"خشونتگرایی تماشاگران فوتبال در کشور ما، هنوز در حدی نیست که به مثابه یک بحران یا معضل اجتماعی بررسی شود. اما اگر این پدیده، تعریف، سازماندهی و به شیوهای مناسب نظارت و کنترل نشود، در درازمدت پتانسیل ایجاد بحران را دارد.
در همین خصوص، مقاله حاضر با بررسی عوامل مؤثر بر خشونتگرایی و راهکارهای پیشگیری، نظارت و کنترل آن و با در نظر گرفتن رسالت رسانهها - به خصوص رادیو و تلویزیون- در این زمینه، در پی مطالعه این پدیده است تا پیش از تبدیل آن به بحران، در این مورد چارهاندیشی شود.
در این مقاله گرایش و رفتار خشونتآمیز، متغیر وابسته و متغیرهای سن، تحصیلات، شغل، عوامل محیطی، رضایت از فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور، تأثیر جو ورزشگاه، تعصب و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، متغیر مستقل در نظر گرفته شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده، جمعیت و فضای حاکم بر ورزشگاه و همچنین عوامل محیطی آن «سرویس رفت و آمد، نحوه قضاوت داور و عملکرد بازیکن و ...» بر رفتار خشونتآمیز تماشاگران تأثیر مستقیم داشته و پرخاش کلامی شایعترین شکل بروز رفتار پرخاشگرانه در بین تماشاگران ایرانی بوده است.
نویسندهگان در پایان با توجه به اهمیت نقش رسانهها در امر آموزش تماشاگران و فرهنگسازی پیرامون رفتار تماشاگران، به دستاندرکاران برنامههای ورزشی رادیو و تلویزیون و دیگر رسانهها توصیه کرده است در مسابقات مهم و حساس، به آرام شدن جو حاکم و کاهش پتانسیلهای خشونت در رفتار تماشاگران کمک کنند.
ـ یادآور میشود که این مقاله برگرفته از پژوهشی با همین عنوان است که در مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیما انجام یافته است.
"
روزنامه نگاری زرد از ابتدای شکل گیری این مفهوم تا به امروز دلالت های متفاوتی به خود گرفته است. هر چند در ابتدا به علت نوع محتوای آن و مسائلی که مطرح می کرد دلالتی اقتصادی داشت، اما بعدها به حوزه سیاست نیز کشانده شد و متفکران نظریه انتقادی معتقد بودند که مطالبی که این روزنامه ها تولید می کنند، عمدتا باعث تحمق توده های مردم شده و آنها را از مسائل مهم سیاسی منحرف می کند. بعدها و در دهه های ۹۰ میلادی دلالت آن به سمت موضوعات اخلاقی پیش رفت و بیشتر از منظر اخلاقی به نقد آنها پرداختند. اما تنها در پایان قرن بیستم بود که مطالعات فرهنگی نگاه متفاوتی به این سبک از روزنامه نگاری ارائه کرد. از این منظر نشریات زرد گاها می تواند به شکل بسیار تأثیرگذاری با زندگی روزمره افراد پیوند خورده و حوزه هایی که نشریات وزین نمی توانند به آن بپردازند را با زبانی مردمی تر با آنها در میان گذاشته و مطرح می کند. بر همین اساس من در این مقاله سعی شده است با بررسی نشریه خانواده سبز به نقد دیدگاه های انتقادی از نشریات زرد پرداخته و از منظر مطالعات فرهنگی به آن پرداخته شود. همچنین سعی نموده با بررسی وضعیت شبکه های اجتماعی مجازی، پیوند نزدیکی بین روزنامه نگاری زرد و شبکه های اجتماعی مجازی برقرار ساخته و نشان دهد که چگونه نفس برقراری ارتباط بر نوع محتوای اشتراکی در این شبکه ها پیشی گرفته است.
در کمتر از یک دهه، اینترنت در اروپا از محیطی تقریباً بی قید و بند به محیطی تبدیل شد که در آن فیلترینگ در بسیاری از کشورها، به ویژه در سطح اتحادیه اروپا (EU)، هنجار است و نه استثناء. در مقایسه با بسیاری از کشورها در مناطق دیگر که محتوای اینترنت را مسدود می نمایند، ظهور فیلترینگ در اروپا به دلیل جدایی آن از سنت قوی فرآیندهای دموکراتیک و تعهد به آزادی بیان، قابل توجه است.
فیلترینگ در شکل های مختلف انجام می شود، از جمله دستور دولت مبنی بر حذف محتوای غیر قانونی در وب سایت هایی که در داخل کشور میزبانی می شود، مسدود کردن محتوای غیر قانونی که در خارج از کشور میزبانی می شوند، و فیلتر کردن نتایج توسط موتور جستجو مربوط به محتوای غیرقانونی. مانند بسیاری از کشورها در سراسر جهان که درگیر فیلترینگ اینترنت هستند، تفاوت بین فیلترینگ داوطلبانه و الزامی دولت تا حدودی در اروپا مبهم و نامشخص است. در بسیاری از موارد فیلترینگ توسط ارائه دهندگان خدمات اینترنتی ، موتورهای جستجو و تامین کنندگان محتوا در اروپا، به صورت ""داوطلبانه"" با این درک ضمنی انجام شده که همکاری با مقامات دولتی، از مقررات گذاری بیشتر برای فیلترینگ جلوگیری می نماید.
"این مقاله برگرفته از تحقیقی است که با عنوان «بررسی تطبیقی کنوانسیونهای برن، رم و موافقتنامة تریپس دربارة مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط و تأثیر پیوستن به آنها بر فعالیت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران» در موسسه حقوق تطبیقی به سفارش سازمان صداوسیما انجام شده است.
در کنار پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری، اشخاص و سازمانهایی که از طریق اجرا، تولید آثار صوتی و پخش رادیویی و تلویزیونی، اثری را به دیگران عرضه میدارند باید از حمایت موثر قانونی برخوردار باشند. این اشخاص که به دارندگان حقوق مرتبط (مجاور) با حقوق پدیدآورنده معروفند، در کنوانسیون ویژهای به نام کنوانسیون رم مورد حمایت قرار گرفتهاند.
در این مقاله، بیان ماهیت حقوق مرتبط، بررسی مقررات کنوانسیون رم، موضع حقوق ایران در قبال این حقوق و تبعات الحاق کشور ما به این کنوانسیون در سه فصل به شرح زیر مورد بحث قرار گرفته است: در فصل نخست کلیات درباره تعریف مفاهیم، تاریخچه و فلسفه حمایت از حقوق مرتبط ارائه شده است؛ و در فصل دوم کنوانسیون رم (1961) با توجه به مبنای حمایت، معیار حمایت، آثار مورد حمایت، حقوق مادی و معنوی اشخاص ذینفع، مدت حمایت و مقررات شکلی کنوانسیون مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل پایانی نیز حقوق مرتبط در نظام حقوقی ایران با توجه به دارندگان این حق، موضوعات مورد حمایت، معیار حمایت، حقوق مادی و معنوی اشخاص ذینفع، مدت حمایت و محدودیتها و استثناهایی که قانونگذار در قوانین سالهای 48 و 52 ایران مقرر کرده بررسی شده است.
"
افزایش روزافزون داده ها و ضرورت تحلیل و بهره گیری از آن ها و نیز رقابت برای پاسخگویی به نیاز مخاطبان، گرایش رسانه ها به «دیتا ژورنالیسم» [1]را افزایش داده است. درک نقش و اهمیت دیتا ژورنالیسم می تواند موجبات استفاده از آن را در ایران فراهم کند. این پژوهش باهدف بررسی نقش دیتا ژورنالیسم در رسانه های آنلاین و مبتنی بر نظریه های «استفاده و رضایت مندی» [2]، «انتظار- فایده» و «حوزه عمومی» [3]انجام شده است. روش تحقیق آن، مصاحبه عمقی با 103 نفر از متخصصان دیتا ژورنالیسم است. این پژوهش، در تلاش برای پاسخ به 6 سؤال اصلی تحقیق اعم از نقش دیتاژورنالیسم در رسانه های آنلاین، تعریف دیتاژورنالیسم، آثار و آینده آن، نقش داده های بزرگ در آینده دیتاژورنالیسم و تمایل رسانه ها به این نوع روزنامه نگاری است. بنا بر یافته های پژوهش، متخصصان به 11 نقش دیتا ژورنالیسم ازجمله نقش های «روزنامه نگارانه»، «تسهیل تعامل مخاطبان»، «تحقق دموکراسی» و «اعتمادسازی» اشاره کرده و با تأکید به تمایل سایر رسانه ها به دیتا ژورنالیسم، رسانه های آنلاین را موفق تر در این بهره گیری دانسته اند. آینده دیتاژورنالیسم مثبت و رو به رشد ارزیابی شده و بر نقش داده های بزرگ در این مسیر تأکید شده است. کمک به تأمین منافع مخاطبان و رسانه ها و تأثیر بر دولت و کمک به بهبود تعامل آن ها از آثار دیتاژورنالیسم یاد شده است. همچنین مبتنی بر نتایج پژوهش، دیتاژورنالیسم ضمن یاری به رسانه ها در مسیر ایفای وظایف و نقش هایشان، می تواند در جلب رضایت مخاطبان و نیز کمک به احیای حوزه عمومی مؤثر باشد. [1]. Data journalism [2]. Uses and gratifications theory [3]. The Theory of the Public Sphere
رسانه های نوین و در رأس آن ها اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی با دگرگونی در مفاهیم زمان و مکان، تغییر در اشکال نوین ارتباطی و ایجاد مراجع نوین هویت، موجب پیدایش ذهنیت های ناپایدار و هویت های تازه شده اند. بنابراین، پژوهش حاضر درصدد مطالعه تأثیر شبکه اجتماعی فیس بوک بر هویت جنسیتی دانشجویان است. مقاله حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه اینترنتی محقق ساخته در بین دانشجویان کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1392-1391 صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت جنسیتی کاربران، تحت تاثیر عضویت در فیس بوک قرار دارد. همچنین، بین مدت زمان عضویت در فیس بوک و میزان استفاده از فیس بوک و هویت جنسیتی، همبستگی معکوسی وجود دارد؛ یعنی با افزایش مدت زمان عضویت در فیس بوک و میزان استفاده از فیس بوک، هویت جنسیتی کاربران تضعیف می شود.
امروزه شبکه های اجتماعی در زندگی کاربران حضوری پُررنگ دارند، اما بهره مندی کاربران از مزایای آن ها، مانند اغلب تعاملات میان فردی در زندگی واقعی مستلزم حل تناقض میان خودافشاگری و حفظ حریم خصوصی کاربر است. این بهره مندی با فرایندهای بهینه سازی حریم خصوصی و با تأکید بر توانایی های کاربر در سطح فردی محقق می شود. هدف اصلی این نوشتار ایجاد درکی از چگونگی به کارگیری راهبردهای مبتنی بر سواد حریم خصوصی آنلاین برای دستیابی کاربران دختر اینستاگرام به سطح بهینه حریم خصوصی است. به این منظور ابتدا تناقض حریم خصوصی، مزایا و خطرهای خودافشاگری بررسی شده و سپس بر اساس سواد حریم خصوصی آنلاین، برخی از راهبرد های اجتماعی و فنّاورانه برای حل «تناقض حریم خصوصی» معرفی شده اند. در بخش یافته ها پس از توصیف مهم ترین مزایا و خطرهای خودافشاگری برای کاربران دختر، الگوهای فعلی چگونگی به کارگیری راهبردهای اجتماعی و فنّاورانه برای حل این تضاد استخراج و درباره آن ها بحث شده است. این بررسی به روش مردم نگاری و با مصاحبه نیمه ساخت یافته و مشاهده غیرمشارکتی صفحات 20 کاربر دختر اینستاگرام صورت گرفته است.