فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
93-119 صفحه
حوزههای تخصصی:
بحث استعمار یکی از مضامین اصلی شعر عرب در عصر نهضت یعنی نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم است. در شعر این دوره میتوان از غرب چهرهای دوگانه و متعارض دید. از طرفی الگوی پیشرفت های علمی و صنعتی و دموکراسی است و از طرف دیگر استعمارگری ظالم و مستبد . زمانی که غرب از لحاظ علمی و تمدنی مورد بحث است شاعران آن را میستایند و به تقلید از آن تشویق م یکنند ولی زمانی که از غرب به عنوان استعمارگر بحث میکنند با شیوه های مختلف به مبارزه با آن برمیخیزند . در این مقاله به شیوه توصیفی تاریخی و بر اساس تحلیل محتوای شعر این دوره سعی شده تا چه ره دوگانه غرب به ویژه سیمای استعمارگری آن از منظر شاعران نشان داده شود. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش است که شاعران عصر نهضت چه تصوری از استعمار غرب دارند و چگونه و با چه شیوههایی و تا چه اندازه در شعرشان به آن پرداختهاند؟ از آن جا که شاعران این عصر، مصلحان سیاسی اجتماعی هستند تلاش میکنند تا با ابزار شعر و تکیه بر آموزههای دینی و احساسات میهنی، مردم را به اتحاد در برابر استعمار و مبارزه با آن دعوت و برنامه های استعمار را برای مردم بیان کنند. تعدد کشورهای عربی و تکثر شعرای این دوره باعث شده تا فقط به شاعران بزرگ و مشهور استناد شود . از جمله این شاعران میتوان به احمد شوقی و حافظ ابراهیم از مصر، جمیل صدقی زهاوی و معروف رصافی از عراق و خلیل مطران از شام اشاره کرد.
نقد طنز گونه جامعه در""طیف الخیال ابن دانیال موصلی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز همیشه ابزار قدرتمندی برای نقد اوضاع واحوال اجتماعی یک دوره به شمار می رفته است. بی عدالتی، افراط وتفریط های اجتماعی و سیاسی و به طورکلی، کژی ها و ناراستی های هر جامعه، موضوع و درون مایه آثار طنز به شمار می آید. طنز یکی از مهم ترین شاخصه های ادبی عصر ممالیک به شمار می رود و باید گفت که عصر «ممالیک» و «عثمانیان» دوره ای است که از جانب پژوهشگران ادبی مورد اجحاف واقع شده است. ابتکارات و نوآوری های ادبی این دوره به کلی نادیده انگاشته شده و حتی گاه عنوان دوره «سقوط» بر آن اطلاق شده است. هرچند که این دوره همپای دیگر دوره های طلایی اسلام نیست، اما در این محدوده زمانی کتاب های ادبی بسیاری به منصه ظهور رسیدند که می بایست مورد دقت و توجه پژوهشگران این حوزه قرارگیرد. کتاب ""طیف الخیال"" اثر ""ابن دانیال"" نویسنده طنزنویس عهد ممالیک یکی از این آثار ادبی است که به لحاظ ویژگی های شکلی همپای نمایش نامه های امروزی است و از مضمونی طنزآمیز برخوردار است. طنزهای این کتاب به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد و با عینک تیزبین خود زشتی ها و نادرستی ها را یافته و پس از معرفی و نشان دادن آن به مخاطب، با استعانت از اسلوب مبالغه سعی در محو این پلیدی ها از جامعه دارد. این نوشتار با نگاهی به کتاب مذکور و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با شناخت هر چه بیشتر آثار این شخصیت، گامی در جهت آشنایی دقیق تر با فضای جامعه در این دوره تقریباً از یاد رفته برداشته باشد.
