فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی فرآیندی است که طی آن اطلاعاتی که در صورت متن مبدا به صورت تلویحی وجود دارد در متن مقصد آشکار می شود. آشکار سازی موضوعی گسترده است، انواع گوناگونی دارد و در سطوح مختلفی روی می دهد. در این تحقیق، فرضیه آشکارسازی بلوم کولکا (1986) مبدا کار و ساختارهای حذفی متنی (بین جمله ای) به واسطه تلویحی بودن اطلاعات در آنها و احتمال آشکارسازی این اطلاعات در آنها در محوریت هستند. هدف اصلی پژوهش یافتن پاسخ این پرسش بود که آیا آشکارسازی متنی به نوع متن وابسته است یا خیر. در اینجا منظور از آشکارسازی متنی، آشکار سازی عناصر حذفی متنی است. نوع متون مورد نظر در این تحقیق را دو نوع متن توصیفی و خبری تشکیل می دهند که بر پایه دسته بندی کاترین رایس (1977, 1971) استوار است. لذا پیکره ای متشکل از دو زیر پیکره فراهم گردید؛ زیر پیکره اول شامل سه متن روایی انگلیسی و ترجمه آنها به فارسی بود. زیر پیکره دوم از سه متن روان شناسی و ترجمه فارسی آنها تشکیل شده بود. علت گزینش این متون آن بود که آنها به خوبی بیانگر متون توصیفی و خبری هستند. تحلیل بر روی 200 جمله آغازین و ترجمه یافته متون مبدا صورت پذیرفت. نتایج مشاهدات مبنی بر آن است که (1) آشکارسازی در هر دو نوع متن رخ می دهد، (2) گرایش به آشکار بودن در متون آموزنده به مراتب بیش از متون توصیفی است، (3) گرایش به آشکاربودن در متون آموزنده هم پیش از ترجمه و هم پس از آن بیشتر است، و در نتیجه (4) آشکارسازی متنی به نوع متن وابسته است.
مقاله به زبان انگلیسی: کاربرد سیستم های دینامیکی در تحقیقات فراگیری زبان دوم؛ A Dynamical System Approach to Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه معرفت شناسی، با توجه به ظهور نظریه سیستم های پیچیده و دینامیک و این حقیقت که فراگیری زبان در یک اکوسیستم دارای اجزای مرتبط و درهم تنیده صورت می گیرد، مفهوم و فرایند تحقیق در فراگیری زبان دوم نیازمند بازنگری اساسی است. تحقیق حاضر به بررسی ویژگی ها و مشخصات بنیادین نظریه سیستم های پیچیده و کاربرد آن در تحقیقات فراگیری زبان دوم می پردازد. با توجه به مشخصات نظریه مزبور، استدلال می کنیم که روش های متداول و مسلط تحقیق در فراگیری زبان بسیار ساده انگارانه هستند و قادر به بررسی ماهیت واقعی فراگیری زبان نیستند. ما بر این عقیده ایم که دیدگاه نیوتنی نسبت به تحقیق در فراگیری زبان برای مطالعه بیچیدگی های تحقیق در فراگیری زبان کافی نیست. با در نظر گرفتن فرضیه سیستم های پیچیده، تحقیق به عنوان سیستمی پیچیده، دینامیک، غیرخطی، باز و تطبیقی جهت یافتن راه حل های احتمالی سوالات باز تعریف می شود.
