ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۲٬۲۲۲ مورد.
۵۲۱.

نظام فکری علامه طباطبایی: عقل گرایی اعتدالی و ایمان ورزی خردمندانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی ظاهرگرایی تأویل گرایی عقل گرایی اعتدالی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۹۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
علامه طباطبایی (1281- 1360 ش) اولین متفکر دوران معاصر است که به بحث های معرفت شناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسمبه شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت، و تجربه گرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفة اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقل گرایی معرفی می کند. وی هم چنین به نقش بی بدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در این باره متذکر می شود. می توان گفت علامه در دو جبهه از خرد ورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حس گرایی و تجربه گرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیت گرایی در همة حوزه های اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهر گرایان و اخباریونی که با بی اعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بی اعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
۵۲۲.

فلسفه فراروان شناسی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا فراروان شناسی فلسفه فراروان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۶۸۲
فراروان شناسی از جمله اموری است که در سده های هجدهم و نوزدهم با تشکیل مؤسسات تحقیقی توسط فیزیکدانان و سپس فلاسفه مورد توجه قرار گرفت و در سده بیستم و به ویژه دوره پست مدرن به عنوان ابزاری برای نقد و گسست در نگاه ماتریالیستی و فیزیکالیستی مدرنیته، بیش از پیش اهمیت یافت. تبارشناسی این مسئله در فرهنگ اسلامی، ما را با تحقیقات ابن سینا روبه رو می کند که با دو رویکرد تجربی و فلسفی به بررسی امور فراروان شناختی پرداخت. در مباحث وی، در چارچوب علیت و ارتباط شناسی فاعل و منفعل جسمانی و نفسانی، با اقسام مختلف اخبار از غیب و پیش آگاهی، تأثیر بر ماده، تأثیر اجرام سماوی بر اشیا و مسئله مرگ و جهان دیگر روبه رو می شویم که در تحلیل ابن سینا از این امور، امر غیرطبیعی از فراطبیعی، و امر فراطبیعی الهی از غیرالهی، و الهی نبوی تکرارناپذیر، از تکرارپذیر جدا می شود و نفس انسانی با عناصری نظیر جبلت ذاتی و اکتساب، عامل اصلی این امور تلقی شده است. امور فراروان شناختی در فلسفه ابن سینا، بیش از آنکه مانند مباحث پست مدرن، ابزاری برای اثبات امر فراطبیعی و معنوی باشد، بخشی از نظام فلسفی و معنوی اوست که با تکیه بر آن نظام معرفتی، تبیین فلسفی خود را یافته است.
۵۲۳.

برهان نفس بر اثبات خدا در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس حدوث نفس تکامل نفس اثبات وجود خدا برهان نفس معرفه النفس عینیت سالک و مسلک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
تعداد بازدید : ۳۴۲۷ تعداد دانلود : ۹۶۷
در میان ادله اثبات وجود خدا در فلسفه اسلامی، برهان های غیرمشهوری هم هستند که در عین صحت و اتقان کمتر مورد عنایت فیلسوفان قرار گرفته اند. یکی از این برهان ها برهان نفس بر اثبات خدا است. در این برهان، با استفاده از نفس انسانی و برخی اوصاف و عوارض آن بر وجود خداوند سبحان استدلال می شود. صدرالمتالیهن (ره) در برخی از آثار خود به صراحت این برهان را یکی از براهین مستقل اثبات واجب الوجود دانسته است. ملاصدرا و برخی از پیروانش چهار تقریر از این برهان ارائه کرده اند: با استفاده از علت حرکت نفس، حدوث نفس، علت غایی حرکت نفس و حرکت نفوس فلکی. این برهان به نحو مستقل در حکمت مشاء مطرح نبوده است؛ برخی اشراقیان به بعضی تقریرهای آن اشاره کرده اند؛ ملاصدرا با بهره گیری از اشارات پیشینیان و همچنین مبانی فلسفی خود در مسئله نفس، حرکت جوهری، نحوه ارتباط حادث با محدث و... چنین برهانی را بیان کرده است. او همچنین در این برهان، راه و رونده را متحد می داند و عینیت سالک و مسلک را از ویژگی های این برهان می شمارد و همین امر را دلیل شرافت این برهان بر سایر ادله اثبات واجب الوجود به جز برهان صدیقین می داند. او معتقد است: در عین اینکه معرفت حضوری نفس شهود باطنی رب را در پی دارد، معرفت حصولی به نفس و دقت در عوارض آن نیز وسیله صعود به معرفت خداوند است.
۵۲۴.

ارتباط اندیشه سعادت و سبک زندگی مهدوی (با تکیه بر مبانی علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت سبک زندگی علامه طباطبایی انتظار محبت امام مهدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
تعداد بازدید : ۱۶۷۰ تعداد دانلود : ۷۵۹
جستار پیش رو، ارتباط اندیشه سعادت با سبک زندگی مطلوب را بر اساس مبانی علامه طباطبایی مورد واکاوی قرار می دهد. بر اساس دیدگاه تفسیری - کلامی علامه، سعادت، خیر وجودی است که مقدمه کمال موجود است و در انسان که مرکب از روح و بدن است، خیری است که مقتضای قوای روحی و بدنی اوست. این سعادت، مراتب، درجات و تقسیماتی چون دنیوی و اخروی دارد و انسان در گزینش و اکتساب راه سعادت مخیر است. ایشان حقیقت سعادت را در گذراندن مراحل توحید، عبودیت و اتصال به ذات یگانه سبحان می داند. حال فردی که به این اندیشه معتقد است و حقیقت سعادت را در لقاءالله می داند، در پی دستیابی و رسیدن به این حقیقت، راهی را می جوید که هرچه بهتر و آسان تر او را به سرمنزل مقصود برساند. بهترین طریق ارائه شده با نظر به جامعیت و ظرفیت های ویژه آیین اسلام و به ویژه مذهب تشیّع، تربیت افراد به شیوه مهرورزی و محبت است که حقیقت این حبّ در محبت حق تعالی و در رتبه بعد، محبت به راهنمایان مسیر تکامل و سعادت است و دراین میان، محبت و معرفت به امام عصر? مصداق کنونی هدایتگران الهی است که با ایجاد سبک زندگی منتظرانه و تأثیر تکاملی خویش در ابعاد گوناگونی همچون بعد فکری، بعد روحی - روانی، بعد اخلاقی و بعد عملی، سبب تعالی فرد شود و او را به سعادت دنیوی و اخروی می رساند.
۵۲۵.

نسبت فلسفه اشراقی سهروردی و فلسفه افلاطون

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر افلاطون نور سهروردی تمثیل غار تعریف حقیقت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۳۰۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۱۰
در این مقاله نشان داده می شود که فلسفه اشراقی سهروردی ریشه در فلسفه افلاطون دارد. در ابتدا شواهدی از حکمه الاشراق بررسی می شود که در آن سهروردی تأکید می کند فلسفه اشراقی ای که عرضه می کند مورد اعتقاد افلاطون است. سپس توضیحاتی در مورد فلسفه هایدگر و چرخش فلسفی وی خواهد آمد. در این قسمت تفاوت های عمده این فلسفه متقدم و متاخر هایدگر در جنبه های مهم بررسی می شود. سپس تمثیل غار شرح داده می شود و چهار مرحله آن تبیین می شود. در ادامه تفسیر خود افلاطون بر تمثیل را بررسی خواهیم کرد. در این بخش نشان داده می شود که از نظر هایدگر، افلاطون تعریف حقیقت را دگرگون کرده است و آن را از نامستوری و آشکارگی به صحت نگاه تبدیل کرده است. افلاطون در هر مرحله بر عادت کردن چشم فرد به نور جدید تأکید می کند و این مسئله را با واژه یونانی پایدیا بیان می کند. در بخش بعدی به پایدیا، و نقش تأثیرگذار آن در فلسفه افلاطون، خواهیم پرداخت. پایدیا چرخش کل وجود انسان است برای سازگاری و درک ویژگی های واقعی موجودات. در بخش بعدی به ارتباط و تناسب خورشید تمثیل و ایده ی خیر خواهیم پرداخت. بدین مضمون که خورشید تمثیل تصویر ایده خیر یا ایده ایده ها است و همچنانکه خورشید اشیاء را قابل دیدن می کند، ایده خیر هم دیگر ایده ها را قابل شناخت می کند. سپس به مقایسه فلسفه افلاطون و فلسفه اشراق پرداخته می شود و تبیین خواهد شد که فلسفه اشراق و فلسفه افلاطون در اصول و مبانی و نیز در روش فلسفی نزدیکی و همسانی قابل توجهی دارند. زیرا آنچه که افلاطون ارائه می دهد توسط سهروردی به اوج پیشرف خود می رسد. نهایتا به نقش واسطه ای نوافلاطونیان در ارتباط بین افلاطون و سهروردی پرداخته می شود.
۵۲۶.

تأملی در اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شیخ اشراق اصالت وجود ماهیت معانی وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۱۶
در تاریخ تفکر اسلامی، مسئله اصالت وجود یا ماهیت اولین بار در حکمت متعالیه مطرح شد، ولی نسبتِ اصالت وجود به مشاییان، و اصالت ماهیت به شیخ اشراق شهرت یافته است. حال جای بحث است که آیا شیخ اشراق وجود را به همان معنایی که در حکمت متعالیه اصالت دارد، اعتباری می داند؟ آنچه از این جستار به دست می آید این است که شیخ اشراق به اصالت ماهیت و اعتباری بودن وجود، به آن معنا از وجود و ماهیت که در حکمت متعالیه مطرح است، قائل نیست. لذا نمی توان وی را اصالت ماهیتی دانست. در جستار پیش رو، دو مستمسک بر اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق نقد گردیده و نیز شواهدی دالّ بر اصالت وجودی بودن وی آورده شده است.
۵۲۷.

پیامدهای کلامی حرکت جوهری نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه معاد جسمانی علم کلام معجزه حرکت جوهری نفس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۲۱ تعداد دانلود : ۶۳۰
حرکت جوهری از اصول بنیادی حکمت متعالیه است که آن را از دیگر مکاتب فلسفی متمایز می کند. نفس به جهت تعلّقی که با عالم طبیعت دارد، مشمول این حرکت می شود که بروز تحوّل و تغییر، آن را دور از واقع نمی سازد. این نظریه در معرفی و شناخت نفس انسان، بابی جدید را می گشاید که برای فلاسفه پیش از ملاصدرا مطرح نبوده است. تبیین علت قابلی دریافت وحی و نحوه تحقق معجزه و کرامت اولیای الهی در سایه این اصل صورت می گیرد. همچنین حرکت جوهری نفس در تبیین موت نیز اثرگذار است. سعادت انسان به کمک این اصل فلسفی به نحوی دیگر تبیین می شود و در تأمین این مسیر، دو بال ایمان و عمل صالح، نقشی محوری ایفا می کنند. معاد جسمانی و مسخ انسان نیز در پرتو حرکت جوهری نفس قابل تبیین خواهد بود.
۵۲۸.

نظریه استنتاج در منطق ابن سینا: آمیزه ای ارسطویی رواقی با خطایی بطلمیوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا قیاس های شرطی منطق گزاره ها منطق رواقی تئوفراستوس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۸۷۵ تعداد دانلود : ۸۶۶
رگه هایی از منطق گزاره ها را در آثار ارسطو می توان دید. با این حال، او شیفته آموزه قیاس حملی است و قیاس های شرطی را اگرچه تحویل ناپذیر، ولی نیازمند به آن ها می شمارد. پس از ارسطو، شاگردانش کوشیدند نظریه قیاس های شرطی را گسترش دهند با این حال کار چندانی از پیش نبردند. این رواقیان بودند که با نگاه ویژه به منطق گزاره های شرطی، نخستین دستگاه منطق گزاره ها را پایه گذاری کردند. جایگاه بنیادین منطق رواقی در آغاز قرن بیستم و در پرتو آموزه های منطق ریاضی کشف گردید. ابن سینا اگرچه می کوشد در نظریه استنتاج از دست آوردهای هر دو سنت ارسطویی و رواقی بهره گیرد؛ اما همچنان منطق رواقی را کم اهمیت می شمارد و بیشتر نیروی خود را صرف گسترش نظریه «قیاس های تماماً شرطی» تئوفراستوس می کند. کم اهمیت دانستن منطق رواقی به خودی خود یکی از خطاهای راهبردی ابن سینا است که خاستگاه آن نوشته های مشاییانی چون اسکندر افرودیسی است که منطق رواقی را با تحقیر گزارش کرده اند. افزون بر این، ابن سینا از نظر منطقی، قیاس حملی را در جایگاه نخست، قیاس اقترانی شرطی را در جایگاه دوم، و قیاس استثنایی را در جایگاه سوم می نشاند. این دومین خطای راهبردی اوست که از آناکاویک نخست ارسطو سرچشمه می گیرد و می توان آن را «خطای بطلمیوسی» نامید.
۵۲۹.

ماهیت و مراتب «ذکر» در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۳۰.

رابطه شیطان با قوه وهم در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل صدرالمتألهین شیطان غضب شهوت واهمه قوه وهم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۳۶۸ تعداد دانلود : ۹۳۶
میان قوه وهم و شیطان شباهت هاى بسیارى وجود دارد؛ تا جایى که مى توان وهم را در مملکت وجود انسان که عالم صغیر است به شیطان تشبیه کرد و شیطان را وهم عالم کبیر دانست. لذا شناخت هریک از واهمه و شیطان مى تواند ما را در شناخت دیگرى یارى رساند؛ همان طور که صدرالمتألهین در آثار خود این کار را انجام داده است. نقش وهم در وجود شیطان، نقشى اساسى است و از نظر صدرالمتألهین سقف ادراکات شیطان و نهایت علمى که او مى تواند بدان دست یابد ادراکات وهمى است و او قدرت رسیدن به ادراکات ناب عقلى را ندارد؛ بنابراین شیطان در نهایت جهل مرکب است. از سوى دیگر تنها راه نفوذ شیطان به نفس انسان، قوه وهم است و او براى اضلال انسان راه نفوذ دیگرى ندارد. از این جهات و نیز جهات دیگر، رابطه شیطان و قوه وهم بسیار مستحکم است و هرچه یکى بیشتر شناخته شود، دیگرى نیز بهتر شناخته شده است.
۵۳۱.

بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه انسان روانشناسی صدرالمتالهین ملاصدرا خودشکوفایی مازلو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۲۳
بررسی ویژگی های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارنده اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می توان در طبقه بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویه نگاه، معناداری زندگی، فارغ بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این تطبیق نشان دهنده تفاوت هایی از جمله اختلاف روش ملاصدرا و مازلو، کل نگری ملاصدرا و جزء نگری مازلو، توجه ویژه ملاصدرا به عوالم برتر و فاصله نقطه اوج انسان در نظر ملاصدرا با انسان خودشکوفا است که ریشه در دیدگاه روان شناسانه مازلو و دیدگاه فلسفی وحدت وجودی حکمت متعالیه ملاصدرا دارد.
۵۳۲.

تبیین ادراک عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه فنا مشاهده عقل فعال ادراک عقلی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۱ تعداد دانلود : ۷۹۵
ملاصدرا ادراک عقلی را با سه رویکرد تبیین نموده است: رویکرد اول مشاهده صورت های عقلی از دور است. در این رویکرد، آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه و وجودات عقلی می باشد. رویکرد دوم در تبیین ادراک عقلی رویکرد اتحاد با عقل فعال است. در این تبیین، نفس انسانی با عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می گردد. در رویکرد سوم، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فناء بالله به حقیقت امور عقلی واصل می شود و، در نتیجه، خلاق صورت ها می گردد. این سه رویکرد، هر چند در ظاهر متفاوت به نظر می رسند، با نگاهی دقیق، معلوم می گردد که بیانگر و حاکی از تطوّرات و تحوّلات نفس می باشند. در هر سه رویکرد، ملاصدرا علم عقلی را به عنوان علم حضوری معرّفی می کند و از این حیث نیز با مشهور تفاوت دیدگاه می یابد.
۵۳۳.

بررسی تحلیلی انتقادی دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در باب نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس ارسطو ابن سینا ابن رشد بقای نفس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۲۷۹ تعداد دانلود : ۸۰۸
ارزیابی موضوع تجرد و بقای نفس انسانی توسط سه فیلسوف نامدار به نام های، ارسطو (384-322 ق.م)، ابن سینا (370-428ه.ق) و ابن رشد(595-520ه.ق)، مسئله این مقاله را شکل می دهد. تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو در حوزه نفس دیده می شود، منشأ اختلاف نظر شارحان وی در این باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن های دوم و سوم ق.م) و ابن رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن سینا، تجرد و بقای آن را به ارسطو نسبت داده اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب تجرد و بقای نفس و نیز تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن سینا است نه دیدگاه ابن رشد.ابن سینا با تکیه بر عدم انقسام محلّ صور معقول و نیز بر مبنای پایه علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس فردی را اثبات می نماید در حالیکه ابن رشد بر مبنای آموزه وحدت عقل و رابطه عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست.
۵۳۴.

نقد و بررسی کلام لفظی و کلام نفسی براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه معتزله اشاعره کلام نفسی کلام الهی کلام لفضی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۰۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
معتزله و امامیه کلام را منحصر به کلام لفظی می دانند و معتقدند کلام خداوند، اصوات و حروفی است که ایجاد می کند؛ ایشان آیات قرآن را بهترین نشانه بر تکلم خداوند می دانند. اشاعره کلام حقیقی را معانیِ قائم به نفس متکلم می دانند که حقیقت مستقلی در نفس انسان داشته و غیر از اراده و علم است، ایشان نیز آیات قرآن را به عنوان بهترین دلیل بر تکلّم خداوند تلقی کرده و معتقدند کلام نفسی در ذات خداوند قدیم و قائم به ذات است؛ اما ملاصدرا معتقد است کلام، انشاء چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند. او می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند است و خداوند به این اعتبار متکلم است. وی مراتب کلام الهی را چنین تبیین می کند: عالم امر، کلام اعلی؛ عالم نفس، کلام اوسط؛ عالم تشریع؛ کلام نازل خداوند است. باوجود هم نظر بودن امامیه، اشاعره و حکمت متعالیه درباره کلام لفظی، عدلیه کلام را منحصر به کلام لفظی می داند؛ ولی اشاعره و حکمت متعالیه معتقدند مرتبه دیگری نیز دارد؛ اما درباره کیفیت آن مرتبه، اختلافِ نظر دارند. این پژوهش افزون بر اثبات جامع بودن نظریه حکمت متعالیه، به این نتیجه رسیده است که منطوق برخی آیات قرآن کریم و روایات، با تبیین صدرایی بیشتر سازگار است. تبیین دو اندیشه دیگر از آیات کلامی، استوار و کامل نبوده و همچنان ابهام در این آیات باقی است.
۵۳۵.

دشواری های ابن سینا در پذیرش یا انکار معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس معاد جسمانی تأویل امکان عوام انکار پذیرش تعبدی رساله اضحویه مدل تمثیل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۲۹ تعداد دانلود : ۸۵۳
ابن سینا در مورد معاد جسمانی در آثار مختلف خود دو موضع کاملاً متفاوت داشته است. وی گاهی، پس از اثبات عقلانی معاد روحانی، می گوید معاد جسمانی را بر اساس قول پیامبر (ص) می پذیرد و گاهی، با نقد دلایل کسانی که به معاد جسم یا جسم و روح قائل اند، تنها معاد نفوس را می پذیرد. در هر دو موضع، وی با مشکل خاصی مواجه است. ابن سینا هنگامی می تواند به جسمانیت معاد از طریق پیامبر معتقد باشد که امکان آن را نشان داده باشد، در حالی که وی امکان معاد جسمانی را مطرح نکرده است. پس از ابن سینا، برخی از متکلمان و حکیمان، پیش از بیان دلیل نقلی بر اثبات معاد جسمانی، امکان آن را نشان داده اند. دشواری دیگر ابن سینا هنگامی است که معاد جسمانی را، که مورد تأیید نصوص قرآنی و روایی است، انکار می کند. وی برای حل این مسئله می گوید پیامبر (ص)، برای رعایت حال مخاطبان عام، که توانایی درک معانی عقلی و سعادت و شقاوت حقیقی را ندارند، باید با بیان لذات و عقوبت های ملموس آن ها را به نیکوکاری ترغیب کند و از بدکاری و نافرمانی بترساند. ابن سینا با طرح نظریه تمثیل، به عنوان روشی خاص برای آموزش حقایق دینی به مردم، ظواهر آیات قرآنی و روایی را اشاراتی برای تفهیم معانی بلند قرآنی به مردم دانسته است. به این ترتیب، ورای معانی ظاهری این گونه آیات، معنایی باطنی و عقلی وجود دارد که باید با تأویل به آن ها دست یافت. پس از ابن سینا، برخی از اهل کلام و حکمت، با غیرقابل تأویل دانستن این گونه آیات، این راه حل را مردود اعلام کرده اند.
۵۳۶.

بررسی و نقد دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا در خصوص ماهیت خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود ماهیت حد وجود حکایت وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۶۶۹ تعداد دانلود : ۶۶۴
شناخت واجب الوجود، جزو مسائل اساسی در الهیات باالمعنی الاخص است، به طوری که در زمرة مهم ترین اهداف فلسفه است و سعادت بزرگ فلسفه به شمار آمده است. این مطلب تحت عنوان «الحق ماهیته انیته» بیان می کند که حق تعالی، واجب الوجود، انیت محض و محقق محض است (انیت یعنی وجود و تحقق). یعنی ذات او حتی در ذهن هم قابل تحلیل به تحقیق موجودِ وجود نیست بلکه او تحقق وجود محض است. دربارة این مسئله دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه اول، فخر رازی که معتقد است واجب الوجود ماهیت دارد و عروض وجودش بر ماهیت او، عروض خارجی است؛ دیدگاه دوم، پاسخ ملاصدرا که معتقد است واجب الوجود ماهیت بالمعنی الاخص ندارد. طرف داران هر کدام از این دو دیدگاه، به دلایلی تمسک جسته اند با این حال دلایل فخر رازی برای اثبات ماهیت داری واجب الوجود و نیز غالب دلایل فلاسفه برای اثبات ماهیت نداشتن واجب الوجود تمام نیست؛ از این رو لازم است دو تفسیر ماهیت بالمعنی الاخص تفصیل داده شوند؛ به این صورت که ماهیت باالمعنی الاخص با تفسیر حد وجود، برای واجب الوجود ثابت نیست، لکن با تفسیر حکایت وجود، برای واجب الوجود ثابت است. آن چه در این نوشتار می آید تبیین و تحلیل این مسئله از دیدگاه فخر رازی و نیز دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه، همراه بررسی دلایل هر کدام است.
۵۳۷.

نقش مشهورات در تعین مُدن با تکیه بر آراء فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی ابن سینا مشهورات غایات مدن تعین مدن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۱۱۱ تعداد دانلود : ۵۵۲
مسئله پژوهش حاضر، چگونگی نقش مشهورات در تعین مدن از دیدگاه فارابی و ابن سینا است. تأمل در باب مدن در آثار فارابی، نقش غایات ریاسات در تعین سیاست ها و نقش مشهورات مدن در جهت وصول به غایات آن ها را نشان می دهد. از تأمل در مباحث مربوط به مدن در آثار شیخ الرئیس، به ویژه مدینه قلت او، می توان نیازهای مدینه را یکی از عوامل شکل گیری اهداف اجتماعات دانست؛ در راستای وصول به این اهداف برخی از مشهورات وضع می شوند و برخی تغییر می یابند. به همین دلیل مشهورات هر جامعه، آئینه نیازهای جامعه و اهداف زعماء به حساب می آیند. دامنه مشهورات از حیث کارکرد، متخیلات و اقناعیات را در برمی گیرد و هر سه مورد، از روش های انتقال مفاهیم حقایق کلی به شمار می روند. تأمل در دو مبحث جوامع و مشهورات نزد این دو فیلسوف، نشان می دهد مشهورات از عوامل تأثیرگذار در وصول مدینه به اهداف خود و در نتیجه در تعین جوامع هستند. مقایسه میان مباحث مُدن در آثار دو فیلسوف یادشده، نشان دهنده آن است که سیر ترتب مدن نزد فارابی طی سه مرحله و بر اساس نظریه انسان شناسی او است و ابن سینا در بیان مدن نظر به سیاسات زمان خود داشته و با رویکرد انتقادی به بحث پرداخته است.
۵۳۸.

تأویل اشراقی سهروردی از آیات پیرامون حقیقت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس تأویل سهروردی آیات قرآن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
تعداد بازدید : ۱۲۳۰ تعداد دانلود : ۳۷۳۴
در میان فلاسفه مسلمان سهروردی نخستین فیلسوف مسلمان است که با تسلط بی نظیر به آیات نورانی قرآن بسیاری از مباحث حِکمی و فلسفی را با استناد به آیات قرآنی طرح نموده است و همچنین، به تأویل آیات بر اساس مبانی حکِمی و فلسفی می پردازد. نظریه تأویل سهروردی مبتنی بر نظریه شهود و جایگاه حکیم متأله در معرفت شناسی و عالم مثال در جهان شناسی اشراقی است و زبان رمز حاکی از آن هست. هدف این پژوهش ارائه تأویلات اشراقی سهروردی از آیات مربوط به حقیقت نفس است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر سهروردی تأویل راه و روش رسیدن به باطن امور بوده و ذومراتب (تشکیکی) است و این امر به پذیرش تأویل به رأی در نزد سهروردی منتهی می گردد. بر این اساس با پذیرش تأویل به رأی، هر طالب معرفتی قادر است به میزان درجه شهودی و معرفتی خود به مرتبه ای از حقیقت دست یابد؛ لذا به تعداد نفوس بشری درک و دریافت از حقیقت واحد تکثر می یابد و این امر با وحدت حقیقت نیز سازگار است. این نحوه تأویل اشراقی آیات از ابداعات سهروردی محسوب می شود.
۵۳۹.

بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی دربارة صفات خبری

کلیدواژه‌ها: تشبیه علامه طباطبایی فخر رازی تجسیم آیات صفات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۸۹۵ تعداد دانلود : ۸۲۳
از جمله مباحث کلامی در میان مفسّران، تفسیر آیاتی از قرآن کریم است که موهم صفات انسان گونه برای خداوند متعال است. مجسّمه، اشاعره، معتزله و امامیّه در این باب اختلاف نظر دارند و هر یک با استفاده از رویکرد کلامی خود، این آیات را تفسیر نموده اند. این مقاله پس از مروری کوتاه بر دیدگاه های کلامی مشهور، به تبیین نظر علاّمه طباطبائی، مفسّر بزرگ معاصر، امامیّه، در باب تنزیه خداوند از صفات انسان گونه می پرازد و آن را با دیدگاه فخر رازی، از مفسّران بزرگ اشاعره، مقایسه می نماید و نشان می دهد که چگونه هر یک دارا بودن صفات انسان گونه را منافی با تجرّد ذات خداوند متعال می دانند. با تبیین صفات خبری در آثار این دو مفسّر بزرگ، می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند مورد پذیرش هیچ یک از آنها نیست. علاّمه طباطبائی معتقد است با پیروی از اهل بیت(ع) و گرفتن اصل معنا، با حذف لوازم، باید معنای نهایی و جدّی کلام خداوند در آیات شاملِ صفات خبری را پس از در نظر گرفتن تمام قرائن، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی، به دست آورد، در صورتی که فخر رازی معتقد به تنزیه و تأویل است و در پاره ای موارد به تفویض گرایش پیدا کرده است.
۵۴۰.

استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره)

کلیدواژه‌ها: نسبیت گرایی اخلاقی ادراکات حقیقی و اعتباری معقولات اولی وثانی اعتباریات قبل الإجتماع و بعدالاجتماع مسئلة تکثر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۹۲ تعداد دانلود : ۹۱۴
علوم و ادراکات آدمی یا حقیقی هستند یا اعتباری. ادراکات حقیقی از هستی خارجی حکایت می کنند که برآیند فعل و انفعالات حاصل میان مادّة خارجی با حواس هستند، امّا ادراکات اعتباری (گرچه منشاء هستی شناختی دارند،) از خارج حکایت نمی کنند، بلکه مقام آنها مقام جعل، آفرینش، قرارداد و فرض است. اعتبار با ظهور علم حضوری در ساحت علم حصولی معنا می یابد و وجود انسان به تمامیّت می رسد. در واقع، ادراکات اعتباری یک سلسله افکار میانجی بین طبیعت انسانی و خواصّ و آثار تکوینی هستند. نظریّة ادراکات اعتباری به عنوان ابتکار علاّمه طباطبائی(ره) بر رئالیسم تعاملی مبتنی است، چراکه دریافت ما در تعامل با واقعیّت تصحیح می شود و تکامل می یابد. همچنین طرح ادراکات اعتباری نتیجة مواجهة علاّمه با مسئلة تکثّر است که بر اساس آن، تکثیر ادراکات انسان توضیح می یابد و به تبع آن، ماهیّت گزاره های اخلاقی تبیین می شود، بدین گونه که استدلال علاّمه برای اعتباری بودن حُسن و قبح و نفوذ احساسات در اعتباریّات، ناخودآگاه به نسبیّت گرایی هنجاری منجر می شود، هرچندکه مطهّری با پذیرش نظریّة اعتباریّات سعی در ثابت نگه داشتن پایه های اخلاقی دارد. استاد مطهّری معیار ادراکات اعتباری را وابسته به قوای فعّالة انسان دانسته است که وی را برای رسیدن به کمالات خود برمی انگیزد تا بتوان در آنها نسبت «باید»، «وجوب» یا «ضرورت» اعتباری را فرض کرد. همچنین عطف توجّه به ادراکات اعتباری، راه گفتگو با دیگر اندیشه ها و فرهنگ ها را می گشاید، گرچه جهت گیری علاّمه طباطبائی(ره) و استاد مطهّری در مواجهه با تکثّر متفاوت است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان