ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
۳۲۱.

مفهوم شناسی واژه کفر در تصوف تا سده پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کفر ایمان ابلیس جنید حلاج احمد غزالی عین القضات همدانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۰۱
یکی از مباحث اساسی در تصوف و عرفان اسلامی، بویژه در حوزه عرفان نظری، مفهوم کفر، جایگاه آن در هستی و همچنین نقش آن درباره دین و ایمان است. با جستجو در آثار و مکتوبات به جامانده از عرفای مسلمان می توان به دیدگاه های متنوعی در این خصوص دست یافت که اگرچه گاه در تضاد آشکاری باهم قراردارند؛ اما پس از بررسی و در کنار هم نهادن این نظرات می توان به وجود سیر تحولی تدریجی برای این مفهوم در تاریخ تصوف پی برد. مفهوم کفر از قرن دوم هجری هم زمان با ترویج سنت کتابت رسائل عرفانی نزد عرفا و درضمن نظرات گوناگون فقهی و حدیثی ایشان، با مضامینی نزدیک به تلقی متکلمان و فقهای مسلمان از آن مطرح شد و پس از گذشت حدود یک قرن معنای متفاوت و مجزایی یافت که در آثار نامدارانی چون جنید بغدادی و حلاج به وضوح قابل رؤیت است. کمی بعد این مفهوم در اندیشه عین القضات همدانی به نقطه متعالی خود در تصوف و عرفان اسلامی دست می یابد، مفهومی که نه تنها با مفهوم ایمان مانعه الجمع نیست، بلکه حتی در دست یافتن به حق و حقیقت نقشی اصلی ایفامی کند. در این جستار برآنیم از طریق بازخوانی و ارزیابی آراء صوفیانی که درباب کفر سخن گفته یا قلم زده اند، سرگذشت مفهوم کفر و تحولات معنایی آن در تصوف تا سده پنجم هجری را پیگیری و بررسی نماییم.  
۳۲۲.

نگاهی به ایماژهایِ زندگی در نگره مولوی و کازنتزاکیس با تاکید بر ایماژِ «زندگی به مثابه سوءتفاهم/ جنگ»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایماژهای زندگی زندگی به مثابه سوءتفاهم کازنتزاکیس مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۵
زندگی به مثابه فرایند تکامل و با توجه به دو ساحت باورها و عواطف- احساسات در نگاه اندیشمندان به اشکال مختلف بازنموده شده است. در این میان، ایماژهایِ برساخته از زندگی و معنایِ آن در لایه هایِ مختلف، یکی از نکاتِ برجسته در متون است که در قالب تصویرهای هنری و کلان استعاره ها مفصل بندی می شود. از سویی دیگر، در میان مجموعه متفکران، مولوی و کازنتزاکیس دو شخصیت کم نظیری هستند که با وجود تمایزهای معرفتی و گفتمانی از یک سو و تاریخی و جغرافیایی از سویی دیگر، مفهوم زندگی را در قالب استعاره/ ایماژهای هنری تصویرسازی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سعی می کند این مسئله را با توجه به چهارچوب نظری انواع «ایماژهای زندگی» از منظر رابرت سالامون در مهم ترین آثار این دو متفکر بررسی کند. سالامون در این مبحث شانزده ایماژ از مهم ترین ایماژهای زندگی را شناسایی کرده که مهم ترین این موارد زندگی به مثابه بازی، داستان، غمنامه، کمدی، ماجرا و مأموریت است. این نوع طرز تلقی به زندگی، در آثار این دو تصویرسازی شده است که از بنیان هایِ معرفتی مشترک با وجود همه افتراق ها حکایت دارد. یکی از نکات مهم در تحلیل یافته ها اِشعار هردو به ایماژ ویژه ای است که در دستگاه فکری این دو به صورت برجسته مفصل بندی شده و آن «زندگی به مثابه سوءتفاهم» است. نویسنده ضمن بررسی مجموعه ایماژهای مشترک با تأکید بر ایماژ اخیر، اندیشه این دو متفکر را از منظر ارزش و کارکرد زندگی تحلیل کرده است.
۳۲۳.

بررسی تطبیقی عشق مجازی و عرفانی از منظر احمد غزالی و عین القضات (با تأکید بر سوانح العشاق و تمهیدات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق مجازی و حقیقی احمد غزالی عین القضات همدانی سوانح العشاق تمهیدات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۸۰
عشق انسانی که در آموزه های صوفیه غالبا با تعبیر عشق مجازی ظاهرمی شود یکی از مسائل پیچیده و دشوار در عرفان اسلامی است. برخی آن را مقدمه عشق عرفانی می دانند و برخی به انکار آن پرداخته اند. احمد غزالی و عین القضات همدانی از اولین افرادی هستند که در ادب فارسی به شکل خاص و ویژه به کتابت درباره عشق، انواع، اطوار و ویژگی های آن پرداخته اند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده، سعی شده تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که دیدگاه احمد غزالی و عین القضات درباره عشق مجازی و عرفانی چگونه است؟ و چه نقاط اشتراک و افتراقی در بین آن دو دیده می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که غزالی، نظربازی را با استناد به احادیث نبوی مجاز می شمارد و از سویی دیگر ظاهر و صورت را پلی می داند برای رسیدن به حقیقت باطن. عین القضات نیز دل بستن به این ظواهر را در صورتی که در راه وصال محبوب و معشوق الهی باشد، بی ضرر می داند. ازلی بودن، جبری بودن و مسیر پرمخاطره عشق از نقاط مشترک عشق عرفانی در سوانح و تمهیدات است.
۳۲۴.

فرایند سلوک و آداب و لوازم آن در تنتریسم هندویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنتریسم جیوان موکتی سوکسما سریره پرانا شکتی پوجا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۹۵
تنتریسم آیینی رازورزانه است که با به کار گیری فنون و تمرین های ویژه ای در بستری از اعتقادات خاص می کوشد تا در یک فرایند باز اتحاد کیهانی، آیین گزار را از چرخه بازپیدایی آزاد سازد و طریقی برای ایصال وی به مرتبه «جیوان موکتی» فراهم آورد. تنتریسم را نمی توان نظام مستقل دینی به حساب آورد بلکه مجموعه ای از آموزه ها، اعمال و آیین های سلوکی است که علاوه بر هندوئیزم در دیگر سنت های دینی هند نیز یافت می شود. نوشته پیش رو با روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین این فرایند سلوکی معرفتی در تنتریسم هندویی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که لطف خداوند که همان آکندگی و سریان شکتی یا انرژی الهی در سراسر هستی است، بستری را فراهم می کند تا از طریق پوجای تنتریک، که در دو ساحت بیرونی و درونی قابل اجراست، تلاش ها و تمرین های جسمی/ ذهنی آیین گزار برای الغای خودآگاهی بشری در خودآگاهی کیهانی به ثمر نشسته و خود مجازی (جیوا) در خود حقیقی (آتمن) فانی گردد. این فرایند در پوجای بیرونی که در محیط قدسی مندله شکل می گیرد، سالک را از صفات و قدرت های خدا/خدایانِ احضارشده و عینیت یافته برخوردار نموده و سرانجام به وحدت او با الوهیت می انجامد. اما در ساحتی دیگر، در پوجای درونی، همین رویداد در «سوکسما سریره» تحقق می یابد. در اینجا، «کوندالینی شکتی» با استفاده از فنون و انضباط های جسمانی/روحانی آزاد شده، با حرکت در امتداد نادی سوشومنا، چکره های هفت گانه محاذی محور نخاعی را فتح می کند. فتح هر چکره، تجربه معنوی جدیدی را برای سالک به ارمغان می آورد و او را در مقامات سلوکی به پیش می راند. وصول به چکره هفتم (چکره تاج)، مقام وحدت دو اصل شیوا و شکتی و پایان فرایند سیر و سفری انفسی است که آیین گزار را به مرتبه جیوان موکتی یا زنده آزاد نائل می گرداند.
۳۲۵.

مراقبه (دهیانه) در مهایانه بودایی براساس آمیتایور دهیانه سوتره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمیتایوردهیانه دهیانه سرزمین پاک سوتره مراقبه مهایانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۵۰
مراقبه، که در آیین بودایی دهیانه نام دارد، از روش هایی است که با مهار ذهن به منظور دریافت حقیقت امور می تواند انسان را از فشارهای زندگی مادی رهایی ببخشد و به سوی زندگی معنوی توأم با آرامش روانی سوق دهد. با توجه به وجود روش های گوناگون دهیانه در سنت بودایی و ورودشان به کشور ما با فرهنگی متفاوت، نیاز به بررسی آن مطرح می شود. فقدان تحقیقات آکادمیک معتبر در این زمینه در کشور ما بر ضرورت انجام این تحقیق می افزاید. پرسش اصلی این نوشتار چیستی، تبیین مبانی، اهداف و چگونگی روش ها و مراتب دهیانه و نیز نتایج آن در شاخه مهایانه از دین بودایی بر اساس متن آمیتایوردهیانه سوتره است که از متون مراقبه ای مکتب «سرزمین پاک» بودیسم مهایانه است. ازاین رو، کوشیده ایم با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالب ارائه شده در سوتره فوق و نیز مراجعه به سایر منابع بودایی به پرسش های مذکور پاسخ دهیم.
۳۲۶.

کارکردهای معرفتی بُعد جسمانی انسان از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بُعد جسمانی خداوند عالم معرفت ابن عربی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۰۱
نقش و کارکرد بُعد جسمانی انسان در ابعاد مختلف پس از اثبات ضرورت بعد جسمانی انسان، از مسائل مهم و قابل توجهی است که هرچند در فلسفه ملاصدرا و عرفان ابن عربی به آن اشاره مستقیمی نشده و باب مستقلی به آن اختصاص نیافته، از آراء و مبانی این دو دانشمند قابل استخراج است. از جمله این کارکردها می توان به کارکردهای معرفتی و نقش بعد جسمانی انسان در فرایند شناخت و معرفت اشاره کرد. این مقاله که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگاشته شده، بر آن است که موارد متعدد کارکردهای معرفتی بعد جسمانی انسان را از منظر ابن عربی و ملاصدرا استخراج نموده و میان آن ها از منظر این دو شخصیت، ارزیابی مقایسه ای بنماید. در نهایت این نتیجه به دست آمده است که بعد جسمانی انسان نزد این دو دانشمند از جهت معرفتی نقش مهمی در تحقق مقوله علم و معرفت و توابع آن، شکل گیری تخیل در انسان به عنوان یکی از مواد کسب معرفت، شناخت خداوند به عنوان عالی ترین موضوع معرفت و شناخت عالم و حقایق باطنی آن به عنوان موضوعی فراروی انسان دارد. این مقاله نشان می دهد که از منظر ابن عربی و ملاصدرا گذشته از اشتراکات زیادی که درباره کارکردهای بعد جسمانی انسان در تحصیل علم، شناخت خداوند و عالم وجود دارد که حاکی از تأثیر ملاصدرا از ابن عربی نیز هست، اختلافاتی هرچند اندک نیز در نحوه تبیین بر اساس مبانی و آراء آن دو دیده می شود.
۳۲۷.

نظریه عالم کبیر و عالم صغیر در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم صغیر عالم کبیر انسان کبیر عرفان ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
نظریه عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم در جهان اسلام، در بیان اخوان الصفا و تفکر اسماعیلی، غزالی، شیخ اشراق، افضل الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافت هاست.این نظریه در مکتب ابن عربی، اندیشه ای اساسی و زمینه ای است که با تمام مباحث جهان شناسی و انسان شناسی این مکتب، پیوندداشته و درپی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل بررسی است. تناظر جزوی یکا یک اعضای انسان را با تک تک اجزای عالم، مقابل قرارمی دهد، و بیشتر جنبه ذوقی و تمثیلی دارد. در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی کرد. براساس جهان شناسی و انسان شناسی ابن عربی، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و براین اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از این جهت، نشانگر یک حقیقت اند و هر سه با یکدیگر تطابق دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه الهی؛ روح؛ معنی؛ و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم بوده، و از این رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی می شود.
۳۲۸.