بازتاب شخصیت حضرت عباس(ع) در ادبیات معاصر عربی و فارسی (با تکیه بر اشعار برجسته شاعران سده اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
145-166 صفحه
حوزههای تخصصی:
تجلی شخصیتهای حماسی در ادبیات ملل مختلف بارز است و بسیار به آن اهمیت داده م یشود . شاعران به آن شخصیتها فخر میورزند و بخش فراوانی از سرودههای خویش را به دلاور یهای آنان اختصاص میدهند. ادبیات فارسی وعربی به طور گسترده ای از واقع ه کربلا و شخصیت های آن تاثیر پذیرفته است و اشعار فراوانی در این زمینه سروده شده است؛ ولی با توجه به قابلیتهای زبانی و شرایط مختلف ادبی و نوع نگاه شاعران در ادبیات فارسی و عربی، تعابیر آنان از این واقعه گاهی مشترک و گاهی مختلف است. در این میان بخشی از ادبیات عاشورایی فارسی و عربی به حضرت عباس (ع) حماسه ساز دلاور واقعه کربلا اختصاص دارد و این اشعار ابعاد مختلف شخصیتی ایشان را انعکاس م یدهد و این انعکاس در آیینه ادبیات فارسی و عربی شایان بررسی و تحلیل است . در ادبیات عربی به مضامینی همچون سقایت، شجاعت و فخر در توصیف شهادت ایشان و ذکر نسب، بسیار بیشتر از ادبیات فارسی توجه شده است و در ادبیات فارسی نیز مظلومیت وزیبایی و پرچمداری حضرت عباس (ع) دارای برتری نسبی است. به طور کلی صبغه حماسی اشعار عربی معاصر نسبت به اشعار فارسی پررنگتر است در حالی که جنبه رثایی در ادبیات فارسی چشمگیر تر است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف شخصیتی حضرت عباس(ع) در بارزترین سرودههای معاصر عربی و فارسی و شباهت و تفاوتهای این بازتاب میپردازد.
هجره النص و ثبات الهویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره پنجم بهار و تالستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۸)
293-311 صفحه
حوزههای تخصصی:
اذا کان القاری الجزایری و العربی، قد تعرف علی الروایه الجزایریه المکتوبه بالفرنسیه، لأسباب تاریخیه و اجتماعیه، ثم بعدها علی الروایه الجزایریه المکتوبه بالعربیه منذ بدایه الاستقلال و استرجاع السیاده الوطنیه، فان الروایه الجزایریه المکتوبه بالایطالیه تعتبر تجربه استثناییه و فریده فی الأدب الجزایری، ذلک أن العلاقات الثقافیه بین اللغتین تکاد تکون معدومه، و أن ایطالیا لم تکن وجهه مقصوده من قبل المهاجرین الباحثین عن العمل، أو تغییر نمط المعیشه حتی تتکون نخبه قادره علی التعاطی مع الایطالیه أو الکتابه. اما الأسیله التی تطرح فی هذه المقاله فهی أن: 1- متی بدأت ارتباط الادبین الایطالی و الجزایری؟ 2- من هم الادباء الجزاییون الذین عملوا فی مجال الادب الایطالی؟ 3- و ما هو اعمالهم؟ 4- من الادباء الجزایون الذین کتبوا روایاتهم باللغه الایطالیه، ما هی مضامین روایاتهم، و ما هو هدفهم من کتابه الروایه باللغه الایطالیه؟ یحاول هذا البحث أن یجیب الی هذه الاسیله بمنهج توصیفی- تحلیلی. الظروف السیاسیه و الأمنیه التی عرفتها الجزایر، جعل نخبه من الشباب الحاملین لشهادات جامعیه حصلوا علیها فی بلدهم یقصدون هذه الوجهه الغربیه. اقترنت المغامره باقتحام المکان المجهول و اللغه المجهوله؛ بالمغامره الثقافیه و اللغویه و محاوله الاندماج و المساهمه فی المشهد الثقافی الایطالی، و اختیارهم الکتابه الرواییه الایطالیه
تحلیل بلاغی عوامل مؤثر در ساختار کلامی «کوثر» قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سورة کوثر، موجزترین و در عین حال، یکی از تأثیرگذارترین سوره های قرآن است که در عین ایجاز، می توان همه جنبه های کامل بلاغی یک کلام را در آن یافت؛ به طوری که پیام رسانی که وظیفه اصلی کلام است، در آن به حد نهایت رعایت شده است. این سوره که در شرایط خاص و متناسب با موقعیت ویژه ای نازل شده است، مضمون و محتوایی واحد دارد که وحدت و یکپارچگی خاصی بین آیات سه گانه آن برقرار کرده است.
به طورکلی برای اثبات اعجاز لفظی قرآن، بررسی و تحلیل زبان قرآن و تحلیل ویژگی های ساختاری گفتارهای آن، نیز تبیین ویژگی ها و وجوه بلاغی این کلام ضروری است. در این راستا، همواره یکی از مهمترین دغدغه های دانشمندان، زبان شناسان و نحویون اسلامی، کوشش برای اثبات اعجاز لفظی قرآن بوده است. یکی از روش هادر این زمینه، بررسی وجوه بلاغی این کلام، تبیین بلیغ بودن متکلم و کلام آن و انطباق و تناسبش با ویژگی های مخاطبان و سیاق حالیه است. در کتاب های بلاغی، معیار سنجش ویژگی بلاغت در کلام و متکلم، مطابقت آنها با اقتضای حال تعریف شده است. با بررسی این معیار مشخص می شود که احوال گوناگونی شرایط شکل گیری یک کلام را متأثر می کند. عوامل چهارگانة متکلم، مخاطب، کلام و بافت موقعیتی در سطوح مختلف ساختار ظاهری و مفاهیم و معانی کلام را متأثر می کند. در این پژوهش با تمرکز بر موجزترین واحد کلام در قرآن، یعنی سورة کوثر و با بررسی احوال گوناگون این عوامل چهارگانه و مقتضیات متنوع آنها انطباق این کلام با اقسام احوال و مقتضیات، تبیین و تحلیل شده است.
