فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
از بین مکاتب اخلاقی مبناگرا، برخی مکاتب معتقدند که گزاره های پایه در استدلال های اخلاقی، گزاره هایی بدیهی هستند. میان کسانی که گزاره های پایه اخلاقی را بدیهی می دانند، این اختلاف نظر وجود دارد که برخی، گزاره های پایه بدیهی را اموری اخلاقی می دانند و برخی، این گزاره ها را امور غیراخلاقی قلمداد می کنند. چگونگی تبیین بداهت گزاره های پایه اخلاقی در بین اندیشمندان معرکه آراء است. برخی جانب شهود را در این حوزه گرفته اند. برخی چون کانت، آنها را مدرَک پیشینی عقل عملی دانسته اند. برخی صرف تصور موضوع و محمول را برای حکم به بداهت آن کافی دانسته اند. برخی دیگر، با تبیین عقلانی بداهت آن را نشان داده اند. همچنین در این مورد، دو حوزه ارزش و الزام، نزد فیلسوفان اخلاقی بهره یکسانی ندارند. برخی، صرفاً حوزه ارزش را دارای گزاره های پایه بدیهی می دانند. برخی این شأن را تنها برای الزامات اخلاقی قائلند. برخی دیگر نیز، در هر دو حوزه به یکسان عمل کرده اند. در این نوشتار سعی شده تا مهمترین نظریات بداهت گرا در فرااخلاق، از جهت توجیه گزاره های اخلاقی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند.
وجود اخلاق دینی؛ آری یا خیر؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی پاسخ به این سؤال است که آیا اخلاق دینی وجود دارد، یا خیر؟ برای پاسخ به آن، سؤال به چهار نحو معنا شده و سپس به هر یک جداگانه پاسخ داده شده است: اول اینکه، آیا اخلاق دینی وجود دارد؛ یعنی آیا بخشی از دین مربوط به اخلاق است، تا آن را اخلاق دینی بنامند؟ دوم اینکه، آیا اخلاق دینی به معنای نظام اخلاقی وجود دارد؟ سوم اینکه، آیا نظریاتی اخلاقی وجود دارد که از طرف متدینان به دین نسبت داده شده باشد، تا بتوان آن را اخلاق دینی نامید؟ چهارم اینکه، آیا اخلاق وابسته به دین است و اخلاق سکولار معنا ندارد؟ معانی چهارگانه فوق، که به صورت چهار سؤال مجزا مطرح شده در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند. پاسخ سه سؤال اول مثبت، و پاسخ سؤال آخر منفی است. روش اصلی پژوهش، فلسفی می باشد، اما بسته به مورد، گاهی از روش نقلی نیز استفاده شده است.
واکاوی انتقادی ادله فمینیست های لیبرال موج دوم بر جواز سقط جنین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فمینیست هایی نظیر روبین وست، بتی فرایدن، لوکر و تامسون، با تکیه بر سه مبنای آزادی فردی زنان، حقوق فردی زن و تساوی و برابری زن و مرد، بر جواز سقط جنین استدلال کرده اند. این طیف از فمینیست ها، براساس مبانی فوق، سقط جنین را در بارداری ناخواسته مطلقاً مجاز می شمارند؛ زیرا از نظر آنان آزادی فردی زن و حق انتخاب آگاهانه او، در پذیرش نقش مادری، به عنوان یک حق فردی مهم، بسیار حائز اهمیت است. از دیدگاه ایشان، زنان باید همانند مردان از حقوق آزادی بخش برخوردار باشند. در نقد این دیدگاه، باید به تمایز قائل شدن میان بارداری حاصل از تجاوز به عنف و سایر اقسام بارداری ناخواسته اشاره کرد. به علاوه، فرار از مسئولیت پذیری به هر بهانه ای، صحیح نیست؛ افراد باید مسئولیت پیامدهای اعمالشان را بپذیرند. زمانی که آزادی و حقوق فردی مادر و حق حیات جنین با هم در تعارض باشد، اصل حفظ حیات انسانی است، و رعایت اخلاق، بر سایر اصول و خواسته ها مقدم است. در نقد تساوی و برابری فمینیستی، به بررسی تفاوت تساوی و تشابه حقوق و حق پدر در امتناع از تعهد، در صورت تساوی حقوق زن و مرد پرداخته می شود.
مقایسه سعادت فردی در آثار ابن سینا و رساله ظفرنامه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سعادت به لحاظ نظری و عملی بیانگر بالاترین کمالی است که هر فرد انسانی می تواند آن را برای خویش ترسیم کند. این مفهوم، هرچند از نظر کاربرد مشترک به نظر می رسد، به لحاظ تعیین مصادیق متفاوت است و از این رو، از نظر تاریخی همواره مورد اقبال متفکران و صاحب نظران قرار گرفته است. ابن سینا با تعریف سعادت به عنوان مطلوب بالذات در مقابل مطلوب غیربالذات و غایت بالذات در مقابل غایت غیربالذات یا لغیره، با ظرافت خاصی سعادت را به دو لحاظ تقسیم می کند: نخست سعادت در قیاس با قوای مختلف نفس؛ و دیگری س عادت در ارتب اط ب ا خ ود انسان که در هر دو مورد، معرفت یافتن به سعادت و عمل بر اساس آن، طریق دستیابی به آن محسوب می شود؛ هرچند نصیحت پذیری را همواره به عنوان یکی از اصول اصلی تعلیم و تربیت مورد تصدیق قرار می دهد. رساله ارزشمند ظفرنامه به عنوان یک رساله ادبی تعلیمی که منشوری از نصایح طرق سعادتمند شدن به شمار می رود، به بررسی و نصیحت درباره سعادت فردی در سه حیطه جسمانی، نفسانی و عقلانی می پردازد و در نهایت آن را به معنای آرامش یافتن در این سه حیطه مورد توجه قرار می دهد. مقایسه وجه فردی سعادت در تفکر ابن سینا و رساله ظفرنامه، بیانگر این مهم است که هم در تلقی ابن سینا و هم نصایح ظفرنامه سعادت غایت نهایی برای هر کس و کسب فضایل راه رسیدن به آن محسوب می شود.
نقش اعتقاد به ویژگی علم انبیاء و اهل بیت (ع) در تخلق به اخلاق اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ضروریات دین اسلام، اعتقاد به انبیا و اهل بیت (ع) است. در قرآن و روایات، ویژگی های مختلفی برای آنها بیان شده است. یکی از این ویژگی ها، که بسیار مورد تأکید آیات و روایات اسلامی است، مسئله علم این ذوات مقدسه است. با توجه به اینکه رفتار و اعمال انسان متناسب با نوع شناخت و جهان بینی اوست؛ اعتقاد داشتن به این ویژگی، تأثیر مهمی در تخلق به اخلاق اسلامی خواهد داشت. این مقاله در صدد بررسی آثار اعتقاد به ویژگی علم انبیا و اهل بیت (ع)، در تخلق به اخلاق اسلامی است. این موضوع، با روش توصیفی و تحلیلی و ناظر به دیدگاه استاد مصباح یزدی(ره) مورد پژوهش قرار می گیرد. یافته های پژوهشی این نوشته در سه جهت قابل بیان است: اول اینکه، اعتقاد به چنین ویژگی، موجب می شود با شناخت فضائل و رذائل اخلاقی از منبع موثق، زمینه تخلق به اخلاق اسلامی فراهم شود. دوم اینکه در سایه این علم می توان مسائل بنیادی اخلاق، مانند معیار ارزشمندی رفتارهای اخلاقی را تبیین کرد. سوم اینکه اعتقاد به آگاهی آنها و نظارت بر اعمال انسان، موجب حیاء و ترک گناه می شود.
عوامل دستیابی به سلامتی قلب از منظر آیات و روایات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم امکان سعادت و رستگاری انسان، بدون دارا بودن قلب سلیم نفی شده است. به همین دلیل، وجهه همت بسیاری از اندیشمندان حوزه اخلاق، بررسی عوامل دستیابی به قلب سلیم و دوری از موانع آن بوده است. هدف این پژوهش، مفهوم شناسی قلب سلیم و دست یافتن به عوامل دخیل در تحقق آن، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومان است. یافته های تحقیق حاکی از این است که قلب، همان روح و نفس انسانی است که سلامتی آن، به معنای دارا بودن تمام بینش ها و گرایش های بایسته و عاری بودن از تمام بینش ها و گرایش های نبایسته است. بررسی و تحلیل آیات و روایات، منتهی به یافتن عوامل مؤثر بر تحقق سلامتی قلب، همچون زهد، توکل، توبه، خوف و رجاء، خشیت، صمت، گوش دادن به موعظه، مباحثه علمی و قرائت قرآن شد.
تبیین انسجام درونی ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی در نظام اخلاقی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
احساسات و عواطف، ازجمله سرمایه های وجودی آدمی است که وی را از سایر موجودات ممتاز کرده و نیروی محرک وی برای انجام رفتارهای اختیاری قلمداد می شوند. ازآنجاکه اختیار انسان در ایجاد، تقویت و تضعیف احساسات نقش مستقیم دارد، یک نظام جامع اخلاقی، نمی تواند نسبت به ارزیابی اخلاقی آنها بی تفاوت بوده، نسبت به آنها خوب و بد اخلاقی را مطرح نکند. سؤال مهمی که در این زمینه مطرح است اینکه انسان باید چه احساسی نسبت به خود، خدا، انسان های دیگر و طبیعت پیرامونی داشته باشد و از چه احساساتی باید پرهیز کند؟ سؤال مهم تر اینکه آیا میان ارزش های اخلاقی ناظر به این احساسات، ارتباطی وجود دارد یا خیر؟ پاسخ به سؤال اخیر، مسئله اصلی این تحقیق است. هنگامی در فضای آموزه های اسلامی با ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی در ارتباطات مختلف انسان مواجه می شویم، همه آنها را با یکدیگر و با محوریت مبنای هماهنگ کننده؛ یعنی «خداخواهی» منسجم و هماهنگ می یابیم. در این تحقیق، با روش تحلیلی توصیفی سعی شده به صورت تفصیلی تبیینی صحیح از انسجام درونی ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی ارائه گردد.
شاخص های نقد سیاسی -اجتماعی از منظر اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با وجود همه فواید نقد، که مهم ترین آنها از منظر اخلاق اسلامی، ایجاد زمینه اصلاح و رشد فردی و اجتماعی است، فضای سیاسی کشور و فعالیت های فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، چهره های معروف و سایر بازیگران عرصه سیاست، تفاوت محسوسی با نقطه مطلوب از نظر اخلاق اسلامی دارد. حفظ حدود اخلاقی، در کنار نقد و انتقادگری در عرصه مسائل سیاسی اجتماعی، در گرو شناخت کافی نسبت به آموزه های دینی و شاخص های اخلاقی در عرصه نقد سیاسی اجتماعی است. هدف این مقاله، توصیف شاخص های اخلاقی برای آشنایی فعالان نقد با این شاخص ها و در نتیجه، رشد فرهنگ نقد در پرتو اخلاق مداری است. این تحقیق، با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و اطلاعات آن، با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که شاخص های عام اخلاقی نقد سیاسی اجتماعی عبارت است از: اخلاص، مهار احساسات و تمایلات، حق محوری، انصاف، دین محوری و ارزش گرایی اسلامی، خیرخواهی، عدالت طلبی، رعایت وفاق و اعتماد اجتماعی، تعاون و همیاری، رعایت مصالح معنوی جامعه، ادای حقوق برادران دینی، قانون گرایی، عدم ملاحظه منافع شخصی، توجه به مواضع دشمن، نصیت و مشارکت سیاسی، مصلحت سنجی و اولویت سنجی.
مناسبات اخلاق و حکمت عملی در اخلاق نیکوماخوس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از حکمت عملی، پرداختن به اساسی ترین پرسش های فلسفی انسان است. سؤال از اینکه «چه می توان کرد؟» یا «چه باید بکنیم؟» یا «چگونه باید عمل و اقدام کرد؟»، از مهم ترین پرسش های اساسی حیات انسانی است. توضیح عناصر اساسی نظریه حکمت عملی و هویت اخلاق از دیدگاه ارسطو، تحت عنوان توده ای از تقسیم بندی های متنوع معرفتی و وجودی به نمایش گذاشته است. این تقسیم بندی ها، به نحوی توسط ارسطو به کار گفته شده اند که وجوه مختلف کارکردها و نقش هایی که ما در تهذیب اخلاق و حکمت عملی و حتی علوم انسانی با آن مواجه هستیم، در ضمن یک نظام واحد ترسیم شده اند. این نوشتار بر آن است تا با ارائه نگاهی مستند به نظریة اخلاق ارسطو و تحلیل و بررسی آن، مناسبات بین اخلاق و حکمت عملی را از دیدگاه وی مورد واکاوی قرار دهد.
ضرورت مربی در تربیت اخلاقی؛ با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث ضرورت مربی اخلاق، یکی از زمینه های پرچالش در تربیت اخلاقی است. علامه مصباح یزدی(ره)، یکی از اندیشمندانی است که در این زمینه دیدگاه جامعی دارد. اما به دلیل پراکندگی این دیدگاه در آثارشان، نظر ایشان در این مسئله به روشنی تبیین نشده است. این مقاله، به روش کتابخانه ای برای پاسخ به دو سؤال زیر سامان یافته است: آیا از نظر علامه مصباح یزدی(ره)، مربی اخلاق ضرورت دارد؟ آیا فرد بدون مربی توان برنامه ریزی در این زمینه را دارد؟ ضرورت مربی، از چه مرحله ای از تربیت اخلاقی فعلیت می یابد؟ نتایج تحقیق، حاکی از این است که علامه مصباح(ره) با توجه به فساد روز افزون و تقاضای جامعه از روحانیت در درمان بیماری های اخلاقی و رشد معنوی، مربی اخلاق ضرورت می یابد. در پاسخ به سؤال دوم، فرد بدون مربی باید تلاش فراوانی کند و با تسلط به منابع دینی در زمینه تربیت اخلاقی و معنوی برنامه ریزی کند.
حیوان از حس تا سوژگی: گفتاری در فلسفه اخلاقِ زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
7 - 30
حوزههای تخصصی:
یکی از عللی که حیوان را مستحق خشونت می کند، تصور فقدان عقلانیت و سوژگی در آن است؛ اما اگر بتوان برای حیوان نوعی سوژگی را تشخیص داد، می توان به آینده ای امیدوار بود که حیوان دیگر تحت سیطره ی هیچ گونه آزار انسانی قرار نگیرد. در همین راستا، این پژوهش درنظر دارد مسئله و مخاطره ی تعامل میان انسان و حیوان را با رویکردی تازه و عملی در میان نهد. رویکرد کلی و روشی در این پژوهش «پدیدارشناسی» و به طور مشخص «پدیدارشناسی اخلاقی» است که پیامد آن طرح چهار سئوال درخصوص درد و رنج حیوان، مهر حیوان، حق حیوان و سوژگی حیوان است. بنابراین ترتیب و توالی این چهار امر را در پیوستاری می گذاریم که یک سرش از جنس حس و تجربه و سر دیگرش از جنس مفهوم و کلیت است؛ تا در نهایت به احکامی از جنس «کلی مشخص» دست یابیم. در مجموع، به منظور کاهش مرارت، شرارت و خباثت در تخیلی پدیدارشناسانه سوژگی حیوان را به نحوی تصویر می کنیم که ما را از زندگی ساقط نکند و نتیجه اش کاهش ظلم میان مدرک های حیات باشد. بدین ترتیب در این نوع استدلال نه انسان حیوان می شود و نه حیوان انسان. این یک قراردادِ انسانی است در مقابل قرارداد طبیعی و الهیاتی که گامی به سوی اجتناب از «ته مانده های رفتارِ انسانِ غیرمدرن که حیوانات را ابزار می پندارند» برمی دارد. بنابراین مسیرکاهش شرارت برای انسان، پذیرش نوع و سطحی از حقوق برای حیوانات است.
بررسی آثار تربیتی -اخلاقی سنت آزمایش از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سنّت آزمایش، یکی از سنّت های الهی است که خداوند متعال با فراهم آوردن زمینه های آن، بندگان خود را به سمت رشد و تکامل معنوی هدایت می کند. در تربیت اخلاقی، به عنوان یکی از ابعاد تربیتی انسان، تلاش می شود زمینه های گرایش به فضایل و روی آوردن به اخلاق حسنه، برای رسیدن به سعادت و کمال جاودانه فراهم آید. به همین منظور، این پژوهش با روش تحلیل و بررسی اسنادی و کتابخانه ای، به تبیین آثار تربیتی – اخلاقی سنت آزمایش و نقش آن در تربیت معنوی و اخلاقی انسان، از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(ره) پرداخته است. یافته ها حاکی از این است که از نگاه آیت الله مصباح(ره)، سنت آزمایش که خود یکی از اهداف آفرینش محسوب می شود، در شکوفایی استعدادهای درونی انسان، تطهیر گناهان، تنبّه و بیداری، توبه و بازگشت به خداوند، رشد و تکامل معنوی و قرب الهی وی تأثیر به سزایی دارد.
اصول اخلاقی پیامبر(ص) در جنگها بر اساس سیره تاریخی پیامبر(ص) و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101-124
حوزههای تخصصی:
اخلاق و اصول اخلاقی یکی از جنبه های مهم دین اسلام و از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو در قرآن کریم یکی از اهداف بعثت پیامبر (ص) تربیت و آموزش حکمت معرفی شده است و پیامبر(ص) چون حاکمیت دین اسلام را بر عهده داشتند بنابراین در مواقع مختلف با اخلاق مداری و پایبندی به اصول اخلاقی رفتار می نمودند. از جمله صحنه هایی که پیامبر در آن قرار می گرفتند زمان های جنگ بود که سعی در رعایت اصول اخلاقی داشتند. آنچه در این نوشتار مدنظر قرار دارد این است پیامبر (ص) هنگامی که در صحنه های مختلف جنگ قرار می گرفتند چه نوع برخوردی داشتند و درواقع این موضوع از طریق قرآن و سیره تاریخی پیامبر(ص) مورد بررسی قرار می گیرد. آنچه از این پژوهش به دست می آید این است که بر خلاف نظر مستشرقان که غزوات پیامبر را بر پایه خشونت و کسب غنیمت تفسیر نموده اند، پیامبر در جنگهای خود به اصول اخلاقی پایبند بوده و تمام تلاش خود را می کردند که مکارم اخلاقی از جمله عطوفت و مهربانی، وفای به عهد و صبر و استقامت و..... را به مسلمانان آموزش بدهند.
بررسی ارزش اخلاقی غیبت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، یکی از ناهنجاری های اخلاقی در حوزه زبان را «غیبت کردن» از دیگران برمی شمارند. درباره غیبت، پرسش هایی اساسی مطرح است: از جمله اینکه آیا غیبت کردن همواره بد است، یا ممکن است در برخی موارد، خوب تلقی شود؟ پاسخ به این پرسش، بر اساس معیارهای مختلف قابل تبیین است. در این پژوهش، بر اساس معیار قرب الهی به این پرسش پاسخ داده شده است. تحلیل گزاره های اخلاقی بر اساس این معیار، به این نتیجه رهنمون می شود که غیبت کردن بسته به شرایط واقعی، می تواند دارای ارزش اخلاقی مثبت یا منفی باشد. بنابراین، غیبت را می توان به دو دسته مذموم و ممدوح تقسیم کرد. به همین دلیل، در مواردی که غیبت موجب صلاح واقعی فرد و جامعه است، خوب و در شرایطی که موجب فساد اخلاقی فرد و جامعه است، بد می باشد. بر اساس این معیار، تمام استثنائاتی که در باب غیبت بیان شده را می توان مصادیقی از غیبت مذموم شمرد که منجر به مفاسد واقعی فردی و اجتماعی می شوند. روش این نوشتار، کتابخانه ای توصیفی تحلیلی است.
راه های حل تعارض بین رضا و عدم رضا در موارد تعلق قضاء الهی به كفر و معصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نگاه توحیدی، همۀ کارها حتی افعال اختیاری انسان، متعلق قضا و قدر الهی است. از سوی دیگر، با توجه به کامل مطلق بودن خدا و احسن بودن نظامش، لازم است که همواره راضی به قضای الهی باشیم. حال وظیفۀ انسان در موارد کفر و عصیان چیست؟ رضا یا عدم رضا؟ اندیشمندان اسلامی از دیرزمان پاسخ های متعددی به این مسئله داده اند که مهم ترین آنها بدین قرار است: 1. صاحب رساله قشیریه با تخصیص؛ 2. برخی عرفا با تفکیک بین قضا و مقضی؛ 3. میرداماد با تفکیک بالذات از بالعرض؛ 4. ملاصدرا با تدقیق در معنای قضاء و لازمۀ آن؛ 5. ربانی گلپایگانی با تفکیک قضاء تکوینی از قضاء تشریعی؛ 6. شهید مطهری با تفکیک کار منسوب به خدا از کار منسوب به بنده؛ 7. راه حل دیگر، توجه به ملاک رضایت و عدم رضایت؛ یعنی حسن و قبح عمل است که به نظر نگارنده ریشۀ حل مشکل است. در این نوشتار، با طرح و بررسی پاسخ های مذکور به روش توصیفی تحلیلی درصدد حل این معمای اخلاقی هستیم.
جلوه هایی از استکبارستیزی در سیره و سخن امام راحل؛ به همراه تحلیلی عرفانی از آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل قابل توجه در عرفان این است که آیا استکبارستیزی با عرفان قابل جمع و یا با آن ناسازگار است؟ این مقاله با بررسی گفتار و رفتار امام راحل(ره)، در صدد است که اولاً جلوه هایی از روحیه و رفتار استکبارستیز را از طریق بیان نمونه هایی از سیره و سخن ایشان به نمایش بگذارد. ثانیاً، تحلیلی عرفانی از آن ارائه دهد. بدین منظور، ابتدا حکایاتی از رفتارهای استکبارستیز امام در دوران های مختلف حیات ایشان و در برابر طیف های مختلفی از مستکبران، بیان شده و در ادامه، برخی سخنان ایشان علیه مستکبران و جبهه استکبار به صورت عام، که به گونه دیگری از روحیه استکبارستیزی آن عارف بالله حکایت می کند، ارائه گردیده است. سپس، تحلیلی عرفانی از این مسئله، که چگونه می شود یک عارف از روحیه ای حماسی و استکبارستیز برخوردار گردد و چگونه این دو جنبه شخصیتی در فردی همچون امام راحل و یا هر فرد دیگری قابل جمع اند، ارائه گردیده است. در این بخش، با تذکر این نکته که استکبارستیزی بر سه عنصر «شجاعت»، «ظلم ستیزی» و «ایثار» استوار است، تأثیر عرفان حقیقی بر حصول و تقویت این سه فضیلت انسانی تبیین گردیده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
نگاهی تحلیلی و انتقادی به فضیلت «شجاعت» در اخلاق نیکوماخوسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
81 - 107
حوزههای تخصصی:
«شجاعت» از دیرباز یکی از فضایل اخلاقیِ مهمّ و مشترکِ جوامع بشری گوناگون به شمار می رفته است. طیّ قرون متمادی فهم های مختلف و متنوّعی از این فضیلت اخلاقی وجود داشته اند که به توسعه و تضییقِ قلمروِ کاربردِ آن در مرزبندی با رذایل و مفاهیم دیگر انجامیده اند. این اختلاف و تنوّعِ فهم ها از فضیلت شجاعت در میان فیلسوفانِ یونان باستان نیز دیده می شود. ارسطو نیز در آثارِ اخلاق شناختیِ خود، به ویژه در کتابِ مشهورِ اخلاقِ نیکوماخوسی، از این فضیلت اخلاقی به تفصیل بحث کرده است. کوشش برای یافتن مؤلّفه های فضیلت شجاعت در سخنانِ پرظرافتِ ارسطو در آن کتاب ما را به حقیقتِ شجاعت رهنُمون می سازد. ما در این مقاله کوشیده ایم که ابتدا مؤلّفه های فضیلت شجاعت در اخلاقِ نیکوماخوسی را استخراج و بیان کنیم؛ سپس بر اساسِ مؤلّفه های به دست آمده که بیست وپنج مورد در شش بخش اند، تحلیلی از نظرگاه کلّیِ ارسطو درباره حقیقتِ شجاعت و شخص شجاع به دست دهیم و سرانجام به ارزیابیِ آرای ارسطو و مناسبات میان آنها بپردازیم.
اخلاق محیط زیست و بهره وری از حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
31 - 49
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به حقوق حیوانات از جایگاه ویژه ای برخوردار است. یکی از فیلسوفان اخلاق معروفی که توجه وافری به حقوق حیوانات دارد، پیتر سینگر است. او دلایل متعددی بر نادرستی استفاده انسان از حیوان اقامه کرده است؛ از جمله استدلال های «گونه پرستی» و «نادرستی وارد کردن درد و رنج بر حیوانات». او علاوه بر این دو استدلال، توجه خود را به رابطه استفاده بیش از حد از حیوانات و تخریب محیط زیست نیز معطوف داشته است. امروزه سهم قابل توجهی از تخریب محیط زیست متوجه دامداری های صنعتی است که با تولید گوشت موجب از بین رفتن منابع گیاهی، انتشار گازهای گلخانه ای و آسیب زدن به طبیعت می شوند. سینگر وضعیت پیش آمده را ناشی از نحوه رفتار انسان ها با حیوانات دانسته و آن را مرتبط با آموزه های دینی درباره انسان و حیوان می داند. او با غیراخلاقی دانستن گوشت خواری و رد نظر دین در این باره برای حفظ محیط زیست گیاه خواری را پیشنهاد می کند. در این مقاله ضمن بررسی و نقد این استدلال، مشخص می شود که مهمترین عامل تخریب محیط زیست افراط و استفاده نامطلوب انسان از حیوان است. مشکل محیط زیست با اصلاح نوع نگرش انسان به محیط زیست و نحوه ساماندهی استفاده او از طبیعت قابل حل است که دین نیز آن را مورد تأکید قرار داده است. اگر استفاده انسان از مجموعه محیط زیست که حیوان نیز جزئی از آن است، به صورت هدفمند و مسئولانه انجام بگیرد، نه تنها موجب تخریب محیط زیست نخواهد شد، بلکه مایه حفظ بهتر آن و در نتیجه مراعات حقوق حیوان نیز خواهد شد. لزوم تأکید بر اصلاح ساختار به جای منع مصرف، توجه به آسیب های گیاه خواری و لزوم فهم درست از نظر دین به خصوص اسلام از جمله نقدهایی است که می توان به سینگر وارد کرد.
چیستی اخلاق کاربردی اسلامی؛ موضوع روش و هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
115 - 148
حوزههای تخصصی:
ارائه اخلاق کاربردی اسلامی در گرو ارائه تعریفی مبتنی بر مبانی و منابع اخلاق اسلامی است تا بتوان بر اساس آن ساز و کار اخلاق کاربردی اسلامی را بنا نهاد. اخلاق کاربردی اسلامی حوزه دانشی مبتنی بر آموزه های اسلامی است که می تواند راه حل هایی را برای مسائل جدید اخلاقی دوران معاصر پیشنهاد دهد. اولین گام در این حوزه بیان تعریف اخلاق کاربردی اسلامی است. در تعریف منتخب این مقاله موضوع، هدف و روش اخلاق کاربردی مورد تمرکز و توجه قرارگرفته است که این سه مولفه وجه تمایز تعریف اسلامی و تعاریف رایج در اخلاق کاربردی را نشان خواهد داد. نظریه اخلاقی اسلام مبتنی بر مبانی الاهیاتی و انسان شناختی و مبتنی بر وحی است. در نتیجه اخلاق کاربردی را در یک نظام طولی برای تحقق اهداف متعالی دین که آیین نامه حیات معقول انسان است، نشان می دهد.
بررسی و تحلیل نقش انسان شناسی در پی ریزی فرهنگ و تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
43 - 70
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و تمدن اسلامی به دلیل اتصال به عالم وحیانی و قرآنی و روایی، دارای غنای محتوایی بی بدیلی است که می تواند تمامی انسان ها را در هر زمان و هر مکان و با هر شرایطی تا قیامت هدایت نموده و سعادت دنیا و آخرت ایشان را تضمین نماید. از سوی دیگر نقش بی نظیر فلسفه اسلامی به عنوان پشتوانه عقلانی و معرفتی فرهنگ و تمدن اسلامی دارای اهمیت فوق العاده ای است. حال بایستی توجه نمود که در آینده، نقش انسان شناسی فلسفه اسلامی در طراحی مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی که بارها مورد تأکید امام امت(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی است، چگونه است؟ فلسفه اسلامی با رویکرد انسان شناسانه خود به مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی ورود نموده و بصورت کامل و دقیق تبیین می نماید و بر این اساس، شاکله حیات طیبه بشری را طرح ریزی می کند. به عبارت دیگر حل این مهم، باعث رفع همه مشکلات کاربردی فرهنگی و تمدنی نوین اسلامی می گردد، چرا که مباحث رفتاری و عملی رابطه مستقیم و تنگاتنگی با مباحث نظری دارد و از آن متأثر است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل انسان شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال نشان دادن نقش مهم و حیاتی انسان شناسی فلسفه اسلامی به عنوان مباحث نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی است. یافته های پژوهش عبارتند از عملیاتی نمودن مباحث نظری دقیق و عمیق انسان شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی.