فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: دیداری سازی روند توسعه علم، میزان رشد تولیدات علمی، تعداد استنادات مدارک و همچنین مدارک پراستناد، نویسندگان برتر، مجلات پرانتشار و دسته بندی موضوعی مهم مربوط به مدارک حوزه عملکرد اجتماعی کتابخانه های عمومی در بین کشورهای پر انتشار و درنهایت تهیه نقشه همکاری و برآورد تولیدات علمی این حوزه هدف این پژوهش بود.روش: پژوهش حاضر با توجه به هدف تحقیق از نوع تحقیقات علم سنجی و کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی بود. این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی و شاخص های علم سنجی نظیر شاخص مرکزیت، تحلیل هم رخدادی واژگان و شبکه های هم نویسندگی انجام شده است. داده های گردآوری شده از مقالات نمایه شده در این پایگاه، پس از بازیابی تعداد 278 رکورد مرتبط با پژوهش، بر اساس اهداف پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت. لازم به ذکر است که برای ترسیم شبکه ها و نقشه های به کاررفته در پژوهش حاضر و همچنین تحلیل داده ها از نرم افزارهای هیست سایت، گفی، نود اکسل و وی اُاِس ویوور استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدارک پراستناد بین سال های 2005 تا 2018 در مجلات حوزه علم اطلاعات و کتابداری منتشرشده اند. کل مقاله های این حوزه توسط 640 نویسنده نگارش شده است. بیشترین همکاری مشترک در بین 23 نویسنده با حداقل 2 همکاری مشترک بود. سایر نویسندگان فقط در یک اثر همکاری داشتند. نویسندگان دارای بیشترین مرکزیت درجه ای در شبکه نویسندگی حوزه عملکرد اجتماعی کتابخانه های عمومی به ترتیب کارولین کنوشیو، براندیت دی آلنزو و رکسان دوپوی؛ هر سه از دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا هستند. بیش ترین مرکزیت بینابینی را دانشگاه ملی استرالیا داراست. بر اساس شاخص مرکزیت درجه ای یا تعداد همکاری نیز ترتیب دانشگاه ها متفاوت است و به ترتیب مرکز پژوهش ایدز آرون دایموندز با 12 همکاری، دانشگاه ملی استرالیا با 11 همکاری و مرکز سرطان آلوین جی سایتمن با 11 همکاری در رتبه های اول تا سوم قرار می گیرند. بیشترین ارتباط میان دو موضوع مربوط به موضوعات کتابخانه های عمومی و خدمات اطلاعاتی به قدرت ارتباط 5 است و پس ازآن به ترتیب بیشترین ارتباط بین موضوعات رسانه های اجتماعی و کتابخانه های عمومی با قدرت ارتباط 4، پذیرش اجتماعی با کتابخانه های عمومی با قدرت ارتباط 4 و کتابخانه های عمومی با وب 2 با قدرت ارتباط 4 است.نتیجه گیری: بیشترین همکاری مشترک در تولید آثار در حوزه عملکرد اجتماعی کتابخانه های عمومی به ترتیب بین کشور انگلستان با آمریکا، چین با آمریکا، استرالیا با آمریکا و انگلستان با اسکاتلند بوده است. بیشترین همکاری مشترک در بین دانشگاه غنا با دانشگاه علم و فنّاوری کوامه نکروماه و دانشگاه ایلینویز با دانشگاه درکسل بوده و مابقی دانشگاه ها همگی یک همکاری مشترک داشته اند. بیشترین درصد همکاری بین المللی متعلق به استرالیا است و کم ترین درصد همکاری بین المللی نیز مربوط به ایالات متحده است. با مطالعه عمیق تر موارد بیان شده می توان محدودیت ها و چالش ها ی مربوط به عملکرد اجتماعی کتابخانه های عمومی را در کشورمان بهتر متوجه شد و در جهت برطرف سازی یا ارتقای آن تلاش کرد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که پژوهشگران ایرانی نیز در این حوزه بیشتر وارد شده و با نویسندگان سایر کشورها مشارکت علمی داشته باشند، مراکز علمی و پژوهشی نویسندگان ایرانی را موردحمایت قرار داده و تشویق کنند تا با نویسندگان دیگر کشورها مخصوصاً کشورهای آسیایی همکاری کنند تا سهم بیشتری در مشارکت علمی بین کشورها به دست آورند.
تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن است.روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با روش تحلیل محتوای کیفی، نظریه داده بنیاد و ابزار مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند است. جامعه پژوهش نیز 22 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با زمینه تخصصی جامعه اطلاعاتی، جهانی شدن و ارزیابی خدمات کتابخانه ها هستند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که مطالب به حالت اشباع رسیدند و از مفاهیم جدید خالی شدند. در این مرحله نیز دو مصاحبه به عنوان اطمینان از اشباع داده ها انجام شد و پس از آن مصاحبه ها متوقف شد.یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در قالب کدگذاری محوری و کدگذاری باز در 5 بخش شرایط علی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها ارائه گردید. کدهای محوری برای شرایط علی مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل اقتصادی، تولید و سازماندهی دانش و اطلاعات، عوامل زیرساختی و غیره. کدهای محوری برای راهبردهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: هماهنگی و یکپارچه سازی، برنامه ریزی راهبردی، تجزیه و تحلیل محیط های داخلی و خارجی و غیره. کدهای محوری برای شرایط زمینه ای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل قانونی و اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل ارتباطی و تعاملی و غیره. کدهای محوری برای شرایط مداخله گر یا تعدیل کننده مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل بودجه و درآمدی، تنوع فرهنگی-اجتماعی، عوامل کلان و مدیریتی و غیره. کدهای محوری برای پیامدهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: توسعه و تبادل ارتباطات، توسعه و تقویت مدیریت دانش، تقویت جایگاه کتابخانه، بهبود زیرساخت ها، خدمات کتابخانه ای متمایز، و توسعه پایدار که هر کدام از این کدهای محوری شامل چندین زیرمجموعه (کدهای باز) می شوند. در نهایت، مدل پارادایمی پژوهش بر اساس مؤلفه های استخراج شده ارائه گردید.نتیجه گیری: عوامل متعددی به عنوان شرایط علّی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر منجر به افزایش یا کاهش کارآیی کتابخانه های دانشگاهی می شوند. امری که در صورت تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف منجر به پیامدهایی مثبت در پیشرفت و توسعه این کتابخانه ها می شود. در این راستا، انتظار می رود که کتابخانه ها با توجه به معیارهایی که برای جامعه اطلاعاتی تعیین شده است، عملکرد خود را بهبود بخشند و با توجه به ابعاد جهانی، زمینه مناسبی را برای فعالیت های پژوهشی و آموزشی استادان، دانشجویان و پژوهشگران فراهم نمایند. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت که ارائه خدمات جامع و با استفاده از فناوری های نوین و با رعایت معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی، برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاهی بسیار حائز اهمیت است.
دیدگاه متخصصان علم اطلاعات درباره تحولات آتی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
199 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: نام های زیادی برای اشاره به رشته ای که آینده های جایگزین را بررسی می کند وجود دارد: آینده پژوهی، آینده نگری، سواد آینده، آینده اندیشی، پیش بینی، آینده گرایی، آینده شناسی و بسیاری موارد دیگر. آینده پژوهی که می توان آن را علم آینده نیز نامگذاری کرد، درصدد است تا منابع، الگوها و دلایل تغییر یا ثبات یک مسئله را به منظور توسعه آینده نگری و گسترش دامنه دوراندیشی بررسی کند و انتخاب ها و احتمالات مختلف را در نظر بگیرد. همچنین، آینده پژوهی به مقوله فرض آینده های ممکن، محتمل و ترجیحی و جهان بینی های زیربنایی آن ها می پردازد. می توان آن را شاخه ای از علوم اجتماعی و به موازات حوزه تاریخ دانست. آینده پژوهی مطالعه روشمند، بین رشته ای و کل نگر پیشرفت اجتماعی، فناوری و دیگر روندهای محیطی است. این پژوهش با هدف آینده پژوهی در کتابخانه های عمومی و نقش آن در توسعه و پیشرفت آن ها با تأکید بر کتابخانه های تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی است .
روش پژوهش: از زمره روش های آینده پژوهشی، برنامه ریزی سناریو، نقشه راه، چشم انداز، مدل سازی، شبیه سازی و دلفی است. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی و توصیفی با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه به شیوه دلفی است. برای جمع آوری داده ها ابتدا از پرسشنامه استفاده شد و سپس در خصوص برخی از مسائل و تکمیل نظرها از روش مصاحبه حضوری از 11 نفر بهره گرفته شد. پرسشنامه مورد نظر در سه دوره میان جامعه آماری پژوهش توزیع شد. در خصوص تعیین روایی ابزار پژوهش با بهره گیری از نظر تعدادی از صاحب نظران در حوزه علم اطلاعات مشکلات موجود در پرسشنامه شناسایی و مرتفع شد. شیوه نمونه گیری با تکیه بر ساختار روش دلفی به انجام رسید و تحلیل داده ها انجام گرفت. پایایی ابزار پژوهش با آزمون آلفای کرونباخ در حد 810/0 تعیین شد.
یافته ها: با استفاده از نتایج به دست آمده از یافته های مصاحبه شوندگان، تعدادی از مؤلفه ها که بر توسعه کتابخانه تأثیر گذار هستند استخراج شدند. از جمله اینترنت، دیجیتال سازی، به روز بودن سیستم کتابخانه ها، استفاده از کتابداران و متخصصان، اوضاع اقتصادی، خدمات مرجع مجازی، پیایندها و دسترسی آزاد، رسانه های گروهی و شبکه های اجتماعی و فناوری تلفن همراه. خبرگان معتقد بودند که کتابداران چه در حال و چه در آینده حضورشان پررنگ و مهم است و همچنین باید از کتابداران متخصص استفاده شود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با بررسی تحولات فناوری در کتابخانه ها مشخص می شود که در کتابخانه های آینده مواد و محمل های اطلاعاتی کتابخانه در مسیر کاهش حجم و وزن پیش خواهند رفت. از برآیند نظرات مصاحبه شوندگان و همچنین روند دگرگونی در نوع منابع کتابخانه ها می توان پیش بینی کرد که منابع کاغذی در کنار منابع الکترونیکی ماندگار خواهد بود و هر یک از منابع، استفاده کنندگان خاص خود را حفظ خواهند کرد. در این دوره بیشتر منابع چاپی یا منابع دیجیتالی در کنار هم خواهند بود و کتابخانه ها به صورت ترکیبی اداره خواهند شد. برای توسعه همه جانبه در کتابخانه های عمومی ضروری است تا به تمامی مؤلفه های نامبرده توجه شود.
دانش آفرینی در صنعت بیمه: شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدل بر مبنای رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تأکید بر نقش مشتریان می باشد. روش شناسی: روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مؤلفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تئوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مؤلفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمّی حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأیید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تأثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تأثیر دارد. علاوه بر این تأثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تأیید شد. همچنین تأثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تأیید شد. نتیجه گیری: تأثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تأیید قرار گرفت.
Designing a Comprehensive Model for Developing a Smart Organizational Knowledge Map: A Hyper-Hybrid Approach Based on Meta-Ethnography(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
225 - 252
حوزههای تخصصی:
This study aimed to design a comprehensive model for intelligent organizational knowledge mapping with a hyper-hybrid approach based on meta-ethnography. In this article, various sources and theories about the knowledge map have been examined and analyzed using the meta-combined and meta-ethnography methods. Using the results of the work, a comprehensive model of knowledge map has been developed. Based on the qualitative approach in this research, the meta-hybrid method based on meta-ethnography has been used. The tool used has been articles related to mapping knowledge for smart organizations. A total of 34 pieces of research were found with the keywords related to designing and developing the knowledge map in the title field. Finally, after 4 stages of refinement, out of 34 studies, 8 were excluded and 26 studies were selected for data analysis. In this article, by examining and analyzing various patterns of knowledge map development, finally, an 11-step model was developed. The proposed model of eleven basic steps, respectively, includes: determining the knowledge objectives of these centers by developing knowledge maps and identifying users of knowledge maps, identifying definitions and terminology of knowledge centers, identifying the basic processes of these centers, and drawing and analyzing its process maps, Knowledge extraction from the activities in the processes of smart organizations according to the process map, creating a profile for the extracted knowledge, creating knowledge connections and relationships and integrating these connections into an illustrated interface, and finally validating the developed knowledge map.
