فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که اغلب در ترجمه با آن روبرو می شویم، مسئله روانی متن ترجمه شده است که گفته می شود باید جملات را به شیوه ای روان به زبان مقصد برگرداند. آیا روان بودن ترجمه، به هرشیوه و شکلی، ضروری است، یا حدود و ثغوری دارد؟ به عبارتی، آیا صرف روان بودن متن ترجمه شده، بدون توجه به حفظ نظم عناصر کلامی متن زبان مبدا کافی است و تغییری در هدف نویسنده متن اصلی آن ایجاد نمی کند؟ در این مقاله سعی کرده ایم مسائلی چند که آرایش عناصر کلامی یا ساخت اطلاعاتی متن را تعیین می کند، از قبیل اطلاعات موضوعی، جابجایی عناصر نحوی به ابتدای جمله یا مبتداسازی، مجهول و موارد مشابه که عناصر مهم در دستور نقش گرایی است را در ترجمه متن مورد بحث قرار دهیم. در نظر نویسنده متن زبان اصلی، این عناصر به وقت نگارش، چه از لحاظ پردازش ذهنی از سوی نویسنده و چه از لحاظ برقراری ارتباط با خواننده، از اهمیت خاصی برخوردار است و بر مترجم فرض است که نظم و توالی این عناصر را در زبان مقصد حفظ کند تا لطمه ای از این باب به هدف نویسنده وارد نگردد.
جایگاه شناخت کنشی و شناخت زیست - فرهنگی در فرایند یاددهی / یادگیری زبانهای خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر بسیاری در فرایند آموزش و یادگیری زبان دخیل هستند، ازمیان آنها میتوان به عناصر شناختی اشاره کرد که خود به دو بخش شناخت کنشی و شناخت زیست- فرهنگی تقسیم میشوند. شناخت کنشی شناختی است مکانیکی وبه شناخت درمورد چگونه عمل کردن مربوط میشود درحالیکه شناخت زیست- فرهنگی به حوزه انسانی و احساسی متعلق بوده و از حضور کنشگر در دنیا با توجه به ویژگی های فرهنگی گواهی میدهد.
شناسایی این شناختها امکان دستیابی مدلی آموزشی را فراهم میاورد که درآن همزیستی وجه انسانی وفنی میسرمیگردد. دراین مقاله میکوشیم با نشان دادن این مطلب که کدام نوع شناخت در فرایند آموزش و یادگیری زبانهای خارجی قبل ازسایرین قراردارد مدرسان رادرراستای انتخاب شیوه آموزشی مناسب ازجهت روش شناختی و تعلیمی یاری رسانیم
بررسی نحوة تعامل نشانه های زبانی با سایر نشانه های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه نشانة زبانی و نحوة تعامل آن با سایر نظام های نشانه ای ارتباطی از چشم انداز نوعی نشانه شناسی ارتباط-محور و انسان مدار است. بر اساس بررسی تاریخچة نشانة زبانی و جایگاه آن در مطالعات نشانه شناختی معاصر در چارچوب دو پارادایم اصلی نشانه شناسی پیرسی و سوسوری و از دیدگاه های مختلف فلسفی- منطقی، رایانه ای، فلسفة علم و ادبی، این تعریف از نشانة زبانی پیشنهاد می شود که همة واحدهای زبانی در کاربردهای مختلف تحت اللفظی و غیرتحت اللفظی به شرط وجود تفسیرگر انسانی در ارتباط، نشانه هستند. این نوع نشانه در کنار دیگر نشانه های ارتباطی غیرزبانی می تواند موضوع مورد مطالعه نشانه شناسی باشد. در هر واقعة ارتباطی، عناصر نشانه ای زبانی و غیرزبانی با توجه به بافتِ رمزگانِ وقوع آن (منطقی، اجتماعی یا زیبایی-شناختی) به نسبت های متفاوت در تعامل هستند و برجستگی هر یک از این مجموعه نشانه ها در ارتباط به تجربة تفسیری متفاوتی منجر می شود.
