فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۶۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت بر پایداری سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش اطلاعات مربوط به 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طول سالهای 1390 تا 1393 گردآوری شده است. بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت بر اساس شاخص پایداری داوجونز و به ترتیب با دو شاخص سود پرداختی به سهامداران و بهره پرداختی به اعتبار دهندگان و پایداری سود شرکت ها نیز از طریق الگوی رگرسیونی دچو و دیچو (2002 ) اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق، اطلاعات مورد نیاز با روش پیمایشی، از نمونه ای با حجم 71 شرکت که به روش حذف سیستماتیک از جمعیت آماری 142 شرکت عضو در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده اند، جمع آوری گردیده است. نتایج کلی حاصل از تحقیق نشان داد که بین بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت و پایداری سود رابطه معنی داری وجود دارد. بدین معنی که افزایش وثبات درسودآوری میتواند با ایفای جنبه اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت تسهیل شود.
بررسی ارتباط محافظه کاری مشروط(شرطی) و محافظه کاری غیرمشروط(غیرشرطی) حسابداری با استرس مالی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه محافظه کاری حسابداری و استرس مالی، در قالب 2 فرضیه، پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل داده ها براساس روش مطالعه داده های ترکیبی می باشد. در ادامه به منظور آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از اطلاعات مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 84-1393، از طریق روش نمونه گیری حذفی، 64 شرکت (در قالب 640 مشاهده شرکت -سال) به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. در نهایت نتایج پژوهش حاضر با تأیید کلیه فرضیه ها نشان می دهند، بین محافظه-کاری حسابداری و استرس مالی در بازار سرمایه ایران رابطه منفی معنادار وجود دارد.
رتبه بندی عوامل موثر حسابگری ذهنی در تشکیل پرتفوی توسط سرمایه گذاران کم تجربه به کمک تکنیک ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر حسابگری ذهنی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان و فعالان بازار سرمایه در استان اردبیل تشکیل داده اند. تعداد اعضای جامعه و نمونه در این تحقیق به ترتیب 196 و 130 نفر بودند. برای تجزیه و تحلیل از تکنیک دلفی سه دوری و ضریب کندال و برای رتبه بندی از تکنیک ویکور استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل لنگر انداختن و تعدیل، خطای دسترسی به اطلاعات، خطای تایید اطلاعات، خطای فرافکنی، اثرهاله ای، احساسات بازار، تصورات خوش بینانه، تئوری افسوس، اثر ناهنجاری قیمت ها، دیدگاه محدود، بر تصمیم سرمایه گذاران بیشترین تاثیر را دارند.
رتبه بندی اعتباری شرکت ها با استفاده از رویکرد قیمت گذاری اختیار تعدیلی با دیرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک اعتباری، ریسکی است که ناشی از نکول یا کوتاهی وام گیرندهدر قرارداد است. در پیشینه پژوهش مطالعات زیادی از قیمت گذاری اختیار برای ارزیابی و تحلیل ریسک اعتباری استفاده کرده اند و بر اساس نوسان پذیری دارایی ها، فاصله تا نکول و به طور جامع تر احتمال نکول، شرکت ها را رتبه بندی کرده اند. در این مقاله از رویکرد جدیدی برای قیمت گذاری اختیار استفاده می شود. در این رویکرد ضمن برآورد نوسان پذیری دارایی های شرکت بدون حلّ معادلات همزمانی بلک- شولز- مرتون، از زمان تا سررسید تعدیل یافته بدهی شرکت ها یا دیرش استفاده می شود. مجموعه داده های این پژوهش شامل 5670 شرکت از شرکت های فعال در بازار ایالات متحده طی دوره 2001 تا 2013 است. پس از رتبه بندی شرکت ها و ترسیم منحنی ROC رویکرد این پژوهش و رویکرد پایه ای بلک- شولز- مرتون و