فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
کلک آذر ۱۳۷۳ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله همسران با استرس، رضایتمندی زناشویی و فرسودگی شغلی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۶
471-487
حوزههای تخصصی:
بین کار و ابعاد خانواده اثرپذیری دوجانبه ای وجود دارد. مطالعه حاضر، درصدد است تا از طریق مقایسه و رابطه راهبرد های مقابله همسران با -استرس، رضایتمندی زناشویی و فرسودگی شغلی، بینش وسیع تر و روشن تری نسبت به این موضوع برای زوجین شاغل و درمان گران در حیطه مشاوره شغلی و مشاوره خانواده فراهم نماید.در فعالیت های مشاوره ای به این موضوع توجه بیشتری شده و با به کارگیری برنامه های پیشگیرانه، از میزان تعارضات زناشویی و فرسودگی شغلی کاسته شود. انتخاب نمونه ها به-صورت خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه، 406 معلم از بین 38 مدرسه بوده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های راهبردهای مقابله همسران با استرس (DCI)، مقیاس فرسودگی شغلی(MBI) و مقیاس رضایتمندی زناشویی (M.A.T) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دادند که بین خرده مقیاس های راهبرد مقابله همسران و خرده مقیاس های فرسودگی شغلی رابطه وجود دارد، هم چنین بین خرده مقیاس های راهبرد مقابله ای همسران و رضایتمندی زناشویی زوجین شاغل رابطه وجود دارد. نتایج مطالعه حاضر در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و پیشگیرانه برای مقابله بهتر در رویارویی با استرس زوجین فرهنگی قابل بحث است.
پیش بینی قصه های عشق بر اساس سبک های دفاعی و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه همبستگی حاضر، بررسی نقش سبک های دفاعی و خودپنداره بر قصه عشق زنان و مردان متاهل بود. 350 نفر از دانشجویان متاهل واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال 1395 که بین سنین 20-45 سال بودند بر اساس نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه قصه عشق استرنبرگ (1998) و پرسشنامه 6 عاملی خودپنداره استک (1994) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که بین خرده مقیاس های خودپنداره و قصه های عشق افراد، ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک های دفاعی با قصه های عشق افراد، رابطه وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیان داشت که قصه های عشق افراد از طریق سبک های دفاعی و خودپنداره آنان قابل پیش بینی است. از این نتایج می توان در حوزه مشاوره زوجین استفاده نمود. کلید واژه ها : قصه عشق، خودپنداره، سبک های دفاعی
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از مفهوم بندی طرح واره ای و زوج درمانی گاتمن بر باورهای ارتباطی غیر منطقی در روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
335 - 357
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای) و زوج درمانی گاتمن بر کاهش باورهای غیر منطقی در روابط زوجین بود. این پژوهش طرح نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج هایی بودکه دربهار1398 به مرکز مشاوره رازی در شهر کرج مراجعه کردند. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 10 زوج)گمارده شدند. هریک از گروهای آزمایش یکی از این رویکردها را در 10 جلسه دریافت کردند. اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان در هر سه گروه، با استفاده از پرسشنامه باورهای ارتباطی(ازخوش و عسگری، 1386) در مراحل پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد تفاوت معناداری بین هر یک از گروه های آزمایش با گروه گواه وجود دارد، اما تفاوت اثر بخشی بین گروه های آزمایش معنادار نبود. هر دو روش درمانی بر مؤلفه های متغیر مورد مطالعه مؤثر بوده اند. بنابراین می توانند به عنوان روش های درمانی اثربخش برای کاهش باورهای غیر منطقی در روابط زوجین مورد استفاده قرار گیرند.
دیدگاه طرح واره درمانگران نسبت به نقش مولفه های طرح واره ای در سبب شناسی خیانت زناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
199-216
حوزههای تخصصی:
رابطه خارج از ازدواج یکی ازشایع ترین و آسیب زاترین مشکلات زوجی است. پیش بینی کننده های خیانت زناشویی در سه طبقه مولفه های فردی، ارتباطی و بافتاری طبقه بندی می شوند. در این مطالعه قصد بررسی نقش یکی از مهم ترین مولفه های فردی یعنی طرح واره های ناسازگار اولیه را در این پدیده داریم. برای رسیدن به این هدف سه گروه متمرکز از متخصصین حوزه طرح واره درمانی تشکیل شد و داده ها به روش کلارک و بران تحلیل شد. در نهایت سه مضمون سایه بانی مولفه های حالتی طرح واره، مولفه های صفتی طرح واره و مولفه های فراتر از طرح واره استخراج شد. نتایج نشان دادند که فعالیت طرح واره های حوزه طرد و بریدگی، محدودیت های مختل و دیگر جهت مندی در کنار استراتژی های مقابله جبران افراطی و تسلیم در افراد دارای خیانت زناشویی پرنگ تر مشاهده شده است. ذهنیت های کودک آسیب دیده، کودک تکانشی، والد سرزنشگر و محافط منفک شده خود آرام بخش نیز مورد توجه بودند. نهایتا دیگر مولفه های فردی و بافتاری موثر در خانت زناشویی نیز مورد اشاره متخصصین قرار گرفتند. در مجموع می توان گفت، طرح واره ناسازگار اولیه به عنوان یک فاکتور فردی در کنار مولفه های دیگر در بروز رابطه خارج از زادواج موثر هستند.خیانت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه، گروه متمرکز
اثربخشی بازی درمانی بومی شده بر تعامل والد-کودک مادران کودکان پیش دبستانی دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
25-43
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی درمانی بومی شده بر تعامل والد-کودک، مادران کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی بود. به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با توجه به ملاک های ورود آزمودنی ها به پژوهش، تعداد 26 نفر از مادران کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 10 جلسه بازی درمانی بومی شده شرکت داده شدند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تعامل والد-کودک پیانتا (1994)، پرسشنامه وندربیلت (2003) و مصاحبه بالینی بود که مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار نسخه 22 و آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (01/0 ). می توان نتیجه گرفت که مداخلات بازی درمانی بومی بر تعامل والد- فرزند والدین کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی تأثیر دارد. بکارگیری این روش در مداخلات روان شناختی والدین به درمانگران پیشنهاد می گردد.
پیش بینی سلامت عمومی براساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
385-407
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی براساس سبک های دلبستگی (سبک دلبستگی اضطرابی و سبک دلبستگی اجتنابی) و تمایز یافتگی (واکنش هیجانی، موقعیت من، هم آمیختگی و برش عاطفی) در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین بود و آزمودنی های آن را 190 دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی طی یک سال گذشته تشکیل می دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و هم چنین نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های سلامت عمومی گلدبرگ، سبک دلبستگی کالینز و تمایز یافتگی اسکورون و دندی بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی است. هم چنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش بینی سلامت عمومی به ترتیب: برش عاطفی و سبک دلبستگی اضطرابی هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه متغیرها شامل دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی، واکنش هیجانی، موقعیت من، هم آمیختگی و برش عاطفی پیش بین های معنی داری برای سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز می باشند.
مقایسه تأثیر آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری و برنامه فرزندپروری مثبت بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی در مادران دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
243 - 266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی مادران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند نوجوان شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397بودند. از افرادی که در فراخوان شرکت کردند 24 آزمودنی با روش تصادفی انتخاب و در گروه ها گمارش شدند. مداخلات به صورت هشت جلسه دو ساعته انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های والدگری آلاباما و سازگاری زوجی اسپانیر (1976) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد میان برنامه فرزندپروری مثبت و گروه گواه در والدگری مثبت و نظارت ضعیف تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین گروه والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش ها و گروه گواه از نظر والدگری مثبت، تنبیه بدنی و اطلاع، تفاوت معنی داری دیده شد. هر چند تفاوتی میان تأثیر دو روش آموزشی بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی یافت نشد (05/0P<). بر پایه یافته ها می توان گفت برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری، هر کدام می توانند برخی کارکردهای والدگری را ارتقا دهند. در واقع می توان نتیجه گرفت هیچ کدام از روش های آموزش فرزندپروری به تنهایی جامعیت نداشته اند و لذا با توجه به اثربخشی متفاوت دو روش آموزشی، توصیه می شود برای ارتقای کیفیت فرزندپروری و به منظور تأثیر بیشتر، ترکیبی از برنامه های آموزشی استفاده شود.
بررسی تاثیردرگیری خانواده در اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک (DBT) کوتاه مدت بر بهبود نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
105-125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیردرگیری خانواده در درمان با اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) به صورت کوتاه مدت به نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی با حضور و عدم حضور مادران آنها بود. نمونه ای 46 نفره پس از غربالگری انتخاب و به روش تصادفی ساده به سه گروه: 1-آزمایش یک ( دختران نوجوان) 2- آزمایش دو (دختران نوجوان و مادرانشان) و 3- گروه کنترل (دختران نوجوان)، تقسیم شدند و مقیاس هنجار شده ویژگی های شخصیت مرزی کودکان(BPFS-C ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست آمده، با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر تغییرات معناداری نشان نداد. تغییرات میانگین در گروه آزمایش یک و دو مشاهده شد اما در گروه دوم که دختران نوجوان همراه با مادرانشان فنون درمانی را دریافت می کردند تغییرات درمانی بسیار برجسته تر بود. مولفه های بی ثباتی عاطفی ، مشکلات هویت، روابط منفی و خود جرحی تغییر کرده بودند. نتیجه این که درمان دیالکتیکی برای نوجوانان مرزی مفید و تاثیر گذار است و حضور مادران در درمان اثربخشی درمان را در این نوجوانان افزایش می دهد و قابل توصیه به متخصصان بالینی می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر قدرت زنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
523 - 539
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قدرت زنان در خانواده نوشته شده، بدین منظور داده های پیمایش ملی خانواده در سال 1398، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق، شامل افراد بالای 15 سال خانوارهای ساکن مناطق شهری کل کشور است. یافته های تحقیق نشان می دهد اگرچه توزیع قدرت و تصمیم گیری در خانواده های ایرانی به سمت مردان متمایل است اما نوع نگرش زنان به مسئله توزیع قدرت نیز نشان از پذیرش آنان نسبت به این مسئله دارد. علاوه بر این یافته های این پژوهش نشان داد افزایش سطح تحصیلات زنان و مردان، اشتغال زنان و همچنین گسترش روابط و اطلاعات آنان، منجر به توزیع قدرت عادلانه در خانواده می شود. اما نکته مهم در این تحقیق برخلاف نظریه «منابع» که دسترسی به منابع اقتصادی را مهم می پنداشت صرفاً درآمد زنان، تأثیری در قدرت تصمیم گیری آنان در درون خانواده ندارد، بلکه ممکن است کار بیرون از خانواده به لحاظ روانی و افزایش مهارت های دیگر، زنان را توانمند سازد و یا آنان را نسبت به حقوقشان در درون خانواده آگاه تر نماید، که این مسائل در بالا بردن قدرت تصمیم گیری آنان در درون خانواده مؤثر خواهد بود.
نگاه مادران به پدیده کنار هم خوابیدن والد کودک: پژوهشی کیفی بر مبنای نظریه فرهنگی آشیانه رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
47-66
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مادران درباره پدیده کنار هم خوابیدن براساس نظریه آشیانه رشدی سوپر و هارکنس بررسی شد. با 13 مادر دارای حداقل یک کودک 3 تا 6 ساله، در دو گروه کنارهم خواب و جداخواب، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. از رویکرد کیفی پدیدارشناسی و شیوه تحلیل کلایزی استفاده شد و پاسخ ها بر اساس خرده سیستم های نظریه آشیانه رشدی، مفهوم بندی شدند. در بخش موقعیت فیزیکی، نقش همشیرها در جداخوابی و غیبت مکرر پدر یا رضایت وی در کنار هم خوابیدن مطرح شد. در حوزه آداب و رسوم فرهنگی و روان شناسی مراقب نیز با وجود اعتقاد هر دو گروه بر نقش کنار هم خوابیدن در ایجاد رابطه عاطفی، مادران جداخواب در خواباندن کودک در اتاق خودش در جهت کسب استقلال کودک و کاهش ترس از تنهایی او، تلاش می کردند. در هر دو گروه نگرانی از تأثیر آگاهی زودهنگام کودک از روابط جنسی و تأثیر وضعیت خلق و خوی کودک در انتخاب نحوه خواباندن مطرح شد. والدین برای شکل گیری رابطه عاطفی قوی، کنار هم خوابیدن را تا پایان شیرخوارگی و گاهی تا پیش دبستانی، ضروری می دانند. تمایل آن ها بر جداسازی کودک پیش دبستانی به دلیل کاهش وابستگی و جلوگیری از آگاهی کودک از روابط جنسی است. در دیدگاه مادران، کنار هم خوابیدن تا سن دبستان پدیده نابهنجاری تلقی نمی شود.
شمول پذیری «قاعده نفی حرج» نسبت به حرج جنسی و تأثیر آن بر درخواست طلاق قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
63 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری جنسی از جمله حقوق بنیادین زن و شوهر پس از ازدواج است که تأمین آن در آموزه های مختلف دینی مورد تأکید قرار گرفته و فقها نیز آن را در قالب حق همخوابگی، حق تحریک، حق آمیزش و حق عدم عزل به رسمیت شناخته اند. رویارویی زوجه با کژکاری، انحراف یا خشونت جنسی زوج، سبب محرومیت او از این حق شده، وی را در معرض وضعیتی قرار می دهد که تحمل ادامه زندگی مشترک را برای او دشوار می سازد. در این پژوهش بر آن هستیم به این پرسش پاسخ دهیم آیا زوجه می تواند با استناد به وضعیت دشوار خود در عدم تأمین نیازهای جنسی اش آن را مصداق سوء معاشرت زوج دانسته و با استناد به قاعده نفی حرج، متقاضی طلاق قضایی باشد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و با اسناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. .یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد که احقاق حقوق جنسی در روابط زناشویی بر اساس معیارهای عرفی مورد پذیرش فقهای مسلمان است. هرچند در بیشتر متون فقهی عنوان حرج ناظر به امور جسمانی است، اما اطلاق «حرج» و کاربست های گوناگون آن در مسائل مختلف فقهی، سبب می شود تا قاعده نفی حرج، حرج های غیر جسمی از جمله حرج جنسی را در برگیرد
بررسی ساختار عاملی و پایایی مقیاس تعامل والد فرزندی (PACHIQ) در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
251-272
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی مقیاس تعامل والد فرزندی در خانواده های ایرانی بود. مقیاس تعامل والد فرزندی به سنجش دو زیرمقیاس حل تعارض و پذیرش در دو بعد والدین (21 سؤال) و فرزندان (25 سؤال) می پردازد. پرسش نامه از نسخه انگلیسی آن مورد ترجمه و بازترجمه قرار گرفت و روی نمونه ای تصادفی مشتمل بر 400 نفر (200 دختر و 200 پسر به همراه والدین شان) در مدارس متوسطه اجرا گردید. به منظور تعیین روایی سازه سؤالات از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای بررسی اعتبار نسخه های (ارزیابی فرزند از پدر، ارزیابی فرزند از مادر، ارزیابی پدر از فرزند، و ارزیابی مادر از فرزند) پرسش نامه از روش بازآزمایی و همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پایایی سنجی با استفاده از ضریب آلفا، پایایی 0/89 تا 0/97 را برای زیرمقیاس های ابزار به دست داد. زیرمقیاس های ابزار نشان دادند شاخص های برازندگی تحلیل عاملی تأییدی، تأیید کننده ساختار دو عاملی هستند که نشان می دهد مدل دو عاملی در 4 نسخه ابزار با داده ها برازش دارد. در مجموع می توان گفت که این مقیاس، ویژگی های یک آزمون روا و پایا را داراست و می توان در موقعیت های پژوهشی و مشاوره ای از آن استفاده کرد. تعداد کم اما جامع سؤالات پرسش نامه، مزیتی است که موجب به دست آوردن اطلاعات لازم در زمانی اندک می گردد.
حق بر ملاقات کودکان از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
213-230
حوزههای تخصصی:
مسأله ملاقات کودکان امر مهمی است که علاوه بر والدین دولتها نیز در آن ایفای نقش می کنند. در حقیقت کودکان به دلیل شرایط سنی کم، جهت احقاق حق خود نیاز به حمایت خاص دارند؛ لذا در مواقعی که روند زندگی کودکان تحت تأثیر وقایعی همچون طلاق والدین، نقل مکان یا مهاجرت قرار می گیرد؛ موضوع ملاقات آنها با والدین و خویشاوندان بسیار حائز اهمیت است. از سال 1959 و تصویب اعلامیه حقوق کودک تاکنون اسناد بین المللی جهانی و منطقه ای متعددی در حمایت از حقوق کودک به تصویب رسیده است؛ این در حالی است که کودکان در بسیاری از مواقع در اثر خودخواهی والدین و قصور در انجام تکالیفشان یا بی توجهی دولتها در حمایت از حقوق کودکان با چالش ملاقات مواجه هستند. اگر چه ملاقات کودکان تکلیف نیست اما حق والدین و کودکان محسوب می گردد و حقوقی همچون سلامت و هویت کودک را نیز تحت تأثیر قرار می دهد
مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر تعارض زناشویی بیماران قلبی با سابقه بای پس عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
519-540
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر تعارض زناشویی بیماران قلبی با سابقه بای پس عروق کرونری مراجعه کننده به مرکز بازتوانی قلب امام علی (ع) شهر کرمانشاه در سال 1395-1396 انجام شد. این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با کنترل بود. شرکت کنندگان 45 نفر بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی تکمیل کردند و در نهایت 45 نفر که نمره بالایی در تعارض زناشویی کسب کرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (گروه آزمایش اول، گروه آزمایش دوم و گروه کنترل، هر گروه 15 نفر ) گمارده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کواریانس، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان دهنده اثربخشی ACT بر مؤلفه های کاهش همکاری، کاهش جداکردن امور مالی از یکدیگر و تعارض زناشویی و همچنین اثربخشیEFT بر مؤلفه های افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و تعارض زناشویی تأثیر معناداری داشته است، که تأثیر مداخله ها در مرحله پیگیری ماندگار بود. هر دو روش درمانی مؤثر بودند، اما میزان اثرگذاری ACT نسبت به EFT بر کاهش تعارض زناشویی بیشتر بوده است
بررسی ساختار عاملی، اعتبار و پایایی فرم فارسی پرسشنامه مقیاس های روابط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
325-352
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، اعتبار و پایایی پرسش نامه مقیاس های روابط در یک نمونه غیر بالینی از دانشجویان ایرانی بود. به منظور هنجاریابی این ابزار، از بین جامعه دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس، 355 دانشجو به پرسش نامه های مقیاس های روابط (RSQ)، اضطراب بک (BAI)، افسردگی بک (BDI)، سبک های دلبستگی هازن و شاور (ASQ) و مقیاس تجدید نظر شده پنج عاملی نئو (NEO-FFI) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار لیزرل (8/8) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از میان 4 مدل نمره گذاری، مدل دو عاملی (سیمپسون و همکاران، 1992) برازندگی قابل قبولی نسبت به دیگر مدل ها دارد. محاسبه ضریب همسانی درونی نشان داد خرده مقیاس های اضطراب و اجتناب این الگوی نمره گذاری RSQاز پایایی مطلوبی برخوردار است. هم چنین، اعتبار همگرا و واگرا با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بین نمره های این دو خرده مقیاس با پرسش نامه های اضطراب و افسردگی بک، هازن و شاور و فرم کوتاه پنج عاملی نئو مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحلیل ها از اعتبار همگرا و واگرای مقیاس مورد مطالعه حمایت کرد. طبق نتایج این پژوهش، مقیاس RSQ واجد ویژگی های روانسنجی مورد نیاز برای کاربرد پژوهش های روان شناختی و تشخیص های بالینی است.
تدوین الگو رابطه مادر – کودک با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
69-88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگو رابطه مادر – کودک در اختلال دلبستگی واکنشی وبررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه پژوهش شامل تمامی زوج مادر و کودک (2 تا 5 ساله) با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در شهر تهران است. در بخش اول 150 مادر و کودک به روش نمونه گیری در دسترس از مهد کودک ها انتخاب شدند. نمونه ی پژوهشی در بخش دوم جهت سنجش اثربخشی بازی درمانی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی شامل دو گروه 15 نفر که در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات ارتباطی RPQ ، مقیاس ارزیابی بازی تعاملی مادر و کودک و مصاحبه بالینی بود. همچنین در بخش دوم جهت پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه مشکلات ارتباطی استفاده شد.تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی جهت شناسایی روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، از تحلیل کواریانس داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با هدف شناسایی عوامل مرتبط با الگوی ارتباطی مادر-کودک در کودکان 2-5 سال دارای اختلال دلبستگی واکنشی نشان داد که دو عامل، عاطفه و دخالت مادر به ترتیب 861/15 و 736/9 و در مجموع 259/25 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغییره نشان داد بازی درمانی باعث کاهش علایم اختلال دلبستگی واکنشی گروه آزمایشی شد. تعامل مادر -کودک به عنوان نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و پیش بین قوی در سبک دلبستگی کودک است. همچنین از بین بردن موانع ارتباطی در روابط کودک و مادر در فرآیند بازی درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، دلیل عمده به کارگیری این رویکرد درمانی برای این کودکان است.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری بر کیفیت رابطه والد- فرزندی و عملکرد خانواده در خانواده های مادر سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
423-445
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری بر کیفیت رابطه والد فرزندی و عملکرد خانواده است. این پژوهش به روش نیمه تجربی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری دربرگیرنده 38 خانواده مادر سرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی بودند که به مراکز مشاوره مناطق چهارگانه کمیته امداد امام خمینی شهر کرمانشاه در سال 1394 مراجعه کردند و پس از مصاحبه کیفی و ارزیابی به عنوان افراد مبتلا به مشکلات ارتباطی تشخیص داده شدند. نمونه پژوهش 16 خانواده (مادر و دختر) بودند که به صورت تصادفی برگزیده و در دو گروه مشاره گروهی مبتنی بر تاب آوری و گواه، جایگزین شدند. مادران و دختران شان در 11 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری، شرکت کردند. مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری، کیفیت رابطه والد - فرزندی و عملکرد خانواده را افزایش داد. نتایج نشان دادند که با مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری می توان رابطه والد - فرزندی و عملکرد خانواده را افزایش داد. بنابراین، این روش مشاوره برای کاهش آسیب های خانواده های مادرسرپرست می تواند به نحوه موثری توسط متخصصین به کارگرفته شود.
بررسی پویایی طلاق در ایران با تأکید بر دوره 1383-1393(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
547 - 568
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش آمار طلاق در کشور طی سال های اخیر، مقاله پیش رو بر آن است تا با رویکرد توصیقی تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل ثانویه، وضعیت طلاق در ایران و روند آن طی دوره 1393-1383 را مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور از منابع موجود شامل داده های سرشماری، سازمان ثبت احوال و نمونه سرشماری 1390 برای زنان 64-15 ساله استفاده شده است. یافته ها نشان داد نسبت طلاق به ازدواج در کل کشور در سال 1383، 10.21 بوده که طی یک روند افزایشی در سال 1393 به 22.58 رسیده است. هم چنین یافته های حاصل از مطالعه الگوهای سنی و جنسی نیز نشان داد در سال 1393، زنان سنین 20 تا 35 ساله و مردان سنین 25 تا 40 ساله در معرض خطر بیشتری برای طلاق بودند. شاخص میانگین طول مدت زندگی، افزایش یک سال دوام زندگی مشترک در سال 1393 در مقایسه با سال 1383 را نشان داد. عوامل اجتماعی اقتصادی و افزایش شاخص هایی مانند سطح تحصیلات زنان و استقلال آن ها، سن ازدواج، شهرنشینی و تراکم جمعیت و میزان بیکاری، خصوصاً مردان و جوانان در تعامل با ساختار سنی و هم چنین تغییرات فرهنگی نقش مهمی در روند رو به تزاید طلاق در طول یک دهه اخیر ایفا کرده اند.
اصول تحبیب بین زوجین
منبع:
فرهنگ تیر ۱۲۹۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی: