فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بمنظور شناسایی تأثیر روش استاد- شاگردی مبتنی بر آموزش چندرسانه ای در مقدار انگیزش و پیشرفت تحصیلی، در درس تأسیسات حرارتی دانش آموزان، انجام شده است. روش پژوهش، روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان سال سوم کاردانش، در ناحیه دو شهر همدان، به تعداد600 نفر بود که با روش نمونه گیری هدف دار،20 نفر از دانش آموزان سال سوم در درس تأسیسات حرارتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانش آموزان به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم بندی شدند. جهت گرد آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر با 33 پرسش و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، شامل دو بخش آزمون های عینی چهار پاسخی و آزمون های تشریحی استفاده شد. روایی آزمون های محقق ساخته، از راه روایی محتوا و پایایی آن برای پرسش های تستی با استفاده از آلفای کرونباخ و برای پرسش های تشریحی از پایایی مصححان استفاده شد. هم چنین، برای همتاسازی دانش آموزان و تشکیل گروههای آزمایش و گواه، از آزمون هوش کتل (فرمB) نیز در کنار پیش آزمون های انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (بررسی برابری واریانس های جامعه، بررسی نرمال بودن، بررسی وجود ارتباط خطی و آزمون تحلیل کواریانس، آزمون t وابسته) انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در متغیر انگیزش تحصیلی، در دو گروه آزمایش و گواه، تفاوتی معنادار وجود نداشت، ولی در متغیر پیشرفت تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه، تفاوتی معنادار مشاهده شد، لذا فرضیه تأثیر روش استاد- شاگردی مبتنی بر آموزش چندرسانه ای در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأیید شد.
سنجش رابطه تعادل بین نقش های خانوادگی و شغلی و کیفیت زندگی زنان شاغل درآموزش و پرورش شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
71 - 104
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر دگرگونی های بنیادی و اساسی در وضعیت زنان به وقوع پیوسته و منجر به تحولاتی در زمینه چندگانگی نقش و جایگاه اجتماعی آنان در بخش هایی از جامعه شده است . برخی از پژوهشگران بر آن اند که نقش های چندگانه اجتماعی ، شغلی و خانوادگی منابع گوناگونی هستند که منافع متعددی را در اختیار افراد قرار می دهد و پاداش ها و امتیازت متعددی را به همراه آورده بر کیفیت زندگی زنان می افزایند . این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری تئوری کنش متقابل نمادی و با توجه به دیدگاه مارکز در زمینه تعادل نقش ، به سنجش رابطه بین این متغیر و کیفیت زندگی زنان پرداخته است . جامعه آماری این بررسی متشکل از زنان شاغل ، متأهل ، دارای فرزند و ساکن در شهرسنندج است وحجم نمونه ، 290 نفر از زنان شاغل در آموزش و پرورش شهرسنندج را دربرمی گیرد که به روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای انتخاب شده اند . بر اساس یافته های تحقیق، زنان با ازدواج نه چندان زودهنگام خود (میانگین سن ازدواج 36/24) از فرصت های تحصیلی و شغلی خود به خوبی بهره برده و همراه همسرانشان ، سرمایه های فرهنگی مطلوبی دارند و این امر به برقراری توازن بین نقش های خانوادگی و شغلی آنها کمک بسزایی کرده است . یافته ها نشان می دهد بین میزان تعادل در نقش های شغلی و خانوادگی و کیفیت زندگی زنان ارتباط معناداری وجود دارد . یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نیز حاکی از آن است که متغیر های میزان تحصیلات همسر و تعادل نقش ، 36 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی زنان را تبیین می کنند . با توجه به رابطه تحصیلات همسران و کیفیت زندگی زنان ، می توان دریافت زندگی زنان ایرانی تا حدود زیادی تحت تأثیر نگرش و رفتار های شوهرانشان در خانواده است که معمولاً شرایط دست یابی به فرصت های پیشرفت از طریق اشتغال را برای ایشان تسهیل کرده بر کیفیت زندگی آنان می افزاید .
بررسی کیفیت زندگی دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشجویی دانشگاه رازی کرمانشاه و رابطه آن با عملکرد تحصیلی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است. روش آن پیمایشی بوده و تعداد 205 نفر، حجم نمونه، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبق هبندی شده و ساده انتخاب شدند. یافته ها 8/ 2 درصد از پاسخ گویان به طور کلی کیفیت زندگی خود را خیلی نامناسب، 8 / حاکی از آن است که 4 14 درصد وضعیت کیفیت / 43 درصد خوب، و 6 / 29 درصد نه خوب و نه بد، 9 / درصد نامناسب، 3 زندگی شان را در مجموع خیلی خوب توصیف کردند. از سویی، 2 درصد از پاس خگویان از وضعیت 46/ 23 درصد به طور نسبی رضایت داشتند، 3 / 3 درصد ناراضی بودند، 4 / سلامتی خود خیلی ناراضی و 9 24 درصد) نیز از وضعیت سلامتی شان کاملاً راضی / درصد راضی، و حدود ی کچهارم از نسبت نمونهای ( 4 بودند. در بین ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی، بیشترین میانگین نمونهای، مربوط به بعد سلامت جسمانی بین سن، وضعیت تأهل، .(M=3/ و کمترین امتیاز مربوط به بعد سلامت محیطی بود ( 10 (M=3/56) در حالی که بین جنسیت ؛(p<0/ رشته تحصیلی، قومیت و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار مشاهده شد ( 05 و دوره تحصیلی با عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نشان داد که متغیر سن و قومیت در مرحله اول و متغیر قومیت و روابط اجتماعی8 درصد از واریانس متغیر تحت / 14 و 9 / (حمایتهای اجتماعی) در مرحله دوم توانستند به ترتیب 3 مطالعه (عملکرد تحصیلی) را تبیین کنند.
الزامات آموزش دانش سیاست در ایرانِ عصر اطلاعات (تکنولوژی زیربنای شکلی و محتوایی آموزش علم سیاست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر آموزش سیاست در ایران قصد دارد تکوین شیوه های آموزشی و تکامل آنها در تاریخ سنتی، مدرن و پسامدرن را مورد واکاوی قرار دهد. دوره سنتی آموزش دانش سیاسی در ایران وجهی اندرزی و کیفی داشت که با روش های قیاسی و کلی می توان رگه های عمیق آن را در اندیشه های سعدی و خواجه نظام الملک پیدا کرد. دوره دیگر آموزش دانش سیاست در ایران با انقلاب مشروطه وجهی بوروکراتیک و نهادینه پیدا می کند که از مدرسه علوم سیاسی تا دانشکده حقوق و علوم سیاسی قابل پیگیری است و مبانی اندیشه ای آن را در اندیشه های پیشگامان مشروطه می توان پیدا کرد. دوره آخر بعد از سال 1990 و مربوط به آموزش پسامدرنیستی دانش سیاست در ایران می باشد که سازه های جدید در قالب فضای مجازی و شیوه های الکترونیکی آموزش علم سیاست به عرصه آمده است. این مقاله تحول آموزش دانش سیاست در ایران را در سه دوره مورد واکاوی و ارزیابی قرار می دهد، اما تأکید نهایی نوشتار بر دوره معاصر و الزامات آموزش سیاست در عصر اطلاعات است. این مقاله، تکنولوژی را مبنای تغییر شکل و محتوای آموزش علم سیاست قلمداد می کند و قصد دارد مشکلات و راه حل های آموزش علم سیاست در عصر اطلاعات را مورد واکاوی قرار دهد.
شادی در ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت ملالت آور و کسالت بار مدارس، سیاست گذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاست ها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانه ها، به ویژه نقاط مرکزی به دست می آید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبه های نیم ساخت یافته، به گردآوری داده ها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی داده ها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف می کند و معتقد است شادی می تواند وسیله ای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیت های جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگی های مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانش آموزان را پر کرده است.
تحصیل در آن سوی مرزها: مردم نگاری تردید دانشجویان ایرانی در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مردم نگارانه، تجربه زیسته دانشجویان ایرانی از مهاجرت تحصیلی شان به آلمان را مورد بررسی قرار داده و بر آن است که معانی ذهنی کنشگران را با توجه به پرسش های پژوهش فهم کند. برای رسیدن به این هدف از مشاهده، مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و مصاحبه گروهی بهره گرفته شده است. می توان گفت دانشجویی که برای ادامه تحصیل به کشور دیگری مهاجرت می کند، خود را در فرهنگ جدیدی فرهنگ عام و فرهنگ علمی کشور مقصد می یابد. او روند تغییراتی را که از زمان برای خروج از کشور آغاز و به کنش نهایی حاصل از انتخاب میان ماندن و بازگشت ختم می شود، تجربه می کند. این تغییرات به شکل مرحله ای در زندگی دانشجویان رخ می دهند که می توان گفت هر تجربه دانشجو در این سفر، مرحله ای از تغییر است و هر تغییر، حسی را درون او برانگیخته یا تقویت می کند. در پایان مشخص شد کنش نهایی مشارکت کنندگان این پژوهش با تردید و دودلی همراه است. از این رو، تردید، اساس این مردم نگاری چندمکانه قرار گرفت. این تردید فارغ از انتخاب دانشجویان، همواره همراهشان بود که میزان آن به مدت اقامت و میزان هماهنگ شدن آنها با جامعه میزبان بستگی دارد و یادآور مفاهیمی ست که در نظریه پسااستعماری از آنها با عناوین آستانگی، بینابینیت، فضای سوم و پیوندخوردگی یاد می شود. با دنبال کردن دانشجویان و پیمودن مسیری که هر دانشجو برای تحصیل در آلمان می پیماید، تلاش شده به چرایی این حس تردید پاسخ داده شود.
تاثیر اختلافات خانوادگی بر روحیه و برخورد متقابل کودک در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
198 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اختلافات خانوادگی بر روحیه و برخورد متقابل کودک در خانواده انجام شده است.روش: تحقیق ازنوع توصیفی پیمایشی می باشد و کلیه دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی که درسال 95-96 در شهر دره شهر مشغول به تحصیل بوده اند جامعه آماری را تشکیل داده اند. نمونه پژوهش 70 نفر از دانش آموزان می باشد که با استفاده ازنمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ارزیابی سلامت روانی در کودکان و پرسشنامه اختلافات خانوادگی استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد بین لجبازی و اضطراب کودکان با اختلافات خانوادگی رابطه معنی دار وجود دارد، اما بین افسردگی و روان پریشی کودکان با اختلافات خانوادگی رابطه ای یافت نشد.نتیجه گیری: با توجه به اینکه اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده به ویژه والدین است، والدین باید برای سلامت روحی و روانی کودکان محیطی امن و پر از آرامش در محیط خانه فراهم آورند.
متن اجتماعی و آموزش زبان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط های آموزشی، بنا به سنت های مدرسی و روند کارهای مألوف و آشنا، بیشینه گفتارها درباره آموزش زبان های نامادری، یا فنون و روش های آموزشی را در بر می گیرد و یا پای کهنه و نو بودن محصولات آموزشی که به نام «متد» شناخته می شوند به میان می کشد. اما در واقع، آن چه روش های تدریس، کیستی زبان آموز، محتوای گزینش شده دروس، سامان دهی این محتوای آموزشی، چرایی تهیه چنین محتوایی، و هدف های اعلام شده و اعلام ناشده آموزش زبان نامادری را تعین می بخشد متن تاریخی اجتماعی و جهان نگری حاکمی است که روند برآمد و اجرای این حوزه آموزشی را در چنبره خویش گرفته است. برای نمونه، پیداست که هدف اشرافیت فرانسه زبانِ انگلستان قرن شانزدهم میلادی از تهیه متن های آموزشیِ لاتینی آموزش زبان فرانسه از جنس همان هدفی نبوده است که متن های آموزشی تهیه شده برای نیروی مهاجر جویای کار در استان کبک (کانادا) در قرن بیست ویکم در پی رسیدن به آن است. در نوشته پیش رو، پس از طرح مختصر مباحث نظری، بنا داشته ام که با توجه به این داده های حوزه های بیرونی و حاکم بر آموزش زبان های نامادری، وضعیت موجود را در محدوده یک مقاله بررسی کنم و به طرح پرسش هایی بنیادین در این زمینه برسم.
