فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در کشور کهن سال ایران، به رغم پاره ای تغییر و تحولات در طول تاریخ، همواره گروه های متفاوتی زندگی کرده اند که در چارچوب جغرافیایی آن، خود را ایرانی نامیده اند. بکار بردن لفظ آریایی برای این مردم از سوی داریوش هخامنشی، قبایل امپراتوری را از دیگر قبایل متمایز ساخت، اما، توفیق حکومت هخامنشی در ایجاد واحد سیاسی یگانه متمرکز در تمامی سطوح اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نمی توانست پدید آورنده هویتی فراگیر باشد. در واقع، آنچه موجب همبستگی میان مردم اقصی نقاط امپراتوری می شد، بیش از هر چیز هدفِ دفع دشمنان مشترک بود و در هر شکست و اشغال درازمدت سرزمین توسط بیگانگان، تمایل به دفع آنها در تقویت همبستگی و رشد هویت مشترک تأثیرمی گذاشت. همچنین، از سوی دیگر، فتوحات سرزمینی امپراتوری، با فزونی افتخار ایرانی بودن به تقویت هویت ایرانی کمک کرد. در طول تاریخ، با از میان رفتنِ تدریجی تعارض های فرهنگی اقوام، مؤلفه های مشترک هویتی رشد یافتند و از چند قرن پیش زمینه های پدید آمدن هویت ملی را که بیش از هر چیز بر پایه دین قرار داشت فراهم ساختند. در کنار این مؤلفه هویتی باید به نقش برجسته اسطوره ها و تاریخ مشترک نیز اشاره کرد.
مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
استبداد نفتی و سقوط پهلوی
حوزههای تخصصی:
وبلاگ های مرتبط با رشته انسانشناسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
رویکرد مردم شناختی در تحلیل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های کلاسیک انقلاب به طور معمول با تکیه بر مبانی نظری برآمده از تئوری های جامعه شناختی، انقلاب های اجتماعی را تبیین می کنند. آن چه در این میان مورد غفلت قرار می گرفت زندگی روزمره مردمانی بود که انقلاب به مثابه یک رخداد کلان، محصول عملکرد جمعی آن ها محسوب می شد. برداشت مکانیستی معمول از مقوله انقلاب مانع از درکی دقیق از این تحولات اجتماعی بود. تحولی که در بطن خود در بردارنده بسیاری از عناصر آشکار و پنهان فرهنگی است که فهم و درک آن ها چندان در توان تئوری های معمول جامعه شناختی نبود. از این رو مکاتب نظری مطرح در این حوزه علاقه چندانی به مطالعه این متغیرهای عموما فرهنگی نداشتند. با گذشت زمان و اهمیت یافتن نقش عناصر معمول زندگی اجتماعی در تحولات سیاسی، مطالعه انقلاب های اجتماعی، روش هایی را می طلبید که قادر به درک عمیق و ژرف در این حوزه باشد. در این میان رهیافت های مردم شناختی در کنار سایر رویکردهای فرهنگی اقبال فراگیری در میان پژوهشگران این حوزه یافت، هدف این نوشتار به اختصار معرفی برخی از مواردی است که مبیین تاملات ژرف مردم شناختی به منظور فهم (و نه تبیین) انقلاب اسلامی است.
مردم شناسی قالیچه های گل برجسته دره جوزان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه کاری میدانی و اکتشافی در حدود دو دهه پیش است، که با پژوهش کتابخانه ای آمیخته و پرورده شده است. در قسمت نخست نوشته، کوشیده ایم تا نوبودن بافت این نوع قالی در ایرانرا مورد بررسی قرار دهیم. با وجود محدودیت بسیار در منابع به مدارک و اسنادی دست یافتیم که نشان می دهد، حداقل بافت این نوع قالی از زمان سلجوقیان رواج داشته و اوج آن در عصر صفوی بوده است. و دنباله آن چه به صورت قالیچه یا به صورت تابلو فرش و تابلوفرش خط برجسته و ... در ملایر و قم و کاشان و اصفهان و به ویژه در تبریز تا به امروز ادامه یافته است. نگارنده در این نوشته، افزون بر معرفی قالیچه های نقش برجسته دره جوزان، به مناسبت از برخی مراکز بافت و برخی کارهای مشاهده شده در دو دهه گذشته نیز اشاراتی کرده است به امید آنکه تحقیقات بیشتری درباره قالیچه های گل برجسته و تابلوفرش های نقش بجسته ایران به کمک موزه فرش ایران و سازمان ها و وزارتخانه های مربوط به آن به انجام رسد.
جایگاه رشته های مختلف علوم اجتماعی در مطالعات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه مطالعات مربوط به جامعه روستایی رشته های مختلفی از علوم اجتماعی فعالیت می کنند. در سالهای اخیر با توجه به گسترش رشته ها و گرایش های علوم اجتماعی و حتی علوم کشاورزی و محیط زیست مشاهده می شود که در این رشته ها هر یک به مطالعات روستایی علاقه مند شده و پژوهش در این قلمرو را اجتناب ناپذیر می دانند.در این مقاله وضعیت مطالعات روستایی در ایران و نقش و جایگاه هر یک از رشته های علوم اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه می تواند پژوهشگران و متخصصان حوزه روستایی را در جهت هم آهنگی و تعامل اصولی بدون تعصب رشته ای یاری نماید.
بازتاب معماری سنتی کاشان در اشعار سپهری
منبع:
کاشان شناخت ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگیهای مهم شعر سپهری، تاثیر پذیری آن از عناصر بومی زادگاه و زیستگاه شاعر ، کاشان ، است . شهری که در منطقه ای کویری و گرم و خشک واقع شده و ویژگیها و حال و هوای مخصوص به خود دارد. سپهری که به روایت اشعار، نوشته و نامه هایش و همین طور خاطراتی که خانواده و دوستان نزدیک او درباره او نقل می کنند، علاقه شدیدی به منطقه محل تولد و زندگی خود داشته، در اشعارش نیز به تکرار به عناصر بومی و محلی شهر و دیار خویش اشاره کرده است...
راهبردهای مناسب برای توسعه ژئوتوریسم غار آبی سهولان
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از بزرگترین و سودآورترین صنایع دنیا به حساب می آید و بخاطر اهمیت و نقش این صنعت، بسیاری از کشورها آن را در استراتژی ها و برنامه های توسعه گنجانده اند. یکی از جدیدترین شاخه های گردشگری، ژئوتوریسم یا گردشگری جغرافیایی است. این نوع گردشگری که شاخه ای از گردشگری مناطق طبیعی و شکلی از گردشگری پایدار به شمار می رود، روی ژئوسایت ها و چشم اندازهای ژئومورفولوژیکی تأکید دارد. این شکل گردشگری به واسطه برنامه ریزی مناسب و شناخت مزیت ها و محدودیت ها، می تواند نقش مهمی در توسعه ملی و تنوع بخشیدن به اقتصاد منطقه داشته باشد. غار سهولان به عنوان یکی از منابع ژئوتوریسمی در شمال غرب کشور، با وجود توانمندی بسیار زیاد در زمینه توسعه ژئوتوریسم هنوز نتوانسته است به جایگاه واقعی خود در این زمینه دست پیدا کند بنابراین، این سؤال مطرح می شود که پتانسیل ها و محدودیت های توسعه ژئوتوریسم این منطقه کدامند؟ و چه خط مشی ها و سیاست های راهبردی می تواند، توانمندی های ژئوتوریسم غار آبی سهولان را به فرصتی برای توسعه منطقه ای و ملی تبدیل نماید؟ هدف این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از کارشناسان مرتبط با صنعت گردشگری در شهرستان مهاباد و ارومیه بودند که با روش تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تعیین استراتژی های توسعه ژئوتوریسم منطقه از تکنیک SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه با 17 نقطه قوت و امتیاز وزنی 16/4 و 18 فرصت و امتیاز وزنی 22/4 در برابر 17 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 54/1 و 11 تهدید و امتیاز وزنی 92/2 توانمندی های بسیار زیادی برای توسعه ژئوتوریسم در منطقه شمال غرب کشور دارد ولی ضعف ها و تهدیدهای موجود مانع از بالفعل شدن این توانمندی ها گردیده است؛ بنابراین، چنانچه نقاط ضعف و تهدیدهای داخلی توسعه ژئوتوریسم غار آبی سهولان کاهش یابد و با سیاست های مناسب و مدیریت واحد از مزایا و نقاط قوت موجود استفاده شود، می توان این منطقه را به یکی از قطب های ژئوتوریسم کشور تبدیل نمود.
نقش قومیت در رفتار انتخاباتی اجتماعات چندقومیتی (مورد مطالعه: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، نقش قومیت و هویت قومی را بر رفتار انتخاباتی شهروندان بجنوردی بررسی کرده است. مطالعه برپایه نظریات نخبه گرا، شکاف های اجتماعی، هویت اجتماعی، دلبستگی گروهی، انتخاب عقلانی، رقابت و نظریه استعمار داخلی استوار است. مطالعه روی 367 نفر از شهروندان بجنوردی از اقوام مختلف اجرا شد که این حجم نمونه به نسبت اقوام ساکن در شهر تخصیص پیدا کرده است. رفتار انتخاباتی شهروندان با متغیر الگوی رأی دهی قومی سنجیده شد که نتایج نشان می دهد میانگین الگوی رأی دهی قومی، 7/34 (در بازه 0 تا 100) است. همچنین میانگین هویت قومی پاسخگویان 6/58 است. بررسی رابطه بین ابعاد هویت قومی با متغیر وابسته نشان می دهد ابعاد اجتماعی، سیاسی و قوم مداری، رابطه ای معنی دار و مثبت با الگوی رأی دهی قومی داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد در مدل رگرسیونی چندمتغیره در مدل نهایی، متغیرهای مطالبات قومی، احساس مشروعیت نظام سیاسی و هویت قومی، رابطه ای معنی دار با الگوی رأی دهی قومی داشته اند. همچنین بررسی مدل پژوهش با مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد متغیرهای احساس نابرابری اجتماعی، مصرف رسانه ای، رضایت اجتماعی و احساس مشروعیت نظام سیاسی به همراه میزان تعاملات با سایر اقوام با تأثیر بر هویت قومی و درنهایت شکل گیری مطالبات قومی بر الگوی رأی دهی قومی تأثیر می گذارند.
رویکردی میان رشته ای به سبک زندگی؛ با نگاهی به جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهم ترین چهارچوب های تبیینی در مباحث جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در دهه های اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوت های فردی، عادت ها ،ذائقه ها، رجحان ها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران است که اصولاً امری روان شناختی محسوب می شود. در این میان، سبک زندگی مفهومی وابسته به زمینه تلقی می شود و با طیفی از متغیرهای فردی، فرهنگی، دینی و اجتماعی گره خورده است که در توصیف و تحلیل نیازمند رویکردی میان رشته ای می باشد. به عبارت دیگر تفاوت ها و تمایزهای فردی و روان شناختی به ویژه در موضوعی مانند، سبک زندگی بر خلاف نظریه های کلاسیک روان شناختی، امری صرفاً فردگرایانه و شخصیتی محسوب نمی شود، بلکه به شدت با ساختار و متن اجتماعی و بافت و سرمایه فرهنگی در تعامل هستند. در این مقاله، ضمن توجه به این عوامل و عناصر، ابعادی از تأثیر رسانه های جمعی و الکترونیکی و نیز مدرسه و دانشگاه به عنوان شواهدی از تأثیر زمینه و متن برسبک زندگی طرف توجه قرار می گیرد. در پایان با اتخاذ رویکردی میان رشته ای به توصیف و تحلیل مواردی از کاربرد سبک زندگی در جامعه ایران پرداخته می شود و تلاش می شود با افزوده هایی از آرای دانشمندان اسلامی، دیدگاه هایی برای عرصه سیاست گذاری ارائه شود.