فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تربیت اجتماعی، یکی از ابعاد تربیتیِ موردتوجه در اسلام و قرآن است که راهکارهایی جهت بهبود آن به دست داده شده و بر این اساس، لازم است با انجام دادن تحقیق هایی موضوع های کاربردی در این حوزه شناسایی و برای حل مسائل به کار گرفته شود. در این راستا، هدف از نگارش مقاله حاضر، آن است که با انجام شدن پژوهشی نظام مند درحوزه قرآن و تربیت اجتماعی، امکان تدوین موضوع های کاربردی متناسب با خلأهای موجود برای پژوهشگران فراهم آید. این مطالعه ازنوع توصیفی و روش اجرای آن، فراترکیب (سه مرحله ای نوبلت و هیر) است. جامعه آماری پژوهش، مقاله های فارسی چاپ شده طی سه دهه اخیر درحوزه تربیت اجتماعی و قرآن در مجله های علمی معتبر داخل کشور را شامل می شود و نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات موجود در این مقاله ها با استفاده از از نرم افزار MAXQDA صورت گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد سرفصل های اصلی محتوای تحقیق ها شامل آفات، موانع و آسیب های موجود دربرابر تربیت اجتماعی، عوامل مؤثر در تربیت اجتماعی، آثار تربیت اجتماعی، اهداف موردنظر از تربیت اجتماعی، مصادیق تربیت اجتماعی و روش های تربیت اجتماعی است. هرکدام از این سرفصل ها موضوع های جزئی تری را دربر می گیرند و هریک از این موضوع های جزئی را می توان درقالب پژوهشی مستقل بررسی کرد. درمجموع می توان گفت پژوهش های میان رشته ای ازمنظر قرآنی درحوزه تربیت اجتماعی، مغفول مانده اند و بیشتر مطالعات صورت گرفته در این زمینه، ازنوع کاربردی نیستند.
بررسی انتقادی برین سودگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۱۹۸-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
غایت گرایی اخلاقی یکی از نظریه های اخلاق هنجاری است که طرفداران بسیاری دارد و شاید بتوان گفت امروزه سودگرایی اخلاقی که از زیر شاخه های آن به شمار می آید نظریه غالب در فلسفه اخلاق غرب است. گرچه اخلاق فضیلت نظریه ای است که تا عصر حاضر در میان متفکران مسلمان رواج داشته است اما با آشنایی آنها با نظریه های جدید در باره اخلاق از جمله غایت گرایی و سودگرایی برخی کوشیده اند براین اساس نظریه اخلاق اسلامی را تبیین کرده و سازگاری آن را با قرآن و روایات نشان دهند. از این رو، منصور نصیری با توجه به اهمیت سودگرایی اخلاقی و جاذبه های آن تقریری از این نظریه مطرح کرده است که نه تنها اشکالات سودگرایی رایج بر آن وارد نباشد بلکه با آموزه های اسلامی نیز سازگار باشد و آن را برین سودگرایی نامیده است. در این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و نقدی، علاوه بر گزارشی از این تقریر و نقد آن، ناسازگاری آن با آموزه های دینی نیز نشان داده می شود.
اثربخشی آموزش راهبرد مقابله مذهبی صبر به شیوه گروهی بر مهارت حل مسأله دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبرد مقابله مذهبی صبر به شیوه ی گروهی بر مهارت حل مساله دبیران است. جامعه اماری کلیه دبیران خانم شاغل در منطقه ۱۸ اموزش وپرورش شهر تهران است. برای نمونه گیری در ابتدا به صورت خوشه ای تصادفی یک مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شد و سپس از بین ۷۰ نفر دبیران این مدرسه، ۵۰ نفر به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ۳۰ نفر که پایین ترین نمره را در مقیاس حل مساله کسیدی و لانگ کسب کردند به طور تصادفی در دو گروه ازمایش و کنترل قرار گرفتند. اموزش صبر به عنوان مداخله در طی ۱۰ جلسه بر گروه آزمایشی اجرا شد. روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. ابزار اندازه گیری ، مقیاس سبک های حل مساله کسیدی ولانگ است. یافته های پژوهش نشان داد که گروه ازمایش تفاوت معناداری از لحاظ رشد مهارت های حل مساله نسبت به گروه کنترل داشته اند(p<0.01) و آموزش راهبرد مقابله مذهبی صبر به شیوه ی گروهی بر مهارت حل مساله سازنده(خلاقانه، اعتماد و گرایش) و غیر سازنده( درماندگی، مهارگری، اجتناب) دبیران خانم موثر می باشد. بنابراین از «اموزش راهبرد مقابله مذهبی صبر» می توان به عنوان یک مداخله در جهت رشد مهارت حل مساله دبیران استفاده کرد.
