اساس مدل قدرت نفوذ و میزان وابستگی شناسایی شده در بین شاخص های مورد مطالعه در این تحقیق، شاخص های "فعالیت های علمی جهت دستیابی به راه حل برای مسائل یا مشکلات خاص در حوزه علمی"، " فعالیت های علمی جهت ابداع روش های آزمایشگاهی جدید"،" ثبت اختراع یا اکتشاف علمی بر اساس فعالیت های علمی"، " ذخیره و طبقه بندی فایل ها و پوشه های مهم و مورد نیاز"، " انتشار کتاب (تألیف)" و " انتشار مقاله علمی پژوهشی" تأثیرگذارترین شاخص های مدیریت دانش شخصی در بین کارکنان سازمان آب منطقه ای فارس به شمار می روند. اصالت اثر: شناسایی مدل قدرت نفوذ و میزان وابستگی شاخص های مدیریت دانش ضمنی باعث می شود تا سازمان ها نقاط قوت و ضعف خود را برای بهبود جریان دانش در درون و بیرون سازمان خود شناسایی کنند. این تحقیق برای اولین بار در سازمان آب منطقه ای فارس انجام می گیرد.
ارائه مدل بهینه کاربردپذیری فناوری های وب معنایی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه و ارزیابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل بهینه کاربردپذیری فناوری های وب معنایی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه مبتنی بر نظر خبرگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارزیابی آن با روش مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور است. روش: پژوهش براساس رویکردهای کیفی (تحلیل اسنادی و پنل دلفی) و کمّی (تحلیل عاملی تأییدی) انجام شده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه پژوهش را خبرگان علم اطلاعات و دانش شناسی با فعالیت در حوزه کاربردپذیری فناوری های وب معنایی تشکیل داده اند. در کل، دوازده نفر از خبرگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به روش پنل دلفی در این پژوهش مشارکت داشته اند که در سطح بین المللی گزینش شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری واریانس محور و مدل سازی کمینه مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. صورت گرفته است. یافته ها: مدل مفهومی پژوهش حاضر، کاربردپذیری فناوری های وب معنایی در فعالیت های چهار بخش نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه، شامل فراهم آوری، سازمان دهی، فهرست پیوسته دسترسی همگانی (اُپک)، و پروفایل کاربری را نشان داده است. مدل مفهومی با استفاده از برازش سه مدل اندازه گیری، ساختاری، و کلی انجام شده است. به منظور اطمینان از پایایی پرسش نامه، مقادیر پایایی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شدند. مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی پژوهش حاضر مساوی و بالاتر از 7/0 به دست آمدند که پایایی مطلوب پرسش نامه را تأیید می کنند. روابط معنی دار بین مؤلفه های فناوری های هستی شناسی + اسکاس + داده های پیوندی با بخش های سازمان دهی، فراهم آوری، و اُپک برای انجام فعالیت هایی همچون سازمان دهی و مدیریت دانش، پیوند بین فراداده ها، پیوند بین منابع مرتبط، تبدیل اطلاعات کتاب شناختی به فرمت آر.دی.اف.، انتشار و اشتراک گذاری داده ها، رابط کاربری کاربرپسند، کنترل واژگان، گسترش پرس وجوی کاربر، و رتبه بندی معنادار نتایج جست وجو با توجه به نیاز اطلاعاتی کاربر و نیز روابط معنی دار بین فناوری های فواف+ داده های پیوندی در بخش اُپک، برازش مطلوب مدل ساختاری را تأیید کرده اند. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان دهنده مطلوبیت و مقبولیت ساختار متغیرهای مکنون در سطح شاخص ها و مؤلفه های مدل پیشنهادی است. مقدار نیکویی برازش مدل پیشنهادی با 64/0 برابر شده است که نشان دهنده برازش قوی مدل کلی است. نتیجه گیری: وجود فناوری های وب معنایی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه به گزینش، ذخیره و سازمان دهی، و بازیابی معنایی اطلاعات منجر می شود که این امر بین کاربر و نظام کتابخانه ای ارتباط و تعامل معنایی ایجاد می کند. با توجه به برازش قوی مدل پیشنهادی در این پژوهش، می توان از آن به منزله مدلی متناسب با نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه برای ذخیره، جست وجو، و بازیابی معنایی اطلاعات استفاده کرد.
بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی این کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های شخصیتی مهم در افراد، مثبت اندیشی است که توانایی ایجاد مهارت ها را افزایش می دهد. از سویی، داشتن کارکنانی با مهارت های ارتباطی قوی، یکی از عوامل مهم موفقیت یک سازمان خدماتی است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی آنها است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد (70 نفر) بودند. نمونه موردنظر (59 نفر) بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مثبت اندیشی اینگرام و ویس نیکی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های ارتباطی بود که روایی آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی هر دو پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین همه مؤلفه های مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد پایین تر از سطح مطلوب بود. همچنین، مثبت اندیشی به طور معناداری بر مهارت های ارتباطی کتابداران تأثیر داشت. بررسی جزئی تر نشان داد که برخی مؤلفه های مثبت اندیشی اثرگذاری بیشتری بر مؤلفه های مهارت های ارتباطی کتابداران داشتند، به طوری که مؤلفه تفکر مثبت روزانه و ارزیابی دیگران از خویش بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی داشت. همچنین، مؤلفه ای که بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط غیرکلامی داشت، مؤلفه ارزیابی دیگران از خویش بود. در مقابل، مؤلفه خوداعتمادی کمترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی داشت. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، فراگیری یا تقویت توان مثبت اندیشی به صورت مستقیم در افزایش و بهبود مهارت های ارتباطی اثرگذار خواهد بود. بنابراین تقویت مثبت اندیشی کتابداران از طرق مختلف از جمله اجرای کارگاه ها و دوره های آموزشی، زیر نظر گروه ها و انجمن های حرفه ای، و تخصیص بودجه معین برای کلیه هزینه های این فعالیت ها پیشنهاد می شود.
تحلیل محتوای صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران و مشارکت کاربران آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شبکه اجتماعی اینستاگرام یکی از ابزار های پراستفاده و محبوب کاربران است که کتابخانه های عمومی نیز از آن برای ارتباط با کاربران و معرفی خدمات خود استفاده می کنند. تحلیل محتوای پست ها و ارزیابی مشارکت کاربران، یکی از شاخص هایی است که می توان از آن برای سنجش میزان محبوبیت محتوای ارائه شده در اینستاگرام استفاده کرد. بنابراین این پژوهش بر آن است تا ارتباط میان محتواهای ارائه شده در صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران و نحوه مشارکت کاربران آنها را مورد واکاوی قرار دهد. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل 10132 پست از 110 صفحه اینستاگرام کتابخانه عمومی ایران بوده است. به منظور تحلیل محتوای جامعه پژوهش از سیاهه وارسی ساخته شده توسط پژوهشگر استفاده شده و پس از دسته بندی انواع محتواهای آن، میزان مشارکت کاربران آنها با فرمول نرخ مشارکت کاربر صفحات اینستاگرام محاسبه شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که پست های منتشرشده در صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران به ده دسته اطلاع رسانی رویدادهای آینده، رویدادهای انجام شده، اطلاعیه های عمومی در مورد کتابخانه، اخبار محلی و عمومی، فناوری، پیام های الهام بخش و احساسی، معرفی منابع کتابخانه، پست های مناسبتی، پشت صحنه و سایر موارد تقسیم شده است. بیشترین محتوای ارائه شده در پست های صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی، متعلق به دسته های رویدادهای انجام شده، معرفی منابع کتابخانه و اطلاع رسانی رویداد های آینده بوده است. بیشترین میزان مشارکت کاربران به ترتیب متعلق به دسته های رویدادهای انجام شده، معرفی منابع کتابخانه و اطلاع رسانی رویدادهای آینده است. در زمینه مشارکت کاربران در بین قالب های استفاده شده نیز، قالب های عکس و متن، عکس و فیلم و متن به ترتیب بیشترین مشارکت را دریافت کردند. نتیجه : استفاده مناسب از هشتگ ها، قالب های محتوایی جذاب همچون عکس و فیلم و محتوای کاربرپسند همچون رویدادهای انجام شده، اطلاع رسانی رویدادهای آینده، معرفی منابع کتابخانه و پیام های احساسی و الهام بخش مشارکت کاربران را افزایش خواهد داد.