فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۰۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاه هاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بین رشته اى است که موجب مى شود محیط پیرامون افراد، به خصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوه برآن، تداخل در محتوا، روش هاى پژوهش، اصول و نظریه ها، مرزبندى رایج علوم را از میان برده است. واقعیت این است که پیشرفت در هر رشته، علاوه بر تحقیقات دانشمندان خود، به میزان بسیارى به دیدگاه دیگر دانشمندان، به خصوص رشته هاى نزدیک به هم، نیازمند است. اندیشمندان میان رشته اى، واقعیت ها و نیازهاى دنیاى جدید را در فراسوى رشته هایى نکوهش مى کنند که ساختارى یکسویه، جزئى نگر، محدود و تخصصى دارند و آشنایى با رویکردهاى میان رشته اى و آگاهى از چرایى این مقوله را براى برنامه ریزان درسى ضرورى مى دانند و تخصص هاى میان رشته اى را براى دانشکده ها و مؤسساتى که در پى دستیابى به مرزهاى جدید و خلق بایسته هاى خاص در عرصه علوم، به ویژه علوم انسانى هستند، ضرورى مى دانند.
این مقاله در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مقدمه، اهمیت و ضرورت و تاریخچه اى از رویکرد میان رشته اى بیان شده است. در بخش دوم، میان رشته اى و انواع آن بحث شده است. در بخش سوم، اشاره اى به سیاست هاى آموزشى، متخصصان و کاربران این رویکرد شده است و در ادامه، چالش ها مربوط به آن واکاوى مى شود. در پایان بحث، نتیجه گیرى و پیشنهادهایى ارائه شده است که به طور خلاصه عبارت است از: 1.کاربرد همزمان رویکرد رشته اى و میان رشته اى در حوزه تحقیقات، یا به عبارت دیگر، قرارگرفتن ساختار منطقى در کنار سازماندهى مهارت هاى متنوع بدون غفلت از دیگرى؛ 2. توجیه فلسفه وجودى میان رشته اى در میان مسئولان و مجریان و درونى کردن ارزش هاى این مقوله براى افراد؛ 3.سرمایه گذارى در این حوزه به سبب نیاز به آموزش مناسب رشته ها، اجراى تحقیقات جامع و کاربردى، تسهیل روند رشد هر رشته با کمک رشته هاى دیگر
نقش دانشگاه در توسعه رفتار شهروندی سازمانی
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند تا با بررسی عوامل مؤثر بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی، این امکان را برای دانشگاهها ایجاد کند تا در برنامه های آموزشی و پرورشی نیروی انسانی، مطابق یک الگوی از پیش طراحی شده، مؤثرتر و کاراتر عمل کنند .نتایج حاصل از تحقیقات مختلف نشان می دهد عوامل ساختاری، رهبری، شخصیتی، فرهنگی و ارزشی از جمله عواملی هستند که بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی تاثیر دارند. مطابق این یافته ها، هر چه ساختار سازمان یافته تر باشد، بروز رفتار شهروندی سازمانی بیشتر است. هر اندازه سبک رهبری مدیران به سمت ویژگی های رهبری تحول آفرین حرکت کند، بروز رفتار شهروندی سازمانی بیشتر خواهد بود. در مورد عوامل شخصیتی، نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهد ویژگی های سمت راست عوامل شخصیتی (Big five) بیشترین تاثیر را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی دارند. در خصوص نقش عوامل فرهنگی، نتایج بیانگر این واقعیت است که سمت راست طیف ششگانه فرهنگ سازمانی هافستد، نقش مهمی بر بروز رفتار شهروندی سازمانی دارد. تحقیقات انجام شده در مورد عوامل ارزشی نیز نشان می دهد سرمایه اجتماعی و عدالت سازمانی، دو عامل مهم و کلیدی در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی است. با اتکا به این عوامل، لازم است دانشگاه نسبت به آموزش و پرورش نیروی انسانی که واجد ویژگی های فوق باشند، با جدیت اهتمام ورزد.
