فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
فهم مسائل و مفاهیم قرآنی، تفهیم آنها و حقیقت پنهان شده امور در آن از دیرباز تا به امروز مورد توجه اندیشمندان بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم «عسر» و مشخص ساختن اهداف واسطی ذیل هدف غایی «هدایت» است. بدین منظور تمامی آیاتی که واژه «عسر» در آنها به کاربرده شده است، در آیات 6 و 7 سوره طلاق، آیه 8 سوره قمر، 280 و185 سوره بقره، 5 و 6 سوره شرح، 73 سوره کهف، 117 سوره توبه، 10 سوره لیل، 9 سوره مدثر و 26 سوره فرقان با استفاده از روش تحلیل زبانی و مفهومی به منظور استخراج هدف غایی و اهداف واسطی تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که واژه «عسر» به صورت ارتباط اندراجی میان مفهوم «هدایت» به عنوان هدف غایی و سایر شئون اعتقادی، دینی، اقتصادی، اجتماعی و شأن فکری و عملی و تربیتی به عنوان اهداف واسطی قابل تحلیل است. اهداف واسطی در شأن اعتقادی با رشد فردی و خودشناسی، در شأن دینی با دشواری برخی احکام و امور عبادی، در شأن اقتصادی با تاکید بر انفاق، و بخشش و...، در شأن اجتماعی با تکیه بر رفتار فاضلانه و عادلانه و در شأن فکری و عملی و تربیتی با بازشناسی و رفتار عامدانه تبیین شده است. از این منظر هدف خداوند از سختی ها و مصائب پیش روی بشر و حتی ابتلائات و آزمایش های الهی هدایت و تعالی انسان است. این سختی ها به پهنای ساحات مختلف تربیت، جامه ی گوناگون به تن کرده و در شئون مختلفی ظهور می کنند.
«لقاء اللّه» به مثابه «غایت نهایی اخلاق» از دیدگاه توماس آکوییناس و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالهٔ حاضر به روش توصیفی۔تحلیلی و استنباطی و با هدف بررسی غایت نهایی اخلاق، آراء ملاصدرا و آکوئیناس - دو متفکر برجسته مسلمان - را مقایسه کرده و در صدد تبیین محورهای مشترکی نظیر سعادت بخشی و لذت آفرینی درمفهوم «لقاء اللّه» وگونه های مختلف لقاء اللّه در دنیا وآخرت از دیدگاه این دو فیلسوف برآمده و ضمن تحلیل و صورت بندی دیدگاه ها و استدلال های مبتنی برآن، همسویی این دو اندیشمند در مبانی و سویه های نظری را نشان داده است. ادله آکوئیناس بر اثبات لقای الهی به مثابه غایت نهایی اخلاق بیشتر برپایه لزوم وحدت وتعالی غایت نهایی و عشق الهی اقامه شده وادله ملاصدرا دو سویه متفاوت دارد: برخی از آنها بر دیدگاه عام هستی شناسانه و برخی بر دیدگاه خاص انسان شناسانه او استوار است. ملاصدرا هیچ مانعی را جز موانع اخلاقی نظیر اِفراط در شهوت و غضب، مانع تحقّق لقای الهی نمی داند و بر امکان همگانی و همیشگی این نحوه از شهود - حتی در این دنیا - و غایت الغایات بودن آن تأکید دارد، اما آکوئیناس ضمن اشتراک نظر در خطوط اصلی، دیدگاهی متفاوت در مورد امکان قُرب الهی و لقاءاو دارد.
تبیین مؤلفه ها و الزامات اخلاق اسلامی در صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
119-146
حوزههای تخصصی:
اعتقادات، احکام و اخلاق، را به عنوان سه رکن اسلام، می توان در شهر ایرانی۔اسلامی نیز تبیین کرد. صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی نیز مؤلفه هایی دارد که در هر کدام تحقّق احکام و اخلاق اسلامی ضروری است. عدم توجه به اعتقادات، احکام و اخلاق اسلامی به آشفتگی و انحراف جسم و روح شهر و تغییر هویت اسلامی می انجامد. کم توجهی به احکام اسلامی در معماری و شهرسازی در ایران معاصر، به تولید بناها و فضاها و بافت های شهری ناسازگار با آموزه های اسلامی انجامیده است. هدف این پژوهش استخراج مؤلفه های صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی و الزامات اخلاق اسلامی در شکل گیری آن است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متون و به شیوه کتابخانه ای و اِسنادی انجام شده است. صورت شهر دارای مؤلفه های شهروندان، بناها و فضاها و زیرساخت های شهری و طبیعت شهر است. سیرت شهر نیز مؤلفه های اعتقادات و باورها، احساسات و عواطف، سنت ها و آیین ها، معانی و پیشینه شهر را در بر می گیرد. اخلاق اسلامی مشتمل بر اصول و آموزه هایی چون قصد قُرب الهی، پای بندی به فرائض، کرامت انسانی، تعظیم شعائر الهی، خیرخواهی، و اعتدال است که در صورت و سیرت شهر امکان تجلّی و تبلور دارند.
اثربخشی بسته اموزشی درس دین و زندگی مبتنی برتئوری انتخاب پر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف سنجش اثربخشی بسته آموزشی درس دین و زندگی مبتنی بر نظریه انتخاب بر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان دختر پایه دهم در سال تحصیلی 1403-1402 بود.
روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به تفکیک جنسیت بود. جامعه آماری شامل 360 نفر از دانش آموزان دختر پایه دهم منطقه 18 تهران بودند، که نمونه آماری شامل دو گروه 30 نفره انتخاب شد. ابزار پژوهش، بسته آموزشی و پرسش نامه مسئولیت پذیری کردلو و پرسش نامه عمل به باورهای دینی معبد بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود.
یافته ها: بسته آموزشی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر در سطح اطمینان 95% اثر معنادار است. (266/15F=، 01/0P<) و مقدار اندازه اثر نشان می دهد که میزان اندازه اثر آموزش بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر نوجوان برابر 35 درصد بوده است، هم چنین این آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان در سطح اطمینان 95 درصد اثر معنادار ندارد. (117/0F=، 05/0P>) و میزان اندازه اثر آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان کم تر از 1 درصد بوده است.
نتیجه گیری: مداخله پژوهش گر منجر به افزایش میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان در نمونه آماری شد و با فراگیری اصول نظریه انتخاب، دانش آموزان دست به انتخاب های مسئولانه و مؤثر می زنند، این روش آموزش و مداخله منجر به افزایش میزان عمل به باورهای دینی دانش آموزان در نمونه آماری نشد.
وظیفه مردم در مقابل حکومت از نگاه حضرت یوسف و امام علی (علیهماالسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
161-184
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در حکومت الهی، پیروی از حاکم عادلی است که بر اساس شریعت حقه اسلام بر کرسی حکومت تکیه زده است. پس مردم موظف به اطاعت از او و رعایت قوانینی هستند که با تصویب آن، برای اجرا اعلام می گردد. در قرآن کریم و به ویژه در حکومت حضرت یوسف و حکومت امام علی علیهما السلام نیز همین مبنا وجود داشته است . بر اساس آیه 21 سوره آل عمران و بسیاری از آیات دیگر قرآن کریم، نتیجه عدم اطاعت از حاکم عادل، حبط عمل انسان سرکش در دنیا و عذاب آخرت خواهد بود. از موضوعات مهم دیگری که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است، وظیفه مردم در مقابل حکومت برای کار و فعالیت است. در سیره و حکومت حضرت یوسف و مخصوصاً امام علی علیهما السلام کارگزاران حکومتی و مردم در انجام وظایف کاری خویش مورد توجه خاص بودند. با مسئولیتی که به حضرت یوسف علیه السلام داده می شود، به دلیل رسیدن قحطی و آمادگی مقابله با آن، خود و همه مردم مصر را به کار وا می دارد. در دوران حکومت امام علی علیه السلام نیز توجه خاصی به امور و کارها داشت و بر اموری مانند: مساوى نبودن نیکو کار و بدکار، توجه به تجار و کنترل بازارو قیمت ها، توجه به قشر مستضعف و رسیدگى به امورآن ها، عدم منت گذاشتن و بزرگ شمردن کارها، عدم خلف وعده، عدم عجله و عدم کندى در برخى امور و غیره تأکید می نمود.
