فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.
مکتب فرانکفورت (نظریة انتقادی) ارزیابی انتقادی مبانی نظری (فلسفی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مکتب «فرانکفورت» (نظریة «انتقادی» به عنوان مبنای اصلی آن) بخشی از یک جنبش فکری، موسوم به «مارکسیسم غربی» و برآمده از شرایط خاصی است که در پی تفاسیر مجدّد از نظریة مارکس درباره جوامع سرمایه داری و انتقاد از جامعة نوین و نظام های گوناگون معرفتی مانند اثبات گرایی است. در این نوشته، تلاش بر آن است که ضمن معرفی نظریة «انتقادی» و زمینه های اجتماعی و نظری (معرفتی) شکل گیری آن، به مبانی نظری (فلسفی) این نظریه با توجه به نسل اول نظریه پردازان مشهور آن (همچون هورکهایمر، آدورنو، مارکوزه و فروم) بپردازد و ضمن توضیح هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی آن، به بررسی و ارزیابی مبانی آن همت گمارد.
بازنمایی زندگی روزمرة جوانان در سریال فاصله ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ترسیم کیفیت بازنمایی زندگی روزمرة جوانان در تلویزیون ایران، از طریق بررسی بازنمایی زندگی روزمرة جوانان در سریال فاصله ها و با بهره گیری از نظریات بازنمایی و انتقادی زندگی روزمره، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که در سریال فاصله ها، بر اساس فن کلیشه سازی، برخوردی گزینشی و متعصبانه با زندگی روزمرة جوانان صورت گرفته است و، ضمن گروه بندی جوانان به سنتی و مدرن، مرز میان «ما» و «آن ها» مشخص شده است.
دیدگاه مسلط سریال پُرکردن فاصلة ارزشی بین جوانان با هم نسلان خود و پدرانِ آرمان گراست. سریال، با تبلیغ فرهنگی علیه جوانان، آن ها را در موضع ضعف قرار می دهد و قصد سازمان دهی زندگی روزمرة آنان را دارد. از سوی دیگر شاهد هستیم که، تحت تأثیر سیستم بر زیست جهان، کنش ارتباطی کنش گران جوانِ زندگی روزمره با هم نسلان خود و نهادهای اجتماعی دچار اختلال گشته است؛ جالب آن که هر کدام از نهادهای اجتماعی به شیوه ای مشابه با مسائل زندگی روزمرة جوانان برخورد می کنند
بررسی برخی از عوامل اجتماعی مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه که با هدف بررسی میزان عوامل مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد انجام شده، به لحاظ زمانی مقطعی و به لحاظ روشی از نوع پیمایشی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جامعه ی آماری زنان 64-15 ساله ی شهر یزد و روش نمونه گیری خوشه ای بوده است. داده های به دست آمده که در بین 400 نفر از زنان شهر یزد که به صورت تصادفی توزیع شده، از طریق برنامه spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که میزان مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد 68/28 درصد و از حد متوسط پایین تر است. بر اساس آزمون های انجام شده میزان مصرف گرایی با میزان دینداری، سبک زندگی و مدگرایی رابطه ی معنی داری داشته ولی با متغیرهای سن، تأهل، اشتغال، درآمد، تحصیلات و نگرش به جنسیت این رابطه معنی دار نشده است. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان می دهد که سبک زندگی، دینداری و مدگرایی در مجموع 48 درصد از واریانس میزان مصرف گرایی را تبیین می کنند، سبک زندگی با مقدار بتای برابر با 0/62 و t=10/06 بیشترین میزان واریانس مصرف گرایی را تبیین می کند.
استعاره های مفهومی رنگ در زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا قبل از پیدایش زبانشناسی شناختی، ""استعاره"" به عنوان مفهومی منحصر به زبان ادبی شناخته می شد. از این رو، تنها در مفاهیم ادبی مورد استفاده قرار میگرفت؛ اما با پیدایش زبانشناسی شناختی، مشخص شد که کاربرد استعاره در زبان عامیانه نیز قابل توجه است. یکی از شاخه های شگفت انگیز زبانشناسی شناختی نظریه ی ""استعاره ی مفهومی رنگ"" است. بر اساس این نظریه، رنگها مفاهیم ذهن کاربران هر زبان را به زیبایی منتقل می کنند. حال، سؤال این است که آیا گویشوران زبان کردی ایلامی مفاهیم رنگ ها را به صورت چند معنایی به کار می برند یا خیر؟ آیا رنگ ها در استعاره های کردی ایلامی به صورت یکسان استفاده شده اند یا خیر؟ پس از تجزیه و تحلیل داده ها (که به صورت توصیفی انجام گرفت) مشخص شد که: 1. بیشتر مفاهیم رنگ ها در زبان کردی ایلامی به صورت چند معنایی استفاده می شوند؛ 2. رنگ ها در استعاره های کردی ایلامی به صورت یکسان استفاده نمی شوند. بر اساس نتایج این تحقیق، از میان تمامی رنگ ها ""رنگ سیاه"" بیشترین فراوانی دارد. شاید بتوان ریشهی استفاده از استعاره های مفهومی رنگ را در مذهب و عقاید پیشینیان جست و جو کرد.
نگاهی به عناصر بومی در شعر امروز شاعران ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصه های فرهنگی جوامع کهن که خاصیت ماندگاری طولانی دارد و کمتر در معرض زوال قرار می گیرد، مقوله ی شعر و شاعری است. با توجه به ذوق و قریحه ی ذاتی زاگرس نشینان و سابقه ی کهن منطقه، شعر در میان مردم ایلام جایگاه ویژه ای دارد؛ چرا که آنان شعر را به مثابه ی میراثی نیاکانی حفظ کرده اند و معمولاً از آن در بسیاری از جنبه های زندگی خود بهره می گیرند.
از آن جا که شعر فارسی استان ایلام به ویژه طی چند دهه اخیر، ظرفیت های بالای خود را نشان داده و در همین راستای مجموعه ی شعرها و شاعران مطرح و برجسته ای را به قلمرو گسترده ی ادبیات کشور معرفی نموده است؛ این پژوهش می کوشد با استفاده از نظریه ی عناصر شعری محمدرضا شفیعی کدکنی در دوران شعر فارسی و دریچه ی عناصر بومی به کار گرفته شده توسط این شاعران، به شعر این استان نگاهی تحلیلی بیافکند. شفیعی کدکنی در این نظریه، شعر را در پنج حوزه ی عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. این بررسی که برروی حدود دوازده مجموعه انجام گرفته است، نشان می دهد که شاعران امروز ایلامی از عناصر بومی در اشعار خویش در حوزه های یاد شده، بهره برده اند؛ اما عنصر عاطفه رنگ و بویی بومی تر دارد.
بررسی راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی
حوزههای تخصصی:
رویارویی با فرهنگ اسلامی در آثار ادبای مسیحی عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریة شرق شناسی ادوارد سعید و غیریت سازی نظریة گفتمان، به رویارویی ادبای مسیحی عرب با فرهنگ اسلامی پرداخته و نشان داده شده است که نقش مسیحیان عرب در اسلام ستیزی و گسترش نفوذ فرهنگی غرب به دنیای عرب به خصوص مدیترانة عربی از جمله کشورهای مصر، سوریه و تونس قابل توجه و بسیار گسترده بوده است و بر غیریت سازی از فرهنگ اسلامی تأکید داشته اند. مهم ترین مصادیق برساختن هویت «غیر» از فرهنگ اصیل اسلامی عربی در استهزای فرهنگ و احکام اسلامی، قبح شکنی از معاصی و خطوط قرمز اسلام همچون روابط نامشروع و خودکشی و ترویج برخی آموزه های مسیحی مانند: اعتراف به گناه یا معرفی مسیحیت به عنوان دین آرامش و مدارا، بی دین کردن خط و زبان عربی، بازنمایی اسلام به منزلة دینی عقب مانده و مترادف با جهل و بی سوادی، تاریخ سازی و القای آغاز دوران رونق و ترقی با ورود فرهنگ غرب به جهان عرب و نیز تصویرسازی از غرب و مهاجمان متجاوز به مثابه پیام آوران تمدن و پیشرفت، برخی از راهبردهای ادیبان مسیحی عرب در تاریخ معاصر در قالب داستان ها و اشعار به شمار می رود.
مقایسه ی نظام آوایی گویش کرمانجی خراسانی و کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش کرمانجی خراسانی و کردی ایلامی دو گویش مختلف زبان کردی هستند. گویش کرمانجی خراسانی، گویش کرد های ساکن استان خراسان شمالی است و گویش کردی ایلامی گویش جمعیت کثیری از کرد های ساکن استان ایلام می باشد. این دو گویش به دلیل تأثیر پذیری از زبان های دیگر تا حدودی این دو گویش از همدیگر فاصله گرفته اند؛ به گونه ای که گویشوران دو گویش، قادر به درک متقابل نیستند. گویش کرمانجی خراسانی اصولاً تحت تأثیر زبان فارسی خراسانی قرار داشته است. این گویش در شمال خراسان با زبان ترکی و در جنوب خراسان با زبان فارسی مراوده داشته است. از طرفی ، گویش کرمانجی خراسانی بر خلاف گویش کردی ایلامی «ساخت ارگتیو» و «جنس» را که از مهم ترین ویژگی های گویش های کردی شمالی هستند، در خود حفظ کرده است . روش انجام گرفته در این تحقیق از نوع مطالعه ی کتابخانه ای است و از شم زبانی نگارندگان نیز در تجزیه و تحلیل تحقیق استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گویش کرمانجی خراسانی و گویش کردی ایلامی هر یک دچار تغییر و تحول آوایی شده اند و زبان های مجاور هریک به نوعی در تغییر و تحول دو گویش مؤثر بوده اند.
تدوین سیستم خط مشی گذاری فرهنگی آینده نگر با استفاده از هم افزائی مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
تحصیل امنیت اخلاقی و ارزشی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی امنیت ملی و بین المللی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه اجتماعی نظم و امنیت اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه قانون و حقوق اساسی در جمهوری اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
خال کوبی و برساخت هویت فردی بازتابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خال کوبی به مثابهی بخشی از مدیریت و طراحی بدن در کنار کارکردهای زیستشناختی دارای کارکردهای اجتماعی و معنایی است و همین مسئله خال کوبی را از یک نمایش کودکانه و یا نابهنجار به مسئلهای بنیادین در بیان خودِ بازتابنده و هویت نوین درآورده است که افراد به تناظر آن به بیان روایتی خاص از هویت فردی،ذهنیت و جنسیت خود میپردازند. سؤال محوری پژوهش حاضر این است که افراد چگونه اشکال طراحی شده و متون نگارش شده بر بدن خود را بازسازیی معنایی میکنند. نتایج حاصله از مصاحبه عمیق با 32 نفر از افرادی که بر بدن خود خال کوبی کردهاند، نشان از تغییر بنیادین در رویکرد افراد نسبت به خال کوبی دارد. از منظر افراد درگیر در این موضوع، خالکوبی به مثابهی خواست متافیزیکی، عضویت نمادین گروهی، روایت فردی، تداوم هنجارهای اجتماعی جنسیتی، ضد معیارمندی و فردگرایی تجربه و تفسیر شده است.
الگوی بومی سنجش دین داری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی ارائة الگویی مبتنی بر منابع اسلامی به منظور سنجش دین داری در بین مسلمانان است. در دهه های اخیر، تحقیقاتی در خصوص سنجش تجربی وضعیت دین داری در ایران انجام شده، اما عمده ترین کاستی آنها عدم تلاش برای طراحی الگوی بومی سنجش دین داری و استفاده از الگوهای غربی و مسیحی است. البته در این زمینه، برخی تلاش ها برای طراحی یا کاربست الگوهای بومی از سوی بعضی محققان صورت گرفته، ولی این تلاش ها نیز چندان قرین توفیق نبوده است. با اذعان به سابقة بیش از پنجاه سالة مطالعات تجربی و میدانیِ انواع، میزان و تغییرات دین داری، با ذکر گونه شناسی هیل و هود از انواع مقیاس های غربی سنجش دین داری، مهم ترین انتقادات مربوط به مقیاس های مزبور مطرح شده است. سپس برخی از الگوهای داخلی سنجش دین داری معرفی و نقد گردید و در پایان نیز با بهر ه گیری از منابع اسلامی، الگویی بومی برای سنجش تجربی دین داری پیشنهاد شده است.