زبان و امر سیاسی
بررسی آموزه های ایدئولوژیک در پاره ای از آثار ادبیات کودک ایران در گروه های سنی «د» و «ه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است عقاید، نگرش ها، و ایدئولوژی هایی بررسی شود که نویسندگان از طریق کتاب های خود به کودکان و نوجوانان منتقل می کنند. از این رو، تلاش شده است مشخص شود مفاهیم، عقاید، نگرش ها و ایدئولوژی های موجود در کتاب های دینی کودکان و نوجوانان کدامند؟ و این ایدئولوژی ها و مفاهیم از طریق چه ساختارهای زبانی در کتاب های کودکان بیان و به آن ها منتقل می شوند؟ در این پژوهش از رویکرد تامپسون (1990) استفاده شده است که پنج روش کلی عملکرد ایدئولوژی مشروع سازی، پنهان سازی، یکی سازی، پراکنده سازی، و چیزوارگی به همراه تعدادی راهبرد ترسیم نمادین متناسب با آن ها را بیان می کند. همچنین برای تحلیل ساختارها در متون از مفاهیم مطرح شده در دستور نقش گرای هلیدی نیز بهره گرفته شده است. نمونه بررسی شده شش داستان مربوط به گروه های سنی «د» و «ه» است که جزو داستان های دینی محسوب می شوند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. ازجمله یافته های این نوشتار این است که نویسندگان در کتاب های بررسی شده، برای بیان و آموزش مفاهیم دینی و معنوی، گاهی از روایت سازی و بیان روایی و داستانی و گاهی از عقلانی سازی و آوردن مجموعه ای از دلایل عینی و مشاهده پذیر برای بیان این مسائل استفاده کرده اند؛ آن ها همچنین از راهبردهای افتراق و همگانی سازی نیز بهره برده اند. مسائلی چون عقوبت گناه و مجازات، به علت ناخوشایند و منفی بودن، با راهبرد مجهول سازی بیان شده اند و گاهی نیز از حسن تعبیر و استعاره و پنهان سازی برای بیان مسائل دردناک استفاده شده است.
بررسی شناختی شبکه معنایی حرف اضافه «با» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«با» یکی از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی است که نقش های دیگری از جمله ادات صفت و نقش وندی را نیز می پذیرد. مقاله حاضر در چارچوب معنی شناسی واژگانی شناختی به بررسی مفاهیم گوناگون مقوله «با» در نقش حرف اضافه می پردازد. اهداف اصلی این مطالعه، نشان دادن تصادفی نبودن معانی گوناگون حرف اضافه «با» و ارائه شبکه معنایی حرف اضافه «با» است. نتایج حاصل از این تحقیق مؤیّد آن است که حرف اضافه «با» دارای شبکه معنایی منسجمی است که در آن ، مفاهیم گوناگون این حرف اضافه در قالب سه خوشه معنایی مختلف، شامل خوشه توافقی، تقابلی، و وضعیتی، حول محور یک معنای سرنمونی، که همان معنای مجاورت و همراهی است، در قالب ساختاری شعاعی قرار گرفته اند.
