فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
«دینداری» یکی از بنیادی ترین عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه کردستان، در گذار تاریخی خود با «نوسازی» که فرایندی ناتمام و «بیرونی» است؛ همواره با این پرسش مواجه بوده است که فرایند نوسازی چه تأثیری بر میزان دینداری کنشگران خواهد داشت؟ این پژوهش ارتباط میان نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینی جوانان شهر و روستاهای سنندج را بررسی می کند. پژوهش به روش پیمایشی در سطح شهر و شش روستای سنندج انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها، 583 نفر از جوانان (29-18 ساله) شهر و روستا به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مربوط به سنجش میزان دینداری، میزان نوگرایی، کیفیت زندگی و نیز با بهره گیری از اندیشه های برگر درباره حاملان ثانوی نوسازی، پرسش های مربوط به متغیرهای شهرنشینی، تحصیلات و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط آنان کامل شد. براساس نتایج بررسی داده ها، نوسازی با دینداری ارتباط معنادار و معکوس دارد؛ بدین ترتیب جوانانی که بیشتر از نوسازی متأثر بوده اند تعلق و پایبندی دینی کمتری دارند. از میان متغیرهای بررسی شده در تحلیل مسیر، «گرایش علمی» و «گرایش استقلال طلبانه» در نقش شاخص های نوگرایی و «شهرنشینی» بیشترین قدرت پیش بینی میزان دینداری را داشتند. نتایج بین روستاهای بررسی شده نیز نشان داد که تفاوت میانگین میزان تعلق و پایبندی دینی به لحاظ آماری معنا دار است.
تحلیل مقایسه ای اشعار نازک الملائکه و فروغ فرخزاد از منظر نقد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات از دیرباز به مثابه یکی از انواع هنری به شکل های گوناگون در زندگی بشر ایفای نقش کرده و از این حیث مانند همه فعالیت های فکری و معنوی انسان دارای هدف و منظور اجتماعی است. به همین علت است که ادبیات هر ملت، همواره به موازات تحولات جامعه، دستخوش دگرگونی گشته و به فراخور چنین رویکردی به آینه تمام نمای جامعه خویش مبدل می گردد. با مروری بر ادبیات ملل گوناگون می توان نحوه تأثیرپذیری آن از بسترهای سیاسی و اجتماعی را به خوبی مشاهده کرد. هم چنان که تحلیل و بررسی اشعار دو شاعر نوگرای عربی و پارسی، یعنی نازک الملائکه و فروغ فرخزاد مؤید همین دیدگاه است. نوشتار حاضر اشعار این دو شاعر را با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که هر دو شاعر تحت تأثیر شرایط اجتماعی جامعه خویش قرار داشته و به علت شباهت در فضای اجتماعی به موضوعات مشابهی همچون فقر و تضاد طبقاتی و مسائل زنان و آرمان شهر پرداخته اند.
بررسی تطبیقی گرایش های فرهنگی دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی کشورروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به اهمیت جوانان دانشجو و وضعیت احتمالاً متفاوت دانشجویان خوابگاهی، به بررسی تفاوت میان چگونگی گذران اوقات فراغت و برخی گرایش های فرهنگی میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی می پردازد. روش پژوهش پیمایش بوده و از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعة آماری، دانشجویان زیرمجموعة وزارت علوم تحقیقات و فناوری بوده اند و برای نمونه گیری از روش خوشه ای سه مرحله ای استفاده شده است. بدین منظور در مرحلة اول از بین 31 استان کشور شش استان انتخاب شدند و سپس در مرحلة دوم از بین دانشگاه های دولتی، پیام نور، علمی کاربردی و غیرانتفاعی تعدادی از واحدهای دانشگاهی و در مرحلة سوم تعدادی از دانشجویان ساکن در خوابگاه ها یا داخل دانشکده ها بر حسب تصادف انتخاب شدند. حجم نمونه 2500 نفر بوده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در زمینة اوقات فراغت تفاوت های قابل ملاحظه ای در خصوص همراهان، اولویت ها، موانع و امکانات در میان این دو گروه وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری نیز میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در زمینة تلقی ایشان از مهم ترین مسائل دانشگاه، عوامل مهم در موفقیت فردی، دغدغه ها در مورد خود و جامعه وجود دارد. اگر دانشجویان خوابگاهی محدودیت های مالی را مهم ترین مانع اوقات فراغت می دانند، دانشجویان غیرخوابگاهی نظارت اجتماعی را سبب محدودیت می دانند. همچنین دسترسی دانشجویان خوابگاهی به امکانات فراغتی فاصلة زیادی با دیگر دانشجویان دارد. همچنین دغدغه ها و نگرانی های این دو دسته از دانشجویان نیز تفاوت های مهمی دارد. برای نمونه دانشجویان خوابگاهی تا دو برابر بیشتر دغدغة ازدواج دارند، یا برعکس دانشجویان غیرخوابگاهی تا دو برابر بیشتر در پی مهاجرت به خارج هستند.
پایش همایش ها، نشست ها و منابع سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
بخش اول: همایشها
بخش دوم: منابع فارسی
بخش سوم: منابع انگلیسی
پایش همایش ها و منابع سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
بخش اول: همایشها
بخش دوم: منابع فارسی
بخش سوم: منابع انگلیسی
مطالعه پدیدارشناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدار شناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته های به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آن ها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساخته های معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
نظام های ارزشی و هویت ملی (مطالعه موردی: دانش آموزان پسر متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی91-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط نظام های ارزشی با هویت ملی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی91-1390 است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (2423 نفر) شهر میاندوآب و حجم نمونه 300 نفر بوده است. روش نمونه گیری سهمیه ای بوده و از پرسشنامه استاندارد و همچنین محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. اعتبار ابزار اندازه گیری از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و80/0 بر آورد شده است. نظام های ارزشی براساس تقسیم بندی شش گانه آلپورت بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد به جز ارزش های اقتصادی، بین دیگر ابعاد نظام ارزشی (به ترتیب ارزش های دینی، علمی، هنری، اجتماعی و سیاسی) رابطه معنادار، مستقیم و مثبت با هویت ملی دانش آموزان وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 20 درصد از تغییرات متغیر وابسته هویت ملی توسط متغیر ارزش های دینی تبیین می شود
«انسان دانشگاهی» ایرانی و مشکل زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ما یکی از بزرگترین نسبت های دانشجویان و دانش آموختگان را در سطح عالی، به نسبت کل جمعیت در جهان دارد. با وجود این، اکثریت قریب به اتفاق کنشگران آموزش عالی معتقد به آن نیستند که «جماعت دانشگاهی» در مفهوم متعارف این واژه در ایران به وجود آمده باشد. در این مقاله ضمن تبیین این موضوع و رابطه و مباحث آن در همین حوزه از علوم، به نسبت آن با مفهوم بوردیویی «انسان دانشگاهی» و به طور خاص به اهمیت زبان و تاثیر آن در این فرایند، اشاره خواهیم کرد. پرسش اصلی مقاله بنابراین، در کنار تشریح وضعیت موجود، آن است که آیا ما با کمبود یا نبود یک «زبان دانشگاهی» نیز سروکار داریم؟ اگر آری چرا؟ و رابطه این زبان با آنچه شاید بتوان زبان متعارف اجتماعی نامید در شرایطی که انحصار علم به شدت در حال بیرون رفتن از دست دانشگاهیان است و در کشوری که از خصوصیات بارز آن چند زبانه بودن و چند فرهنگی بودن هویت هایش است، چه می تواند باشد و چگونه باید این روابط را تحلیل کرد؟ مقاله در تحلیل های اصلی خود، لزوم بازنگری ای اساسی در شیوه های تدریس، پژوهش و کنش دانشگاهی را در ساختارها و در فرایندها نشان می دهد و زبان را به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارها در این راه معرفی می کند که باید «ساخته شود.
ارتباط احساس محرومیت نسبی با همبستگی اجتماعی بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همبستگی اجتماعی بر هماهنگی و هم آوایی افراد یک جامعه درباره موضوعی مشخص دلالت دارد. چنان چه افراد جامعه ای درباره اصول و قواعد اجتماعی خود به توافقی جمعی دست یابند، آن جامعه به همبستگی اجتماعی یا توافق دست یافته است. در این پژوهش، محرومیت نسبی یکی از عوامل مهم و مؤثر بر همبستگی اجتماعی به شمار می رود.
برای بررسی ارتباط بین دو مفهوم احساس محرومیت نسبی و همبستگی اجتماعی بین جوانان شهر تهران، پرسشنامه ای با سه بخش برای سنجش همبستگی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان تدوین و بین نمونه ای با تعداد384 نفر (محاسبه براساس فرمول کوکران) پخش شد. این نمونه ها از مناطق 6، 10 و 17 شهر تهران انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها، ارتباط بین متغیرهای جنس و اشتغال با همبستگی اجتماعی را تأیید کرد اما متغیرهای سن، تأهل، تحصیلات و منطقه سکونت بی ارتباط با همبستگی اجتماعی بودند. آزمون فرضیه های اصلی پژوهش نیز ارتباطی معکوس بین دو احساس محرومیت ادراکی و نسبی با همبستگی اجتماعی را نشان می دهد؛ بدین معنا که هرچه درک و احساس پاسخگویان از سطح محرومیت خود در مقایسه با دیگران بیشتر باشد، اندازه همبستگی در جامعه کاهش می یابد.
تقدس زدایی نرم از عزاداری با نوحه پاپ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تقدس زدایی نرم از عزاداری با پاپ شدن نوحه ها در دو دهة اخیر روندی شتابان گرفته است. استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه و استفاده از اصطلاحات ویژة غیردینی با سبک محاوره ای و آزاد ساختن عزاداری از تقیدات مذهبی، دو عامل مهم تقدیس زدایی از عزاداری دینی می باشد. این دو عامل، با هوشمندی ویژه ای از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده، نگرش عزاداران را با تغییراتی همراه ساخته است. این مقاله، تأثیر موسیقی پاپ به منزلة یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در پاپ نمودن نوحه، و تأثیر آن را در تغییر ارزشی عزاداران بررسی می کند. 200 کلیپ فارسی و ترکی، که در فاصلة سال های 1382 تا 1392 اجرا شده، استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند که اولاً تقارن معنا داری میان مفاهیم مرتبط با نوحة عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان وجود دارد که نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی، و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی میان نوحه های فارسی و ترکی در زمینة تقدس زدایی مشاهده می شود.
حافظه جمعی قوم کرد و رابطه آن با نگرش به نظام هویتی (مطالعه موردی شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حافظه جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان می پردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعه شناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروه های اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهم ترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، به علاوه دلیل اهمیت آن ها را شامل می شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی استوار می باشد. در فرضیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش به طور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان می دهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نموده اند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروه ها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شده اند. دلایل عمدة پاسخ گویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بوده اند.
ارزش های فرهنگی غالب در سبک های زندگی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناساییِ ارزشهای فرهنگی غالب در سبک های زندگی از آن منظر مهم است که ارزشها، فضایِ ذهنی فرد، سلیقه ها و ترجیحاتِ او را شکل می دهند و برنحوه انتخابهای عملی او،آنچه«سبک زندگی»نامیده می شود تاثیر می گذارند. براین مبنا هدفِ اصلی در این مقاله، شناسایی ارزشهای غالب فرهنگی در سبک های زندگی درسطح شهر تهران است. مسئله محوری، شناساییِ نسبتِ میان ارزشهای موجود با ارزشهای آرمانی، از منظر پاسخگویان است. روشِ تحقیق، کمی و شیوه گردآوری اطلاعات از یک سو مصاحبه با 30تن ازافراد ناهمگن در سطح شهرتهران جهت شناساییِ مفاهیم و ازسویِ دیگر، تکمیل پرسشنامه محقق ساخت است که در سال 1391درمیان300پاسخگویِ ناهمگون از نظرِ سن،جنس،میزان تحصیلات، شغل،میزان درآمد و محل سکونت، توزیع شده است.در این پژوهش،از آمارهای توصیفی و استنباطیِ خوشه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که میان ارزشهای موجود در جامعه با ارزشهای آرمانی،برای تعیین«فردِ ارزشمند»تفاوت وجود دارد. به گونه ای که در مورد نخست،باحضورِ پررنگِ ارزشهای«ظاهرگرایانه»همچون چشم وهم چشمی،خود نمایی و دورویی،کمرنگیِ ارزشهای«دگرگرایانه»مانند همدلی و قدرشناسی،مواجه هستیم. این درحالی است که فردِ ارزشمند،ازنظرپاسخگویان، فردی خردورز و تحصیلکرده قلمداد شده است. همچنین،غالبِ ارزشهای پیش گفته بامتغیرهای مستقل این تحقیق ازجمله جنس،سن،میزان تحصیلات،محل سکونت،درآمد و اشتغال، از تفاوت معناداری برخوردار نیستند و شاهد نوعی یکدستی در یافته های ارزشی هستیم.
پایش تحولات و آسیب های فرهنگی سبک زندگی؛ سینمای عامه پسند و ظهور فیلم فارسی (ریشه ها و چالش ها)
نقش هوش های فرهنگی و عاطفی در بهبود عملکرد کارکنان (مورد مطالعه: مرکز ملی مطالعات جهانی شدن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات و تعاملات میان شخصیت های مختلف و افراد با فرهنگ های متفاوت، با توجه به وجود تنوع فرهنگی در داخل کشور و لزوم فعالیت سازمان ها در عرصه بین الملل برای دستیابی به موفقیت و بهبود عملکرد در عصری که از صفات مشخصه آن ارتباطات و جهانی شدن است، یکی از مهمترین مسائل روز مدیریت منابع انسانی محسوب می شود، در همین راستا، تحقیق حاضر به بررسی نقش هوش های فرهنگی و عاطفی بر بهبود عملکرد کارکنان در مرکز ملی مطالعات جهانی شدن می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی. از نظر نوع داده ها، کمی. از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی یا زمینه یابی است. داده ها از 80 نفر کارکنان مرکز ملی مطالعات جهانی شدن به صورت کل شماری توسط پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش عاطفی و فرهنگی کارکنان با عملکردشان رابطه معناداری وجود دارد به علاوه بین هوش عاطفی با هوش فرهنگی نیز رابطه معناداری دیده می شود. از آزمون کولموگروف-اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق استفاده شد و توسط آزمون T تک نمونه ای مشخص شد که هوش فرهنگی و عاطفی کارکنان از سطح قابل قبولی برخوردار است.
تأملی بر جای گاه زن در اندیشة مولوی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
پرونده ویژه: فرهنگ آپارتمان نشینی
حوزههای تخصصی:
مقدمه
تاریخچه
الزامات آپارتمان نشینی
آسیب ها و راهکارها
زمینه های بروز مشکلات آپارتمان نشینی
مزایای آپارتمان نشینی
فرهنگ صحیح آپارتمان نشینی
توصیه های اسلامی برای آپارتمان نشینان، آپارتمان سازان و مسئولین
اساسنامه آپارتمان نشینی
قوانین آپارتمان نشینی
بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با رفتارهای محیط زیستی (مورد مطالعه: شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات شهر یزد در حوزه محیط زیستی می باشد که عمدتاً ناشی از توسعه ی صنعتی، وضعیت جغرافیایی، شرایط سخت اقلیمی، کم آبی، ریزگردها و غیره در حوزه ی محیط زیست است که اگر کنترل نشود، ممکن است به بحران محیط زیستی تبدیل گردد و سایر دستاوردهای توسعه ی استان نیز بر باد دهد. در تعامل محیط زیست و انسان که برآیند آن می تواند توسعه ی پایدار باشد، انسان نقش تأثیرگذاری را ایفا می نماید. در این تحقیق به بررسی عوامل فرهنگی مرتبط یعنی سرمایه فرهنگی، دینداری و بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی با رفتارهای محیط زیستی شهروندان شهر یزد پرداخته شده است. پژوهش از نوع پیمایش و جامعه ی آماری این تحقیق شهروندان شهر یزد بوده است. تعداد نمونه 384 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران بدست آمده است و پاسخگویان به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. تکینک گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مطلوب برخوردار بوده است. براساس یافته های این پژوهش بین متغیرهای سرمایه فرهنگی، سبک زندگی و رفتارهای زیست محیطی رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین بین زنان و مردان در رفتارهای زیست محیطی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین متغیرهای سن، وضع تأهل، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، دینداری، تحصیلات و رفتارهای محیط زیستی رابطه ی معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده در معادله رگرسیون 29 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود.
تحلیل سلوک امام سجاد علیه السلام در مدیریت فرهنگی بعد از عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات امام سجاد علیه السلام مقارن با دوره ای خاص از شرایط فرهنگی اجتماعی تاریخ اسلام بود که می توان آن را دوره حاکمیت فرهنگ جاهلی دانست؛ با این حال ایشان هم زمان با مدیریت این فضای فرهنگی، به بازآفرینی فرهنگ اسلامی اقدام نمودند. در این راستا از راهبردهایی بهره بردند: افشای ماهیت فرهنگی بنی امیه و طراحی سامانه فرهنگی. راهبرد کلی ایشان در این میان، الگوی خاصی از «فرهنگ و شخصیت» و ارتباط دوسویه این دو بوده است. ایشان با بازآفرینی فرهنگ اسلامی، شخصیت افراد پیرامونی خود را تحت تأثیر قرار دادند و در مقابل، این شخصیت ها توانستند به بازآفرینی فرهنگ اسلامی یاری رسانند. نظام فرهنگی امام (ع) نیز دارای راهبردی سامانه ای است که در چند سطح و هر سطح در چندین لایه طبقه بندی می شود. با توجه به توفیق راهکارهای ایشان در برون رفت از فضای فرهنگی ناهنجار و بازآفرینی فرهنگ مطلوب، می توان با بازخوانی راهبرد امام سجاد علیه السلام از این راهبرد در دیگر فضاهای فرهنگی اجتماعی به تناسب بهره برد.