اینترنت، برنامه های ماهواره ای و هویت دینی (مطالعه موردی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، هویت دینی و رسانه ها نقشی مهم و اساسی در تعریف و جهت دهیِ زندگی نوجوانان و جوانان هر جامعه ای، به ویژه جوامعی اسلامی مانند ایران دارد. اما در خصوص پیوند دین و رسانه ها، به ویژه رسانه های نوین خارجی، افراد زیادی معتقدند این رسانه ها با انتشار و پخش آراء، تصاویر، اندیشه های گوناگون، متفاوت و معارض با ارزش های دینی زمینه تضعیفِ هویت دینی افراد را فراهم می کنند. بنابراین، امروزه به نظر می رسد اظهار نظر پیرامون تغییر و تحولات هویت دینی جوانان و نوجوانان بدون توجه به نقش رسانه ها ناقص و ناکافی باشد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی رابطه استفاده از ماهواره و اینترنت با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت پرداخته است. روش بررسیِ مطالعه، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، همبستگی هر دو متغیر استفاده از اینترنت و ماهواره با هر سه بعد هویت دینی دانش آموزان منفی و معنی دار بوده است. بالاترین همبستگی استفاده از اینترنت با ابعاد هویت دینی، به ترتیب، در ابعاد عملی (53/.-)، احساسی (52/.-) و اعتقادی (49/.-) بوده است. بالاترین همبستگی متغیر استفاده از ماهواره با هویت دینی، به ترتیب، در ابعاد عملی (53/.-)، احساسی (44/.-) و اعتقادی (39/.-) بوده است. بدین ترتیب، می توان گفت استفاده بیشتر از رسانه های ماهواره و اینترنت در راستای کاهش هویت دینی دانش آموزان متوسطه مورد بررسی در ابعاد سه گانه عملی، احساسی و اعتقادی بوده است.
بررسی مهم ترین چالش ها و راهبردهای آموزش های مهارتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال شناسایی چالش های آموزش های مهارتی در کشور و ارائه راهبردهای مقابله با آن است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل مسئولان و کارشناسان مرتبط با حوزه آموزش مهارتی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر مؤسسات مهم آموزش عالی مرتبط، وزارتخانه کار و امور اجتماعی و وزارتخانه آموزش و پرورش بوده که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس نتایج، سه مورد از مهم ترین چالش های آموزش مهارتی در کشور عبارت است از: فقدان مدل توسعه آموزش عالی، مشخص نبودن میزان سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزش عالی کشور و فقدان مهارت های لازم در دانش آموختگان مراکز مهارت آموزی. سه مورد از مهم ترین راهبردهای آموزش مهارتی در کشور عبارت است از: تدوین و تنظیم سیاست های کلی آموزش های مهارتی، امکان افزایش ٥٠ درصدی سهم آموزش های مهارتی در برنامه ششم توسعه کشور و همگرا کردن سیاست ها و تصمیم های مربوط به آموزش های مهارتی با تأسیس «شورای ملی مهارت».