طراحی مدل همسوسازی منافع فردی کارکنان با منافع سازمانی (مطالعه موردی: شعب بانک ملی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل همسوسازی منافع فردی کارکنان با منافع سازمانی در شعب بانک ملی استان گلستان می باشد. روش تحقیق در این مطالعه از نوع آمیخته اکتشافی می باشد. در این پژوهش به دلیل آمیخته بودن روش تحقیق از جهت شناسایی مؤلفه ها و غربال گری توسط روش دلفی از خبرگان مدیریت که دارای تخصص و تجارب مفید و پژوهش های مرتبط و فعال در حوزه مدیریت منابع انسانی بوده اند، تعداد 20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی موردبررسی و نظرخواهی قرارگرفته و همچنین برازش مدل بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل، کلیه کارکنان مدیریت بانک ملی استان گلستان می باشد که حجم این جامعه 98 نفر بوده است. برای بخش کمی تحقیق از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART- PLS استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شاخص های همسوئی منافع فردی و سازمانی می باشد. نتایج نشان داد مهمترین مولفه همسوئی عامل تسهیم اهداف فرد در اهداف سازمان با وزن نسبی 985/0 در رتبه اول و عامل مدیریت بر مبنای ارزشها با وزن نسبی 718/0در آخرین رتبه قرار دارد. همچنین در حالت معناداری بین عوامل ساختاری و رفتاری و فرآیندی و زمینه ای رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر اخلاق بر فرایند بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
279-307
حوزههای تخصصی:
بازاریابی داخلی امروزه به جهت تاثیر غیرمستقیم بر روی مشتری نهایی به واسطه رضایتمندی کارکنان خدماتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بازاریابی داخلی همگام سازی اهداف سازمانی با منابع انسانی می باشد بنحوی که نقش نیروی انسانی در رسیدن به اهداف شفاف سازی شده باشد. در این بین، مسئله اخلاق در اقتصاد و بانکداری مطرح است، به نحوی که بحران های مالی در سال های اخیر نشان داده اند که هدف منفعت گرایی در موسسات مالی، می تواند خطرات بالقوه ای در سیستم بانکداری داشته باشد و در پی آن، جامعه را بحران های مالی جدی و متعاقبا" بحران های اجتماعی و اخلاقی مواجه کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اخلاق در بانکداری ها و عوامل موثر بر توسعه بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری انجام شد پژوهش،از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجراء تحلیلی- توصیفی از شاخه همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کل شماری مدیران، معاونین و روسا بانک تجارت در کل شعب در ایران بالغ بر 125 است. با توجه به محدود بودن تعداد اعضای جامعه آماری، از طریق روش کل شماری، تمامی جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. ابزار اولیه گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود که، برای حصول اطمینان از روایی پرسشنامه، روش روایی محتوا به کار گرفته شد. سپس ضریب پایایی یا ثبات درونی پرسشنامه براساس داده های به دست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه ۹۴ درصد بدست آمد که بیانگر پایایی مناسب پرسشنامه مورد استفاده می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج مطالعه در حیطه اخلاق نشان داد که آموزه های اخلاقی در بانک ها در کاکنان این سیستم، اثر مثبت و معناداری دارد که به موجب آن منفعت طلبی در آنان کمتر شده و تبعات فساد آن در جامعه تقلیل می یابد. همچنین تطابق شریعت و اخلاق در بانکداری اسلامی، در اجرا، با موانعی روبروست که ممکن است موجب انحراف از اهداف بانکداری اخلاقمند اسلامی شود. از طرف دیگر، نتایج پژوهش حاکی از آن بود که نتایح نشان داد که 4بعد ، هنجار ، استراتژیک ، اجرایی و فرآیندی در توسعه بازاریابی داخلی تاثیر مثبت و معناداری دارد..
رویکردی تحلیلی– استنتاجی برای تدوین الگوی تربیت زیست محیطی با تکیه بر آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در چارچوب یک رویکرد تحلیلی- استنتاجی، الگویی مفهومی برای تربیت زیست محیطی بر اساس آموزه های قرآن کریم ارائه خواهد شد. بدین منظور در گام نخست، ازمنظر قرآن کریم و با استناد به مجموعه ای از تفاسیر معتبر، انسان موجودی دارای اختیار، عقل، فطرت، واجد هویت جمعی و توأمان برخوردار از ابعاد جسمانی و روحانی توصیف شده است و طبیعت نیز با اوصافی همچون آیت هستی، مسخر انسان، قدسیت، حیات بخش بشر و مجموعه ای قانونمند و منظم معرفی می شود. همین توصیفات متعاقباً مبنای تدوین یک الگوی تربیتی با محوریت محیط زیست قرار خواهد گرفت. مؤلفه های این الگوی تربیتی به ترتیب مشتمل بر مبانی، اهداف، اصول و روش ها هستند. بدین ترتیب که در ابتدا برگرفته از توصیفات فوق الذکر، پنج گزاره به عنوان مجموعه مبانی تربیتی استنتاج می شود. آنگاه برای هر یک از این مبانی پنج گانه به تفکیک، یک هدف، یک اصل و یک یا چند روش تربیتی ارائه می شود. درواقع الگوی تربیتی معرفی شده در این مقاله بر پایه تناظر و توالی منطقی این مبانی، اهداف، اصول و روش ها در طول یکدیگر بنا نهاده شده است. الگوی تربیتی پیشنهادشده در اینجا معطوف به تمامی مبادی تربیتی یعنی شناختی، گرایشی و ارادی است. این الگو منطقاً می تواند شرایطی را به وجود آورد که رابطه انسان با طبیعت تنظیم شود و نهایتاً منجر به آبادانی و صیانت از آن شود. ازاین رو می توان انتظار داشت که یافته های پژوهش حاضر، در نظامات رسمی تعلیم وتربیت کشور و ایضاً در حوزه فرهنگ عمومی مورداستفاده تصمیم سازان واقع شود.
اجرای برنامه درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران؛ چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
7 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و موانع اجرای برنامه ی درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند ملاک محور، دیدگاه بیست و سه نفر از متخصصان و دست اندرکاران حوزه ی تربیت دینی با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه بیان گر آن است که اجرای این رویکرد با چالش هایی قبل و حین اجرا مواجه استاست. چالش-های قبل از اجرا عبارتند از ضعف در سیستم آموزشی و برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان، ضعف سیستم تربیت معلم در جذب و تربیت معلمان برخوردار از شایستگی حرفه ای، «کنکور» عاملی برای یکسان سازی، انعطاف ناپذیری اهداف و عدم استقلال معلم در انطباق دادن اهداف با تفاوت های فردی دانش آموزان، حاکمیت رویکرد موضوع محوری در طراحی برنامه درسی، تمرکز محوری در تهیه محتوا و عدم توجه به مؤلفه های بوم شناختی، عدم تناسب محتوا با نیازهای گوناگون دانش-آموزان، و چالش های حین اجرا نیز عبارتند از محدودیت در استفاده از مواد یادگیری متنوع آموزشی، ضعف دانشی و عملی معلمان در شیوه های تدریس، عدم «جذابیت و برانگیزانندگی» محیط یادگیری، عدم اختصاص زمان کافی به معلمان، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس درس، عدم امکان استفاده کافی از فرصت های یادگیری برون مدرسه ای، ضعف ارتباط میان خانواده و مدرسه، محدودیت امکانات و تجهیزات آموزشی فن آورانه و روزآمد و حاکمیت شیوه ارزشیابی شناخت محور. همچنین جهت مقابله با این چالش ها راهکارهای مقتضی ارائه شده است.
نقش آفرینی اخلاق در فرایند بازاریابی اثربخش شبکه نمایش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی فرایندی بازاریابی اثربخش صنعت شبکه نمایش خانگی به انجام رسیده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد پیمایشی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان حوزه بازاریابی شامل اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد بازاریابی، و مشاورین بازاریابی صنعت فیلم و سریال بودند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. این انتخاب و انجام مصاحبه، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و پس از آن متوقف شد. در این تحقیق، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری محقق ادامه یافت. سرانجام این روش، مصاحبه با 9 نفر از خبرگان بود. در این تحقیق، از آنجایی که از روش تئوری داده بنیاد استفاده گردید، ابزار اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق و غیرساختار یافته با خبرگان بود. سرانجام پس از طی کدگذاری های سه گانه باز، محوری و انتخابی، مدل مفهومی تحقیق بر اساس مدل پارادایمی طراحی شد.
بررسی جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی و ارزیابی آن با آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودگرایی روان شناختی[1] از مباحث مهم علم النفس اخلاقی و به عنوان نظریه ای در باب انگیزه های رفتار آدمی بشمار می رود. براساس این نظریه، هدف غایی تمامی رفتارهای آدمی از جمله ایثار، خوددوستی است. با توجه به اهمیت ایثار در اخلاق اسلامی در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده، جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی بررسی شده و با آموزه های اخلاقی قرآن مورد ارزیابی قرار گرفته است. منحصر دانستن انگیزه های آدمی در انجام افعال، به خوددوستی و تفسیر خودخواهانه داشتن از ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی، از نگاه تک ساحتی به انسان و تقلیل ارزش های والای انسانی در حب ذات به معنای مادی آن در زندگی سرچشمه می گیرد در حالی که آموزه های قرآنی، منشأ وانگیزه افعال متعالی و ارزشمندی همانند ایثار را منِ ملکوتی انسان دانسته است. از نظر قرآن کریم ایثار با انگیزه وصول به کمالات متعالی و کسب رضایت حق تعالی و نائل شدن به مقام قرب الهی صورت می پذیرد نه صرفا برای آسودگی خاطر و آرامش فرد ایثارگر. [1]. Egoism.
تبیین جایگاه رفتار ناقض حق کرامت در جرم انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
237-264
حوزههای تخصصی:
تبیین ملاک های مورد پذیرش جرم انگاری در نظام های حقوقی متفاوت است چرا که در روند جرم انگاری، با یک اصل و ملاک رو به رو نیستیم، بلکه ملاک ها و اصول متعددی به نوبه ی خود در فرآیند جرم انگاری ایفای نقش می نماید. بنابراین در توجیه جرم انگاری یک رفتار، ممکن است چند ملاک، مد نظر قانونگذار باشد نظیر حفظ کرامت انسانی، حمایت از ارزش های اخلاقی، نفی ضرر، حفظ مصالح اساسی، برقراری نظم اجتماعی و اجرای عدالت کیفری و ... کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد که به ژرف در آموزه های دینی و از جمله قرآن بر آن تأکید شده و در عرصه ی جهانی نیز در نیمه ی نخست قرن بیستم با صدور اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. کرامت انسانی اساس شکل گیری دو نگرش اخلاق گرایی و کمال گرایی در مبنای جرم انگاری سیستم های حقوقی می باشد. کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد. در دیدگاه اخلاق گرایی، نقض ارزش های اجتماعی و در نگرش کمال گرائی علاوه بر آن، نقض ارزش های اخلاقی و رسیدن آسیب به شخصیت و منش انسانی فرد نیز قابل جرم انگاری می باشد که می تواند از طریق الزام های قانونی و ضمانت اجراها در سیاست جنایی حمایت گردد. کرامت انسانی از ارزش های فراگیر این جهان است که در فرآیند جرم انگاری و دادرسی کیفری، از مداخله ی غیرضروری حقوق جزا نیز جلوگیری می کند و در واقع با ارائه ی معیارها و ضوابطی مثل منع مجازاتهای ظالمانه و نامتناسب و همچنین منع مجازات مضاعف، شکنجه و استفاده ی ابزاری از انسان، حاکمیت کیفری دولتها را محدود کرده است. در یک سیاست کیفری کرامت مدار، تعامل کرامت ذاتی انسان با مقررات سیاست کیفری در کلیه ی مراحل از مرحله ی جرم انگاری تا اجرای مجازات و اعاده ی حیثیت مشهود و نمایان است. در مقاله ی حاضر کوشش می شود ضمن ایضاح مفهومی کرامت انسانی و تبیین حدود آن، دیدگاه معطوف به جرم انگاری رفتارهای ناقض کرامت، مبانی و مستندات آن مورد تبیین، بررسی و مطالعه قرار گیرد.
جستاری بر مبانی، اصول و روش های پرورش حبّ ذات متعالی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
27 - 51
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی، اصول و روش های پرورش حبّ ذات متعالی از دیدگاه اسلام، هدف اصلی مقاله حاضر است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی−تحلیلی، استنتاجی و نقد درونی استفاده شده است. یافته های به دست آمده، بیانگر آن است که در ارتباط با حب ذات، رویکردهای مختلفی از قبیل خودگروی اخلاقی و خودگروی روان شناختی وجود دارد که با دلایل مستدل مورد نقد قرار گرفتند. به نظر می رسد رویکرد «حب ذات متعالی» براساس آموزه های اسلام، یک نگاه کلان و همه جانبه به بحث حب ذات دارد. در این راستا، با ابتنا به حب ذات الهی، ابتدا اصول رشد متعالی، نوع دوستی و حب الهی استنباط و سپس، روش های تربیتی خدا آگاهی، خودآگاهی، ارتقاء من متعالی، رشد متوازن شخصیتی؛ داشتن هویت اخلاقی باز، ارج نهادن به احساسات انسانی؛ ابتنای محبت به دیگران بر پایه محبت الهی و تکیه گاه قرار دادن خداوند در زندگی به عنوان نتایج حب ذات متعالی براساس دیدگاه اسلام استخراج شدند. پیشنهاد می شود که اسناد فرادستی نظام آموزش وپرورش با توجه به مؤلفه های حب ذات متعالی نقد و بررسی شده، مؤلفه های حب ذات متعالی در برنامه درسی پنهان و آشکار بررسی شود. از جمله پیشنهادات کاربردی، فراهم کردن بسترها و انگیزه های لازم در نظام تعلیم وتربیت برای حرکت به سمت حب ذات متعالی؛ ترویج نوع دوستی، دیگرگرایی و هویت باز اخلاقی در آموزش وپرورش رسمی و غیررسمی است.
آسیب شناسی تعلیم وتربیت دینی در دانش آموزان متوسطه (از دیدگاه متخصصان تعلیم وتربیت، معلمان و دانش آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های تعلیم وتربیت دینی در نظام آموزش وپرورش رسمی کشور و ارائه راهکارهای مناسب درجهت کاهش آنها باتوجه به نگاه معلمان، متخصصان و دانش آموزان در این زمینه می باشد. در عصر جدید که تقریباً همه روزه، شاخص های دانش و مهارت های زندگی در آن، از نو تعریف می شوند، یکی از مهم ترین مسائلی که توجه اغلب صاحب نظران تعلیم وتربیت را به خود جلب و پژوهش در این زمینه را ضروری نموده، رویکرد طرح نوین تربیت دینی در حوزه نظام آموزش وپرورش رسمی کشور است. این پژوهش در رویکرد کیفی و با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام گرفته است. جامعه پژوهشی، اساتید تعلیم وتربیت دانشگاه ها، معلمین دینی و پرورشی و دانش آموزان دوره متوسطه می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شده اند و از اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع و رسیدن به نقطه اشباع بهره گرفته ایم. رویکرد تجزیه وتحلیل داده ها نیز رویکردی توصیفی- تفسیری است. یافته ها نشان داد که عوامل آسیب زا و موانع تربیت دینی را می توان به: 1. عوامل مربوط به مسئولان و برنامه ریزان درسی و آموزشی و 2. عوامل مربوط به فرایند برنامه درسی (نیازسنجی، اهداف، محتوا، روش، معلم، فراگیر، زمان، مکان، ارزشیابی) تقسیم نمود. درنهایت با تجدیدنظر در تدوین همه مراحل برنامه ریزی درسی و هماهنگی بین بخشی همه نهادهای جامعه و توجه به برنامه درسی پنهان، بخشی از این آسیب ها قابل پیشگیری هستند.
تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی است. برای این منظور در بخش نخست مقاله، با استفاده از روش پژوهش تلفیقی یا سنتز پژوهی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان در ابعاد مبانی فلسفی، مفهوم تربیت معنوی برای کودکان و دلالت های تربیتی آن تبیین می شود و در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوشگریِ فلسفیِ انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان نقد می شود. برای رسیدن به هدف پژوهش همچنین با استفاده از روش گلوله برفی، مهم ترین اندیشمندان تعلیم و تربیت کل گرا در مغرب زمین در حوزه تربیت معنوی کودکان انتخاب شدند و طبق معیارهایی مشخص، مهم ترین آثار ایشان گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی فلسفی رویکرد کل گرایان با آموزه های اسلامی ناسازگار است؛ زیرا مرجع امر معنوی طبق رویکرد کل گرایان، امری مبهم و موهوم است. هم چنین، این رویکرد حاکی از نوعی وحدت وجودِ مبتنی بر همه خدایی و یگانگی انسان، طبیعت و خداست. این در حالی است که طبق آموزه های اسلامی مرجع امر معنوی، وجودی واحد (الله جل جلاله) است که می توان او را به واسطه صفات و افعالش شناخت. درعین حال، رویکرد مذکور نکات و روش های تربیتی مفید و مناسبی دارد که با آموزه های اسلامی سازگار است؛ مانند توجه به پرورش کلیت کودک و تربیت هنری.