دراسة أسلوبیة ل «قصیدة الحسین (ع) یا ابن الکرام» للشاعر المسیحی جورج زکی الحاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«قصیدة الحسین (ع) یا ابن الکرام» من القصائد التی کُتبت فی الإمام الحسین (ع) ومأساة عاشوراء، کما یوجد فیها ملامح من أدب المقاومة. هذه الدراسة عالجت قصیدة الحسین (ع) متبنّیةً المنهج الوصفی التحلیلی وبناءً علی نظریة الأسلوبیة الإحصائیة. ضمن الدراسة فی المستوی الصوتی بحثنا عن الأصوات المجهورة والمهموسة منها کما نعالج الأصوات الشدیدة والرخوة التی الأصوات المجهورة والشدیدة أکثر من المهموسة والرخوة وهذا یناسب الجو الملحمی للقصیدة. بالنسبة إلی المستوی الترکیبی فرکّز البحث علی دراسة الجمل الفعلیة والإسمیة ودرس الأفعال الماضیة والمضارعة عن طریق الإحصاء، والأفعال المضارعة ال مُوظَّفة فی القصیدة تدل علی خلود الإمام الحسین (ع) وحضوره فی قلب الشاعر. وأما المستوی البلاغی فیتضمّن الاستعارة والتشبیه من جانب والطباق من جانب آخر. الصراع بین الأخیار والأشرار فی القصیدة درسناها من خلال الدراسة فی المستوی الصرفی وذلک عبر استخدام جموع القلة والکثرة وضمیر «هم» للأخیار والأشرار. کما توجد کمّیة کبیرة من الضمیر لمخاطبة الإمام الحسین (ع).
سنت و استعداد فردی از دیدگاه الیوت و أدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنّت و استعداد فردی از منظر الیوت و أدونیس دو مفهوم اساسی در بطن خود دارند و آن دو مفهوم عبارت اند از ذهن و زبان. ذهن به عنوان فاعلِ شناسا به تصویرسازی از پدیده های هستی می پردازد و آن ها را در قالب زبان می ریزد. در تفکّر ایشان دو مقوله ذهن و زبان تا جایی درهم آمیخته می شوند که هستی به مثابه زبان گرفته می شود. این دو مفهوم پیوند عمیقی با مفهوم زمان در تلقّی فلسفی از منظر های دیگر، پیدا می کنند. ما در این مقاله این ارتباط را تحت عنوان سنّت مورد بررسی قرارمی دهیم. در قطب دیگر این مفاهیم، استعداد فردی قراردارد که تحت عنوان نقد روان کاوی در تلقّی فروید، قابل بررسی می باشد. این مقاله بر آن است تا مفاهیم ذهن، زبان و زمان را در آرای أدونیس و الیوت مورد بررسی و مداقّه قراردهد و در پایان، شِمای کلّی از منظر این دو شاعر عربی و انگلیسی از حیث نگاه شاعرانه به هستی به خواننده ارائه نماید.
ظاهره القلب فی اللغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدّ القلب من الظواهر اللغویه الشائعه فی اللغه العربیه. وهی ظاهره لم تختص بالشعر العربی القدیم فحسب، بل اتسع نطاقها بحیث یمکننا مشاهده نماذج منها فی القرآن الکریم. بما أن لهذه الظاهره نطاقاً واسعاً فی الأدب العربی وأیضاً بسبب ماهیتها التی تؤدی أحیاناً إلی انتقال أرکان الکلام عن مکانتها الأولی فی الجمله إلی مکانه أخری وأحیاناً أخری توجب التغییرَ فی إعراب الکلمات، دراسه هذه الظاهره بجمیع أبعادها وجوانبها اللغویه تصون المتلّقی عن الوقوع فی الأخطاء وتُعینها فی تحسین عملیه قراءه النصوص وفهمها. تهدف هذه الورقه البحثیه وفق المنهج الوصفی التحلیلی إلی دراسه ظاهره القلب فی اللغه العربیه والإتیان بأمثلتها فی الشعر العربی ونثره وکذلک الآیات المتضمّنه لها فی القرآن الکریم، لتسلّط الضوء عبر ذلک علی هذه الظاهره بخصائصها اللغویه وأنواعها المختلفه فی اللغه العربیه وللردّ علی عده أسئله منها: مدی أهمیه القلب وأنواعه فی علم المعانی، ودواعی القلب، وجواز الاعتراف بالقلب بوصفه أسلوباً من أسالیب البلاغه العربیه أو عدم جوازه وغیر ذلک. وقد حقّقت الدراسه عده نتائج تؤکّد لنا أهمیه ظاهره القلب غیر المستنکره بوصفها أسلوباً بلاغیاً فی عملیه قراءه النصوص، منها: أنه من أهم دواعی استعمال القلب فی اللغه تحسین الکلام لفظیاً ومعنویاً ومخالفه اللغه المعیاریه وخلق الجوّ الشعری، وأن الاعتراف بوقوع ظاهره القلب فی اللغه العربیه یصوننا عن التمسک بمختلف التأویلات والتقدیرات البعیده المتکلّفه عند مواجهه القلب فی النصوص ویساعدنا فی فهمها.
شعر العلامة السید محمد حسین فضل الله فی ضوء النقد البنیوی (قصائد من دیوان فی دروب السبعین نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یحظى دیوان فی دروب السبعین للعلامة السید محمد حسین فضل الله بأهمیة خاصة بقصائده الکلاسیکیة والحدیثة ولغته الصوفیة والشعور المتقد تجاه رؤیة الخالق والتأمل فی حصیلة العمر. إن ما کان مؤثراً فی نقل رسالة الشاعر هو الصور البیانیة وبنیة القصیدة. تحاول البنیویة (structuralism) شق طریقها فی سبیل الکشف عن العلامات الجدیدة وفهم العلاقات الداخلیة للعمل الأدبی. تحاول هذه المقالة التطرق إلى سیرة العلامة السید محمد حسین فضل الله وقریحته الشعریة والتعریف بدیوانه، إضافة إلى دراسة أسس النقد البنیوی فی بعض قصائده. لأجل ذلک، ستعنی المقالة بمستویین من مستویات اللغة الشعریة هما المستویات الخارجیة التی تمثل الوزن والقافیة الشعریة والبنیة الصوتیة والکلامیة والنحویة والترکیبات الحدیثة والمستویات الوسطی التی تتناول الصور الشعریة والعلامات والرموز مع الإشارة إلى الشواهد والأمثلة. یحاول هذا البحث تقدیم شرح أدق للأشعاربافتراض وجود نوع من الوحدة بین البنیة والمضمون.
علم المعانی وإیقاع الشِّعر: جمیل وعمر والقَیْسان نموذجًا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یصْبو الشَّاعر إلى مخاطبة الشّعور الدَّاخلیّ للمتلقِّی، وتحقیق أعلى مستوًى من الإعجاب فی نفسه، ولا یتوانى فی استغلال طاقات علم المعانی الموسیقیَّة للتّعبیر عن المعانی المختلفة؛ فیَذْکر ما کان معروفًا، أو یُضْمر ما کان مجهولًا لإثارة انتباه المتلقِّی و تساؤلاته، وقد یُقدّم، ویؤخّر، ویُعرّف، وینکّر، طلبًا للإیقاع الدَّاخلیّ للقصیدة، ویتقافز بإیقاعه سریعًا، أو یتهادى به بطیئًا؛ فیَصِلُ، ویفصل، ولا یغفلُ لحظةً عن الخبر والإنشاء، وما فیهما من طاقة تعبیریَّة، أو ما یصاحبهما من ارتفاعٍ فی حدّة الإیقاع وانخفاضه. وقد رصد بحثُنا أثرَ علم المعانی فی إیقاع شعر الغزل الأمویّ، وما یصاحبه من قیمٍ تعبیریَّة یقْصدها هذا الشَّاعر أو ذاک، مهتدیًا إلى ذلک بأمثلة من شعر جمیل بثینة وعمر بن أبی ربیعة والقَیْسَیْن: قیس بن ذَرِیح وقیس بن ال مُلوَّح، ومتّخذًا منهم نماذج للدراسة.
ویقف البحث عند بعض الأسالیب التی لجأ إلیها هؤلاء الشُّعراء، ومنها: الحذف والذِّکر، کحذف حرفٍ أو أکثر لفظًا، وحذف حرفٍ لفظًا وکتابة، وحذف کلمة. وکذلک التَّعریف والتَّنکیر، والخبر والإنشاء، وما فیه من إیقاعٍ صاعد، وإیقاعٍ هابط، وإیقاعٍ نبریّ. ثمَّ التَّقدیم والتَّأخیر وما فی معانیه من التَّخصیص، وبیان الحال وإظهار الإنکار، ومفاجأة المتلقِّی. ثمَّ الوصل والفصل.
شعر «أدونیس» فی النّقد الأسلوبیّ (نقد صلاح فضل أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحثُ شعر ""أدونیس"" فی النقد الأسلوبیّ، متّخذاً من کتاب (أسالیب الشّعریّة المعاصرة) للنّاقد ""صلاح فضل"" أنموذجاً لهذا النّقد. ومن هنا، فإنّ هذا البحث یحاول إلقاء الضّوء على دراسة النّاقد، ومتابعة المنطلقات الأساسیّة التی انطلق منها، وتحدید المفاهیم والمصطلحات التی اعتمد علیها، والإجراءات المنهجیّة التی أجراها؛ وصولاً إلى الرّؤیة النّقدیّة التی اعتمدها فی دراسته.
وقد ذهب الناقد إلى أنّ دراسته تُعدّ قراءة فی الشّعر، وکتابة فی الشّعریّة، وهی تجمع بین ضبط المنهج، وتحرُّر التّطبیق؛ الأمر الذی یعنی السّعی إلى الضّبط المعرفیّ، فضلاً عن محاولة السّیطرة على أمور البحث، بما یجعلها إبداعاً فکریّاً، وتُبنى آلیّتها الإجرائیّة فی سعیها إلى تقدیم اقتراح مُحکَم لسلّم الشّعریّة. وصرّح برفضه التّقیُّد الکامل بالمنهج؛ إذ إنّه لا یفرض المنهج على النّصّ إلى حدّ إتلاف جمالیّته، وفنّیّته، وإفنائهما.
بررسی ادبی واژه ویل و بیان مخاطبان آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل و تفسیر آیات قرآن کریم بررسی واژه ها می باشد.خواستگاه هر واژه، در فهم مطالب هرعبارت بسیار تأثیر گذار است. این مقال به بررسی و بیان واژه ویل و کاربرد آن در آیات قرآن کریم می پردازد. روشن شدن جایگاه و معنای اصیل لغت مورد نظر، می تواند مخاطب را به فضای نزول قرآن برده و درک وی را از غرض کاربردی واژه در آیات ،روشن نماید. ویل در لغت عرب برای بیان حسرت و اندوه فراوان برای یک عمل شر و اندوهناک و دارای عذاب وعواقب شدید به کار می رود.و یکی از واژه هایی است که خداوند از آن برای ابراز تنفر و وعید عذاب استفاده کرده است.. از جمله ی مخاطبین این واژه، کافران، مشرکان، می باشند که در اثر انجام اعمال یا ترک افعالی مورد خشم پروردگار قرار می گیرند و مشمول عذاب سخت الهی واقع می شوند. پس از بیان معنای ویل با استفاده ازلغت نامه های معتبرعربی به جمع آوری آیاتی که کلمه ویل در آنها به کار رفته پرداخته ایم واحیانا به تفسیر مختصری از آنها اشاره شده است.ازمهمترین یافته های این مقاله می توان به این نکته اشاره کرد که هر جا قرآن کریم از این واژه استفاده کرده است ، بیشترهشداربه کافران و معاندان بوده است.و به آنان وعید عذاب و آتش داده است. ویل برای کسانی است که پیامبران و سفراء الهی را تکذیب نمودند و نسبت ناروا مثل دروغگویی یا جنون یا سحر به آنها دادند.
موتیف النخلة والزیتونة فی شعر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحتلّ بعض الأفکار والأحداث مکانة مرموقة فی معیشة البشر ومثلما تتحوّلان إلی جزء من هواجسه الّتی تدفعه إلی المزید من الإلحاح والتکریر، حتّی انّها تظلّ له میسما ذاتیّا ملازما قدیصوّرها متعمّدا أو عفوالخاطر، ولکن تکرار هذه الصورة المعبّرة عن الهواجس علی التوالی یدلّ علی أنّه ینهض بما لایُطّلع علی واقعه بحکم العادة؛ فقد یظهر هذا التکرار- بالرغم من أنّه ظاهرة نقدیّة لغویّة - موتیفا یعتبر عنصرا بنائیّا فی النص الشعریّ متجلّیا فی العلامات والدلالات اللتین یوظّف من خلالهما الشاعر الرموز والصور الشعریّة لیضفی علی شعره میسم الجمال والخلابیّة. إنّ الموتیف فی الشعر سمیح القاسم یحظی بأهمّیة بالغة ویمنح المتلقّی مفتاحا یفتح به الفکرة الکامنة فی نصّه وسواء أیکون اسما أو فعلا أو جملة، یتبدّل إلی نقطة مرکزیّة یحوم حولها شعره؛ ففی بعض الأحیان لینال رؤیة معیّنة یتمسّک بالتکرار الّذی یرافق الإلحاح علی هاجسته اللحظویّة مثل توظیفه موتیفی النخل والزیتون اللذین بلغ تکرارهما علی الترتیب 51 و69 مرّة فی أشعاره متناسبا مع الأهداف المقاومیّة الّتی یطالب بها المقتضی الشعریّ حیث یحمل الأول منهما رموزا للإستقامة، والنشاط، والحیاة الجدیدة ویوحی الثانی بالتجدّد، والعمران، وتراث الشاعر الدینیّ الّذی انعقد بأحاسیسه الوطنیّة. تحاول هذه الدراسة تسلیط الضوء علی توظیف موتیفی النخلة والزیتونة فی شعر سمیح القاسم مع الإشارة إلی المعطیات الإحصائیة من تکرارهما فی الأشعار، والإعتماد علی الطریقة الوصفیّة- التحلیلیّة الّتی تساعد علی تحلیل النصوص الأدبیّة وفکّ الرموز ودلالات فیها.
عامل سوم جزم: واقع شدن در جواب طلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن، معجزه جاوید و پدیده شگفت تاریخی است که مؤمنان به منشأ آن، که قدرت بی پایان دارد، تردید نکرده اند. به همین جهت در هر زمان و مکان به بررسی و پژوهش پیرامون آن می پردازند. از طرف دیگر سال های زیادی است که مسائل و قواعد نحوی، زبان به زبان نقل گشته و کتاب های نحوی قدیم قواعدی را کشف و منتقل نموده اند. در ادبیات معاصر پژوهش های زیادی انجام شده و مسائل جدیدی در ادبیات عربی بررسی شده است. این در حالی است که به چالش کشیدن موضوعات صرفی- نحوی در مقایسه با موضوعات ادبی بسیار کم بوده است. در این مقاله برآنیم تا یکی از مسائل نحوی را در باب عوامل جزم فعل مضارع مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم. در این راستا مهم ترین منبع برای اثبات این فرضیه آیات قرآن کریم خواهد بود.
بررسی نشانه شناختی قصیده مازال یکبر أوراس بذاکرتی سروده عبدالله حمادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره پنجم بهار و تالستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۸)
77-107 صفحه
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول نشانه شناسی می توان خوانش ها و تأویل های متعددی را برای فهم و درک بهتر یک اثر ادبی ارایه داد. بسیاری از شاعران الجزایری در قصاید خویش از واژه «أوراس» به عنوان نمادی از هویت وطن استفاده می کنند. عبدالله حمادی (1947)، شاعر بزرگ معاصر الجزایر در قصیده خویش، مازال یکبر أوراس بذاکرتی از رمز بهره برده است. دلالت های أوراس در این قصیده و جایگاه و اهمیت آن و رمزگان و نشانه ها و ارتباط آنها با أوراس موضوعی است که نیاز به بررسی دارد و جستار حاضر با استفاده از مبانی نشانه شناسی به کشف رمزگان موجود در این قصیده پرداخته و کوشیده است با مراجعه به ابیات قصیده با روش توصیفی- تحلیلی رمزگان مربوط به عنوان، خالق اثر، زیبایی های کلام، زمان و مکان، فرم و موسیقی و هنجارگریزی نحوی آن را تحقیق و بررسی کند. بررسی نشان داد که این قصیده نشان دهنده فضایی انقلابی، خشن و همچنین بازتاب حزن و اندوه شاعر است و آهنگ متعادل آن بر گیرایی متن افزوده است، همان طورکه حروف، صامت ها، مصوت ها و تکرار آنها بر فضای متلاطم انقلابی و خشم شاعر از وضع موجود دلالت می کند و هنجارگریزی نحوی نیز با محتوا و مضمون قصیده همخوانی دارد.