رویکرد BhSh، نتیجه گرفته شد که رویکرد این مقاله، دقّت نسبتاً بالایی دارد. همچنین این پژوهش یک تحلیل مبتنی بر ریسک برای اثرات متغیرهای اختیار و سایر متغیرهای بازاری فراهم می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر عدم تقارن سرعت تعدیلات در حرکت به سوی ساختار سرمایه بهینه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر طبق نظریه توازن ، شرکت ها برای خود ساختار سرمایه بهینه ای تعیین می کنند ولی به طور معمول از این ساختار سرمایه هدف انحراف پیدا می کنند و برای برطرف کردن انحراف ایجاد شده ساختار سرمایه خود را تعدیل می نمایند. همچنین استدلال می کند که شرکت ها با توجه به ویژگی های خاص خود، با سرعت های متفاوتی به سمت اهرم هدفشان حرکت می کنند. لذا پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر عدم تقارن سرعت تعدیل ساختار سرمایه در حرکت به سوی ساختار سرمایه بهینه خود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به این منظور، اطلاعات 124 شرکت در دورة زمانی 1393-1384 گردآوری گردیده و از مدل تعدیل جزئی آستانه ای و روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که، شرکت های با اندازه بزرگتر، فرصت های رشد بیشتر، نوسان درآمد بیشتر، سن کمتر و با انحراف کمتر از اهرم هدف نسبت به شرکت های دارای ویژگی ها متضاد با سرعت تعدیل بیشتری ساختار سرمایه خود را تعدیل می کنند. همچنین، تغییر ساختاری سال 1391 و افزایش شدید نرخ ارز به عنوان یک شاخص اقتصادی می تواند منجر به کاهش سرعت تعدیل شود.
بررسی رابطه بین مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی در شرکت های مشکوک به تقلب بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهشهای مدیریت سود که در ایران صورت گرفته، بر روی اقلام تعهدی غیرعادی تمرکز داشته
است. این در حالی است که مدیریت سود از دو طریق اقلام تعهدی و فعالیت های واقعی صورت می گیرد
و این دو مدیریت سود مکمل یکدیگر هستند (سانجایا و ساراگیه، 2012 ). از آنجایی که طبق پژوهش جونز
و همکاران ( 2008 )، اقلام تعهدی در نهایت منجر به تقلب می شود، تا کنون پژوهشی از بابت ارتباط بین دو
مدیریت سود تعهدی و واقعی در شرکتهای مشکوک به تقلب صورت نگرفته است. لذا در این پژوهش به
بررسی ارتباط این دو مدیریت سود در شرکت های مشکوک به تقلب بورسی ایرانی پرداخته شده است. به
منظور تجزیه و تحلیل این ارتباط از روش تحلیل پانلی استفاده شده است. در جهت تجزیه و تحلیل مذکور
از اطلاعات 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که مشکوک به تقلب می باشند، در دوره
1387 ، استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که مدیریت سود واقعی بر مدیریت - زمانی 1392
سود تعهدی در شرکتهای بورسی مشکوک به تقلب، در سطح اطمینان 95 درصد، تاثیر منفی و معنی داری
دارد. در نتیجه، پژوهشگران، استانداردگذاران و حسابرسان بایستی به هر دو مدیریت سود تعهدی و واقعی
در شرکت های مشکوک به تقلب توجه لازم داشته باشند. همچنین بایستی کیفیت حسابرسی در شرکتهای
مشکوک به تقلب بورسی ایرانی تقویت شود
مخاطرات اخلاقی و عدم تقارن اطلاعاتی در قیمتگذاری کمتر از حد عرضه های اولیه عمومی سهام
حوزههای تخصصی:
هرچه درصد سهامداران مدیریتی در یک شرکت بیشتر باشد، میزان مخاطرات اخلاقی در آن شرکت کاهش یافته و قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه نیز کاهش می یابد. چرا که سهامداران مدیریت الزامات خاصی را در خصوص حجم سهام قابل عرضه، قیمت عرضه و مکانیسم عرضه ارائه می نمایند که می تواند بر قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه اثرگذار باشد. عرضه های عمومی اولیه سهام توسط شرکت هایی صورت می پذیرد که بازار شناخت کمی از مدیریت و مالکیت آن ها دارد. در مورد این شرکت ها، اطلاعات عمومی کمتری در زمان عرضه اولیه سهام، در دسترس سرمایه گذاران بیرونی نسبت به سایر شرکت های بورسی قرار