بررسی رویکرد تکلیف محور: تأثیر جنسیت و سطوح مختلف دانش زبانی بر پیشرفت مهارت مکالمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق کوشیده است تا کارایی رویکرد وظیفه محور بر گسترش مهارت مکالمه را مورد مطالعه قرار دهد. هدف اول تحقیق حاضر، بررسی تاثیر جنسیت بر توانایی مکالمه تحت تاثیر رویکرد وظیفه محور بوده است. به بیان دیگر، این تحقیق کوشیده است تا توفیق زبان آموزان یک جنسیت را نسبت به زبان آموزان جنس مخالف مورد مطالعه قرار دهد. هدف دوم این مطالعه آن بوده است تا تاثیر سطوح مختلف زبان آموزان را بر میزان پیشرفت آنها تحت تاثیر رویکرد وظیفه محور بررسی نماید. بدین منظور محقق دو گروه را به عنوان گروه های کنترل و تجربی به صورت تصادفی مشخص کرد، سپس هر کدام از این گروه ها به دو گروه زن و مرد و سپس هر گروه از زبان آموزان زن و مرد به دو گروه زبان آموزان متوسط و پیشرفته تقسیم شدند. برای زبان آموزان گروه تجربی تکنیک ها و اصول رویکرد وظیفه محور اعمال شد و تمرینات مکالمه مناسبی متناسب با ماهیت گفتگوهای کتاب درسی که توسط محقق طراحی شده بود در طول نیم سال انجام شد، حال آنکه زبان آموزان گروه کنترل از روش های سنتی پیشرفت توانایی مکالمه مانند حفظ و تکرار گفتگوها بهره بردند. به منظور بررسی آماری کارایی رویکرد وظیفه محور و میزان تاثیر جنسیت و سطوح مختلف زبان آموزان بر گسترش توانایی مکالمه آنها، از تکنیک آماری t-test استفاده شد. همین طور برای آنکه بتوان راجع به برهم کنش احتمالی این دو عامل بر میزان پیشرفت زبان آموزان در مهارت مکالمه تحت تاثیر رویکرد وظیفه محور نظر داد، محقق از روش آماری ANOVA دوطرفه (MANOVA) بهره جست. با در نظر گرفتن نتایجی که از اعمال روش های آماری حاصل شد، به نظر می رسد که جنسیت نقش چندانی بر موفقیت زبان آموزان نداشت حال آنکه کارایی رویکرد وظیفه محور به وضوح روشن گشت. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده سطوح مختلف زبان آموزان به عنوان عاملی مؤثر بر گسترش مهارت مکالمه معرفی شد به طوری که زبان آموزان پیشرفته از میزان پیشرفت بیشتری نسبت به زبان آموزان متوسط برخوردار بودند
زاویه ی دید
تحول مفهوم زیبایی در متون زیباییشناختی فریدریش شیلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه فریدریش شیلر بر بستر تفکرات کلاسیک در دورانی تبلور می یابد که عنصر زیبایی به مثابه نیروی محرکه ای در مسیر تحقق آرمانشهر انسان متعالی تلقی می شود. جستار حاضر به سیر تحول مفهوم زیبایی در نوشته های زیبایی شناختی شیلر می پردازد و نشان می دهد که چگونه زیبایی های طبیعی و حسیات در فرآیندی تدریجی اعتبار خود را از دست می دهند و دو مؤلفه ی «خرد» و «آرمان» گستره تفکر زیبایی شناسانه را فتح می کنند. شیلر در متون متأخر خود به وضوح از نگاه کانت مآبانه به مباحث زیبایی شناسانه فاصله می گیرد و به تأویل هگلی هنر نزدیک می شود که آفرینش هنری انسان را برتر از پرداخته های طبیعت می پندارد.
«جغرافیای تخیلی»: گفتمان شرقشناسانه در بهشت از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بهشت از دست رفته ارجاعات فراوانی به شرق وجود دارد. شرق در چارچوب زمانی- مکانی فراگیر این اثر - در «جغرافیای تخیلی» آن - جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله به بررسی گفتمان شرق شناسانه در شاهکار جان میلتون می پردازد. نویسندگان برآنند که این گفتمان را باید در رویکرد اساساً مذهبی و ضد سلطنتی شاعر بازجست. همعنان کردن شرق با شر و منش شیطانی را نمی توان از «شرق شناسی پنهان» بهشت از دست رفته جدا انگاشت اما نویسندگان می کوشند نشان دهند مسائلی چون ملاحظات زیبایی شناسانه، مکان- زمان کیهانی، تکیه بر مرجعیت تاریخ، کلاسیسیسم، دانشنامه گونگی، سلطنت ستیزی ریشه ای و، مهمتر از همه، فرایند مابه ازاگذاری و فرافکنی تعمدی – استتار انتقاد از شرایط زمانه در کسوت شرق - جملگی بازنمایی های شرق در این اثر را پیچیده می کنند. ماحصل، گفتمانی است چندلایه و دوپهلو.
مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط زبان فارسی: رویکردی شناختی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط در زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی پرداخته است. بدین منظور داده های پژوهش بر اساس چارچوب نظری ارایه شده از سوی تالمی (2000[2007]) تحلیل گردیده؛ و بسامد وقوع مؤلفه های مفهوم حرکت در افعال حرکتی بسیط زبان فارسی بررسی شده است. تالمی چهار مؤلفه اصلی «پیکر»، «زمینه»، «مسیر [مبدأ، طول مسیر، مقصد]»، «جزء حرکتی» و دو مؤلفه فرعی «سبب» و «شیوه» را در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثر دانسته است. پیکره پژوهش حاضر، متشکل از 126 فعل حرکتی است که از پایگاه دادگان ، پایگاه داده های زبان فارسی و سایر منابع مکتوب استخراج و در بافت جمله تحلیل شده اند. از نتایج این پژوهش می توان این گونه بیان نمود که از میان چهار مؤلفه اصلی حرکت از دیدگاه تالمی، مؤلفه «پیکر» و از میان مؤلفه های فرعی مسیر، مؤلفه «مقصد [نقطه پایان]» نسبت به سایر مؤلفه ها از بسامد بالاتری در مفهوم سازی رویدادهای حرکتی برخوردار است. همچنین دو مؤلفه «شیوه» و «سبب» در افعال حرکتی زبان فارسی یا به صورت های ادغامی در ریشه فعل یا به صورت جداگانه در سطح جمله در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثرند.
تحلیل گفتمان انتقادی داستان مرگ بونصر مشکان بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوین در تحلیل گفتمان است که در دهه های اخیر، در طیف وسیعی از پژوهش ها در رشته های ادبیات و روان شناسی به کار گرفته شده است. اگرچه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رابطه زبان، قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در اولویت قرار می دهد، اما ادبیات ملت ها را نیز می توان در چارچوب گفتمان انتقادی و نقد زبان شناختی تحلیل و تفسیر کرد. تاریخ بیهقی از جمله آثاری است که بررسی آن در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی میسر است و به تحلیلگر امکان می بخشد تا رابطه قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در این اثر آشکار سازد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی زبان شناختی داستان «مرگ بونصر مشکان» از تاریخ بیهقی، به لایه های زیرین و پنهان متن یعنی وضعیت رابطه قدرت و ایدئولوژی در عصر غزنوی برسد و با کنار هم گذاشتن ایدئولوژی های مختلف در درون متن، به آشنایی زدایی انتقادی دست پیدا کند. برای این کار، از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف استفاده می شود و متن در سه لایه توصیف، تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار می گیرد. در سطح توصیف، بیشتر بر انتخاب نوع واژگان، شخصیت ها و جنبه های استعاری تأکید شده است که دیدگاه ایدئولوژیک نویسنده را بیان می کند. فضای سرد و بی روح حاکم بر داستان، اختناق اوضاع اجتماعی آن دوره و حس آزادی طلبی توأم با یأس شخصیت اصلی داستان که در کلمات و عبارات متن نهفته و نویسنده با هنرمندی تمام آن ها را کنار هم آورده است، از ویژگی های برجسته این بخش به شمار می آید. در سطح تفسیر، بحران عاطفی و روانی حاکم بر اجتماع آن دوران و گفتمان طیف های مختلف با پیوندی بینامتنی تفسیر می شود. در سطح تبیین، تقابل آسایش روحی و پریشانی، تعهد و بی تعهدی، وفاداری و خیانت، دوستی و دشمنی، همگی، فضای داستان را در هیجان تقابلی فرومی برد.
معنا، نامعنا، کثرت معنا
حوزههای تخصصی:
رسانه های جمعی و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر زبان رسانه های جمعی قدرتمند همچون تلویزیون و رادیو بر جامعه و گویش مردم‘ ایجاب می کند که این زبان‘ تا حد ممکن آراسته و ویراسته شود؛ متاسفانه این مهم در بسیاری از برنامه ها‘ به خصوص آنجا که سرو کار با ترجمه است‘ رعایت نمی شود و زبان برنامه های علمی‘ ادبی‘ داستانی‘ هنری و حتی خبری‘ گاهی با غلط های فاحش و اشتباه و ایراد فراوان همراه است. در این زمینه سؤالات بسیاری مطرح است؛ این که چه قدر مفاهیم مطرح شده در برنامه های خارجی توسط مترجمان فهم و درک می شود؟ تا چه حد عبارت ها و واژه های فارسی‘ معادل عبارت ها و واژه های زبان اصلی یا زبان علمی است؟ اشتباه ها و غلط های راه یافته در ترجمه ها از کجا ناشی میشود؟ آیا متن اصلی معیوب و مغلوط بوده یا مترجم کارایی لازم را نداشته و یا گویندگان و مدیران دقت کافی نداشته اند؟ تلاش این مقاله بر این است تا به این مباحث بپردازد و بتواند راهکاری را ارائه دهد.
بهبود زبان فارسی از منظر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیهی است که زبان ادبی و اصولاً ادبیات هر کشور به نوبه خود باعث بهبود آن زبان از جمله از منظر زیباییشناسی است. منظور ما از کلمه بهبود آن نیست که زبان به بنبست رسیده و آسیب پذیرفته است؛ بلکه مراد آن است که ادبیات هر کشور باعث بهتر شدن و زیباتر شدن و غنای زبان آن کشور میشود. علت پرداختن به این مسأله این موضوع است: با علم بر اینکه آگاهیم که کارایی واژگان و گستره معنایی آنها محدود است و گفته پرداز غالباً نمیتواند افکار خود یا تجربههای خود را به کمک واژگان بیان کند، زیرا وسعت معنایی واژگان کم است، به این فکر افتادیم تا راه حلی برای آن بیابیم. با تقسیم زبان به دو زبان خودکار (محاوره) و زبان هنجار گریز یا ادبی، نگارندگان مقاله سعی دارند بیشتر روی قسمت دوم آن بحث کنند و راهکارهایی را برای بهبود زبان خودکار ارائه دهند.
بررسی گرایش ها و تحلیل بین فرهنگی دیوارنوشته ها: گفتمان خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ماهیتی تعاملی دارد و همیشه کوشیده است در گذر زمان طرز فکر، انتظارات و یا جهان بینی خود را به بشر عرضه کند. از آنجا که در گذشته وسایل ارتباط جمعی به آسانی در دسترس همه افراد نبوده است، «دیوارنوشته ها» ابزار قدرتمندی برای انتقال اندیشه ها و تمایلات به شمار می رفتند. در این پژوهش می کوشیم الگوهای رایج معنایی و گرایش ها را در دیوارنوشته های فارسی و انگلیسی بررسی کنیم تا با رفتارشناسی و جامعه شناسی این دو فرهنگ بیشتر آشنا شویم. یافته های تحقیق نشان می دهند که دیوارنوشته ها از نظر زبانی الگوی مشخصی را دنبال می کنند و نظام مند هستند؛ به طوری که می توان آن ها را با نقش های هفت گانه زبانی هلیدی مطابقت داد. منظور از نظام مند بودن، قابل بررسی بودن آن ها در چارچوب زبان شناسی و فرهنگی است. نتایج تحقیق نشان داد تفاوت هایی در اهداف زبانی و گرایش دیوارنوشته ها در زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد. در دیوارنوشته های فارسی، نقش های «ابزاری»، «تخیلی» و «تعاملی»، بیشتر هستند. نتایج پژوهش هایی که در حوزه انسان شناسی انجام شده اند مهر تأییدی بر وجود این ویژگی ها در جوامع شرقی است. در دیوارنوشته های انگلیسی نیز نقش های «فردی» و «تنظیم کننده» نسبت به زبان فارسی بیشتر هستند که این تفاوت ها نیز مربوط به شاخص های فرهنگی دو زبان است. نقش های زبانی هلیدی ابزار مناسبی برای بررسی گرایش های دیوارنوشته ها به شمار می رود.