ریالیسم جادویی در رمان عالم بلا خرایط اثر عبد الرحمن منیف و جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
167-185 صفحه
حوزههای تخصصی:
ریالیسم جادویی یکی ازانواع ریالیسم است که در قرن اخیر مورد توجه گروهی از نویسندگان واقع شده است. از عالم ماوراءالطبیعه خبر میدهد و هدف اساسی آن برخورد کردن با اسراری است که زیر پدیدههای واقعی مخفی شده است. ریالیسم جادویی در رمان به این معناست که همه عناصر داستان طبیعی است و تنها یک یا چند عنصر جادویی و غیرطبیعی در بافت داستان وجود دارد. در واقع داستانی که از این منظر بررسی میشود سر مبهم جامعه را در بطن واقعیت نمایان میکند، بدون این که این سر را شرح و بسط دهد. این پژوهش بر آن است تا ریالیسم جادویی را در رمان عالم بلا خرایط (دنیای بدون نقشه) اثر عبدالرحمن منیف و جبرا ابراهیم جبرا مورد بررسی قرار دهد و اثبات نماید که توصیف جزییات یک اتفاق توسط یکی از شخصیتهای داستان، بیان عناصر ماوراءطبیعی مثل ارواح خاندان راوی داستان یا پیشبینی و غیبگویی حوادث در داستان که دلیل بر آگاهی از وقایع فوق طبیعی دارد، تاریخی بودن بخش واقعی داستان، استفاده از جادو برای مقابله با بی عدالتیهای موجود در جامعه، کشف و توصیف عناصر ماوراء و برتر از واقعیت، دوگانگی شخصیت درعالم واقع و خیال، درکنار مطرح کردن شخصیتهایی مثل عمه نصرت و شخصیت خود راوی که دایماً درگیر خیالاتش است ، نشان از وجود رنگی از خیال و جادو در بستر واقعی داستان دارد که به کمک مؤلفههای ذکر شده می توان مشکلات جامعه را به شیوه ای جدیدتر به خواننده نشان داد و داستان را برای او مهیجتر و ذهن او را بیشتر درگیر اتفاقات و حوادث داستان کرد.
التلطف والمحظور فی تفسیر الکشاف للألفاظ الجنسیه فی لغه القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصدت هذه الورقات الکشف عن التلطف والمحظور فی تفسیر الکشاف للألفاظ الجنسیه فی لغه القرآن الکریم، والدراسه، إذ قصدت ذلک، فإنها اتکأت علی مرجعیتین: أ- کشاف الزمخشری، ب- اللسانیات الاجتماعیه. فأما اللسانیات الاجتماعیه فاستعانت بها الدراسه لتبیان المقصود ببابی التلطف والمحظور، مصطلحاً ومفهوماً وقواعد اجتماعیه، وکذلک فی تبیان موقع الألفاظ الجنسیه من المحظور ومما یتلطف فیه؛ وأما الکشاف للزمخشری فجاء لتبیان الأبعاد التفسیریه الدینیه والاجتماعیه والثقافیه لما هو محظور ولما هو متلطف فیه من تلک الألفاظ. هذا، وانطوت الدراسه علی نتائج أخری ظاهره.
نحو إضاءة نقدیة لشعر ممدوح عدوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ینعقد هذا البحث لتقدیم قراءة استکشافیة لشعر ""ممدوح عدوان"" تأتی على أهمّ رکائزه ومُنطلقاته، وتکشف عن سماته وخصائصه العامّة من خلال معاینة النصوص والشواهد والإبانة عن المقوّمات الأسلوبیة التی تعیّن شعره بین حدّی البلاغة والإبلاغ بما یتفرّع على ذلک من الکلام على الطوابع الأدبیة والسیاسیة التی تَسِمُ الأداء فی ترجّحه بین الجانبین، وفی إنتاجهما معاً فی سبیکةٍ قولیة واحدة.
من هنا کان یجری الترکیز على تخیّر الشواهد المناسبة فی تمثیلها للتجربة، والعکوف على فحصها، لإعادة بناء المکوّنات العلامیة من جهة، ولاستخلاص ما ترشّحه من طاقات دلالیة ومصاحبات إیحائیة، ولوصل ذلک، من بعد، فی مراکز تجمیع تتقاطع عندها الشواهد، ویتقوّى بعضها بأثر من بعض فی عملیات الضمّ والتوجیه القرائی.
على أساس هذا النهج أشرنا إلى الرموز المتکررة فی شعر "" ممدوح عدوان""، وإلى طرائق توظیفها، وصولاً إلى بیان ما یترتب على أشکال التوظیف هذه من لوازم فکریة، أو من مقولات ضمنیة، أو بیان ما تشف عنه من منظورات محددة، تنطلق منها التجربة وتعود إلیها فی الممارسة، بما تحفل به من آلیات التنظیم، ومن متغایرات إنتاج القیمة وسبل التدلیل.
أشکال حضور أسطورة برومیثیوس فی الشعر العربی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحقّ أنّ الأسطورة تلعب دوراً بناءاً فی الشِّعر العربی المعاصر، حیث أکثر الشُّعراء من توظیف مختلف الأساطیر لإثراء نصوصهم الشعریة بها ودمج الذاتی بالموضوعی وإبعاد القصیدة عن غنائیتها وإکسابها عمقاً وفتحها علی دلالات ثریّة. وأسطورة «برومیثیوس» الإغریقیة -بما تحمل من دلالات مختلفة وشحنات تعبیریة واسعة- قد لفتت أنظار الشعراء العرب المعاصرین علی نطاق واسع؛ فأکثروا من استدعائها وتوظیفها لتخصیب قصائدهم، وألقوا الضَّوء علی جوانب مختلفة من الأسطورة للتعبیر عمّا یختلج فی حنایا صدورهم وما یعانون من الواقع المعیش. وعلی ضوء أهمّیة المسألة یقوم هذا البحث بمنهجه الوصفی-التحلیلی بدراسة أشکال توظیف هذه الأسطورة وکیفیة توظیفها فی شعر خمسة من الشعراء العرب وهم أبوالقاسم الشابی وعبدالوهاب البیاتی وبدرشاکر السیّاب وبلند الحیدری وجبرا إبراهیم جبرا؛ نظراً إلی کثافة حضور أسطورة برومیثیوس ورمزیّة توظیفه فی شعر هؤلاء، مرکِّزاً علی النقد والتحلیل لنصوصهم الشعریّة الأسطوریّة. وأخیراً تقدَّم نتائج البحث بشکل مقارن؛ لأنّ هؤلاء من أهمّ الشعراء الذین استلهموا هذه الشخصیّة الأسطوریّةفی بنیّة قصائدهم وحاولوا بها الرَّبط بین الماضی والحاضر والتوحید بین التجربة الذاتیّة والتجربة الجماعیّة؛ فأثری عملهم الفنّی، ولکنّه بالأشکال المتعدّدة الجدیرة بالدِّراسة والتَّحقیق.
ومن أهم ما وصل إلیها البحث الحالی من النتائج هو أنّ هؤلاء علی اختلاف اتجاهاتهم الشعریّة مالوا إلی تکیّف أسطورة برومیثیوس أمام الواقع السیاسی والاجتماعی المؤسف فی الوطن العربی لیؤکّدوا من خلالها علی الاضمحلال الحضاری الّذی أصاب الوطن العربی. ثمّ أنّ موقفهم تجاه هذه الأسطورة یتأرجح بین الیأس والأمل، وبین التوافق والتخالف فی آنٍ.
سرود ملی الجزایر در آیینه نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب فرمالیسم (صورتگرایی) مکتبی در حوزه ی نقد ادبی است که در اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت و پس از آن به اروپا و آمریکا انتقال یافت. محور اصلی نقد ادبی از دیدگاه فرمالیست ها توجه به شکل و ظاهر اثر و زیبایی شناسی متن ادبی است. این مکتب نقد ادبی تلاش می کند در تحلیل خود از آثار ادبی، «رستاخیز کلمات» را در آنها نمایان سازد. جایگاه فرمالیسم را در بررسی سروده هایی مانند سرود ملی برخی کشورها نمی توان نادیده گرفت. سرود ملی هر ملتی، برخاسته از هویت، محتوای فکری- تاریخی و اندیشه های غالب بر آن ملت است. از مهم ترین عوامل پیدایش سرود های ملی در میان کشور های مختلف می توان به حرکت های انقلابی و سیاسی مردم علیه دولت های استعماری اشاره کرد. از پویاترین حرکت های انقلابی مردم علیه استعمار غرب، انقلاب الجزایر بود که بعد از صد و سی سال جانفشانی و فداکاری ملت، در سال 1962 به پیروزی منتهی شد. نکته قابل توجه در این انقلاب مبارزه ی شاعران و ادیبان با بیان و قلم علیه استعمار بود. مفدی زکریا از جمله شاعران مبارز در انقلاب الجزایر بود که شعر مشهور او با نام «قسماً» نماد آزادی از بند استعمار و سرود ملی این کشور شد. پژوهش حاضر، سرود ملی الجزایر را در مقوله هایی همچون «ادبیت، فرم، آشنایی زدایی، ساختار ساختارها و وجه غالب» از دیدگاه فرمالیست های روس مورد بررسی قرار داده که از جمله نتایج آن، برجسته شدن مفاهیم انقلابی است که از مؤلفه های یاد شده متأثر بوده است