دارد. در مقابل، عرضه کنندگان اولیه، اطلاعات داخلی بیشتری در مورد شرکت دارند. بدین ترتیب بین ناشران در زمان عرضه اولیه سهام و سرمایه گذاران بالقوه بیرونی، عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. هدف این تحقیق است که نقش عدم تقارن اطلاعاتی بر قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه را تبیین نماید و نیز نقش مخاطرات اخلاقی به عنوان یکی از ابعاد مهم عدم تقارن اطلاعاتی بر قیمت گذاری عرضه های اولیه سهام مشخص گردد. محققین مختلف برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی فاکتورهایی چون شهرت عرضه کننده، ساختار مالکیت و نوع بازاری است که سهام در آن عرضه می گردد را مورد توجه قرار می دهند و مخاطرات اخلاقی نیز معمولا بر اساس میزان مالکیت مدیریتی در دوره الزام به نگهداشت سهام اندازه گیری می شود. شواهد تجربی نشان می دهد که مخاطرات اخلاقی و عدم تقارن اطلاعاتی از مهمترین عوامل موثر بر قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه می باشند.
هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد و قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با جدایی مالکیت از مدیریت و شکل گرفتن رابطه نمایندگی این امکان بالقوه وجود دارد که بین مدیران و مالکان عدم تقارن اطلاعاتی به وجود آمده و مالکان نتوانند فعالیت های مدیران را مشاهده کنند؛ در نتیجه ممکن است مدیران تصمیم هایی اتخاذ نمایند که در راستای منافع شخصی باشد و قیمت سهام را از قیمت ذاتی آن منحرف سازند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد بر قیمت گذاری نادرست سهام است. برای اندازه گیری قیمت گذاری نادرست سهام از تجزیه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری استفاده شد. به منظور انجام پژوهش از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 170 شرکت در بازه زمانی 1385 تا 1393 انتخاب شد و مورد آزمون قرار گرفتند. برای آزمون مدل ها از روش رگرسیون چندمتغیره با روش برآورد حداقل مربع های تعمیم یافته (GLS) و داده های ترکیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد و قیمت گذاری نادرست سهام رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ به عبارتی مطابق پیش بینی با افزایش هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد، قیمت گذاری نادرست سهام نیز افزایش می یابد.
ترکیب بهینه تسهیلات مشارکتی بانک های تجاری ایران در بخش های اقتصادی با استفاده از نظریه فرا مدرن سبد سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخصیص منابع از جمله فعالیت های اساسی بانک ها برای تأمین منافع خود و موکلین شان است. یکی از جنبه های اساسی تخصیص منابع، تعیین ترکیب بهینه تسهیلات پرداختی به بخش های مختلف اقتصادی است. در این مقاله با استفاده از رهیافت نظریه فرامدرن سبد سرمایه گذاری رهیافت میانگین – نیم واریانس، سبد بهینه تسهیلات مشارکتی بانک های تجاری ایران بررسی شده است. در این روش به دلیل تکیه بر مفهوم ریسک نامطلوب، معیار نیم واریانس، شاخص مناسب اندازه گیری ریسک نسبت به معیار واریانس است. بدین منظور، میانگین ماهانه نرخ بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس که در هر بخش (در دوره زمانی90-1387) فعالیت می کنند، به عنوان معیار نرخ بازده آن بخش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در ریسک گریزترین حالت، باید حدود 33 درصد تسهیلات مشارکتی به بخش صنعت و معدن، حدود 22 درصد تسهیلات به بخش مسکن و ساختمان و حدود 29 درصد تسهیلات به بخش کشاورزی تخصیص یابد. همچنین سهم تسهیلات بخش خدمات و بازرگانی حدود 16 درصد و از نوع نسبتاً ریسک پذیر است؛ به گونه ای که با افزایش درجه ریسک پذیری سیستم بانکی، به بهای کاهش سهم تسهیلات بخش های صنعت و معدن و مسکن، سهم بهینه آن تا حد 26 درصد، افزایش و سپس با افزایش بیشتر، درجه ریسک پذیری کاهش می یابد.
