مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
قیمت گذاری دارایی
حوزههای تخصصی:
برخی مطالعات تجربی شواهدی مبنی بر رابطه نوسان پذیری غیرسیستماتیک و بازده سهام ارائه نموده و مبانی مالی کلاسیک مبنی بر عدم قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک را به چالش کشیده اند. تحقیق حاضر ضمن آزمون قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1378 تا 1389، محتوای اطلاعاتی آن در خصوص سود آتی را بررسی می کند. برای این منظور از رویکرد تحلیل پرتفوی و رگرسیون فاما-مک بث (1973) استفاده می گردد. نتایج حاصله حاکی از وجود صرف ریسک مثبت ریسک غیرسیستماتیک می باشد. یافته های حاصل از آزمون محتوای اطلاعاتی IVOL، بر رابطه معکوس نوسان پذیری غیرسیستماتیک و سود دلالت دارد، به نحوی که می توان ادعا کرد IVOL به شدت تحت تاثیر جزء تعهدی سود است. لذا محتوای اطلاعاتی IVOL در خصوص سود تایید می شود، اما یافته مذکور به تنهایی جهت توضیح چرایی قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک کافی نیست. همچنین، رابطه اخیر تحت تاثیر خلاف قاعده های ""فروواکنشی سرمایه گذاران نسبت به سودآوری"" و ""تورش برآورد رشد"" قرار نمی گیرد.
قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمون تجربی قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران طی
سال های 1378 تا 1389 می باشد. پژوهش حاضر ا ز نو ع پس رویدادی است که بر مبنای تجزیه تحلیل
داده های مشاهده شده و با استفاده از رویکرد مطالعه پرتفوی انجام شده است. نمونه آماری شامل 11880
مشاهده فصل- شرکت از 270 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج نشان
می دهد سرمایه گذاران بابت تحمل ریسک غیرسیستماتیک، انتظار پاداش (صرف ریسک) دارند. عملکرد
پرتفوی های مومنتومی مبتنی بر ریسک غیرسیستماتیک همواره مثبت و از نظر آماری معنادار است. افزون بر
آن، آزمون های قوت نتایج موید آن است که این عملکرد مثبت با منظور نمودن تاثیر معاملات اندک، تغییر
شیوه تخمین نوسان پذیری غیرسیستماتیک و الگوی وزنی محاسبه بازده کماکان به قوت خود باقی است.
تغییرات مقطعی بازده: نقدشوندگی و اثر ریسک غیرسیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر نقدشوندگی بر قیمت گذاری ریسک غیر سیستماتیک در پاسخ به چرایی ظهور معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک و آزمون نقدشوندگی به عنوان خاستگاه رابطه ریسک مذکور و بازده مقطعی سهام است. به منظور آزمون اثر مذکور توأمان از رویکردهای تحلیل پرتفوی و الگوی فاما- مک بث (1973) استفاده می گردد. لذا، نمونه ای مشتمل بر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و طی دوره زمانی 1378 تا 1389 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر ضمن تأیید معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک نشان می دهد توان توضیحی ریسک غیرسیستماتیک به منظور تبیین تغییرات مقطعی بازده سهام متأثر از عامل نقدشوندگی تقویت می گردد. با این حال، تأثیر ریسک غیرسیستماتیک بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران مغلوب اثر نقدشوندگی نبوده و شواهدی دال بر انتساب منشأ قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک به نقدشوندگی یافت نگردید. یافته اخیر حساسیت چندانی نسبت به نحوه اندازه گیری ریسک غیرسیستماتیک، مسأله معاملات اندک (اعمال محدودیت های حداقل روز معاملاتی)و الگوی وزنی محاسبه بازده پرتفوی نداشته و کماکان برقرار است.
معمای پرمیوم دارایی با توجه به ریسک حباب و تابع ترجیحات بازگشتی آپشتین - زین در بورس اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، تفسیر معمای پرمیوم دارایی با توجه به ریسک حباب در بازار اوراق بهادار ایران طی دوره 08/1395-07/1376 است. در این راستا، در این مقاله، به بررسی کشف حباب، تخمین تابع ترجیحات آپشتین- زین و تفسیر پرمیوم دارایی می پردازیم. ازاین رو، برای کشف حباب و تعیین تاریخ وقوع حباب از آزمون های RTADF استفاده شده است. نتایج پژوهش بیان کننده آن است که بازار اوراق بهادار شش دوره حبابی را تجربه کرده و در 65 درصد بازه مورد مطالعه، غیرحبابی بوده است. همچنین در این مطالعه، تابع ترجیحات آپشتین- زین با استفاده از روش GMM برآورد شده است. در این مرحله، تخمین مقدار پارامتر کشش جانشینی شرطی بسیار مهم است، زیرا انتظار بر آن است که ریسک حباب برای توضیح بخشی از ریسک بازار سهام به کار رود. یافته های مدل برآوردی نشان می دهد که حباب های موجود در بازار اوراق بهادار موجب تقویت عوامل ریسکی شده است. همچنین عوامل اقتصادی در بازار اوراق بهادار ایران بسیار ریسک گریزند. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس رویکرد سنتی نمی توان تفسیری جامع از معمای پرمیوم دارایی ارایه کرد، اما رویکرد جدید قادر است90% پرمیوم دارایی را تبیین کند .
عملکرد مدل نیمه پارامتریک قیمت گذاری دارایی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
375 - 390
حوزههای تخصصی:
هدف: در مدل های قیمت گذاری دارایی، به طور سنتی فرض شده است که میان بازده و متغیرهای توضیح دهنده، رابطه خطی وجود دارد؛ بنابراین در محیط غیرخطی، تخمین ضرایب این مدل ناسازگار و اریب دار است. در این پژوهش قدرت پیش بینی مدل پنج عاملی فاما و فرنچ غیرخطی و خطی، در بازه زمانی فروردین 1389 تا اسفند 1398 ارزیابی شده است.
روش: برای برآورد بازده موردانتظار به روش غیرخطی، از مدل پنج عاملی فاما و فرنچ نیمه پارامتریک استفاده شده است. در مدل دوم، بازده موردانتظار از مدل پنج عاملی فاما و فرنچ به روش خطی برآورد شده است.
یافته ها: بازده موردانتظار برآوردشده با بازده تحقق یافته مقایسه شد و از شاخص میانگین قدرمطلق درصد خطا، برای سنجش قدرت پیش بینی مدل های پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص میانگین قدرمطلق درصد خطا، در مدل نیمه پارامتریک کمتر از مدل خطی است.
نتیجه گیری: علی رغم خطای کمتر مدل پنج عاملی فاما و فرنچ نیمه پارامتریک نسبت به مدل خطی، اختلاف معناداری میان قدرت پیش بینی این دو مدل مشاهده نشد. بنابراین روش تخمین (خطی یا غیرخطی) تأثیر معناداری در عملکرد مدل پنج عاملی فاما و فرنچ نخواهد گذاشت.
اثر شناخت بر رابطه بازده و ریسک غیر سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
139 - 172
حوزههای تخصصی:
با توجه به استدلال مرتون (1987)، قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک اساسا در مورد سهامی مطرح شده است که شناخت بازار نسبت به آن محدود بوده و متعاقبا تعداد سرمایه گذاران آن نسبت به کل سرمایه گذاران بازار کم باشد. به طور دقیق تر، رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام منوط به محدود بودن شناخت نسبت به سهام می باشد. با این وجود در مطالعات تجربی قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک، ردپایی از بررسی اثر «شناخت» دیده نمی شود. به این ترتیب، غفلت از متغیر شناخت می تواند یکی از مولفه-های موثر در بروز رفتار معماگونه نوسان پذیری غیرسیستماتیک باشد. لذا در تحقیق حاضر سعی بر آن است اثر شناخت بر قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک تبیین گردد. در این راستا، نخست اثر شناخت بر رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده بر مبنای دو رویکرد تحلیل پرتفوی با طبقه بندی دوگانه و رگرسیون فاما-مکبث بررسی گردیده است. سپس با بهره گیری از رویکرد هو_لو (2016) میزان اثر شناخت در توضیح رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 الی 1398 مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ضمن تایید قیمت گذاری مثبت ریسک غیرسیستماتیک، نشان می دهد شناخت می تواند بالغ بر 70درصد از رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده را توضیح دهد.
گشتاورهای مشترک؛ شواهدی از قیمت گذاری دارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
119 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون هم چولگی و هم کشیدگی به عنوان عوامل ریسک و متعاقباً قیمت گذاری آن در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور نمونه ای متشکل از 96 شرکت پذیرفته شده بورس مذکور طی سال های 1380 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته است. جهت بررسی رابطه گشتاورهای مشترک مورد نظر و بازده سهام از مدل فاما و مک بث (1973) بهره گرفته شده است. جهت تصریح هر چه دقیق تر تاثیر گشتاورهای مشترک، اثر متغیرهای بتا، اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و مومنتوم کنترل گردیده است. شواهد به دست آمده حاکی از آن است که اثر گشتاور مشترک مرتبه سوم (هم چولگی) در تبیین تغییرات بازده سهام به لحاظ آماری دارای معنادار ضعیف و تاثیر هم کشیدگی غیرمعنادار است.