مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
نشانگر
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، انگاشتی کلیت باور، نسبی، پیچیده و چندبُعدی است که به تمام ابعاد فضایی برنامه ریزی (چون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، سازمانی و زیست محیطی) و زمینه های عینی و ذهنی زندگی در مقیاس های فردی و جمعی مربوط می گردد. سیستم برنامه ریزی شهری در ایران از این انگاشت در دستورکار برنامه ریزی شهری بهره نبرده و سازوکار قابل به کارگیری برای آن تعریف نشده است. در شهر اصفهان نیز با وجودی که ارتقاء کیفیت زندگی به عنوان یک هدف در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری قراردارد ولی در جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری ردپای انگاشت کیفیت زندگی قابل ردیابی نیست. این کاستی، ارتقاء کیفیت زندگی را با محدودیت روبه رو کرده است و در نتیجه نشانگرهای کیفیت زندگی در دوره ده ساله 1382 تا 1392، به ویژه در زمینه های مرتبط با کیفیت اشتغال، مسکن، نیروی انسانی و امنیت اجتماعی، نشان از کاهش سطح کیفیت زندگی دارند. این مقاله دارای اهداف سه گانه نخست) ردیابی جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری در اصفهان، دوم) سنجش امکان پذیری چگونگی راه اندازی، مناسب سازی و به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان و سوم) بحث در مورد چگونگی اثرگذاری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی بر سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان در راستای ارتقاء کیفیت زندگی، است. به منظور دستیابی به اهداف مقاله یک فرایند توصیفی، اکتشافی و تجویزی متشکل از سه مرحله طراحی و پیموده شده است: مرحله نخست این فرایند به چیستی های مرتبط با زمینه های نظری و فنی انگاشت کیفیت زندگی، ارتقاء کیفیت زندگی و سیستم های گزارش دهی کیفیت زندگی می پردازد. مرحله دوم به سنجش کیفیت زندگی در شهراصفهان با به کارگیری روش ممیزی اجتماعی بر پایه مقیاس گذاری لیکرت، ونیز به سنجش بود و نبود و ردیابی جایگاه سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در این شهر می پردازد. در مرحله سوم، سنجش امکانپذیری به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم و سازوکار برنامه ریزی شهری در اصفهان در دو جنبه محتوایی و روندکاری با استفاده از روش تحلیل محتوای متون سازمانی و اسناد برنامه های شهری اصفهان و نیز با استفاده از روش مصاحبه با کارشناسان انجام شده است. نتایج سنجش ها نشان از آن دارد که ارتقاء کیفیت زندگی در شهر اصفهان وابستگی مستقیم به تدبیر و شکل گیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری دارد. این کار نیازمند تمهیدات و دگرگونی های لازم در برقراری هماهنگی در ابعاد فضایی برنامه ریزی و نیز جنبه های محتوایی و روندکاری در سیستم برنامه ریزی شهری است.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.
تدوین ابعاد اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتقاء سلامت اجتماعی در بعد کلان در هر جامعه ای نشانه ای از رفاه و پیشرفت است و این امر بدون تهیه مدلی بومی و کارکردی متناسب با شرایط جامعه امکان پذیر نمی باشد. پژوهش حاضر به تدوین شاخص های سلامت اجتماعی از منظر مدیریت شهری می پردازد. روش: به منظور تدوین ابعاد اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری از روش زمینه یابی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش عبارت بودند از کلیه خبرگان در حوزه سلامت اجتماعی و مدیران شهری که 311 نفر از آن ها به شیوه در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه محقق ساخته با 20 شاخص و 114 نشانگر، دارای آلفای کرونباخ 975/0 بود که با استفاده از روش زمینه یابی (مصاحبه، گروه کانونی و دلفی) مطابق نظر گروهی از خبرگان سلامت اجتماعی و مدیران ارشد شهری جهت بررسی شاخص های سلامت اجتماعی از منظر مدیریت شهری در ایران طراحی گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تدوین شاخص ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل اکتشافی حاکی از وجود 20 شاخص و 114 نشانگر به عنوان مؤلفه های اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری بود. نتیجه گیری: با شناسایی شاخص ها و نشانگرهای سلامت اجتماعی شهری می توان آنها را در ایران اعتباریابی و هنجاریابی نمود و با تهیه چک لیستی مبنی بر این مدل، می توان به ارتقاء سلامت اجتماعی در طرح ها و پروژه های شهری کمک کرد.
نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق؛ یافته های یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
109 - 128
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی سنجه های یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارنگاری انجام گرفته است. پژوهش کیفی نوعی پژوهش است که در آن پژوهشگر بر دیدگاه های مشارکت کنندگان اتکاء داشته، سؤالات عمومی و گسترده می پرسد و داده هایی را که عمدتاً شامل کلمات (یا متن)مصاحبه مشارکت کنندگان است را جمع آوری و این متون وکلمات را برای موضوعات اصلی تبیین و تجزیه و تحلیل کرده و پژوهش را به شیوه ای ذهنی انجام دهد جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بوده است. از میان آنها 30 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند با روش اشتهار تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از روش کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر تهران دارای 36 سنجه در 5 مقوله شامل تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر آموزش و یادگیری، و رشد و توسعه حرفه ای می باشد.
بررسی کارکردهای زبانی بی ادبی در بخش نخست ابومسلم نامه ابوطاهر طرطوسی برپایه نظریه کالپپر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
81 - 100
حوزه های تخصصی:
ادب و بی ادبی از پدیده های زبانی رایجی است که در تعاملات روزمره اجتماعی نمود گسترده ای می یابد. اگر بتوان سطوح مختلفی ازقبیل: شناختی، هیجانی- ادراکی، زیبایی شناختی و رفتاری را در یک تعامل شناسایی کرد، ادب و بی ادبی کلامی با سطح سوم ارتباط دارد. این رفتار که واجد ویژگی کاربردشناختی است و بر فایده مندی کنش در موقعیت دلالت دارد، از شیوه های نوین تحلیل زبان متون است که تاکنون در بررسی قصه های عامیانه فارسی به آن توجهی نشده است؛ نظر به این مهم، در پژوهش حاضر، انواع بی ادبی کلامی در بخش نخست ابومسلم نامه(جنیدنامه) برپایه راهبردهای پیشنهادی کالپپر بررسی شد. این نظریه تلفیق الگوی متقدّم و متأخّر او و حاصل نظریه «مدیریت ارتباط» اسپنسر-اوتی است. هدف اصلی تبیین جایگاه ها و چرایی راهبردها و نشانگرهای زبانی بی ادبی درداستان است. به این منظور، تمام جمله های جلد نخست ابومسلم نامه بررسی و پس از آن، بسامد هر راهبرد، از کل جامعه آماری محاسبه و نمونه ها تحلیل شد. نتایج پژوهش در حوزه راهبردها نشان داد از مجموع پنج راهبرد کالپپر، سه راهبرد بی ادبی ایجابی، بی ادبی سلبی و بی ادبی استهزایی در متن دیده می شود. بی ادبی ایجابیِ مستقیم پرکاربردترین و بی ادبی استهزایی کم کاربردترین است که با ایجاد انواع آیرونی در متن به برجستگی زبانی می انجامد. همچنین مؤلفه قدرت، فرادستی و فرودستی شخصیت ها تأثیر چندانی در میزان و شیوه کنش های کلامی بی ادبانه نداشته است.
عوامل، ملاک ها، نشانگرها و معیارهای قضاوت برای ارزشیابی کیفیت گروه های آموزشی در مؤسسه آموزش عالی علمی -کاربردی هلال ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره پنجم بهار ۱۳۹۲ (۲۰۱۳ م) شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
۱۹-۳۰
مقدمه: اگرچه ارزشیابی کیفیت مؤسسات آموزش عالی ضروری است، اما اهمیت آن در مؤسسات آموزش عالی علمی کاربردی بویژه در مؤسسه هلال ایران، به عنوان یکی از مؤسسات مطرح و برگزیده، بیشتر احساس می شود. هدف کلی این پژوهش تدوین مجموعه عوامل، ملاک ها، نشانگرها و معیارهای قضاوت به عنوان پیش بایست های ارزشیابی کیفیت گروه های آموزشی در مؤسسه هلال ایران می باشد. روش ها: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت و نحوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، پژوهش کیفی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی خبرگان درون و برون سازمانی مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال ایران تشکیل داده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی در مجموع تعداد 20 نفر مورد مصاحبه قرار گرفته اند. در نهایت از روش دلفی برای تعیین عوامل، ملاک ها، نشانگرها و معیارهای قضاوت استفاده شده است. یافته ها: پس از بررسی مصاحبه های انجام شده و همچنین استفاده از تجارب موجود و تأیید نهایی مدیران گروه و اعضای هیأت علمی مؤسسه هلال ایران، تعداد 8 عامل، 39 ملاک، 221 نشانگر و معیار قضاوت در بخش درونداد تدوین شد. همچنین 1 عامل، 3 ملاک، 19 نشانگر و معیار قضاوت در بخش فرایند و 3 عامل، 10 ملاک، 40 نشانگر و معیار قضاوت در بخش برونداد تدوین شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داده است، عوامل، ملاک ها، نشانگرها و معیارهای قضاوت تدوین شده می تواند به عنوان یک پیش بایست اساسی برای ارزشیابی کیفیت گروه های آموزشی مؤسسه هلال ایران بکار برده شود.
طراحی الگوی ارزیابی هیأت امنا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی و ارائه الگویی مناسب برای ارزیابی هیأت امنا در دانشگاه های علوم پزشکی در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول تلاش شد ضمن مروری بر تجارب سایر کشورها در خصوص الگوها، ابعاد و نشانگرهای ارزیابی هیأت امنای دانشگاه، الگوها، ابعاد و نشانگرهای کنونی و پیشنهادی ارزیابی هیأت امناهای دانشگاه های علوم پزشکی کشور تعیین شود. مرحله دوم مطالعه به گروه بندی و رتبه بندی ابعاد و نشانگر های پیشنهادی ارزیابی با استفاده از روش انگاره نگاری مفهومی اختصاص داشت. در مرحله سوم مطالعه، توافق نظر خبرگان در خصوص نام گذاری و اهمیت هر یک از ابعاد و نشانگر های پیشنهادی و نیز بخش های مختلف الگوی اولیه تعیین گردید. در نهایت نیز الگوی معتبری طراحی شد که از آن می توان جهت تولید ابزاری مناسب برای ارزیابی هیأت امنا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور استفاده نمود.
تدوین و سنجش نشانگرهای ارزیابی تحول اداری: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۹۶-۸۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحول در نظام اداری به عنوان یکی از ابزارهای دستیابی به اهداف کشور در برنامههای توسعه است. با توجه به ضرورت پایش برنامههای تحول اداری، این مطالعه با هدف شناسایی و سنجش نشانگرهای ارزیابی تحول اداری در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران طراحی و اجرا گردید. روش کار: مطالعه با استفاده از یک رویکرد ترکیبی متوالی کیفی- کمی انجام شد. در مرحله اول نشانگرهای ارزیابی با مطالعه و تحلیل مدارک و مستندات، انجام هشت مصاحبه نیمه ساختارمند و کسب نظرات پنج نفر از خبرگان شناسایی شد. در مرحله دوم مطالعه برای تعیین وضعیت دانشکده موردمطالعه در هر یک از محورهای تحول اداری از سیاههوارسی تهیه شده از یافتههای مرحله اول استفاده شد. سیاههوارسی پس از آزمون روایی و پایایی، با مراجعه حضوری به دانشکده، بازدید در محل، مصاحبه با مسؤولین مربوطه و بررسی مستندات و مدارک موجود، تکمیل شد. یافته ها: در مرحله اول 150 نشانگر ارزیابی تحول اداری در ده محور و 36 جزء شناسایی شد. یافتههای مرحله دوم نیز نشان دهنده کسب امتیاز 28 درصد از مجموع امتیازات بود. در میان محورهای شناسایی شده، محور عدالت استخدامی و نظام پرداخت با کسب 55 درصد امتیاز، بیشترین و محور ساماندهی نیروی انسانی، کمترین امتیاز را داشتند. نتیجه گیری: نتایج نسبتاً نامطلوب وضعیت اجرای برنامههای تحول اداری از یک سو و تداوم برنامههای تحول اداری در برنامه های توسعه کشور از سویی دیگر، ضرورت طراحی و پیادهسازی اقداماتی جهت افزایش شتاب ایجاد تحول اداری را بیشتر می نماید. چکلیست طراحی شده در این مطالعه میتواند مورداستفاده سیاستگذاران و مدیران قرار گیرد.
نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها (یک مطالعۀ تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرها در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها بود. روش: روش مورد استفاده در این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی با استفاده از روش جرج بردی(1989) در مراحل توصیف و تفسیر، همجواری و مقایسه بود. سه گروه از نشانگرهای ارزیابی در دو مطالعه مقایسه شدند. این نشانگرها با استفاده از تحلیل مضمون و به صورت کدگذاری باز، محوری و مقوله بندی برای داده های متنی استخراج شدند. یافته ها: نشانگرهای مطلوب ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در قالب پنج مقوله تقسیم شدند: 1) مسئله شناسی؛ 2) روش شناسی علمی؛ 3) مشروعیت بخشی؛ 4) اجرای برنامه های فرهنگی و 5) نتایج فعالیتهای فرهنگی. یافته های این مطالعه، الگوی تلفیقی از نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی را در اختیار سیاستگذاران، مجریان و ارزیابان قرار می دهد تا از بروز آسیبهای احتمالی در تصمیم گیری ها و اقدامات فرهنگی جلوگیری کنند و در صورت دست نیافتن به اهداف فرهنگی، با رجوع به الگوی ارائه شده، موانع و مشکلات را شناسایی و حل کنند. نتیجه گیری: سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی نباید در تعارض با نظم گفتمان حاکم در عرصه علم و میدان عمل باشد. راه حل مفید برای دستیابی به این واقعیت، حذف موانع سیاستگذاری فرهنگی است. در نهایت، ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی هر یک از مؤسسات آموزش عالی بر اساس الگوی نهایی از نشانگرهای ارزیابی یک پیشنهاد است.
ارزیابی درونی کیفیت در گروه آموزشی مدیریت صنعتی دانشگاه تهران: فرایند، نتایج و دستاوردها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ بهار ۱۳۸۷ شماره ۱
95 - 109
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله کیفیت مهم ترین دغدغه در آموزش عالی است و در این راستا نظام های مختلف ارزیابی برای سنجش کیفیت عرضه شده است. یکی از این نظام ها، ارزیابی درونی است که با استفاده از آن می توان به نقاط ضعف و قوت یک سیستم پی برد و اقدامات لازم را درجهت تقویت آن انجام داد. این مقاله به بیان نتایج حاصل از طرح پژوهشی ارزیابی درونی گروه آموزشی مدیریت صنعتی دانشگاه تهران (که درسال 84 انجام شده است) و راهکارهای بهبود کیفیت این گروه می پردازد. در اولین مرحله از اجرای ارزیابی درونی، رسالت و اهداف گروه در سه حوزه درون داد، فرایند و برون داد تدوین گردید و سپس عوامل، ملاک ها و نشانگرهای ارزیابی و معیارهای مطلوبیت هر یک تدوین شد. در ادامه، ابزارهای گردآوری داده ها تهیه شد و در گام بعدی به جمع آوری و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که عوامل درون داد، فرایند و برون داد گروه در سطح”نسبتاً مطلوب“ قرار دارد و می توان با انجام یک برنامه ریزی راهبردی کیفیت گروه را به وضعیت مطلوب ارتقاء داد.
ارزیابی درونی کیفیت در گروه آموزشی معماری م ؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی ساریان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ بهار ۱۳۸۸ شماره ۵
95 - 119
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ، با هدف اصلی اجرای فرایند ارزیابی درونی در گروه معماری مؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی ساریان و به منظور تحلیلی جامع از کیفیت موجود گروه و پیشنهاد برای بهبود و ارتقاء آن انجام شده است . روش تحقیق ، از نوع پژوهش ارزشیابی و رویه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است . در این خصوص ، داده ها از یک جامعه ۵۵۰ نفری شامل شش زیرجامعه گردآوری و تحلیل شده است . ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه و چک لیست بود . روایی و پایایی مطلوب (بین 87/0 تا 93/0) بوده است. در این پژوهش، 7 عامل: اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات (۶ ملاک و ۲۲ نشان گر)، هیئت علمی ( ۶
ملاک و ۱۴ نشانگر) ، دانشجویان ( ۴ ملاک و ۸ نشانگر) ، فرایند تدریس و یادگیری ( ۳ ملاک و9 نشانگر) ، دوره های آموزشی و برنامه های درسی( ۴ ملاک و ۲۸ نشانگر)، امکانات و تجهیزات آموزشی پژوهشی ( ۴ ملاک و ۱۰ نشانگر)، دانش آموختگان ( ۲ ملاک و ۳ نشانگر) برای ارزیابی درونی مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج ارزیابی به شرح زیر به دست آمده است: عامل اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات در سطح نسبتاً مطلوب، عامل هیئت علمی درسطح مطلوب، عامل دانشجویان درسطح نسبتاً مطلوب، عامل فرایند تدریس و یادگیری در سطح نسبتاً مطلوب، عامل دوره های آموزشی و برنامه درسی در سطح نسبتاً مطلوب، عامل امکانات و تجهیزات آموزشی پژوهشی در سطح مطلوب، عامل دانش آموختگان در سطح نسبتاً مطلوب قراردار د؛ بنابراین ، به طور کلی ، وضعیت گروه در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد ولی در مورد برخی نشانگرها کاستی هایی وجود دارد که پیشنهادهایی برای رفع آنها و بهبود کیفیت گروه ارائه شده است . همچنین بر اساس الگوی ارائه شده در این پژوهش و با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی درونی، هدف های مشخص و دقیقی برای برنامه ریزی توسعه گروه تدوین و مدلی برای نحوه استفاده از هدف ها در فرایند ارزیابی درونی ارائه شد
ارزیابی درونی کیفیت گروه آموزشی مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
127 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، اجرای الگوی ارزیابی درونی جهت آشکار نمودن نقاط قوت و ضعف گروه مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری می باشد. پژوهش از نوع کاربردی و در آن از روش تحقیق توصیفی - پیمایشی استفاده شده است. به منظور گردآوری اطلاعات لازم در مورد گروه آموزشی مدیریت بازرگانی پرسشنامه هایی در اختیار چهار زیر جامعه آماری مورد مطالعه شامل: پرسشنامه مدیران گروه (طی دو دوره)، هیئت علمی، دانشجویان و دانش آموختگان قرار گرفت و برای تعیین اهداف گروه به دلیل کم بودن تعداد اعضای هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی (6 نفر)، از مصاحبه همراه با سئوالات استفاده شد.
نتایج نشان داد از هفت عامل فوق، عوامل جایگاه سازمانی و مدیریت گروه، هیئت علمی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی، دانش آموختگان گروه در «سطح مطلوب» ارزیابی شدند. سه عامل دیگر یعنی دانشجویان، راهبردهای یاددهی- یادگیری و دوره های آموزشی و برنامه های درسی در «سطح نسبتاً مطلوب» قرار گرفتند. همچنین هر سه دسته عوامل درونداد، فرایند و برونداد گروه آموزشی مدیریت بازرگانی نیز در «سطح مطلوب» ارزیابی شدند در نتیجه، وضعیت کلی گروه مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در «سطح مطلوب» ارزیابی گردید