فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در روستاها است و سطوح قابل توجهی از فضای روستایی را به خود اختصاص می دهد. با توجه به فعالیت هایی که در این فضاها صورت می گیرد و به دلیل حساسیت این کاربری و ارتباط مستقیم آن با خانواده ها، نحوه تخصیص فضا برای کاربری آموزشی نسبت به سایر کاربری های خدماتی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این تحقیق نیز تلاش شده است، با در نظر گرفتن عوامل مؤثر در مکان یابی کاربری های آموزشی، با ارائه الگویی مناسب، به توزیع بهینه فضا های آموزشی در نقاط روستایی نمونه در شهرستان خواف، با استفاده از GISبپردازد. برای نیل به این هدف، از معیارهای واقع شدن در زمین های با کاربری های مناسب مانند زمین های بایر، زراعی، مخروبه، نزدیکی به مراکز آموزشی، فرهنگی و مسکونی، دسترسی به شبکه معابر، شعاع عملکرد کاربری آموزشی موجود و مساحت مناسب استفاده شد. سپس برای هر کدام از این عوامل تأثیرگذار در مکان یابی فضای آموزشی، لایه های اطلاعاتی در محیط GISتهیه گردید و به منظور الگوسازی، به هر یک از لایه های اطلاعاتی بر اساس میزان اهمیت آن ها در مکان یابی فضای آموزشی با استفاده از روش های آنالیز تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)؛ همچون استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، وزن مناسبی اختصاص داده شد. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های هر روستا برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای آموزشی به 4 کلاس طبقه بندی شد. همچنین در مقایسه تطبیقی مکان بهینه با مکان پیشنهادی این کاربری در طرح هادی مصوب روستاها، مشخص شد که تقریباً مکان پیشنهادی و موجود کاربری فضای آموزشی در روستاهای نمونه، منطبق با پهنه های کاملاً مناسب و مناسب می باشد.
اثرات اجتماعی - اقتصادی اعتبارات خرد کشاورزی در نواحی روستایی مورد: دهستان کرسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با نقش پذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو می تواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایه ای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهره برداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاه های روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهره بردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کرده اند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونه گیری این جامعه آماری با روش طبقه ای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونه گیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونه ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
تحلیل شبکه عصبی در پیش بینی ویژگی های مؤثر بر رفتار حفاظتی بهره برداران روستایی حوزه تالاب شادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های فردی- حرفه ای مؤثر بر رفتار حفاظتی بهره برداران روستایی حوزهه تالاب شادگان استان خوزستان صورت گرفت.
روش: این مطالعه به روش پیمایشی بوده که جهت انجام آن از پرسشنامه استفاده گردید. جامعهه آماری، شامل کلیه خانوارهای بهره بردار روستایی ساکن در بخش مرکزی و دهستان خنافره از شهر شادگان در قالب هشت روستا می باشد. متناسب با حجم جامعه آماری (2319 خانوار) و حجم کلی نمونه (331 خانوار) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. داده ها توسط 124 بهره بردار و از طریق نمونه گیری سهمیه ای تصادفی طبقه بندی شده تکمیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که 2/90 درصد نمونه آموزش و 5/60 درصد نمونه جدا نگه داشته شده، به درستی طبقه بندی شده اند. بر این اساس، متغیرهای فاصله محل زندگی تا اداره جهاد کشاورزی، فاصله محل زندگی تا نزدیک ترین شهر و سابقه فعالیت کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر روی این که شبکه چگونه آزمودنی ها را طبقه بندی کند، داشته اند.
محدودیت ها: فاصله نسبتاً زیاد تالاب و روستاهای مورد مطالعه از اهواز و ناآشنایی به زبان عربی جهت برقراری ارتباط مؤثر با مردم محلی از محدودیت های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود جهاد کشاورزی منطقه خنافره با همکاری سازمان های متولی و بهره بردار از تالاب شادگان و کشاورزی حوزه آن، ارتباط بین بخشی مؤثری به منظور ایجاد هماهنگی در اقدامات و فعالیت های خود در راستای حفظ تالاب و کاهش آسیب پذیری آن در برابر اثرات ناشی از گسترش خشکسالی و پدیده ریزگردها برقرار نماید.
اصالت و ارزش: استفاده کنندگان نتایج این پژوهش، کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان و دیگر سازمان های وابسته که در جهت ارائه خدمات آموزشی و ترویجی به بهره برداران روستاهای اطراف تالاب مسئول می باشند، خواهند بود
تحلیل انگیزه های گردشگران در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی (مطالعه موردی: بخش الموت شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز روزافزون مردم به تفریح در خارج از فضاهای شهری، به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی کشور، فرصت مناسبی را برای درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، برای کشاورزان ایجاد کرده است. البته در صورت مدیریت نادرست، این نیاز سبب تشدید تغییر کاربری اراضی کشاورزی می شود. یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، شناخت بازار گردشگری و انگیزه های گردشگران است. پژوهش حاضر انگیزه های گردشگران را در انتخاب مقاصد گردشگری کشاورزی بررسی کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی و با راهبرد کمی انجام شد. جامعه آماری شامل گردشگران بالای 18 سال بود که در تابستان اقدام به بازدید از بخش الموت شرقی کرده بودند. حجم نمونه بر اساس تعداد انگیزه های بررسی شده و شرایط تحلیل عاملی تعیین شد. نمونه مطالعه شده این تحقیق شامل 255 نفر گردشگر بود که به دلیل نبود چهارچوب نمونه گیری مناسب به صورت در دسترس انتخاب شدند. از دیدگاه گردشگران انگیزه هایی مانند بهره مندشدن از هوای پاکیزه، تماس با طبیعت، استراحت، تمدد اعصاب و لذت بردن از تعطیلات خانوادگی در فضایی آرام بیشترین اولویت را داشتند. همچنین تحلیل مؤلفه های اثرگذار و انگیزشی در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی نشان داد همراهی با خانواده در طبیعت، یادگیری و صرف هزینه کمتر و خودشکوفایی و تغییر از مهم ترین عوامل در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی بوده اند.
سازه های مؤثر بر موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی شهرستان فیروزکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی سازه های مؤثر بر موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در زمینه توانمندسازی زنان روستایی شهرستان فیروزکوه است. شهرستان فیروزکوه درمجموع، دارای سه صندوق در روستاهای شادمهن، اهنز و لزور با 101 عضو است. برای جمع آوری اطلاعات، تمامی زنان روستایی عضو صندوق ها، به روش سرشماری مطالعه شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه ای نیمه ساختارمند است که روایی آن با استفاده از نظرهای کارشناسان، متخصصان و اساتید تأیید شد و از طریق آزمون آلفای کرونباخ (بین 85/0 تا 91/0)، پایایی آن مناسب تشخیص داده شد. مطابق داده ها میانگین سن پاسخگویان 45 سال و میانگین سابقة عضویت آن ها در صندوق 6 سال است و میزان تحصیلات بیشتر پاسخگویان ابتدایی است. نتایج آزمون همبستگی نشان می دهد سن و تعداد افراد خانوار با موفقیت صندوق های اعتبارات خرد رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین متغیرهای میزان تحصیلات، سازه های حمایتی، اقتصادی و آموزشی، با موفقیت صندوق های اعتبارات خرد، رابطه مثبت و معنادار دارند. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان می دهد متغیرهای سازه اقتصادی و آموزشی، 39 درصد از تغییرهای متغیر موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در زمینه توانمندسازی زنان روستایی را تبیین می کنند. همچنین مطابق نتایج، به منظور موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در زمینه توانمندسازی زنان روستایی، افزایش مبالغ وام ها، شناسایی خیرین و کمک گرفتن از آن ها، برگزاری نشست های توجیهی، برگزاری کارگاه های کارآفرینی و بازدید از صندوق های موفق توصیه می شود.
شیوه های جلب مشارکت های مردمی در فرایند مدیریت پسماند روستایی(مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به شیوه های جلب مشارکت روستایی در فرایند مدیریت پسماند روستایی در زمره تحقیقات کاربردی- غیرآزمایشی و به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای روستایی ساکن می شد و روش نمونه گیری به تناسب اطلاعات به دست آمده به صورت نمونه گیری تصادفی و چند مرحله ای بود. که با استفاده از فرمول کوکران 181 نمونه برای خانوار انتخاب شد. ابزار اصلی این تحقیق، استفاده از پرسشنامه طراحی شده منطبق با مدل نظری تحقیق و پیشینه پژوهش بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های ضریب تغییرات، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد بین برگزاری دوره های آموزشی و میزان زباله تولیدی در سطح 01/0 رابطه وجود داشته و افرادی که از مزیت های تفکیک اطلاع داشتند بیشتر مایل به همکاری بودند. نتایج اولویت بندی و تحلیل عاملی هم بیانگر این مطلب بود که برگزاری دوره های آموزشی، خرید زباله، شفافیت در هزینه ها از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در جلب مشارکت مردمی می باشد.
سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در مناطق روستایی اسکان عشایری (مطالعه موردی: مناطق اسکان عشایری استان های فارس و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در 4 بعد (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) خانوارهای اسکان یافته در مناطق روستایی اسکان عشایری است که در توسعه پایدار جامعه عشایری نقش حیاتی دارد؛ چرا که راه دست یابی به بسیاری از اهداف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هموار می کند.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. 4496 جمعیت ساکن در پنج منطقه اسکان عشایری در استان اصفهان و فارس، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند و با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه-گیری استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در روستاهای اسکان عشایری به عنوان نمونه بررسی و نتایج به جامعه آماری تعمیم داده شد. در این راستا، با توجه به ابعاد و شاخص های توسعه، داده های مورد نیاز با استفاده از روش میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شد و با استفاده از میانگین رتبه هر شاخص و آزمون های T.test، رگرسیون گام به گام و مدل تاپسیس استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر تعیین وضعیت شاخص های سلامت (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) در روستاهای اسکان عشایری، شاخص های اقتصادی و بهداشتی اسکان از توفیق چندانی برخوردار نبوده است، به ویژه در زمینه اقتصادی، وضعیت این عشایر بدتر شده و اشتغال پایدار خود را از دست داده و به مشاغل ناپایدار وابسته شده اند. میانگین بعد اقتصادی و بهداشتی در وضعیت نامطلوب قرار دارد؛ اما در بعد اجتماعی- فرهنگی مطلوب و در بعد زیست محیطی– کالبدی وضعیت در بعضی از شاخص ها نسبتاً نامطلوب است.
راهکارهای عملی: طبق یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در روستاهای عشایری مناطق مورد مطالعه از نظر شاخص های سلامت به بعد زیست محیطی، دسترسی به ویژه بعد اقتصادی، توجه بیشتری شود.
تأثیر سرکوب مالی بر فقر روستاییان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش رفاه اقتصادی مردم و کاهش فقر، یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه ی اقتصادی در هر کشوری است. رسیدن به افزایش رفاه اقتصادی و کاهش فقر، بدون وجود نهادهای مالی کارآ و تجهیز مناسب منابع مالی، غیرممکن است. در این راستا، سیستم های مالی کارآمد میتوانند از طریق کسب اطلاعات درباره فرصت های سرمایهگذاری، تجمیع و تجهیز پساندازها و نظارت بر سرمایه گذاریها، موجب تخصیص بهتر منابع و در نهایت، کاهش فقر در اقتصاد شود. در این مطالعه اثرات سرکوب مالی بر فقر سکونتگا های روستایی طی دوره 1392-1370 مورد بررسی قرار گرفته است. برای رسیدن به اهداف مطالعه از یک الگوی سیستم معادلات همزمان استفاده شده است و روش حداقل مربعات دو مرحلهای(2SLS) به عنوان روش مناسب برای برآورد آن انتخاب شده است. نتایج مدل نشان داد که تأثیر سرکوب مالی بر فقر مثبت است. از این رو، برنامهریزی سیاستگذاران در این ارتباط میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. همچنین با توجه به محدودیتهای مناطق روستایی و بخش کشاورزی ایران ضروری است که تزریق سرمایه به شکلی صورت گیرد که به صورت کامل جذب گردد.
سنجش درجه توسعه یافتگی دهستان های شهرستان نی ریز با روش تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاط روستایی نقش بسیار مهمی در توسعه و پیشرفت کشورها دارند. اگر نقاط روستایی با اجرای برنامه ریزی دقیق و متناسب با ویژگی های روستاهای آن منطقه توسعه یابند، بی شک در توسعة ملی نقش اساسی ایفا می کنند. نقاط روستایی شهرستان نی ریز واقع در استان فارس به منظور رفع نابرابری ها در توزیع امکانات و خدمات روستاها به یک برنامه ریزی صحیح با مدنظر قراردادن ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه و بالفعل نقاط روستایی نیاز دارد. در این پژوهش، به منظور سنجش درجة توسعه یافتگی و تعیین شکاف بین دهستان ها و همچنین نقش فاصلة دهستان ها تا مرکز شهرستان و تأثیر وجود امکانات و خدمات و توزیع آن ها بر توسعه یافتگی دهستان ها، 64 شاخص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای سال 1390 انتخاب شد و با استفاده از روش آنالیز تاکسونومی عددی دهستان های شهرستان نی ریز بررسی شد. نتایج نشان می دهد دهستان ریزآب از نظر شاخص های جمعیتی، عمرانی، زیربنایی و مراکز خدماتی در رتبة اول قرار دارد و به دلیل داشتن جمعیت و وسعت زیاد نسبت به سایر دهستان ها، توسعه یافته ترین دهستان محسوب می شود. همچنین دهستان هرگان با وجود اینکه فاصلة اندکی با مرکز شهرستان نی ریز دارد، به دلیل جمعیت کم و پراکندگی نقاط روستایی و همچنین کوهستانی بودن، توسعه نیافته ترین دهستان شهرستان به شمار می رود. از نظر سطح توسعه یافتگی از میان نه دهستان شهرستان، دهستان های ریزآب، آباده طشک، رستاق در گروه دهستان های برخوردار، دهستان های بختگان، حنا، دهچاه، مشکان، قطرویه در گروه دهستان های نیمه برخوردار و دهستان هرگان در گروه محروم ترین دهستان طبقه بندی شده اند.
پیامدهای مهاجرت های شغلی خانوارهای روستایی به کشورهای عربی مورد: بخش مرکزی شهرستان لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستاییان یکی از پدیده های مهم است که مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه درآمد و سطح زندگی خانوارهای روستایی تحت تاثیر مهاجرت کاری به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در بخش مرکزی شهرستان لارستان می باشد. داده هایموردنیازتحقیقبااستفاده ازروش های کتابخانه ای (استفاده از منابع مکتوب و رسمی) و میدانی(پرسشنامه) گردآوری شده است. محدوده مورد بررسی در این تحقیق مشتمل بر 18 روستا و 400 خانوار روستایی دارای فرد مهاجر و فاقد مهاجر بوده است. پس از گردآوری داده های لازم، برای پردازش و تجزیه تحلیل آنها از نرم افزارهای آماری SPSS وExcel استفاده گردید. هم چنین برای مقایسه داده های مورد نظر و تایید یا رد فرضیات از جداول توزیع فراوانی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درآمدهای ارسالی مهاجران روستایی شاغل در کشورهای عربی در ارتقاء سطح درآمد و امکانات رفاهی خانوارهای روستایی موثر بوده است. هم چنین نتایج حاکی است که مهاجرت های بین المللی اگر چه پیامدهای اقتصادی برای خانوارهای روستایی دارد، دارای پیامدهای منفی اجتماعی برای خانوارهای روستایی است که می بایست در فرآیند مهاجرت های بین المللی مورد توجه قرار گیرد.
سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان میان خواف شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی یک چالش عمده در نواحی روستایی است و کنترل آن در روستا از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به این مسئله هنوز عرصه های روستایی کشور از یک مدیریت فراگیر بحران برخوردار نبوده و سالیانه تعداد زیادی از ساکنان نواحی روستایی کشور در اثر سوانح طبیعی و غیرطبیعی دچار خسارات و تلفات جانی و مالی می شوند. روستاها و اهالی آن به عنوان پایه اصلی در مدیریت بحران با دانش و آگاهی، پیش بینی، آمادگی و بازسازی مناسب، نقش جدی در کاهش خسارات و تلفات مخاطرات خواهند داشت. پژوهش حاضر در بهار ۱۳۹۵، با هدف سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی توصیفی- تحلیلی از طریق شیوه مطالعه اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را ۲۶۰ نفر از خانوارهای روستایی دهستان میان خواف شهرستان خواف تشکیل داده اند. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد ۴ گانه دانش مدیریت بحران خشکسالی از ادبیات نظری استفاده شد. پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (۰.۷۸۴)، تأیید شد. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از آن است که خانوارهای روستایی نمونه در برخورداری از مؤلفه های ابعاد چهارگانه دانش مدیریت بحران و در کل دانش روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی، پایین تر از سطح مطلوب میانگین عددی ۳ قرار دارند. همچنین با استفاده از مدل اولویت بندی کوپراس، بین روستاهای مورد مطالعه در خصوص برخورداری از دانش مدیریت بحران خشکسالی رتبه بندی انجام گرفت که روستای فایندر با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای وراب در رتبه دوم و روستای مهاباد در پایین ترین رتبه قرار دارند.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی؛ مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفاه اجتماعی مردم و مکان های روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت، و انجمن های قوی وابسته است و رفاه اجتماعی روستایی در برگیرنده یک سری از تدابیر و پشتیبانی های اجتماعی می باشد که با تکیه بر مشارکت افراد روستایی و نهادهای دولتی و غیر دولتی درگیر در مناطق روستایی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی جهت ارضای نیازهای روستاییان ساکن در مناطق روستایی و حفظ شان و کرامت انسانی آنها صورت می گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان پارس آباد می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 196 نفر از روستاییان شهرستان پارس آباد جمع آوری گردیده است. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای بدست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 84/0 الی 97/0 محاسبه شد. و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان پارس آباد؛ دهستان تازه کند و ساوالان از حیث رفاه اجتماعی در رده اول و دوم و قشلاق غربی در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی سیاست سکونتگاه های مرکزی در برنامه ریزی و توسعه نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
یکی از خط مشی های مهم در برنامه ریزی و توسعه سکونتگاه های روستایی‘ سیاست سکونتگاه های مرکزی است که در آن تقویت سکونتگاه های مرکزی و مراکز روستایی و تجهیز سلسله مراتبی آنها مورد تأکید می باشد. این خط مشی در چند دهه گذشته بعنوان خط مشی غالب‘ در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه بکار گرفته شده است. از آنجایی که در این خط مشی تنوع زیادی از لحاظ تعداد‘ اندازه‘ عملکرد و سلسله مراتب سکونتگاه های مرکزی وجود دارد‘ استفاده از آن در شرایط متفاوت جغرافیایی‘ اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی امکان پذیر است. در مجموع این خط مشی بعنوان سیاست مفید در برنامه ریزی و توسعه سکونتگاه های روستایی قلمداد می شود.
سطح بندی و تحلیل وضعیت پایداری درسکونتگاه های روستایی مورد شناسی: شهرستان زرّین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه پایدار به عنوانِ چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاه های انسانی به طور عام و سکونتگاه های روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی اهمیت بسزایی دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل وضعیت پایداری در سکونتگاه های روستایی شهرستان زرّین دشت است. در فرایند پژوهش، ابتدا مبانی نظری سنجش پایداری و سوابق مطالعاتی آن مورد مطالعه قرار گرفت و براساس آن و با توجه به اطلاعات موجود درخصوص منطقة مورد مطالعه، 76 شاخص سنجش پایداری در پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی، محیطی، کالبدی و دسترسی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق را همه سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان (7927 نفر) و کارشناسان تشکیل می دهد که از میان گروه اول حجم نمونه ای با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 310 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده و از بین کارشناسان حجم نمونه ای به تعداد30 نفرتکمیل شده است. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از آزمون تی تک نمونه ای و برای به دست آوردن وزن هریک از ابعاد و اولویت بندی دهستان ها از تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دهستان خسویه با وزن 354/0 به عنوانِ پایدارترین دهستان در ابعاد پنج گانه مشخص شده است. دهستان زیرآب با وزن 247/0 پایداری ضعیف، دهستان ایزدخواست غربی با وزن 153/0 در شرایط نیمه پایدار و همچنین دهستان ایزدخواست شرقی با وزن 072/0 و دهستان دبیران با وزن 077/0 به عنوانِ ناپایدار ترین دهستان های شهرستان انتخاب شده اند. همچنین نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که دهستان خسویه با میانگین 629/3 بیشترین و دهستان دبیران با میانگین 516/2 کمترین میانگین را دارند.
امکانسنجی توسعه گردشگری با رویکرد سیستمی در روستاهای حاشیه کویر میقان اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری راهبردی برای توسعه روستایی و پاسخی به جهانی شدن و بازساخت روستاها است. توسعه گردشگری مستلزم نگرشی جامع و سیستماتیک به همه عناصر تشکیل دهنده آن می باشد. روستاهای واقع در حاشیه منطقه کویر میقان به رغم برخورداری از جاذبه های متعدد گردشگری، در فقر و محرومیت به سر می برند. در این راستا هدف تحقیق حاضر امکان سنجی توسعه گردشگری بر اساس سیستم تشکیل دهنده آن است.جامعه آماری سه گروه شامل گردشگران،ساکنان روستاها و مدیران محلی است که با استفاده از روش تصادفی 274 نفر از ساکنان،150 نفر گردشگر و 30 نفر از مسئولین به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمونT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشانی می دهد به دلیل عدم شناخت گردشگران و نیز فقدان برنامه بازاریابی و تبلیغات،تقاضای گردشگری در وضع موجود در منطقه در حد ضعیف است. همچنین عناصر تشکیل دهنده عرضه گردشگری از دیدگاه خانوار و مسئولان محلی، شامل شاخص های جاذبه ها، حمل و نقل، زیرساخت ها و خدمات، پیشبرد فروش و مشارکت در حد خوب می باشد ولی شاخص اطلاعات بر خلاف سایر شاخص ها در حد ضعیف ارزیابی گردید. به هر حال روستاهای منطقه از جاذبه های بالقوه داخلی و فرصت های بیرونی مناسبی برای توسعه گردشگری برخوردار هستند. در نتیجه با برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه فعالیت های گردشگری از جمله تبلیغات و بازاریابی و توسعه و تجهیز زیرساخت ها و خدمات گردشگری، می توان تقاضا برای توسعه گردشگری در سطح روستاهای منطقه را افزایش داد و از نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی در جهت توسعه گردشگری استفاده کافی به عمل آورد.
ماهیت سطح بندی زیرساخت های گردشگری روستایی با استفاده از رویکرد راف ست (مطالعه موردی: دهستان های شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه صنعت گردشگری از ارکان توسعه پایدار در هر جامعه ای محسوب می شود. در این صنعت، وجود زیر ساخت های مناسب، مدیریت عاقلانه و مدبّرانه در جنبه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آمایش جاذبه ها و ایجاد تسهیلات، امکاناتی است که دسترسی را بیش ازپیش آسان می سازد. هدف تحقیق حاضر، سطح بندی دهستان های شهرستان کرمان از نظر زیر ساخت های موجود گردشگری است. روش: روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی برمبنای شیوه اسنادی می باشد که در این مسیر، از تکنیک راف ست جهت رتبه بندیِ زیرساخت های گردشگری روستایی شهرستان کرمان استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های تحقیق نشان می دهد که در بین دهستان های شهرستان کرمان براساس زیرساخت های گردشگری روستایی، دهستان های باغین و محی آباد، بالاترین سطح برخورداری و دهستان-های گروه، ده میرزا، هوتک، پایین ترین سطح زیرساخت گردشگری را به خود اختصاص داده اند. دهستان های کاظم آباد، سیرچ و لنگر در حالت بینابین، سطح و ناحیه مرزی را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: در بین دهستان های شهرستان کرمان از نظر برخورداری زیر ساخت ها، توازن برقرار نیست و یک شکاف ملموس از نظر دسترسی به زیرساخت های گردشگری روستایی وجود دارد. بنابراین می توان دهستان های شهرستان کرمان را از نظر زیرساخت-های موجود گردشگری روستایی به سه سطح توسعه-یافته، نیمه برخوردار و محروم سطح بندی کرد. دهستان های گروه و ده میرزا(بخش راین)، هوتک(بخش چترود)، تقریب بالا را به خود اختصاص داده اند. دهستان های باغین(بخش مرکزی) و محی-آباد(بخش ماهان)، تقریب پایین مجموعه زیرساخت های موجود گردشگری را به خود اختصاص داد ه اند. دهستان های کاظم آباد(بخش چترود)، سیرچ(بخش شهداد) و لنگر(بخش ماهان) با کسب سطح پایین زیر ساخت های گردشگری، ناحیه مرزی را به خود اختصاص داده اند.
تبدیل شلمزار به شهر و نقش آفرینی آن در توسعه روستاهای پیرامون مطالعه موردی: بخش کیار- شهرستان شهرکرد 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از راهکارهای موجود به منظور پرهیز از رشد غیراصولی شهرهای بزرگ و مشکلات ناشی از آن، به ویژه نابرابری های میان شهرها و روستاها، توجه به ایجاد و توسعة شهرهای کوچک است. این راهکار برای رفع ناب راب ری ها و تفاوت ها بی ن این دو عرصة جغرافیایی در چارچوب ساماندهی فضایی، مناسب می نماید. تبدیل مراکز روستایی به شهر را می توان از جمله روش های مناسب توسعة شهرهای کوچک طی سال های اخیر برشمرد. تغییرات ناشی از تبدیل روستا به شهر نه تنها تحولات اجتماعی و اقتصادی و فضایی مهمی را در خود این مراکز ایجاد می کند، بلکه تأثیرات عمده ای را نیز بر حوزة نفوذ آنها می نهد. از این رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این دو پرسش اساسی است: در تبدیل روستا به شهر کدام یک از عوامل درون زا یا بیرونی نقش مؤثرتری دارند؟ فرآیند تبدیل روستا به شهر تا چه میزان و چگونه می تواند زمینه های توسعه روستاهای پیرامون را فراهم آورد؟ بدین منظور به عنوان نمونه شلمزار در زمینه بهره مندی از امکانات گوناگون در دو دوره پیش و پس از تبدیل به شهر مقایسه گردید و سپس به ارزیابی میزان نقش آفرینی این شهر کوچک در توسعة روستاهای سه دهستان بخش کیار پرداخته شد. انجام این پژوهش با بهره گیری از روش های توصیفی، حاکی از این است که در تبدیل شلمزار به شهر عوامل بیرونی و حمایت دولت نقش عمده تری از عوامل درون زا داشته اند. همچنین به رغم موفقیت ناچیز شلمزار در ارائه تسهیلات و امکانات به روستاهای دهستان کیار شرقی و دستگرد، عملکرد این شهر در برقراری رابطه اجتماعی و اقتصادی با دهستان کیار غربی و فراهم کردن زمینه های توسع ه روست اهای ای ن دهس تان به روستاییان، موفق ارزیابی شده است.
بررسی منابع و پیامدهای جریان فاضلاب ها ی شهری و صنعتی در روستاهای بخشی از حریم جنوبی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی رشد کنترل نشدة جمعیت منطقة شهری تهران که با رشد و گسترش صنایع نیز همراه بوده، منابع آب کشاورزی به نفع شهرها و صنایع تصرف شده و مورد بهره برداری قرار گرفته اند. در مقابل، فاضلاب ها ی شهری و صنعتی در تبعیت از شیب زمین به حریم جنوبی شهر سرازیر شدند. تا کنون بخش عمدة این فاضلاب ها بدون طی فرایند تصفیه، برای آبیاری مزارع به کار گرفته شده اند. درخصوص میزان و کیفیت آلودگی آب، خاک و محصولات کشاورزی به کمک نمونه برداری ها ی آزمایشگاهی، پژوهش ها یی در منطقة مورد مطالعه (بخشی از حریم جنوبی شهر تهران در محدودة شهرستان ری) انجام گرفته است. در مقالة حاضر ضمن شناسایی منشأ و منابع آب های آلوده و حجم و کیفیت آنها با استفاده از مطالعات میدانی و تحلیل اطلاعات اسنادی به روش فراتحلیل، نتایج جمعی مطالعات یادشده ازنظر چگونگی تأثیرگذاری بر زندگی ساکنان منطقه بررسی شده است. یافته ها نشان از زایل شدن ظرفیت اکوتوریستی منطقه، دگرگونی در ساخت اجتماعی جمعیت، تغییر نوع کشت، آلودگی محصولات کشاورزی و دام و گسترش نی زارها در اثر جریان آب های آلوده در منطقه و استفاده از آنها در آبیاری دارند.
برآورد ارزش گذاری اقتصادی- تفرجگاهی آبشار و محوطه تفریحی خفر و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفریحی، همچنین اجرای طرح های مختلف زیست محیطی و ایجاد تفرجگاه های متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقه ای در هر کشور است. آبشار و محوطه تفریحی خفر به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان فارس، از مناطق مهم گردشگری می باشد. لذا مطالعه ارزش اکوتوریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 226 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ٧۵ درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از آبشار مذکور می باشند. همچنین متغیرهای سن، اندازه خانوار، میزان تحصیلات، تمایلات زیست محیطی، درآمد و قیمت پپیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد دارند، ولی متغیرهای جنسیت و فاصله از لحاظ آماری معنی دار نبوده ولی علائم مورد انتظار را دارا بوده اند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 6758.8 ریال و ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی خفرسالانه حدود 540704000 ریال برآورد گردید.