بررسی تأثیر سیاست های تحصیل اتباع افغانستانی در ایران (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی امکانات و موانع موجود در دسترسی اتباع افغانستانی به خدمات آموزشی و تأثیر سیاست های کنونی بر جامعه ایران است. برای جمع آوری اطلاعات با 116 نفر از اتباع افغانستانی ساکن شهر تهران در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته مصاحبه شده است. نتایج نشان می دهد: آن دسته از اتباع افغانستانی که به صورت قانونی در ایران زندگی می کنند، اگرچه منع قانونی برای تحصیل ندارند، با موانعی چون فقدان توان مالی پرداخت شهریه، مقاومت مردم محلی، الزام به ترک کشور پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه یا عدم امکان اشتغال با مدرک تحصیلی روبرو هستند. اتباع غیرمجاز نیز در مدارس دولتی امکان ثبت نام ندارند و تعداد محدودی از آنها در قالب مدارس خودگردان تحصیل می کنند. با توجه به حضور پرتعداد مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران و تداوم مهاجرت به ایران، پیامدهای منع کودکان آنها از تحصیل متوجه جامعه ایرانی خواهد بود. شکل گیری نسلی کم سواد و کم مهارت و سرخورده از جامعه ایران می تواند حتی برای امنیت ملی کشور مخاطره آمیز است.
هوش معنوی و نگرش های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
144 - 153
حوزههای تخصصی:
نگرش های زیست محیطی افراد نقش بسیاری در حفظ و بهینه سازی محیط بوم شناختی انسانها دارد. معنویت به عنوان عامل مهم انسانی می تواند بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما را تبیین کند. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش معنوی و نگرشهای زیست محیطی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور بجنورد است. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را 315 نفر از دانشجویان تشکیل می دهند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای سنجش متغییرهای تحقیق از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) (2008) و پرسشنامه نگرشهای زیست محیطی تامپسون وبرتون (1994) استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که مولفه های هوش معنوی به طور معنادار می تواند نگرشهای زیست محیطی دانشجویان دانشگاه پیام نور را پیش بینی کنند(P< 0/05). نمرات نشان می دهند که اگر یک واحد در متغییر آگاهی وگسترش آگاهی افزایش داشته باشیم به مقدار 20 صدم واحد در نگرش زیست محیطی افزایش خواهیم داشت. همچنین یک واحد افزایش در نمرات تفکر انتقادی و تولید معنا به ترتیب 31 صدم واحد و 21 صدم واحد در نمرات نگرش زیست محیطی دانشجویان افزایش خواهیم داشت. راه رسیدن به جامعه پایدار در جوامع کنونی، توجه به محیط زیست در هر جامعه ای می باشد، ماهیت نگرشهای زیست محیطی متکی بر وجود ارزش هایی است که شهروندان هر جامعه باید مجهز به آن باشند تا به رفتارهای بوم شناختی منجر می شود. هوش معنوی یکی از فاکتورهایی است که ارزش های اخلاقی و سجایای اخلاقی و نگرش جهان شهری را در شهروندان تسهیل و تقویت می کند.
بررسی تجارب زیسته دانش آموزان از تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که در نظام تعلیم و تربیت همواره مورد توجه قرار گرفته، توسعه تفکر انتقادی دانش آموزان است. نتایج پژوهش های متعدد حاکی از آن است که علی رغم تاکید و توجه به مساله تفکر انتقادی در اهداف نظام آموزشی و ادعای مسوولان و مجریان آموزشی، در عمل برای تشویق دانش آموزان به تفکر و بویژه به کارگیری تفکر انتقادی اراده و انگیزه کافی وجود ندارد.
(Maleki, 2006) هدف از مطالعه حاضر بررسی تجارب دانش آموزان از تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی بود. این پژوهش مطالعه ای کیفی است که در دوسطح انجام شده است. در سطح اول از کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس مرتبط با تفکر انتقادی استفاده شده است و سطح دوم پژوهش که از نوع پدیدارشناسی بود بین دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مرودشت استان فارس اجرا شده است. انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند متجانس بود. در سطح اول پژوهش پس از مطالعه منابع مرتبط از روش فیش برداری و در سطح دوم از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه تحلیل محتوای کیفی قیاسی نظام مقوله بندی مایرینگ صورت گرفته است. یافته های پژوهش در سطح اول نشان می دهد که مفهوم تفکر انتقادی را باید در دو حوزه فلسفه و روانشناسی مورد بررسی قرار داد. در حالی که فلاسفه بر طبیعت و کیفیت تفکر انتقادی به عنوان یک محصول تمرکز دارند، روانشناسان بر فرایند شناخت ، مولفه ها و کاربردهای استفاده شده جهت بررسی مشکلات عملی تاکید دارند. برخلاف فلاسفه که بر گرایش های تفکر انتقادی تاکید دارند، بیشتر روانشناسان بر مهارت های تفکر انتقادی تاکید دارند. یافته های پژوهش در سطح دوم نشان می دهد که تدریس در مقطع متوسطه در راستای توسعه تفکر انتقادی دانش آموزان نمی باشد و کلاس های فعلی با یک کلاس ایده آل از دیدگاه دانش آموزان بسیار متفاوت است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کیفیت در نظام دانشگاهی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در راستای ارزیابی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کیفیت در نظام دانشگاهی کشور، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان رشته های علوم انسانی این دانشگاه هستند. با توجه به پراکندگی جامعة آماری مورد نظر در پژوهش و در دسترس نبودن اطلاعات همة دانشجویان، از جامعة آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (بر اساس شیوة نمونه گیری مندرج در جدول مورگان) (265 نفر) به عنوان نمونة پژوهش انتخاب شد. برای این که هر فرد، از جامعه آماری مورد نظر، شانس برابر در انتخاب داشته باشد از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. این پژوهش از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش از نوع میدانی و کتابخانه ای و ابزار گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز در این پژوهش پرسشنامه است که شامل 35 گویه بوده و توسط پژوهشگر تنظیم شده است و اعتبار آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 74/0 برآورد شده است که بیانگر اعتبار بالای ابزار اندازه گیری است. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفته است. توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیرهای اصلی با استفاده از شاخص های فراوانی مطلق، فراوانی نسبی، میانگین، انحراف معیار و واریانس در قالب جداول ارائه شده و از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف و t یک جامعه برای تست فرضیه ها استفاده شده است.
رابطه خوش بینی تحصیلی معلمان با ادراک حمایت اجتماعی، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه خوش بینی تحصیلی معلمان با ادراک حمایت اجتماعی، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان و دانش آموزان پایه ششم شهرستان زاوه بود که از بین آن ها50 نفر معلم و 500 نفر دانش آموز (250 دختر و 250پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای50 مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس و از هر کلاس 10 نفر دانش آموز انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه خوش بینی تحصیلی معلمان، ادراک حمایت اجتماعی، انگیزه پیشرفت و نمره های پیشرفت تحصیلی درس های ریاضی و علوم استفاده شد. هم چنین، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و هم چنین، آزمون t مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین مولفه های خوش بینی تحصیلی معلمان با ادراک حمایت اجتماعی، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر حسب جنسیت در دروس علوم و ریاضی رابطه معنی دار آماری وجود ندارد. فقط در مجموع بین خوش بینی معلمان و ادراک حمایت اجتماعی دختران با ( 49/0-=r و 01/0 = p-value ) رابطه معکوس معنی داری وجود داشت، ولی در پسران ( 08/0 = r و 73/0 = p-value ) رابطه معنی داری وجود نداشت.
تحلیل محتوای کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول بود. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، نمونه و جامعه آماری یکسان بودند. برای گردآوری داده ها از سیاهه تحلیل محتوای حجاب و عفاف بر اساس سند تحول بنیادین استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. واحد تحلیل، جمله های موجود در کتاب درسی بود. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه فروانی و درصد استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مقدار 25/1 درصد به اقناع فکری برای پذیرش قلبی و درونی حجاب؛ 49/0 درصد به ارایه الگوی لباس و پوشش مناسب در راستای تقویت مراتب اسلامی؛ 21/0 درصد به ارایه خدمات جسمی و روحی توجه شده است و جلب مشارکت سازنده خانواده در اشاعه حیا و عفاف مورد غفلت قرار گرفته است. هم چنین، در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هشتم به هیچ کدام از این ابعاد توجه نشده است.
بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی در سال 1395 انجام شد. روش تحقیق:این پژوهش میدانی به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و معاونان سازمان مرکزی دانشگاه و رؤسای دانشکده ها و معاونان آنها در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 34 نفر می باشد؛ که به علت محدود بودن جامعه، کل آن به عنوان نمونه انتخاب شد. برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی چهار عاملی کینگ (حاوی 24 سؤال) و برای سنجش رهبری آموزشی از پرسشنامه رهبری لوتانز (حاوی 35 سؤال)، استفاده شده است. در تأیید پایایی پرسشنامه های هوش معنوی و رهبری آموزشی، آلفای کرونباخ به ترتیب796/. و 724/. بدست آمد. نتایج :در نتیجه، بین هوش معنوی و رهبری آموزشی مدیران رابطه ای معنی دار و قوی(319/0 = r) بدست آمد. در رابطه با تمام ابعاد هوش معنوی نیز رابطه های معنی دار بدست آمد. اما در خصوص مؤلفه توسعه حالت آگاهی و رهبری آموزشی هیچ گونه رابطه ای بدست نیامد.
مطالعات فرهنگی و آموزش؛ از همسایگی تا همکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
135 - 165
حوزههای تخصصی:
تحلیلی فضایی بر نابرابری های آموزشی و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری با روش های آمار فضایی (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و عدالت فضایی و توجه متوازن به وجوه مختلف حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین سازد. امروزه به دلیل رشد فزاینده شهرها، گسترش فیزیکی شهر و توزیع ناعادلانه خدمات و امکانات، بحث نابرابری های فضایی در حوزه های مختلف، به ویژه حوزه آموزشی ساکنین شهرها، یکی عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها شناخته شده است. از این رو پرداختن به موضوع نابرابری فضایی و به تبع آن نابرابری آموزشی در مباحث شهری اهمیت بسزایی یافته است. هدف این پژوهش تحلیلی بر نابرابری های شهری با تأکید بر نابرابری های آموزشی در میان ساکنین بلوک های شهر سقز و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری سقز و شناسایی بلوک ها و محدوده های مطلوب و نامطلوب از نظر وضعیت کلی آموزشی ساکنین آن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطّلاعات مورد نیاز، از روش میدانی کتابخانه ای، از مجموعه داده های بلوک های آماری برای شهر سقز سال 1390 موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری مدل های آمار فضایی[1]، تحلیل لکه های داغ[2] و خود همبستگی فضایی[3] در نرم افزار Arc/GIS و آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بلوک های شهر سقز بر پایه شاخص های آموزشی دارای نابرابری فضایی هستند. بلوک های در وضعیت نامطلوبی در محدوده محلات 1، 6، 7، 8، 13، 17، 18 قرار دارند و بلوک های در وضعیت مطلوبی در محدوده محلات 2، 4، 8، 9، 11، 12، 13، 14، 15، 18، 19 قرار دارند. همچنین الگوی فضایی پراکنش و شکل نابرابر ی های آموزشی در شهر سقز از مدل خوشه ای[4] تبعیت می کند و طبق نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، بین نابرابری های آموزشی و پایداری اجتماعی شهری با ضریب همبستگی **054/0- و با عنایت به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 است، می توان گفت که رابطه معنی دار معکوسی وجود دارد. به این معنی که افزایش نابرابری های آموزشی در سطح شهر بر میزان پایداری اجتماعی شهری تأثیر منفی دارد.