مطالب مرتبط با کلیدواژه

استان چهار محال و بختیاری


۱.

بررسی روند تغییرات اقلیم آسایش گردشگری استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از شاخصPMV

کلیدواژه‌ها: گردشگری اقلیم آسایش استان چهار محال و بختیاری شاخص PMV

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۲۸
گردشگری درعرصه جهانیبه عنوانیکموضوعاجتماعیو جغرافیاییدرنظرگرفتهشدهو تحت تأثیر عوامل اقلیمی، زیست محیطی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و غیره می باشد. شرایط مناسب و ایده آل اقتصادی، فرهنگی و نیز اقلیمی در مقصد گردشگری می تواند منجر به واکنش مثبت گردشگر به آن شود. در نتیجه گردشگران وسازمان هایگردشگری نیازمند اطلاعات قابل اعتمادی در این زمینه هستند. در طول چند دهه اخیرشاخص ها و مدل های زیست اقلیمی بسیاری ارائه شده است تا به کمک آنها بتوان چگونگی اقلیم آسایش و مساعد بودن شرایط آب و هوایی یک منطقه را ارزیابی کرد. این پژوهش به منظور مطالعه و بررسی روند تغییرات اقلیم آسایش گردشگری استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از شاخص PMVانجام گرفته است. در این تحقیق از داده های ماهانه ی 8 ایستگاه هواشناسی در طی 24 سال (1987 – 2010) استفاده شده است. پس انجام مراحل لازم،  با کمک نرم افزارArc GIS 9.3 نقشه های ماهانه (از ژانویه 1987 میلادی تا دسامبر 2010) با سلول های 10*10 کیلومتر تهیه شد. در نهایت روند تغییرات این شاخص، بر روی هر سلول طی 24 سال به صورت ماهانه با استفاده از روش من-کندال محاسبه و نقاط دارای روند افزایشی با علامت + مشخص گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، طی سال های اخیر وضعیت شاخص اقلیم آسایش گردشگری استان چهارمحال و بختیاری در فصل بهار بهبود یافته است. جنوب استان دارای شرایط مطلوبتری برای گردشگری در ماه های سرد سال می باشد و در ماههای گرم، نواحی شمالی استان، برای سفر به گردشگران توصیه می شود.
۲.

ارائه ی مدلی تلفیقی جهت اولویت بندی زیرساخت های توسعه ی گردشگری مطالعه ی موردی: شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی زیرساخت گردشگری استان چهار محال و بختیاری کپلند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۰
امروزه گردشگری با ویژگی های توسعه مدارانه خود نقش مهمی در اقتصاد کشورهای جهان ایفا نموده است. با توجه به اینکه ارتقا و گسترش گردشگری مستلزم ایجاد شرایط ویژه ساختاری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است، تنظیم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات مناطق گردشگری با هدف کاهش نابرابری-های منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق و نواحی مختلف امری ضروری است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی زیرساخت های گردشگری شهرستان های استان چهار محال و بختیاری به منظور برنامه ریزی و اولویت بندی شهرستان ها برای توسعه گردشگری است. ماهیت تحقیق توسعه ای-کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مدل VIKOR، TOPSIS و ELECTER به اولویت بندی شهرستان های استان بر اساس 58 شاخص پرداخته شده است. در ادامه با توجه به این که نتایج حاصل از اجرای روش های فوق در مواردی با یکدیگر هم خوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی از تکنیک کپلند بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان از توزیع نامتعادل زیرساخت های توسعه گردشگری در استان می دهد. به طوری که بر اساس خروجی مدل کپ لند به ترتیب شهرستان سامان، شهرکرد و بن در سطح برخوردار، شهرستان های فارسان، کیار و لردگان در بخش نیمه برخوردار و در نهایت شهرستان های بروجن، کوهرنگ و لردگان در سطح محروم قرار گرفته اند. وجود این تفاوت ها، لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرستان-های استان در زمینه گردشگری را ایجاب می کند.
۳.

تحلیل ارتباط بین رهبری دانش محور، کیفیت نوآوری، مدیریت دانش مشتری و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی استان چهار محال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت نوآوری رهبری دانش محور مدیریت دانش مشتری عملکرد شرکت استان چهار محال و بختیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: هدف تحقیق حاضر، تحلیل ارتباط بین کیفیت نوآوری، رهبری دانش محور، مدیریت دانش مشتری و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط است. به عبارت دیگر، پژوهشگر به دنبال بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری با تعدیل گری رشد رقابت و همچنین بررسی تاثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری از طریق نقش میانجی عملکرد شرکت می باشد. روش : تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی است. ابزار تحقیق براساس پرسشنامه های استاندارد دونات و پابلود (2015)، وانگ و وانگ (2012)، طاهرپور و همکاران (2015) و گریوال و تانسوهاج (2014) می باشد که پس از سنجش روایی همگرا (میانگین واریانس استخراج شده فرنل و لاکر)، واگرا (نرخ یگانه - دوگانه یا میانگین همبستگی ها) و اکتشافی (واریماکس) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، که از ایده مثلث بندی متدولوژیکی تبعیت نموده است؛ از طریق مشارکت 96 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان، انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS8» اجرا شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد، شدت رقابت با ضریب بتای 0.00 و معناداری 0.49، رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری را تعدیل نمی کند؛ اما کیفیت نوآوری با مقدار معناداری Z=10.47، رابطه بین مدیریت دانش مشتری و عملکرد شرکت را میانجی گری نموده است. همچنین، رهبری دانش محور بر مدیریت دانش مشتری؛ مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری؛ کیفیت نوآوری بر عملکرد شرکت و نهایتاً مدیریت دانش مشتری بر عملکرد شرکت، تاثیر معناداری داشته است؛ اما رهبری دانش محور نتوانسته بر کیفیت نوآوری تاثیرگذار باشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که مدیریت دانش مشتری، به کیفیت نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط کمک می کند. جمع آوری دانش از مشتریان ممکن است به ایجاد کیفیت نوآوری با ارائه دیدگاه های خارجی و ایده های عملی و خلاقانه تر برای توسعه محصولات یا خدمات در شرکت های کوچک و متوسط کمک کند. پژوهش حاضر شرکت های کوچک و متوسط را تشویق می کند تا با مصرف کنندگان خود نزدیک تر کار کنند؛ زیرا آنها کلید دستیابی به مزیت رقابتی هستند. مدیران و صاحبان مشاغل کوچک و متوسط از داشتن دانش در مورد مشتریان و دانش برای مشتریان سود خواهند برد. در نهایت، حل مشکلات مشتری نیز باید به طور کارآمد و مؤثر، یکی از عوامل کلیدی موفقیت شرکت های کوچک و متوسط برای به دست آوردن مزیت رقابتی باشد.