اثر بخشی هوش معنوی تربیت محور بر سبک رهبری تحول آفرین مدیران و اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تحلیل اثر بخشی ابعاد هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین پرداخته شده است. این پژوهش با توجه به هدف آن کاربردی بوده و در زمره تحقیقات توصیفی، از نوع تحقیق همبستگی قرار دارد. جامعه آماری آن را مدیران و اساتید بسیجی دانشگاه با تعداد ۱۰۶ نفر تشکیل داده اند. برای تعیین سطح ابعاد هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران (۱۳۸۹) و برای تعیین امتیاز سبک رهبری تحول آفرین از پرسشنامه چند عاملی رهبری بس و آولیو (۱۹۹۰) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و از بین ابعاد هوش معنوی، بعدهای تفکر کلی و اعتقادی، سجایای اخلاقی و خود آگاهی و عشق از سطح متوسط بالاتر می باشند، به عبارتی در سطح مطلوب هستند. ولی بعد توانایی مقابله با مشکلات در سطح متوسط پایین تر است. همچنین سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن از سطح متوسط بالاتر است. به عبارتی سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن در بین مدیران و اساتید در سطح مطلوب می باشد.
بررسی تأثیر بازنمایی تمثیلات تربیتی قرآن کریم بر درک بازنمایی های مفهوم «عمل» با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیلات قرآنی یکی از شاخصه های بیان قرآنی است که تاکنون پژوهشگران با پرداختن به نکات ظریف ادبی وبلاغی، روش انتقال مفاهیم، جنبه های زیبا شناختی و پدیدارشناختی وجلوه های تربیتی آنها، ابعاد مختلفی از این روش تبیینی را استخراج نموده اند. این در حالی استکه دریک نگاه و زمینه کل نگر می توان به وجود «ارتباط» معناداری بین این تمثیلات دست یافت به نحوی که این ارتباط، موجب توسعه معانی هریک از تمثیلات در شبکه ارتباطی آنها خواهد شد. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن بازنمایی تمثیلات قرآنی ذیل مفهوم «عمل» در پی دستیابی به شبکه مفهومی در اینگونه تمثیلات می باشد. برای بررسی تغییرات بازنمایی این تمثیلات، روش تحلیل نشانه شناسی که بیشتر به عنوان رویکردی که به تحلیل های متنی می پردازد ، مورد استفاده قرار گرفته است. از ویژگی های این روش توجه به تحلیل های ساختاری است. این نوع تحلیل ها شامل تشخیص اجزاء تشکیل دهنده یک نظام نشانه شناختی مانند یک متن و تعیین روابط ساختاری میان آنهاست. در پژوهش حاضر مشخص گردید تمثیلات مورد مطالعه درتغییربازنمایی خود نشانه هایی از رشد و گسترش آثار عمل، در ابعاد مختلف و درسطوح متفاوت، در دو بخش مثبت و منفی، با طرح واره هایی از تثبیت، انسجام، ساختار، احاطه و اساس، بصورت تقابلی در تصویرهای مختلف بازنمایی نموده اند.
نقد و بررسی مبانی نظری و پیش فرضهای «مونتگمری وات» پیرامون قرآن، وحی و پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
هر علمی دارای اصول و مبانی می باشد . محققان قرآنی به این واقعیت توجه دارند که فهم قرآن به مبانی مشخص نیاز دارد و بی توجهی به آنها موجب برداشتهای نادرست خواهد شد. با مقایسه و نقد و بررسی نظرات اندیشمندان در حوزه قرآن پژوهی می توان به رشد و گسترش مطالعات قرآنی و شناخت عظمت وحی دست یافت. براساس مبانی نظری مسلمانان وحی کلام الهی می باشد. وحی منشا الهی داشته و از اختلاف ، تناقض و تحریف به دور است وحی توسط پیامبر امی که دارای مقام عصمت در دریافت ، حفظ و ابلاغ آن بوده به مردم رسانده شده است. بر اساس مبانی نظری مستشرقان از جمله «مونتگمری وات» وحی منشا الهی نداشته و ساخته پیامبر بوده که از کتب مقدس عهدین اخذ نموده و یک شخصیت نابغه بوده که با توجه به شرایط محیطی و زمانه خود قرآن را تالیف و دیگران را تحت تاثیر قرار داده است. در بررسی این دیدگاه باید گفت دلایل و شواهد تاریخی و معتبر بر این ادعاها وجود ندارد. بکارگیری مبانی نظری و پیش فرضهای شخصی محقق در حوزه های که تسلط علمی و کافی در آنها ندارد مسیر تحقیق را به اشتباه می کشاند. در این پژوهش با طرح دیدگاههای «وات» پیرامون قرآن، وحی و نبوت به نقد و بررسی آن پرداخته و با استناد به منابع معتبر به شبهات وارده به درستی پاسخ و قرآن را از این انحرافات منزه نمود.