بررسی رابطه عِلّی بین بازار پول و سرمایه جهت مهار تلاطم بازارهای مالی در چارچوب اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای پول و سرمایه از جمله نهادهای مالی هستند که نقش چشم گیری در اقتصاد ایفا می کنند و تنظیم تعامل سازنده میان آنها سبب رشد اقتصادی می شود. مقام معظم رهبری در سال 1389 مفهوم اقتصاد مقاومتی را طرح و سیاست های اجرایی آن را نیز ابلاغ نمودند. این مفهوم از جمله الگوهایی است که تنها عناوین مشابه آن در اقتصاد متعارف وجود دارد. در چارچوب الگوی اقتصاد مقاومتی می بایست سیاست گذاری اقتصادی به گونه ای تنظیم شود تا برمبنای شناسایی فشارها و تکانه های داخلی و خارجی، جهت دهی و بهره گیری از تعامل های متقابل بین ارکان مهم اقتصادی آثار ناشی از فشارها کنترل، کاهش و در صورت امکان محو گردند. در پژوهش حاضر با بررسی مفاهیم نظری تعامل بازار پول و سرمایه در اقتصاد متعارف و تبیین اقتصاد مقاومتی به دنبال ترسیم نقش این دو بازار در الگوی اقتصاد مقاومتی هستیم. در پژوهش حاضر مبتنی بر داده های سالیانه 1370-1392 آزمون گرنجر رابطه یک طرف بازار سرمایه بربازار پول تأیید شد و نتایج رگرسیون علاوه بر تأیید نتیجه گرنجر رابطه عِلّی بازار پول بر سرمایه را نیز تأیید نموده و نهایتاً با توجه به شاخص های کلان اقتصادی رابطه عِلّی دو طرفه بین بازار پول و سرمایه در اقتصاد ایران وجود دارد. پس می توان نتیجه گرفت با تغییر سیاست گذاری هر بازار، بازار دیگر را رشد دهیم و اگر یک بازار دچار نوسان شد با تکیه بر ارتباط بیان شده بین دو بازار با سیاست گذاری در بازار مقابل، نوسانات را کنترل و اقتصاد کشور را از بعد تلاطم بازار پول و سرمایه مقاوم ساخت. در پایان نیز پیشنهادات سیاستی جهت تقویت متغیّرهای کلان اقتصادی، بازار پول، بازار سرمایه و تعامل بازار پول و سرمایه ارائه شده است.
چارچوب طراحی قرارداد آتی و اختیار معامله سبد سهام با کارکردهای قرارداد آتی و اختیار معامله شاخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوراق مشتقه مالی، ابزارهای جدیدی هستند که در یک اقتصاد مدرن برای پوشش ریسک، سرمایه گذاری و آربیتراژ بکار می روند. گرچه از واژه اوراق مشتقه، چیزی که به ذهن خطور می کند، قرارداد آتی یا اختیار معامله سهام است، اما تمرکز اصلی بازار سرمایه در دنیا بر اوراق مشتقه شاخص است. باوجود مزایایی که معاملات قرارداد آتی و اختیار معامله شاخص دارد، چون شاخص فاقد مالیت است، به لحاظ شرعی نمی تواند مورد معامله قرار گیرد. به همین جهت امکان راه اندازی معاملات این ابزارها در بورس ایران فراهم نیست. هدف این تحقیق، طراحی الگوی قرارداد آتی و اختیار معامله سبد سهام، به منظور دستیابی به کارکردهای آتی و اختیار معامله ی شاخص است. سبدی که مبنای قرارداد آتی و اختیار معامله قرار می گیرد (سبد سهام پایه)، علاوه بر دارا بودن ویژگی هایی چون مالیت، قابلیت تسلیم و در نتیجه مشروعیت، به گونه ای است که راه اندازی قرارداد مشتقه بر مبنای آن، کارکردهای آتی و اختیار معامله شاخص را به دست می دهد. بر این اساس آتی سبد سهام، قراردادی است که فروشنده تعهد می کند در سررسید تعیین شده، سبد پایه (کسری از سبد معیار) را به قیمتی که در زمان انعقاد قرارداد تعیین می شود، بفروشد و در مقابل خریدار متعهد می شود آن سبد پایه را در تاریخ سررسید خریداری کند و اختیار معامله سبد سهام، قراردادی است بین خریدار و فروشنده که حق، نه الزام، خرید یا فروش سبد پایه را تا زمان انقضای اختیار معامله و به قیمت مورد توافق، به خریدار می دهد
تاثیر سررسید بدهی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که منجر به سقوط قیمت سهام می شود اقدامات مدیران در راستای نگهداشت اخبار بد و عملکرد منفی در داخل شرکت است. از جمله عواملی که می تواند مانع از رفتار فرصت طلبانه مدیران گردد سررسید بدهی است. سررسید بدهی باعث خواهد شد تا اعتبار دهندگان به منظور تجدید قرارداد بدهی خواستار اطلاعات بیش تری پیرامون وضعیت شرکت باشند که این وضعیت مانع از انباشت اخبار بد توسط مدیران می گردد و در نهایت از کاهش شدید قیمت سهام جلوگیری می گردد. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر سررسید بدهی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش تعداد 102 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388الی 1393 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از دو معیار ریسک سقوط قیمت سهام از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سررسید بدهی برریسک سقوط آتی قیمت سهام تأثیر منفی دارد. به بیان دیگر با کوتاه تر شدن سررسید بدهی احتمال ریسک سقوط قیمت سهام نیز کاهش پیدا می کند
یک شبکه عصبی مصنوعی منظم بیزی برای پیش بینی بازار سهام
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شبکه مصنوعی عصبی تنظیم شده بیزی به عنوان یک روش جدید برای پیش بینی وضعیت مالی بازار پیشنهاد داده شده است. قیمت روزانه بازار و شاخص های فنی مالی به عنوان ورودی برای پیش بینی یک روز بعد قیمت سهام فردی بسته شده، استفاده شده است. پیش بینی حرکت قیمت سهام به طور کلی بعنوان یک کار چالش برانگیز و مهم برای تجزیه و تحلیل سری های زمانی مالی در نظرگرفته می شود. پیش بینی دقیق حرکات قیمت سهام می تواند نقش مهمی در کمک به سرمایه گذاران برای بهبود بازده سهام بازی کند. پیچیدگی در پیش بینی این روند در اختلال ذاتی و بی ثباتی در حرکت روزانه قیمت سهام نهفته است. شبکه های منظم بیزی یک ماهیت احتمالی به وزن های شبکه اختصاص داده، اجازه می دهد شبکه به طور خودکار و بهینه مدل های بیش از حد پیچیده را جریمه کند. روش پیشنهادی بطور بالقوه نیاز بیش از حد به برازش و آموزش را کاهش داده و کیفیت پیش بینی و تعمیم شبکه را ارتقا می دهد. آزمایش با سهام شرکت های ایران خودرو و سایپا به منظور تعیین اثربخشی مدل انجام شد. دلیل این انتخاب جذابیت صنعت خودرو برای فعالان بازار سرمایه است، زیرا نرخ بازدهی آن نسبت به شاخص کل بورس و شاخص کل صنعت بالاتر است.
بررسی تأثیر تعاریف مختلف اندازه شرکت بر رتبه بندی شرکت ها و نیکویی برازش مدل علّی نقدینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه شرکت به عنوان یک متغیر معمولاً کنترلی، در بسیاری از تحقیقات اثباتی مالی و حسابداری مورداستفاده قرارگرفته است. اندازه شرکت در تحقیقات مالی و حسابداری به وسیله شاخص های متعددی از جمله ارزش دفتری دارایی، ارزش بازار شرکت (جمع ارزش بازار سهام و بدهی ها)، میزان فروش شرکت و تعداد کارکنان اندازه گیری شده است. در این پژوهش، تأثیر استفاده از تعاریف مختلف برای اندازه شرکت، بر رتبه بندی شرکت ها و همچنین بر نیکویی برازش الگوی پیش بینی نقدینگی (بر مبنای نسبت وجه نقد عملیاتی به فروش)، در نمونه ای متشکل از 120 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی سال های 1385 تا 1391 موردبررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رتبه بندی شرکت ها ازنظر اندازه، با تغییر در اندازه شرکت، به صورت معناداری تغییر نمی کند، ولی در الگوی پیش بینی جریان نقد عملیاتی، تعریف اندازه بر مبنای معیار فروش (چه با مقیاس لگاریتمی و چه با مقیاس ارزش نسبی) کمترین خطای پیش بینی را دارا می باشد.
بررسی رابطه علی سود هر سهم و بازده آتی با توجه به وجود B حباب ذاتی عقلایی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
v ﺖﻤیﻗ یﺎﻫ ﺶیﺍﺰﻓﺍ ﺎیﺁ ﻪک ﻉﻮﺿﻮﻣ ﻦیﺍ ﻪﺑ ﻥﺪیﺳﺭ یﺩﺎﺼﺘﻗﺍ ییﺎﻓﻮکﺷ ﺭﺩ ﺭﺍﺩﺎﻬﺑ ﻕﺍﺭﻭﺍ ﺱﺭﻮﺑ ﺖیﻤﻫﺍ ﻪﺟﻮﺗ ﺎﺑ یﺍﺮﺑ یﺮیﮔ ﻢیﻤﺼﺗ ﺭﺩ ﺍﺭ ﺭﻮﺸک ﻥﺍﺭﺍﺬﮔ ﺖﺳﺎیﺳ ﺪﻧﺍﻮﺗ یﻣ ،ﺮیﺧ ﺎی ﺖﺳﺍ یﺩﺎیﻨﺑ ﻞﻣﺍﻮﻋ ﺯﺍ یﺷﺎﻧ ﻡﺎﻬﺳ ﺭﺍﺯﺎﺑ ﺭﺩ یﺎﻫ ﺏﺎﺒﺣ ﺩﻮﺟﻭ یﺳﺭﺮﺑ ﻪﺑ ﺍﺪﺘﺑﺍ ﺶﻫﻭﮋﭘ ﻦیﺍ ﺭﺩ ﻦیﺍﺮﺑﺎﻨﺑ ؛ﺪیﺎﻤﻧ کﻤک ﺢیﺤﺻ ﺖﻤﺳ ﻪﺑ ﺭﺍﺯﺎﺑ ﻦیﺍ ﺖیﺍﺪﻫ ﻦیﺍ ﺲﭙﺳ .ﺪﺷ ﻪﺘﺧﺍﺩﺮﭘ ،1392 ﺎﺗ 1385 یﻧﺎﻣﺯ ﻩﺭﻭﺩ یﻃ یﺩﺎیﻨﺑ ﻞﻣﺍﻮﻋ ﺭﺩ ﺕﺍﺮییﻐﺗ ﺯﺍ یﺷﺎﻧ ییﻼﻘﻋ یﺗﺍﺫ ﺭﺩ ییﻼﻘﻋ یﺗﺍﺫ ﺏﺎﺒﺣ ﺩﻮﺟﻭ ﻪﺑ ﻪﺟﻮﺗ ﺎﺑ ﺍﺭ یﺗﺁ ﻩﺩﺯﺎﺑ ﺪﻧﺍﻮﺗ یﻣ ﻢﻬﺳ ﺮﻫ ﺩﻮﺳ ﺎیﺁ ﻪک ﺪﺷ یﺳﺭﺮﺑ ﻪﻟﺎﺴﻣ ﺩﻮﺧ ﻝﺪﻣ ﺯﺍ ﺮﻣﺍ ﻦیﺍ یﺳﺭﺮﺑ ﺭﻮﻈﻨﻣ ﻪﺑ .ﺪﻨک یﻨیﺑ ﺶیﭘ ﺭﺍﺩﺎﻬﺑ ﻕﺍﺭﻭﺍ ﺱﺭﻮﺑ ﺭﺩ ﻩﺪﺷ ﻪﺘﻓﺮیﺬﭘ یﺎﻫ ﺖکﺮﺷ ﺭﺍﺰﻓﺍ ﻡﺮﻧ ﻖیﺮﻃ ﺯﺍ یﻠﺼﻓ ﺕﺭﻮﺻ ﻪﺑ ﻖیﻘﺤﺗ ﺯﺎ یﻧﺩﺭﻮﻣ یﺎ ﻫﻩﺩﺍﺩ .ﺪیﺩﺮﮔ ﻩﺩﺎﻔﺘﺳﺍ (VAR) یﺭﺍﺩﺮﺑ ﻥﻮیﺳﺮﮔﺭ ﻪﺑ ﺮﻈﻧ ﺩﺭﻮﻣ یﻧﺎﻣﺯ ﻩﺭﻭﺩ یﻃ ﺖکﺮﺷ 65 ﺩﺍﺪﻌﺗ ﻉﻮﻤﺠﻣ ﺭﺩ ﻪک ﺪیﺩﺮﮔ یﺭﻭﺁﻊﻤﺟ ﻭ ﻪﺒﺳﺎﺤﻣ ﻦیﻮﻧ ﺩﺭﻭﺎﻫﺭ .ﺪﻨﺘﻓﺮﮔ ﺭﺍﺮﻗ ﻞیﻠﺤﺗ ﻭ ﻪیﺰﺠﺗ ﺩﺭﻮﻣ Eviews7 ﺭﺍﺰﻓﺍ ﻡﺮﻧ ﺯﺍ ﻩﺩﺎﻔﺘﺳﺍ ﺎﺑ ﻭ ﺪﺷ ﻪﺘﻓﺮﮔ ﺮﻈﻧ ﺭﺩ ﻖیﻘﺤﺗ ﻪﻧﻮﻤﻧ ﻥﺍﻮﻨﻋ ﺕﺍﺮییﻐﺗ ﺯﺍ یﺷﺎﻧ یﺗﺍﺫ ﺏﺎﺒﺣ یﺍﺭﺍﺩ ﺖکﺮﺷ 15 ﺩﺍﺪﻌﺗ ،ﺪﻫﺩیﻣ ﻥﺎﺸﻧ ﺎﻫﻩﺩﺍﺩ ﻞیﻠﺤﺗ ﻭ ﻪیﺰﺠﺗ ﺯﺍ ﻞﺻﺎﺣ ﺞیﺎﺘﻧ ﻪک ییﺎﻫ ﺖکﺮﺷ ﺭﺩ ﻪک ﺖﺳﺍ ﻥﺁ ﺯﺍ یکﺎﺣ ﺞیﺎﺘﻧ ﻦیﻨﭽﻤﻫ .ﺪﻨﺷﺎﺑ یﻣ یﻤیﺴﻘﺗ ﺩﻮﺳ ﻥﻮﭽﻤﻫ یﺩﺎیﻨﺑ ﻞﻣﺍﻮﻋ .ﺪیﺎﻤﻧ یﻨیﺑ ﺶیﭘ ﺍﺭ یﺗﺁ ﻩﺩﺯﺎﺑ ﺪﻧﺍﻮﺗ یﻣ ﻢﻬﺳ ﺮﻫ ﺩﻮﺳ ،ﺩﺭﺍﺪﻧ ﺩﻮﺟﻭ یﺗﺍﺫ ﺏﺎﺒﺣv
آزمون تجربی تئوری قیمت گذاری آربیتراژ با رویکرد ریسک نامطلوب (D-APT) در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه یک مدل تعمیم یافته از تئوری قیمت گذاری آربیتراژ، تحت عنوان تئوری قیمت گذاری آربیتراژ نامطلوب، با استفاده از مفاهیم انحراف معیار نامطلوب و بتای نامطلوب است. این پژوهش با دربرگرفتن بازدهی 97 سهم مورد معامله در بورس اوراق بهادار تهران و متغیرهای کلان اقتصادی، به ارزیابی رابطه بین بازدهی تعدیل شده و بتای نامطلوب در دوره 1384 تا 1393 به روش پانل دیتا پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر وجود رابطه معنی داری متغیرهای نرخ ارز، شاخص بورس، نرخ تورم مصرف کننده و نرخ سپرده گذاری با بازدهی سهام است و ضرایب هر کدام به ترتیب عبارت اند از 0.45-، 0.20، 1.12 و 2.02- ؛ به طوری که نرخ ارز و نرخ سپرده گذاری رابطه منفی و شاخص بورس و نرخ تورم مصرف کننده رابطه مثبتی با بازدهی سهام داشته و مجموعاً 27.17 درصد از تغییرات بازدهی سهام را توضیح می دهند. یافته های تحقیق موید عدم کارایی کافی تئوری قیمت گذاری آربیتراژ در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
حساسیت بازده به تغییرات عدم اطمینان ناشی از سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای اطلاعات صورت های مالی با استفاده از آنتروپی اندازه گیری می شود. توان محیط اطلاعاتی را می توان با استفاده از نسبت تکرار آنتروپی مثبت به منفی اندازه گیری کرد و باوجوداین که حقیقت ارقام به آسانی قابل تصدیق نیست، اما نسبت عدم اطمینان، پیش بینی عملکرد شرکت را امکان پذیر می کند. فرض می شود نسبت عدم اطمینان سود حسابداری با بازده سالانه ی شرکت رابطه ی منفی داشته باشد و شرکت هایی که نسبت عدم اطمینان پایین تری دارند، بازده سالانه ی بالاتری را تجربه می کنند. برای آزمون فرضیه های تحقیق، با توجه به این محدودیت که شرکت ها نباید در بازه ی زمان انتخابی زیان ده باشند، اطلاعات مالی 960 سال شرکت مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد بین نسبت عدم اطمینان ناشی از سود حسابداری و بازده سالانه ی شرکت رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه ی بین دوره ی تصدی و تغییر حسابرس با کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس مدل کاسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز یکی از مسائل مهم در حوزه ی حسابرسی، کیفیت حسابرسی است. از سوی دیگر کیفیت سود نیز همواره مدنظر تحلیل گران اطلاعات مالی و بازار قرار دارد. هدف این مقاله بررسی رابطه ی بین دوره ی تصدی و تغییر حسابرس با کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس مدل کاسنیک است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و اطلاعات 83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ی زمانی 1394-1383 موردبررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد افزایش دوره ی تصدی حسابرسان بر میزان اقلام تعهدی می افزاید و درنتیجه از کیفیت سود کاسته می شود، درحالی که با افزایش میزان تغییر حسابرس از میزان اقلام تعهدی کاسته شده و بر میزان کیفیت سود افزوده می شود.
اندازه گیری هزینه سرمایه براساس مدل مبتنی بر متغیرهای بنیادی و مقایسه آن با مدلهای رایج در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک و بازده از جمله مفاهیم اساسی در ادبیات مالی به شمار می رود که در نهایت در قالب هزینه سرمایه تجلی می یابد. هزینه سرمایه در تصمیمات تأمین مالی و سرمایه گذاری، نقش اساسی ایفا می کند و همواره یکی از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان مالی بوده است. در این تحقیق تلاش شده است تا بر اساس مدلی بنیادی، هزینه سرمایه اندازه گیری و سپس همبستگی آن با هزینه سرمایه ضمنی با هزینه سرمایه برآورد شده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای ومدل فاما و فرنچ مقایسه شود. نتایج حاصل از بررسی 88 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1389 نشان داد که هزینه سرمایه به دست آمده از مدل مبتنی بر متغیرهای حسابداری در مقایسه با هزینه سرمایه برآوردی از دو مدل مذکور همبستگی بیشتری با هزینه سرمایه ضمنی دارد و از این رو می تواند به استفاده کنندگان یاری بسیاری در ارزیابی و اتخاذ تصمیم نماید. این در حالی است که علی رغم آشنایی کمتر محققان و فعالان بازار، محاسبه ریسک مبتنی بر اطلاعات حسابداری کار پیچیده ای تلقی نمی شود.