درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی آموزش و پرورش

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
۱۰۰۱.

طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی جامعه شناسی برنامه درسی جامعه شناسی آینده پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۹
هدف: طرحی برنامه درسی و اعتباریابی آن نقش مهمی در بهبود برنامه درسی دارد و استفاده از رویکرد آینده پژوهی می تواند در این زمینه کمک زیادی کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی انجام شد.   روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، اکتشافی بود. جامعه پژوهش خبرگان و صاحب نظران علوم تربیتی، برنامه درسی و جامعه شناسی و سرگروه های آموزشی و معلمان درس جامعه شناسی بودند که در بخش طراحی 20 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش اعتباریابی 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش طراحی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش اعتباریابی پرسشنامه ساخته شده بر اساس مصاحبه بود. همچنین، برای تحلیل داده ها در بخش طراحی از روش تحلیل مضمون و در بخش اعتباریابی از روش نسبت روایی محتوایی استفاده شد.   یافته ها: یافته های تحلیل مضمون پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق دارای نه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت طبیعی و بخشی از زندگی نیازمند تفکر منطقی، از نظر فعالیت های یادگیری دارای سه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت روزمره زندگی نیازمند مشارکت، از نظر نقش معلم دارای سه مولفه و یک بعد شامل کاوشگری معلم و ترغیب دانش آموزان به کاوشگری، از نظر منابع و مواد آموزشی دارای سه مولفه و سه بعد شامل تأمین منابع و امکانات لازم برای آینده پژوهی، تأمین منابع و امکانات لازم برای تفکر پژوهشی و توجه به منابع و مواد یادگیری متنوع، از نظر گروه بندی دارای چهار مولفه و دو بعد شامل گروه بندی برای آینده پژوهشی و همیاری و مشارکت فعال، از نظر مکان و محیط یادگیری دارای دو مولفه و یک بعد شامل مکان آموزشی آرامش بخش برای ترغیب دانش آموزان به یادگیری، از نظر زمان دارای دو مولفه و یک بعد شامل قراردادن زمان کافی برای برنامه درسی جامعه شناسی و از نظر سنجش و ارزیابی دارای دو مولفه و یک بعد شامل توجه عمیق به شرکت مستمر در آینده پژوهی و حل مسئله بود. همچنین، یافته های نسبت روایی محتوایی پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی دارای اعتبار مناسب و برابر یا بالاتر از 80/0 بود.   نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی می توان از طریق ابعاد و مولفه های شناسایی شده در زمینه های منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی بهره برد.
۱۰۰۲.

بررسی برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تربیت معلم آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: داشتن برنامه درسی مناسب در تربیت معلم جهت انجام آموزش های حرفه ای به کودکان نقش مهمی در بهبود کیفیت آموزش به این گروه دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن انجام شد.   روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش همه اسناد و متون تخصصی و معتبر موجود برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن بودند که همه آنها در صورت مرتبط بودن با روش نمونه گیری تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، یادداشت برداری از اسناد و متون تخصصی و معتبر برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده های این پژوهش با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند.   یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن از نظر واحدهای درسی، آموزش های عملی و طول مدت دارای ویژگی های خاصی بودند که با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی داشتند.   نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش در زمینه واحدهای درسی، آموزش های عملی و طول مدت برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن، برنامه ریزی جهت بهبود برنامه درسی تربیت معلم در ایران جهت آموزش های حرفه ای لازم و ضروری می باشد.
۱۰۰۳.

ارائه الگوی کیفی فرآیند مدیریت استعدادهای ورزشی در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعدادیابی استعدادهای ورزشی نظام آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: هدف مطالعه ارائه الگوی کیفی فرآیند مدیریت استعدادهای ورزشی در نظام آموزش و پرورش بود.   روش شناسی: در این تحقیق کیفی جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه استعدادیابی ورزشی در نظام آموزش و پرورش بودند که بر اساس تجربه، تسلط نظری، دسترسی و تمایل به صورت هدفمند در این مطالعه تعداد 20 نفر انتخاب شد. اطلاعات تحقیق به صورت مطالعه اسنادی، اینترنتی، مصاحبه عمیق کیفی از جامعه تحقیق تا حد اشباع نظری بدست آمد که از مدل پارادیمی اشتراوس و کوربین (۱۹۹۸) انجام شده که کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها، با سه رویکرد کد گذاری باز، کد گذاری محوری و کد گذاری انتخابی تحلیل شدند.   یافته ها: نتایج نشان داد مقوله ها در قالب 35 مقوله و 164 کد مفهومی مشخص شد و در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی به صورت موجبات علّی (12 مقوله و 56 مفهوم)، مقوله اصلی و محوری (2 مقوله و 7 مفهوم)، راهبردها (4 مقوله و 28 مفهوم)، شرایط زمینه ای (9 مقوله و 36 مفهوم)، شرایط مداخله گر یا میانجی (5 مقوله و 19 مفهوم)، و پیامدها (3 مقوله و 18 مفهوم) جای گرفتند.   نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که ایجاد زیرساخت های مناسب، تدوین سیاست های حمایتی، بهره گیری از تجهیزات پیشرفته، تقویت مدیریت و نظارت و توجه به شرایط محیطی (داخلی و خارجی)، گام های اساسی برای تحقق فرآیند مدیریت استعدادهای ورزشی در نظام آموزش وپرورش هستند. اجرای این مدل می تواند به شناسایی، پرورش و شکوفایی استعدادهای ورزشی دانش آموزان کمک کرده و در بلندمدت، موفقیت ورزشی و اجتماعی بیشتری برای کشور به همراه داشته باشد.
۱۰۰۴.

ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارائه الگو بهزیستی بهزیستی سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.   روش شناسی: پژوهش حاضر به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد، محیط پژوهش شامل منابع دست اول، بانک های اطلاعاتی علمی معتبر در حوزه مطالعات بهزیستی و مقالات خارجی در فاصله زمانی سال های (2024 تا 2000) و مقالات داخلی در فاصله زمانی سال های (1403- 1398) نمایه شده است. ابزار مصاحبه، اعضای هیئت علمی و روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده در این قسمت مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. پس از دسته بندی 128 سؤال اولیه، روایی محتوایی آن ها با دو روش کیفی (نظر 10 نفر از متخصصان) و کمی (بررسی میزان توافق هر سؤال با استفاده از ضریب روایی – محتوایی CVR) انجام شد. بعضی سؤالات که روایی آن ها پایین بود حذف شد با استفاده از ضریب هولستی، پایایی پرسشنامه 90% برآورده شد.   یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی نشان داد، متغیرهای توازن سازمانی با 4 مؤلفه بهزیستی، ارتباطات با دو مؤلفه، بهزیستی افراد با دو مؤلفه، بهزیستی رهبری با سه مؤلفه، بهزیستی ساختار سازمانی با چهار مؤلفه، بهزیستی محیطی با دو مؤلفه، پویایی سازمانی با پنج مؤلفه، خود مراقبتی با دو مؤلفه، برند سازمانی با چهار مؤلفه، معناگرایی با سه مؤلفه، عوامل تشکیل دهنده بهزیستی سازمانی هستند.   نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نقش بهزیستی در پیشبرد اهداف آموزشی دانشگاه ها و هدایت افراد توانمند به بازار کار و جامعه و اهمیت کیفیت زندگی انسان ها در عصر نوین ملاک های پیشنهادشده در مدل پیشنهادی می تواند یکی از راه های بهبود وضعیت دانشگاه های ما باشد.
۱۰۰۵.

بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهدیدهای نوین آموزشی آموزش و پرورش روش های نوین تدریس ساختار تشکیلات نظام آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی می باشد.   روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته یعنی کیفی و کمّی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش خبرگان آموزش وپرورش و آموزش عالی استان آذربایجان غربی بودند که 15 نفر آنان بر اساس اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه پژوهش همه کارکنان آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی بودند که 384 نفر آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند.   یافته ها: الگوی مطلوب جهت استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی بر اساس یافته های حاصل شده دارای مولفه های تشویق (مادی و معنوی) معلمان، تغییر در باورهای فرهنگی جامعه، هماهنگ کردن محتوی کتب درسی با نیاز دانش آموزان، توجه به روش های نوین تدریس، بهبود ساختار تشکیلاتی نظام آموزشی، توجه به نیروی انسانی متخصص و کار آزموده، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، تقویت زیرساخت تکنولوزی و مجازی و اینترنت میباشد. بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته، با افراد خبره می توان نتیجه گرفت که  عدم استفاده از تئوری های علمی آموزش و یادگیری و عدم آگاهی و استفاده  از اینترنت و فضای مجازی به عنوان الویت های اول تهدیدات نوین آموزشی می باشد و در مدل نهایی متغیر بهبود ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش حذف شد.   نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده در این مطالعه می تواند به متخصصان و برنامه ریزان آموزش و پرورش در شناخت بهتر وضع موجود و برنامه ریزی برای ارتقای آن کمک نماید.
۱۰۰۶.

اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی آینده پژوهی نیازهای آموزشی نیازهای فرهنگی نیازهای اجتماعی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: بررسی نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان مبتنی بر آینده پژوهی و گنجاندن آنها در برنامه درسی بسیار مهم و ضروری است. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. جامعه پژوهش همه دبیران دوره اول متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد 389 نفر از آنها بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان بود که روایی صوری آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/0 به دست آمد. داده های این پژوهش با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که بار عاملی همه مولفه های هدف ها، سازماندهی محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی در الگوی برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان بالاتر از 80/0 بودند. همچنین، بار عاملی همه عامل های هدف ها، سازماندهی محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی در الگوی برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان بالاتر از 90/0 بود. در نهایت، الگوی برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان ترسیم شد. نتیجه گیری: با توجه به الگوی برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی بر اساس احصاء نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان، مسئولان و برنامه ریزان می توانند اقدام به طراحی برنامه های مناسبی بر اساس نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی برای دانش آموزان کنند.
۱۰۰۷.

بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر تعارضات تربیتی دانش آموزان (با تاکید بر شبکه اجتماعی تلگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی تعارضات تربیتی تلگرام دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: رفتار والدین درباره نحوه و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی فرزندان خود بر تعارضات تربیتی تاثیر می گذارد. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر تعارضات تربیتی دانش آموزان با تاکید بر شبکه اجتماعی تلگرام بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که نمونه ای به حجم 391 نفر از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای محقق ساخته شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه شبکه های اجتماعی و تعارضات تربیتی استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین استفاده از شبکه های اجتماعی و هر چهار مولفه آن شامل روش های حضور در شبکه اجتماعی تلگرام، هدف حضور در شبکه اجتماعی تلگرام، محدودکردن استفاده از تلگرام توسط والدین و مدت استفاده از تلگرام با تعارضات تربیتی دانش آموزان همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد که روش های حضور در شبکه اجتماعی تلگرام، هدف حضور در شبکه اجتماعی تلگرام و مدت استفاده از تلگرام بر تعارضات تربیتی دانش آموزان تاثیر ندارند (05/0P>)، اما محدودکردن استفاده از تلگرام توسط والدین بر تعارضات تربیتی دانش آموزان تاثیر دارد (05/0P<). علاوه بر آن، نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های عدم محدودکردن استفاده از تلگرام توسط والدین، استفاده با نظارت والدین و استفاده فقط برای درس نسبت به گروه استفاده فقط برای ارتباط همکلاسی ها تعارضات تربیتی کمتری را تجربه کردند (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، استفاده از شبکه های اجتماعی مانند تلگرام بر تعارضات تربیتی دانش آموزان تاثیر می گذارد. بنابراین، برنامه ریزی برای کاهش تعارضات تربیتی دانش آموزان از طریق مدیریت استفاده از شبکه های اجتماعی ضروری است
۱۰۰۸.

طراحی و تدوین مدل مولفه های فردی ارتقای سلامت روان: مطالعه ی موردی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان بهداشت روان ارتقاء سلامت اعضای هیات علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل مولفه های فردی ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بود. روش شناسی: پژوهش حاضرازنظرهدف کاربردی است چون نتایج حاصل ازآن می تواند مورداستفاده ذینفعان تصمیم گیرنده قرارگیرد.لذا به روش اکتشافی انجام شده ونحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته(کیفی -کمی)صورت گرفته است.وابزار گردآوری داده ها مصاحبه با خبرگان باانجام مصاحبه های تخصصی،کدگذاری (باز-محوری -انتخابی یا گزینشی) که با روش گرندد تئوری (نظریه زمینه ای) وروش دلفی وپرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از صاحبنظران و اندیشمندان و آگاهان در حوزه تعلیم و تربیت در آموزش عالی و مدیریت آموزشی و سلامت روان بودند و در بخش کمی این پژوهش 334 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 99-1398 به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاری یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که پایایی بدست آمده از پرسشنامه در حد مطلوبی (82/0) گزارش شد. داده های بدست آمده در بخش مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از روش کد گذاری در محیط نرم افزاری MaxQDA مورد آنالیز قرار گرفت و پس از آن داده های پرسشنامه جهت ارائه مدل در به روش معادلات ساختاری و با نرم افزار smart PLS بررسی شد. یافته ها: یافته های کدگذاری شده نشان داد7 مؤلفه اصلی (منش اخلاقی، کیفیت زندگی، استقلال، تسلط بر محیط، احساس مثبت، ادراک خودکارآمدی و بهره وری)، 3 مولفه میانجی (رضایت شغلی، پذیرش خود و تعامل با محیط) و 2 مولفه تعدیلگر (مدیریت ذهنی و سلامت هیجانی) شناسایی شدند. رتبه بندی نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت شغلی با تاثیر 567/0 مهمترین عامل در ارتقای سلامت روان است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد سیاست هایی که میزان سلامت روانی اعضاء هیات علمی را ارتقاء می دهند شامل مشارکت در تصمیم گیری می شود و فرصت هایی را برای افزایش دانش از سلامت و رفاه روانی فراهم می کند.برای ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی، استراتژی های فردی که مهارت های شخصی را ایجاد می کنند راباید با رویکردهای مبتنی برمحیط ترکیب کرد تا برمحیط کلی دانشگاه تاثیر بگذارد وآن را بهبود بخشد.
۱۰۰۹.

ارائه الگوی مدیریت چالش های رساله نویسی مبتنی بر تجارب زیسته دانشجویان دکتری جغرافیای کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رساله نویسی تجارب زیسته دانشجویان دکترا رشته جغرافیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت چالش های رساله نویسی بر اساس تجارب زیسته دانشجویان دکترای جغرافیای کشور عراق بود. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و روش توصیفی در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل 7 مرحله ای کلایزی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در مرحله دوم از روش دلفی و تحلیل محتوای کیفی با کمک نرم افزار Maxqda 2020 بهره گرفته شد. جامعه آماری مرحله اول شامل دانشجویان و فارغ التحصیلان دکترای جغرافیا در سه سال اخیر بود و در مرحله دوم خبرگان حوزه آموزش عالی از جمله مدیران، کارشناسان و اعضای هیأت علمی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و ملاک محور انجام شد و در مجموع 22 نفر (10 نفر در مرحله اول و 12 نفر در مرحله دوم) مشارکت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد چالش های رساله نویسی دانشجویان دکترای جغرافیا در عراق در چهار بعد اصلی شامل ساختاری-سازمانی، دانشجویی، آموزشی-پژوهشی، و فناوری اطلاعات و ارتباطات دسته بندی می شود. در بعد ساختاری-سازمانی، چالش هایی مانند محدودیت های مالی، ناکارآمدی مقررات و سیاست ها، و ضعف سیستم های اداری مشاهده شد. در بعد دانشجویی، مشکلاتی از قبیل استرس و اضطراب، کمبود مهارت های پژوهشی و نگارشی، و ناتوانی در مدیریت زمان مطرح شد. بعد آموزشی-پژوهشی شامل ضعف در نظارت و راهنمایی اساتید، کمبود منابع علمی مرتبط، و پیچیدگی در فرآیندهای تحقیقاتی بود. در بعد فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز مسائلی چون کمبود دسترسی به منابع دیجیتال، ضعف در زیرساخت های فناوری، و ناآشنایی با ابزارهای تحقیقاتی مدرن برجسته شدند. این ابعاد در قالب 12 مؤلفه اصلی، 34 مؤلفه فرعی، و 157 مفهوم شناسایی شدند. در مرحله دوم پژوهش، 20 راهکار کلی برای مدیریت این چالش ها شناسایی شد که شامل تقویت فرآیندهای اداری، بهبود ارتباطات میان دانشجو و استاد راهنما، توسعه مهارت های پژوهشی و نگارشی، و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای افزایش کارایی و دسترسی به منابع علمی بود. این یافته ها به ارائه مدلی جامع برای مدیریت چالش های رساله نویسی و ارتقای کیفیت آموزش دکتری در عراق منجر شد. نتیجه گیری: این پژوهش مدلی جامع برای مدیریت چالش های رساله نویسی ارائه کرده که به دانشگاه های عراق کمک می کند تا از طریق هماهنگی در جنبه های مختلف سیستم آموزشی، ارتقای کیفیت آموزش دکتری را محقق سازند. یافته ها اهمیت ماهیت چندبعدی آموزش دکتری را نشان می دهد و نیاز به راهکارهای یکپارچه برای بهبود تجربه دانشجویان دکتری و افزایش کارایی فرآیندهای آموزشی و پژوهشی را برجسته می کند.
۱۰۱۰.

مقایسه تأثیر تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک و تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی بازیکنان نوآموز فوتبال عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت فوتبال تعادل توان سرعت ‏انعطاف چابکی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک و تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی بازیکنان نوآموز فوتبال عراقی بود روش شناسی: روش تحقیق نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه های کنترل و تجربی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کودکان 10 تا 12 سال شهر بغداد تشکیل دادند. 45 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج و به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. نمونه ها در سه گروه 15 نفره (یک گروه کنترل و دو گروه تجربی) به صورت تصادفی ساده تقسیم شدند. آزمون ها شامل آزمون ۲۷/۵ متر (سرعت)، ۹×۴ متر (چابکی)، پرش سارجنت (پرش عمودی)، ولز (نشستن و رساندن)، ایستادن روی یک پا (ایستادن لک لک یا استروک) بود. پروتکل تحقیق شامل برنامه های آموزشی به مدت 10 هفته و 60 دقیقه در روز و هفته ای 4 بار بود. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری  05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فوتبالیست های نوآموزی که تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک را دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت را دریافت کرده بودند، تعادل، توان، سرعت، انعطاف بهتری گزارش کردند (001/0>p)؛ ولی در متغیر چابکی تفاوت معنی دار نبود (00/1=p). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک نسبت به افرادی که تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت را دریافت کرده بودند در تمامی متغیرها به جز چابکی بهتر بودند
۱۰۱۱.

طراحی و تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر رویکرد نوین آموزش الکترونیکی و مجازی در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی چالش های نظام آموزش عالی سیاستگذاری نظام آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر رویکرد نوین آموزش الکترونیکی و مجازی در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد. روش شناسی: این مطالعه از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بود. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از اساتید و خبرگان حوزه علوم تربیتی و روان شناسی انجام شد و داده ها با روش کدگذاری تحلیل شدند. در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و بین 380 نفر از مدیران، معاونان، و معلمان مدارس استان مازندران توزیع شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه سودآوری آموزش الکترونیکی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داد، در حالی که مولفه سیستم آموزشی کمترین میانگین را داشت. پایایی و روایی ابزار پژوهش تأیید شد و روابط معناداری بین سازه کل رویکرد نوین آموزش الکترونیکی و مولفه های آن وجود داشت. تحلیل های آماری نشان داد که تمامی مولفه ها از برازش مناسب برخوردار بودند و شاخص های برازش مدل در محدوده قابل قبول قرار داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از رویکرد آموزش الکترونیکی می تواند به بهبود کارایی و بهره وری در سازمان های آموزشی کمک کند. بهبود زیرساخت های فنی و ارائه آموزش های تخصصی برای مدیران و کارکنان از اقدامات ضروری برای اجرای موفق این رویکرد است. این سیستم می تواند به کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت آموزش منجر شود و تعامل و مشارکت کارکنان را ارتقا دهد.
۱۰۱۲.

بررسی نقش آموزش وپرورش در جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان، متوسطه دوم: مطالعه موردی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: نظام آموزش وپرورش نقش مهمی در انواع جامعه پذیری دانش آموزان از جمله جامعه پذیری سیاسی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی نقش آموزش وپرورش در جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان متوسطه دوم بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمانشاه بودند که نیمی از آنها دختر و نیمی از آنها پسر بودند و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته 17 سوالی نقش آموزش وپرورش در جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان بود که روایی صوری آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی به ترتیب 87/0 و 91/0 به دست آمد. داده های این پژوهش با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که بار عاملی همه مولفه های همسان سازی هنجار تربیتی، تعلیم زبان فارسی به عنوان سیمان جامعه، آموزش های دیداری و تعاملی و جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان بالاتر از 70/0 و پایایی آنها با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل نقش آموزش وپرورش در جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان متوسطه دوم برازش مطلوبی داشت و هر چهار مولفه همسان سازی هنجار تربیتی، تعلیم زبان فارسی به عنوان سیمان جامعه، آموزش های دیداری و تعاملی و جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان بر نقش آموزش وپرورش در جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان تاثیر مثبت و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه های موثر بر نقش آموزش وپرورش در جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان شامل همسان سازی هنجار تربیتی، تعلیم زبان فارسی به عنوان سیمان جامعه، آموزش های دیداری و تعاملی و جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان بودند. بنابراین، با استفاده از مولفه های مذکور می توان گام موثری در جهت جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان برداشت.
۱۰۱۳.

بررسی عوامل ساختاری تهدیدات اثرگذار بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان (مطالعه موردی: دانش آموزان استان کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازتولید هویت ملی جهانی شدن بی توجهی نظام آموزشی ضعف اقتصادی ملی دانش آموزان کهگیلویه و بویر احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هویت ملی را شاید بتوان از مهم ترین ابعاد هویت مردم یک جامعه دانست. یکی از وظایف نهادهای مهم اجتماع که شامل خانواده، آموزش، سیاست و ... هست کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان جامعه است. در این پژوهش به بررسی عوامل ساختاری تهدیدات اثرگذار بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شده است. روش: این تحقیق از نوع کمی و پیمایشی است که در طی آن با 400 نفر از نوجوانان 13-16 سالیه استان کهگیلویه و بویر احمد با تکنیک پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه ی مورداستفاده ابزاری محقق ساخته است که روایی آن به شیوه ی روایی صوری و محتوایی و روایی سازه محاسبه گردیده و به واسطه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن موردمحاسبه قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از دو نرم افزار spss و Amos تجزیه وتحلیل گردیده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین جهانی شدن و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. بین بی توجهی نظام آموزشی به هویت ملی و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. بین ضعف اقتصادی ملی و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. از بین عوامل ساختاری، جهانی شدن و بی توجهی نظام آموزشی به هویت ملی بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان اثرگذار می باشند. نتیجه گیری نتایج نشان داد عوامل ساختاری بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان دختر و پسر به طور متفاوتی اثرگذار است. همچنین عوامل ساختاری بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان ساکن شهر و روستا به طور متفاوتی اثرگذار است.
۱۰۱۴.

شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بر اساس ویکور فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی رویکرد ایرانی- اسلامی عوامل اجتماعی عوامل تربیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هویت در دانش آموزان مقطع ابتدایی یکی از متغیرهای قابل بررسی با توجه به رویکرد ایرانی- اسلامی در کشور ایران است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بر اساس ویکور فازی بود.   روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه این پژوهش خبرگان حوزه تعلیم وتربیت و مدیران و معلمان مقطع ابتدایی بودند که طبق اصل اشباع نظری 10 نفر از آنان پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مصاحبه ها بود که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 85/0 به دست آمد و افزون بر آن، روایی پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/0 به دست آمد. داده های پژوهش حاضر با روش های تحلیل مضمون و رتبه بندی بر اساس ویکور فازی تحلیل شدند.   یافته ها: در این پژوهش یافته ها حاکی از آن بود که عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی شامل ده مضمون اهداف و محتوای آموزشی، روش های یاددهی و یادگیری، مربیان و معلمان، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، رسانه ها، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی و کیفیت زندگی بودند. همچنین، عوامل مذکور بر اساس ویکور فازی به ترتیب شامل عوامل فرهنگی، رسانه ها، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، اهداف و محتوای آموزشی، مربیان و معلمان، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی، روش های یاددهی و یادگیری و کیفیت زندگی بودند.   نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه، برای توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی باید به ترتیب به دنبال بهبود و ارتقای عوامل فرهنگی، رسانه ها، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، اهداف و محتوای آموزشی، مربیان و معلمان، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی، روش های یاددهی و یادگیری و کیفیت زندگی در دانش آموزان و خانواده، مدرسه و محیط آنان بود.
۱۰۱۵.

ارائه مدل مطلوب آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد دیجیتال آموزش ابتدایی مدل آموزشی توانمندی دیجیتال کدگذاری روش دلفی امنیت دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
۱۰۱۶.

تدوین الگوی آموزش چند بعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش چندبعدی ساحت تربیت اجتماعی-سیاسی ساحت تربیت روانشناختی ساحت تربیت معنوی- اخلاقی عملکرد تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، از نوع تحقیقات اکتشافی بود که ماهیت کیفی دارند. در این پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد و انجام مصاحبه، مولفه های الگوی مناسب آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه استخراج گردید. جامعه پژوهش شامل مسئولان اجرایی آموزش و پرورش (با داشتن حداقل 7 سال سابقه کار در سطوح مختلف حوزه های اداری و اجرایی آموزش و پرورش در سطوح مختلف وزارتخانه تا مدرسه با اولویت فعالیت در حوزه آموزش متوسطه) و متخصصان و برنامه ریزان آموزشی تعلیم و تربیت (با مدرک دکتری در رشته های فلسفه تعلیم و تربیت، مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و روانشناسی) استان مازندران بود که در بازه زمانی 1403-1402 مشغول به فعالیت بودند. بنابراین روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری هدفمند بود که در نهایت بر اساس اشباع نظری 12 نفر به عنوان نمونه شرکت کردند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد شرایط علی آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل علل علمی-آموزشی، علل اجتماعی-سیاسی، علل روانشناختی و علل معنوی-اخلاقی؛ شرایط زمینه ای آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل زیرساخت های اقتصادی، زیرساخت های آموزشی و زیرساخت های فرهنگی؛ شرایط مداخله گر آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل موانع آموزشی، موانع انسانی، و موانع اجتماعی-فرهنگی و موانع اقتصادی؛ پیامدهای آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل پیامدهای علمی-آموزشی، اجتماعی-سیاسی، اعتقادی-اخلاقی و روانشناختی؛ راهبردهای آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان شامل راهبردهای آموزشی، راهبردهای اجتماعی-سیاسی و راهبردهای اعتقادی-اخلاقی و راهبردهای روانشناختی می باشند. نتایج دلفی فازی نشان داد تمامی مفاهیم مربوط به مدل پارادایمی آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دارای آستانه پذیرش بالای 7/0 بود و مولفه های شناسایی شده برای مدل پارادایمی تأیید گردید. نتیجه گیری: این الگو می تواند به عنوان راهنمایی برای برنامه ریزی آموزشی، بهبود زیرساخت های آموزشی و فرهنگی و نیز توسعه استراتژی های آموزشی و تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۰۱۷.

طراحی مدل هویت جمعی بر اساس شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت جمعی شایستگی اجتماعی خودکارآمدی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: با توجه به اهمیت هویت جمعی در انجام فعالیت های گروهی و اجتماعی، این مطالعه با هدف طراحی مدل هویت جمعی بر اساس شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش، همه دانشجویان رشته روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. حجم نمونه این مطالعه 500 نفر بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه های هویت جمعی (Hezarjaribi and Lohrasbi, 2011)، شایستگی اجتماعی (Felner et al, 1990) و خودکارآمدی (Sherer et al, 1982) گردآوری و برای تحلیل آنها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هویت جمعی، شایستگی اجتماعی و خودکارآمدی در دانشجویان همبستگی مثبت و معنادار داشتند (01/0P<). همچنین، مدل هویت جمعی بر اساس شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان دارای برازش مناسبی بود و در این مدل متغیر شایستگی اجتماعی بر خودکارآمدی و هویت جمعی دانشجویان و متغیر خودکارآمدی بر هویت جمعی آنان اثر مستقیم و معنادار و شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی بر هویت جمعی دانشجویان اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر، مشاوران و روانشناسان برای بهبود هویت جمعی در دانشجویان می توانند میزان شایستگی اجتماعی و خودکارآمدی آنان را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء دهند.
۱۰۱۸.

ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه آینده هوش مصنوعی مدارس ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی انجام شد. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و به لحاظ روش شناسی، کیفی به روش تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه و مسئولین باسابقه در آموزش وپرورش بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه های محقق ساخته و اسناد و مدارک علمی استفاده شد. در بخش تحلیل داده ها، از کدگذاری نظری مبتنی بر تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شد. همچنین برای سنجش اعتبار یافته ها، از روش بازآزمون و اعتبارسنجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه شامل مؤلفه های شناختی-فردی (مانند خودشناسی و دانش موضوعی)، اجتماعی (مانند توسعه نگرشی و علایق)، و مدیریتی-رهبری (مانند توسعه مدیریت کلاس و رهبری در محیط آموزش) است. همچنین، ابعاد تأثیرگذار شامل معلم (مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی و مهارت ارتباطی)، مدیریت مدرسه (حمایت مدیریت و رهبری مشارکتی)، و برنامه درسی (محتوای درسی و فرصت یادگیری) بودند. ابعاد تأثیرپذیر شامل توانمندسازی علمی، تفکری و عملکردی و یادگیری مشارکتی و نظارت محور بود. از طرفی، موانع پیاده سازی شامل چالش های آموزشی و مدیریتی شناسایی شدند. نتیجه گیری: مدل مفهومی طراحی شده در این پژوهش به عنوان چارچوبی جامع و معتبر برای توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی معرفی شد که می تواند در بهبود عملکرد معلمان و افزایش کیفیت تدریس در این دوره تحصیلی تأثیرگذار باشد.
۱۰۱۹.

تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی در نوجوانان پایه ششم منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری آموزشی پیشرفت تحصیلی عملکرد تحصیلی خودکارآمدی انگیزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی نوجوانان پایه ششم در منطقه ۵ تهران انجام شد.   روش شناسی: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. ۳۰ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (۴۸ سوال) بود که پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش به مدت دو هفته آموزش مبتنی بر فناوری های آموزشی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکرد.   یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد فناوری های آموزشی بر تمام مؤلفه های عملکرد تحصیلی تأثیر معناداری داشت (p<0/01). عملکرد تحصیلی کل (89%)، خودکارآمدی (85%)، تأثیرات هیجانی (81%)، برنامه ریزی (89%) و انگیزش (85%) افزایش معناداری داشتند و فقدان کنترل پیامد با اندازه اثر 68% کاهش یافت.   نتیجه گیری: فناوری های آموزشی باعث بهبود معنادار عملکرد تحصیلی، خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، انگیزش و برنامه ریزی نوجوانان پایه ششم شده و احساس فقدان کنترل پیامد را کاهش می دهد، که نشان دهنده تأثیر مثبت آموزش های مبتنی بر فناوری بر پیشرفت تحصیلی است.
۱۰۲۰.

ارائه الگوی برنامه ریزی کوانتومی جهت ارتقاء خودراهبری یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی کوانتومی خود راهبری یادگیری دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
هدف: این پژوهش با هدف بررسی الگوی برنامه ریزی کوانتومی جهت ارتقاء خودراهبری یادگیری دانشجویان انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای – بررسی اسناد و کتب انجام گرفته است. یافته ها: یافته های حاصل از این تحقیق نشان داده است که مولفه های برنامه ریزی کوانتومی برای خود راهبری یادگیری دانشجویان عبارتند از سیاست کلان (ساختار و سیاست های ملی)، محتوی برنامه درسی (خصوصاً توجه به مقوله های فراشناختی و تفکرکوانتومی)، فرایند یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، مهارت های هفت گانه کوانتومی (نگاه کوانتومی، تفکر کوانتومی، احساس کوانتومی، شناخت کوانتومی، عمل کوانتومی و اعتماد کوانتومی وزیست کوانتومی) چالش های برنامه ریزی کوانتومی(چالش های مالی، چالش های فرهنگی، چالش های زبان، چالش های قوانین و مقررات و چالش های تجهیزات و فضای آموزشی)، تعامل و ارتباطات (همکاری های آموزش و پرورش، صنعت، دانشگاه، دیگر مراکز تحقیقاتی در داخل و خارج از کشور)، نوآوری، ارزشیابی و تعهد سازمانی است. نتیجه گیری: بنابراین توصیه می گردد با اینکه ایران در فناوری کوانتومی پیشرفت های چشمگیری داشته است اما اختصاص بودجه برای اجرای آن در مقایسه با دیگر کشورها در سطح بسیار پایینی است. لذا، پیشنهاد می گردد برنامه ریزان سیاست های کلان این مهم را مدنظر قرار دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان