فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، تلاش شده تا با تکیه برنگرش سازه انگارانه، به عنوان یکی از نظریه های جدید و پرطرفدار مطالعات اجتماعی و روابط بین المللی، به بررسی اجتماعی مقوله هویت ملی در ایران پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا به تشریح مبانی نظری سازه انگاری و ماهیت پدیده های اجتماعی و هویت از منظر این نظریه پرداخته و نشان داده شده که بر اساس این نگاه، چگونه ارزش ها و ایده های به هم پیوسته در عرصه اجتماعی، می توانند هویت های جمعی را برساخته و موجب تکوین آنها در عرصه بین المللی شوند.
سپس عناصر هویت ملی در ایران بررسی شده و با بهره گیری از آمار و ارقام و نگرش سنجی های مختلف تلاش می کنیم تا نشان دهیم که این عناصر چگونه در عرصه جهانی بازتاب داده شده اند. بر این اساس، عناصر هویت ملی ایران در دو شاخص اصلی یعنی احساس هویت جمعی و نگرش مذهبی، بررسی شده و ابعاد مختلف گرایش های اجتماعی ایرانیان را هم در عرصه های قومی و در زمینه های مذهبی مورد کنکاش قرار داده ایم. دریافت ما، در این مقاله، این بوده است که به رغم تنوع قومی، احساس تعلق به نوعی هویت جمعی موجب شکل گیری هویت ملی در ایران شده که با گرایش مردم ایران به مذهب درآمیخته است. هر چند که نوع گرایش به مذهب، به گونه ای است که لزوما به رادیکالیسم نمی انجامد. این امر در نوع نگاه ایرانیان به مسایل جهانی نیز مشهود است. در نهایت، به بررسی این مقوله نیز پرداخته ایم که این عناصر هویتی چگونه در زمینه ارزش های موجود در عرصه جهانی و نیز نوع نگاه و تلقی دیگران از جامعه ایرانی، بازتاب داده شده است."
محاورة اینترنتی و تأثیر آن در فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
اینترنت و امکانات موجود در آن به شکل روزافزونی در حال گسترش است. بحث به کارگیری آن از مسائلی است که از ابتدای کار این شبکه مطرح بوده است و همچنان بسیاری از کارشناسان بر روی نحوه و میزان استفاده از آن، در میان گروه های گوناگون، بحث می کنند. واکاوی تأثیر استفاده از این فناوری، مطالعات گوناگونی را می طلبد. این مقاله با تأکید بر کاربردهای متنوع و نوین شبکه اینترنت سعی کرده تا به تأثیر استفاده از اینترنت بر فرهنگ محاوره بپردازد و همزمان این موضوع را مطرح کرده است که اینترنت باعث تغییراتی در زبان محاوره و فرهنگ عمومی شده است. در این مقاله به تعاملات اینترنتی و قابلیت های رسانه ای آن در سه سطح شامل پست الکترونیک، گفت وگوی آنلاین و شبکه های اجتماعی توجه شده است.
مساله اجتماعی خاموش و نامرئی: کاهش شانس ازدواج برای دختران روستایی (با تاکید بر یافته هایی از نقاط روستایی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات جمعیتی و اجتماعی در طول دهه های اخیر در ایران، مسئله اجتماعی تاخیر سن ازدواج یا به تعبیر برخی، پیامدهای منفی ناشی از این امر پدید آمده است و با توجه با بافت اجتماعی، در صورت استمرار میتواند به بحران تبدیل شود و حیات جامعه را تهدید کند. میزان سن در اولین ازدواج یا احتمالاً پیوستن بخشی از دختران به مجردین قطعی در همه نقاط کشور، طبق آمارهای رسمی در حال افزایش است. علاوه بر مناطق شهری، در نواحی روستایی نیز این مشکل به طور جدی جلوه کرده است و با توجه به شرایط دختران روستایی و محرومیت آنها از بسیاری از حقوق و خدماتی که در نقاط شهری وجود دارد و انگ ها و ننگ های ناشی از عدم ازدواج و خطر پیوستن به خیل مجردان قطعی در جوامع سنتی و بسته روستایی، این معضل از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما مساله این است که مانند سایر مسائل اجتماعی، نگاه ها در ایران «شهرمحور» و «شهرزده» است و جامعه روستایی در درجه دوم اهمیت و اولویت قرار دارد و صدای محرومیت مضاعف دختران روستایی به گوش برنامه ریزان نمی رسد. در این مطالعه، از چهارچوب نظری مدل انگیزه مهاجرتی زنان (سادانی و تودارو)، نظریه تغییرات الگوی ازدواج (گود، بکر و لستاقی) و نظریه مهاجرت های مبتنی بر گزینش جنسیتی (بهرمن و ولف) استفاده شده است. روش تحقیق در بررسی حاضر، تحلیل داده های ثانویه و مطالعه میدانی نگارنده با تکنیک ارزیابی مشارکتی در روستاهای استان همدان در قالب سه پروژه (توسعه محلی، توسعه پایدار و بررسی اشتغال دختران روستایی) است. جامعه آماری، زنان و دختران نواحی روستایی استان همدان است و مناطق روستایی منتخب در شهرهای رزن، بهار، فامنین و نهاوند قرار دارند. یافته های تحقیق، بیانگر همسویی الگوهای همسرگزینی شهری- روستایی، دلایل عمده تاخیر سن و کاهش شانس ازدواج در روستاها ناشی از افزایش تحصیلات مردان جوان روستایی، مهاجرت جوانان به شهر (گزینش جنسیتی).
مطالعه عوامل مؤثر بر تولید علم در بین اعضاء هیأت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید علم اساس دانایی و دانایی اساس توانایی است. تولید علم و دانایی تنها از طریق تحقیق و پژوهش و نوشتن حاصل میشود و فقط توسعه مبتنی بر دانایی و علمگرایی یک توسعه پایدار است که در آن یک اقتصاد پویا دنبال میشود. بنابراین در مقاله حاضر عوامل مؤثر بر تولید علم در بین اعضاء هیات علمی دانشگاهها مورد بررسی قرار گرفته است. برای مطالعه ابعاد فوق، با الهام از تئوریهایی مانند مرتن و اوستین، باندورا تلاش شده است تا میزان تولید علم در ارتباط با ویژگیهای فردی، اجتماعی و سازمانی اعضاء هیات علمی مورد بررسی قرار بگیرند. نمونه آماری 198 نفر اعضاء هیات علمی بوده است که از طریق پرسشنامه کتبی به سؤالات مربوطه پاسخ دادهاند. با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون(r) ، آزمون آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون T معلوم شد که بیشتر متغیرهای تحقیق از جمله سوگیری هنجاری به علم، تضمین شغلی، ارزش داوری، امکانات دانشگاهی، داشتن دانشجویان تحصیلات تکمیلی با متغیر تولید علم رابطه معناداری دارند و تئوریهای مورد نظر را تایید میکنند.
دین و پدیده جهانى
حوزههای تخصصی:
" مفاهیم در حوزه علوم انسانى، بنیادى ترین عنصر و کوچک ترین جزء تشکیل دهنده نظریاتند و در عین حال، آسیب زاترین بخش، به سبب احتمال بدفهمى هاى فراوان و دامن زدن به مجادلاتِ بى سرانجام؛ خصوصاً اگر آن موضوع، در اَوان شکل گیرى و نظریه پردازى باشد و هنوز مجال کافى براى جرح و اصلاح و شرح و ایضاح مفاهیم اصلى خویش را نیافته باشد. این معضل، هنگامى پیچیده تر مى شود که مسئله سهل انگارىِ در ترجمه متون نظرى و بى دقتى در معادل یابى واژه هاى تخصصى از زبان هاى دیگر نیز بدان افزوده گردد. ما در این بحث، ابتدائاً چهار مفهومى را که ناظر به چهار مسئله متفاوت هستند، از هم جدا خواهیم کرد و سپس به بررسى و ارزیابىِ نسبتِ دین به طور عام و اسلام به طور خاص با هر یک از آن ها خواهیم پرداخت.
«جهانیت» در درجه اول، «واقعیتى» است مربوط به اشباع کمى جهان و افزایش ارتباط و بستگى آحاد و اجزاى تشکیل دهنده آن به هم؛ در عین حال بدون شکل گیرىِ «ذهنیتى» راجع به اوضاع جدید و رسوخ آن در باور بخش قابل توجهى از مردمان، به تحقق عینى خویش نمى رسد. اما «جهانى شدن» عنوانِ عامى است براى آن بخش از ادبیات نظرى درباره این پدیده نوظهور که تلاش دارد به نحوى بى طرفانه به تبیین علل و عوامل پدیدآورنده، تحلیل فرآیند و پیش بینى مسیر، جهت و غایت آن در گذشته و حال و آینده بپردازد. این اصطلاح کاربرد عام ترى نیز دارد و بعضآ براى اشاره به خصلت «فرآیندى» و فرااِرادى این پدیده نیز به کار مى رود. یکى از مخالطات رایج در بحث جهانى شدن، به هم درآمیخته بودن سطوح تئوریک، استراتژیک و ایدئولوژیکِ آن هاست. «جهانى شدن» از جمله نظریاتى است که در عصرِ کاربردى شدن تئورى ها، استعداد و میل شگرفى براى نزول به سطح راهبردى و حتى عقیدتى دارد. این همان سطحى است که ما از آن تحت عنوان «جهانى سازى» یاد کرده ایم. «جهانیت» به مثابه یک واقعیت تحقق یافته و «جهانى شدن» به مثابه یک فرآیند در حال وقوع یا نظریه تبیینى آن، براى نیروهاى مسلط و جریانات فائقى که روند قضایا را به نفع خویش پیش بینى مى کردند، به تدریج ماهیت استراتژیک و ایدئولوژیک پیدا کرد. اگر واقعیتى به نام جهانیت را به خوبى بشناسیم و از جهانى شدن به عنوان نظریه مؤید وجود این فرآیند، درک روشنى داشته باشیم، آن گاه اذعان خواهیم کرد که جریانات رقیب در عرصه جهانى نمى توانند نسبت به آن بى تفاوت باشند؛ لذا طبیعى است که بر حسب ارزیابى این جریانات از روند اوضاع، حداقل دو ایدئولوژى مدافع و مخالف جهانیت و جهانى شدن شکل بگیرد. «جهانى گرایى» همان ایدئولوژى مدافع تحقق این فرآیند است.
براى دست یابى به پاسخ هایى روشن و معتبر درباره مناسبات پدیده جهانى و دین، لازم است آن را به بررسى نسبت هر یک از شقوق اشاره شده از آن مفهوم کلى، با انواع گونه هاى دین تفصیل داد. مهم ترین بحث ها از این میان، طبعاً به ادیانى مربوط مى شود که با داعیه جهانى شناخته شده اند و پس از پشتِ سر گذاشتن یک تاریخ طولانى و پرفراز و نشیب، اکنون با پدیده اى مواجه گردیده اند که براى آنها حکم شمشیر دو دَم را دارد؛ یعنى هم فرصت هایى را پیشِ روىِ آنان گذاشته و هم به نحو نگران کننده اى، آینده آن ها را مورد تهدید قرار داده است. ما این مناسبات و صورت هاى مختلف تهدید و فرصت را در نسبتى که اسلام با هر یک از مقولات و مفاهیم چهارگانه جهانى مى تواند داشته باشد، جداگانه بررسى کرده ایم. به نظر مى رسد مهم ترین برخوردها میان پدیده جهانى با اسلام در آن جا شکل بگیرد که این پدیده در قالب یک استراتژى و با جهت گیرى هایى خاص ظاهر مى شود و مطول ترین بحث ما در این مقال نیز به همین سرفصل اختصاص دارد."
مرور انتقادی نظریه ی سیمای شهر لینچ: نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان و بازشناسی هویت کالبدی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لینچ به عنوان نظریه پردازی شاخص در حوزه ی نشانه شناسی شهری برای اینکه بداند چگونه افراد هویت شهر خود را به دیگران می شناسانند، به نشانه شناسی نقشه های ادراکی (تصویر شهر در ذهن شهروندان) می پردازد. با این وجود، بویژه نشانه شناسان اجتماعی معتقدند لینچ در نظریه ی خود از مفهوم هویت کالبدی که ناظر بر سه مفهوم انسان، محیط و فرهنگ می باشد و نیز دلالت های ضمنی عناصر موجود در نقشه های ادراکی غافل بوده است. حال آنکه پاسخ به این انتقاد در نقشه های ادراکی لینچ نهفته است. بنابر مفهوم خوانایی لینچ، آنجائی که نشانه های شهری برای شهروندان قابل ادراک نباشند و تصویر واضحی از شهر در ذهن آنها شکل نگیرد، بی هویتی کالبدی رخ می دهد و در واقع نشانه های شهری جایگاه خود را در حافظه و خاطره ی جمعی از دست می دهند. بنابراین در نوشتار حاضر سعی شده تا به شیوه ی مرور انتقادی دریابیم که منطق بازشناسی هویت کالبدی شهر ازطریق نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان چیست. این بررسی نشان داد آن دسته از نشانه های موجود در نقشه های ادراکی که دال بر موضوعی مشترک در بین مردمند (مانند: مکان های سازنده خاطره ی جمعی، ابنیه ی تاریخی یا مکان های دارای کاربری معین) یا نشانه هایی که از کیفیت خوانایی برخوردارند (مانند: مشاهده پذیری در شب) نمایانگر هویت کالبدی فضای شهرند. مادامی که نشانه های شهر در نقشه های ادراکی ساکنانش پررنگ باشد، هویت کالبدی شهر تداوم دارد به طوری که تغییر، جابه جایی یا تخریبشان موجب واکنش جمعی می شود.
فرهنگ حذف یا حذف فرهنگ
حوزههای تخصصی:
ریشه های یاریگری و مشارکت در اندیشه و زندگی ایرانیان
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیل عاملی تاییدی و همسانی درونی مقیاس ارتباط و پیوستگی با طبیعت در دانشجویان ( مقیاسی در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی محیط زیست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی پرسشنامه ارتباط با طبیعت ( NR- scale ) نیسبت و همکاران (2009) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا درآمد. روش این پژوهش از نوع توصیفی – مقطعی است. نمونه تحقیق شامل300 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر و پسر مشغول به تحصیل در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1390-1389بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس تعداد دانشجویان رشته های مختلف کشاورزی انتخاب شدند. برای ارزیابی کفایت مدل از شاخص ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب، شاخص برازش تطبیقی، ریشه دوم میانگین مجذورات پس مانده های استاندارد شده، شاخص تاکر- لویز، شاخص خوبی برازندگی و شاخص تعدیل یافته خوبی برازندگی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده این است که الگوی سه عاملی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که NR- scale از پایایی قابل قبولی بر خوردار است. در مجموع نتایج پژوهش حاضر منجر به تقویت این ایده گردید که مقیاس ارتباط با طبیعت نیسبت و همکاران به عنوان یک ابزار روا و پایا در پیش بینی رفتار های مراقبت از محیط زیست می باشد.
ارزیابی نگرش دانشجویان نسبت به زبان انگلیسی (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی غرب مازندران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهمیت یادگیری زبان انگلیسی می تواند یکی از شاخص های مهم در ارزیابی پیشرفت افراد در جامعه جدید جهانی به حساب آید. در محیط های آموزشی علیرغم تلاش بسیار زیاد که از طرف اولیاء، مربیان آموزشی و مسئولین ذیربط انجام گرفته است، ارتقاء کیفیت یادگیری زبان انگلیسی همچنان بی نتیجه مانده است. شایدبتوان گفت بخشی از این عدم موفقیت، مربوط به زبان آموز و بخش دیگر به محیط پیرامون او مربوط است. بر این اساس پژوهش حاضر در پی بررسی این این دو حوزه است . یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نمرات تحصیلی افراد مورد مطالعه کاملا تحت تأثیر نگرش آنان قرار گرفته و این امر به حد لازم در اعتبارسنجی نیز مورد قبول واقع شده است. به عنوان اهداف ویژه می توان به نکات زیر اشاره کرد: سنجش میزان گرایش دانشجویان در رشته های مختلف علوم انسانی نسبت به درس زبان انگلیسی، سنجش میزان انتظار فایده دانشجویان از یادگیری زبان انگلیسی، سنجش ارزیابی فایده دانشجویان از یادگیری زبان انگلیسی، بررسی علل و عوامل مؤثر در نگرش دانشجویان نسبت به زبان انگلیسی، سنجش میزان تأثیر انتظارات دیگران بر نگرش دانشجویان در یادگیری زبان انگلیسی، بررسی میزان همبستگی نمره نگرش دانشجویان نسبت به درس زبان انگلیسی با میزان پیشرفت تحصیلی آنان در همان درس و بررسی میزان نگرش دانشجویان در واحدهای مختلف آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی منطقه غرب مازندران. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای زمینه ای، خانوادگی، اجتماعی، شناختی و عاطفی در ایجاد، گسترش وتقویت نگرش مثبت و قوی نسبت به زبان انگلیسی کمال تأثیر را خواهند داشت. لذا لازم است برنامه ریزان و دست اندرکاران از طریق ایجاد بستر مناسب در روند تقویتی نگرش افراد، تصمیم سازی و تصمیم گیری نمایند.
شیوع خشونت های خانوادگی تجربه شده در کودکان فراری و غیر فراری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: تجربه خشونت خانوادگی از عوامل عمده فرار دختران و کودکان خیابانی از منزل به شمار می رود. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای میزان شیوع و نوع خشونت های خانوادگی در میان دختران و پسران فراری و غیرفراری پرداخته است.
روش: در این پژوهش آزمودنی ها از دو گروه دختران فراری و کودکان خیابانی پذیرش شده در مراکز بهزیستی به عنوان گروه ملاک، و پسران محصل مقطع ابتدایی و راهنمایی و دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان و پایان راهنمایی به عنوان گروه مقایسه انتخاب شده، آزمودنی های دو گروه ملاک و مقایسه از حیث عامل سن و جنسیت کنترل شدند. به منظور سنجش میزان و نوع خشونت تجربه شده، مقیاس CTS توسط آزمودنی ها تکمیل گردید.
یافته ها: تحلیل داده حاکی از معنی دار بودن تفاوت تجربه خشونت خانوادگی میان دختران فراری با غیرفراری ها و کودکان خیابانی با کودکان عادی می باشد.
نتایج: با توجه به فراوانی بسیار بالای تجربه خشونت جسمی و روانی از جانب والدین در فراریان، ممکن است تجربه تنبیهات جسمانی و تحقیر و سرزنش های روانی یکی از عوامل مهم فرار کودکان از منزل باشد. همچنین، تجربه زیاد شاهد خشونت بین والدین بودن در کودکان فراری نشان دهنده متشنج و استرس زا بودن محیط خانوادگی آنان می باشد که این مساله در فرار کودکان بسیار موثر می باشد.
"
تحول الگوی گذراندن اوقات فراغت در جوامع غربی و ایران
حوزههای تخصصی:
دولت و سیاست گذاری مسکن در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
179 - 218
حوزههای تخصصی:
در ایران نیز مانند خیلی از کشورهایی که ورود در حوزه تدارک خدمات رفاهی دارند، تهیه و عرضه مسکن مناسب همواره مورد توجه بوده است. چرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه این خدمت رفاهی به عنوان یکی از وظایف دولت ها شناخته شده است. بی تردید ورود و ارائه این خدمت رفاهی در ایران بعد از انقلاب اسلامی افت وخیزهایی داشته است. زیرا سیاست های رفاهیِ مسکن، محصول نیروها و ساختارهای کلان و همچنین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر هر دوره است. بر این اساس هدف این مقاله تحلیل نقش دولت ها در سیاست های مسکن در ایران بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از نظریه تحلیل سیاست انتقادی به شیوه تاریخی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل این وضعیت به روش اسنادی، از برنامه ها و اسناد مرتبط، در بازه زمانی بعد از انقلاب تا پایان برنامه پنجم توسعه، استخراج شده است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که سیاست های توسعه مسکن در ایران بعد از انقلاب متأثر از گفتمان انقلاب در دوره جنگ تحمیلی، غلبه دیدگاه تعدیل ساختاری متأثر از شرایط جهانی در دوره سازندگی، اولویت دادن به بازار و بخش مدنی در دوره اصلاحات، گفتمان عدالت خواهی و گفتمان تدبیر اقتصادی به ترتیب با سیاست های بازتوزیعی مسکن از پایین، رهاسازی بازار مسکن، توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، پاسخ به تقاضا برای مسکن به ویژه در بین اقشار کم درآمد با طرح مسکن مهر و اصلاح رویه طرح مسکن مهر با تأکید بر مسکن اجتماعی مورد توجه بوده است.
بیگانگی اجتماعی جوانان (مطالعه موردی : دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان)
حوزههای تخصصی:
" بررسی و تبیین بیگانگی یکی ازدل مشغولی های مهم و شایع جامعه شناسی جوانان در ایران معاصراست. جامعه شناسی سعی برآن دارد که بیگانگی را از جنبه های مختلف بررسی نموده تا بدین وسیله تحلیلی علمی ارائه گردد این جنبه ها شامل مباحث زیر است: ماهیت و عوامل شکل دهنده بیگانگی، آثار و کارکردهای مختلف بیگانگی، الگوهای اجتماعی بیگانگی (برحسب جنس، سن، دین وغیره)، بیگانگی درگروههای اجتماعی خاص (جوانان، معلمان و غیره) و اشکال و وجوه بیگانگی (سازمانی، فرهنگی و غیره).
سنجش و اندازه گیری بیگانگی جوانان یکی از گرایش های پژوهشی درزمینه بیگانگی است. پژوهشگران از ابزارهای متنوع و مختلفی برای سنجش ابعاد گوناگون بیگانگی استفاده نموده اند مدل نظری مدی، کوباساوهوور(1979) برای ارزیابی و سنجش بیگانگی به دو بخش همزمان بیگانگی توجه داشته است: الف) اشکال (فرم های) چهارگانه بیگانگی شامل احساس بی قدرتی، بی ریشگی، پوچ گرائی و بی مخاطرگی. ب) موضوعات پنجگانه بیگانگی شامل بیگانگی ازخود، کار، خانواده، روابط اجتماعی و نهادهای اجتماعی. جامعیت مدل نظری مدی و همکاران انگیزه انجام پژوهش پیمایشی حاضر است که سعی درآزمون و اعتباریابی پرسشنامه بیگانگی برای نخستین بار در ایران دارد که داده های آن از بین 300 جوان جمع آوری شده است. داده های پژوهش پس ازگردآوری با استفاده ازروش های آمارتوصیفی (یک متغیره و دو متغیره)، آماراستنباطی (آماره آزمون تی، ضرایب همبستگی، تحلیل عاملی) مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. "
شرایط و زمینه های مشارکت اعضای هیات علمی در فرایند برنامه ریزی درسی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، امکان مشارکت اعضای هیات علمی در فرایند برنامه ریزی درسی دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیات علمی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف تحقیق یافتن پاسخ این سوال است که اعضای هیات علمی تا چه اندازه در فرایند برنامه ریزی درسی دانشگاهی مشارکت می کنند. در پرتو این پرسش اصلی، پاسخگویی به سوالات دیگری نیز مدنظر بوده است. این سوالات فرعی مرتبط با دیدگاههای موجود در باره مشارکت، زمینه های مشارکت، منابع و شرایط ضروری مشارکت، راهکارهای مشارکت، پیامدهای مثبت و منفی مشارکت و موانع احتمالی مشارکت می باشند. محقق برای یافتن پاسخ این پرسشها از یک پرسشنامه 62 سوالی بر مبنای مقیاس لیکرت در ارتباط با شش موضوع اصلی مندرج در سوالات فرعی استفاده کرده است، این پژوهش از نوع توصیفی است و آزمون های آماری مورد استفاده این پژوهش tتک نمونه ای، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون فردمن می باشد. آن طور که نتایج این تحقیق نشان می دهد بین پاسخهای ارایه شده اغلب هماهنگی وجود دارد و بعضا تفاوتهایی هم مشاهده می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که اعضای هیات علمی قائل به دیدگاههای موجود در باره مشارکت در برنامه ریزی درسی، زمینه های مشارکت، منابع و شرایط ضروری مشارکت، راهکارهای افزایش مشارکت، پیامدهای مثبت مشارکت و موانع احتمالی مشارکت می باشند، ولی برای پیامدهای منفی ارزشی قائل نیستند.
همچنین تجزیه و تحلیل داده ها در قالب آزمونt مستقل بر اساس جنسیت و محل اخذ مدرک نشان داد که جنسیت بر پیامدهای مثبت مشارکت اثرگذار است. و محل اخذ مدرک نیز بر زمینه های مشارکت، راهکارهای مشارکت و موانع مشارکت اثر می گذارد. و تجزیه تحلیل داده ها در قالب آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بر اساس نوع دانشکده، رتبه دانشگاهی و سابقه تدریس نشان داد که نوع دانشکده بر هیچکدام از متغیرهای تحقیق اثری ندارد ولی رتبه دانشگاهی و سابقه تدریس بر زمینه های مشارکت تاثیر دارد.
"
مادر از نگاه اسلام و روان شناسی و تعیین مولفه های نقش مادری بر اساس متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل جامعه شناختی هویت اجتماعی دختران دانشجوی دانشگاه گیلان
حوزههای تخصصی:
" در این مقاله به این پرسش اساسی پرداخته شده است که دختران دانشجو چه تعریفی از چگونگی هویت اجتماعی خویشتن در جامعه در حال گذار ایران دارند. از بررسی انتقادی ادبیات موضوع تحقیق و به خصوص با تاکید بر آرای آنتونی گیدنز در مورد مدرنیته و چگونگی هویت فردی و اجتماعی در عصر مدرن، این فرضیه کلی استنتاج شده است که با تضعیف شالوده ها و ساختارهای سنتی در جامعه در حال گذار ایران، دختران تلاش می کنند با حرکت به سمت مراجع هویت ساز غیرسنتی، هویت اجتماعی غیرسنتی را برای خود در جامعه تعریف نمایند.
پژوهش، روی نمونه 389 نفری از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه گیلان به روش پیمایشی مورد آزمون و بررسی قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد دختران جامعه ما سعی دارند با اتکاء به مراجع هویت ساز غیرسنتی چون تحصیل، شغل، کسب استقلال مالی از هویت اجتماعی سنتی که توسط خانواده پدرسالار برای آنها تعریف شده است یعنی، هویت اجتماعی سنتی گذار کنند و خودشان به صورت بازاندیشانه، هویت اجتماعی غیرسنتی را برای خویشتن در جامعه تعریف نمایند."