فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
9-17
حوزههای تخصصی:
از بنیادی ترین مباحث در علم کلام و فلسفه دین، بحث رابطه عقل و دین است که دغدغه بسیاری از فیلسوفان و متکلمان در جهان غرب و عالم اسلام بوده است. تعاریف بسیاری از عقل و دین و نظرات مختلفی درباره رابطه میان آنها ارائه شده؛ که ازجمله نظرات می توان به عقل گرایی افراطی، نص گرایی افراطی و عقل گرایی معتدل اشاره کرد. برای حل مسائل پیش آمده در بحث رابطه عقل و دین، مکاتب مختلف کلامی پاسخ هایی را ارائه داده اند. یکی از مکاتب مهم و تأثیرگذار کلامی در جهان اسلام، نومعتزله نام دارد. شیخ محمد عبده و محمد عماره از برجسته ترین متفکران نومعتزلی اسلام گرا هستند که ضمن نقد جریانات افراطی نص گرایی و عقل گرایی، آرائشان در میان اسلام گرایان اهل سنت تأثیرگذار بوده است. این دو اندیشمند در دفاع از عقلانیت اعتدالی و مبارزه با جریانات افراطی همچون عقل گرایی افراطی و نص گرایی افراطی تلاش بسیار از خود نشان داده و تألیفات زیادی از خود به جای گذاشته اند. در این نوشتار با روش کتابخانه ای تلاش می شود تا ضمن معرفی نص گرایی افراطی و عقل گرایی افراطی، اشکالات هریک واکاوی شود؛ اشکالاتی نظیر تعبد و تعصب به ظواهر متون و نادیده گرفتن عقل، زیاده روی در تأویل متون دینی، ترویج تاریخ مندی نصوص دینی و طرفداری از سکولاریسم.
حماسه، تبلور دیدگاه های نوین: سیرۀ تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی بسترساز تربیت حماسی متعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
67-77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ابعاد تربیتی حماسه و واکاوی این ابعاد در سیره و مکتب تربیتی شهید سلیمانی است. دراین چارچوب تلاش شد با بررسی، تبیین و تحلیل وصیت نامه شهید سلیمانی، بیانات مقام معظم رهبری و سخنان افراد شاخص و هم رزم شهید با روش تفسیری تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که سیره شهید سلیمانی تا چه حد ملاک های تربیت حماسی را پوشش و توصیف می کند. تربیت حماسی جایگاه و منزلت کلیدی در ابعاد و سطوح فرهنگی ارزشی مکتب و جهان بینی اسلامی ایرانی داشت و دارد. برخی افراد متنفذ و کاریزماتیک، از جمله شهید سلیمانی نقش مهمی در بازتولید این مسئله در برهه های زمانی مختلف جامعه داشته اند. یافته های پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است؛ در بخش اول با مطالعه آثار حماسی ملی و آموزه های اسلام شیعی نگارش شده، ابعاد تربیت حماسی و زیرمحورهای آن (ولایت مداری، غیرت، شجاعت، فتوت و جوان مردی، جهاد، ایثار و ازخودگذشتگی، احسان و نوع دوستی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی و...) کشف و تحلیل شد. در قسمت دوم تلاش شد این موارد با تکیه بر مکتب، سیره، کنش و رفتار شهید سلیمانی پیاده شود. باید گفت که در بافت و ساخت تربیتی اجتماعی جامعه، شهید سلیمانی مصداق بارزی در تحقق تربیت حماسی در ایران پس از انقلاب داشته است. مصداق عینی آن را در مشارکت گسترده مردم در مراسم تشیع، خاک سپاری آن در مناطق مختلف کشور و پس از شهادت در قالب فرهنگ سازی این مکتب برای نسل های جدید می توان مشاهده کرد.
واکاوی روایات کتاب «التوحید» ابن خزیمه در باب صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
265 - 290
حوزههای تخصصی:
محمد بن اسحاق بن خزیمه محدث و فقیه نامدار اهل سنت(233-311ق.) در کتاب التوحید برای اثبات صفات خبری به معنای ظاهری آیات و روایات استناد کرده است. سؤال این است که روایات ابن خزیمه در باب صفات خبری و اخذ مدلول ظاهری آن ها چه محذوراتی دارد؟ فرضیه پژوهش این است که روایات کتاب «التوحید» ابن خزیمه اشکالات سندی و محتوایی دارند. با مطالعه و کاوش در کتاب ابن خزیمه و پردازش به شیوه توصیفی، تحلیلی، برایند تحقیق بیانگر این مطلب است که محتوای روایات این اثر، با جسم انگاری، تعارض و مضامین تصنعی مواجه است. همچنین در سلسله سند برخی از روایات، روایان ضعیف قرار دارند. کتاب التوحید ابن خزیمه، مستمسک رهبران سلفی همچون ابن تیمیه و مورد توجه جریان های وهابی قرار گرفته و روشن نمودن اشکالات آن، می تواند در دفاع از توحید ناب تأثیرگذار و مفید باشد.
تحلیل اختیار به مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
59 - 74
حوزههای تخصصی:
The relation of science and practice is one of the most important questions in the field of anthropology. Dividing the agent into with knowledge and without and taking into consideration the role of knowledge in issuing an act, Muslim philosophers and theologians have explained it mostly with an ontological approach though and thus failed to explain how its role is.
Along with his definition of the reality of free will basing it on the knowledge of the agent from one side, and his explanation for "practical knowledge" from another side, Allameh Tabatabai did not fail to explain how knowledge plays its role in issuing an act thus he proposed a fairly comprehensive analysis of the relation between knowledge and practice.
He believes that free will, as the agent's knowledge, which is involved in the process of issuing an act, is of the "practical knowledge" type, and is concerned with the agent's benefits and harms. Knowing the benefits and harms of things is different from what they are (theoretical wisdom) and different from their intrinsic goodness and evilness (practical wisdom). This knowledge is rooted in the agent's inner feelings and emotions; these feelings and emotions may refer to the two states of agreeable and disagreeable. Therefore, practical knowledge is quite personal and may thus be different for every particular agent's point of view.
متعلق ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
5-8
حوزههای تخصصی:
در اسلام معیار و ملاک ارزش ها و فضائل اخلاقی ایمان و کفر است. هرچند این معیار کاملاً روشن و بدیهی به نظر می رسد، اما همواره در طول تاریخ در آن ابهام هایی وجود داشته و بسترساز پیدایش مکاتب فکری و عقیدتی و انحرافاتی در اندیشه و عمل شده است. هرگاه ایمان، معیار سعادت مطرح می شود، مراد از «ایمان» محتوای دین از جمله ایمان به غیب، ایمان به ما انزل الله، ایمان به انبیاء و ملائکه و انبیای الهی است؛ چراکه دین شامل عقاید، اخلاق و احکام می باشد و هریک از احکام شامل احکام فردی، اجتماعی و خانوادگی است. ازاین رو، هر مسلمانی لازم است به همه محتوای دین ایمان و باور داشته باشد و مقتضی ایمان او، رفتار و عمل است.
بررسی تطبیقی مفهوم «اشا» و «دهرمه» در سنت هندویی و زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
135 - 145
حوزههای تخصصی:
ارائه تعریفی واحد از دهرمه (حق) که جزو آموزه های مبتنی بر وداهاست، مشکل به نظر می رسد. دهرمه همانند آب که نمی تواند موجب حرکت ماهی در رودخانه شود، نمی تواند باعث حرکت یک شیء نامتحرک گردد، بلکه می تواند به حرکت اشیای متحرک کمک کند. دهرمه سرمدی، لازمان، بی شکل و نامتحرک است و بر سراسر فضای جهان سیطره دارد. اشا به معناى درست کردارى، حقیقت و نظم است. از سوی دیگر اشا به معنای قانون طبیعى ناظر بر حرکت منظم خورشید، گردش فصل ها و دوام هستى است. در این جستار به معانی متفاوت دهرمه و اشا اشاره شده و این دو در سنت دینی هندویی و زرتشتی با یکدیگر مقایسه شده اند. در جستار حاضر کوشش شده است به صورت کیفی تحلیلی و به روش کتابخانه ای شباهت ها و تفاوت های دو مفهوم مزبور بیان شود. با توجه به بررسی های انجام یافته، دهرمه و اشا مفاهیمی بسیار نزدیک به هم دارند و این می تواند ریشه در سنت مشترک هند و ایرانیان باستان قبل از مهاجرت داشته باشد. علاوه بر مشابهت در معنا، تقریباً دارای اهداف یکسانی نیز هستند و آن هدف چیزی جز سعادت و نیک بختی نیست.
کاوشی نو درباره روایات تفسیری آیه(فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ) با تأکید بر روایت حضرت مهدی(عج) و با روش (تحلیل اسناد _ متن)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
125 - 156
حوزههای تخصصی:
حدیث و تفسیر قرآن پیوندی دیرین دارند و تفسیر روایی از کهن ترین گونه های تفسیری می باشد که برای توضیح و تبیین آیات الهی شکل گرفته است. از جمله آیاتی که در تفاسیر روایی محل بحث جدی و اختلاف در میان مفسرین بوده، آیهG...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًىF است. خطاب امری خداوند در آیه، موجب برداشت های گوناگون میان مفسرین شده است و از این رو اهمیت بررسی موضوع به خوبی نمایان می شود. چرایی صدور این دستور از سوی خداوند متعال مسأله اصلی پژوهش بوده و با بررسی روایات تفسیری در تفاسیر و متون روایی عامه و خاصه مشخص گردید هفت دیدگاه وجود دارد که محوریت حکمت این امرِ الهی را بیان نموده است. پردامنه ترین این دیدگاه ها مربوط به جنس نعلین حضرت موسی که از «پوست میته» بوده می باشد. دیدگاه دیگر روایتی از حضرت ولی عصر؟عج؟ است که با رد دیدگاه قبل، علت این فرمان الهی را «خارج نمودن حب اهل بیت ایشان» بیان نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و با بررسی رجالی و متنی روایات دو دیدگاه مذکور، انجام گرفته است. مهمترین دستادورد پژوهش آن است که مشخص گردید اولاً قاطبه روایاتِ مربوط به پوست میته در منابع تفسیری روایی اهل سنت بوده است؛ ثانیاً از حیث تکرار، فراوانی روایات اصحاب، بیش از روایات رسول الله؟ص؟ می باشد؛ ثالثاً عمده ی احادیث اصحاب، از نظر سندی متنی دارای ضعف و جعل می باشد. همچنین در منابع تفسیری روایی شیعه، احادیث دال بر پوست میته علی رغم آنکه سندی صحیح دارد، ولی به سبب تعارض با قرآن، عدم موافقت با خانواده ی حدیث و مبنای فقهی شیعه، مشخص گردید که بر مبنای تقیه صادر گردیده و قولِ صحیح، همان روایتِ صادرشده از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر؟عج؟ می باشد. این حدیث به سبب دارا بودن سندی معتبر، پذیرش توسط اندیشمندان شیعه، سازگاری با قرآن کریم و دیگر احادیث هم خانواده، قول ارجح در تفسیر این آیه می باشد که حکمت دستورِ خداوند را خارج نمودن حب خانواده از دل بیان می نماید.
بررسی و تحلیل نمادگرایی در طلوع خورشید از مغرب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
93 - 116
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مرتبط با آخرالزمان و نشانه های ظهور بحث طلوع خورشید از مغرب است که به جهت ناهمخوانی با روند طبیعی و عادی زندگی بشر، با سختی و پیچیدگی در مقصود مواجه است. با توجه به ارتباط بحث حاضر با نشانه های ظهور حضرت مهدی 7 در برخی از روایات، پژوهش در این رابطه ضروری می نماید. در این زمینه دو دیدگاه عمده وجود دارد. دیدگاهی که طلوع خورشید از مغرب را به صورت حقیقی تفسیر می کند و در مقابل دیدگاهی است که پذیرش معنای حقیقی طلوع خورشید از مغرب را دربردارنده لوازمی محال و غیرطبیعی مانند برهم خوردن نظم جهان می داند؛ لذا بر معنای نمادین آن اصرار دارد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و به روش کتابخانه ای به تبیین نمادگرایی در طلوع خورشید از مغرب پرداخته است. ادله ارائه شده برای این دیدگاه عبارت است از: «استعمال طلوع خورشید در غیر معنای حقیقی»، «تبادر فهم مخاطبان احادیث و علما»، «به هم خوردن نظم طبیعی جهان» و «آیه شریفه الی یوم الوقت المعلوم». دلیل نخست گر چه بعضی از شواهد مطرح شده در آن خالی از اشکال نیست؛ ولی باتوجه به دیگر شواهد مانند حدیث «علی بن رئاب» و به ویژه باتوجه به امکان جمع بین علامت قیامت بودن طلوع و کنایه بودن آن از ظهور حضرت، از قوت مناسبی برخوردار است و سایر ادله ناتمام است.
تمایز و تلفیق مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی» در احراز عینیت «متعالی» تحلیل و ترکیب اندیشه نورمن ال. گیسلر و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به عبارت علمی تر، عینیت «متعالی» است. واقعی بودن بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات گرایی طرح شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت گرایی مطرح می شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذات گرایانه هستند که تلاش کرده اند تا با براهین خود، عینیت امر متعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرار گرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امر متعالی» استفاده کرده اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل گرایی اعتدالی مشاهده می شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایز هستند، اما در نتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه شده است. بنابراین، به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده شده است.
تحلیل و بررسی ارتباط فرا طبیعی افعال انسان و پدیده های زیست محیطی (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
75 - 109
حوزههای تخصصی:
بخشی از متون دینی از رابطه میان برخی از افعال انسان و پدیده های زیست محیطی خبر داده اند که این ارتباط به صورت عادی و با دانش های طبیعی و تجربی تبیین پذیر نیستند. با توجه به اصل علیت و تأکید دین بر عقلانیت، لازم و ضروری است تا به بررسی رابطه میان افعال انسان و آثار زیست محیطی و کیفیت تأثیر این افعال پرداخته شود، لذا هدف این تحقیق تبیین معقولیت رابطه برخی از افعال انسان با محیط زیست است که در ظاهر و به صورت عادی و طبیعی نامرتبط تلقی می شوند. برای نیل به این هدف، در این پژوهش مسأله محور نگارنده با تحقیق کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز را گردآوری کرده و با تحلیل عقلی و نقلی، مقایسه ای و انتقادی به تبیین و تحلیل مسأله و فروع آن پرداخته است. در این تحقیق با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی روشن شد، نه تنها امکان تأثیر افعال انسان ها در عالم طبیعت به صورت فراطبیعی و غیر عادی وجود دارد، بلکه این تأثیر فراطبیعی محقق هم شده است. صورت باطنی افعال انسان، نفس مجرد و خواست و اراده الهی از جمله علل و عوامل معنوی و فراطبیعی هستند که در پی افعال انسان، بر محیط زیست اثر گذاشته و موجب پیدایش آثار طبیعی زیست محیطی می شوند.
واکاوی انتقادی سرّانگاری چرایی غیبت امام زمان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
177 - 213
حوزههای تخصصی:
اگرچه باور به غیبت امام زمان(ع)، از باورهای قطعی و بی چون و چرای مذهب امامیه شمرده می شود؛ اما مسئله چرایی غیبت و تحلیل آن به کمک خرد، روایات و داده های تاریخی حیات امامان معصوم(ع) از دیرباز در تراث امامیه مطرح بوده و گاه، با چالش ها و نگرش های متفاوت روبه رو بوده است. به نظر می رسد بیشترین مباحث پیرامون چرایی غیبت در سایه سار روایات معصومان؟ع؟، شکل گرفته است و از آن جا که در روایات، با دو دسته روایت مواجه هستیم؛ دسته ای که از علل غیبت سخن یاد کرده و دسته ای دیگر که آن را سرّی از اسرار الهی شمرده است؛ برخی با تکیه بر روایات سرّ، بر این باورند که بشر با شناخت و فهم ناقص خویش، راهی برای دست یابی به چرایی غیبت ندارد؛ از این رو، هرگونه تلاشی را در این راستا، بی ثمر، ناپسند و مذموم شمرده اند در این مقاله، پس از مفهوم شناسی سرّ، به نقل هریک از این روایات پنج گانه سرّ پرداخته، سند و دلالت هریک از آنها را بررسی نموده و سرانجام، پندار یادشده را باطل ساخته و بر امکان دست یابی به علت غیبت پای فشردیم.
بررسی نظرات کولین ترنر، هاینس هالم، و ژوزف الیاش پیرامون مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع جایگاه علما در دوران غیبت و تشکیل حکومت دینی از جمله موضوعاتی است که به دلیل دارا بودن شاخصه های کلیدی و تأثیرگذار همواره مورد توجه محققان مسلمان و غیرمسلمان بوده است. مشاهده تغییر و تطورات در حیطه وظایف علمای شیعی و ورود ایشان به عرصه های سیاسی اجتماعی و طرح مسائلی همچون نظریه ولایت فقیه و اداره حکومت توسط فقهای شیعی، و خصوصا مشاهده نمونه حکومتی جمهوری اسلامی ایران، مستشرقان را بر آن داشت تا به شکل ویژه ای به بررسی و نقد این موضوع بپردازند. مستشرقانی همچون کولین ترنر،هاینس هالم و ژوزف الیاش در بررسی موضوع مورد نظر، ضمن تمرکز بر منابع روایی شیعی، و همچنین بیان گزاره های تاریخی از قرون اولیه تا دوران معاصر، سعی در مخدوش ساختن مبانی مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت داشته اند. در مقاله پیش رو در مرحله نخست به بیان ادله و دیدگاه این مستشرقان، و در ادامه به بیان اشکالات و نقدهای وارده بر آنها پرداخته شده است.
مبانی فلسفی کیفردهی عادلانه و مختصات آن بر اساس عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
113 - 148
حوزههای تخصصی:
«کیفردهی» یک نهاد اجتماعی و یکی از موضوع های اساسی در حوزه سیاستگذاری کیفری است. با توجه به ماهیت نهادگرایانه کیفردهی و لزوم عادلانه بودن این نهادها، نهادهای اجتماعی عادلانه آن دسته از نهادهایی هستند که قواعد نظام بخش خود را به صورت برابر نسبت به سوژه ها ارائه می کنند. اما اعطای فرصت به سوژه های کم برخوردار می تواند به تحقق نظم تعادلی منجر شود. در نتیجه نهادهای اجتماعی عادلانه را می توان با دو وصف برابری و تعدیل توصیف کرد که این دو وصف، پایه های اصلی توصیف عادلانه نهادهای اجتماعی است. تبعیض در کیفردهی موجب ایذاء و محدودیت های ناروا نسبت به شهروندان می شود و پایه های مشروعیت نظام عدالت کیفری را متزلزل می کند. امروزه پرهیز از مصونیت کیفری یا بالعکس، کیفردهی تبعیض آمیز، به یکی از مهم ترین دغدغه های اجتماعی در حیطه سیاستگذاری کیفری و در نهایت رضایتمندی اجتماعی تبدیل شده است که می تواند قوی ترین توجیه در فلسفه کیفردهی باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین ریشه های فلسفی توجیه کیفردهی، مختصاتی از سامانه کیفردهی عادلانه ترسیم می کند. ازجمله یافته های این پژوهش آن است که چنانچه نهاد کیفردهی در فرایند عادلانه حول دو محور برابری و تعدیل جریان یابد، می تواند به سامان دهی مجدد نظم اجتماعی مختل شده در اثر بزهکاری منجر شود. این فرایند با اصولی مانند نفی جبرگرایی، لزوم حاکمیت قانون و اصل ضرورت در استفاده از ابزار کیفری تثبیت می شود. با توجه به ابتنای این مختصات بر محور نظریه عدالت اجتماعی (عامل مشروعیت زای کیفر)، صرفاً به مختصات مذکور توجه می شود.
ارزیابی تحلیلی نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
قاعده الواحد یکی از قواعد مهم و پرکاربرد فلسفی است که پیشینه آن به فلسفه یونان بازمی گردد و در فلسفه اسلامی نیز مورد توجه اندیشمندان بسیاری همچون ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا قرار گرفته است. با وجود پذیرش این قاعده از سوی فیلسوفان بزرگ یادشده، برخی از متکلمان مسلمان این قاعده را برنتافته و با رویکرد کلامی نقدهایی بر آن وارد کرده اند. در این میان، با وجود بدیهی دانستن قاعده الواحد از سوی برخی از فلاسفه مسلمان، گروهی از فلسفه پژوهان معاصر با رویکردی فلسفی، قاعده الواحد را رد کرده و آن را با برخی از مبانی فلسفی ناسازگار دانسته اند. در جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است که نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد، دسته بندی و سپس ارزیابی و تحلیل شود. یافته های، پژوهش حکایت از آن دارد که نقدهای وارد شده را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. دسته نخست، نقدهایی است که به دلایل اثبات قاعده الواحد وارد شده و آن ها را در اثبات قاعده ناکافی شمرده است و دسته دوم با صرف نظر از دلایل اثبات قاعده الواحد، آن را با دیگر اصول و مبانی فلسفی ناسازگار دانسته است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که در بیشتر نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد یا «خلط میان مفهوم و مصداق» صورت گرفته است یا از مقدمات فلسفی قاعده الواحد مانند «اصل سنخیت»، «امتناع صدور معلول های هم عرض از فاعل بسیط» و «لزوم تفاوت گذاری میان کثرت علمی و عینی» تصویر درستی ارائه نشده است.
جایگاه آدم در اسلام و یهود براساس «فصوص الحکم» و «زوهر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
39 - 56
حوزههای تخصصی:
آدم اولین انسان در ادیان ابراهیمی، و در دین اسلام صاحب جایگاهی بلند است. قرآن کریم او را خلیفه خداوند، مسجود فرشتگان و صاحب مقام تعلیم اسما خوانده است. با وجود آنکه تحت وسوسه ابلیس، از شجره ممنوعه چشید و به زمین هبوط کرد، ارزش وجودی او نکاست و به واسطه توبه برگزیده شد. در سفر پیدایشِ کتاب مقدس، داستان آدم به عنوان نخستین انسان آمده که در مواردی با قرآن کریم متفاوت است. مکاتب عرفانی با تأویل متون مقدس، معانی باطنی آن را آشکار می کنند. در عرفان یهود، کتاب زوهر باب های مربوط به آدم در سفر پیدایش را به شیوه ای درونی تفسیر می کند. در عرفان اسلامی نیز فصوص الحکم ابن عربی تأویلگر باطنی و رمزی داستان های انبیاست. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی و بیان تفاوت ها و شباهت های رویکرد عرفانی این دو کتاب، به مقایسه جایگاه آدم در این دو سنت دینی می پردازد. در هر دو سنت فکری، آدم نمونه ازلی انسان کامل، مظهر تام و تمام اسما و صفات حق و مهر ختم خلقت است. او محل تلاقی عوالم متعدد وجود است و تنها فارق انسان کامل از حق این است که ممکن است، و خداوند واجب و بی نیاز.
بررسی نقش قرآن کریم در راهبری کلام اسلامی با رویکرد نقادانه به آراء خاورشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عرصه های اثرگذاری معارف قرآنی در یک حوزه دانشی، عرصه «مدیریت و راهبری» آن حوزه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی نقادانه به آراء خاورشناسان، نقش قرآن در راهبری علم کلام را بررسی کرده و نشان داده که ازیک سو قرآن کریم با تأیید روش عقلی و الهام بخشی، استدلال و ردیه نویسی مسلمانان را به رویکرد عقلی در کلام ترغیب نموده و درون مایه های استدلالی موجود در قرآن کریم الهام بخش استدلال های کلامی به مسلمانان بوده است. از سوی دیگر مسلمانان با اهتمام ویژه به آموزه های قرآنی و مقدم ساختن آنها در چینش مسائل کلامی و اولویت بندی آموزه های اعتقادی از قرآن تأثیر پذیرفته اند. اثبات این نقش آفرینی ها به ابطال نظریه برخی خاورشناسان می انجامد که نه تنها بسیاری از آموزه های اعتقادی و کلامی را برگرفته از سایر ادیان و یا دیگر عوامل بیرونی می دانند، بلکه حتی پیدایش و تطور علوم اسلامی و از جمله علم کلام را نیز متأثر از عوامل خارجی می شمارند و نقش آیات و معارف قرآن را بکلی انکار می کنند و یا نقش چندان مؤثری برای آنها ترسیم نمی نمایند.
فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
39 - 60
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به مسئله فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی با روش توصیفی - تحلیلی می پردازد. پژوهش در حوزه غزالی شناسی بر حسب تفاوت رویکردهای او از ویژگی های انسجام و باز شدن دریچه های دیگر بینش او در مراحل فرایند صدور فعل برخوردار است؛ مانند قول به خواطر غیراختیاری و عدم تعارض مباحث غزالی با فیلسوفان در نفس شناسی و فرایند صدور فعل. غزالی زیرساخت های ارکان فکری نفس شناسی و شاکله فعلی را در آثار نخستین حیات علمی خویش پایه گذاری کرده است. او تعارض ظاهری نظریه خویش در باب عدم وصول به حقیقت امور و تعریف فلسفی از انسان را در معارج القدس تبیین کرده است. مبحث صدور فعل به رغم تفاوت رویکردها دارای هماهنگی است. ساختمان فعلی انسان به ترتیب از زیرساخت تا روساخت، مقام علمی گزینش غایت، ایجاد شوق به واسطه قوای شهوانی و غضبانی (فعل ارادی)، یا به واسطه قوه علم (فعل اختیاری) است. شوق ارادی، شوق مرتبه حیوانی و شوق اختیاری، شوق مرتبه انسانی است. روساخت آن، عضلات حرکتی است. شرط فعلیت گزینش غایت و خواطر غیراختیاری در هر دو رویکرد عرفانی و فلسفی، وصول به مقام جزمیت با توجه به مرتبه هر انسان است که مبین تخالف ظاهری مقام نظر و فعل انسان می باشد. اطلاق اراده بر شاکله فعلی نشان دهنده نقش اراده در انجام افعال اختیاری و اجباری است.
امکان سنجی عقاب جاهل مرکب از دیدگاه عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
61 - 80
حوزههای تخصصی:
امور اعتقادی در کنار تکالیف عبادی و غیر عبادی از مهم ترین مسائلی است که شریعت مطهر اسلام بدان پرداخته است. ممکن است ادعا شود می توان دلایل محکمی برای لزوم اعتقاد داشتن به اصول دین ارائه نمود. این نوشتار به دنبال پاسخ به این است که باتوجه به حجیت قطع، اگر شخصی به واسطه تشخیص عقل خویش به یک عقیده باطلی ایمان آورد، یا برعکس با استدلال عقلی به مطلبی که در دین برای عموم متدینین ثابت است منکر شود، در این صورت از منظر عقل امکان عقاب دنیوی و اخروی وی چگونه قابل توجیه است؟ همچنین چه آثاری بر این اعتقاد بار خواهد شد؟ با بررسی ادله عقلی و کلمات فقها در می یابیم از آنجایی که حجیت قطع ذاتی است، شخصی که قاطع به یک نظریه است و به اقتضاء قطع خود اعمالی انجام می دهد یا تکالیف واقعی و نفس الامری را ترک می کند، امکان خطاب تکلیفی بر خلاف قطع وی به او وجود ندارد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که هرچند در عمل امکان اجبار او به التزام و تظاهر بر خلاف قطعش وجود دارد، اما امکان تغییر واقعی عقیده برای او وجود ندارد. البته اگر جهل او تقصیری بوده باشد وی به خاطر تقصیر خود نه عمل بر طبق اعتقاد، مورد مواخذه و عقاب قرار خواهد گرفت.
تحلیل حِکْمی نقش قوه واهمه و متخیله در «تزیین شیطان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
239 - 256
حوزههای تخصصی:
تزیین و زیباآراییِ یک رفتار باطل و کنش نادرست و جذاب جلوه دادن آن در ذهن و دیده انسان یکی از راهکارهای شیطان برای فریب و گمراهی اوست. پرسش بنیادین آن است که چه اتفاقی در دستگاه ادراکی و شناختی انسان رخ می دهد تا کاری نازیبا و زشت در نفس انسان زیبا و جذاب و درست جلوه کند؟پاسخ به این پرسش را باید در تهییج قوای باطنی انسان و تحریک عواطف کور او توسط شیطان جست وجو کرد. نقش دو قوه «واهمه» و «متخیله» که یکی کاردکرد ادراکی و دیگری کارکرد تصرف دارد، برجسته و شایان توجه است. قوه واهمه به عنوان سلطان قوای حیوانی با تسخیر قوه متصرفه نقش اصلی جلوه پردازی و زیبانمایی وجذابیت سازی باطل را بر عهده دارد. شیطان به عنوان دشمن بیرونی از هفت شیوه برای فریب و اغوای انسان بهره می برد که در همه آن ها از دو قوه واهمه و متخیله سوءاستفاده می شود؛ این هفت روش عبارت ا ند از: نگاه استقلالی به اسباب ظاهری، به هیجان درآوردن عواطف و احساسات، تحریک حس لذت جویی و شهوت انسان، توجیه گری و محمل تراشی برای کار ناشایست، اختلال در دستگاه شناختی با سفسطه و مغالطه، بهره بردن از خلأها و کمبودهای روانی، سهل جلوه دادن باطل و ناچیز انگاری آن. این شیوه ها توسط دشمن بیرونی در جنگ شناختی نیز به کار گرفته می شود.در این پژوهش با روشی تحلیل عقلی نقش دو قوه واهمه و متخیله در فرایند تزیین شیطان کاویده شده و نمونه های قرآنی آن تحلیل گردیده است.
تقدّم نقد روشمند بر تولید نظریه علمی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
39 - 62
حوزههای تخصصی:
اقتضای مطالعات فلسفی، نقدورزی مفهومی است که به معنای پژوهش منتقدانه یا مواجهه انتقادی با مفاهیم مبنایی و اصیل در قلمرو علوم انسانی خواهد بود. نگارنده مقاله پس از تبیین ابعادی از نقش آفرینی علوم انسانی در جامعه؛ مانند مفهوم سازی، حل و تحلیل چالش های اجتماعی، بومی سازی، ارتقاء قدرت و تولید دانش نو، به این مسئله می پردازد که نسبت نقد با علوم انسانی چیست و آیا می توان از تقدم نقد نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی بر تولید نظریه سخن گفت؟ نویسنده در ادامه، پس از طرح دو دیدگاه «نقدمحوری» و «نظریه محوری»، به نسبت سنجی مفاهیم چهارگانه علوم انسانی، تولید علم، نظریه، و نقد، می پردازد و بر دیدگاه اول تأکید می کند. مهم ترین یافته پژوهش آن است که نقد در حوزه مطالعات علوم انسانی را می توان از سه منظر متفاوت سنجید و در هر سه منظر، از تقدم نقد بر تولید نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی یاد کرد. این سه منظر عبارتند از نقد به مثابه قِسم پژوهش، نقد به مثابه قَسیم پژوهش و نقد به مثابه مَقسم پژوهش که البته در فرض سوم، تحلیل مسئله، وابسته به تحلیل فلسفه نقد بوده و در زاویه مطالعات فلسفه علم خواهد بود. نویسنده در این مقاله با استفاده از «روش تحلیل مفهومی»، چارچوب بحث خود را تنظیم نموده است.