مؤلّفه هاى روان شناختى عزّت نفس از منظر قرآن کریم و منابع حدیثى با رویکرد مقایسه ای و تأکید بر اخلاق کاربردی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای رویکرد اخلاق کاربردی، «عزّت نفس» احساس ارزشمندی و توانمندی است. از آنجایی که عزّت نفس مهم ترین گوهری است که خداوند به انسان عطا فرموده است و این ویژگی مهم تنها به اشرف مخلوقات داده شده و یکی از تفاوت های انسان با سایر موجودات است و این فضیلت اخلاقی محرّک سایر فضیلت ها در کاربردی سازی اخلاق است وانسان را در انجام برنامه های اخلاقی یاری می کند، لذا تبیین مؤلّفه هاى عزّت نفس در مکاتب روانشناسی و آموزه های قرآن و حدیث و نهایتاً کشف مؤلّفه هاى روانشناختی عزّت نفس بر اساس قرآن و منابع حدیثی با تأکید بر اخلاق کاربردی، زمینه مناسبی برای تدوین راه کارهای تقویت آن با رویکرد اسلامی فراهم می کند که تقویت عزّت نفس با رویکرد اسلامی، بسیاری از آفات تقویت عزّت نفس با رویکرد روان شناختی سکولار را ندارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی مفهوم عزّت نفس را با یک رویکرد مقایسه ای از منظر مکاتب روانشناسی و آموزه های قرآن و حدیث، جهت کشف مؤلّفه هاى روان شناختى آن با تأکید بر اخلاق کاربردی مورد بررسی قرارداده است. این مؤلّفه ها مواردی از قبیل خودارزشمندی و حرمت نفس، خودآگاهی، احساس شادکامی و سعادتمندی، هدفمندی در زندگی، ایفای نقش و اثرگذاری در محیط اجتماعی، پایبندی به اصول و معیارهای الهی و انسانی و توانایی اتکاء بر قدرت الهی می باشد.
تحلیل و نقد نظریۀ دیویی درزمینۀ عمل و عناصر تربیت اخلاقی ازنظر علّامه طباطبایی (ره)
حوزههای تخصصی:
قضاوت درباره عقلانی بودن یا نبودن تصمیم های اخلاقی، یکی از دغدغه های مهم فلسفه اخلاقی و ازجمله مهم ترین مسائل فیلسوفان تربیتی است. جان دیویی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تربیتی قرن بیستم، در این زمینه نظریه پردازی کرده است؛ وی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی به تبیین نحوه تأمل آدمی در موقعیت های اخلاقی پرداخته و به تبع آن به تشریح دیدگاه خود درباره عنصرهای تربیت اخلاقی پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلی – انتقادی به بررسی و نقد دیدگاه دیویی از منظر علامه طباطبایی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که دیویی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی، در انجام عمل اخلاقی، به نیازهای طبیعی توجه داشته و در تصمیم گیری برای انجام عمل اخلاقی به حسن فعلی نظرکرده است؛ درحالی که علامه طباطبایی با طرح نظریه اعتباریات عملی، در انجام عمل اخلاقی هم به نیازهای فطری، و هم به نیازهای طبیعی توجه کرده و در تصمیم گیری درباره انجام عمل اخلاقی نیز هم به حسن فاعلی نظر داشته و هم به حسن فعلی، به تعبیری تصمیم گیری در موقعیت های اخلاقی به زعم علامه طباطبایی هم مسبوق به حسن فاعلی و هم مسبوق به حسن فعلی است. (در بخش تربیتی) سه نقد بر دیدگاه دیویی از منظر علامه مطرح است: 1- نگاه مادی و زمینی دیویی به امر تربیت اخلاقی 2- نادیده گرفتن عنصر فطرت به عنوان یکی از شروط لازم در تربیت اخلاقی و 3- عدم توجه به عنصر ایمان به عنوان یکی از عنصرهای مهم تربیت اخلاقی.