تحلیل رویکردهای نظری نقد ترجمه: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اصلی این مقاله تحلیل گفتمان محققان و پژوهشگران زمینه نقد ترجمه به منظورکشف مبانی و منابع آموزشی و یادگیری، تعیین معیارها و ملاک های نقد ترجمه، و تشخیص نوع، کیفیت، و چگونگی هم کنشی بین متغیرها در عرصه نقد ترجمه است. این مقاله با نگرشی تحلیلی، توصیفی، و تطبیقی دیدگاه های زبان شناسان، ترجمه شناسان، و مترجمان را تجزیه و تحلیل کرده است. نتیجه نشان می دهد که 7/62% مبانی فکری و منابع آموزش و یادگیری محققان در مطالعات انتقادی ترجمه را بررسی و توصیف خود فرایند ترجمه تشکیل می دهد. این نکته مبین رابطه مثبت بین رویکردهای نقد ترجمه و مبانی علم آزمون سازی است. 5/39% محققان ابعاد گوناگون تحلیل را مورد توجه قرار داده اند که در آن هم کنشی بین متغیرها تجزیه و تحلیل می گردد. 7/69% محققان بر این باورند که فرایند نقد ترجمه دارای معیارها و ملاک هایی است که میان آنها و زبان، ادبیات، فرهنگ، و علوم گوناگون رابطه معناداری وجود دارد. به نظر همه محققان، نقد ترجمه ماهیتی پژوهشی دارد و می تواند آثار مختلفی بر ابعاد گوناگون نظام تربیت مترجم داشته باشد. لازمه چنین رویکردی بازنگری و تحول در زمینه های تهیه و تدوین مطالب درسی، آموزش، و روش های آزمون ترجمه می باشد و روش های سنتی دیگر پاسخ گوی نیازهای رشته تربیت مترجم در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات نیست. با توجه به این که در رشته های مرتبط از جمله آموزش زبان و زبان شناسی تحقیقات گسترده و نظام مندی صورت گرفته است، می توان اصول و مبانی آنها را مطالعه کرد و اشتراکات را اقتباس نمود و با اتخاذ روش های خلاق، نظام آموزشی مدون تربیت مترجم را ارائه کرد. به خاطر این که در آن حوزه ها در طول سال ها تحقیقات فراوانی انجام گرفته است و ترجمه شناسان می توانند با تجزیه و تحلیل آنها رسیدن به هدف در ابعاد گوناگون را تسهیل نمایند.
رابطه ترجمه شناسی و زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا جایگاه دانش ترجمه شناسی به منزله مطالعه علمی ترجمه، نسبت به زبانشناسی مشخص گردد. برای دست یازیدن به این مهم ابتدا به معرفی زبان فردی و زبان اجتماعی پرداخته خواهد شد؛ سپس به مطالعه ترجمه و گونه های آن در طول زمان اشاره خواهد گردید. در بخش بعد با اشاره به چگونگی تعبیر پیام، امکان طرح پرسش اصلی این مقاله فراهم خواهد آمد تا با پاسخ دادن به آن معلوم گردد، آیا ترجمه شناسی را باید به ضرورت شاخه ای از مطالعه علمی زبان دانست یا نه.
دیدگاه از منظر زبان شناسی شناختی و کاربرد آن در تحلیل متن داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دیدگاه» در زبان شناسی شناختی نقش مهمی در تعبیر صحنه ها ایفا می کند. این نکته که هر بیننده یا گوینده صحنة مورد بحث را چگونه تعبیر می کند، به دیدگاه او دربارة آن صحنه بستگی دارد. از این روست که برای بیان یک موضوع از زاویة دیدهای مختلف، پاره گفتارهای متنوع و متفاوتی در زبان وجود دارد؛ زیرا گویندگان مختلف به شیوه های متفاوتی هر صحنه ای را مفهوم سازی می کنند. از سوی دیگر، عنصر دیدگاه در روایت نیز نقش تعیینکننده ای دارد. شایان ذکر است دیدگاه دربرگیرندة عواملی است؛ ازجمله زاویة دید- که شامل جهت دید و نقطة دید است- و عوامل دیگری مانند برجسته، زمینه، عینیت و ذهنیت که در پژوهش حاضر به چهار مورد از آنها پرداخته شده است. هدف این پژوهش، بررسیِ مفهوم دیدگاه از منظر زبان شناسی شناختی با به کارگیری الگوی دو زبان شناس شناختی یعنی لنگاکر و تالمی و الگوی شناختی استاکوِل در روایت در سه گونة رواییِ داستان، فیلم نامه و فیلمِ برگرفته از آن است. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیرپذیری این سه گونه از یکدیگر است. یافته ها نیز بر غالب بودن نقش نمود زبانی دیدگاه در داستان صحّه می گذارد؛ همچنین نشان می دهد «دیدگاه» پدیده ای پیوسته نیست و ممکن است در روند رخدادهای قصه تغییر کند.
ادبیات و فلسفة وجودی (اگزیستانسیالیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان فلسفه و ادبیات به روزگاران بسیار دور و حداقل به زمان افلاتون فیلسوفی که همپای شهرت فلسفی اش ادیب توانایی نیز بود، باز می گردد؛ شوپنهاور، راسل، برگسون و ... از دیگر فیلسوفانی بودند که آثارشان، به گواهی منتقدان، با بهترین آثار ادبی پهلو می زد. چنین به نظر می رسد که این اندیشمندان برای بیان عقاید فلسفی خود ناگزیر از به کارگیری زبانی روشن بوده اند اما درباره فیلسوفان وجودی و ارتباط آنان با ادبیات و ژانرهای ادبی، باید به گونه ای دیگر اندیشید. در این مقاله ابتدا کوشیده شده است تا با برجسته ساختن مواردی چون رویکرد پدیدار شناسانه این فیلسوفان، تغزلی و عاطفی بودن اندیشه آنان و تلقی شان از انسان چون «هستی ـ در ـ جهان» به علل درهم تنیدگی این اندیشه فلسفی با ادبیات اشاره شود و در ادامه نیز نشان داده شود که چگونه اعتقاد به تقدم وجود بر ماهیت انسانی و نقش تعیین کننده وضعیت های انسانی در شکل گیری ماهیت انسان سبب پیوند این اندیشه با ژانرهایی چون رمان، داستان کوتاه و نمایش نامه گردیده است و باور به توانایی شعر در آشکار ساختن هستی، عامل آشتی دهنده شعر با فلسفه وجودی است.
کاربرد عوامل انسجامی در ترجمه: بررسی مقابله ای متون فارسی و ترجمه های انگلیسی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی کاربرد عنصر گفتمانی "عوامل انسجامی" (cohesive devices) در ترجمه متون فارسی و انگلیسی است. جهت تحقق این امر، شانزده داستان از باب دوم گلستان (در سیرت درویشان) انتخاب و ترجمه های انگلیسی آن توسط آربری (1945)، راس (1890) و رهاتسک (1964) مقایسه و مقابله گردید. در این مقایسه ابتدا عوامل انسجامی متون مبدا و مقصد شناسایی شد و سپس بر اساس مدل هالیدی و حسن (1976) به دو مقوله کلان انسجامی یعنی مقوله دستوری شامل اشاره (reference)، جایگزینی (substitution)، حذف (ellipsis) و وصل (conjunction) و مقوله واژگانی تکرار موکد، (reiteration)، که خود دارای شاخه های خاصی است، و همنشینی (collocation) تقسیم بندی گردید. نتیجه حاصل از بررسی توصیفی عوامل مذکور از نقطه نظر حجم کاربرد (density) تفاوتهای معنی داری را بین هر یک از عوامل انسجامی به کار رفته در متون مبدا و معادل انگلیسی آن در متون مقصد آشکار نمود. این تفاوت ها در مقایسه متون مقصد با یکدیگر نیز تا حدی مشاهده شد. نتیجه اینکه تشخیص و آگاهی از این گونه تفاوت ها که خود حاکی از عدم وجود رابطه یک به یک گفتمان بین دو زبان انگلیسی و فارسی است، انتخاب معادلهای واژگانی مناسب را برای ترجمه متون این دو زبان به یکدیگر آسان می نماید.
جیمز موریه، حاجی بابا و ادبیات استعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه از جمله آثاری است که ردپای موج جدید استعمار در آغاز سده نوزدهم در آن به خوبی آشکار است، استعماری که به یاری گفتمان نوپای شرق شناسی، متون ادبی را همچون ابزاری برای گستراندن و مستحکم ساختن آمریت و اقتدار غرب بر شرق به کار گرفت. در این نوشته، تلاش بر این است که با بررسی مناسبات سیاسی ایران و انگلستان در دهه های آغازین سده نوزدهم و تشریح نقش موریه در این مناسبات و نیز با ارائه گزارشی کوتاه از روند شکل گیری و پیشرفت گفتمان شرق شناسی و جایگاه موریه و کتاب اش در این روند، نشان داده شود که چگونه رمان حاجی بابا، به مثابه جزئی از پیکره گفتمانی ادبی- استعماری، ساختارهای سلطه گری و برتری جویی غرب را درونی کرده و به تکرار و تقویت آنها پرداخته است.
خوانش شعر «حکایت» اثر احمد شاملو با رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة شعرشناسی شناختی نظریه ای دربارة ادبیات ارائه می دهد که بر زبان متون ادبی و نوع چیدمان واحدهای زبانی مبتنی است و همچنین، بر شگردهای زبان شناسی شناختی ازجمله استدلال قیاسی استوار است. بر اساس چارچوب نظری مارگریت فریمن (2000)، هر متن دارای سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطه ای و نگاشت نظام است. در سطح اول، دریافت شباهت میان اشیاء بررسی می شود. در سطح دوم، روابط میان اشیاء واکاوی می شود و در سطح سوم، تشخیص الگوهای موجود به واسطة روابط میان اشیاء که امکان تعمیم را برای ساختار بسیار انتزاعی تر ایجاد می کند.
در این پژوهش، برای بررسی عملکرد این نظریه، به بررسی شعری از احمد شاملو می پردازیم. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسش است: نظریة شعرشناسی شناختی چگونه می تواند به مثابة یک نظریة ادبی مناسب برای تحلیل سازمند و خوانش اثر عمل کند؟ فرضیة مقاله این است که هر نظریه ای باید دارای هفت معیار باشد که به مثابة نظریه ای مناسب تلقی شود و شعرشناسی شناختی ابزار قدرتمندی برای ایجاد تمایز میان کارکرد زبانی و کارکرد شعری فراهم می کند و مهارت های عمومی نگاشت که توانایی شناختی را برای تولید و تفسیر استعاره تشکیل می دهند، از پایه های این نظریه هستند که می توانند بینش ها و محدودیت های نقد ادبی سنتی را روشن کنند. همچنین، کاربرد شعرشناسی شناختی می تواند سبک ادبی را مشخص و ارزیابی کند. هدف اصلی پژوهش، نشان دادن چگونگی تفاوت میان زبان و ساختار شعر با زبان روزمره یا دیگر ژانرهاست و اینکه چگونه خوانش نظام مند هر شعری، با توجه به «نگاشت نظام»، رخ می دهد.
کوششی بر مقایسة شاهنامه و سرود نیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ادبیات کلاسیک دارای حماسه ایست که در آن عناصر اسطوره ای، عناصر داستانی و عناصر واقعی برگرفته از تاریخ وجود دارند. این نکته درمورد ادبیات آلمانی و فارسی که نیبلونگن و شاهنامه سرآمد آثار آنان هستند نیز صدق می کند. از آن روی که این دو اثر از دیدگاه زبانی و فرهنگی زیر مجموعه زبان های هند و ژرمن هستند، عناصر مشابه بسیار در آنان وجود دارد که با اندک مقایسه ای پدیدار می گردد. این پژوهش تلاشی است بر مقایسه میان این دو حماسه ملی و شرط مهم در مقایسه دو اثر با یکدیگر، شناختن هر چه بهتر آنان است. به همین دلیل در این مقاله ابتدا دو شاهکار «سرود نیبلونگن» و «شاهنامه» از لحاظ پیدایش، ساختار و محتوی بررسی گشته اند. سپس نخست به ذکر شباهت ها و تفاوت های پهلوانان برتر دو حماسه پرداخته شده و بعد نمادها یا پدیده های مشترک میان دو اثر آمده است. آنچه در مقایسه این دو اثر در هر بخش به دست آمده است به صورت جدول ارائه گشته تا بتوان بر آنچه گفته شد، نگاهی اجمالی افکند.
بررسی تحولات معنایی و ساخت اطلاع ساخت های نشانداری در فرآیند ترجمه از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تحولاتی می پردازد که ممکن است در لایه های مختلف معنایی، و ساخت اطلاع یک ساخت نشاندار در فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی روی دهد. منظور از ساخت نشاندار در این پژوهش، ساخت هایی چون ساخت نقش برابر، ساخت های وارونه، و ساخت هایی است که در آن ها پیشایندسازی صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش را دستور نقشگرای نظام مند هلیدی فراهم آورده است و تحولات معنایی ساخت های نشاندارِ ترجمه شده با توجه به فرانقش های سه گانه این دستور یعنی فرانقش تجربی، فرانقش بینافردی و فرانقش متنی بررسی شده است. داده های پ ژوهش نیز از میان نمونه های بسیاری گزینش شده اند که از ده متن ترجمه شده انگلیسی به فارسی استخراج شده اند. این پژوهش نشان می دهد که در لایه های مختلف معنایی یک ساخت نشاندار، و ساخت اطلاع آن، در فرآیند ترجمه ممکن است تحولاتی رخ دهد. برخی از این تحولات، گریز ناپذیر و بسیاری از آن ها قابل اجتناب هستند. همچنین به نظر می رسد که آرایش واژگانی آزاد زبان فارسی، امکانات فراوانی برای بیان معنای ساخت های نشاندار در اختیار آن قرار داده است .
نقد بافتاری ترجمههای کتاب شازده کوچولو با تکیه بر زبانشناسی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با نقد و بررسی بخشهایی از ترجمههای فارسی کتاب شازده کوچولو، اثر آنتوان دو سنت اگزوپری، در پی پاسخ دادن به این پرسش بوده ایم که تا چه اندازه بافتار متن اصلی، در ترجمه مورد توجه قرار گرفته است. مقابلهای که بدون تجزیه و تحلیل صورت گیرد و تنها با غلط گیری و ویرایش سر و کار داشته باشد، چندان سودمند نیست. در مبحث نقد ترجمه، ناگزیر از رویآوردن به نظریههایی هستیم تا از طریق آن ها، نقدی علمی و مستدل به دست دهیم. با تکیه بر این نظریه که متن و بافت، مکمل یکدیگرند و درک معنا به بافتار متن بستگی دارد، و بعد از تعریف کردن مفهوم های بافت، همبافت، بافتار، و ساختار خرد و کلان متن، در این پژوهش کوشیده ایم تا با بررسی بافتار متن اصلی و در صورت نیاز، بافت آن، بخشهایی از ترجمههای انجام شده از متن اصلی (زبان فرانسوی) را نقد و بررسی کنیم. در این مطالعه، مشخص شد که بی توجهی به بافتار متن اصلی، موجب بروز کاستیهایی در ترجمه در سطح واژه و جمله می شود و پیوستگی و انسجام متن را مختل میکند.
نظریه های خواندن و درک مفاهیم
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر آموزش فراشناخت بر مهارت شنیداری و کلامی زبان آموزان؛ The Impact of Metacognitive Instruction on EFL Learners’ Listening Comprehension and Oral Language Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری برروی مهارت شنیداری و گفتاری زبان آموزان ایرانی است. 50 نفر از زبان آموزان کلاس های مکالمه در این تحقیق شرکت کردند. طرح درس پیشنهادی وندرگریفت برای تدریس مهارت شنیداری به منظور آموزش آگاهی فراشناخت به زبان آموزان گروه آزمایشی استفاده شد. تدریس در گروه کنترل به شیوه متداول تدریس مهارت شنیداری بدون ذکر راهبردهای یادگیری،مباحث درک مطلب،بازبینی و تأمل انجام شد.از پرسشنامه آگاهی فراشناخت راهبردهای یادگیری و آزمون تافل به عنوان پیش و پس آزمون قبل و بعد از آزمایش استفاده شد.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری در بالا بردن سطح آگاهی زبان آموزان از راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری مؤثر بوده است. همچنین آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری بر بالا بردن مهارت شنیداری زبان آموزان تأثیر مثبتی داشته است اما میزان این پیشرفت به سطح معنا دار آماری نرسیده است. تأثیر مثبت آموزش آگاهی فراشناخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری بر مهارت گفتاری از دیگر یافته های این تحقیق است
بررسی تطبیقی شعر و اندیشة تی. اس. الیوت و احمد شاملو بر اساس مؤلفه های مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان- که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند- یاری می رساند و به نقاط وحدت اندیشة بشری پی میبرد که چگونه اندیشهای در نقطهای از جهان توسط اندیشمندی، ادیبی و یا شاعری مطرح می شود و در نقطة دیگر همان اندیشه به گونهای دیگر مجال بروز مییابد.
مقالة حاضر نگاهی است تطبیقی به شعر، اندیشه، زمینه و زمانة دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت: تی. اس. الیوت (1888- 1965م) انگلیسی و احمد شاملو (1305-1379ش) ایرانی. زمانة زندگی این دو شاعر از دیدگاه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همسانی هایی داشته که در نهایت، به تولید آثار و اندیشه های مشابهی منجر شده است. شاملو در ایران به عنوان شاعری اجتماعی شناخته شده که مانند الیوت در برهه ای حساس و پرآشوب زیسته است. الیوت تحت تأثیر جنگ جهانی و دوران مدرنیسم بوده و شاعر ایرانی هم کودتای 28 مرداد و جنگ جهانی دوم و دوران گذار از جامعة سنتی به مدرن را تجربه کرده است.
در این مقاله، ابتدا مختصری دربارة واژة مدرن و مدرنیته در اروپا و ایران بحث میشود، سپس با بهرهگیری از شیوة نقد تطبیقی و با تکیه بر مؤلفه های مدرنیته و مدرنیسم ادبی، بین مضامین مشترک در آثار الیوت و شاملو مقایسه ای صورت می گیرد. همانندی های زیادی بین شاملو و الیوت برای مطالعة تطبیقی می توان یافت و با توجه به همسانیهای فراوان ذهنی و زبانی بین دو شاعر و با عنایت به همانندیهای بسیار در تجربههای زیستة مشترک بین ایشان، میتوان نتیجه گرفت شرایط زیستی مشابه همواره میتواند آثار ادبی همگونی پدید آورد.
تحلیل داستان در نظریه جهان های متن: مطالعه موردیِ وداع اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آل احمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی می پردازد. این تحلیل برمبنای نظریه جهان های متن (ورث، 1999) صورت می پذیرد. جهان های متن بازنمودهایی ذهنی اند که از جهان گفتمان پدید می آیند. چیدمان اصلی جهان متن به وسیله عناصرِ جهان ساز ایجاد می شود و موضوع گفتمان، به وسیله گزاره های نقشی و پیش برنده شکل می گیرد. وقتی مرزهای جهان ِ متن به وجود آمد، لایه های مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهان های فرعی نام دارند و بر سه نوع اند: جهان فرعیِ اشاره ای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفت شناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهان های فرعیِ اشاره ای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهان های فرعیِ معرفت شناختی که لایه های معنایی عمیق تر ی را نشان می دهند، در این داستان به طورِ گسترده ای قابل شناسایی اند. این نتیجه نشان دهنده آن بود که داستان «وداع» متضمن لایه های عمیق معناست که به وسیله نشانه های مشخصِ متنی قابل دستیابی اند.
بررسی جایگاه زبان آرامی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شکل گیری امپراتوری هخامنشی توسط کوروش کبیر و گسترش آن توسط داریوش اول که از رود سند در هند تا رود نیل در مصر امتداد داشت، استفاده از یک زبان واحد و بین المللی برای ایجاد ارتباط با ایالات مختلف با نژادها و زبانهای متفاوت ضرورت یافت تا شاهان هخامنشی بتوانند پیامها و فرمانهای خود را به ملل تابعه منتقل و ابلاغ کنند. هر چند داریوش اول پس از غلبه بر مخالفان و شورشگران دستور نوشتن کتیبه بیستون را به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی برای معرفی اقدامات خود صادر کرد، با توجه به اینکه تنها ایالات محدودی از امپراتوری، یعنی سرزمین پارس و قوم آریا، در مرکز و غرب ایران، عیلامیان در جنوب غربی ایران و بابلیان در جنوب بین النهرین با این زبانها آشنا بودند، لذا، داریوش دستور ترجمه این پیام را به زبان آرامی که در بخش وسیعی از امپراتوری به آن تکلم می شد و قابل فهم بود، صادر و نسخه هایی را به سراسر امپراتوری ارسال کرد و پس از آن نیز بسیاری از فرمانهای سلطنتی و اداری به زبان آرامی تهیه و به ایالات ارسال می گردید. در این مقاله کوشش بر این است با استناد به بخشی از این اسناد باقیمانده از دوره هخامنشی ابتدا به تاریخ زبان آرامی و گستره و نفوذ آن در غرب امپراتوری، پیش از تشکیل امپراتوری هخامنشی، و بعد، با استناد به نوشته های باقیمانده در اقصی نقاط امپراتوری، به جایگاه و نقش آن به عنوان یک زبان رسمی در دوره هخامنشی پرداخته شود.
نقد و ارزشیابی کیفی کتاب « زبان انگلیسی پایة اول دوره اول متوسطه (هفتم)» با تأکید بر روش شناسی آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش هر زبان موانع و مشکلات خاص خود را دارد، آموزش زبان انگلیسی نیز از این قضیه مستثنی نیست. یکی از اصلی ترین موانع آموزش زبان انگلیسی، کیفیت کتاب های درسی می باشد. از آنجایی که کتاب زبان انگلیسی پایة هفتم مقطع متوسطه اولین تجربه رسمی تحصیلی دانش آموزان با زبان انگلیسی است، تهیه و تدوین این کتاب از اهمیتی مضاعفی برخوردار بوده وطبعآ مستلزم دقت و تلاش بسیار زیادی از طرف مولفان خواهد بود. از این رو، می توان گفت که ارزش یابی و تحلیل محتوای کتاب زبان انگلیسی پایة هفتم مقطع متوسطه می تواند اقدامی مهم در راستای شناخت نقاط ضعف و قوت این کتاب باشد. هدف اصلی این تحقیق، نقد و ارزشیابی کیفی این کتاببر اساس شاخص های علمی و تعیین نقاط قوت و ضعف آن بخصوص در ارتباط با روش شناسی آموزش زبان خارجیاست.بدین منظور، 18 معلم زبان انگلیسی پایه هفتم و 25 دانش آموز این پایه مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته (semi-structured interview) قرار گرفتند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای مطالب ذکر شده توسط مصاحبه شونده ها و همچنین بررسی و تحلیل محتوای کتاب،مهمترین نقاط قوت وضعف این کتاب در بخش های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
طلسم باران
نقش تکرار عناصر زبانی در تحلیل داستان کوتاه: رهیافتی زبانشناختی در تحلیل متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کوشیده است تا با تحلیل عناصر زبانی در سه داستان کوتاه از همینگوی، راجرز و چوبک با استفاده از رایانه نشان دهد که می توان راهیافتی به منظور تحلیل ادبی به دست داد. در این راستا این پژوهش کوشیده است تا با توجه به معیارهای کمی راهی به منظور تحلیل متون ادبی به گونه ای که با روح ادبیات سازگار باشد و وارد عرصه های ارزشی ادبیات نشود به دست دهد. در این پژوهش با استناد به داده های سه داستان کوتاه نقش تکرار در این داستان ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تکرار در این سه نثر ادبی به گونه هایی متفاوت به کار گرفته شده است. در دو داستان کوتاه انگلیسی از تکرار به منظور برجسته کردن شخصیت داستان و حفظ حضور زنده او در طول داستان استفاده شده است. در حالیکه در داستان کوتاه فارسی از تکرار بیشتر به منظور ایجاد توازن آوایی و انتقال معنای مورد نظر از این طریق استفاده گردیده است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که دو داستان کوتاه انگلیسی از نقل قول به نسبت کاملاً متفاوتی بهره جسته اند. همچنین مقایسه طول جملات در دو داستان کوتاه انگلیسی نشان می دهد که این دو اثر کاملاً از این لحاظ نیز متفاوت می باشند. این پژوهش در مجموع گامی در جهت تبیین استفاده از ابزارهای زبان شناسی آن هم به شکل کمی در تعیین سبک فردی و همچنین تفاوت های ادبیات های متفاوت که مورد نظر ادبیات تطبیقی می باشد، تلقی می گردد.