بررسی و مقایسه میزان موفقیت دوره های دکتری پیوسته در رشته های بیوتکنولوژی، فیزیک و ریاضی و ارائه راهکارهایی برای بهبود این دوره ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
85 - 102
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای به کارگیری ظرفیت ها و تقویت افراد نخبه و مستعد در هر کشور، نهاد و سازمانی از وظایف مهمی است که بر عهده مدیران نهادها و سازمان ها می باشد. لذا برای زنده نگهداشتن و پرورش سالم آنان، لازم است در پرورش و حفظ متفکران و استعدادهای فکری درخشان، برنامه ریزی و سرمایه گذاری کنیم. هدف این پژوهش، علاوه بر بررسی میزان موفقیت طرح دوره های دکتری پیوسته، بر اساس شاخص هایی چون رضایتمندی از برنامه ریزی دوره عملکرد مسئولان و تجهیزات و امکانات، بررسی دلایل عدم ورود دانشجویانی که علی رغم دارا بودن شرایط ورود، وارد این دوره ها نشدند، این تحقیق از نوع ارزشیابی و به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده گردیده است؛ جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره دکتری پیوسته (در دانشگاه های تهران؛ صنعتی امیرکبیر، تربیت معلم تهران و مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان) و دانشجویان ممتازی که علی رغم داشتن شرایط ورود به دوره دکتری پیوسته، وارد دوره نشده اند، می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد، میزان موفقیت طرح دوره دکتری پیوسته بر اساس رضایتمندی دانشجویان شاغل به تحصیل در این دوره، به ترتیب در رشته های بیوتکنولوژی، فیزیک و ریاضی بوده است. همچنین بررسی های مربوط به دلایل دانشجویانی که علی رغم داشتن شرایط وارد دوره دکتری پیوسته نشده اند، به ترتیب حاکی از انتخاب دلایل محیطی و اجتماعی (مواردی چون نداشتن جایگاه اجتماعی علوم پایه، جامعه ما ارزشی برای علم قائل نیست)؛ دلایل فردی (مواردی چون شخصاً علاقه ای به تحصیل در دوره دکتری پیوسته ندارم، هیچ یک از رشته های دوره دکتری پیوسته را دوست ندارم) و بالاخره دلایل مدیریتی و برنامه ریزی (عدم اطلاع رسانی صحیح از سوی مسئولان مربوط، طولانی بودن طول دوره تحصیل در دوره دکتری پیوسته) می باشد.
بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور؛ مطالعه موردی استان همدان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور استان همدان می باشد. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. در این تحقیق روش نمونه گیری، تصادفی ساده بوده است. نتایج نشان می دهند که 60 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 25/26 درصد تاحدودی و 75/13 درصد زیاد از شغل خود رضایتمندی داشته اند. نتایج حاکی از آن است که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای رضایتمندی خیلی کمتری از شغل خود بوده اند. میزان تولیدات علمی 25/81 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 75/3 درصد تاحدودی و 15 درصد زیاد یا خیلی زیاد می باشد. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این هستند که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای تولیدات علمی کمتری بوده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای مستقل رضایت از ماهیت کار، رضایت از مدیران دانشگاه، رضایت از همکاران، رضایت از شیوه تشویق و تنبیه، رضایت از امکان ارتقاء و ترفیع در شغل، رضایت از میزان حقوق، سن، رتبه علمی، رضایت شغلی و متغیر وابسته تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود دارد. ولی بین متغیرهای مستقل جنسیت، رضایت از وضعیت بهداشتی و آموزشی دانشگاه، رضایت از نحوه ارزشیابی سالانه اعضای هیأت علمی و متغیر وابسته میزان تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین متغیرهای سن، رتبه علمی با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین جنسیت و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود ندارد.
بررسی مبانی فلسفی برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه هایی که فیلسوفان تحلیلی به آن پرداخته اند، برنامه درسی در دانشگاه است. فیلسوفان تحلیلی معتقدند که برنامه ریزی درسی و آموزشی غالبا، بسیار سطحی و بد انجام می گیرد و باید به جنبه های فلسفی توجه بیشتری مبذول داشت و افراد را به تلاش بیشتر در این زمینه واداشت. این موضوع در فلسفه تربیتی مکتب لندن و نزد فیلسوفان بزرگ این مکتب، به ویژه هرست، با طرح نظریه «اشکال دانش» مطرح شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی مبانی فلسفی برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، «دیدگاه اشکال دانش» را در نزد فیلسوفان تحلیلی بررسی می کند که این کار با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام گرفته است. جامعه آماری، همه منابع و مراجع مرتبط با موضوع پژوهش بوده است. ابزار پژوهش، فرم های فیش برداری بوده است و داده های حاصل، به طور کیفی، تجزیه و تحلیل شده است.
بررسی رابطه فرهنگ سازمان و کیفیت ماندگاری
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
9 - 26
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی، استنباط مشترکی است که اعضای سازمان نسبت به آن دارند. این احساس مشترک موجب درک عمیق فرهنگی نسبت به مسائل سازمان و حرکت جمعی به سوی اهداف سازمان می شود(رحیم زاده و اعرابی، 1383؛ رابینز، 1990). تحقیق حاضر، با استفاده از روش همبستگی، به بررسی رابطه میان فرهنگ سازمانی و کیفیت ماندگاری نیروی انسانی متخصص در موسسات آموزش عالی دولتی شهر ایلام می پردازد. جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر ایلام است و ابزار اندازه گیری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت است. به منظور پاسخگویی به پرسش های پژوهش، از تحلیل رگرسیون استفاده شد و نتایج حاصل از اجرای رگرسیون ساده، حاکی از رابطه مستقیم و خطی بین ویژگی های فردی، ویژگی های مدیریت و ویژگی های سیستم با کیفیت ماندگاری است؛ همچنین پس از برازش یک رگرسیون چندگانه برای سه متغیر مستقل، متغیر ویژگی های مدیریت با بالاترین ضریب، تاُثیرگذارترین عامل بر کیفیت ماندگاری شناخته شد. متغیر ویژگی های سیستم نیز در جایگاه بعدی قرار گرفت و متغیر ویژگی های فردی به دلیل عدم معناداری از مدل حذف شد؛ همچنین به منظور مقایسه دو دانشگاه، برای تک تک متغیرها، آزمون معناداری انجام شد و در نتیجه این مقایسه، محاسبه برتری میانگین دانشگاه ایلام در متغیر فرهنگ سازمان مشاهده شد و بین دانشگاه های مطالعه شده در خصوص متغیر کیفیت ماندگاری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد زنجیره عرضه تحقیقات دردانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور با استفاده از روش کارت امتیازی متواز
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
105 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای ارزیابی عملکرد زنجیره عرضه تحقیقات در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی است. در طراحی این مدل، از الگوی کارت امتیازی متوازن(BSC)، به عنوان یکی از قدرتمندترین سیستم های اندازه گیری و ارزیابی عملکرد استفاده شده است. در این راستا، روش تحقیق، توصیفی پیمایشی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای میدانی است؛ بدین منظور، بر اساس مبانی نظری تحقیق و مصاحبه های اکتشافی، پرسش نامه ای برای شناسایی شاخص های عملکرد در پنج منظر از سوی کارشناسان و جامعه پژوهشی دانشگاه یزد به کار گرفته شده است. یافته های به دست آمده از این مدل، عملکرد زنجیره عرضه تحقیقات را در پنج منظر مالی، مشتری، فرایندهای داخلی، رشد و یادگیری و روابط مورد ارزیابی قرار می دهد؛ از سوی دیگر، شاخص های پیشنهادی مربوط به منظرهایBSC ، زمینه سنجش کارایی عملکرد زنجیره عرضه تحقیقات را در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی هموار می سازد؛ به طوری که با به کارگیری شاخص های پیشنهادی، می توان از نقاط ضعف و قوت عملکرد این زنجیره پژوهشی آگاه شد و زمینه رفع نقاط ضعف و ارتقای نقاط قوت را فراهم ساخت؛ همچنین، این مدل می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد زنجیره عرضه تحقیقات و بهبود مستمر آن مورد استفاده قرار گیرد و مدیران و دست اندرکاران به خصوص مسئولان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با ملاحظه این نتایج و مدل ارائه شده، می توانند تصمیمات صحیحی برای بهبود سیستم عرضه تحقیقات اتخاذ کنند و با اطمینان بیشتری برای پیشبرد راهبردها و اهداف بلندمدت تلاش کنند.
دانشگاه و نوآوری؛کارکرد و آسیب شناسی
حوزههای تخصصی:
کارکرد دانشگاه به رغم سابقه نسبتاً طولانی در ایران، چندان در عرصه نوآوری و خلاقیت، درخشان نیست. در ارزیابی این ناکارآمدی می توان تا حدی آمیختگی دو رویکرد اندیشه گرا و عمل محور در آموزش عالی را مؤثر دانست که صرف نظر از محتوای علوم، انتظار یکسانی از نوآوری در عرصه دانش را در پی می آورد؛ حال آنکه در صورت اولویت عمل گرایی، توجه خاصی به بالندگی برخی علوم می شود؛ اما با محوریت اندیشه گرایی و اهتمام به تامین زمینه های فرهنگی مساعدکننده زمینه باروری دانش، تحولی تدریجی فضای تولید علم را فرا خواهد گرفت. از این گذشته، عدم تحقق فرآیند تکامل دانشگاه به سبک آنچه در غرب اتفاق افتاد، نقص کارکرد این نهاد را در تربیت عناصری خلاق در پی داشته است.گویا تحصیلکردگان دانشگاهی نسبت به جامعه آن گونه که باید، احساس دِین و مسئولیت نمیکنند و پیش از منفعت ملی و توسعه عمومی، به مصلحت شخصی و پیشرفت فردی خود توجه دارند. در نتیجه، کمتر به اصلاح روشها و شیوه های آموزش معطوف به تامین نیازهای اساسی جامعه عنایت شده و چرخه معیوب فعالیت خودمدارانه دانشگاه، فارغ از دستیابی به هدف بنیادین تربیت عناصری خلاق و توانمند در عرصه نوآوری، در حرکت بوده است. در این نوشتار با مرور رویکردهای عمده در تولید علم و نیز بررسی تطبیقی سازوکارمعطوف به نوآوری نهاددانشگاه در غرب، سعی شده تا با واکاوی عملکرد نهاد آموزش عالی در ایران، نقاط آسیب پذیر آن در این عرصه نه به نیت پذیرش کهتری بلکه با هدف نیل به برتری ازرهگذررفع کژی ها، برجسته شود.
بررسی وضعیت توانمندی شغلی فارغ التحصیلان رشته آموزش بزرگسالان در ایران بین سال های 83-1373
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، به بررسی وضعیت توانمندی شغلی فارغ التحصیلان رشته آموزش بزرگسالان می پردازد، تا از این طریق، میزان توانمندی فارغ التحصیلان در فضای کار، تحت تاثیر تحصیلات آنان درحوزه آموزش عالی مشخص شود؛ برای همین منظور، جامعه آماری این تحقیق، کلیه فارغ التحصیلان رشته آموزش بزرگسالان را طی یک دهه یعنی بین سال های 1383 1373 در برمی گیرد. از تعداد کل فارغ التحصیلان این رشته که 88 نفر بوده اند، بر اساس روش نمونه گیری تصادفی و استفاده از جدول مورگان، 70 نمونه انتخاب شد که از این میان، 10 نفر از فارغ التحصیلان غیر شاغل و 31 نفر شاغل بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، دو پرسشنامه برای دوگروه فارغ التحصیلان شاغل و مدیران بلافصل آنان و مصاحبه برای فارغ التحصیلان غیرشاغل بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های t استودنت تک نمونه ای و t استودنت برای گروه های مستقل و روش تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان داد که: دو عامل تحصیلات (641/0 =F) و تجربه کاری (349/0 =F)، در توانمندی شغلی فارغ التحصیلان موثرند؛ همچنین وضعیت توانمندی فارغ التحصیلان از دیدگاه مدیران (545/8 =T) و خود آنان (907/7=T) به شکل مطلوب ارزیابی شد؛ افزون بر این، فارغ التحصیلان در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی خود قرار داشتند و در این زمینه، دیدگاه مدیران (481/5 =Tُ) و فارغ التحصیلان (135/4 =T) مشابه بود و این فارغ التحصیلان از آموزش های دانشگاهی خود در محیط کاری شان(608/2 =T) استفاده می کنند؛ همچنین عامل آموزش برمیزان توانمندی افراد تاثیر داشت نه عامل جنسیت؛ این در حالی است که، پس از مصاحبه با فارغ التحصیلان غیرشاغل معلوم شد، دلیل نیافتن شغل آنان، مشکلات اقتصادی جامعه و افزایش تعداد فارغ التحصیلان است و این مشکل ربطی به رشته آموزش بزرگسالان ندارد.
ارزیابی برنامه درسی: معنا، روش شناسی و کاربرد
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
نخستین بار در زمینه نوآوری آموزشی بود که ارزیابی برنامه درسی به عنوان دانش سازماندهی شده و توسعه یافته و به عنوان یک زمینه تخصصی ظهور پیدا کرد. نخست در امریکا و در خلال سالهای ۱۹۳۰ و در دهه ۵۰ در انگلیس تقاضا و تمایل برای ارزیابی برنامه درسی به سرعت رشد کر د. با توجه به سرمایه گذاری های قابل توجهی که به منظور تدوین برنامه های درسی جدید به دلایلی چون نیازهای در حال تغییر و عدم تناسب با سیستم های آموزشی جدید انجام میگرفت، ارزیابی ماهیت و کیفیت اصلاحات برنامه ریزی شده برنامه درسی را الزامی کرد . با وجود اینکه ارزشیابی در برنامه درسی ریشه در ارزشیابی آموزشی، آزمون و اندازه گیری دارد ولی امروزه از آن به عنوان بخشی از برنامه ریزی درسی یاد می شود . به طور مشخص ، ارزشیابی برنامه درسی شکل واحد و شناخته شده ای ندار د؛ به طوری که در بین دو حو زه بسیار پیچیده دانش (ارزشیابی و برنا مه درسی) قرار دارد که هر کدام دارای دسته های متفاوت از رویکرد ها، تعاریف و مدل های متنوع هستند. برای پی بردن به نظرگاه های متنوع در ارزیابی برنامه درسی، به طور کلی، دیدگاه های معرفت شناسی و هستی شناسی وجود دارند که می توانند مبنایی برای بررسی رویکرد های ارزیابی در برنامه درسی و خود برنامه درسی باشند. در این مقاله ، سعی می شود از دو دیدگاه به بررسی یک محصول » ارزشیابی در برنامه درسی بپردازیم: دیدگاه اول، برنا مه درسی را به عنوانیک محصول ثابت می نگرد و به دنبال ارائه مجدد آنچه که رایج ا ست، میباشد و از آن به عنوان دیدگاه سنتی نام برده می شود، این رویکرد ریشه در ایدئولوژی تحصلی ۲ دارد . رویکرد دوم ، و بسیار جدیدتر، که به عنوان تحول در برنامه درسی شناخته شده بر اساس پارایم ساختن گرایی و دیدگاه پژوهش مشارکتی بنا شده است. این دو پارادایم ، در عر صه برنامه درسی و ارزشیابی، دارای تئور یهای متفاوتی در مورد ماهیت واقعیت، ماهیت دانش، فرایند دانش و ارزشگذاری دانش هستند که در مورد آنها اتفاق نظر ندارند.
بررسی جامع عملکرد شورای فرهنگی دانشگاه های دولتی در سال 1385
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
49 - 72
حوزههای تخصصی:
شورای فرهنگی به عنوان مهم ترین و اصلی ترین رکن سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی در دانشگاه ها از نقش و اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این مقاله، به بررسی ماهیت و عملکرد شورای فرهنگی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور در سال 1385 پرداخته است. دستیابی به تصویری واقع نما از وضعیت موجود در حوزه فرهنگی، وضعیت سنجی جلسات تشکیل شده و آگاهی از کمیت و کیفیت مصوبات، همچنین رتبه بندی دانشگاه ها بر اساس عملکرد شوراها از جمله اهداف این مطالعه می باشد. این مطالعه به صورت تحلیل محتوا انجام شده که واحد تحلیل آن صورت جلسات ارسالی تمام دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور است. مصوبات شوراها در 16 مقوله دسته بندی شده اند و عملکرد شورای فرهنگی هر دانشگاه به صورت جداگانه محاسبه و رتبه هر دانشگاه مشخص شده است.
ارزیابی درونی، ابزاری برای سنجش کیفیت گروه های آموزشی دانشگاه ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
65 - 87
حوزههای تخصصی:
ارزیابی درونی یکی از روش های سنجش کی فیت در آموزش عالی است که با استفاده از عوامل، معیارها و شاخص های مختلف به ارزیابی کیفیت آموزشی می پردازد . ارزیابی درونی گروه شهرسازی دانشگاه هنر در طول دوره ۱۳۸۵ ۱۳۷۸ بر اساس بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزشی گروه شامل رسالت ها و اهداف گروه، مدیریت و سازماندهی، هیئت علمی، دانشجویان، فرایند تدریس و یادگیری، دوره های آموزشی و برنامه های درسی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی و سرانجام پژوهش انجام شده است . نتایج نهایی تحقیق نشان
می دهد ، کیفیت گروه آموزشی شهرسازی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد، اما وضعیت گروه با سطح مطلوب فاصله دارد . در نهایت اقداماتی به منظور بهبود کیفیت گروه در سطوح نهادی مسئول شامل گروه، دانشکده، دانشگاه و وزارتخانه ارائه شده است .
نقد اصول اساسی کاربرد فرمول حذف عامل شانس (با استفاده از نمره منفی) در آزمون ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
51 - 64
حوزههای تخصصی:
استفاده از نمره منفی در آزمون های انتخاب پاسخ یکی از مسا ئلی است که استفاده کنندگان آزمون ها به خصوص معلمان به طور مستمر با آن رو به رو هستند . فرمول حذف عامل شانس (نمره منفی) کاملاً بر اساس قانون احتمالات استوار بوده و شرایط به خصوصی برای استفاده از آن وجود دارد ، اما در بسیاری از موارد، افراد مذکور بدون اینکه از شرایط اساسی آن آگاهی لازم را داشته باشند، آن را مورد استفاده قرار می دهند . زمانی که شرایط استفاده از نمره منفی محقق نشده باشد، اعمال آن جهت تعدیل نمرات، نه تنها موجب افزایش اعتبار اندازه گیری نخواهد شد، بلکه ممکن است نتیجه عکس داشته و آن را خدشه دار سازد؛ همچنین ممکن است موجب ضایع شدن حق افراد، به خصوص افراد دارای سطوح بالای توانایی شود . از طرف دیگر، این احتمال نیز وجود دارد که آزمودنی ها از ترس نمره منفی نتوانند آن گونه که باید و شاید توانایی واقعی خود را نشان دهند . این مقاله در نظر دارد ، ضمن نقد اصو ل اساسی استفاده از فرمول حذف عامل شانس (نمره منفی)، استفاده کنندگان از آزمون ها را برای آگاهی از شرایط استفا ده صحیح از آن یاری کند .