بررسی چندمؤلفه عرفانی درمنظومه شیخ صنعان ادب عامیانه کردی با روایت مام احمدلطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف عرفان شیخ صنعان ادب عامیانه کردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۹۲
مبانی عرفان وتصوف از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی وادبیات فارسی وکردی بوده و درآثار بزرگان ادب وعرفان به ویژه ادب عامیانه کردی بازتاب فراوانی داشته است. مام احمدلطفی، یکی از راویان این داستان به صورت  فولکلوریک (ادبیات شفاهی)«بیت کردی»است که به تأثیر از داستان شیخ صنعان عطار روایت کرده است اما به لحاظ مردم شناسی وجامعه شناختی، تلفیقی بین عرفان عطار و اعتقادات عرفانی دوره و جغرافیای راوی درآن نمایان است و دیدگاه های متفاوت عرفانی را ارائه داده است. این مقاله با هدف مؤلفه های عرفانی در منظومه شیخ صنعان ادب عامیانه کردی با روایت مام احمدلطفی باروش پژوهشی ، توصیفی تحلیلی نگارش شده است.یافته های مقاله نشان می دهد که داستان کردی شیخ صنعان هرچند در کلیّات و مضمون و مفهوم آن مطابق با شیخ صنعان عطار است اما هم در قالب و  فرم وهم در محتوا تفاوت هایی دارد که نشان از تأثیرات فرهنگی قوی و تحولات فرهنگ عرفانی در دوره های گوناگون است. تغییرات در شخصیت های مهم تأثیرگذار و حتی بعضی آداب عرفانی آشکار است.
۳۲۹.

بازتاب اندیشه های عرفانی در غزل های محمد قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر غزل عرفانی سبک هندی محمد قهرمان محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۰۶
محمد قهرمان، شاعر و پژوهشگر معاصر است که ضمن سرودن انواع شعر به زبانِ فارسی و گویش محلّی تربت حیدریه، به تصحیح وانتشار دیوان چند تن از شاعران سبک هندی، همچون صائب تبریزی، همّت گماشت. او از زمره شاعران تاثیرگذار پنج دهه اخیر خراسان است. وی بیشتر اشعارش را در قالب غزل سنتی سروده است. قهرمان از متابعان سبک هندی است و به لحاظ ساختارو محتوا از این سبک مشهور بهره برده، این شاعر معاصر در غزل هایش توجه ویژه ای به مفاهیم و اصطلاحات عرفانی داشته است. در پژوهش حاضر که به شیوه اسنادی انجام شده، نگاه شاعر در غزل های عرفانی بر اساس متون سنتی عرفانی است. توجه به مقامات و اصطلاحات عرفانی، ذکر تحمیدیه و نیایش های زیبای عارفانه، سرایش هشت ساقی نامه در قالب غزل و استخدام ملزومات میخانه و شراب در خدمت عرفان کتاب شعر حاصل عمر او را خواندنی کرده است. نویسندگان این مقاله پژوهشی، ضمن تحلیل محتوای غزل های عرفانی محمد قهرمان به بررسی روابط محتوایی شعر او با متون عرفانی پرداخته اند.
۳۳۰.

شیوه بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقالات شمس گفتمان انتقاد قدرت و ایدئولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۲
این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهه خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفه ایدئولوژی بوده است.
۳۳۱.

ابن فارض و حافظ درجستجوی تجلیات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلوه های عرفانی ابن فارض حافظ تجلیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
در اندیشه های عرفانی، اصل جهان بینی عارف بر محور وحدت وجود است. اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلّی کرده است و آن ها را آیینه تمام نمای حق نموده است. باتوجه به تأثر حافظ از اندیشه های ابن فارض این مفهوم در اندیشه عرفانی وی نیز واردشده است. در ادبیّات تطبیقی نقاط اشتراک و افتراق، تأثیر و تأثر دو ادیب وکار آن ها بررسی می شود. ادبیّات ملی یک کشور را غنی می کند، باعث تبادل افکار و توسعه فرهنگی می شود و این گونه ادبیّات یک ملت را بر جهان عرضه می دارد؛ لذا در این جستار، سعی شده است جلوه های عرفانی دو شاعر معروف عربی و پارسی ابن فارض مصری و خواجه حافظ شیرازی در چارچوب ادبیّات تطبیقی و روش مقایسه ای بررسی شود؛ اما آنچه قابل اثبات می باشد این است که هر دو شاعر معروف، قدر اشتراک های در آبشخورها و زبان عرفانی دارند و در مفاهیم اساسی عرفانی مانند بحث تجلّی، قابل مقایسه اند و باتوجه به تحلیل های انجام شده از زندگی اجتماعی و ادبی این دو ادیب معروف، خواجه حافظ شیرازی از ابن فارض مصری به طور غیرمستقیم؛ یعنی از طریق تعلّم در مکتب های زمانه اش تأثیر پذیرفته است.
۳۳۲.

وفای مُشَکّک در فلسفه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل تشکیک وفا حکمت اسلامی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۷
اندیشه مولانا دارای نظامِ معرفتیِ منسجمی است که از ویژگی های کلیِ یک نظامِ معرفتی برخوردار است و نظمِ معنویِ خاصی را تداعی می کند؛ این نظام با همه تفاوت ها، در امهاتِ مباحث با آموزه های بسیاری از حکمای اسلامی در موضوعاتِ مختلف هماهنگی دارد و یا دست کم قابلِ تطبیق است ؛ یکی از اصل های مهمِ مشترک در میانِ آموزه های حکمت اسلامی و عرفان مولوی، اصلِ تشکیک و لازمه های آن مانندِ مراتبی بودنِ هستی و معرفت است. تحققِ تشکیکی هریک از شاخه های وجود و معرفت، وجودِ نظمِ شگفت انگیزی از معانی در عالمِ معنا را جلوه گر می سازد. ویژگی کلی نظامِ معرفتی مطرح در عالم اسلام این است که بر سه گانه های «مجردِ محض، برزخ و مادی محض» مبتنی است؛ و سه گانه های مختلفی در حوزه های مختلفِ وجودی و معرفتی بر اساسِ این اصلِ کلی قابلِ طرح است. شئون سه گانه حق تعالی، مراتب سه گانه عالم، مراتب سه گانه نیروهای انسان، و نیز مراتبِ سه گانه حالاتِ انسانی یعنی بیداری، خواب و مرگ، با موضوعِ حاضر ارتباطی وثیق و عمیق دارد. حال موضوعِ مهمِ «وفا» نیز باید نسبتی با این نظامِ وجودی و معرفتی داشته باشد و جایگاهی در منظومه معرفتی مولانا به خود اختصاص دهد. ما ضمنِ اشاره به جایگاهِ وفا در نظامِ اندیشه مولانا در قالبِ نموداری، جوانبِ این موضوع را بررسی می کنیم.
۳۳۳.

نشانه شناسی عناصر عرفانی- اسطوره ای در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی عرفان سلوک عطار نیشابوری منطق الطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۸
نشانه شناسی به بررسی نشانه هایی می پردازد که در زبان و همچنین آثار ادبی به کارگرفته شده اند. ماده اصلی ادبیات، زبان است و زبان ساختاری یکپارچه از نشانه هاست. شاعر یا نویسنده به حکم اینکه از زبان برای بیان اندیشه خود کمک می گیرد، با نشانه های زبانی سروکار دارد. مقاله حاضر با شیوه تحلیلی- توصیفی سعی دارد نشانه شناسی عناصر عرفانی و اسطوره ای را در منظومه عرفانی منطق الطیر بررسی کند. بررسی حاضر به این نتیجه دست یافته است که عطار در منظومه خود، از پرندگان به عنوان نشانه ها و عناصری عرفانی و اسطوره ای برای بیان مفاهیم سلوک عرفان استفاده کرده است. مهم ترین این نشانه ها سیمرغ است که به عنوان پرنده ای اساطیری، در منظومه منطق الطیر عنصری نمادین و نشانه ای اسطوره ای در مفهوم حقیقت وجودی به کاررفته که هر سالک پس از طی مراحل سلوک عرفانی به آن دست می یابد. همچنین دیگر پرندگان نشانه هایی برای طیف راهبران راه عرفان هستند که در متن مقاله حاضر به تفصیل درباره آن ها بحث شده است.
۳۳۴.

شبکه معنایی تقریب ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن تقریب ادیان ابراهیمی معناشناختی شبکه معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۶۰
ادیان ابراهیمی که در طول تاریخ بر بشریت نازل شدند، به سبب نوع قرائت و تفسیر عالمان دینی از آن ها و همچنین مطامع سیاسی صاحبان قدرت، تاریخ پر فراز و نشیبی در مواجه با هم داشته اند. صدور فتواهای دینی علیه یک دیگر، درگیری های خونین نظامی، جنگ های طولانی مدت، کشتار، و هتک حرمت یک دیگر به اسم خدا و دین و... گوشه ای از اختلاف و تفرقه پیروان ادیان ابراهیمی است که در منابع تاریخی موجود می باشد.  تفکیک و دوقطبی ناشی از این تقابل در میان ادیان ابراهیمی به خصوص مسیحیت و اسلام، سبب پیدایش اصطلاحاتی چون دنیای مسیحی و دنیای اسلام شد. این در حالی است که قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی بر تقریب و همگرایی ادیان ابراهیمی توجه داشته است. آنچه اهمیت دارد این است که عناصر و مؤلفه های تقریب ادیان ابراهیمی از نگاه قرآن چه هست و چگونه در ارتباط معنایی با هم شبکه معنایی تقریب را به وجود می آورد. هدف و خروجی شبکه معنایی تقریب چیست؟ به نظر می رسد عناصر و مؤلفه های تقریب ادیان ابراهیمی در قرآن بیشتر مبتنی بر جوهره و ارزش وجودی انسان بماهو انسان است که سبب ایجاد گزاره های مشترک زیادی میان ادیان ابراهیمی شده است. بار معنایی که هر کدام از این عناصر و مؤلفه ها در قرآن حمل می کنند وقتی در ارتباط معنایی با هم قرار می گیرند، شبکه معنایی از تقریب ایجاد می کنند که نه تنها بر رشد فردی انسان، بلکه بر پیشرفت و رشد جامعه انسانی نیز تأکید دارند. بنابراین، اگر تفسیر و قرائت صحیح و به دور از پیش فرض های سیاسی و  دینی از عناصر و مؤلفه های تقریب ادیان ابراهیمی در قرآن صورت گیرد، می تواند این جوامع را به سمت همگرایی و رشد سوق دهد و از تقابل و تعارض آن ها بکاهد.
۳۳۵.

بررسی تطبیقی تواضع از نگاه خواجه عبدالله انصاری در «منازل السائرین» و بحیا بن پاقودا در «الهدایه الی فرائض القلوب»(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تواضع خواجه عبدالله انصاری منازل السائرین بحیابن پاقودا الهدایه الی فرائض القلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۵
«تواضع» ازجمله فضایل برجسته اخلاقی در ادیان یهود و اسلام است که خواجه عبدالله انصاری (396-481ق) عارف مسلمان در «منازل السائرین» و بحیا بن پاقودا عارف یهودی معاصر وی در «الهدایه الی فرائض القلوب» آن را از جمله ابواب سلوکی قرار داده اند. یافته های این پژوهش که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته، نشان می دهد که این دو عارف با وجود اشتراک در تعریف «تواضع»، درباره جایگاه، شرح و چگونگی تقسیم بندی آن اختلاف دارند. خواجه «تواضع» را در جایگاه سی و هشتم از منازل یکصدگانه سلوکی به سوی توحید قرار داده، و حال آنکه ابن پاقودا آن را باب ششم از ابواب ده گانه به محبت الهی معرفی کرده است. خواجه که بنیان سلوکی خود را بر کتاب و نقل استوار ساخته، در بیان مختصر خود، تواضع را براساس درجه سالکان به سه درجه عامه، خاصه و خاص الخاص تقسیم نموده که در اولین گام با فروتنی در برابر علم شرعی و عمل تعبدی به احکام دین همراه است، اما ابن پاقودا در قالب بیانی مبسوط و متأثر از منابع اسلامی، با تأکید بر استفاده از سه منبع عقل، کتاب و نقل، علم شرعی را برای صاحبان تمییز کافی ندانسته و تواضع عام را نوعی ضعف نفس به شمار آورده است.
۳۳۶.

تحلیل مقوله زیبایی در اندیشه عطار با رویکرد به آراء فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی فلوطین عطار حس عقل و شهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۱۳
از زمان بی آغاز انسان هرگز نتوانست از چمبره صفت قدیسه زیبایی بی اعتنا بگذرد. به همین دلیل مقوله زیبایی همواره مورد عنایت فلاسفه و نظریه پردازان عرصه هنر و ادبیات بوده است. بدین جهت مقاله حاضر با استناد به مطالعات توصیفی و کتابخانه ای برآن است تا به واکاوی واژگان هم سنگ زیبایی در اشعار عطار بپردازد و آنگاه با مکتب زیباشناسی فلوطین مقایسه نماید و مفارقت ها و مقارنت های دیدگاهشان را واکاوی نماید. بر اساس تتبعات انجام شده تصادمات افکار فلوطین و عطار برآن است که زیبایی امری مدرّج است چه در عالم محسوسات و چه در عالم مغیبات و ماهیِ جان انسان ها در سه بحر متفاوت زیبایی را درک می کند؛ دریایِ حس، دریای عقل و دریای روح. نکته قابل تامّل در بیان افتراق افکار آن دو، این است که عطار حزن و اندوه را بستری برای رسیدن به زیبایی جانان می داند اما فلوطین درک شادی های جمال الهی را زمینه ساز بهجت روح می بیند. علاوه براین  عطار که با مفهوم زیبایی از دیدگاه فلوطین مرافق است صبغه دینی و عرفانی را چاشنی درک زیبایی کرده است.
۳۳۷.

شاخصه های عرفان مکتب نجف(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مکتب نجف عرفان سیر و سلوک توحید ولایت الهیه معرفت نفس شریعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
شناخت همه جوانب، ساحات و سطوحِ مکتب عرفانی نجف از اهمیت معرفتی و ضرورت سلوکی ممتازی برخوردار است؛ زیرا نزدیک ترین مکتب عرفانی به عرفان در مکتب اهل بیت است. این مکتب ازیک سو مبانی توحیدی (توحید وجودی شهودی) و امامت مداری و ولایت محوری (مرجعیت بینشی، گرایشی و کنشی سلوکی انسان کامل مکمل معصوم) را با مؤلفه هایی از عقلانیت شهودی منطبق با گزاره های قطعی شرعی و از سوی دیگر طی طریق را تحت تربیت استاد معنوی و اجتماعی بودن سیر و سلوک قرار داده است. برای طی این راه هم نقشه راهی را براساس اصول مورد تأیید کتاب و سنت ترسیم نموده و آن را مدار و معیار حرکت وجودی از خود تا خدا و سلوک تا شهود قرار داده است تا شاخصه های زیست سلوک توحیدی را برای سنجش کارکردهای معرفتی و معنویتی مکتب یادشده قرار دهد. روش پژوهش نوشتار حاضر نقلی عقلی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. بنابراین پرسش نوشتار حاضر این است که در مکتب عرفانی نجف چه شاخصه هایی برای اعتبارسنجی سلوک صائب و ارزش شناختی سلوک صادق مطرح است؟ در نهایت برونداد مقاله حاضر دستیابی به شاخصه های نظری (امکان نیل به ولایت الهیه، طریق معرفت نفس شهودی، اجتهادگرایی و عبودیت حبی) و شاخصه های سلوکی (شریعت گرایی، ولایت محوری، عقلانیت مداری، استادمحوری، اجتماعی بودن زیست عارفانه) در مکتب اخلاقی عرفانی نجف است که براساس شواهدی از آیات، احادیث و سبک سلوکی عارفان مکتب نجف تبیین گردیده است.
۳۳۸.

طراحی واعتباریابی مدل مدیریت عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل مدیریت عرفان اسلامی آموزه های عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۹
اهتمام همه جانبه تزریق، ترویج و تعمیق آموزه های عرفان ناب اسلامی در همه عرصه های اجتماع و به ویژه در قلمرو اصول مدیریت ضرورتی است انکارناپذیر. هدف این پژوهش آن است تا با طراحی واعتباریابی مدل مدیریت عرفان اسلامی: اولاً این تأثیر را بنمایاند و ثانیاً عرفان اسلامی را در حقیقت راستین اش با الگوپذیری از انسان کامل و کامل شدن مدیران در سیرو سلوکی صدرایی، از انزوای منفی نجات بخشد. این پژوهش با استفاده از طرح تحقیقی آمیخته از نوع اکتشافی انجام و به ترتیب با بررسی کتابخانه ای و مصاحبه با صاحب نظران، چارچوب اولیه راهنما را تهیه و بر اساس روش کیو که عامل پیوند بین داده های کمی و کیفی است مراحل نهایی پژوهش، تا طراحی و اعتباریابی مدل مورد انتظار دنبال شده است. مدل به دست آمده دارای هفت مؤلفه اصلی: عدالت محوری، تعالی جویی، بهبود اجتماعی، اثربخشی، کارایی، اسوه ای، تکلیف-مداری مرتبط با یکدیگر بوده و نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مدیریت مبتنی بر عرفان اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با ضرایبی بین  108/0 تا 384/0  بر یکدیگر تأثیر معنی دار داشته اند و مدل ارائه شده از لحاظ آماری با اطمینان 95 درصد، مورد تأیید است. لذا می توان با بهره گیری از آموزه های عرفان اسلامی در مدیریت، جلوه ای الهی و کاراتر در سازمان ارائه نمود که نتایج آن منجر به بالندگی هرچه بیشتر سازمان ها شود.
۳۳۹.

بررسی تطبیقی مسئله خلع بدن در اندیشه ابن سینا و عرفای مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه عرفان خلع بدن مرگ ارادی بررسی تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۲۴۸
موضوع خلع بدن، از موضوعات برجسته در عرفان اسلامی است که در عرفان عاشقانه مطرح شده، اما پیشینه آن قبل از متون عرفانی در آثار ابن سینا دیده می شود. ابن سینا اولین فیلسوفی است که با براهین عقلی، تجرد نفس را تأکید کرده و به طور مشخص در آثارش در مورد خلع بدن بحث کرده است. در این مقاله با مطالعه کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی، موضوع خلع بدن و مؤلفه های آن در آثار ابن سینا با آثار برجسته متون عرفان اسلامی بررسی شده و سعی بر این است به سؤال اصلی تحقیق که بررسی تطبیقی موضوع خلع بدن و بیان اشتراکات فکری ابن سینا با آثار عارفان است، پاسخ داده شود. نتایج تحقیق نشان می دهد در مؤلفه های « شایستگان خلع بدن»، «شرایط خلع بدن»، «تعابیر و تمثیلات خلع بدن» و «مصادیق تجربه خلع بدن» در فلسفه و عرفان مشابهت وجود دارد و قبل از متون صوفیه در آثار ابن سینا آمده است. ابن سینا در اواخر عمر با گرایش به عرفان، به عروج روح و خلع بدن تأکید کرده و به صورت مشخص و معیّن، نظریه خلع بدن را ارائه داده است. طبق اندیشه های وی، عارفان گروهی هستند که می توانند به خلع بدن نائل آیند و برخی کرامت ها، نمونه تجربه های عارفانه خلع بدن است، ریاضت، تهذیب نفس و مرگ ارادی از شرایط و عوامل خلع بدن است و در مقابل آن، گرایش به لذت های شهوانی و مادیات مانع تجرد روح می شود. تعبیر نضو جلباب (درآوردن لباس)، تمثیل مرغ و قفس در رساله الطیر و قصیده عینیه ، تعابیر ابن سینا برای توصیف خلع بدن است که بعد از وی در متون عرفانی تکرار شده است. تنها وجه تفاوت در مقایسه تطبیقی آثار ابن سینا و متون عرفانی در این است که ابن سینا با براهین عقلی از خلع بدن سخن گفته ولی در عرفان، عقل فلسفی در برابر عشق کنار گذاشته شده است.
۳۴۰.

نقد نوع شناسی دینی در جامعه شناسی دین ماکس وبر (بر اساس حیات دنیوی بزرگان طریقت نعمت اللهی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بزرگان صوفیه ایران جامعه شناسی دین رویکرد انتقادی ماکس وبر نوع شناسی دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۳۳۸
ماکس وبر در حوزه جامعه شناسی دین، به مطالعه جامع و مفصّل ادیان سراسر جهان اقدام و پیوندهای میان ادیان گوناگون و گروه های خاص اجتماعی و تأثیر انواع دیدگاه های دینی بر سایر جنبه های اجتماعی نظیر رفتار اقتصادی را بررسی کرده است. یکی از جنبه های مثبت و بی نظیر جامعه شناسی دین وبر، نوع شناسی دینی وی و برساخت انواع مثالی نگرش های دینی سه گانه زهد در دنیا، زهد فارغ از دنیا و عرفان دنیاگریز است. مسئله پژوهش حاضر از این امر نشئت گرفته که وبر، صوفیه را در نوع مثالی عرفان دنیاگریز جای داده است و حال آنکه به نظر می رسد که این دیدگاه با واقعیات تاریخی تصوف و بزرگان صوفیه ایران همخوانی نداشته باشد. بنابراین با استفاده از روش اسنادی و بررسی متون و منابع تاریخی مرتبط، به بررسی حیات دنیوی برخی بزرگان طریقت نعمت اللهی در ایران اقدام شد. یافته ها نشان می دهند که برخلاف دیدگاه وبر، این مرشدان صوفی، هم به کار اشتغال داشته و هم در امور اجتماعی و انجام اعمال خیر و عام المنفعه کوشا بوده اند و نیز به تحصیل و تدریس علوم زمانه خود اهتمام داشته اند. بر همین اساس، انواع مثالی سه گانه وبر در نوع شناسی دینی وی، با نوع مثالی چهارمی موسوم به عرفان جامع ، که مصداقش صوفیه هستند، تکمیل شدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان