فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگر بخواهیم چنان که متون مسیحی گفته اند صلح آفرین باشیم باید در صلح نخستین آفرینش خداوند مشارکت بجوییم. در دین مسیحی سنتی وجود دارد که در پی کاستن از تمایز بین صلح به مثابهیک هدف و صلح به مثابهیک سبک زندگی است و می خواسته صلح را یک فرمان بی چون وچرا ببیند. این سنت صلح را یک دعوت مسیحی می داند، دعوت به بازگشت به صلح نخستین خداوند در آفرینش. هرچند صلح هرگز کاملاً بر روی زمین محقق نمی شود، بی معناست که بگوییم نمی توان به نحوی آن را در وجودِ زمانی و مکانی به بیان آورد و بی معناست که بخواهیم آن را بدون توسل به صلح نخستینی که خداوند در آفرینش قرار داده است محقق کنیم. به علاوه این برداشت از صلح یک مفهوم بنیادین و مشترک در هر سه دین بزرگ توحیدی است؛ جدا از این که مفهومی که ارسطو از دوستی اجتماعی بیان می کند نیز قرابت های تنگاتنگی با آن دارد. اینها در حالی است که در جامعه سکولار مدرن نه اثری از صلح به معنای توحیدی آن دیده می شود و نه از دوستی ارسطویی. اما ساختار جامعه معاصر می توانست به گونه ای دیگر باشد، و بهره برداری از منابع عمیق و صلح آفرینِ سنت های دینی مان می تواند در این کار به ما یاری کند.
وحدت وجود از منظر علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
شاید بتوان مهم ترین بحث از مباحث کلام، فلسفه و عرفان نظری را، بحث دربارة توحید و حقیقت آن دانست. در این بین دیدگاه ها و اختلاف نظرهای بسیاری بین اهل کلام و فلاسفه و عرفا وجود دارد که کتاب های بسیاری در این عرصه به آنها اختصاص داده شده است. اهل کلام و فلاسفه مشاء، به بینونت خالق و مخلوق رأی داده اند؛ متفکران اشراقی به نوعی وحدت معتقدند که کثرت را شامل می شود. مؤسس حکمت متعالیه به تبع فهلویون، وحدت تشکیکی و سپس به تبع اهل عرفان، نوعی از وحدت شخصی وجود را مطرح کرد. عرفا نیز وحدت شخصی وجود را رأی ادق می دانند. یکی از متفکران معاصر، یعنی استاد محمدتقی جعفری نیز در آثار خود به طور پراکنده به این مسئله پرداخته و در ظاهر امر به مخالفت های بسیار و اشکال های متعددی در مقابل دیدگاه وحدت وجود همت گمارده است. ما در این مقاله، ضمن طرح اشکال های ایشان، به بازسازی دیدگاه وی در زمینة «ارتباط خالق و مخلوق» پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که باید به نظریات استاد جعفری در دو مقام توجه کرد. ایشان در مقام نخست با نگاه پانته ایستی به نقد «وحدت وجود» عرفا می پردازد، حال آنکه در ایستار دوم از حیات علمی خویش، به دیدگاه عارفان نزدیک شدند و وحدت شخصی وجود را پذیرفتند.
بررسی انتقادی دیدگاه سوئینبرن در باب صفات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوئینبرن، فیلسوف دین معاصر، در آثار خود تلاش کرده است تا تقریر جدیدی از براهین اثبات وجود خدا ارائه دهد. وی قبل از پرداختن به این براهین، ابتدا به تبیین صفات خداوند پرداخته است؛ سرمدیت، قدرت، علم، خیریت، تشخص و اختیار از جمله صفاتی است که او به تحلیل آنها پرداخته و گاه تبیین های منحصر به فردی از آنها ارائه نموده است. تقسیم صفات به دو گروه اصلی و استنتاجی، تصریح به عدم تعلق قدرت مطلق خداوند به محالات ذاتی، و تأکید بر علت محدثه و مبقیه بودن خداوند نسبت به عالم و اختیار خداوند، از مهم ترین نکاتی است که وی در باب صفات خدا بیان کرده است. بیشتر دیدگاه های وی با نگرة فلاسفه اسلامی در این خصوص منطبق است؛ اما عدم بحث مبسوط از صفات استنتاجی، عدم توانایی وی بر حل شبهه علم ازلی خداوند به افعال اختیاری انسان و عدم پذیرش معنای دقیق از سرمدیت، مهم ترین اشکالات وی در باب تبیین صفات خداوند است. در این پژوهش با بازخوانی تبیین های سوئینبرن از این صفات، به ارزیابی و نقد آنها خواهیم پرداخت.
