فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
آواشناسی بخشی از زبان شناسی است که به بررسی اصوات زبان در جریان گفتار می پردازد. حیطه اصوات و گفتار زبان‘ جوهر و اصل آن محسوب می شود. به همین علت است که آواشناسی جایگاه مستقلی در زبان شناسی دارد. از موضوعات مهم مورد تحقیق در آواشناسی روسی‘ بحث درباره اصوات (pe?? (3ByK? به کار گرفته شده در زبان‘ از دو جنبه مختلف است‘ یعنی از نظر فیزیکی و از نقطه طرز ادای آنها. از وظایف مهم دیگر آواشناسی‘ تعیین دقیق اصوات و واج های زبان و تبیین چگونگی روند تغییرات آن در مقایسه با گذشته و بیان علل فرآیندهای در زمانی یا همزمانی آنهاست. در این مقاله به چگونگی بررسی اصوات زبان روسی در ابعاد شنیداری (آکوستیکی) و گفتاری (فیزیولوژیکی) به سبک همزمانی پرداخته می شود. با این حال به واسطه ارتباط نزدیک اصوات با نظام صوتی زبان در مواردی نیز برای تبیین‘ مقایسه و تمایز صوت از واج‘ ناچار مواردی از مشخصه های واج‘ عنوان می شود. نکته مهمی که این مقاله به آن پرداخته است‘ تفکیک مقوله آواشناسی (?oHeT?Ka) از واج شناسی (?oHo?or??) است.
بررسی مشخصه های کنش گفتاری معذرت خواهی با مخاطبِ خداوند («توبه») در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک کلامی «توبه» در کنش گفتاری معذرت خواهی جای می گیرد. معذرت خواهی در مقابل بالاترین مقام در سلسله مراتب مذهبی را توبه می خوانند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ابزار زبانی است که در دو زبان فارسی و روسی برای بیان توبه به کار می رود. در این راه کوشیده ایم شباهت ها و تفاوت های زبانی در توبه را که موجب تفاوت در این سبک کلامی در دو زبان مورد بررسی می شود، دریابیم. روش تحقیق بر پایة زبان شناسی مقابله ای استوار است. در ما حصل پژوهش مشخص گردید در هر دو محیط کلامی، گویشوران برای خطاب خداوند از ضمیر «تو» استفاده می کنند. همچنین معنای ساختار امری در فرمول های توبه، نه «دستور»، بلکه «درخواست» است و دربردارنده خواهش و تمنا از مخاطب می باشد. در هر دو زبان برای بیان توبه از صورت امری مفرد استفاده می شود؛ مانند Прости! (ببخش) در زبان روسی و درگذر در زبان فارسی. ویژگی این سبک کلامی در زبان فارسی آن است که برخی از این صورت ها از زبان عربی عاریه گرفته شده اند: استغفرالله و العفو. علاوه بر صورت امری مفرد در زبان فارسی از این صورت های قرضی نیز که صورت های صرفی فعل هستند و نیز صورت شبه جمله خدایا توبه توبه! برای بیان توبه استفاده می شود؛ در حالی که هیچ یک از این ساختارهای دستوری در زبان روسی به کار نمی روند.
ویژگی های فعل مرکب با مصادر قرضی و اشتقاق های آن از زبان عربی در فارسی معاصر : ویژگی ها و محدودیت ها دیدگاه صرف شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر نگارندگان با توجه به نزدیکی زبان فارسی به زبان عربی و مناسبات فرهنگی و تاریخی مشترک میان آنها در طول ادوار مختلف و نیز وامگیری واژه های بسیار از این زبان در زبان فارسی معاصر ، به گونه ای که بخش چشمگیری از واژگان فارسی امروز به ویژه جزء غیرفعلی در افعال مرکب به واژه های قرضی از این زبان اختصاص یافته است ، به بررسی افعال مرکب ساخته شده با مصادر عربی و مشتقات آنها می پردازند. با توجه به توسعه و زایایی فرایند ترکیب به عنوان یک فرایند واژه سازی فعال در زبان فارسی که به لحاظ رده شناختی یک ویژگی شاخص محسوب می شود ؛ همواره این فرایند از رویکردهای مختلف مورد توجه زبان شناسان ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفته است. لذا ، هدف از پژوهش حاضر در گام نخست ، بررسی و توصیف روند شکل گیری افعال مرکب فارسی برگرفته از مصادر عربی و اشتقاق های آنها با بهره گیری از دستاوردهای زبان شناسی شناختی است و سپس بررسی ساختار و محدودیت های حاکم بر ساخت چنین ترکیب هایی می باشد. شایان ذکراست که افعال منتخب مورد بررسی، مبتنی بر سه نظریه مقوله بندی ، حوزه سازی و مفهوم سازی که از مبانی نظری صرف شناختی مطرح شده از سوی هماوند (2011) هستند ، مورد بررسی قرار می گیرند.
«بهمان» فارسی
لازم و متعدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل دو نمود تمام و ناتمام، عاملی تعیین کننده در انتخاب زمان فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
«نمود» عمدتا در کتابهای دستور سنتی فرانسه و فارسی نادیده گرفته شده است زیرا این مفهوم اصولا در دو زبان مذکور به عنوان یک مقوله دستوری مجزا وجود ندارد اما مفاهیم ناشی از آن در همه زبانهای دنیا به صور گوناگون بیان می شوند و عدم توجه به این ظرائف زبانی گاه کاربرد زبان و نیز درک آن را حتی در سطوح پیشرفته با مشکل مواجه می سازد و به انتخاب زمان دستوری نابجا منجر می شود که این امر چه در آموزش و یادگیری و چه در ترجمه به بروز مشکلاتی می انجامد. از میان تقابلهای معنایی - نمودی شناخته شده، تقابل دو نمود «تمام» و «ناتمام» تنها نوعی است که به زعم همه زبانشناسان صد در صد دستوری به شمار می رود. و از سایر نمودها که عمدتا واژگانی هستند متمایز می گردد. مقاله حاضر می کوشد حیطه این دو نمود و ارتباط آنها را با کاربرد زمانهای دستوری در دو زبان مشخص سازد و به این ترتیب موارد تداخل زبانی را در این زمینه آشکار سازد. بررسی حاضر نشان می دهد که در زبان فارسی نیز همچون فرانسه دو نمود مورد بحث دستوری هستند و تستهای انجام شده در مراحل مختلف این پژوهش نشان می دهند که فقدان برخی صورتهای دستوری فرانسه در زبان فارسی برای کاربران فارسی زبان در امر یافتن معادل زمانی مناسب ایجاد اشکال می کند. نتایج حاصل از این مقاله مبتنی بر بررسی یک پیکره زبانی فارسی و فرانسه است که این موارد را به ویژه در ترجمه برخی جملات نمایان می سازد.
بررسی نقش گسست و پیوست در زنجیرة گفتمانی غزل های روایی حافظ: رویکرد نشانه -معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ابعاد عمیق و پیچیدة شعر حافظ، تاکنون تحلیل های متفاوتی درباب ساخت معنایی غزلیات او مطرح شده است. با بررسی ساختاری غزل-روایت های حافظ روشن می شود که ابیات مختلف یک غزل گسسته و جدا از هم نیستند؛ بلکه در یک زنجیرة پیوستاری و پویا نمود می یابند. انسجام معنایی این دسته از غزلیات و ساخت روایی آن ها زمینه را برای تحلیل نشانه-معناشناسانة آن ها فراهم می کند. برای شناخت بهتر مناسبات درونی غزل -روایت ها و تبیین گسست ها و پیوست های درونی آن ها، توجه به ساختار روایت ضروری به نظر می رسد. گفتمان شناختی پرکاربردترین نوع گفتمان در این دسته از غزلیات است. تحقق بعد شناختی در غزل های روایی حافظ با بسط گفتمانی همراه است. حضور شخصیت هایی همچون پیر مغان، رند، ساقی، مغبچه و ... زمینة ایجاد گسست های عاملی را فراهم می کند. انفصال های زمانی (با کاربرد فعل گذشته یا قیودی مانند دوش، نیم شب و ...) و مکانی (مسجد، صومعه، میخانه، خرابات و ... ) نیز در این دسته از غزلیات، فرآیند معناسازی را پیش می برند. البته در بسیاری از موارد، گسست های شناخت محور با گونة احساسی همراه می شوند. در این دسته از غزلیات، حضور جسمانی معشوق جریانی حسی-ادراکی را به دنبال دارد که شوشگر را با جریانی از احساسات مواجه می کند و با این وصف، تعامل پایداری بین گونه های شناختی و عاطفی در غزل برقرار می شود. با درنظر گرفتن زیرساخت ابیات و گذشت از گسست های شناخت محور، روایت درنهایت به یک صورت پیوستاری می رسد و این گسست ها خللی در انسجام معنایی شعر ایجاد نمی کنند.
دستور همگانی بیاصول: تردید درباره ضرورت اصول زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده قصد دارد به عواقب و نتایج رویکرد اخیر ارائه شده توسط چامسکی در دستور زایشی بپردازد که از آن به عنوان برنامه کمینهگرا یاد میگردد. این برنامه پژوهشی عرصه جدیدی در نظریهپردازی زایشی است که در آن پژوهشگران و نظریهپردازان به دنبال حذف عناصر زاید و مفاهیم غیرضروری از مدلهای ارائه شده درباره زبان، همت میباشند، خواه این عناصر و مفاهیم صوری باشند و خواه جوهری. در واقع، هدف نهایی این برنامه رسیدن به نظریهای زبانی است که با حداقل امکانات بیشترین و بهینهترین تبیینها را ارائه نماید. در این مقاله نشان داده میشود در چارچوب این برنامه میتوان گونهای از دستور همگانی را ارائه نمود که در آن نیازی به مفروض دانستن اصول مطلق یا غیرمتغیر زبانی نباشد. بهاینترتیب استدلال میگردد که نظریه زبانی در نهایت صرفاً از پارامترهای تغییر زبانی تشکیل میگردند. همچنین نشان داده میشود امکان دارد چنین پارامترهایی که به صورت معیار تاکنون به هنگام تثبیت صرفاً یکی از دو حالت ارزشی خود برخوردار بودهاند میتوانند یا تثبیت نشده باقی بمانند و یا در هر دو ارزش خود تثبیت گردند. نگارنده پیشنهاد مینماید چنین نظریهای را در صورت حصول، نظریه یکپارچه پارامتری و یا دستور همگانی بیاصول نامند.
واج شناسی اجتماعی: بررسی موردی قلب واجی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوعات زبانی همواره با پیچیدگی روابط اجتماعی گسترده تر می شوند. در این میان، تعامل عوامل آوایی و اجتماعی در تنوعات زبانی نقش فراوانی دارند. هدف مقالة حاضر بررسی ماهیت فرآیند قلب واجی و رابطة آن با عوامل اجتماعی سن و تحصیلات است. چارچوب این مقاله واج شناسی اجتماعی و واج شناسی بهینگی و روش تحقیق تحلیلی و میدانی است. در این تحقیق، 56 آزمودنی 110 واژه را تلفظ کردند. در تحلیل واج شناسی که درقالب نظریة بهینگی است، مشخص شد که اصل آرایش رسایی و قانون برخورد هجایی عوامل ایجاد این فرآیند در زبان فارسی هستند. همچنین، ترتیب همخوان های دخیل در این فرآیند مشخص شدند. آزمودنی ها با توجه به متغیر سن در چهار گروه سنی 4-5 سال، 6-7 سال، 29-40 سال و 41-69 سال و نیز با توجه به متغیر تحصیلات در سه گروه بی سواد، با تحصیلات متوسط و دارای تحصیلات دانشگاهی، تقسیم بندی شدند. نتایج نشان دادند که با افزایش سن، وقوع فرآیند قلب کاهش می یابد. همچنین، با توجه به متغیر تحصیلات مشخص شد که با افزایش تحصیلات نیز از میزان وقوع این فرآیند کاسته می شود.
ویژگی های معنایی پیشوندهای روسی و توصیف آنها
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی پیشوندها با افعال زیادی ترکیب می شوند و نقش عمده ای در بیان معانی مختلف ایفا می کنند و مشکلات زیادی را برای زبان آموزان (ایرانی) در درک و فهم این مبحث مهم و پیچیده ایجاد می کنند و از آن جایی که در کتاب های موجود توصیف معانی پیشوندها برای زبان آموزان کامل نمی باشد‘ بایستگی آن به شدت احساس می شود و در این مقاله سعی می شود به مواردی کاربردی- آموزشی توصیف معانی پیشوندها اشاره شود. اگر توصیف معانی پیشوندها درست و کامل باشد و در تضاد نباشد و معانی پیشوندها به درستی دسته بندی و طبقه بندی شده باشند و به شرایط بیان آن ها در بافت جمله اشاره شود به نظر می رسد که زبان آموز در درک درست معانی پیشوندهای روسی کمتر دچار مشکل شود.
مبانی معناشناختی نقد ترجمه در ایران معاصر(1357-1330)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ پژوهی ترجمه ازجمله حوزه هایی است که در سال های اخیر توجه ترجمه-پژوهان را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای قابل بررسی در این زمینه نقد ترجمه است که می توان آن را مهم ترین جلوة «پیوند نظریه و عمل ترجمه» و آیینه ای تمام نما از هنجارهای حاکم بر تولید و پذیرش ترجمه در یک کشور دانست. با توجه به نبود پژوهش های روشمند درزمینة چگونگی انجام نقد ترجمه در ایران معاصر، در پژوهش حاضر سعی داریم تا با بررسی مبانی معناشناختی موردنظر منتقدان ترجمه در ایرانِ قبل از انقلاب، بخش کوچکی از این خلأ را پر کنیم. در این پژوهش که به صورت کتابخانه ای انجام شده است، مجلات سخن، راهنمای کتاب، انتقاد کتاب و صدف به-عنوان مجلات تخصصی نقد، مرجع تحقیق قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان می دهد مبانی معناشناختی به کارگرفته شده در نقدهای ترجمه در قبل از انقلاب، بیشتر تابع خلاقیت های فردی منتقدان و نیز میزان دانش زبانی و آشنایی آن ها با مبانی زبان شناسی روزگار خود بوده است.
نقش معنایی و نحوی تکواژ Rā- در کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی نقش معنایی و نحوی تک واژ -rā در کردی سورانی است که بر اساس رویکرد «دستور نقش و ارجاع» ون ولین (1996; 1997; 2007) تحلیل می شود. در این مقاله نشان داده می شود که پیوستن -rā به فعل ، سبب عدم حضور تمام نقش های خاصِ مربوط به اثرگذار از جمله کنشگر، نیروی طبیعی، ابزار و نقش های خاص دیگر مانند تجربه گر، اجرا کننده، مصرف کننده و نظایر آن در سطح نحو می شود؛ نقش هایی که به طور مستقیم اثرپذیر را تحت تأثیر قرار می دهند. از آنجا که در تمام موارد ذکرشده، تبلور و تجلی -rā سبب عدم حضور اثرگذار در سطح نحو می شود، نقش اصلی و محوری تک واژ -rā «پاد- اثرگذار» است. برحسب ویژگی های معنایی گروه اسمی هر چه درجه کنشگری بیشتر باشد، احتمال پیوستن این تک واژ به ریشه فعلی بیشتر است. هر چند تجلی –rā غالباً در قالب بندهای دارای فعل های دو ظرفیتی است، این تک واژ می تواند در بند های دارای فعل های یک ظرفیتی نیز که دارای موضوع اثرگذار هستند، تجلی یابد و سبب عدم حضور اثرگذار شود. افزون بر این، برحسب حضور تک واژ -rāدر یک ساخت، نقش یک تک واژ غیر معلوم را نیز ایفا می کند؛ همچنین در این مقاله نشان داده می شود که همه ساخت های غیر معلوم در بطن رویداد خود، اثرگذار دارند.
ابراز هویت فرهنگی از طریق فراگفتمان؛ مقایسه مقالات پژوهشی فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
چندمعنایی ریشه های «رب و/ رب ب» در قرآن کریم؛ تحلیلی ادبی بر همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالمان مسلمان از دیرباز به نقش اثرگذار «اشتراک معنوی» و «اشتراک لفظی» در تفسیر نصوص دینی توجه داشته اند. با شکل گیری دانش معناشناسی نوین نیز دغدغه مشابهی با عنوان «چندمعنایی» و «هم نامی» مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. تلاش گردید تا با تکیه بر مطالعه سیر تاریخی واژگان، شیوه های مطمئن تری برای تمایز میان آنها پیشنهاد گردد. این پژوهش بر پایه همین روش های نوین کوشید با شیوه توصیفی- تحلیلی به بازخوانی چندمعناییِ ریشه های «رب و» و «رب ب» در قرآن کریم بپردازد و همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای در آنها را به بحث گذارد. پژوهش حاضر توانست با ارائه شواهد زبان شناختی، از وجود همگرایی در برخی از واژگانِ این ریشه ها که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بودند، پرده بردارد. نیز بر پایه همین شواهد، نسبت به بخشی از ارتباط های معنایی که پیش از این ادعا شده بود، به دیده تردید نگریسته شده است.