معیارهای مرزبندی اخلاقی دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس آموزه های اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
از جمله دو گانه های اخلاقی که ممکن است فاعل اخلاقی را در مقام شناخت دچار اشتباه و مشکل سازد، دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی است. هدف این مقاله نشان دادن معیارهای تمایز دوگانه اخلاقی حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس معیارهای مندرج در متون اسلامی است. این معیارها ذیل مباحثی چون تمایز مفهومی، خاستگاه، شرایط و موقعیت هایی است که فاعل اخلاقی در آن مطرح می شوند. این پژوهش به روش توصیفی۔تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تبیین معیارهای پیش گفته جهت تمایز این دوگانه اخلاقی پرداخته است. «اصل بودن حُسنِ ظن در نسبت با ساده لوحی»، «مستثنیٰ شدن اموری مثل ازدواج و برخی معاملات از اصل حُسنِ ظن»، «رعایت اصل احتیاط در موارد خاص مثل فراگیری فساد در جامعه و غلبه ستم به ویژه در مورد افراد ناشناخته»، «عدم رعایت حُسنِ ظن در خطاهای پرتکرار و در صورت مشهود بودن خطای طرف مقابل» و «عدم مطلق بودن خوش گمانی و بدگمانی» از نتایج پژوهش حاضر است که به روش توصیفی۔ تحلیلی بدست آمده است.
آسیب شناسی مفهوم حجاب و عفاف از نگاه صاحب نظران حوزه تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آسیب شناسی آموزش و نهادینه سازی مفهوم حجاب و عفاف در دوره دوم ابتدایی است، که از نظر هدف کاربردی است . روش:روش این پژوهش کیفی می باشد و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیان انجام پذیرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با روش نمونه گیری هدفمند و بکار گیری معیار اشباع نظری با 39 نفر از ﻣﻌﻠﻤﺎن دوره اﺑﺘﺪایی شهر تهران، کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎرکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ مصاحبه انجام شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کد گذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده ی استخراج بالغ بر 298 کد باز از مصاحبه ها و نیز احصاء 50 کد محوری و 7 کد انتخابی است. یافته ها:نتایج نشان دهنده آسیب های آموزشی-درسی، عرفی-اجتماعی، پرورشی- تربیتی، روانی-عاطفی، حاکمیتی-قانونی، فرهنگی-هویتی و فلسفی - اعتقادی می باشد که لازم است مورد توجه سیاستگذاران این حوزه قرار گیرد. نتیجه گیری : لازمه مواجهه با آسیب ها توجه به آسیب ها و راهکارهای احصاء شده است .
تبیین مبانی فلسفی تربیت دانش آموز فکور در مکتب فلسفی- تربیتی اسلام به منظور ارائه چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
149 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی و مؤلفه های تربیت دانش آموز فکور در در مکتب فلسفی- تربیتی اسلام انجام شد. روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی بود. نظریات دو تن از فیلسوفان و متکلمان بزرگ اسلامی یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها مؤید آن است که مبانی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی مکتب فلسفی- تربیتی اسلام حاوی زمینه هایی چون حقیقت داشتن جهان مادی و معنوی، پدید آمدن انسان به دست حکمت و قدرت حق تعالی، مرکب از نفس و بدن بودن انسان، افضل بودن انسان بر سایر موجودات هستی، هدایت پذیری فطری انسان، درک خصوصیات فعل خدا و کشف مجهولات با عقل، فعالیت عقل نظری و عملی در انسان، مهم بودن گرایش های فطری در کمال انسان، حد یقف نداشتن کمال جویی انسان، مشروط بودن تسلط بر سرنوشت به استفاده از تفکر، همراهی وحی با تفکر برای پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی انسان است. متناسب با این مبانی گام های چهارگانه تدبر، تفکر، تعقل و رسیدن به مقصد برای تربیت دانش آموز فکور ترسیم شد. بهره گیری از چارچوب شناسایی شده در عناصر مختلف برنامه درسی می تواند زمینه ساز شناخت، تحلیل و حل مسائل فردی و اجتماعی توسط دانش آموزان شود.
کنترل بی تابی در شرایط بحرانی: روشی برای رشد صبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
47 - 69
حوزههای تخصصی:
در زمان بروز بحران، صبر و تحمل موجب سلامت روانی می شود. نداشتن بی تابی و جزع به اندازه ای در «صبر» اهمیت دارد که در برخی موارد صبر به عنوان مهار مستمر نفس از بی تابی و پرهیز از جزع تعریف شده است. عدم کنترل بی تابی عوارض متعدد جسمی و روانی به دنبال دارد. بر این اساس در مقاله حاضر بی تابی در شرایط بحرانی و روش های کنترل آن مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق از نوع کیفی (تحلیلی) است که به روش مروری انجام شد که ترکیبی از روش مرور سیستماتیک، تحلیل محتوا و مرور ادبیات است. جامعه آماری منابع نظریه ها، دیدگاه ها و پژوهش های انجام شده در زمینه موضوع بود که با واژه های کلیدی: بی تابی، بی قراری، جزع، فزع، بی صبری، ناآرامی مورد جستجو قرار گرفتند. عمده منابع مورد استفاده، کتب در حوزه منابع اسلامی و مقالات علمی مربوط به این موضوع بود. همچنین و به ویژه از قرآن، احادیث و روایات استفاده شد. نتایج تحقیق در قالب ماهیت بی تابی، علل بی تابی، انواع بی تابی، نشانه ها و نمودهای بی تابی، کارکرد بی تابی، آسیب ها و پیامدهای بی تابی، شیوه های بازداری از بی تابی و پیامدهای بازداری آورده شده است. شیوه های بازداری از بی تابی در چهار بخش: پذیرش، تسکین بخشی، حمایت و مبادرت به عمل آمده است. بنابراین می توان گفت که بی تابی در بحران موجب آسیب، و کنترل آن موجب افزایش خودآگاهی، خودکنترلی و رشد عقل می شود. براین اساس یادگیری روش ها و مهارت های کنترل آن بخشی از فرایند صبر و رشد پس از ضربه است.
مبانی انسان شناختی اخلاق در اندیشه کلامی شیخ طوسی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
125-141
حوزههای تخصصی:
آثار و اندیشه های شیخ طوسی - عالم بلندآوازه و بنام امامیه و رئیس حوزه کلامی بغداد - همواره اثرگذار و الهام بخش بوده و بویژه نوع نگاه او به انسان، تأثیر بسزایی در نظریه اخلاقی اش داشته است. در این مقاله، با روش توصیفی ۔ تحلیلی، به بیان مبانی و دیدگاه های کلامی شیخ طوسی ناظر به ابعاد وجودی انسان پرداخته شده و میزان تأثیرگزاری این مبانی در نظریه اخلاقی او تبیین شده است. شیخ طوسی در حوزه الزام اخلاقی یک فضیلت گرای وظیفه محور است و در بحث از فطرت و نقش آن در اخلاق، بر بدیهی بودن فطریات در کشف احکام و گزاره های اخلاقی تأکید دارد و به لحاظ معرفت شناختی آن را بر شناخت عقلی مقدم می دارد. این رویکرد، مبین مبنا گرایی در حوزه توجیه است و به قبول قضایای بدیهی در ساحت حکمت نظری و عملی می انجامد. شیخ طوسی، همچنین التزام به گزاره های فطری را مایهٔ شکوفایی و توسعه اخلاق می داند که سبب می شود سر از شناخت گرایی اخلاقی (واقع گرایی) درآورد.
جایگاه اخلاقِ مدارا با فراگیران و بررسی مؤلفه های آن در تربیت قرآنی با تأکید بر نقش اسوه ای انبیای الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با توجه به نیاز جامعه به تعلیم و تربیت و رویکرد جامع قرآن کریم، در صدد ارائه و تبیین الگوی مدارای انبیای الهی با امت بوده ایم و در این راستا، داده ها پس از اخذ و استخراج، با روش کتابخانه ای و با تمرکز بر رویکرد قرآنی، به شکل توصیفی– تحلیلی، بررسی و تبیین شده اند. دستاورد این پژوهش بر محور نقش اسوه ای انبیای الهی در تبلیغ دین، ترسیم جایگاه مدارا و کارکرد آن در جذب فراگیران و نیز تبیین مؤلفه های اخلاق مدارا است. طبق دیدگاه قرآن کریم، صبر، تقوای الهی، خِرد و دانایی، و محبّت و شفقت الهی، عناصر جدانشدنی از مدارای انبیای الهی با مردم بوده اند که می توان از آنها به عنوان مؤلفه های اخلاق مدارا در فرایند تعلیم و تربیت قرآنی یاد کرد. انبیا به واسطه سرسپردگی و عشق و علاقه به خداوند، در تعامل با خلقِ خدا مداراگونه محبّت ورزیده و از هر گونه خشونتی پرهیز می نمودند. بنا براین، در نظام تربیتی قرآن، اصل مدارا از جمله راهکارهای بهینه سازی فرایند تربیت انسان ها بوده و زمینه انس و اطاعت پذیری و جذب فراگیران را مهیا می سازد. دانشوران حوزه تعلیم و تربیت، با به کارگیری این اصل، می توانند یاددهی و تربیت را در راستای نمو و بالندگی فراگیران به شکل صحیح پیش برده و از بروز آسیب های تعاملات خشونت زا که مانع تعالی فراگیران است پیشگیری کنند.
فراتحلیل کمّی نتایج پژوهش های پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، فراتحلیل کمی پژوهش ها پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بود. روش: رویکرد پژوهش کمی و روش پژوهش فراتحلیل بود. جامعه آماری کلیه پژوهشهای انجام شده پیرامون دروس معارف اسلامی در بازه زمانی 1392تا 1399بود.نمونه آماری کلیه پژوهش هایی بودند که واجد شرایط مفروضات فراتحلیل کمی بودند.ابزار اندازه گیری چک لیست سنجش معیارهای مقالات واجد شرایط جهت فراتحلیل بود.برای تعیین اعتبار ابزار، چک لیست در اختیار سه نفر از متخصصان سنجش و اندازه گیری که سابقه حداقل یک پزوهش فرا تحلیل را داشتند،قرار گرفت و روایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل سؤالات از آزمون ناهمگونی مطالعات، شاخص g هگز و مدل ثابت و تصادفی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار CMA 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج آزمون ناهمگونی مطالعات، فرض صفر ناهمگونی مطالعات تایید گردید. همچنین مقدار شاخص I2 نشان دهنده اثر ناهمگونی مطالعات بر 97/33درصد از تغییرات کل بود. اندازه اثر و Z محاسبه شده برای 15 متغیر از 22 متغیر در سطح آلفا 05/0 معنادار بود. بیشترین اندازه اثر بر اساس شاخص g هگز مربوط به متغیر نگرش دینی دانشجویان ، با اندازه اثر 488/1 و پس از آن مربوط به متغیر استاد با اندازه اثر 450/1 و پس از آن ارتباط متقابل استاد دانشجو با اندازه اثر 215/1بود. اندازه اثر کلی برای همه مطالعات در مدل ثابت و تصادفی در سطح متوسط بود که بیانگر ارتباط متغیرها با اثربخشی دروس معارف بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سه عامل نگرش دینی، استاد و ارتباط متقابل استاد و دانشجو بیشترین اندازه اثر را در اثربخشی این دروس دارا بودند.لذا بر اساس نتایج فراتحلیل و با تمسک بر عوامل شناسائی شده مرتبط با اثربخشی برنامه درسی دروس معارف اسلامی،ضرورت باز اندیشی و تحول دربرنامه درسی دروس معارف اسلامی باید همواره یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و طراحان برنامه درسی معارف اسلامی باشد.
بررسی تاثیرات اخلاقی طبعِ قلب از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
قلب در قرآن دارای شئون متعدد ادراکی و گرایشی است. طبق نظر قرآن تمام شئون ادراکی و گرایشی قلب در صدور و قبول افعال و صفات اخلاقی تاثیر مستقیم و مستقلی دارد. در قرآن برای قلب، 7 نوع مانع مختلف در حوزه ادراکات و گرایشات ذکر شده که در بین موانع ادراکی و گرایشی قلب، " طبع " به عنوان مهم ترین و در عین حال قوی ترین مانع از حیث آثار ضداخلاقی و دامنه تاثیرگذاری معرفی شده است. قرآن برای قلب مطبوع آثار ضد اخلاقی مختلفی را بیان کرده که عبارتند از؛ سلب ادراک تفقهی قلب که در عِدل ادراک تعقلی و تدبری قلب می باشد، سلب ادراکی سمعی انسان که یکی از دو عامل سعادت انسان معرفی شده است، سلب قوای کسب علمی و معرفتی که مختص انسان می باشد، قرار گرفتن در سنت پایدار خذلال الهی که انسان های شقی در آن مشترک هستند، تبیعت از هواء که به عنوان یکی از سه عامل اصلی ضلالت انسان ها ذکر شده است، سلب راه های کسب ایمان که به عنوان پرکاربدترین واژه ارزشی در قرآن محسوب می شود و سیطره غفلت بر انسان که نخسین عامل انحراف اخلاقی می باشد.
بررسی جایگاه نظریۀ تناسب وجودی در مباحث فلسفۀ اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
199-214
حوزههای تخصصی:
نظریه تناسب وجودی نظریه ای است درباره ارزش اخلاقی که بر مبنای نگاه واقع گرایانه به اخلاق ارائه شده است. این نظریه بر آن است که همه ارزش های اخلاقی قابل ارجاع به یک ارزش بنیادین هستند؛ آن ارزش بنیادین تناسب وجودی است و تناسب وجودی با خدا در این نظریه نقش محوری در ارزش بخشی اخلاقی دارد. یک سؤال درباره این نظریه ناظر به جایگاه این نظریه در فلسفه اخلاق است. آیا این نظریه یک نظریه فرااخلاقی است یا به قلمروی اخلاق هنجاری تعلق دارد یا حالت سومی قابل فرض است؟ با بررسی هایی که در این تحقیق صورت گرفت این نتیجه گیری به عمل آمد که هدف اساسی نظریه تناسب وجودی یک هدف نظری در قلمروی اخلاق هنجاری است و برخی اهداف عملی هنجاری نیز از طریق آن قابل تحقق است. با این حال، مباحث و مدعیاتی که در این نظریه مطرح می شود محدود به اخلاق هنجاری نیست؛ بلکه گاهی جنبه فرااخلاقی پیدا می کنند و چه بسا از آن هم فراتر روند و حوزه هایی دیگر از فلسفه را دربرگیرد. بنابر این، بهتر است این نظریه را یک نظریه ارزش مطابق با اصطلاحی رایج بدانیم که همه این حوزه ها را پوشش می دهد.
اصول اخلاقی پیامبر(ص) در جنگها بر اساس سیره تاریخی پیامبر(ص) و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101-124
حوزههای تخصصی:
اخلاق و اصول اخلاقی یکی از جنبه های مهم دین اسلام و از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو در قرآن کریم یکی از اهداف بعثت پیامبر (ص) تربیت و آموزش حکمت معرفی شده است و پیامبر(ص) چون حاکمیت دین اسلام را بر عهده داشتند بنابراین در مواقع مختلف با اخلاق مداری و پایبندی به اصول اخلاقی رفتار می نمودند. از جمله صحنه هایی که پیامبر در آن قرار می گرفتند زمان های جنگ بود که سعی در رعایت اصول اخلاقی داشتند. آنچه در این نوشتار مدنظر قرار دارد این است پیامبر (ص) هنگامی که در صحنه های مختلف جنگ قرار می گرفتند چه نوع برخوردی داشتند و درواقع این موضوع از طریق قرآن و سیره تاریخی پیامبر(ص) مورد بررسی قرار می گیرد. آنچه از این پژوهش به دست می آید این است که بر خلاف نظر مستشرقان که غزوات پیامبر را بر پایه خشونت و کسب غنیمت تفسیر نموده اند، پیامبر در جنگهای خود به اصول اخلاقی پایبند بوده و تمام تلاش خود را می کردند که مکارم اخلاقی از جمله عطوفت و مهربانی، وفای به عهد و صبر و استقامت و..... را به مسلمانان آموزش بدهند.