از ابن الله تا مُبشِر: تحلیلی بر استدلال های امام رضا علیه السلام در نفی الوهیت حضرت عیسی علیه السلام در مناظرة مرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدعای محوری آن بخش از مناظرة مرو، که میان امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و بزرگان دو دین مسیحیت و یهودیت رخ داد، انگارة «الوهیت حضرت عیسی علیه السلام» است. در این مناظره، امام علیه این مدعا سه دسته استدلال اقامه فرمودند: استدلال های مستقیمی در نفی الوهیت حضرت عیسی علیه السلام، استدلال هایی در اثباتِ نبوت ایشان و استدلال هایی در اثباتِ نبوت حضرت محمد صلی الله علیه السلام. هریک از این سه دسته، به مثابه پشتوانة دیگری در نقضِ «وضع» مناظره عمل می کند. مدعای جاثَلیق، به عنوان طرفِ نخست مناظره الوهیت حضرت عیسی علیه السلام است. امام علیه السلام «وضع» را تشخیص داده و با فراست، پس از طرح چند پرسش و پاسخ، ضمن نفی این انگاره، «وضع» را به «عیسی علیه السلام و محمد صلی الله علیه السلام پیامبر هستند» تغییر می دهند. این پژوهش به شیوة تحلیل محتوا، متکفل تحلیل استدلال های امام در این محورهاست. در این مناظره، به مقتضای بحث و درخواست طرفِ مناظره، ظرف استدلال های امام علیه السلام را استناد به «عقل» و «کتاب مقدس» تشکیل می دهد. ایشان با اقامة دو استدلال قیاسی، به نفی الوهیت مسیح علیه السلام می پردازند، آن گاه با استناد به چهار فراز از کتاب مقدس و یک استدلال عقلی، سه محور بعدی را اثبات می کنند. استنادهای امام علیه السلام با رجوع به ویرایش های مختلف کتاب مقدس بررسی شده و ضمن مشخص نمودن مواضعِ نقل قول ها، اختلاف های احتمالی تحلیل شده است.
ارتباط دین و اخلاق در مقایسه با سکولاریزم اخلاقی (با نظر به مهم ترین روش های تربیت اخلاقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از عصر نوزایی به بعد، همزمان با رخنه در پیکرة دین، این سؤال مطرح شد که آیا بدون دین و خدا، نمی توان خوب و اخلاقی بود؟ این سؤال اصل رابطة دین و اخلاق را می جوید، سؤال مترتب بر آن، در باب کیفیت رابطة این دو بود. دین و اخلاق قابل تفکیک نیستند. عمده گزاره های اخلاقی فطری یا عقلی اند، اما در هر حال، به دین نیازمندند.تأیید، توسعه، تحدید، انگیزش، تشویق و تضمین اجرای رفتارهای اخلاقی از جانب دین، برخی از نیازهای اخلاق به دین است. اخلاق دینی به پرورش و تربیت نیاز دارد. با روش های متعدد در عرصه های نگرشی، گرایشی، کنشی، تربیت اخلاقی حاصل می شود. در برابر، قرائت سکولاریستی، اخلاق را از دین جدا دانسته، برای انسان کمال معنوی قایل نیست، بلکه به اخلاقی قایل است که رفاه دنیوی را فراهم می آورد و با دخالت دین در امور زندگی مخالف است. هستی شناسی مادی مبنای اصلی این تفکر است.
مقایسه دیدگاه خواجه عبداللّه انصارى و بندیکت قدیس درباره زهد و ترک گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در این مقاله، دستورات بندیکت قدیس راهب مسیحى و خواجه عبداللّه انصارى درباره زهد و دورى از دنیا و ترک گناه مقایسه شده است. این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى به هدف آشکار کردن شباهت ها و تفاوت هاى دیدگاه هاى دو شخصیت، به منظور افزایش آگاهى از ادیان ابراهیمى انجام شده است. این مقایسه با توجه به کتاب «منازل السائرین» خواجه و کتاب «قواعد» بندیکت انجام شده است. از مجموع مباحث نتیجه مى شود که آراء بندیکت و خواجه در موارد بسیارى یکسان یا شبیه هستند. ریشه مشابهت دستورات سلوکى بندیکت و خواجه این است که خاستگاه معرفتى آن دو، ادیان آسمانى مسیحیت و اسلام است که بر اساس فطرت مشترک انسانى است. بازگشت تفاوت مکتب خواجه و بندیکت به این است که مکتب عرفانى خواجه نسبت به مکتب بندیکت پیشرفته تر است.
معضل مفهومی مدارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مدارا» یکی از فضیلت های محوری در اغلب ادیان و فرهنگ هاست که در چند صد سال اخیر بیش از پیش کانون بررسی شده است. با وجود تلاش های بسیاری که در ایضاح مفهومی آن صورت گرفته، به نظر می رسد تاکنون به سرانجام مطلوبی رهنمون نشده است. به کارگیری این اصطلاح در سخن از روش ها، اندیشه ها،مکاتب فکری، رویکردها و اشخاص و کاربست آن در قلمروهای علمی گوناگون از جمله فلسفه، اخلاق، ادیان ،علوم اجتماعی سیاست، روانشناسی و تاریخ از یک سو و به کارگیری بی ضابطه و غیردقیق آن در زبان فارسی در قالب های مشترک لفظی و معنوی از سوی دیگر، سبب ایهام در معنا شده و کار مفاهمه را دشوارتر کرده است، به گونه ای که برخی ازمتناقض نما بودن آن سخن گفته اند. این در حالی است که مفهوم «مدارا» به عنوان یک کلان مفهوم بیانگر طیفی از شیوه های رفتار در برابر اندیشه مخالف است که از تحمل آغاز و به رواداری در حوزه معرفت ختم می شود و در تعبیر دقیق تر می توان به لحاظ منطقی در رابطه اش با مفهوم «رواداری» از نسبت عام و خاص سخن گفت، نه تساوی و تباین.
این پژوهش که به روش تحلیلی ارائه می شود، بعد ازگذر کوتاهی به معنای لغوی، با ایضاح مفهومی و اصطلاحی آن به بررسی آسیب موجود در این پدیده می پردازد و ریشه آن را در بیرون از مرزهای زبان فارسی جست وجو می کند و در ادامه با بیان تفاوت گفتمان «مدارا» و «رواداری» به نتایج این دو گفتمان در قلمرو معنا اشاره می کند.
رهاورد دین پژوهانه این پژوهش، ایضاح مفهومی این دو اصطلاح و آشنایی با شرایط و آسیب های موجود در این دو گفتمان در دو پارادایم ""سنتی"" و"" مدرن"" است. چنانکه بسترسازی برای طبقه و تقسیم بندی میان آموزه های «مدارامحور» و «روادارمحور» در عرفان اسلامی به عنوان تنها زبان مشترک این دو گفتمان، از دیگر نتایج خواهد بود.
تأملى در ادله وحدت شخصى وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث وحدت وجود (با تفاسیر پرشمارى که از آن ارائه شده است) از دشوارترین مباحث عرفان و فلسفه است؛ بحثى که مبتنى بر شهود عارف است و در قرن ها قبل از اسلام ریشه دارد. مقاله حاضر که درصدد بررسى ادله وحدت شخصى وجود با روش توصیفى تحلیلى و رویکردى انتقادى است، پس از بیان مدعاى وحدت شخصى و تمایز آن با وحدت تشکیکى وجود در فلسفه، به بررسى مهم ترین ادله وحدت وجود پرداخته و در پایان، اصولى را براى فهم بهتر مدعاى عرفا در بحث وحدت شخصى وجود ذکر کرده است. ادله وحدت شخصى را مى توان در چهار دسته شهود، گزارش هاى متواتر این شهود، آیات و روایات، و براهین عقلى جاى داد. به نظر مى رسد در این میان، شهود مى تواند به منزله بهترین دلیل بر مدعاى وحدت شخصى معرفى شود؛ البته درصورتى که محتواى شهود، دقیقا همان مدعاى وحدت شخصى باشد. عدم وابستگى عرفان عملى به فهم دقیق این مسئله در عرفان نظرى، لزوم پذیرش کثرت، تمایز خدا و خلق، و نفى حلول و اتحاد از اصولى هستند که باید در مسئله وحدت شخصى وجود کانون توجه قرار گیرند.
مبانی کلامی جهانی شدن در قرآن کریم از نظرگاه فقه سیاسی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو در پی پاسخ به این پرسش است: مبانی کلامی جهانی شدن در قرآن چیست؟ این نظام در مقایسه با جهانی شدن غربی از چه رکن ها، ویژگی ها و برتری هایی برخوردار است و، از این میان، کدام یک مستحق جهانی شدن است؟ روش این پژوهش تحلیلی- عقلی است. این پژوهش پس از بیان مبانی کلامی جهانی شدن در اسلام و غرب به بیان وجوه قوت و برتری مبانی کلامی جهانی شدن در اسلام می پردازد. بر اساس این پژوهش، قرآن کریم کتاب وحی الهی است که برای هدایت انسان در عرصه نظر و عمل در همه عصرها نازل شده است و سرانجام در عصر مهدویت این نظام الهی به شکوفایی نهایی خویش نایل خواهد شد.
نظریة تنزیل- تأویل در اندیشة صدرالمتألهین؛ مقدمه ای بر فلسفة دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه صدرالمتألهین دربارة پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و فهم قابل رهگیری است. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر حیث منشأ، فاعل شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان بررسی می شود. در این نظریه، دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحدند، اما از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجة این تفاضل در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می شود؛ به طوری که، زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی از زبانی تنزیلی بهره می برد که رقیقه ای از زبان حکمت محسوب می شود؛ همچنین، با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه های انبیا اقتباس کنند و بنابراین، فلسفة زمانی از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آن ها حکایت می کنند. بهره گیری از این روش ها فلسفه را در جایگاهی قرار می دهد که با اقتباسی روش مند از آموزه های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف، می توان آن را به دینی بودن متصف کرد.
بررسی تفسیری «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای گناهان سه نوع مجازات برشمرده اند: مجازات قراردادی، مجازاتی که با گناه رابطه تکوینی و طبیعی دارد و مجازاتی که تجسم خود جرم است و چیزی جدای از آن نیست. تفسیر آیه 41 روم: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْر ِ بِما کَسَبَتْ أ َیْدِی النَّاس ِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجعُون» بیانگر آثار تکوینی و دنیوی گناهان است. واژه فساد یکی از واژه های معادل گناه است. افزون بر اینکه گناه خود، فساد به معنای خروج از اعتدال است، نتیجه آن تباهی خشکی و دریا است و موجی که رفتار نامناسب انسان در هستی ایجاد می کند تا ابد در جریان است و بدی اعمال انسان، در آخرت که محل بروز و ظهور حقایق است، آشکارتر می گردد. مجازاتی که با گناه رابطه تکوینی و طبیعی دارد در دنیا آثار وضعی گناه و مکافات دنیوی آن است و در آخرت باطن خود عمل است که ظاهر می گردد.
تأملی در برهان صدیقین به روایت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان صدیقین ازجمله براهین فلسفی برای اثبات وجود خدا است که از زمان پیدایش آن در دامن فلسفه اسلامی، روایت ها و تقریرهای متعددی از آن ارائه شده است. علامه طباطبایی، فیلسوف بزرگ معاصر، ازجمله کسانی است که در آثار خود، دو گونه تقریر از این برهان ارائه می کند. ایشان در دو اثر بدایة الحکمه و نهایة الحکمه روایتی از این برهان ارائه می کند که مشابه براهین پیشینیان است؛ ولی در تعلیقه بر اسفار و اصول فلسفه و روش رئالیسم روایت ویژه ای از آن ارائه می کند که برهان ابتکاری ایشان به شمار می رود و بر هیچ مقدمه نظری و هیچ مبدأ تصدیقی از مبادی فلسفی مبتنی نیست.
تحلیل تفسیری عبارات متضمّن استهزا در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیر با گفتار و عمل، برای استهزاء است و استهزاکننده با انجام کاری که دلالت بر سبکسری دیگری می کند، در طلب تحقیر اوست. شاید مشکل بتوان پذیرفت که «تحقیر و استهزا» به عنوان یک رفتار اجتماعی ارزشی و عمل مثبت، دارای وجه مقبول و مشروعی باشد؛ زیرا از آنجا که تحقیر و استهزا به معنای سبک کردن شخص می باشد و با توجّه به نوع کارکردها و انگیزه هایی که در آن وجود دارد، رفتاری ناپسند و ناهنجار، مخالف حکم عقلایی و کرامت انسانی به دلیل استهزا و تحقیر است، ولی می تواند احکام متضاد و متقابلی داشته باشد. با نگاهی به آموزه های قرآنی، این عمل نه تنها می تواند وجه مثبتی نیز داشته باشد، بلکه در مقام بازدارندگی یا مجازات بعضی افراد باید به کار گرفته شود تا تأثیر مثبتی در جامعه داشته باشد. یکی از عوامل این تأثیر مثبت از نظر قرآن، ترور شخصیّت برخی افراد، از طریق «استهزا و تحقیر» می باشد؛ از جمله هم ردیف قرار دادن با چهارپایان در رابطه با کسانی که ویژگی های زیر را دارند: عدم تعقّل نسبت به آیات الهی، استفاده نکردن از علوم برای رسیدن به خداوند، توجّه نکردن به فقرا، همنشینی با اهل باطل، غافل بودن از آیات انفسی و آفاقی، تکذیب پیامبران و ... استهزای خدا نیز بدون دلیل نیست و می تواند چند مفهوم و هدف داشته باشد که از آن جمله است: مجازات استهزاکنندگان با استهزای آنان، بی ضرر نشان دادن استهزای منافقان، استهزا بر اساس سنّت املا و استدراج، تخطئة استهزاکنندگان، تفاوت نتیجة کردار منافقان با آنچه در دنیا داشتند و... که در این تحقیق، سعی بر آن است تا مشخّص شود، چه کسانی استحقاق این اهانت و استهزای الهی را دارند و مفهوم استهزای الهی چیست و چه تفاوتی با استهزای بشر دارد.
بازخوانی مقاله «معلوم زدایی از علم باری تعالی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پاسخی بر مقالة ""معلوم زدایی از علم باری تعالی"" است که محمدرضا ارشادی نیا بر مقالة پیشین نگارنده در زمینة علم بلا معلوم نوشته است. نگارنده، توضیحاتی در مورد علم حصولی و رابطه علم با عالِم و معلوم، همراه با دیدگاه شماری از فیلسوفان مانند سید محمد حسین طباطبایی، مرتضی مطهری آورده است.
واکاوى مفهوم بحران در گفتمان قرآنى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران اجتماعى مفهومى امروزین است که در ادبیات علوم اجتماعى معاصر تولید گردیده و نمى توان معادل عینى براى این مفهوم در قرآن کریم یافت؛ ازاین رو، به منظور دستیابى به تعریف قرآنى از آن، مفاهیم قرآنى معادل بحران را یافته و در یک پویش تحلیلى، واژگان مرتبط را تحلیل نموده ایم. روش انتخاب واژگان قرآنى بر اساس دو ملاک است: حوزه معنایى مشابه و مصادیق خارجى مشترک. این روش نوعى نگاه معناشناسانه ایزوتسویى به منظور فهم مفاهیم قرآن کریم است. دوازده واژه استخراج گردید و سپس در تحلیلى مفهومى با مفهوم متعارف بحران اجتماعى مقایسه و در قالب نسبت هاى منطقى چهارگانه بیان شد. بررسى تحلیلى نشان مى دهد: وقوع بحران اجتماعى امرى مطلوب نبوده و مواجهه منفعلانه با آن پذیرفته نیست؛ در دیدگاهى فعال و پویا، بحران اجتماعى طبیعت خلقت جامعه انسانى و سنت الهى است؛ بحران امتحانى حتمى محسوب و غیرمنتظره نیست و مؤمن رویارویى با آن را فرصتى براى رشد مى داند؛ بحران مفهومى دو وجهى است از فرصت و تهدید، مدیریت قرآنى بحران هاى اجتماعى رویکردى فعال است.
پیوند اسماء الهی با مضامین آیات در سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اسماء و صفات الهی از دیرباز تاکنون مورد توجّه متکلّمان و مفسّران بوده است. در قرآن، این اسماء بسیار فراوان دیده می شود و بسیاری از آیات آن، به یک یا دو اسم خداوند ختم شده اند. این مقاله درصدد است تا با روش کتابخانه ای و با نگرشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع تفسیری فریقین، ارتباط میان اسماء مذکور در پایان آیات را، با محتوای آیات در سورة آل عمران مورد ارزیابی قرار دهد. از این رو، اسماء مزبور با استناد به کتاب «رسائل توحیدی علاّمه طباطبائی» پیکربندی شده است و با تقسیم بندی آنها به دو دستة اصلی و فرعی، آیات مربوط به هر یک، ذیل آن ذکر و بررسی شده است. رهیافت اساسی این پژوهش آن است که با توجّه به اتّفاق اساطین علوم قرآن، مبنی بر توقیفی بودن چینش کلمات در قالب آیات، ارتباط وثیقی میان این اسماء با محتوای آیات وجود دارد و انحاء ارتباطی میان آنها به چند صورت نمود یافته است که عبارتند از: ارتباط با آیة خود، پیوند با دو آیه قبل و بعد، و ارتباط با محتوای کلّی چند آیه و یا معنای کلیدی سوره. در پیوند اسماء با آیه خود و با دو آیه قبل و بعد، سه وجه ارتباطی پیوند با صدر، میانه و ذیل آیات برقرار است و در 2 مورد اخیر، یعنی پیوند با محتوای کلّی چند آیه، یا معنای کلیدی سوره، مهم ترین مسئلة دینی، یعنی نفی الوهیّت از غیر خداوند در سورة آل عمران مطرح شده است و پیوند این مسئله با اسماءِ فردِ مذکور در پایان آیات، در اسم علیم منحصر می شود.
مفهوم انصاف در اخلاق اسلامی و نسبت آن با قاعده زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه اخلاقیِ «با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که رضایت می دهی در همان موقعیت با تو رفتار شود»، در روایات اسلامی به «انصاف» و در نظام های اخلاقی معاصر، به «قاعده زرین» شهرت یافته است. به رغم تشابه معنایی این دو با هم و فراگیر بودن آنها در تمام ساحات رفتاری انسان، از یک سو شاهد ابهام در جهاتی از موضوع و طرح کلی آن هستیم و از سوی دیگر، تعارض ها و سوءفهم هایی مشاهده می شود که در نظام های اخلاقی معاصر همچنان محل توجه و نظر است. تحلیل و تطبیق یافته های موجود نشان می دهد که مفهوم «انصاف» با «قاعده زرین» همپوشانی دارد و با تحلیل سیستمیِ معنای مشترک آن دو، یعنی داشتن انتظار معقول و مشروع از خود و دیگری در صورت قرار گرفتن در موقعیت های فرضیِ مشابه، می توان الگوی رفتاری مناسبی برای زیست فردی و اجتماعی به دست داد.
واکاوی مفهوم «دین» و«دینی» در نظریة علم دینی آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پاسخی است به این پرسش که آیا دو مفهوم «دین» و «دینی» تفاوت دارند؟ ازآنجاکه روشن شدن نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی منوط به داشتن تصویری درست از مفاهیم پایه است و توجه نداشتن به این مفاهیم، سبب طرح بعضی از اشکالات شده است، سعی نویسنده تبیین برخی مفاهیم پایه در دیدگاه صاحب کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینیاست. هدف دیگر، پاسخ به نقدها در سایه آن مبانی است. نویسنده با مراجعه به کتاب ها و مقالات ایشان، با شیوه ای تحلیلی- استدلالی، بیان تازه ای از نظریه علم دینی حضرت استاد عرضه کرده است. باتوجه به تفاوت «دین» و «دینی»، به اشکالات پاسخ می دهیم و مفهوم «علم دینی» را از نگاه صاحب نظریه روشن تر می کنیم. مهم ترین نتایج عبارت اند از 1) حقیقت دین، معرفتی است از سنخ علم حضوری که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) به آن دسترسی دارند؛ 2) معرفت دینی، مجموعه ای از دانش هاست که غیرمعصومین ازراه علم حصولی به دست می آورند؛ 3) معرفت دینی منحصر به فهم «نقل» نیست و معرفت های «عقلی»، حتی عقل تجربی، با تکیه بر جهان بینی الهی، معرفتی «دینی» است؛ 4) علم دینی، یعنی کشف «قول» یا «فعل» خداوند که به واسطه عقل یا نقل یا هردوست.
بررسی قلمروهای مفهومی «مشیّت الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
«علم جدید» ویکو به عنوان اولین صورت تمام عیار شناخت تجددی که درضمن وظیفه علم، تجدد و تحولات آن را نیز بر عهده دارد، مقدم بر «علم جامعه شناسی» و برخلاف آن دارای بنیان های دینی قدرتمندی است. برجسته ترین نمود دینی این علم در بحث «مشیّت الهی» است. این مقاله به بررسی جهت گیری های تفسیری اصلی اختصاص دارد که پیرامون بحث «مشیّت الهی» ویکو می باشد و نشان می دهد که تاکنون سه سنت تفسیری قابل شناسایی است: نخست، تفاسیر مبتنی بر ناهمگونی غایات که ضمن پذیرش بنیاد الهیاتی «مشیّت الهی» در فکر ویکو مسئله اصلی شان این است که چه نسبتی بین عملکرد مشیّت الهی و عملکرد انسانی وجود دارد؛ دوم، تفاسیر انسان گرایانه که منشأ الهی بحث ویکو را رد می کند و بدین ترتیب، در نگرشی ایدئالیستی مسئله اصلی شان شناسایی بنیان های انسان گرایانه خلق مفهوم مشیّت از سوی ویکو است؛ و سوم، تفاسیر مادی گرایانه که ضمن ردّ وجه استعلایی و نیز ایدئالیستی مشیّت، ریشه های آن را در روندهای اجتماعی و اقتصادی زمانه ویکو جستجو می کنند. روش این مقاله اسنادی است و مبتنی بر بررسی کتاب علم جدید ویکو و آثار مفسران اصلی اوست
قدرت مطلق خداوند از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
در قرآن کریم و روایات از قدرت مطلق خداوند در آشکار و نهان، دنیا و آخرت سخن به میان آمده است. صفت قدرت خداوند، پیوسته مورد بحث متکلّمان بوده است و شبهه هایی دربارة آن مطرح شده است و گسترة این صفت الهی مورد اختلاف نحله های مذهبی بوده است، به ویژة بر اساس گزارش قرآن، پیروان مذهب یهود، خداوند را به ضعف و ناتوانی متّهم کرده اند. از طرف دیگر، طرح مسئلة «بدا» به منظور نمایش قدرت عظیم خداوندی، جایگاه مهمّی در عقاید شیعی دارد. این نوشته از نوع پژوهش های بنیادی است و نویسنده کوشیده است تا به روش کتابخانه ای، نقد و بررسی آرای متکلّمان و مقایسة آن با آیات و روایات، قدرت مطلق خداوند را اثبات کند. لذا پس از تعریف قدرت از نظر فرقه های مسلمان و ارائة مفهومی استوار، به برخی شبهاتی که در این زمینه وجود دارد، پاسخ داده است و رابطة مسئلة «بدا» را با قدرت الهی تبیین نموده است. امتیاز این نوشته نسبت به نگارش های مشابه در آن است که صفت قدرت خداوند را به شکل مستقل مطرح کرده است و رابطة «بدا» را با آن تبیین کرده است و جایگاه برجستة آن را در هندسة اعتقادات شیعه آشکار نموده است.