بررسی تجربۀ کاربران در تعامل با پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) بر پایۀ مؤلفه های مدل لانه زنبوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نحوه تعامل کاربران (دانشجویان دکتری دانشگاه خوارزمی) با پایگاه گنج است تا عملکرد این پایگاه را با توجه به مدل لانه زنبوری تجربه کاربری مورد ارزیابی قرار دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش 210 نفر از دانشجویان دکتری دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 132 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که طراحی آن با استفاده از 7 مؤلفه مدل لانه زنبوری مورویل یعنی سودمندی، دسترس پذیری، کاربردپذیری، جست وجوپذیری، اعتبار، مطلوبیت و ارزشمندی پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس و همچنین نرم افزار ایموس برای تأیید مدل پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میان دسترس پذیری و کاربردپذیری، سودمندی و دسترس پذیری، مطلوبیت و اعتبار پایگاه گنج تأثیر مثبت زیادی وجود داشته است؛ یعنی با افزایش میزان متغیر دسترس پذیری، میزان متغیر کاربردپذیری و با افزایش میزان متغیر سودمندی، میزان متغیر دسترس پذیری و بالعکس افزایش پیدا می کند. درنتیجه در صورت عدم دسترسی به پایگاه گنج از کاربردپذیری و سودمندی این پایگاه که هدف آن نشر اطلاعات برای پژوهشگران است و همچنین سودمندی خدمات ارائه شده برای محققان توسط این پایگاه کاسته می شود. با افزایش میزان متغیر مطلوبیت، میزان متغیر اعتبار و بالعکس افزایش پیدا می کند. درنتیجه، در صورت نارضایتی دانشجویان از ویژگی های مطلوبیت (طراحی ظاهری، طراحی قابلیت های اجزای جست وجو ...)، اعتمادشان نسبت به پایگاه اطلاعاتی از دست خواهد رفت و اعتبار پایگاه گنج در ارائه خدمات بهتر کاسته می شود. از یافته های این پژوهش این گونه می توان نتیجه گرفت که متغیر «ارزشمندی» به عنوان یک متغیر قوی و نیرومند بر روی سایر متغیرهای پژوهش هم تأثیر مثبت مستقیم و هم تأثیر غیر مستقیم مثبت می گذارد. این یافته نشان می دهد اگر یک پایگاه اطلاعاتی همانند گنج برای کاربران ایجاد ارزش نکند سایر مؤلفه های مرتبط با تجربه کاربری نیز وضعیت مناسبی نخواهند داشت و عکس آن نیز صادق است. در این میان، متغیر دسترس پذیری نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است که سایر متغیرهای پایگاه اطلاعاتی گنج را تحت تأثیر قرار می دهد. در نتیجه عدم دسترسی به پایگاه اطلاعاتی گنج از کاربردپذیری آن کاسته می شود. اگر قابلیت های استفاده از پایگاه اطلاعاتی گنج دچار مشکل گردد از اعتبار و سودمندی آن نیز کاسته می شود و بنابراین کاربران اعتماد خود را نسبت به آن از دست می دهند و کار با این پایگاه برای کاربرانش رضایت بخش و سودمند نخواهد بود.
بررسی کاربردپذیری وب سایت های نشریات تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل نیلسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت ها بستری هستند که از طریق آنها نویسندگان و ناشران، منابع اطلاعاتی علمی و غیرعلمی را به خوانندگان و مشتریان ارائه می دهند. بنابراین در عصر دیجیتال و در دنیای اطلاعات الکترونیکی مکان و نقطه اتصال میان پدیدآورندگان و خوانندگان بیشتر اوقات وب سایت ها هستند. هدف پژوهش حاضر آن است تا بر اساس اصول ده گانه نیلسن وضعیت کاربردپذیری وب سایت های نشریات علمی فارسی زبان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی را که در نتایج رتبه بندی سال 1400 درجه الف را کسب نموده اند، موردبررسی و ارزیابی قرار دهد.روش شناسی: مطالعه حاضر کیفی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش ارزیابی مکاشفه ای، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی محقق ساخته ای بود که مطابق با اصول ده گانه نیلسن، تهیه شد. جهت انجام ارزیابی از چهار نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی که در این زمینه تجربه و دانش لازم را دارا بودند، استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد در مؤلفه های «تطبیق بین وب سایت و جهان واقعی» (میانگین بالاتر از 4)، «ثبات و یک دستی»(میانگین حدود 4)، «جنبه های زیباشناختی و طراحی کمینه» (میانگین بالاتر از 66/3) وضعیت این وب سایت ها مطلوب، در مؤلفه های «رؤیت پذیری وب سایت» (اعداد بین 3 تا 66/3)، «وضعیت کنترل پایگاه توسط کاربر و آزادی عمل وی» (اعداد میانگین در محدوده میان 33/2 تا 66/3)، «وضعیت شناسایی و بازیابی اطلاعات» و «قابلیت انعطاف و کارایی» (همه اعداد میانگین بالاتر از 50/2) وضعیت این وب سایت ها به نسبت مطلوب و در مؤلفه های «وضعیت جلوگیری از خطا/ اصلاح خطا» (اعداد میانگین پایین تر از 2) و «امکانات کمک و راهنمایی» (اعداد میانگین پایین تر از 33/2) وضعیت این وب سایت ها نامطلوب، است. درباره شدت مشکلات نیز یافته ها بیانگر آن است که در اغلب مؤلفه ها و در میان همه وب سایت ها، میزان شدت مشکل جزئی گزارش شده است. به عبارت دیگر، تمام اعداد در حدود 5/2 و کمتر از آن است و ازاین روی شدت مشکلات حداکثر در حد مشکلی جزئی ارزیابی شده است. در این میان شدت مشکلات در مؤلفه «قابلیت انعطاف و کارایی» در وب سایت نشریه کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان مشکل اساسی ارزیابی شده است.نتیجه گیری: میزان کاربردپذیری تمام وب سایت های موردبررسی در پژوهش حاضر بسیار نزدیک به هم و به نسبت مطلوب ارزیابی شدند؛ به طوری که یافته ها نشان داد به لحاظ رعایت مؤلفه های ده گانه نیلسن در این وب سایت ها تفاوت ها بسیار اندک و نامحسوس است و همه آنها کم و بیش در یک رتبه قرار می گیرند. به نظر می رسد بسیاری از این وب سایت ها از پلت فرمی مشترک و مشابه استفاده می کنند و به این سبب تفاوت های مشاهده شده بسیار اندک بود. پیشنهاد می شود تدابیر دقیقی برای افزودن امکانات کمک و راهنمایی در قسمت های مختلف وب سایت ها جهت جلوگیری از امکان وقوع خطا صورت پذیرد.
تحلیلی بر محتوای ارائه شده توسط کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۱۵-۲۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع کرونا و تعطیلی کتابخانه های عمومی موجب شد فعالیت های کتابخانه ها در فضای مجازی ادامه یابد و کتابداران به دنبال تولید محتوا برای کتابخانه های خود باشند. کتابخانه های وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این مدت در بستر شبکه های مجازی فعالیت داشتند و به ویژه تولید محتوا توسط کتابداران مورد حمایت و تشویق قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تولیدشده توسط کتابداران کتابخانه های عمومی ایران در شرایط دورکاری ناشی از شیوع کرونا در بستر اینستاگرام است. روش : پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی است و با استفاده از روشِ اسنادی ازطریق مراجعه به محتوای صفحات مجازی کتابداران کتابخانه های عمومی در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفته است. از میان 2700 کتابخانه عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، نمونه ای شامل 336 کتابخانه با استفاده از جدول مورگان به صورت طبقه بندی شده و با رعایت توزیع نمونه در استان های مختلف انتخاب شد. اطلاعات مربوط به پست ها، دنبال کنندگان و تگ های موضوعی استخراج و در نرم افزار اکسل وارد شد. برای این منظور، پست های موجود با توجه به تاریخ انتشار هر پست (پیش از دوران همه گیری کرونا، دوران تعطیلی کتابخانه ها در همه گیری کرونا و پس از آن) تفکیک شدند. در بخش تحلیلی، آزمون های هم بستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها: محتوای تولیدشده در چهار گروه اصلی کارگاه ها، کلاس های آموزشی، برنامه های فرهنگی و برنامه های مناسبتی دسته بندی شد. از نظر محتوای تولید شده، در بخش کارگاه های آموزشی، استان تهران با 804 پست بیشترین و استان قم با 98 پست کمترین تعداد را داراست. در بخش کلاس های آموزشی، استان تهران با 75 پست بیشترین و استان چهارمحال و بختیاری با 3 پست کمترین تعداد را به خود اختصاص می دهد. در بخش اطلاع رسانی فراخوان های فرهنگی-ادبی، استان تهران با 112 پست بیشترین و استان آذربایجان شرقی با کمترین تعداد پست را داراست. در بخش برنامه های مناسبتی، استان تهران با 121 پست بیشترین و استان های کردستان وکهگیلویه و بویراحمد با 11 پست کمترین تعداد پست را به خود اختصاص دادند. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین درجه کتابخانه و میزان محتوای تولیدشده، تعداد دنبال کنندگان و میزان تولید محتوا، درجه کتابخانه و فاصله بین انتشار پست ها و تعداد دنبال کنندگان و فاصله پست ها رابطه ای معنادار وجود دارد. اصالت/ارزش: شرایط کرونا و قرنطینه در دوره همه گیری کرونا باعث شد تا کتابخانه های عمومی فعالیت های خود را در بستر فضای مجازی ادامه دهند و اطلاع رسانی برنامه های آموزشی، فرهنگی و هنری کتابخانه ها از این طریق افزایش یابد. در پژوهش حاضر، مشخص شد که کتابخانه های کوچک تر، مطالب بیشتر و متنوع تری در بستر اینستاگرام عرضه کرده اند. به نظر می رسد که ارتباط نزدیک تری بین جوامع محلی و کتابداران کتابخانه های کوچک تر وجود دارد و مخاطبان این کتابخانه ها علاقه ای بیشتر به دنبال کردن صفحات کتابخانه های خود دارند، و این امر نیز به نوبه خود می تواند زمینه ساز تولید بیشتر مطالب و اخبار مرتبط با کتابخانه ها شود. تجربه حاصل از تولید محتوای آنلاین در شرایط همه گیری کرونا می تواند در گسترش دامنه خدمات غیرحضوری کتابخانه ها، مدیریت شرایط بحران و ایجاد انگیزه در کتابداران برای تولید محتوا به کار گرفته شود.
A Mixed Methods Approach to Social Control of Cybercultural Transgressions: An Iranian Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
1 - 30
حوزههای تخصصی:
Cyber transgressions (non-normative behaviors, attitudes and conditions) are growing, hence we employed a three-study exploratory sequential mixed method designed to make a taxonomy of Instagram cybercultural transgressions, and cyber social control means; to examine the effects of low self-control, depression, negative interpersonal relationships, computer/ Internet self-efficacy, netiquette, and normative beliefs, and also sociodemographic factors, and media use habits on cybercultural transgressions; and to explore the effectiveness of jurisdiction, non-anonymity, filtering, and forced user migration to domestic social media platforms as cyber social control means. The quantitative findings from 989 participants showed that nondepressed, older, married, middle-income, university educated, non-student users (especially women) with high self-control, more positive interpersonal relationships, moderate levels of computer/ Internet self-efficacy, normative beliefs, and with more years of Internet use experience, and less daily Internet use, who are knowledgeable about netiquette, are parents, have a job (also retired individuals and housewives), do not use VPNs, psychotropic medications, and alcoholic beverages and/ or recreational drugs, do not have previous experience of online victimization, do not associate with online transgressors, and do not feel being in minority, are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The importance of jurisdiction and non-anonymity as social control means, and the failure of filtering and forced user migration to Iranian social media platforms are discussed. These findings can be useful in devising new non-coercive policies and initiatives to socially control cybercultural transgressions.
Integration of Sustainability in Small Business Digital Marketing: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
287 - 309
حوزههای تخصصی:
This study aims to design a local model of social responsibility in digital marketing in small online retail businesses in Iran. The present research is applied in terms of purpose and a qualitative research in terms of data collection method. The statistical population in the qualitative section included 11 experts. The main tools for data collection in the field included semi-structured interviews. The grounded theory approach using MAXQDA software was adopted to analyze qualitative data and present a paradigm model. Based on the results of qualitative analysis, six categories of factors were identified including causal conditions, underlying factors, strategies, pivotal phenomena, intervening factors and consequences . Targeted marketing was identified as the main category in relation to the context. In relation to causal conditions, two main categories were identified, including moral responsibility and environmental responsibility. In relation to digital marketing as a central phenomenon of research, the indicators of giving customers the right to choose, retaining customers, providing services in accordance with customer demands, establishing appropriate relationships and relationships with customers, and creating value for customers were identified. Commercialization strategies were identified as the main category of strategies and actions. Competitiveness of companies has been identified as the most important intervening factors; and economic development and service quality improvement were identified as the main categories of outcomes.
واکاوی نقش عوامل اثرگذار بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تئوری های خدمات در حال بازخوانی و ارائه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با ۸ گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتاً اثربخشی هم آفرینی ارزش با ۶، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است.یافته ها: عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتاً مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تأثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نتیجه گیری: بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتاً فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.
مدل سازی تأثیر فرهنگ بر ایفای نقش کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
225 - 258
حوزههای تخصصی:
روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی؛ و به لحاظ ماهیت داده ها نیز یک تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی است که با رویکرد نظام مند نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد. در بخش کیفی، ابتدا با انجام 33 مصاحبه و 2 گروه کانونی، عوامل مؤثر شناسایی شدند. تأیید روایی این عوامل با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی آن ها از طریق آزمون ضریب کاپای فلیس به تأیید رسید. در بخش کمی، پایایی ابزار با استفاده از پرسشنامه ای متشکل از 16 گویه و با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 91/0 تأیید شد. در نهایت، عوامل با روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند.یافته ها: سه سازه فرهنگی شامل گفتمان محلی، عرصه مفاهمه و اشاعه فرهنگی، در ایفای نقش کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی اثرگذارند. در این بین، عرصه مفاهمه مهمترین عامل محسوب می شود و اشاعه فرهنگی نیز کمترین تأثیر را در این زمینه دارد. تمامی عوامل دارای روایی محتوایی بیشتر از 33/0 و ضریب کاپای بالاتر از 7/0 بودند، پس همه آن ها از روایی و پایایی لازم برخوردار هستند. در نهایت، مدل مفهومی پژوهش نیز در شش بخش طراحی و ترسیم شد.نتیجه گیری: نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس از جمله نظریات جامعه شناسی است که با توجه به موازین موجود در آن، به اهداف و رسالت کتابخانه های عمومی نزدیک است. کتابخانه های عمومی برای ایفای نقش خود به مثابه مرکزی اجتماعی، لازم است تا گفتمان بومی جامعه را ترویج دهند، عرصه ای امن برای بحث و مفاهمه آزادانه اقشار مختلف اجتماع باشند و از رخدادهای فرهنگی بومی مطلع باشند. همچنین به عنوان مرکزی گفتگو محور از سوی جامعه شناخته شود و به اشاعه فرهنگی در جوامع محلی بپردازند.
ارائه چارچوب پیشنهادی الزامات فنی حمایت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (با تکنیک دلفی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات فنی حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و سپس ارزیابی آنها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است به این دلیل که شناسایی الزامات فنی می تواند به بهبود حفاظت از حقوق پدیدآورندگان در سامانه ها کمک کند. برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی استفاده شده و روش تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و فن دلفی فازی به کار رفته است. جامعه پژوهش شامل سامانه های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و تعداد 21 نفر (10 نفر در مصاحبه و 11 نفر در پنل دلفی) از متخصصان حوزه کتابخانه های دیجیتال، فناوری اطلاعات و سامانه های اطلاعاتی برای شرکت در مصاحبه و پنل دلفی هستند. سامانه های موردمطالعه عبارتند از: سامانه منابع دیجیتال، شبکه کتابخانه های کشور، شبکه مراکز اسناد کشور، بانک نشریات ایران، فهرستگان نسخ خطی، سنا (سامانه نشریات ایران)، سامانه نشریات علمی ایران. برای تحلیل داده ها از کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم در قالب کدگذاری باز برای تحلیل اسنادی و تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون به صورت دستی و با استفاده از نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای انجام شد. همچنین برای تحلیل شاخص ها در روش دلفی فازی، از پیمایش توصیفی استفاده شد و محاسبات با استفاده از اکسل صورت گرفت. برای نمایش و ترسیم بهتر شاخص ها، نرم افزار Tableau نسخه 2018 به کار رفته است. یافته ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بیانگر شناسایی 70 شاخص الزامات فنی پیشگیرانه است. این شاخص ها در اختیار 11 خبره قرار گرفت و پس از دو دور انجام پنل دلفی فازی، توافق بر روی 69 شاخص که شامل 12 مولفه بودند، صورت گرفت. در نهایت شاخص "استفاده از آدوب ریدر و سایر ابزارها" از سیاهه وارسی حذف شد. استفاده از رویکرد مثلث سازی روش شناختی تاییدی بر اعتبار پژوهش است. یافته ها نشان می دهد، در سامانه های موردبررسی، اغلب شاخص های فنی مربوط به الزامات فنی پیشگیرانه استفاده نمی شود. امنیت شبکه؛ استانداردها و چارچوب ها؛ احراز هویت؛ ابزارهای خوانش دیجیتال؛ حفاظت دیجیتال؛ سیستم های پرداخت؛ فراداده حقوقی؛ کنترل دسترسی؛ کنترل کپی؛ مجوز؛ مخزن دیجیتال و نقل و انتقال، 12 مولفه الزامات فنی پیشگیرانه را شکل داده اند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که سامانه های دیجیتالی و کتابشناختی از نظر بهره گیری از الزامات فنی پیشگیرانه برای رعایت کپی رایت نیز در سطح ضعیفی قرار دارند. نتایج این پژوهش استفاده از الزامات فنی از جمله: ریزدانگی، تدوین سیاست کپی رایت و استفاده از فراداده حقوقی، توسعه و روزآمدنگه داشتن سامانه ها و ارتباط و تعامل با شرکت پشتیبان نرم افزار، استاندارد متس و بهره گیری از مخزن دیجیتالی را در سامانه-های مورد مطالعه به منظور حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار پیشنهاد می دهد.
میزان تعلق خاطر کاربران فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها با راه اندازی فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) سعی دارند، ضمن استفاده از فناوری های به روز، دسترسی کاربران به منابع ذخیره شده را تسهیل کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی میزان تعلق خاطر کاربران فهرست پیوسته کتابخانه ای (کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای انجام شده است.روش شناسی: پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی و در نمونه ای آماری شامل 331 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گردید. به منظور جمع آوری داده از سه پرسشنامه ارزیابی تعلق خاطر کاربر، جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد که روایی آن ها با نظر متخصصان و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سطح تعلق خاطر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد به فهرست پیوسته (اوپک) کتابخانه مرکزی این دانشگاه در سطح قابل قبولی قرار ندارد. همچنین تحلیل دقیق تر داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری نیز نشان داد که جذب شناختی فهرست پیوسته در تعلق خاطر کاربر، تأثیر معناداری دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش نشان داد که خودکارآمدی رایانه ای کاربران این دانشگاه در میزان تعلق خاطر آن ها تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: در راستای افزایش تعلق کاربران به فهرست های پیوسته، ضمن رعایت معیارهای مربوط به محیط رابط کاربر باید به علایق کاربران، میزان توجه کاربران، و سابقه قبلی استفاده آنان از فهرست نیز توجه نمود. همچنین محتوای فهرست ها نباید تنها مشتمل بر اطلاعات کتابشناختی باشد، بلکه باید از سایر قالب های الکترونیکی (صوت، فیلم، تصویر و ...) برای غنی تر کردن اطلاعات کتابشناختی استفاده شود. افزایش تعلق خاطر کاربران، زمینه ساز درک بهتر کاربران، بهبود نگرش ها، یادگیری عمیق تر و تغییر رفتار کاربران می شود و به تبعیت از آن کاربر به استفاده مستمر از فهرست کتابخانه سوق داده می شود.
تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد خلاقیت و نوآوری در کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه کتابداران دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
155 - 199
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر، ﺑﺮرﺳی ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﺧﻼﻗیﺖ و ﻧﻮآوری در کتابخانه های دانشگاهی از دیﺪﮔﺎه کﺘﺎﺑﺪاران داﻧﺸﮕاه تبریز هست. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه مرکزی و کتابخانه های وابسته به دانشگاه تبریز هستند که نمونه موردپژوهش، از بین این افراد، به روش هدفمند از نوع گلوله برفی به دست آمده و شامل 14 کتابدار است. ابزار گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شیوه کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شد ه است. بر اساس یافته ها، عوامل کلیدی مؤثر در ایجاد خلاقیت و نوآوری در کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه کتابداران دانشگاه تبریز به سه دسته عوامل فردی، عوامل سازمانی و ویژگی های ایده تقسیم می شود. عوامل فردی شامل مواردی از قبیل داشتن روحیه نوآوری و خلاقیت، داشتن انگیزه ارائه ایده خلاق، داشتن تحصیلات مرتبط با شغل توسط کارکنان و مدیران، داشتن روحیه ریسک پذیری است. عوامل سازمانی دربرگیرنده دو عامل پشتیبانی از ایده های کتابداران و تخصیص بودجه است. همچنین عامل ویژگی های ایده شامل عواملی چون مقرون به صرفه بودن، هماهنگی با اهداف کتابخانه، قابلیت دیده شدن توسط سایر افراد و سازمان ها، قابلیت اجرایی ایده در محیط کتابخانه است. از نتایج این پژوهش، چنین برمی آید که استقبال مدیران کتابخانه ها از ایده های کتابداران، باعث ایجاد انگیزه در کتابداران خلاق می گردد، لذا پیشنهاد می شود جهت پویایی هرچه بیشتر کتابخانه ها، مدیران کتابخانه از ایده های خلاقانه کارکنانشان استقبال نموده و سعی در اجرایی کردن آن ها نمایند. همچنین ازآنجاکه عملی کردن ایده ها نیازمند حمایت مالی سازمان مادر است، لذا لازم است مدیران کتابخانه جهت تخصیص بودجه کافی به کتابخانه ها در راستای اجرایی نمودن ایده ها با رایزنی با مدیران مافوق و توجیه نمودن آنان بتوانند بودجه کافی برای کتابخانه دریافت کنند تا بتوانند با عملی ساختن ایده های خلاقانه، بهره وری از کتابخانه را بالا ببرند.
ارائه الگوی هستی شناسی حاکمیت فضای سایبر: طرح یک تعریف جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سایبر جامعه ای است که در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است. این فضا دارای مرزهای سرزمینی نیست و در ظاهر توسط قدرت واحدی اداره نمی شود. توانایی شبکه های رایانه ای برای فراتر رفتن از مفهوم مدرن زمان و مکان، عواقب قابل توجهی برای حکومت داری بر اساس روابط دولت-ملت دارد. به دلیل کمبود فزاینده کنترل ارتباطات در فضای سایبر، روش های سنتی حکومت کردن در حال سست شدن هستند. از این رو، مسائلی مانند الگوی حکمرانی فضای سایبر و اعمال حاکمیت، مرزبانی سایبری، نظارت، کنترل، حفظ حریم خصوصی، معماری ساختار جامعه مجازی متناسب با جامعه بومی مطرح می گردد. همچنین با توجه به نیاز روزافزون انسان ها به فضای مجازی، حاکمیت فضای سایبر به بخش مهمی از حاکمیت فضای واقعی ملی تبدیل گردیده است. بنابراین، وجود حاکمیت در فضای سایبری امری ضروری و حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه تعریفی جامع و کامل از حاکمیت فضای سایبر با استفاده از ابزار هستی شناسی است.
در این پژوهش که یک پژوهش کیفی است، با توجه به تعاریف و دیدگاه های مختلف در حیطه حاکمیت فضای سایبر، ضمن بررسی مبانی نظری حاکمیت فضای سایبر از طریق منابع و اسناد به روز و معتبر (سال های 2004-2022) و تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفه ها و مضامین حائز اهمیت در حوزه حاکمیت فضای سایبر شناسایی گردید. بر اساس مضامین به دست آمده، هستی شناسی حاکمیت فضای سایبری استخراج شد. سرانجام، با سازماندهی موجودیت های مرتبط با حاکمیت فضای سایبر از طریق استخراج هستی شناسی آن، تعریفی جامع تر از حاکمیت فضای سایبر ارائه گردید.
با توجه به یافته ها، 17 مؤلفه مرتبط با حاکمیت فضای سایبر معرفی شده است که موجودیت های الگوی اصلی هستی شناسی حاکمیت فضای سایبر را تشکیل می دهند. بر اساس یافته ها، 17 مؤلفه عبارت اند از: نوع حاکمیت، اصول اساسی حاکمیت، حاکمیت حقوقی، رویکردهای حاکمیت سایبری، اصول هدایت گر، ذی نفعان حاکمیت سایبری، رویکرد چندذی نفعی حاکمیت سایبری، حاکمیت
پلتفرم های دیجیتال، تنظیم گری فضای مجازی، دارایی های سایبری، حاکمیت اینترنت، حاکمیت شبکه های توزیع شده و غیرمتمرکز، اقتصاد دیجیتال، حوزه های موضوعی، تحول دیجیتال، دانش و استعداد دیجیتال، و عدالت سایبری.
هستی شناسی استخراج شده در این پژوهش، کلاس ها و روابط آن ها را در حوزه مبانی حاکمیت فضای سایبر نشان می دهد. با وجود یافته های این پژوهش و ارائه هستی شناسی مبتنی بر اسناد و شواهد متقن، فهم دقیق قلمرو حاکمیت فضای سایبر امکان پذیر شده است. هستی شناسی استخراج شده به سازماندهی ساختاری دانش حاکمیت فضای سایبر کمک کرده و همزمان قالب مناسبی را در جهت چگونگی استفاده از دانش فوق قابل درک می کند.
فعالیت های کتابخانه های عمومی در توسعه اقتصادی جامعه: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پرداختن به موضوع اقتصاد، کارآفرینی، کسب وکارهای کوچک و فراهم آوری اطلاعات تجاری برای شرکت های خصوصی و دولتی ازسوی کتابخانه های عمومی در دنیا سابقه ای طولانی دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع خدمات، برنامه ها و فعالیت های اقتصادی و تجاری کتابخانه های عمومی در متون این حوزه انجام شده است. روش: روش این پژوهش مرور نظام مند متون است و از چهارچوب مطالعه نظام مند کیچن هام و چارترز برای انجام آن استفاده شد. با مشخص شدن پایگاه های اطلاعاتی و عبارات پرس وجو، جست وجوها انجام شد و در نهایت با پالایش منابع و همچنین اعمال معیارهای ورود و خروج به پژوهش، 37 منبع به زبان انگلیسی و 6 منبع به زبان فارسی وارد مرور نظام مند شدند. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بود. اطلاعات به دست آمده با تلخیص مطالب در قالب جدول ارائه شده است. یافته ها: فعالیت های کتابخانه های عمومی در راستای توسعه اقتصادی جامعه در چهار مؤلفه اطلاع رسانی، آموزشی، اجتماعی، و توسعه فضا و تجهیزات دسته بندی شد. مؤلفه اطلاع رسانی دارای دو بُعد منابع و پایگاه های اطلاعاتی و خدمات مرجع است. بُعد منابع و پایگاه های اطلاعاتی به نیازسنجی منابع، ارائه خدمات اطلاع رسانی اقتصادی، توسعه مجموعه اقتصادی، گردآوری منابع شغلی، رزومه نویسی و مصاحبه شغلی، بازاریابی مجموعه اقتصادی، ایجاد بانک های اطلاعاتی مشاغل، تأمین دسترسی به پایگاه های قوانین تجاری، و ایجاد و تکمیل وب سایت اقتصادی اشاره دارد. در بُعد خدمات مرجع، خدماتی همچون خدمات مرجع عمومی و مشاوره مرجع، خدمات مرجع تجاری و تحقیقاتی، تحویل سند، پاسخ به سؤالات تجاری از راه دور، ارائه راهنماهای موضوعی و کمک به جست وجو ارائه می شود. مؤلفه آموزشی شامل توسعه سواد مالی و کارآفرینی، مهارت های ویژه مشاغل و کسب وکارها، توسعه سواد دیجیتال و فناوری، توسعه مهارت های دانش آموزان و بزرگ سالان کم سواد، آموزش سواد اطلاعاتی تجاری، کمک به شغل یابی، مشاوره های اقتصادی و تجاری، و آموزش مربی است. مؤلفه اجتماعی به توسعه اجتماعی-اقتصادی جامعه، ایجاد مشارکت های اجتماعی، شبکه سازی، برگزاری رویدادهای تجاری، همکاری سازمانی و جلسات ملاقات با مشاوران می پردازد. در نهایت، مؤلفه توسعه فضا و تجهیزات هم شامل ایجاد ساختکده ها و فضاهای نوآوری، تمهید فضاهای فیزیکی، ایجاد فضاهای مرجع، کتابخانه های تجاری مستقل، و توسعه تجهیزات است. اصالت/ارزش: این پژوهش مروری جامع و نظام مند بر انواع خدمات، برنامه ها و فعالیت هایی است که کتابخانه های عمومی برای حمایت از توسعه اقتصادی جامعه ارائه می کنند. یافته ها نشان می دهد که کتابخانه های عمومی در حال ایجاد کارکرد جدیدی با عنوان کارکرد اقتصادی برای خود هستند که نقشی چندوجهی دارد و جنبه های مختلفی از جمله اطلاع رسانی، آموزش، مسائل اجتماعی و توسعه فضا و تجهیزات را پوشش می دهد. کتابخانه های عمومی در پاسخ به مشکلات اقتصادی جامعه برنامه ها و خدمات متنوعی را برای کسب وکارها، صاحبان مشاغل، کارآفرینان و حتی کاربران عادی طراحی و ارائه می کنند. این مطالعه به دانش موجود در مورد تأثیر اقتصادی کتابخانه های عمومی کمک می کند و جهت گیری هایی را برای اقدام کتابخانه های عمومی در آینده پیشنهاد می کند.
تبیین اثربخشی طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی بر دو مؤلفه انگیزه خواندن و نرخ مطالعه سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف تأثیر اجرای طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی بر انگیزه های خواندن و بهبود نرخ مطالعه سوادآموزان است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه سوادآموزانی است که از سال 1395 تا 1400 در سطح استان کرمان از آموزش های نهضت سوادآموزی برخوردار شده و تحت پوشش طرح مطالعه با خانواده و طرح حلقه های کتاب خوانی قرارگرفته اند. حجم نمونه آماری پژوهش براساس فرمول کوکران 342 نفر تعیین شد و برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. برای گردآوری داده های پژوهش نیز از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزار پژوهش به شیوه محتوایی به تأیید رسید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نرخ مطالعه سوادآموزان مورد بررسی برحسب برخورداری از طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی تفاوتی معنادار وجود دارد و نرخ مطالعه افرادی که تحت پوشش طرح خواندن با خانواده بوده اند در زمینه های مطالعه غیردرسی، مطالعه فضای مجازی و مطالعه کتاب های دینی و ادعیه بیشتر بوده است. بنابراین، می توان گفت که آموزش ها و برنامه هایی که برای تحکیم سواد تعریف می شوند اگر درست تهیه شوند و براساس اصول تعلیم وتربیت استوار باشند، در افزایش انگیزه خواندن و بهبود نرخ مطالعه کمک زیادی خواهند کرد. اصالت/ارزش: یافته های پژوهش در پی بازتعریف نقش اجرای طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی در انگیزه خواندن و نرخ مطالعه سوادآموزان است. ازآنجاکه اجرای این گونه طرح ها و طرح های مشابه منجر به تداوم سوادآموزی و حفظ و تقویت سواد در نوسوادان شده و به توانا ساختن آن ها برای استفاده از این مهارت ها در زندگی و استفاده از دنیای گسترده علم و دانش و در نهایت کسب خوشبختی برای خود و جامعه می شود، سازمان نهضت سوادآموزی می تواند این گونه طرح ها را با در نظر گرفتن نتایج همه تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته است برای همه فراگیران در کل دوره ها اجرا کند تا مانع از رجعت به بی سوادی یا بی سوادی عملکردی شود.
روش های یادگیری خودکار هستی نگاشت ها در حوزۀ مفاهیم قرآنی: مطالعۀ مروری دامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه فناوری های معنایی رویکرد جدیدی را در پردازش و بازنمون معارف قرآنی با هدف ارائه اطلاعات معنادار ارائه می دهند. هستی نگاشت ها به عنوان یکی از فناوری های معنایی، ابزاری جهت بیان رسمی مفاهیم و روابط موجود در حوزه خاصی بوده که توسعه و کاربرد آن جهت استخراج معارف و علوم قرآنی مورد توجه قرار گرفته است. یادگیری هستی نگاشت ها و روش های آن به صورت خودکار جهت استخراج مفاهیم از مباحث مهم در حوزه وب معنایی و فناوری های آن است. به تازگی توسعه و کاربرد یادگیری هستی نگاشت ها جهت استخراج مفاهیم قرآنی مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی جامع یادگیری خودکار هستی نگاشت ها در حوزه استخراج مفاهیم قرآنی به منظور شفاف سازی وضعیت فعلی و آینده است. معیارهای مورد بررسی مجموعه داده ها، روش های یادگیری، روش های ارزیابی، نتایج و پیشنهاد های آتی پژوهش ها در حوزه یادگیری خودکار هستی نگاشت های قرآنی بود.
روش شناسی: روش بررسی پژوهش حاضر، مرور دامنه ای بر اساس دستورالعمل های پریزما و بر اساس رویه استفاده شده توسط آرکسی و امالی (2005) است. این فرآیند پروتکلی را به منظور تطبیق نتایج پژوهش موجود با سؤالات و معیارهای تحقیق توصیف می کند. پنج مرحله پیشنهادی آرکسی و امالی عبارت اند از: 1. شناسایی و طراحی سؤال(ها) پژوهش، 2. انجام استراتژی های جستجو برای استخراج مطالعات مرتبط از طریق انتخاب واژه های کلیدی مناسب و عملگرهای بولی، 3. انتخاب نهایی پژوهش های مرتبط با تعیین معیارهای ورود و خروج، 4. خلاصه سازی و گزارش یافته ها و درنهایت، 5. گزارش و بحث پیرامون نتایج حاصل. جستجوی منابع در هفت پایگاه داده علمی مشتمل برEmerald, Science Direct, IEEE Xplore Digital Library, Google Scholar, Web of Science, Scopus انجام شد. فرایند جستجو در فروردین 1402 صورت گرفت. تعداد 811 مقاله، بدون توجه به محدوده زمانی، مورد ارزیابی و انتخاب قرار گرفت. به منظور سازماندهی مقالات بازیابی شده، از نرم افزار مدیریت منابع اطلاعاتی اندنوت استفاده شد و پس از تطبیق عناوین در پایگاه های اطلاعاتی مختلف، تعداد 317 مقاله تکراری حذف گردید. پس از بررسی چکیده ها، معیارهای ورود و خروج و کیفیت مقالات اعمال گردید. همچنین به منظور جلوگیری از سوگیری در انتخاب مقالات، طی بررسی تصادفی مجددی، توسط دو پژوهشگر مستقل در حوزه یادگیری خودکار هستی نگاشت نیز ارزیابی صورت گرفت و درنهایت تعداد 25 اثر به عنوان ملاک مرور انتخاب گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد اغلب پژوهش ها در حوزه مجموعه داده های قرآنی به زبان های انگلیسی و عربی بودند و بخش عمده آن ها نیز از ترجمه انگلیسی قرآن الهلالی و خان استفاده کرده اند. استفاده از مجموعه داده های بسیار محدود، مهم ترین محدودیت پژوهش های انجام شده بود. بخش عمده پژوهش ها از روش های نرمال سازی، خوشه بندی و دسته بندی متن، خلاصه سازی متن، استخراج اطلاعات، تشابه و یافتن موجودیت های نامدار استفاده کرده اند. البته در برخی پژوهش ها، روش های هوش مصنوعی نظیر شبکه عصبی نیز به کار گرفته شده است. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که الگوریتم های داده کاوی مبتنی بر روش های آمار و احتمال برای یادگیری و ساخت هستی نگاشت های خودکار در میان محققان با محبوبیت روبرو شده است. همچنین از روش های محاسبه دقت، فراخوانی و معیار F برای ارزیابی نتایج کاربرد الگوریتم های یادگیری خودکار در هستی نگاشت های قرآنی استفاده کرده اند. پژوهش هایی که از روش های هوش مصنوعی بهره برداری کرده اند، با تحلیل معنایی، استنتاج، مدل سازی و تأیید اعتبار داده های استنتاج شده به نتایجی مانند تشخیص صوت برای آموزش قرائت قرآن، تشخیص آرایه های ادبی و ایجاد ارتباط های موضوعی در مفاهیم قرآنی و همچنین ایجاد ارتباط بین این مفاهیم با مفاهیم سایر ادیان نائل شده اند. ارزیابی روش های ارائه شده برای یادگیری خودکار هستی نگاشت های قرآنی نشان می دهد استفاده توأمان از روش های داده کاوی و هوش مصنوعی نتایج بهتری را به همراه دارد. بخش عمده نتایج این حوزه در دو دسته کلی قرار دارد. دسته اول مبتنی بر به کارگیری روش های داده کاوی، متن کاوی و یادگیری ماشین جهت استخراج خودکار مفاهیم و ابعاد سه گانه (فعل، فاعل، مفعول) به همراه روابط معنایی از متن قرآن بود. دسته دیگر به مقایسه عملکرد روش ها و الگوریتم های مبتنی بر آمار و مشابهت یابی نظیر TF، TF-IDF، AVE-TF، Ridf، TIM، N-gram، FREyA، Pos Taggin، Levenshtein، Log Likelihod، هِرسِت، و جز این ها در استخراج مفاهیم خودکار جهت ساخت هستی نگاشت قرآنی پرداخته اند. یافته های حاصل از بررسی کارهای آینده نشان از علاقه محققان به الگوریتم های هوش مصنوعی و استفاده در یادگیری هستی نگاشت و توسعه خودکار و نیمه خودکار هستی نگاشت های قرآنی دارد. فقدان مجموعه داده های صحیح، دلیل عجز سامانه های هوش مصنوعی پیشرفته دنیا مانند جی پی تی 4 است که در آینده باید به این مهم پرداخته شود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به جهت دهی پژوهش های آتی درباره بهترین روش ها در توسعه خودکار هستی نگاشت های قرآنی کمک کند. این مسئله می تواند با طراحی هستی نگاشت جامع قرآنی که تمام موضوعات و مفاهیم را با توجه به بافت قرآن، پوشش دهد، مدنظر قرار گرفته و با ایجاد هستی نگاشتی جامع از مفاهیم قرآن، کاربران را به سمت بازیابی دانش قرآنی رهنمون سازد. همچنین بهره برداری بیشتر از روش های هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی نظیر جی.پی.تی. به عنوان مدل یادگیری ماشینی برای تولید متن به زبان طبیعی با استفاده از شبکه عصبی عمیق، در توسعه خودکار هستی نگاشت های قرآنی ضروری به نظر می رسد. با توجه به اینکه یادگیری ماشین مستلزم وجود داده های کلان در حوزه قرآن است، ساخت مجموعه داده های استاندارد ازجمله کارهای آتی محققان است.
امکان سنجی ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک ایران انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه پژوهش شامل مدیران (13 مدیر از 13 کتابخانه مرکزی) و کتابداران مرجع (42 کتابدار مرجع از 13 کتابخانه مرکزی)، کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور (13 کتابخانه) بود. ابزار گردآوری داده ها نیز دو پرسشنامه محقق ساخته برای مدیران و کتابداران بود. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی، پرسشنامه آماده شده در اختیار 9 نفر از اساتید و متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت. همچنین برای روایی پرسشنامه از شاخص کا.ام.اُ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه مدیران 93/0 و برای پرسشنامه کتابداران 90/0 به دست آمد، درنتیجه هر دو پرسشنامه از روایی مناسب برخوردار بود. برای اندازه گیری پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیران 76/0 و برای پرسشنامه کتابداران 79/0 برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار آماری اس پی اس اس استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین کلی به دست آمده برای میزان آشنایی کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور با مهارت های موردنیاز برای ارائه خدمات مرجع دیجیتالی 53/3 بود که این مقدار از حد متوسط کمی بیشتر است. همچنین این کتابخانه ها برخی از تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری لازم جهت ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی را در اختیار ندارند. میزان پوشش منابع اطلاعاتی الکترونیکی نیز در شرایط مطلوبی قرار داشت. همچنین بررسی های انجام شده نشان داد کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور ازلحاظ بودجه مشکلاتی در حد متوسط دارند.
نتیجه: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد توانایی های کنونی کتابخانه های موردمطالعه برای ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در حد متوسط است.