فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
«دانشِ مستی»
حوزههای تخصصی:
خیام، داناترین دانشمند روزگار خود بوده است اما آنچه وی را از همالان ممتاز می کند، اعتراف او به نادانی خویش است. این دانائی در روانش به حیرتی شورانگیز از دست حیرانی عارفان، استحاله پذیرفته، جان او را به هیئت جامی جهان بین درآورده است. این اقرار به نادانی وقتی از زبان و خامه این داناترین روزگار، برآمده باشد، چونان برترین دانش ها در گوش جانِ دل آگاهان، جان خوش تواند کرد. این همان دانائی است که خیام از آن به عنوان «دانش مستی» در ترانه ای از آن خویش یاد کرده، آن را از همه دانش های خود، والاتر شمارده است.حکیمان در استدلالات فلسفی شان، دور و تسلسل را باطل دانسته اند، حال آن که واقعیت جهان، دوری و تسلسلی است. وقتی جستجو آغاز می گیرد، یافتن تحقق می پذیرد. که مبدا و منتهای همه امور عالم یکی است. عارفان و از آن میان خیام، می دانسته اند که چون در چنبر افتادی دیگر از فرمان او، سرپیچی نمی توانی کرد. به قول عارف بزرگ روزگارمان: شادروان کیوان قزوینی «عرفان خیام با مغزتر از مشایخ و اقطاب مشهور بوده و شاید به توسط اروپائیان، بعد از این منتشر شود که بهترین عارف اسلام، خیام بوده و بهترین حکیم اسلام، شیخ الرئیس». خیام نمودار یگانگی ظاهر و باطن، حقیقت و مجاز، ایمان و کفر و همه دوگانگی های ازلی و ابدی روان انسان است و چنین شخصیتی که در وجود وی همه ی تضادها به وحدت رسیده اند، بیش از تمام عارفان رسمی، عرفان را نمایندگی تواند کرد. اگر گفتن سخنان شطح آمیز، نشانه ای از درک عارفانه قایل خویش است، زیستن شطاحانه، عین عارف بودن است و خیام، چونین زیسته است.
سهروردی و توامان
صوفی سخن آرای سفینه تبریز
منبع:
اشراق ۱۳۸۶ شماره ۴
دیدگاه صوفیان متقدم دربارة عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع عقل، تعریف، ماهیّت و کارکرد آن در وجود انسان و جایگاهش در معارف بشری از مهمترین موضوعات دانش فلسفه است. فلسفة یونانی از طریق مدارسی چون جندی شاپور و ... به جهان اسلام راه یافت و موافقت¬ها و مخالفت¬هایی را در جهان اسلام برانگیخت. صوفیّان را باید از مخالفان یا منتقدان خرد فلسفی دانست. انتقادهای آنان در متون عرفانی اعم از نظم یا نثر به ویژه از قرن پنجم و ششم به بعد فزونی گرفت. به نظر میرسد صوفیان و عارفان نزدیک به صدر اسلام به جز محاسبی و احمدبن¬ابی¬الحواری دریافت درست و مشخصی از عقل نداشتهاند. ذوالنّون بین عقل و تکلیف، به تلازم قائل بود و مستملی بخاری عقل را ابزار علم میدانست. دیگر صوفیان، عقل را به عنوان ممیّز در حوزة اخلاقیات و ناصح ـ اگر به دنبال رضای خدا باشد ـ به حساب میآوردند، ولی اکثر قریب به اتّفاق آنها عقل را آلت عبودیّت میدانستند و تضادی که در قرون بعدی بین عقل و عشق در سخن عارفان دیده میشود تا قرن پنجم چندان چشمگیر نیست.
ریحانه زیر پا
حوزههای تخصصی:
ابن عربی و فصوص الحکم: گزارش شب ابن عربی
حوزههای تخصصی:
مدیتیشن یا آرامش کاذب
حوزههای تخصصی:
«غم و شادی از دیدگاه مولانا»
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا درباره تلقی و دیدگاه حضرت مولانا جلال الدین، درباره غم و شادی و معانی و مفاهیم مختلف آن سخنی کوتاه به میان آید؛ بر این اساس، ابتدا به غم و متفرعات آن از قبیل: عوامل غم، عوامل برطرف کننده غم، دهنده غم، محل غم و شادی، فایده و اثر غم و پذیرش آن از سوی عارف پرداخته؛ سپس به واژه شادی و متفرعات آن از قبیل: عوامل شادی، عوامل ثبات در شادی، شادی و موسیقی، شادی و خندیدن طبیعت، توصیه های مولانا برای شاد زیستن، سکوت و کم گویی می پردازیم. و نیز بحثی کوتاه از نظر روایات و عقاید عرفا در این باره آورده شده است.
«تبیین تفاوت های اساسی دو حوزه معرفتی فلسفه و عرفان نظری»
حوزههای تخصصی:
برای کسانی که با تاریخ فرهنگ و ادیان آشنایی دارند اصطلاح فلسفه و عرفان به هیچ وجه بیگانه نیست. هریک از این دو نام به نوعی معرفت و شناخت اشاره دارد که در جریان تاریخ و تحول اندیشه ها نقش عمده و اساسی داشته است. هر مرحله از مراحل گوناگون تاریخ براساس نوعی تفکر فلسفی تحقق یافته است. به بیان دیگر، حرکت تاریخ در کلیت خود براساس یک نظام معقول و فلسفی قابل تفسیر و توجیه است، نقش اندیشه های عرفانی و سخنان ژرف و شورانگیز عرفای والامقام هم در تحول زندگی معنوی افراد بشر به هیچ وجه کمتر از افکار فلسفی نمی باشد. هیچ انسان آگاه و آزاده ای را نمی شناسیم که اهمیت اندیشه های عالی و مشاهدات درونی و معنوی بشر را ناچیز و نادیده انگارد. انسان همواره در جست وجوی معنی بوده است و جست و جوی عالم معانی جز از طریق تفکر و مشاهده درونی امکان پذیر نیست. با این حال، این دو دستگاه معرفتی در مبادی، مسائل و غایت تفاوت های اساسی با هم دارند و ما در این گفتار بر آنیم تا امتیازات آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
تجلی روحیه ی بسط گرایی مولانا در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" قبض و بسط از مفاهیم زوجی در تصوف است. قبض در لغت به معنی گرفتگی و در اصطلاح، اندوه قلبی است. در برابر، بسط به معنی گشادگی و در تعبیر صوفیه، فرح و شادمانی دل است. هر دو اصطلاح از مقوله ی احوالاتند که در گرو تلاش و کوشش سالک نیست بلکه از وادرات غیبی است. در این مقاله، دیدگاه مولانا جلال الدین محمد مولوی(م. 672) درباره ی قبض و بسط به تفصیل مورد تحقیق قرار گرفته است. او مروج نظریه ی بسط عرفانی در ادبیات فارسی است. به تحقیق، هیچ شاعر و صوفی ای به اندازه ی او در خصوص شادی و شادی گرایی سخن نگفته است.
با تامل در دیوان شمس، درمی یابیم موسیقی غزلیات، تجلی گاه تفکر بسط و شادی گرایی مولاناست. سرشاری و تنوع موسیقیایی در غزلیات نشان گر روح پرتلاطم سراینده ی آنست. او برای حفظ حالات خوشی و مستی خود، به رقص و سماع صوفیانه می پردازد و هنگام نواختن رباب، آوای باز شدن درهای بهشت را می شنود. سماع صوفیانه از نظر او نماز عاشقانه است. از نظر او، صبر بر جور و تلخی، موجب خوشی و شادکامی است. قهر خداوند نه تنها موجب قبض روح او نمی شود بلکه با نظر به لطف پنهانی در درون قهر آشکار، به بسط روحی می رسد. کوتاه سخن این که، مولانا مطلقاً عنصر غم را نمی شناسد و خود را شحنه ای می داند که در جست و جوی غم است و البته غم از او می گریزد و یارای مقابله با او را ندارد.
"