ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۲۴۶۱.

کرونا و تجدیدنظر در ارزش ها و شیوه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
زندگی، تکاپوی بشر برای تداوم خود به شکل معنادار است. در این مسیر که در چالش با محیط پیرامونی و جدال های ذهنی پدیدار می شود، انسان ها با خلق ارزش ها و الگوهای باهم بودن به زندگی خود صورتی معنادار و متمایز می بخشند. این روند، امری ایستا نیست و شاهد بازسازی مستمر آن ها در تجربه زیسته بشر هستیم. در این میان، بحران ها و دگردیسی های بزرگ طبیعی و انسانی از عواملی هستند که روند بازخوانی و بازسازی را شتاب می دهند. شیوع کرونا به مثابه یک بحران زیستی اجتماعی می تواند تأثیر مهمی بر ارزش ها و سبک زندگی بشر برجا گذارد؛ از تحولات پارادایمی تا تغییرات جزئی و بخشی. تحلیل آینده پژوهانه این تحولات محتمل، در ترسیم روندهای آینده زندگی بشر مؤثر است. پرسش قابل طرح این است که اپیدمی کرونا، مطلوبیت ها و سبک زندگی ما را در چهارچوب کدام گونه از ایدئولوژی ها و ارزش ها تغییر می دهد؟ برای پاسخ به این پرسش به ناچار نیازمند فهم «ماهیت بحران» هستیم. شیوع کرونا، به طور اساسی «میل صیانت نفس» را در ما احیا کرد. کانونی شدن میل صیانت نفس بدان معناست که تحولات آتی در نظام ارزش ها و شیوه های زندگی، تابعی از دغدغه بشر برای حفاظت از «خود» است.در جهان پساکرونا، در تعارض میان میل به خودبسندگی و انزواجویی، و رشد وابستگی های جمعی، شاهد واکنش متعارضی خواهیم بود: از یک سو، با توجه به ایده «فاصله اجتماعی» شاهد کاهش مراودات در جمع های بزرگ و تقویت میل به انزواجویی هستیم؛ اما هم زمان این رخداد می تواند به تقویت نهاد خانواده به عنوان کانون اصلی زندگی جمعی و عنصر اساسی در حفاظت از فرد در شرایط اضطراری بینجامد. نهاد آموزش یکی از نهادهای عمومی است که به شدت تحت تأثیر اپیدمی کرونا قرارگرفته است. می توان گفت کرونا به تقویت ارزش های فردگرایانه در آموزش و یادگیری کمک می کند و کسانی که بتوانند به طور مستقل به رشد مهارت هایشان بپردازند از امکان بیشتری برای توسعه خود برخوردار خواهند بود.باوجود هژمونی نسبی انگاره های لیبرالی بر جوامع معاصر و بازنمایی آزادی به مثابه خیر برین، در جهان پساکرونا، شاهد ایجاد تعادل در توجه به ارزش آزادی و عدالت خواهیم بود. در میانه مبارزه برای کنترل اپیدمی بر همگان آشکار شد که میل به صیانت نفس ضرورتا به کنش جمعی واحدی نمی انجامد. درحالی که طبقات برخوردار خواهان قرنطینه عمومی، ایجاد امکان فاصله گذاری اجتماعی و رعایت اصول سخت بهداشتی بودند، طبقات فرودست به علت درگیری دائمی با پدیده مرگ، عملا از اولویت های مشابه با طبقات متوسط و بالای جامعه برخوردار نیستند. درنتیجه، در جوامعی که شکاف فقیر/غنی به شکل حادی وجود دارد، امکان ساخت یک وجدان جمعی مشترک معطوف به غریزه صیانت نفس به سختی ممکن است. با توجه به ماهیت جهانی تهدیدها و شیوع سریع و ناگهانی آن ها که نیازمند همکاری های بین المللی و کنش های مشترک جمعی است، این انزواجویی تنها به متوازن سازی رابطه دولت ها و نهادهای فراملی کمک می کند. این تجربه به آن معناست که ایده ستبر گذار از «دولت ملی» و ساخت یک «دولت جهانی» به محاق می رود و در آینده شاهد بازسازی رابطه نهادهای فراملی و دولت ها، به نفع کنشگری مستقل تر دولت ها خواهیم بود.در دوران پساکرونا شاهد رشد آگاهی جمعی جهانی به اهمیت قواعد بهداشت عمومی، سبک تغذیه سالم و وجود حکمرانی خوب در میان همه ملت ها خواهیم بود. کرونا می تواند به بسط فرهنگ سیاسی مشترک در سطح جهانی کمک کند: در فرایند مبارزه با کرونا، شاهد ارزیابی و سنجش مستمر الگوهای حکمرانی در نحوه مواجهه با بحران توسط ملت ها هستیم.
۲۴۶۲.

تعارض ذوق از نظر هیوم و کانت و راه حل های آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعارض ذوق هیوم کانت داوران راستین ایدئالیسم استعلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۲۹۴
ازجمله نکات مشترک زیبایی شناسی هیوم و کانت، ذهنی بودن آن است که با قوه ذوق ادراک می شود؛ اما در بررسی نظر آنها نوعی پارادوکس یا تعارض مشاهده می شود. بدین صورت که ازسویی احکام ذوق ذهنی، شخصی و وابسته به سلیقه فرد هستند و می توان گفت ادراک هر کسی معتبر است. ازسوی دیگر، فهم مشترکی از احکام آن در میان مردم وجود دارد و همگان تا حد زیادی در خصوص زیبایی یا زشتی توافق دارند؛ بنابراین، تمامی احکام ذوق کلی اند؛ درحالی که هیوم می کوشد با توسل به روش تجربی خود، با استفاده از احساس داوران راستین به عنوانِ معیار ذوق، این تعارض را برطرف کند، کانت با استفاده از آموزه فلسفه خود، یعنی ایدئالیسم استعلایی و توسل به مبنای فوق محسوس راه حلی برای این تعارض ارائه می دهد. این پژوهش درصدد است ضمن بررسی این تعارض و راه حل آن ازنظر هر دو فیلسوف، نشان دهد کانت در نظریه تعارض ذوق خود متأثر از هیوم است.
۲۴۶۳.

بررسی تحلیلی تجربه عرفانی در روان شناسی فرافردیِ استانسیلاو گراف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گراف آگاهی فوریت معنوی تجربه عرفانی هولوگرام روان شناسی فرافردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۶ تعداد دانلود : ۳۹۴
در این نوشتار جایگاه تجارب عرفانی در روان شناسی فرافردی استانیسلاو گراف از منظر فلسفه ذهن بررسی و تحلیل می شود. گراف برخلاف دیدگاه رایج در روان شناسی آکادمیک، تجارب عرفانی را زمینه ای برای دسترسی به سطوح عمیق تر روان و آگاهی می داند. او از الگوی هولوگرافیک در فیزیک بوهم برای تبیین ظهور آگاهی در تمام مراتب هستی استفاده می کند و معتقد است که فیزیک نوین در تقابل با جهان بینی نیوتنی-دکارتی، امکان دفاع از واقع نمایی تجربه عرفانی و دسترسی به نظم مستتر جهان را فراهم می سازد. گراف با توجه به نابسندگی های تفکر فیزیکالیستی، یک الگوی هولوگرافیک از آگاهی ارائه می دهد. به نظر گراف وحدت ارگانیک با عالم یکی از ویژگی های تجربه عرفانی است. گراف شرایطی مثل بیماری و کم خوابی را نیز زمینه ساز تجربه عرفانی می داند که این امر در قالب تقلیل تبیینی قرار می گیرد که لزوماً مورد قبول صاحبان تجربه عرفانی نیست. گراف توصیفات عرفا از تجربه عرفانی را صرفاً با رجوع به مقولات و چارچوب فرهنگی آن ها تبیین می کند. لازمه چنین دیدگاهی ایجاد تمایز بین تجربه محض و تفسیر آن است که با آزمون فکری شفافیت در فلسفه ذهن قابل نقد می باشد.
۲۴۶۴.

بی طرفی ارزشی در پذیرش نظریات با تأکید بر دیدگاه هیو لیسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علم ارزش بی طرفی ارزشی علم هیو لیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۴۴۷
طبق تلقی پوزیتیویستی پذیرفتن تأثیر ارزش ها بر علم متعارض با حفظ مرز علم و غیرعلم، عینیت یا آفاقیت و جهان شمولی علم است؛ اما دیگر دیدگاه های فلسفه علم که به کمک آن می توان تأثیر ارزش ها بر علم را پذیرفت، نهایتاً به تعریفی از عینیت علم می انجامد که متعارض با عینیت علم و مطابقت آن با واقع است؛ برای مثال پوپر اصرار دارد که ضمن پذیرش تأثیر ارزش ها بر علم، عینیت علم را حفظ کند، درنهایت از تئوری خاصی درباره عینیت دفاع می کند که می توان آن را مشترک لفظی با تلقی پیشین از عینیت دانست. بازخوانی تلاش های فیلسوفان علم از منظر مسئله فوق نشان می دهد نمی توان با استفاده از دیدگاه پوزیتویست ها، پوپر، کوهن، لاکاتوش و فایرابند مسئله فوق را پاسخ داد؛ اما با استفاده از دیدگاه هیو لیسی می توان راهی برای تبیین ارزش باری علم توأم با حفظ عینیت و کاشفیت علم یافت. هیو لیسی اگرچه مسئله ای متفاوت با مسئله پژوهش حاضر دارد و در پی پاسخ به این سؤال است که «آیا علم فارغ از ارزش است؟» اما درنهایت با تفکیک مقومات مفهومی بی طرفی ارزشی علم، تبیینی از جایگاه ارزش در علم ارائه می کند که می توان با استفاده و اقتباس از آن، نقش ارزش ها در علم را به گونه ای توضیح داد که با عینیت علم قابل جمع باشد.
۲۴۶۵.

بررسی مفهوم دیالکتیک در اندیشه مارکس؛ بررسی نسبت دیالکتیک مارکس با دیالکتیک کانتی و دیالکتیک هگلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک کانت هگل نقد وضعیت بی طبقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
برداشت هگلی از تفکر مارکس یک تقریر شایع و متداول در علوم انسانی است و اشتراک ایشان در استفاده از روش دیالکتیکی، دلیل اصلی این مدعا دانسته می شود. بدون نفی تأثیرپذیری مارکس از هگل، توجه به فلسفه کانت، ما را به تقریری دیگر از اندیشه مارکس رهنمون می شود که به مراتب از تفکر هگل دور خواهد بود. اگر بتوان روش مارکس را با تسامح دیالکتیکی خواند، این روش با دیالکتیک هگل، علاوه بر جایگاه وارونه آگاهی و ماده، تفاوت عمده دیگری نیز دارد؛ دیالکتیک هگل از سه ضرب تشکیل می شود که ضرب سوم از جمع تضاد میان ضرب اول و دوم بیرون می آید، اما دیالکتیک مارکس همچون دیالکتیک کانت دوضربی و اصطلاحا «منفی» است، زیرا وضعیت پس از انقلاب، به ویژه وضعیت بی طبقه، حاصل جمع مراحل پیشینی جوامع نیست و تفاوتی بنیادین و کیفی با صورت زندگی گذشته انسان دارد. علاوه بر این، همان طور که نقد در اندیشه کانت به معنای بررسی شرایط پیشینی تحقق امور است، مارکس نیز در نقد اقتصاد سیاسی به دنبال یافتن شرایط پیشینی تحقق وضعیت بی طبقه است و تصویر روشنی را از وضعیت بی طبقه ارائه نمی دهد. با این نگاه وضعیت بی طبقه در اندیشه مارکس، به مثابه ایده تنظیمی کانت درخواهد آمد.
۲۴۶۶.

تأملی در نوع رابطه ماهیت باوجود از منظر شارحان معاصر صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریت وجود ماهیت حیثیت تعلیلیه حیثیت تقییدیه حد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۵۸۲
وجود، مبنای فلسفه ی ملاصدرا و آراء خاص فلسفی اوست. در این میان، مسأله ی اصالت وجود، از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و پایه ی مباحث مهمی در حکمت متعالیه است. صدرا از وجود و ماهیت با تعابیر مختلف یاد نموده است و هر یک از شارحان معاصر حکمت متعالیه، براساس مبانی خاصِ مقبول خود مانند، پذیرش وحدت شخصی وجود یا تشکیک و تعابیر گوناگون صدرا در باب وجود و ماهیت، به نحوی رابطه ماهیت با وجود را تفسیر و نظر ملاصدرا را حمل بر آن تفسیر نموده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در پی آن است که تفسیر صحیح را در نوع رابطه ماهیت با وجود تعیین نماید. لذا در این مقاله، تفاسیر اندیشمندان معاصر در مسأله نوع رابطه ماهیت با وجود، شرح و مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. به نظر نگارنده لازم است برای تفسیر نوع رابطه ی ماهیت با وجود، بحث هستی شناسانه (عالم ثبوت) از بحث معرفت شناسانه (عالم اثبات) تمییز داده شود. در این صورت تناقضات ظاهری در کلام ملاصدرا برطرف می شود. بنابراین به نظر می رسد نظریه جوادی آملی مبنی بر اینکه ماهیت، حد وجود متعین است، گرچه صحیح است، ولی أدق نیست، زیرا فقط نوع رابطه ماهیت با وجود در عالم اثبات را مشخص می کند.
۲۴۶۷.

صدق خداباوری در پرتو برهان اجماع عام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنیمیسم برهان اجماع عام خداباوری عام گرایی معرفتی نظریه تکامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۳۶۵
در دهه گذشته، طرفداران برهان اجماع عام، تقریرهای سنتی این برهان را عقیم دانسته و صورت بندی جدیدی از این استدلال ارائه داده اند که با تکیه بر اجماع همگانی بسیاری از انسان ها در اکثر دوران های تاریخی، بهترین تبیین بر صدق خدا باوری را فراهم می آورد. در این پژوهش، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال ها هستیم: آیا خداباوری، اعتقادی همگانی در طول تاریخ در تمام جوامع انسانی می باشد؟ آیا بر فرض همگانی بودن یک باور، می توان از نظر منطقی، صدق آن را نتیجه گرفت؟ یافته های پژوهش بر آن است که مقدمه اول این برهان، باور بسیاری از انسان ها بر وجود موجود یا موجودات ماوراء طبیعی و مقدس در دوران گذشته و معاصر را از طریق شواهد مستقل تجربی، اثبات می نماید. مقدمه دوم این استدلال با تکیه بر عام گرایی معرفتی، صدق احتمالی باورهای دینی همگانی را فراهم می آورد، اگرچه تبیین های تکاملی، رقیب جدی در برابر توجیه و صدق چنین باورهایی محسوب می شوند.
۲۴۶۸.

تبیین فلسفی- عرفانی مقام فوق تجرد نفس در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت نفس مقام فوق تجرد عقلی حقیقت محمدیه اتحاد عاقل ومعقول حرکت جوهری اشتدادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۴۱۶
در آیات و روایات تأکید بسیاری بر معرفت نفس شده است؛ تا آنجا که آن را نزدیک ترین راه برای رسیدن به معرفت رب معرفی کرده اند. نفس ناطقه انسانی علاوه بر تجرد خیالی و عقلی، دارای فوق تجرد عقلی است که ویژگی های بساطت و بی حدی را برای آن بر می شمارند؛ از این رو فوق تجرد عقلی بدین معناست که نفس در هیچ مرتبه ای از مراتب کمالی متوقف نمی شود و قابلیت ارتقا به بالاترین مرتبه نظام هستی بعد از مقام ربوبیت را داراست که در این حال آن را به حقیقت محمدیه و القاب دیگر نام می برند. این نوشتار حائز نوآوری هایی بدین قرار است: الف) ارائه تصویر بهتر از معرفت نفس در مقام فوق تجرد عقلی و مقام لایقفی آن در دو ساحت وجودی و ماهوی؛ ب) کشف معنای حقیقی برخی آیات قرآنی که مناسب این مقام اند؛ ج) درک معانی بلند حکمی کلام معصومان ‰ در مقام حقیقی نفس ناطقه انسانی. آیات و روایات در مقام فوق تجرد بسیار است؛ از این رو اگر قایل به مقام فوق تجرد عقلی نشویم، در فهم بسیاری از حقایق آیات و روایات ناتوان خواهیم بود و تفسیر دقیقی از آن نخواهیم داشت.
۲۴۶۹.

روش ایجاد تحول فرهنگی اجتماعی با الهام از اهداف قرآن در سیر نزول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف قرآن تحول دینی تربیت قرآنی ترتیب نزول تفسیر تنزیلی روش های قرآنی تحول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۹ تعداد دانلود : ۸۲۵
در علوم قرآن ضمن مباحث مربوط به نزول قرآن، از اهداف قرآن بحث می شود. در کتاب خدای حکیم، 29 هدف برای قرآن شمرده شده است؛ مطالعه اهداف با توجه به تکرار بیان آنها در آیات قرآن، نوع مخاطبان آیات، کیفیت توزیع در سور و اغراض آنها و دوره های رشد اجتماع مؤمنان امکان ارزیابی دارد. این پژوهش از جنبه مدیریتی، پژوهشگران را در شناخت روش های آغاز شکل گیری پدیده تحول و گسترش آن در اجتماع مساعدت می کند. در این مقاله نتایج تحولی و تربیتی توزیع آیات در دوره ابتدای ظهور اسلام (که پیامبر دعوت خود را علنی کرده بودند، اما مسلمانان در خفا به سر می بردند) بررسی می شود. با عنایت به ارتباط سؤال پژوهش با سیر نزول آیات اهداف قرآن، پژوهش مذکور به سبک تفسیری تنزیلی صورت گرفته است. کلید تحول با بیان هماهنگی قرآن با نیازهای فطری زده می شود. مردم در برابر تحول، به دو جریان اکثریت مقاوم در برابر تغییر و تحول و اقلیت همگام با تحول تقسیم می شوند. برای تغییر موضع گروه اول باید بر موضع هشدار و تهدید و ترهیب پافشاری کرد و به شبهات آنها پاسخ داد، اما درباره گروه دوم باید هدایت آنها در مراتب رشد و کمال را، از دو راه تبیین مسائل و پاسخ به شبهات معارضان پیگیری کرد. همچنین به وصول به خواست های ذاتی و فطری دلگرم نگه داشت. در این میان رهبران و مجریان تحول نیز، با اطلاع از سنت های الهی در حمایت قطعی از خود و همراه دیدن خود با صف تحول گران تاریخ و اطمینان از نجات و رستگاری و پاداش های الهی در صورت باقی ماندن بر راه اصلاح گری مطمئن می شوند. اهداف قرآن در مرحله اول، نزول سوره ها این معارف ارزشمند را به دنبال دارد.
۲۴۷۰.

بررسی و مقایسه دیدگاه هابرماس و علامه طباطبایی درباره اختیار با تکیه بر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختیار اعتباریات جهان اجتماعی علامه طباطبایی هابرماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۴۲۶
در آثار علامه طباطبایی دو رویکرد متفاوت نسبت به مسئله اختیار ارائه شده است: رویکرد سازگارگرایانه و رویکرد اختیارگرایانه. رویکرد اختیارگرایانه علامه طباطبایی دیدگاه ابتکاری اوست که از طریق اعتبار وجوب، به عنوان یکی از اعتبارات قبل از اجتماع، در سطح فردی و شخصی- نه اجتماعی- ترسیم می گردد. هابرماس نیز در یک رویکرد اختیارگرایانه از طریق جداکردن ساحت علیت در جهان طبیعی از ساحت دلایل در جهان اجتماعی، اختیار انسان را ترسیم می کند. مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هاست: دیدگاه اختیارگرایانه علامه طباطبایی با دیدگاه اختیارگرایانه هابرماس چه شباهت ها و چه تفاوت هایی دارد؟ هر یک از این دو دیدگاه در مقایسه با دیدگاه دیگر چه مزیت ها و چه نقاط ضعفی دارد؟ آیا این دیدگاه ها قابل پذیرش اند و می توانند اختیار انسان را تبیین کنند؟ در این مقاله این دو دیدگاه درباره اختیار، با یکدیگر مقایسه و بررسی شده اند. دیدگاه اختیارگرایانه هابرماس از این جهت که اختیار را از طریق یک جهان نمادین و اعتباری- که مشمول قانون علیت و ضرورت علّی نیست- تبیین می کند، شبیه دیدگاه اختیارگرایانه علامه طباطبایی است؛ با این تفاوت که در رویکرد علامه طباطبایی امر اعتباری، یک اعتبار وابسته به شخص اعتبارکننده و از اعتبارات قبل از اجتماع است؛ اما در تقریر هابرماس، امر اعتباری، یک جهان اجتماعی است که مستقل از شخص مستقر است و شخص آن را اعتبار نکرده است. بررسی دیدگاه ها به این مطلب انجامید که هر دو دیدگاه دچار اشکالاتی هستند و نمی توانند رویکردی قابل قبول در تبیین مسئله اختیار به شمار آیند.
۲۴۷۱.

رابطه فلسفه و دین در انسان شناسی بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلای فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوئثیوس رسائل کلامی تسلای فلسفه انسان شناسی اختیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۴۲۳
مسئله محوری در این مقاله پی بردن به رابطه فلسفه و دین در انسان شناسی بوئثیوس است. بدین منظور مؤلفه هایی همچون خلقت، چیستی اختیار و دلیل مختار بودن انسان و غایت نهایی انسان هم در رسائل کلامی، به عنوان نماینده دیدگاه های کلامی بوئثیوس، و هم در تسلای فلسفه، به عنوان نماینده فلسفه بوئثیوس، به روش تحلیلی-توصیفی مورد بررسی قرار می گیرند. بوئثیوس در هر دو اثر قائل به دوگانه انگاری و مختار بودن انسان است و عقل داشتن انسان را دلیل بر اختیار او می داند. در خصوص خلقت انسان و قرارگیری نفس در بدن، در رسائل کلامی گزارش کتاب مقدس را می پذیرد و در تسلای فلسفه بیشتر به قرائت افلاطونی قائل است، هرچند در اینجا نیز تجسد نفوس را به فعل الهی نسبت می دهد. در تسلای فلسفه، او به نحو کامل تری به اختیار انسان و علم الهی می پردازد، و به کمک پنج مؤلفه راه های کسب معرفت، متعلق علم قرار گرفتن مدرَک نه به واسطه ذات خود بلکه به واسطه ذات مدرِک، تمایز میان ضرورت محض و ضرورت مشروط، تمایز سرمدیت با ابدیت، و اثبات سرمدیت برای علم خداوند، نظریه خود را در خصوص جمع بین مشیت الهی و اختیار انسان ارائه می دهد. او ثابت می کند که همه وقایع آینده از منظر الهی ضروری اند، اما برخی فی نفسه ضرورت دارند و برخی به اختیار انتخاب می شوند. در مجموع، تصویری که بوئثیوس از انسان در تسلای فلسفه ارائه می دهد تصویر انسان در رسائل کلامی را مخدوش نمی سازد.
۲۴۷۲.

از عقل مسیحی قرون وسطی تا عقل انسانی رنسانس (پژوهشی در نسبت میان ایمان و خرد در اندیشه غربی با ابتنای بر آرای سنت آگوستین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت رنسانس سنت آگوستین عقل انسانی عقل مسیحی قرون وسطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۸ تعداد دانلود : ۸۲۳
آغاز فلسفه قرون وسطی عموماً به سنت آگوستین بازمی گردد، او در آموزه «من گناهکارم، پس هستم» حقیقت و هستی انسان را برای نخستین بار در گرو یک کنش انسانی و غیرالهی تعریف می کند. مطالعه سیر اندیشه از عبارت مذکور سنت آگوستین تا «من فکر می کنم، پس هستم» دکارت، از یک سو نشاندهنده چالش طولانی در حل رابطه میان فهم و حقیقت است و از سوی دیگر، ریشه های نوگرایی را در برخی آرای قرون وسطایی مشخص می کند. در مقاله حاضر با نگاهی به کلیدی ترین آرای اندیشمندان قرون وسطی کوشش می شود از طریق توضیح نظریه شک آبلار به عنوان ابزار دستیابی به حقیقت، تبیینات سن فرانسیس در خصوص اینکه حقیقت بیش از آنکه در بالا باشد، در پایین و درون انسان است، همچنین باور به اصالت اراده و اصالت فرد که توسط اکام و اوتریکور طرح گردید و ... چگونگی ظهور عقل انسانی عصر مدرن و روند شکل گیری گزاره «من فکر می کنم پس هستم» روشن شود. تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی بوده و تجزیه وتحلیل داده ها به شیوه استقرایی صورت گرفته است. طبق یافته های پژوهش، روشن می شود که اساس فلسفه دکارت، به عنوان پدر فلسفه مدرن، مقتبس از اندیشه سنت آگوستین است؛ به عبارت دیگر نه تنها قرون وسطی بلکه عصر جدید را نیز باید با سنت آگوستین آغاز کرد..
۲۴۷۳.

مرگ خدای نیچه: اعلامیه ای سرخوشانه یا مرثیه ای سوگوارانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ خدا نیچه نیست انگاری علمِ شادمانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۵۳
نظریه «مرگِ خدا» مشهورترین نظریه نیچه است. در این مقاله می کوشیم کارکردهای ایده مرگِ خدا نزد نیچه را در سه سطح تحلیل کنیم. سطح نخست (سطح باورمندی)، سطح ابتدایی بحث های هستی شناختی و اعتقادی درباره وجود یا عدم وجود خدا؛ سطح دوم (مواجهه ای اومانیستی با مرگِ خدا)، شادمانیِ الحادی از فقدان خدا؛ و سطح سوم (مواجهه ای انتقادی با جهان پس از خدا)، میراث قاتلان. در پایان نیز به این پرسش می پردازیم که آیا نیچه از مرگ خدا سرخوش است یا بر آن سوگواری می کند؟ با توجه به این که نیچه در آثار مختلفش رویکردهای مختلفی به مسئله «مرگِ خدا» اتخاذ کرده است، تلاش خواهد شد تا، بدون توجه به تقدم و تاخر این آثار، تفسیری از موضع نیچه در مقام «یک کل» ارائه شود که در آثار مختلف، به فراخور بحث، لایه های مختلفی از این ایده را مطرح کرده است. در این میان سه قطعه بسیار کلیدی از سه کتاب راه برنده تفسیر ما هستند: نخست انسانی زیاده انسانی، دوم چنین گفت زرتشت، و سوم علم شادمانه. در نهایت، از منظری انتقادی نشان داده می شود که نظریه ی «مرگ خدا»ی نیچه نه رویکردی هستی شناختی یا باوری اعتقادی بلکه بیانگر وضعیتی فرهنگی است.
۲۴۷۴.

تقویت جامعه مدنی ، راه رهایی از انفعال و بی تفاوتی

مصاحبه شونده: ناقد:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۴۲۳
عرصه های زندگی که فرد یا جماعت در آن ها گرفتار انفعال می شوند، متعددند؛ به طوری که مشاهده برخورد انفعالی در یک عرصه، لزوماً به این معنا نیست که در عرصه های دیگر نیز رفتاری منفعلانه دارند. در عصر جدید، تمایل به کسب آگاهی و مشارکت در اموری که به زندگی مردم و وضعیت کشور مربوط است، در حال فزونی است؛ ولی این افزایش علاقه به مشارکت اجتماعی و فعالیت مدنی، با کاهش موانع بیرونی و رشد سطح آگاهی های حقیقی (نه صرف خبر و داده های خام عمدتاً نادرست اطلاعاتی) و اخلاق و مسئولیت پذیری همراه نبوده است؛ ازاین رو پدیده سرخوردگی امری شایع است. وقتی نوع پرورش و تربیت افراد جامعه به شکلی است که در آن آگاهی و دل بستگی و تعهد به مصالح و خیر عموم ضعیف است و انگیزه مشارکت در فعالیت جمعی برای پرکردن خلأها و شکاف های اجتماعی و فرهنگی ناچیز است، پناه بردن به انواعی از جهان بینی های جبرگرایانه به عنوان مشروع ترین شکل گریز از مسئولیت های انسانی، مردمی و میهنی مورد استقبال قرار می گیرد. بی رغبتی بسیاری از مردم و به خصوص فعالان سیاسی و اجتماعی به امر مشارکت سیاسی در هر سطح و شکل و کیفیتی، لزوماً به معنای انفعال نیست؛ بلکه اکثرا منتظر فرصت مناسب و گشایش بسترهای امن و مورد اعتماد و شنیدن بیان و گفتمان تازه و راهگشا هستند. رمز دوام جامعه ایران در طول این سه هزار سال، باوجود بحران های طبیعی، سیاسی و اجتماعی متعدد، این است که مردم در جامعه مدنی با همبستگی و باور و التزام با ارزش ها و معیارهایی همزیستی کرده اند که کارایی آن ها در تضمین همکاری دوستانه و صلح آمیز درازمدت در تجربه برایشان به اثبات رسیده بود. اگر ایرانیان دست به آفرینش فکری، علمی و فرهنگی نمی زدند و راه مقاومت مدنی و فرهنگی را پیش نمی گرفتند، هرگز قادر به جلوگیری از انفعال عمومی فراگیر و مزمن نمی شدند و از عواقب ویرانگر آن مصون نمی ماندند.
۲۴۷۵.

بررسی انتقادی تفسیر آقا علی مدرس و تابعان از نظریه «اصالت وجود» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود ماهیت اعتباری حکایت ملاصدرا آقا علی مدرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۲۸
دیدگاه ملاصدرا درباره اصالت وجود به صورت های مختلفی تفسیر شده است. در تفسیر رایج از نظریه اصالت وجود، ماهیت امری کاملاً ذهنی و وابسته به فاعل شناسا است و چون در واقعیت خارجی حاضر نیست، نمی تواند به نحو حقیقی از واقعیت خارجی حکایت کند. تفسیر استاد عبودیت که بسط و شرح تفسیر آقا علی مدرس زنوزی است در عین حال که بر ذهنیِ صرف بودن ماهیت تأکید می کند و ماهیت را شبح وجود می داند، حکایت ماهیت از وجود را حکایتی حقیقی معرفی می کند. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی عبارت های صدرالمتألهین را بررسی کرده و نشان داده است که تفسیر مذکور، نمی تواند تبیین مناسبی از دیدگاه ملاصدرا در مسأله اصالت وجود باشد. ملاصدرا تحت تأثیر عرفا، ارتباط حق تعالی و تعینات خلقی را بین وجود و ماهیت ترسیم کرده و در به تصویر کشیدن این رابطه از تعبیرات عرفا از جمله خیال و شبح و حکایت بودن مخلوقات نسبت به حق تعالی استفاده کرده است. برخلاف برداشت آقا علی مدرس و استاد عبودیت، این قبیل واژگان در معنای هستی شناسانه به کار رفته اند نه معنای معرفت شناسانه؛ از این رو، نمی توان با تمسک به آنها ماهیت را در دیدگاه صدرا، امری کاملاً ذهنی و وابسته به فاعل شناسا تفسیر کرد.
۲۴۷۶.

تبیین و تحلیل ماهیت ادراک حسی در نگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: صدرالمتألهین ادراک حسی احساس نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۵۶۰
تصورات حسی بخشی از ادراکات تصوری جزئی هستند که در سایه برقراری ارتباط مستقیم حواس ظاهری با محسوسات خارجی به دست می آیند و شناخت ماهیت آنها در فهم مباحث گوناگون معرفت شناسی کارگشاست. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین و تحلیل ماهیت ادراک حسی در نگاه صدرالمتألهین از رهگذر بررسی چیستی ادراک حسی، تبیین نظرات ادراک حسی، بررسی رابطه احساس و ادراک حسی، ترسیم فرایند شکل گیری ادراک حسی و سنخ شناسی علم نفس به احساس و ادراک حسی از منظر ایشان هستند. ملاصدرا میان احساس و ادراک حسی تمایز ایجاد نموده، صورت حسی را در تمام مراحل احساس و ادراک حسی مجرد می داند. به باور وی علم نفس به وجود معرفت حسی از سنخ علم حضوری است؛ اما علم به صورت ذهنی ادراک حسی از سنخ علوم حصولی است.
۲۴۷۷.

ماهیت فلسفه سینوی به چهار روایت معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفاسیر معاصر ماهیت فلسفه سینوی هانری کربن اتین ژیلسون حائری یزدی محمد عابد الجابری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۵۸۵
طبق تفسیر متداول از تاریخ فلسفه اسلامی، ابن سینا در کنار فلاسفه ای چون شیخ اشراق و ملاصدرا به عنوان نمایندگان سه جریان عمده فلسفی جهان اسلام، یعنی فلسفه مشاء، اشراق و متعالیه شناخته می شوند. این مقاله بیش از آنکه وارد متن منازعات و مسائل فلسفی ناظر به فلسفه سینوی و اسلامی شود، از افق مباحث فلسفه شناسی (Metaphilosophy) و تاریخ نگاری فلسفه (Historiography of philosophy) به رویکرد شناسی تفاسیر از ماهیت فلسفه سینوی با توجه به مقولات فلسفه معاصر غربی و تامل در باب منطق تحول این رویکردها می پردازد. می توان از چهار نوع خوانش فلسفه اسلامی و به تبع آن فلسفه سینوی یعنی تفسیر هانری کربن (تفسیر اشراقی)، تفسیر اتین ژیلسون (تفسیر اروپامحور)، حائری یزدی (تفسیر تحلیلی) و محمد عابدالجابری (تفسیر ایدئولوژیک) سخن گفت و به تحلیل و مقایسه این دیدگاهها پرداخت. در پایان ضمن اشاره به مبانی و لوازم هر یک از این رویکردها نشان داده خواهد شد که مطالعات فلسفه اسلامی (و به ویژه سینوی) در ایران معاصر، اگر با التفات به این سنخ مباحث و رویکردها باشد مسیر خود را خودآگاهانه تر و البته ناظر به مسائل انضمامی فرهنگ معاصر دنبال خواهد کرد.
۲۴۷۸.

تعریف عام و خاص زیبایی، ناظر بر حقیقت هستی شناختی آن مبتنی بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی تجلی صورت تحلیل مفهومی تشکیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۴۲۱
در مقاله پیش رو این مسئله به بحث گذاشته شده که چگونه می توان تعریف واحدی از زیبایی ارائه کرد که اتصاف وجودات امکانی و وجود واجب تعالی بدان منعی نداشته باشد؟ نویسندگان تلاش کرده اند با ایده گرفتن از روش «تحلیل مفهومی» شیخ اشراق و با استناد بر آرای هستی شناختی صدرالمتألهین، تعریفی عام از زیبایی ارائه کند؛ به نحوی که هم وجود واجب و هم موجودات امکانی را دربر گیرد. زیبایی مبتنی بر تشکیک خاصی وجود عبارت است از: «تحقق نحوه وجودِ کمالی در صورت»، و بر پایه وحدت شخصی وجود عبارت است از «نحوه تجلی یا ظهور کمالات وجود مطلق در صورت». با اضافه کردن قیوداتی به تعریف یادشده، می توان تعاریف اختصاصی از زیبایی نیز ارائه کرد. نویسندگان جهت دستیابی به تعاریف عام و خاص یادشده با انکار مستدل حیثیت ماهوی برای زیبایی، حیثیت وجودی را برای آن ثابت دانسته است و در ادامه به تحلیل و استخراج مفاهیم فلسفی پرداخته اند که بیانگر نسبت وجود و زیبایی هستند.
۲۴۷۹.

بررسی نگرش درون متنی به دین در الهیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات درون متنی الهیات روایی زبان دین ایمان گرایی واقع گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۲۴
مکاتب الهیاتی نوین تلاش می کنند با ارائه شیوه ای متمایز از رویکردهای گذشته، بر دغدغه های الهیاتی جریان پست مدرن چیره گردند. برخی از این دغدغه های الهیاتی تحت تأثیر چالش های مربوط به کثرت گرایی و تنوع عمیق در الهیات و همچنین تعارضات میان علم و دین پدید آمده اند. پژوهش حاضر به تبیین و بررسی یکی از نگرش های نوین فلسفه دینی به الهیات و فهم دین، یعنی نگرش درون متنی می پردازد. رویکرد درون متنی که از نیمه قرن بیستم و تحت تأثیر اندیشه های ویتگنشتاین متأخر و همچنین الهیات روایی شکل گرفته است، بر این اعتقاد است که نباید در معرفت دینی به عوامل بیرونی و امور خارج از متون دینی تکیه کرد؛ بلکه باید خود متن را بر اساس زبان و قواعد درونی آن فهمید، زیرا هر گونه مداخله مقولات خارجی موجب انحراف از حقیقت دین و ایمان می گردد. نگرش درونی متنی با نگاهی غیرواقع گرایانه، حتی بر این باور است که نباید برای دین و متون دینی متعلق واقعی در نظر گرفت و آنها را در نسبت با واقعیات خارجی فهمید. به واقع ایمان و فهم دینی چیزی جز حضور مستقیم در معیشت متن نیست. این نگرش علاوه بر آنکه نمی تواند چالش تعارض علم و دین را حل کند، از جهت رویکرد ایمان گرایانه و همچنین نگرش کارکردی و غیرواقع گرایانه به دین دچار اشکالات اساسی است.
۲۴۸۰.

سوبژکتیویته در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته سوژه ابژه دکارت من انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۸۹
سوبژکتیویته عبارت است از اصالت من انسان در قلمروهای معرفت شناسی، جهان شناسی، اخلاق، زیبا شناسی، هنر، دین و علم. شکاکیت عمومی دکارت اورا به سوبژکتیویته رهنمون شد، زیرا او بعد از شک در همه چیز، وجود خود را به صورت اولین و تنها موجود یقینی یافت و بر همین پایه، قضیۀ« می اندیشم پس هستم» را شالوده هر نوع شناختی و هرگونه موجودی در عالم، از جمله وجود خداوند و اشیای جسمانی، قرار داد. دکارت عقل آدمی را در مسئله شناخت،بی نیاز از غیر خود دانست و در این راستا برای شکل دادن به ساختمان علم، فقط به سراغ مفاهیم فطری ذهنی می رود، مفاهیمی که تنها با قاعده ی وضوح و تمایز، که خود برگرفته از ذهن آدمی است، می توان بدانها دست یافت.اصالت سوژه (من انسان)، تمام بخش های فلسفه دکارت را دربرگرفته و در این فلسفه تمام جهان، به صورت مجموعه ای از ابژه ها، خودنمایی می کند و عالم جز تصویری که آدمی از آن ساخته است، حقیقت دیگری ندارد. بنابراین، یگانه سوژه حقیقی، چیزی نیست جز من انسانی و لذا گستره سوبژکتیویته در فلسفه دکارت کاملاً مشهود است. فلسفه دکارت با چنین نگاه سوبژکتیوی فلسفه جدید غرب را به مسیری نو انداخت. از این رو دوران جدید را، دوران سوبژ کتیویسم نامیده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان