مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
انرژی عاطفی
حوزه های تخصصی:
کم رشدی علوم اجتماعی در ایران عمدتاً با رویکرد های کلان، به ویژه کارکردگرایی ساختاری و کمتر با رویکردهای خرد مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با الهام از الگوی نظری کالینز، حلقه های فکری اعضا هیأت علمی دانشکده ها ی علوم اجتماعی دانشگاه ها ی علامه طباطبائی و تهران را مورد شناسایی قرار می دهد. از نظر کالینز رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقه های فکری به مثابه «اجتماع های علمی» است. هسته محوری حلقه های فکری، «زنجیره مناسک تعامل» است. فعالان فضای علم در درون حلقه های فکری، با «انرژی عاطفی» بالا درگیر مباحث نظری می شوند که نتیجه آن رشد و پویایی علم در درون حلقه های فکری به مثابه اجتماعات علمی است. نتایج این مطالعه که با رویکردی کیفی و از طریق مصاحبه های غیر ساختمند با اعضاء هیأت علمی گروه علوم اجتماعی صورت گرفته، نشان می دهد با وجود مقولات و موضوعات مشترک در بین اساتید هر دانشکده، آن ها فاقد «فضای توجه نمادین مشترک»، «تمرکز موضوعی مشترک» و «مناسک تعامل» به عنوان شاخصه های انجمن علمی به مفهوم کالینزی هستند. «فضای گفت وگویی» اساتید به جای تعامل مولد و پویا با همکاران، محدود به تعامل موقت با دانشجویان است. اساتید بدون وجود حلقه فکری در داخل دانشکده ها، از انرژی عاطفی و سرمایه ها ی فرهنگی بالا برخوردار هستند.
ساختار قدرت در خانواده و گرایش های سرکوب گرانه برآمده از آن برحسب نقش انرژی عاطفی و وضعیت اقتصادی زنان در شهر آبدانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین نقش انرژی عاطفی و وضعیت اقتصادی زنان در ساختار قدرت در خانواده و گرایش های سرکوبگرانه برآمده از آن در شهر آبدانان صورت گرفته است. موضوع قدرت در خانواده یکی از مسائل مورد توجه در حوزه جامعه شناسی است. در این رابطه نقش و جایگاه دو عامل متمایز از یکدیگر، یعنی انرژی عاطفی و وضعیت اقتصادی، قابل تأمل است.
روش تحقیق روش پیمایشی است و جامعه آماری، کلیه زنان متأهل در شهر آبدانان بوده که 400 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده ها، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده و در این تحقیق ساختار قدرت در خانواده به-عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شده-است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که بین انرژی عاطفی و ساختار قدرت در خانواده رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد؛ اما رابطه معناداری بین وضعیت اقتصادی و ساختار قدرت در خانواده نیست. رابطه متغیرها با گرایش های سرکوب گرانه به عنوان متغیر وابسته نیز حاکی از آن است که بین انرژی عاطفی و گرایش های سرکوب گرانه رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. هم چنین رابطه معنادار و معکوس بین وضعیت اقتصادی و گرایش های سرکوب گرانه و رابطه مستقیم و معنادار بین ساختار قدرت و گرایش های سرکوب گرانه وجود دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی عوامل اجتماعی مؤثّر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای شهر یاسوج و روش تحقیق از نوع پیمایشی است. ابزار جمعآوری اطّلاعات، پرششنامه و شیوه نمونهگیری تحقیق، نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بود و حجم نمونه بر حسب فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. متغیّر وابسته تحقیق، میزان گرایش به طلاق بود که 9 متغیر مستقل شامل تفاوت تحصیلی زوجین، اختلاف سنی زوجین، میزان مراوده با خویشاوندان، میزان رضایت جنسی و عاطفی از همسر، اختلاف طبقاتی خانواده زوجین، میزان وفاداری همسر، معیار انتخاب همسر بر حسب اولویت اوّل ازدواج، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، سطح انرژی عاطفی در خانواده، در رابطه با آن آزمون گردید. یافتههای تحقیق نشان داد که بین متغیّرهای میزان مراوده با خویشاوندان، میزان رضایت جنسی و عاطفی از همسر، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، میزان وفاداری همسر و سطح انرژی عاطفی در خانواده، با متغیر میزان گرایش به طلاق رابطه معکوس و معنیدار وجود دارد و بین متغیّرهای تفاوت تحصیلی زوجین، اختلاف سنی زوجین و اختلاف طبقاتی خانواده زوجین با متغیّر میزان گرایش به طلاق، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، متغیرهای مستقل مجموعأ 44 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین میکنند.
تحلیل شبکه هم تألیفی در جامعه شناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان توسعه یافتگی جامعه شناسی در ایران به تحلیل شبکه هم تألیفی در سه نشریه «مجله جامعه شناسی ایران»، «مطالعات جامعه شناختی» و « فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی» در طی سال های 1381 تا 1390 با استفاده از نرم افزار پاجک می پردازد. بن مایه نظری این مطالعه را آراء کالینز در جامعه شناسی علم تشکیل می دهد. نتایج، حاکی از آن است که به علت عدم هنجارمندی روابط علمی در جامعه شناسی ایران، ضرورتاً میزان خلاقیت و تولیدات علمی اشخاص وابسته به ساختار محلی فرصت آنان نیست. شبکه هم تألیفی مرکب از مؤلفه های پراکنده و دارای اندازه تراکم اندکی است. بزرگترین مؤلفه با 109 راس حدود 25 درصد رئوس شبکه را شامل می شود. حدود نیمی از مؤلفه ها دو رأسی هستند و در واقع از کل شبکه جدا مانده اند. تراکم شبکه همکاری های دانشگاهی حدوداً 08/0 بوده که بیانگر آن است که تنها هشت درصد از روابط ممکن میان دانشگاه ها برقرار است. بنابراین توسعه این دانش در ایران با تردید جدی مواجه است. مرحوم محمد عبداللهی به عنوان برترین جامعه شناس چه به لحاظ میزان تولیدات علمی و چه به لحاظ کیفیت آن، با بیشترین سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی شناخته شد.
فهم فرآیند شکل گیری نشاط با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل تبیین کننده نشاط در کارکنان بانک های خصوصی استان قم انجام شده است. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. 23 مصاحبه با کارکنان بانشاط بانک های خصوصی استان قم انجام شد. حاصل این مصاحبه ها، مجموعه ای از مضامین اولیه بود که طی فرایند کدگذاریِ باز، گردآوری و از درون آنها مقوله هایی استخراج شد؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین: شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدهای نشاط کارکنان در قالب پارادایم کدگذاری محوری تعیین شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، سیر داستان ترسیم گردید. در این پژوهش شرایط علی اثرگذار بر نشاط سازمانی به سه دسته کلی: عوامل فردی، عوامل شغلی و عوامل سازمانی تقسیم شده است. عوامل مداخه گر شناسایی شده، به دو دسته کلی: عوامل کلان و عوامل خرد تقسیم می شوند. عوامل کلان عبارت است از: شرایط اقتصادی و شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه و عوامل خرد عبارت است از: سیاست های سازمانی، ساختار سازمانی و ادراک عدالت. عوامل زمینه ای شناسایی شده عبارت است از: محیط خانوادگی، عوامل مدیریتی، ویژگی همکاران، ارگونومی و وقایع عاطفی. سرانجام پیامدهای شناسایی شده در این پژوهش عبارت است از: پیامدهای شخصی، پیامدهای خانوادگی، پیامدهای سازمانی و پیامدهای اجتماعی.
تأثیر طردشدگی، قدرت جسمی و انرژی عاطفی بر عملکرد وظیفه ایِ کارکنانِ شرکت پالایش نفت تهران با نقش تعدیلگری حمایت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی چگونگی تأثیر طردشدگی در محیط کار بر عملکرد وظیفه ای کارکنان با درنظرگرفتن نقش تعدیل کننده حمایت همسران پرداخته است. این مطالعه بر اساس هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها در حوزه مطالعات توصیفی از نوع علّی پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه کارکنان شرکت پالایش نفت تهران تشکیل داده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 285 نفر به کمک فرمول کوکران به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای و با مرور ادبیات و پیشینه پژوهش و همچنین، با بهره گیری از پرسش نامه جمع آوری شد. روایی پرسش نامه با استفاده از ضریب روایی همگرا و واگرا و پایایی با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفت. نتایج بررسی نشان داد که طردشدگی در محیط کاری از طریق قدرت جسمی و انرژی عاطفی بر عملکرد وظیفه ای اثرگذار است. همچنین، حمایت از همسر می تواند اثرگذاری طردشدگی در محیط کار را بر انرژی عاطفی تعدیل کند، اما توان کاهش تأثیرات منفی طردشدگی در محیط کار بر قدرت جسمی کارکنان را ندارد.
آسیب شناسی ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی (مطالعه در میان اساتید دانشگاه های دولتی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات علمی در بین دانشمندان نقش بسیار مهمی دارد. برای نمونه، حجم انبوهی از اطلاعات از طریق دیدارها و یا سایر روش های ارتباطی میان دانشمندان به دست می آید و یا منتقل می شود. نتایج برخی پژوهش ها در مورد این ارتباطات و تعاملات نشان می دهد که ارتباطات در بین اساتید دچار ضعف شده است و سطح نازل ارتباطات باعث فقدان بهره وری علمی و عدم تولید اندیشه های جدید می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آسیب شناسانه ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه های (دولتی) استان ایلام بر اساس نظریه کالینز بود که مواردی همچون مناسک تعامل، سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی را مدنظر قرار داده است. روش مطالعه، کمّی و پیمایش بود و داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته از اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام (دولتی) گردآوری شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۷۰ نفر محاسبه شده و روش نمونه گیری، طبقه بندی (متناسب) بود. نتایج نشان داد در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام، مناسک تعامل در سطح متوسط، انرژی عاطفی زیاد و فضای توجه نمادین ضعیف است. همچنین بین «مناسک تعامل» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش سرمایه فرهنگی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش انرژی عاطفی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور» و همچنین بین «خلاقیت» از طریق «فضای توجه نمادین» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور» رابطه معنادار وجود دارد.