فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: Descriptive evaluation, if successfully implemented can play an important role in promoting the academic success and performance of elementary students. As a result, the present study was conducted with the aim of presenting a model of effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran. Methodology : The present study in terms of purpose was quantitative applied and in terms of implementation method was descriptive from type of quantitative. The research population was the heads and deputies of public universities, faculty members and experts of the Educational Research and Planning Institute, professors of education, doctoral students of education and faculty members and experts of the Research, Evaluation, Validation and Quality Assurance Center of Education in the 2020 year. The research sample based on Krejcie and Morgan table was estimated 178 people who were selected by stratified random sampling method with respect to job position ratio. The research instrument was a researcher-made questionnaire of effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran (129 items) which its content validity was confirmed by experts and its construct validity was confirmed by exploratory factor analysis method and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method for the whole 0.89 and for factors higher than 0.70. Data were analyzed by methods of exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and Smart PLS software. Findings : Findings showed that the effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran have ten factors and two dimensions of manpower (including four factors of teachers' ability, motivational factors, structural factors and factors related to students) and curriculum (including six factors of multidimensional curriculum, fit of curriculum with facilities, fit of curriculum with needs of individual and community, content of curriculum, flexibility of curriculum and students' satisfaction from curriculum). Other findings showed that the model of effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran had a good fit and both manpower and curriculum had a direct and significant effect on it (P<0.05). Conclusion : According to the model of the present study, for the successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran, it is possible to improve the situation through the dimensions of manpower and curriculum and related factors.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد با و بدون تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
467 - 482
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد دارای تجربه و فاقد تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. از بین کلیه افراد متقاضی طلاق در دادگاه های شهر مشهد، تعداد 100 نفر ( 50 فرد دارای تجربه و 50 فرد فاقد تجربه رابطه فرازناشویی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه های راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان و ذهن آگاهی گردآوری و با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در راهبردهای تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بین دو گروه تفاوت وجود دارد، به نحوی که در راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، تمرکز مثبت مجدد، ارزیابی مثبت، برنامه ریزی، دیدگاه وسیع تر، پذیرش، عمل همراه با آگاهی، توصیف، مشاهده، قضاوت نکردن و واکنش نشان ندادن، نمرات افراد فاقد روابط فرازناشویی بالاتر از افراد دارای تجربه روابط فرازناشویی بود. از طرفی، گروه فاقد تجربه فرازناشویی در تنظیم شناختی منفی، سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیزی نمرات پایین تری کسب کردند. نتایج این پژوهش نشان داد مهارت های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی بازدارنده در روابط فرازناشویی عمل کند و آموزش این مهارت ها برای زوجین پیشنهاد می شود.
فرهنگ مصرفی و تخریب طبیعت: رویکرد انجمن های زیست محیطی به بحران زیست بوم (مطالعه موردی: انجمن سبز چیا، مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
148 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت واکاوی انتقادی سیاستِ سبز که مبنای رویکرد انجمن های زیست محیطی به بحران زیست بوم است. استدلال اصلی این است که انجمن های زیست محیطی در تحلیل ریشه های بحرانِ زیست بوم و ارایه راهکارهای مقابله با آن از نقش سازوکارهای جهانشمولِ سرمایه داری غفلت می ورزند و با تمرکز بر عوامل جزییِ محلی به دام نوعی کیش حاشیه گرایی می-افتند. از منظر این پژوهش، تخریب طبیعت در جهان کنونی چیزی جدا از مناسبات اجتماعی و سیاسی نیست و فقط با تأمل در نشانگانِ متون و اسناد و نیز با تحلیل نگرش ها و فعالیت های کنشگران مربوطه می توان این پیوند را آشکار ساخت. میدان مطالعه انجمن های زیست محیطی کردستان و به طور مشخص انجمن سبز چیا در شهر مریوان است. داده ها در دو سطح گردآوری شده اند: متون و اسنادی که این انجمن تولید و منتشر کرده است و مصاحبه با اعضای فعال این انجمن درباره نگرش ها و رفتارهای آن ها در قبال محیط زیست. داده های نوع اول از طریق روش خوانش نشانه گرایانه تحلیل شده اند و داده-های حاصل از مصاحبه ها از طریق روش تحلیل مضمونی. نتایج بیانگر آن است که فرهنگ سازی، ساده زیستی، زاگرس، زریبار، جمعیت، خشونت، کمپین، مدیریت، حقوق بشر، نوستالوژی و اکوتوریسم محوری ترین نشانه های مورد استفاده این انجمن در اسناد نوشتاری است. همچنین قانون گرایی، هویت طلبی و واقع گرایی عمده ترین مضامین مرتبط با سیاستِ سبز در انجمن چیا هستند. به طورِ کلی تأملِ انتقادی بر داده ها حاکی از آن است که تمهیدات نشانگانی چیا در جهت بازنمایی محیط زیست ذیل سیاست پدیدار مفصل بندی شده که نتیجه ی آن نامرئی کردن کلیت اجتماعی در تحلیل بحران زیست بوم است.
مقایسه بین نسلی مصرف کالاهای فرهنگی و عوامل موثر بر آن در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
145 - 124
حوزههای تخصصی:
مصرف فرهنگی، یکی از شاخص های سبک زندگی است که به بیان ساده به معنای استفاده از کالاهای تولید شده نظام فرهنگی بوده، مشخص کننده نوع سلیقه مصرف کننده نیز می باشد. بر اساس نظریه بوردیو، مصرف کالاهای فرهنگی با سرمایه فرهنگی افراد مرتبط است. در این پژوهش، ضمن مقایسه نسلی میزان مصرف کالاهای فرهنگی در شهر رشت، سرمایه فرهنگی آنان نیز به روش پیمایش، مورد بررسی گرفته است و از 400 نفر به عنوان نمونه، پرسش به عمل آمده است. نتایج تحلیلی بر اساس آزمون های آماری، حاکی از آن است که میانگین مصرف کالاهای فرهنگی در نسل سوم( بعد از انقلاب) بیشتر از نسل دوم ( قبل از انقلاب) است. در واقع نسل سوم ، نسبت به نسل دوم، از میانگین سرمایه فرهنگی بالاتری، برخوردار است. فرضیه دیگر تحقیق مبنی بر ارتباط سرمایه فرهنگی با مصرف کالاهای فرهنگی نیز به اثبات رسیده است. تحلیل رگرسیونی هم نشان می دهد که همه ابعاد سرمایه فرهنگی اعم از تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی با مصرف کالاهای فرهنگی رابطه معناداری دارند. بعد نهادی با بتای 32/0، قوی ترین رابطه را با مصرف کالاهای فرهنگی، نشان می دهد. همچنین با توجه به مقدار ضریب تعیین، می توان گفت که 54 درصد از تغییرات متغیر مصرف کالاهای فرهنگی توسط متغیرهای سه گانه سرمایه فرهنگی اعم از تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی، تبیین می شود.
بررسی جامعه شناختی تبعات فردی- اجتماعیِ چندگانگیِ نقشِ زنانِ شاغل در شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی جامعه شناختی تبعات فردی- اجتماعیِ چندگانگیِ نقشِ زنانِ شاغل در شهرداری تهران در سال 1397 پرداخته شد. با استعانت از روش تحقیق پیمایشی و بر اساس قواعد آماری مربوط به تعیین حجم نمونه، 360 نفر از زنان شاغل در مناطق مختلف شهرداری شهر تهران از بین 5600 نفر جامعه آماری؛ به عنوان نمونه آماری و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته متشکل از گویه هایی در مقیاس 5 گزینه ای طیف لیکرت با پایایی بالای 7/0 و اعتبار محتوایی قابل قبول استفاده گردید. سوال اصلی تحقیق این بود که آیا بین تبعات فردی و اجتماعی با تعارض در ایفای نقش های چندگانه رابطه وجود دارد؟ در تدوین چارچوب نظری تحقیق در باب متغیرهای مورد مطالعه؛ از نظریه ها و آراء تعارضِ نقش گرینهاوس و بیوتل(1985)، رویکرد کمیابی و انباشتگی و نظریه امتداد استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی نشان داد؛ بین تعارض در ایفای نقش های چندگانه زنان با استرس کاری، تعجیل و تأخیر در کارها، فرسودگی جسمی و درگیری خانوادگی آنها رابطه مستقیم وجود دارد. بین تعارض در ایفای نقش های چندگانه زنان با حمایت اجتماعی، رضایت از شغل و رضایت از زندگی آنها نیز رابطه معکوس مشاهده شد. در نتیجه با شاغل شدن زنان در عصر مدرنیته و عدم همکاری مردان در کارهای خانه به زنان و مدیران در محل کار با پیشینه مستحکم مردسالاری؛ تعارض در ایفای نقش های چندگانه آنها در خانه و محل کار ایجاد می شود که تبعات فردی و اجتماعی متفاوتی بر جای می گذارد.
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی در خصوص کارکردهای دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش کاربردی حاضر، بررسی نگرش اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه کارکردهای دانشگاه است. طرح کلی این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی ناهمزمان (کیفی- کمی- کیفی) است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی؛ در بخش کمی، از آمارهای توصیفی میانگین و در بخش کیفی آخر، از روش گروه های کانونی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز (600 نفر)، که مرحله مصاحبه اکتشافی اولیه، با انتخاب هدفمند 54 عضو؛ بخش کمی با انتخاب تصادفی 225 عضو؛ و بخش کیفی آخر (گروه کانونی) با انتخاب هدفمند مطلوب 8 نفر از خبرگان دانشگاه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات به ترتیب در سه مرحله کیفی- کمی- کیفی، به شیوه مصاحبه نیمه ساختمند، پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه ها و مرحله آخر مصاحبه گروه کانونی است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، تأیید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای [1]کرونباخ برای کل پرسشنامه (78/0=a) بدست آمده که نشانه پایایی مطلوب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کد گذاری اشتروس و کوربین (1990)، و در بخش کمی نیز از آماره های توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش، استفاده شده است. نتایج بدست آمده بر اساس مصاحبه ها در بخش کیفی پژوهش، حاکی از آن بود که مقوله کارکردهای دانشگاه، دارای 5 حوزه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، کارآفرینی، تجاری سازی و کارکرد اجتماعی است. نتایج بدست آمده از بخش کمی حاکی از آن بود که در دانشگاه شهید چمران اهواز، کارکرد آموزشی مهم ترین کارکرد تلقی می شود و کمترین میانگین، نشان دهنده این مهم است که به کارکرد کارآفرینی در دانشگاه کمتر توجه شده است. مشارکت کنندگان بخش کانونی هم یافته های دو مرحله قبل را تأیید کردند. بنابراین توصیه می شود دانشگاه زمینه را برای پرداختن به کارکردهای جدید از جمله کارآفرینی و تجاری سازی فراهم کند.
نقش واسطه ای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
266 - 276
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دوزبانه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوزبانه پایه نهم شهرستان ترکمن در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس نظریه ذهن (Steerneman, 1994)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Pham & Taylor, 1999) و مقیاس پردازش هیجانی (Baker & et al, 2010) گردآوری و با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-18 و AMOS-23 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل نقش واسطه ای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دوزبانه برازش مناسبی داشت. همچنین، نظریه ذهن بر پردازش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوزبانه و پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، نظریه ذهن با نقش واسطه ای پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوزبانه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به روابط مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برنامه ریزی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوزبانه از طریق ارتقای نظریه ذهن و پردازش هیجانی ضروری است.
عنوان: مطالعه ی تاثیر اعتماد به نهاد پزشکی بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی میزان اعتماد اجتماعی به نهاد پزشکی و تاثیر آن بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی- درمانی در شرایط پاندمی کووید 19 بپردازد. بدین منظور از روش کمی (پیمایش) و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه ی آماری عبارت است از؛ افراد بالای 20 سال شهر تهران که طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 معادل 6666801 نفر می باشد. از این میان ،به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 نفر از مناطق 22 گانه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. میانگین آلفای کرونباخ شاخص ها بیش از 0.7 شد که حاکی از پایایی قابل قبول ابزار سنجش می باشد.یافته ها نشان داد که میزان انطباق با توصیه های بهداشتی در بازه ی نظرسنجی (تیر ماه 1400) در میان شهروندان تهرانی، نسبتاً زیاد است. همچنین باتوجه به میانگین شاخص اعتماد به نهاد پزشکی (3.18) می توان گفت که در مجموع میزان اعتماد پاسخگویان به نهاد پزشکی (در تمام ابعاد آن) نسبتاً زیاد است. به منظور بررسی فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب معناداری هر چهار رابطه زیر 0.05 و معنادار بود؛ از این روی، هر چهار فرضیه تحقیق تائید شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که بین اعتماد به نهاد پزشکی در تمام ابعاد آن (شایستگی، رازداری، وظیفه شناسی و صداقت) و انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با کووید 19 رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. درنتیجه، می توان گفت که با افزایش اعتماد نهادی به نهادهایی مانند نهاد پزشکی در جامعه، می توان تا حد زیادی مشارکت اجتماعی در زمینه ی انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی ها را افزایش داده و از این طریق به کنترل موثر پاندمی ها در جامعه دست یافت.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با احساس امنیّت اجتماعی (مطالعه موردی: ساکنان ناحیه 2 شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
185 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از نیازهای مهم بشری که بعد از رفع نیازهای فیزیولوژیک از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، امنیّت اجتماعی است؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان احساس امنیّت اجتماعی در شهر اهواز است.روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث موضوع و شیوه اجرا، تبیینی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام ساکنان ناحیه دو شهر اهواز است که براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 نفر از آن ها انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و برای روایی گویه های مربوط به متغیرها از روایی صوری (مراجعه به متخصصان و خبرگان) استفاده شده است. پایایی تحقیق بر اساس تکنیک آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها در حد مطلوب (0/82) بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با به کارگیری نرم افزار spss انجام شد.یافته ها: یافته ها بیانگر رابطه معنی دار بین میزان احساس امنیّت اجتماعی و متغیرهای اعتماد اجتماعی (0/541)، اوضاع فیزیکی - اجتماعی شهر (0/296)، داشتن تجربه مستقیم یا غیرمستقیم از جرم (0/487-) و جنسیت (4/32-) و عدم رابطه معنی دار بین میزان احساس امنیّت اجتماعی و متغیرهای پایگاه اجتماعی - اقتصادی (0/173) و میزان استفاده از رسانه ها (0/116) در جامعه موردمطالعه است. نتایج رگرسیونی حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار (پایگاه اجتماعی - اقتصادی، میزان استفاده از رسانه ها، اعتماد اجتماعی، اوضاع فیزیکی - اجتماعی شهر، داشتن تجربه مستقیم یا غیرمستقیم از جرم و جنسیت) بر میزان احساس امنیّت اجتماعی، متغیرهای اعتماد اجتماعی (با مقدار بتای 0/325) و پایگاه اجتماعی - اقتصادی (با مقدار بتای 0/094) به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر میزان احساس امنیّت اجتماعی شهروندان جامعه مورد تحقیق داشته اند.نتیجه گیری: با فراهم کردن مؤلفه هایی چون اعتماد اجتماعی، بهبودی در کیفیّت و اوضاع فیزیکی - اجتماعی شهر و همچنین توجه و تأکید بیشتر بر امنیّت زنان می توان احساس امنیّت اجتماعی را بین شهروندان به مراتب افزایش داد.
A Comparison Study on the Effect of Two Teaching Methods of Brainstorming and Group Discussion by E-Learning on Learning Level and Interest in Teamwork in Social Studies Course(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Since the prevalence of Covid-19 increased the use of e-learning and its dual importance in teaching methods, this study aimed to compare the effect of two teaching methods of brainstorming and group discussion by e-learning on learning level and interest in teamwork in social studies course. Methodology: This was an applied study in terms of purpose and semi-experimental with pre-test and post-test design in terms of implementation method. The study population was the third-grade elementary school students in district 20 of Tehran in the academic year of 2020-2021. The sample size was 60 students in two classes with 30 ones who were selected by available sampling method. One of the classes was considered as a teaching group with brainstorming method in a random way and the other class was considered as a teaching group with group discussion method. The teacher-made test of learning level in the social studies course and the teamwork interest questionnaire (Evans & Jarvis, 1986) were used to collect the data. Findings: The results of paired t-test showed that both methods of teaching brainstorming and group discussion by e-learning enhanced the level of learning and interest in teamwork in social studies course (P <0.001). The results of univariate analysis of covariance showed that the group discussion teaching method in comparison with the brainstorming teaching method enhanced the learning level and interest in teamwork in the social studies course (P <0.001). Conclusion: The results showed the effectiveness of both methods and the greater impact of group discussion teaching method compared to the brainstorming teaching method in both variables of learning level and interest in teamwork. Therefore, the use of group discussion teaching method should be prioritized to improve academic performance in social studies course.
Provide a Model for Teaching Organizational Citizenship Behavior in the Education and Training Organization based on Data Theory Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of the present study was to present a model for training organizational citizenship behaviors in the Education Organization based on grounded theory. Methodology: The present study was applied in terms of objective. For a rich description of the experiences, attitudes and perception of the interviewees towards training organizational citizenship behaviors, the qualitative research method was used and in particular grounded theory (systematic approach) was used to achieve a paradigm model. The population of this study included professors, university experts and directors of education in Kermanshah Province. Sampling in the present study was purposeful, in which 14 people were selected from the mentioned ones. In this study, interviews have been used to collect their views related to the training of organizational citizenship behavior in the Education Organization. Content validity was used to evaluate the validity of the construct and Cronbach’s alpha coefficient was used to evaluate the reliability. The research tool in this section was a questionnaire and for data analysis, SMART PLS3 and SPSS23 software were used. Findings: The results showed that causal conditions (employee empowerment; decentralization; and employee awareness of organizational citizenship behavior); axial phenomena (chivalry and forgiveness, conscientiousness; organizational spirituality; respect and esteem; and civic virtue); strategic factors (organizational contexts, fair and rapid feedback; observance of justice in the organization; policy making; and increasing employee motivation); confounding variables (personality traits; and cultural, social, political and economic conditions); background conditions (organizational culture, transformational leadership, and organizational support) and consequences (effectiveness and improvement of organizational performance; employee satisfaction; organizational commitment, cooperation and participation) affect the training of organizational citizenship behavior in the Education Organization. Conclusion: The study results showed the effect of each of the different categories on the training of organizational citizenship behavior. So, to succeed in this regard, special attention should be paid to these categories. Therefore, in order to achieve higher effectiveness and proper hiring of employees with extra-role behaviors, the Education Organization should consider and implement the necessary program and preparation for training organizational citizenship behaviors.
توصیف تجربه زیسته فرزندان والدین دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی نوعی از نابهنجاری است که در سطح کوچک، اساس خانواده و در بُعد وسیع تر، جامعه را درگیر می کند؛ از این رو، بررسی و توصیف تجربه زیسته فرزندان طلاق عاطفی ضرورت خاصی دارد. هدف پژوهش حاضر توصیف تجربه زیسته فرزندان والدین دچار طلاق عاطفی است. در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. ۱۲ نفر از نوجوانان و جوانان واجد شرایط به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تجزیه وتحلیل آنها به روش تحلیل مضمون صورت گرفت. یافته ها به استخراج ۹۶ مضمون فرعی و ۱۳ مضمون اصلی از جمله: خلأ ارتباطی و عاطفی فرزندان، غوطه ور بودن خانواده در هیجان های منفی، آشفتگی های روانی فرزندان، مشکلات الگوپذیری و شیوه های مقابله فرزندان با فشار روانی منجر شد. نتایج بیانگر آن است که در اثر کارکرد ناسالم خانواده های دچار طلاق عاطفی، فرزندان به جای اینکه خانواده را پناهگاهی آرامش بخش بدانند، آن را عامل آشفتگی و تنش قلمداد می کنند؛ بنابراین توصیه می شود ضمن آگاهی بخشی به والدین از اثر های سمی طلاق عاطفی در راستای توانمند سازی و ارتقای سرمایه های روان شناختی فرزندان طلاق عاطفی نیز اقدام شود.
نقش امنیت در مقاصد رفتاری گردشگران ورزشهای زمستانی (مورد مطالعه: پیستهای اسکی تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۲۸۶-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر تعیین نقش امنیت و ابعاد آن بر مقاصد رفتاری گردشگران ورزشهای زمستانی در پیستهای اسکی تهران بود. روش: این تحقیق از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه گردشگران پیستهای اسکی تهران در زمستان سال 1396 بودند. در این تحقیق از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود به منظور تعیین حجم نمونه تحقیق استفاده شد (384 نفر). به روش نمونه گیری خوشه ای (هر پیست یک خوشه) تعداد 400 پرسشنامه در پیستهای اسکی توزیع شد و درنهایت 331 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای مدل از پرسشنامه امنیت گردشگری محمودی و همکاران (1394) و پرسشنامه نیات رفتار زیتامل و همکاران (2003) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن نیز با استفاده از روایی همگرا (تأیید بارهای عاملی و مقدار AVE) و روایی تشخیصی مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی (جداول و نمودارهای توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (همبستگی اسپیرمن) و برای ارائه مدل، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: امنیت روانی، امنیت اقتصادی و امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری با نیات رفتاری گردشگران در پیستهای اسکی تهران دارند. بحث: با توجه به نتایج تحقیق، هر چه ضریب امنیتی در یک محل از جنبه های مختلف بالاتر باشد، گردشگران ورزشی بیشتری تمایل به سفر به آن مکان را خواهند داشت.
آسیب شناسی سیستماتیک نظام تجاری سازی علم و فناوری در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۷۲-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
تجاری سازی عاملی موثر در ظهور و رشد بنگاه های مبتنی بر دانش و فناوری است و به عنوان پیشران کلیدی توسعه از اهمیت روزافزونی برخوردار است. به رغم موفقیت شمار زیادی از پژوهش ها از نظر فنی، تعداد محدودی مرحله تجاری سازی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، این امر نشان از پیچیدگی و وجود موانع مختلف بر سر راه تجاری سازی دارد. منظور از نظام تجاری سازی، شبکه ای از نهادهای دولتی و خصوصی و روابط بین آنهاست که با هدف تسهیل تجاری سازی با یکدیگر تعامل می کنند. در این پژوهش با در نظر گرفتن کارکردهای تجاری سازی و مصادیق هریک از این کارکردها، بازیگران نظام تجاری سازی علم و فناوری دسته بنندی، سپس تعاملات ساختاری آنها در قالب نگاشت نهادی ترسیم شده است. هدف این پژوهش آسیب شناسی نظام تجاری سازی علم و فناوری در کشور است و نویسندگان نیز با به کارگیری نگاشت نهادی و تحلیل ذی نفعان، مطالعه منابع خاکستری و مصاحبه با خبرگان به تحلیل و آسیب شناسی پرداخته اند. بر اساس نتایج حاصله، به لحاظ ساختاری و نهادی چالش ها و خلاء های متعددی در نظام تجاری سازی علم و فناوری وجود دارد که به تناسب کارکردها و بازیگران مربوطه به تفصیل در این پژوهش ذکر شده است.
کاربرد طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت در ارزیابی کم توانی توسط مددکاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
1 - 54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کم توانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای تماتیک و انطباق مفاهیم بدست آمده با ICF طبقه بندی شد . مفاهیم ابتدا در 16 مقوله اصلی شامل : کار و اشتغال، وضعیت اقتصادی، تعاملات و حمایتها، آموزش و تحصیل، مسکن و فضای داخل خانه، فضای خارج از منزل، سرپرستی و مراقبت، تحرک اجتماعی و حمل و نقل، نگرش ها و آداب و رسوم، امکانات و فنآوری، رسانه و ارتباطات جمعی، نظام تامین اجتماعی، فعالیت های داوطلبانه و مشارکت اجتماعی، تفریح و اوقات فراغت، خدمات درمانی و توانبخشی، شرایط اقلیمی و آب و هوایی طبقه بندی شده و زیر مقوله ها با 79 کد توصیفی ICF مطابقت داده شد که به 11 سرفصل ICF اشاره دارد : 6 سرفصل مربوط به فعالیتها و مشارکتها و 5 سرفصل مربوط به عوامل محیطی است. نتایج این پژوهش، ICF را بعنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی کم توانی توسط مددکاران اجتماعی معرفی میکند .همچنین به مولفه های فعالیت ها و مشارکت ها و عوامل محیطی توجه بسیار شده است و نشان از رویکرد سیستماتیک در ارزیابی بُعد اجتماعی کم توانی دارد. بنابراین ICF میتواند به بررسی سیستماتیک در مددکاری اجتماعی توانبخشی کمک شایان توجه نماید.
Designing and Validation of Social Responsibility Model for Employees of Ministry of Education Case Study: Department of Education of Khuzestan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to provide a model for social responsibility in education staff.
Methodology: The present study was mixed in terms of implementation method (qualitative-quantitative) and applied in terms of research purpose. In the qualitative part of the research, the participants were 29 experts in the field of social sciences and management who were selected by purposive sampling. The research tool was semi-structured interviews and the data were analyzed at three levels of open, axial and selective coding. Professors' critique was used for data validity and agreement coefficient between coders was used for reliability (CVR = 0.86). In the quantitative part, the statistical population was the administrative staff of different departments of Khuzestan province (1350 people) that based on Krejcie and Morgan table, 384 of them was selected as a sample size by simple random sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire based on qualitative findings and the reliability of the instrument was obtained by Cronbach's alpha test (0.84). Data analysis was performed using Spss19 and Amos24 software which included descriptive and inferential statistics (structural equations).
Findings: From the perspective of experts in ethical, economic, legal, strategic responsibility, transparency of presentation and accountability as the main components of social responsibility and the factors affecting it, including staff training, compliance with ethical charters, providing cheap services, organizational standards, financial and extra-financial support, facilitation Needs were commitment and attention to the growth of staff creativity and innovation. Among the components of social responsibility, accountability with coefficient of path (0.85), ethical component with (0.84) and legal component with (0.81) were more important, respectively. Staff training with path coefficient (0.67), commitment (0.63) and observance of social and moral values (0.59) were the most important factors on social responsibility.
Conclusion: Important elements of social responsibility are transparency, accountability, and greater commitment to ethical and legal norms, which improve employees’ social responsibility by empowering and strengthening social values.
تبیین مدل ارتباطی فرهنگ شهروندی و سبک زندگی سلامت زیست محیطی (جامعه مورد مطالعه شهروندان بالای 18 سال ساکن در استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
31 - 93
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل ارتباطی میان متغیر فرهنگ شهروندی با سبک زندگی سلامت زیست محیطی در بین شهروندان 18- 70 سال ساکن استان همدان انجام شده است. تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته به اجرا درآمده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران کمی برابر با 660 نفر در بین شهروندان ساکن در سه شهر استان همدان و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos سعی در تبیین مناسب داده ها و مدل ارتباطی شده است. بر مبنای نتایج آموس پس از بررسی و تأیید الگو برای آزمون معناداری فرضیه ها از دو شاخص جزئی نسبت بحرانی CR و P استفاده شده است. بر اساس سطح معناداری05/0 مقدار بحرانی بیشتر از 96/1 بدست آمده است. که نشان دهنده تایید فرضیه ها می باشد. همچنین نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر با 796/5 است که دلالت بر مطلوب بودن مدل دارد. نتایج آزمون همبستگی نشان از معنادار بودن رابطه بین فرهنگ شهروندی (36/0) و سبک زندگی سلامت زیست محیطی دارد. مطابق نتایج رگرسیونی متغیر برخورداری از حقوق اجتماعی با مقدار ضریب بتا 270/0 به بهترین وجه متغیر وابسته سبک زندگی سلامت را تبیین می کند.
ارائه الگوی شایستگی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
319 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته(کیفی- کمّی) و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه در دانشگاه آزاد خراسان رضوی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. متون مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و با نرم افزار Maxqda تحلیل شدند. جامعه آماری در بخش کمّی کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد خراسان رضوی (10 واحد) به تعداد 1092 نفر در سال 1398 بودند که حجم نمونه 284 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که مطابق یافته های کیفی تدوین شد و روایی آن به شکل صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری- تفسیری با نرم افزار MICMAC جهت تدوین الگوی مفهومی و برای اعتبارسنجی الگو از معادلات ساختاری با نرم افزار Smart pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد شایستگی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی در 7 مؤلفه(شایستگی ارتباطی انسانی، شایستگی ادراکی، شایستگی مدیریتی، شایستگی حرفه ای، شایستگی اعتقادی و ارزشی، شایستگی فردی و شایستگی سازمانی) و 47 شاخص قابل طبقه بندی است. نتایج معادلات ساختاری با رویکرد Smart pls نیز نشان داد مجموعه متغیرهای الگو توانستند به میزان 75/0 واریانس شایستگی را پیش بینی کنند. برازش کلی مدل نیز 37/0=GOF حاصل شد که نشان دهنده مطلوبیت کلی مدل است. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت در الگوی ارائه شده، مؤلفه شایستگی اعتقادی- ارزشی متغیر بنیادی است که بر سایر سطوح شایستگی اثرگذار است، لذا توجه به این شایستگی برای انتخاب مدیران دانشگاه آزاد اسلامی قابل توجه است.
تحلیلی بر کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان خارجی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
117 - 145
حوزههای تخصصی:
روند جابه جایی و جذب دانشجویان خارجی به عنوان شاخص اصلی جهانی شدن و بین المللی شدن آموزش عالی حاکی از افزایش تعداد دانشجویانی است که در یکی دو دهه اخیر برای تحصیل به کشورهای دیگر می روند. با توجه منافع و پیامدهای مثبت عدیده جذب دانشجویان خارجی، رقابت جهانی درمیان دانشگاه ها برای جذب دانشجویان خارجی به واسطه افزایش کیفیت زندگی دانشگاهی و رضایتمندی دانشجویان از جنبه های آموزشی، اجتماعی و خدمات و امکانات دانشگاهی در جریان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان خارجی دانشگاه اصفهان و تبیین برخی از عوامل دانشگاهی مؤثر بر آن بود. این پژوهش به صورت پیمایشی درمیان همه دانشجویان خارجی صورت گرفت که طی سال 1398 در دانشگاه اصفهان مشغول به تحصیل بودند. یافته های پژوهش حکایت از رضایت نسبی دانشجویان خارجی از ابعاد آموزشی، اجتماعی و خدمات و امکانات دانشگاه اصفهان داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که موفقیت تحصیلی، ارتباطات دانشگاهی، انگیزه تحصیلی و فرسودگی تحصیلی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان خارجی تأثیر دارند. در پایان نیز پیشنهادهایی به لحاظ سیاست گذاری در این زمینه ارائه شده است.
تعیین کننده های اجتماعی تعامل افراد با غریبه های شهری در سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر شهری، ارتقاء مراقبت و احترام اجتماعی برای حمایت از آسیب پذیرترین افراد جامعه از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت تعامل اجتماعی شهروندان با غریبه های شهری و عوامل مؤثر بر آن در شهر سنندج است. روش این تحقیق پیمایش و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها در آن استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج بود که حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 350 نفر است که 360 نفر انتخاب و در نظر گرفته شدند. نمونه های مورد پژوهش از طریق خوشه بندی محلات شهر سنندج و انتخاب نمونه به شیوه تصادفی سیستماتیک از سه خوشه محل انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین فعالیت انتخابی در فضاهای شهری و تعامل با غریبه ها رابطه معناداری مشاهده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان تعامل با غریبه های شهری در افراد مجرد و متأهل تفاوت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای فعالیت انتخابی در فضاهای شهری، احساس احترام و اعتماد عمومی و تعامل با غریبه ها رابطه معناداری هست.