فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان توسعه یافتگی جامعه شناسی در ایران به تحلیل شبکه هم تألیفی در سه نشریه «مجله جامعه شناسی ایران»، «مطالعات جامعه شناختی» و « فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی» در طی سال های 1381 تا 1390 با استفاده از نرم افزار پاجک می پردازد. بن مایه نظری این مطالعه را آراء کالینز در جامعه شناسی علم تشکیل می دهد. نتایج، حاکی از آن است که به علت عدم هنجارمندی روابط علمی در جامعه شناسی ایران، ضرورتاً میزان خلاقیت و تولیدات علمی اشخاص وابسته به ساختار محلی فرصت آنان نیست. شبکه هم تألیفی مرکب از مؤلفه های پراکنده و دارای اندازه تراکم اندکی است. بزرگترین مؤلفه با 109 راس حدود 25 درصد رئوس شبکه را شامل می شود. حدود نیمی از مؤلفه ها دو رأسی هستند و در واقع از کل شبکه جدا مانده اند. تراکم شبکه همکاری های دانشگاهی حدوداً 08/0 بوده که بیانگر آن است که تنها هشت درصد از روابط ممکن میان دانشگاه ها برقرار است. بنابراین توسعه این دانش در ایران با تردید جدی مواجه است. مرحوم محمد عبداللهی به عنوان برترین جامعه شناس چه به لحاظ میزان تولیدات علمی و چه به لحاظ کیفیت آن، با بیشترین سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی شناخته شد.
تکنولوژی آموزشی
حوزههای تخصصی:
موقعیت اخلاقی نخبگان نظام اداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اخلاقی نظام اداری در ایران از ابعاد مختلف درخور بررسی است. چگونگی ""تعریف موقعیت نخبگان نظام اداری"" از نظر اخلاقی یکی از مهم ترین ابعاد این موضوع است. درک و تعریف اخلاقی موقعیت نخبگان نظام اداری در طول زمان شکل گرفته و تأثیرات پایداری در نظام بروکراسی و تعامل افراد با آن برجای می گذارد. این مقاله درصدد است تا ازطریق بررسی چگونگی تعریف جوانان از عملکرد اخلاقی نخبگان نظام اداری، به ارزیابی وضعیت اخلاقی نظام اداری در ایران بپردازد. پرسش اصلی این است که افراد جامعة ما عملکرد اخلاقی نخبگان نظام اداری را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا عقیده ای جمعی در این زمینه وجود دارد؟ و دست آخر اینکه آیا تعاریف غالب عموماً اخلاقی است یا غیراخلاقی؟
چارچوب مفهومی مقاله با استفاده از نظریه های پدیدارشناسی، سرمایة اجتماعی و نظریه های کنش با تأکید بر وجوه فرهنگی و اخلاقیِ امر اجتماعی تدوین شده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق به روش پیمایشی از نوجوانان شهر تهران جمع آوری شده است. در ارزیابیِ موقعیت اخلاقی از سه ارزش اخلاقیِ محوریِ: درست کاری، راست گویی و عفت و پاک د امنی استفاده شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد درک و تعریف نوجوانان مورد تحقیق از عملکرد نخبگان نظام اداری در ایران غیر اخلاقی است. به نظر می رسد چنین تعریفی از موقعیت نخبگان نظام اداری در ایران، به مثابة عقیده ای جمعی، تأثیرات پایداری در بازتولیدِ وضعیت غیراخلاقی نظام اداری برجای می گذارد.
جهانی شدن اقتصاد
تکنولوژی، عاملیت و تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کنشگر شبکه به عنوان یکی از نظریه های مهم در مطالعات علم و فنّاوری، از وساطت مصنوعات و عامل بودن آنها در کنار انسان ها دفاع می کند. مصنوعات و انسان ها واسطه هایی اند که ماهیت یکدیگر را تغییر می دهند. از این رو تصمیم ها، کنش ها و عاملیت های انسان امری وساطت شده است، ما «به همراه» مصنوعات تصمیم خواهیم گرفت و کنش خواهیم کرد نه «به وسیله» آنها. تصمیم برخاسته از یک ذات ایزوله انسانی نیست و عاملیت و کنش تنها متعلق به انسان نیست بلکه بر روی شبکه ای اجتماعی فنی از انسان و مصنوعات توزیع می شود. این رویکرد مسائلی را در مورد رابطه مصنوعات با انسان و عاملیت و تصمیم گیری انسان ها ایجاد می کند؛ از جمله اینکه آیا عاملیت توزیع شده و واسطه بودن مصنوعات، قصدیت و اراده را از انسان سلب نمی کند؟، آیا به مصنوعات قصدیت نمی دهد؟ چه بر سر مسئولیت های اخلاقی و حقوقی انسان می آید؟ آیا به تبع عاملیت توزیع شده، مسئولیت نیز بر روی مصنوعات توزیع می شود؟! اینها مسائلی است که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت. ما با دفاع از موضع نظریه کنشگر شبکه، نشان خواهیم داد که نگاه شبکه ای و متقارن به مصنوعات و واسطه و عامل دانستن آنها، نه از انسان ها سلب قصدیت می کند نه لزوماً به مصنوعات قصدیت می دهد و همچنین پیامد های غیرشهودی در باب مسئولیت را به همراه ندارد.
جامعه شناسی معرفت و فرهنگ: تنوع یا تغییر نگرش از کلاسیک به جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث و گفتگوهای جدیدی در ارتباط با حوزه جامعه شناسی معرفت مطرح است به طوری که بعضی احساس می کنند جامعه شناسی معرفت جدیدی شکل گرفته که نه تنها با جامعه شناسی معرفت کلاسیک متفاوت است بلکه با آن در تضاد است. در این راستا مقاله حاضر ایده ها و جریانات مهم در شکل گیری جامعه شناسی معرفت کلاسیک با تنوع برداشت ها و تاکیدات را تشریح نموده و از جمله مساله فرهنگ را که عامل برجسته در بحث های اخیر است در آن جریانات مورد بحث قرار می دهد. مقاله، سپس زنجیره تاریخی توسعه و تحول نظری در این رشته را به تاکیدات و برداشت های جامعه شناسی معرفت "جدید" می رساند و نشان می دهد که عمده این مباحث در دوره کلاسیک جامعه شناسی معرفت نه مغفول بوده اند و نه مهجور
"بررسی توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران 1287ـ1357 نگاهی از دریچه جامعهشناسی تکنولوژی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت از موثرترین و بزرگترین صنایع در جهان به ویژه ایران است. تاثیر برجسته این صنعت در اقتصاد، سیاست و توسعه ایران از دو بعد قابل تامل است؛ یکی نقش تکنولوژی های مرتبط با نفت در افزایش درآمد کشور و توسعه مناطق نفت خیز و دیگری ریسک آینده بدون نفت برای کشور و به خصوص برای جمعیت این مناطق است. مقاله حاضر با نگاهی اجتماعی، به تجربه توسعه صنعت و تکنولوژی نفتی از پیدایش تا سال 1357 می پردازد و به این منظور در میان رهیافت های موجود در جامعه شناسی تکنولوژی، بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار در توسعه قابلیت های تکنولوژیک صنعت نفت این بخش را با تحلیل شبکه کنشگران این صنعت در سه مقطع زمانی به انجام رسانده است. در این راستا با ترسیم پیشرفتهای حاصله در کسب و توسعه قابلیت های تکنولوژیک، نشان داده شده است که در این صنعت علی رغم پیشرفت در ابعاد بهره برداری، فقدان اراده برای توسعه قابلیت های نوآورانه، عدم یکپارچگی در شبکه کنشگران این صنعت و ناتوانی در ترجمه مناسب خواست هایی که در خود قابلیت های متناظر با سطوح پیشرفته تر تکنولوژی را دربردارند از جمله عوامل ناکامی تحقق توسعه در سایر حوزه های تکنولوژی نفتی بوده اند.
ساختار معرفتی علم در ایران (سال 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه گذشته سهم ایران در علم جهان به طور چشمگیری افزایش یافته است. در این مقاله پس از بیان این واقعیت سعی می شود تا عملکرد علمی ایران از طریق تعداد مقالات علمی چاپ شده توسط اجتماع علمی آن اندازه گیری شود. سپس ساختار معرفتی علم در ایران به منظور تشخیص هر نوع ناهنجاری بر مبنای طبقه بندی پاپسکویی عرضه شده است. نتیجه آنکه رشته شیمی با تولید استثنایی خود تناسب میان رشته ها را از میان برده است.
فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران (مطالعه موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف فضای هنجاری، یکی از جنبه های بحثانگیز اخلاق علم از جمله علم اجتماعی در ایران است. دستیابی به فضای هنجاری مناسب برای توسعه علوم اجتماعی در ایران مستلزم شناخت و فهم این فضا در فرایند آموزش، پژوهش، نشر و کاربرد این علم است. این مقاله با تمرکز بر مساله مندی فضای هنجاری آموزش در ایران در پی آن است با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل و تفسیر مصاحبه های نیمه ساختمند بر پایه برداشت دانشجویان دکتری این رشته در دانشگاه های دولتی شهر تهران نیمرخ و روایتی از فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، هنجار گریزی و رواج رفتارهای مغایر با استانداردهای علمی و دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی به صورت فرایندی، رشد و گسترش یافته است. سپس در فقدان واکنش کنشگران وفادار به ارزش ها و استانداردهای علم و اخلاق علم و سکوت و پذیرش آنان، روند «عادی سازی هنجارشکنی» با «امتناع تغییر» همسو شده است و درنتیجه عدم تبعیت از هنجارهای علمی به شکل «هنجارشکنی سیستماتیک» درآمده است. ساختار پشتیبان و تسهیل کننده این هنجارشکنی سیستمی، مرکب از «سیطره اقتدار اداریِ» همسو و همراستا با «استیلای سیاست بر فضای علم»، نهادهای علمی را عرصه «شکل گیری و بازتولید حلقه های قدرت و مکان های فرصت» نموده است. به گونه ای که قدرت و مدیریت متبوع قدرت در نهادهای علمی، فضا را بر حوزه معرفت و کاوشگران و اندیشمندان علم تنگ نموده اند. پیدایش چنین زمینه ساختاری به نوبه خود به دوام و قوام فضای هنجارشکنی و درنتیجه استمرار روند افول نفوذ و اقتدار علم دامن زده است. چنان که می توان ادعا کرد هنجارشکنی در فضای علم در چارچوب ساختار کنونی نظام علم در ایران، خصلتی کارکردی یافته است.
تیپ شناسی نحوه مواجهه روشنفکران و نخبگان ایرانی با تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند با تمرکز بر مدرنیته به عنوان اصلی ترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورت های متکثر رویارویی و مواجهه ایرانیان با این تمدن را قالب بندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم به عنوان مهم ترین جلوه تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعه ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعه ایران با تمدن غرب تحت سه مقوله غرب شیفتگی، غرب گزینی و غرب گریزی تیپ بندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعه هایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شده اند و برای هر تیپ و زیرمجموعه های آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونه های استنادی ارائه شده است. مقاله تیپ شناسی حاصل شده، به عنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعه ایران با آنچه از آن به عنوان کلیت تمدن غرب یاد می شود، در حوزه مطالعات میان فرهنگی و سیاست بین الملل توصیه می شود.
عملکرد انجمن های علمی در زمینه ترویج و توسعه علم و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور موضوع اصلی این مقاله است. منظور از انجمن علمی نوعی نهاد مستقل است که از به هم پیوستن یا اجتماع آگاهانه و داوطلبانه اصحاب یک رشته علمی پدید می آید تا از طریق تعامل آزاد، خردمندانه و به دور از سلطه، بتواند بین صاحبان هر تخصص زمینه لازم را برای پیشبرد علم و تنظیم و ترویج اصول و قواعد عمل جمعی یا اخلاق کار و فعالیت و پیوند علم و عمل در آن رشته علمی فراهم نماید. هدف این مقاله تشریح فرایند تاریخی تحول نهادهای مستقل از دولت و دیدگاه های مرتبط با آن ها، توصیف و تحلیل وضعیت موجود و عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور و ترسیم وضعیت مطلوب آن ها و ارزیابی مقدورات و محدودیت هایی است که این انجمن ها در گذر از وضع موجود به مطلوب و ارتقای عملکرد خود با آن ها روبرو هستند.
ارزیابی مؤلفه های معرفت شناختی عصر روشنگری و تأثیر آنها بر آراءِ اقتصاددانان کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرون جدید دربردارندة نوع نگرش و انتخاب روش و تلاش های علمی و فلسفی دانشمندان و فیلسوفان و علمای علوم اجتماعی است که در پنج قرن اخیر صورت گرفته و از انباشته شدن آنها، نوعی معرفت در خصوص پدیده ها به وجود آمده است. از آنجا که وقوف بر ساختار و عناصر تشکیل دهندة این معرفت که در علوم اجتماعی و انسانی متجلی گردیده است، ضروری مطالعات معرفت شناسانه برای ادراک هرچه صحیح تر علوم مختلف و از جمله علم اقتصاد است، شناخت برخی مؤلفه های این معرفت شناختی، از قبیل ریاضی و مکانیکی دیدن جهان، تجربه گرایی، عقلانیت، علم گرایی، اومانیسم، قانون گرایی، آزادی، لذت گرایی و دنیاگرایی، در این مقاله جست و جو شده و با معرفی مهم ترین محورهای فکری و تحول آفرین مطروحه، در قرون هفدهم و هجدهم که عصر روشنگری نامیده شده، تلاش شده است تا حضور این مؤلفه ها در نگرش و آراءِ اقتصاددانان مکتب کلاسیک تبیین شود. مقاله بر آن است که نگاه، روش، جهان بینی، واقع گرایی و سیاست گذاریهای اقتصاددانان کلاسیک برای حل مسائل اقتصادی محیطی که در آن زندگی میکردند، تا حدود بسیاری وام دار مؤلفه های معرفت شناختی عصر روشنگری است؛ مقوله ای که لحاظ آن برای جامعة علمی اقتصادی کشور ما اهمیت بسیاری دارد.