برنامه درسی دین و زندگی دوره متوسطه دوم؛ چالش های موجود (وارسی تجارب زیسته دبیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت و اثربخشی برنامه های درسی گوناگون نظام آموزشی مستلزم شناسایی واقعیات میدانی و تلاش برای حل مشکلات و تنگناهای اجرایی آن هاست. یکی از مهم ترین عرصه ها و کارکردهای نظام آموزشی در کشور ما تربیت دینی است که در راستای رشد و پرورش فضایل و سجایای دینی و اخلاقی دانش آموزان پیش بینی شده و در دوره متوسطه دوم از طریق برنامه درسی خاص و کتاب مربوط بدان یعنی «دین و زندگی» توسط دبیران این درس اجرا و آموزش داده می شود. از این منظر، هدف اصلی تحقیق حاضر وارسی و شناسایی مجموعه تنگناها و مشکلات برنامه درسی دین و زندگی در مقطع متوسطه دوم با استناد به ادراکات و تجارب زیسته دبیران درس مذکور است. رویکرد کلی حاکم بر این پژوهش با توجه به ماهیت و هدف آن کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و طی آن داده ها و اطلاعات لازم با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از دبیران دین و زندگی مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، جمع آوری و سازمان دهی شده اند. جهت تجزیه وتحلیل و تفسیر اطلاعات به دست آمده از روش مرحله هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که از دیدگاه دبیران حوزه برنامه درسی دین و زندگی مقطع متوسطه دوم نظام آموزشی کشور مجموعاً با دو مانع اصلی یعنی مشکلات آموزشی (مسائل مرتبط با مدرسه و عوامل درسی و آموزشی) و چالش های غیر آموزشی (واقعیت های بیرون از محیط مدرسه) مواجه است. این موانع که البته هر یک دارای طبقات فرعی خاص خود هستند، در عمل باعث می شوند برنامه درسی دین و زندگی مقطع متوسطه فاقد کارکردهای مورد انتظار تربیتی و تأثیرات مثبت بر روی یادگیری های دینی و اخلاقی دانش آموزان باشند. بدیهی است به کارگیری راهکارهای علمی جهت حل مشکلات مذکور می تواند باعث کارآمدی هر چه بیشتر نظام آموزشی کشور در درس دین و زندگی شده و دانش آموزان را نیز از فضایل دینی موردنظر بهره مند سازد.
مدیریت جنسی خانواده و نقش آن در اخلاق مداری و سلامت جنسی فرزندان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۲ (پیاپی ۶۵)
45 - 80
حوزههای تخصصی:
سامان بخشیدن به میل جنسی همیشه مهم ترین وظیفه اخلاق به شمار می آید و اخلاق مداری در رفتار جنسی، رمز سلامت و سعادت انسان است. این تحقیق با هدف مطالعه کیفی نقش مدیریت جنسی خانواده در اخلاق مداری و سلامت جنسی فرزندان، با روش تحلیل اَسنادی انجام گرفته است. یافته ها حاکی از این سه راهبرد مدیریتی است: ۱) تعدیل و هدایت جنسی فرزندان (شامل شش برنامه: آگاهی یابی و آگاهی دهی، تقویت ایمان، دین داری و ارزش های اخلاقی، دمیدن روح ارجمندی و مناعت طبع، نهادینه سازی روحیه بسندگی، سبک هوشمندانه و متعادل در مواجهه با مسائل جنسی فرزندان، تنظیم میل جنسی با تنظیم گری زیستی)؛ ۲) پرورش و درونی سازی عفت ورزی (شامل پنج مرحله)؛ ۳) پیشگیری از ایجاد زمینه های انحراف و اختلال جنسی (شامل هشت برنامه: ارزشمندسازی و انگیزه بخشی، ایجاد حالت بیدارباش و هشیاری، توانمندسازی و مهارت افزایی، بهینه سازی زیستی-وراثتی، فراهم سازی عوامل محافظت کننده، نظارت خانوادگی، حمایت عاطفی، مراقبت های خانوادگی و اجتماعی). والدین در رویکردی خانواده محور، می توانند نقش اساسی در رشد و تربیت جنسی، توانمندسازی و ارتقای اخلاق مداری و در نتیجه، تأمین سلامت جنسی فرزندان داشته باشند.
بررسی آموزشی-تربیتی موضوع قوامیت مردان بر زنان در پرتو آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره نساء یکی از سور مدنی است .دراین سوره مسائل وحقوق زناشویی مطرح شده است.یکی ازمسائل مطرح دراین سوره «قوامیت » مردان بر زنان است. آیه سی وچهار این سوره قوامیت مردان برزنان را براساس انفاق و تفضیل مردان بیان کرده است. مساله قوامیت مردان مورد توجه مفسران از آغاز تا به حال قرار گرفته و هرکدام از آنها براساس فرهنگ حاکم برجامعه برداشت هایی از این آیه داشته اند. این آیه در مقام بیان اخلاقی موضوع تصدی امور مردان نسبت به زنان است و مفسران دو عنوان انفاق و تفضیل را عامل قوامیت بیان کرده و در تعیین مصداق انفاق و تفضیل دیدگاه های گوناگونی را ارائه داده اند. این دیدگاه ها از حالت افراط و تفریط فراوان برخوردارهستند. در این پژوهش براساس سیاق آیات سوره نساء وآیات قبل و بعد از آیه «قوامیت »و آیات دیگر در بقیه سوره ها ودقت درمعنای انفاق و تفضیل و قوامیت به این نکات رسیده است که قوامّیت قرابت و نزدیکی با تکالیف آموزشی و اخلاقی از جمله رفتار بر اساس عدل، رعایت حدود، رعایت اصل معروف، نفی ضرر و تعدّی، گذشت و... از سوی مرد به زن است. و همچنین «حوزه نفوذ قوامیت مردان مربوط به مسائل خانوادگی وزناشویی» است وحوزه های دیگر زندگی زنان را دربرنمی گیرد وزنان در بقیه موارد از اختیار تام برخوردارهستند. همچنین از سیاق آیات مرتبط با احکام زناشویی و آیات قبل و بعد آیه 34 سوره نساء میتوان دریافت که قوامیت مرد بر زن فقط مربوط به حوزه زناشویی است و زن در سایر موقعیت های زندگی از شخصیت خاص و مستقل خود برخوردار است و در پیش گاه خدای متعال، تنها ملاک و معیار برتری تقوا می باشد. در نهایت از مجموع آموزه های اخلاقی اسلام استنیاط می گردد که قوامیت مرد بر زن بر دو اساس است ، «انفاق » که به پرداخت مهریه تفسیر شده است و «تفضیل» که براساس آیات دیگر قرآن می توان آن را به «روزی رسانی » تفسیر کرد . اسلام پایه احکام و حقوق مربوط به زن را بر مبنای فطرت وی ق رار داده است، زی را وظ ایف اجتماعی و تکالیف اعتباری به فطرت و سرشت انسان ختم می شود.
آمیختگی فقه و اخلاق در گزاره های فقهی باب معاملات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به رغم این که مسائل فقهی باب معاملات عرصه های پیگیری اغراض عقلایی در سطح معیشت و به منظور تأمین منافع مالی فردی و اجتماعی اند و در نگاه نخست، گمان می رود که همه چیز تابعی از منافع و مصالح تجاری آدمیان است و تنها قید محدود کننده گزاره های حقوقی این باب، اصل تعادل و توازن در معاوضات است، اما با ژرف نگری در این موضوع، زمینه های وسیعی از آمیختگی فقه و اخلاق در این حیطه می توان یافت. در این مقاله به روش توصیفی۔ تحلیلی و با تعمّق و تدبّر در اصول اخلاقی و احکام فقهی معاملات گونه های متعددی از تأثیرگذاری اخلاق در فقه را برجسته شده و مجموعه ای از احکام معاملات که برخوردار از جنبه اخلاقی هستند شناسایی و دسته بندی شده است و از این رهگذر، تلاش شده تا با ارائه تصویری جامع و منسجم از گزاره های حقوقی فقه، شبهه مغایرت فقه و اخلاق نیز زدوده شود.
اصول راهنما در حل چالش های اخلاقی جنگ از منظر عقل و نقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
81-103
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم بشر در طول تاریخ، جنگ و پیامدهای ناگوار آن در جوامع مختلف بوده است. اخلاق جنگ، به عنوان یکی از مباحث مهم اخلاق کاربردی، ضمن واکاوی ابعاد و و ملاحظات اخلاقی جنگ و نیز اخلاقیات رفتاری حین جنگ، به بیان قواعد و هنجارهای لازم جهت کنترل اقدامات خشونت آمیز بین نیروهای متخاصم و ارائه راهکار برای حل چالش ها و تعارضاتی می پردازد که بین اصول نظامی و اخلاقی رخ می دهند. نگارنده بر خلاف واقع گرایان که جنگ را بکلی بی ارتباط با اخلاق می دانند بر این باور است که رعایت موازین اخلاقی در این حوزه ضروری است و این امر می تواند به کاهش خشونت و تبعات منفی جنگ کمک کند. از این رو، در این مقاله تلاش شده تا برخی از مهم ترین و پرکاربردترین اصول راهنما در حلِّ چالش های اخلاقی جنگ که با اتکا به عقل و نقل قابل اصطیاد و استخراج اند، برشمرده و بررسی شوند. از جمله این اصول می توان به اصالت اخلاق، اصل کرامت، اصل عدالت، اصل تفکیک، اصل تناسب، و اصل صلح ورزی اشاره کرد.
گونه ها و پیشینه نگره های درونی گرایانه/برونی گرایانه در حوزه فرااخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در حوزه فرا اخلاق، از سه گونه متمایز درونی گرایی و برونی گرایی سخن به میان می آید که عبارتند از: ۱) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص حقایق اخلاقی؛ ۲) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص دلایل عملی؛ ۳) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص انگیزش اخلاقی. به طور تقریبی می توان گفت «درونی گرا» در سه گونه فوق، به یک رابطه ضروری به ترتیب، بین حقایق اخلاقی و دلیل عملی، یا بین داشتن دلیل عملی و داشتن میل سابق، یا بین حکم اخلاق و انگیزشْ قائل است؛ در حالی که «برونی گرا» این رابطه ضروری را انکار می کند. ورنر فالک و ویلیام فرانکنا، گفتمان اولیه درباره درونی گرایی/ برونی گرایی انگیزشی را شکل دادند و پاره ای از دانش واژه های این گفتمان را جعل کردند. تامس نیگل و فیلیپا فوت نیز درونی گرایی/ برونی گرایی در دلایل عملی را مدِّ نظر قرار دادند. نگاشته ها و دستاوردهای این فلاسفه نقطه آغاز و عزیمتی برای پی گیری و بسط این بحث ها در دهه های اخیر بوده است. در این نوشتار، با توجه به اهمیت و گستردگی بحث های ناظر به سرشت تمایز درونی گرایی/ برونی گرایی در مسائل متفاوت فرااخلاقی و فقدان آثار روشن کننده کافی به زبان فارسی، افزون بر معرفی گونه های درونی گرایی/ برونی گرایی، تبیین جایگاه آنها، و تشریح سازگاری آنها با گونه چهارمی از درونی گرایی، به اهم دستاوردهای آثارِ کلاسیکِ فیلسوفان پیش گام در این زمینه پرداخته شده است.
بررسی رویکرد یک دولت سکولار به «آموزش های دینی»؛ مطالعه موردی آموزش های اسلامی در کشور غنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
61 - 92
حوزههای تخصصی:
بازگشت قوی دین به عرصه های اجتماعی طی سال های اخیر، آینده دولت های سکولار را به «میزان توانایی مدیریت آنها در مواجه با دینداران» گره زده است؛ برخی دولت های سکولار ارائه ی هدفمند «آموزش های دینی» را بهترین مسیر برای همزیستی مسالمت آمیز دینداران می دانند و برخی دیگر این آموزش ها را مانعی در مسیر مدرنیته معرفی می کنند که باعث بروز اختلافات و تکه تکه شدن جامعه می شود. قضاوت کلی درباره وضعیت آموزش های دینی در کشورهای سکولار نادرست است و گریزی از «مطالعه موردی کشورها» در این خصوص نیست. سؤال اصلی این نوشتار این است که «آموزه های دینی، به ویژه آموزش های اسلامی» در کشور غنا به عنوان یکی از کشورهای پیشگام در ارائه آموزش های دینی توسط دولت سکولار چگونه است؟ روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی−توصیفی است و اطلاعات مورد نیاز عمدتا با روش کتابخانه ای و نیز بررسی های میدانی جمع آوری شده است. براساس یافته های تحقیق دولت غنا راهی بین دو رویکرد «تعلیم درباره تعهد» و «تعلیم از روی تعهد» را برای ارائه آموزش های دینی برگزیده است. ضمن اینکه دولت سعی می کند فعالیت مدارس و مراکز دینی را در چارچوب و ساختارهای مشخصی آزاد بگذارند. آشنایی با رویکردها و سیاست های آموزشی این کشور، باعث ایفای نقش فعال تری در حوزه آموزش دینی برای تحقق اهداف بین المللی جمهوری اسلامی ایران می شود.