فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگویی بر مطالعات روستایی، دره های کوهستانی - نمونه باغداری و مالکیت در حوضه کارده
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی(دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده در زمینه مشارکت زنان در فعالیت های مختلف بیانگر آن است که زنان با داشتن توان و تجربه نقش تعیین کننده ای در فعالیتهای مختلف کشاورزی دارند وبررسیها از حضور موثر آنها در اقتصاد وتولید خبر می دهند .هدف این پژوهش شناسایی میزان مشارکت زنان روستایی دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان در فعالیتهای کشاورزی دارد.روش تحقیق به صورت توصیفی –تحلیلی و براساس مطالعات میدانیوکتابخانه ای اطلاعات لازم جمع آوری ومورد توصیف وتحلیل آماری قرار گرفته است.از کل جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 206 زن روستایی انتخاب شد،که این تعداد در 6 روستای نمونه دهستان استرآباد شمالی به صورت تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای توصیف وتحلیل داده ها از نرم افزار آماریSPSS و از آزمونهای تی تست، اتا،ANOVA استفاده شده است.پایایی پژوهش براساس آلفای کرونباخ 75٪ وروایی صوری ومحتوایی پرسشنامه بوسیله کارشناسان اساتید مورد تائید قرار گرفته است.نتایج حاصله حاکی از آن است که بیشترین مشارکت زنان در امور دامداری با میانگین (3.29)و در امور باغداری با میانگین (2.52) ودر امور زراعی با میانگین (2.37)در صد که نشان دهنده مشارکت بیشتر زنان روستایی در فعالیت های دامداری است.در ضمن بین فعالیت زنان در فعالیتهای مختلف وسن آنها در امرکشاورزی ودامداری رابطه وجود دارد .در این پژوهش فقط( 0.05)درصداز تغییراتی که در مشارکت زنان در فعالیتهای گوناگون کشاورزی وجود دارد تحت تاثیر سن است.
تحلیل فضایی خشک سالی اقلیمی و اثرات آن بر الگوی فضایی مکان گزینی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های بارش 22 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی طی سال های )1998-2010) اقدام به پهنه بندی خشک سالی با استفاده از روش های زمین آمار گردید و همچنین جهت تحلیل فضایی خشک سالی از شاخص های خود همبستگی فضایی استفاده گردید و اثرات آن بر الگوی فضایی مکان گزینی سکونتگاه های روستایی استان مازندران پرداخته شد. نتایج تحقیق بهترین مدل را اسپیلاین کاملاً منظم با ضریب تعیین 75/0 معرفی می نماید. همچنین نتایج حاصل ازکاربردشاخص موران درخصوص توزیع فضایی خشک سالی، این ضریب مثبت و برابر 99/0 است که نشانگر خوشه ای بودن توزیع فضایی خشک سالی است. با توجه به اینکه شاخص موران نمی تواند به شناسایی انواع گوناگونی از طبقه بندی الگوهای فضایی بپردازد با استفاده تحلیل آماره عمومی G این نقیصه پوشش داده شد. نتایج تحلیل آماره عمومی G نشان می دهد مناطق با خشک سالی بیشتر در کنار هم دیگر قرارگرفته و از روند خوشه ای با تمرکز بالای خشک سالی برخوردار است. سپس مساحت هر خوشه و مکان گزینی روستاها مورد واکاوی قرار گرفت. محاسبات نشان می دهد خوشه های خیلی گرم حدود 21/35 درصد از مساحت استان و 753 روستا را در خود جای داده است. این درحالی است خوشه کمی سرد تا کمی گرم 17/37 درصد از مساحت استان و 1245 روستا را در برمی گیرد، نتایج همبستگی نشان می دهد که بین خوشه ها و تعداد روستاها در سطح اطمینان 99/0 درصد با سطح خطای 004/0 یک رابطه مستقیم وجود دارد.
سنجش تأثیر طرح روستاهای هدف گردشگری بر توسعه گردشگری؛ مطالعه موردی: روستاهای شمشیر و خانقاه شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردنیای امروز گردشگری به مثابه یک فعالیت سود آور در بین کشورها توسعه یافته و در حال توسعه جایگاه ویژه ای را بدست آورده است، گردشگری مولفه ها و اجزای متعددی دارد که گردشگری روستایی یکی از انواع آن است. گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که بر طبق تحقیقات متعدد انجام شده در این زمینه بر اقتصاد روستایی اثر گذاشته است. این تحقیق در روستاهای خانقاه و شمشیر از توابع بخش مرکزی شهرستان پاوه در استان کرمانشاه انجام شده است، روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است و از ابزار پرسشنامه که حاوی سوالاتی با طیف لیکرت بود، استفاده گردید. از جامعه آماری بالغ بر 888 خانوار، نمونه آماری مشتمل بر 200 نفر انتخاب شد که روش نمونه گیری بصورت اتفاقی انجام شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار SPSS استفاده شد و روش های بکار گرفته شده شامل میانگین، درصد، آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون است. یافته های بدست آمده نشان از تاثیر مثبت طرح روستاهای هدف گردشگری بر زیر ساختهای روستایی و زمینه های لازم برای توسعه گردشگری دارد که اجرای طرح مورد پذیرش اکثریت پاسخگویان بوده است. در نهایت نتایج این تحقیق نشان می دهد که طرح هدف گردشگری بر قیمت زمین های زراعی و کالاها اثر گذارده و بر کیفیت زندگی روستاییان اثر منفی می گذارد که در این راستا پیشنهاد می شود دولت اقدامات لازم را برای حل این مشکلات انجام دهد.
تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشکسالی (مطالعة موردی: روستای پشتنگ- شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اثرات متنوّع خشک سالیهای مستمر، منجر به آسیبپذیری خانوارهای روستاییان و ناپایداری معیشتی آن ها می شود و ماهیت چندبعدی و پویای آسیبپذیری ناشی از خشکسالی موجبات دشواری مطالعه آن را فراهم می سازد. این در حالی است که درک ماهیت آسیبپذیری نقش مهمّی در کاهش اثرات خشک سالی و بهبود معیشت پایدار روستاییان دارد. در این راستا، هدف از این پژوهش، تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی است. روش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه را سرپرستان خانوارهای روستای پشتنگ چشمه قلی جان شهرستان روانسر در استان کرمانشاه تشکیل می دادند که با تکنیک طبقه بندی مشارکتی درآمد شناسایی و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز شد، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی تبیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد علل آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی، متنوّع و گسترده بوده و یازده مقوله را در بر می گیرد که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّ ی (عوامل آب و هوایی)، پدی ده، زمینه (محیطی و معیشتی)، شرایط مداخله گر (عوامل نهادی-حمایتی)، کنش یا راهبردها (فنّی و غیرفنّی) و پیامدها (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است و فرآیند آسیب پذیری روستاییان و ارتباط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کند. راه کارهای عملی: برمبنای نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متولّیان امر، راهبردهای مشارکتی را برای کاهش اثرات خشک سالی و ارتقای تاب آوری و ظرفیت سازگاری روستاییان منطقه در اولویت قرار دهند، در این راستا، اتخاذ استراتژی های پایدار معیشتی با تأکید بر تقویت سرمایه های فیزیکی، اجتماعی، انسانی، مالی و طبیعی روستاییان آسیب پذیر توصیه می شود.
چالش های شبکه های تعاونی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت را می توان فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرت یابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامه ریزی شده، می تواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکل گیری تشکل های توانمند ضمن آنکه با دیدگاه های جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه می تواند به عنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آن ها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاه های دولتی به وظایف اساسی و رسالت های خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهم ترین عوامل آن، توسعه تعاونی ها بوده که می تواند همگام با سیاست های دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالش های تعاونی های روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونی های روستایی ایران است و نمونه ها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر تحلیل های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونی های روستایی دارد.
درباره روستاشناسی
تحلیل مقایسه ای آثار اقتصادی گردشگری خانه های دوم با گردشگری روزانه بر نواحی روستایی، با رویکرد توسعه پایدار (مورد مطالعاتی: شهرستان شمیرانات، استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله تأثیرات گردشگری بر نواحی روستایی، پیامدهای اقتصادی آن است که همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است. در این زمینه، موضوع درخور تأمل همان تأثیرات اشکال و الگوهای مختلف گردشگری بر نواحی روستایی است. نواحی روستایی با توجه به موقعیت شان در ابعاد مکانی فضایی دربرگیرندة انواع مختلفی از گردشگری ها (مذهبی، ورزشی، طبیعت گردی و جز اینها) هستند که بسیاری از آنها در قالب الگوهای گردشگری خانه های دوم و روزانه در نواحی روستایی رواج می یابند. این الگوها نیز هر یک با توجه به ویژگی های شان تأثیرات متفاوتی بر نواحی روستایی بر جای می نهند. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که: «آیا بین تأثیرات اقتصادی الگوی گردشگری خانه های دوم و الگوی گردشگری روزانه در نواحی روستایی شهرستان شمیرانات تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟» روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مشاهده و ابزار پرسشنامه است داده های جمع آوری شده، با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که بر اساس دیدگاه ساکنان محلی، تأثیرات اقتصادی گردشگری خانه های دوم بیشتر است و در مجموع تفاوت معناداری بین آثار اقتصادی دو الگوی مذکور وجود دارد.
ارائه مدلی برای تبیین فقر در مناطق روستایی (مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و بکارگیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری اقدام گردیده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند.
یافته ها: تحلیل های بدست آمده نشان می دهد که مدل مرتبه دوم فقر روستایی تحت تأثیر عامل های پنهان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد. نهایتاً شاخص های برازش مدل نشان می دهند که عامل های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به خوبی توانسته فقر روستایی را اندازه گیری کنند.
محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش حاضر تغییرات سیاسی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که در سال 1392 از 7 شهرستان به 9 شهرستان تغییر یافته است.
راهکارهای عملی: فقر روستایی تحت تأثیر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می باشد و برای برنامه های فقرزدایی توجه به مجموع عوامل فوق باید مدنظر قرار گیرد.
اصالت و ارزش: درباره فقر در ایران اغلب مطالعاتی که تاکنون انجام گرفته به بعد اقتصادی مرتبط بوده که با استفاده از داده های ثانویه و بدون مراجعه به جامعه روستایی صورت گرفته است. در تحقیق حاضر سعی گردیده همه ابعاد به صورتی جامع و سیستمی که همان نگرش جغرافیایی است مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
تحلیلی بر عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار با استفاده از روش آمیخته مورد: دهستان سینا در شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمع آوری داده ها از تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشت های میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد به عنوان موانع مداخله گر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطاف پذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزش های اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزش ها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه مورد مطالعه، از زندگی در روستا روی گردان شده و به شهرها مهاجرت می کنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده می تواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرم افزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائه شده را با داده های تجربی نیز ثابت کرد که می توان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
پایش چرخه حیات گردشگری پایدار با استفاده از مدل تلفیقی آلن-باتلر (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن –باتلر، روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد و بر اساس شاخص نقطه تکاملی آنها راهبردهای مناسب را جهت تحول در فعالیت های گردشگری پیشنهاد نماید.
این بررسی از نوع مطالعات بنیادی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل-توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر جامعه محلی روستاهای فوق و گردشگران آنها می باشد. حجم جامعه نمونه برابر 210 خانوار برآورد شده است. روش انتخاب جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک و گردشگران به صورت تصادفی ساده می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد مورد مطالعه هنوز در مراحل آغازین چرخه تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته و تا رسیدن به مرحله بلوغ و تثبیت فاصله قابل توجهی وجود دارد. شاخص نقطه تکاملی منطقه مورد مطالعه دوره آغاز گردشگری را نشان می دهد. در این مقاله، تدوین راهبردها بر اساس چارچوب رویکرد تلفیقی آلن-باتلر تدوین شده و آموزش جامعه محلی، توسعه خدمات زیربنایی و شناسایی ظرفیت ها و جاذبه های گردشگرپذیر در روستاهای بیله درق و گنزق و گسترش نظام تبلیغات و اطلاع رسانی در روستاهای بوسنیج و گنزق پیشنهاد شده است.
ارزیابی توانمندی ها و قابلیت های ژئوتوریستی روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم از ترکیب واژه های ژئو (زمین) و توریسم (گردشگری) پدید آمده است و به شکلی از گردشگری گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، میراث فرهنگی و زیباشناسی مکان جغرافیایی است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای کندوان واقع در شهرستان اسکو می باشد. برای رسیدن به این هدف در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در روش توصیفی ابزار کار محققان مطالعات اسنادی و میدانی بوده و در مرحله بعد با استفاده از نظر کارشناسان و توریست ها توان ژئوتوریستی روستا ارزیابی گردید. در نهایت برای تجزیه تحلیل داده ها مدل دینامیکی به کار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص ارزش علمی ژئوتوریستی روستا برابر با 88/22، شاخص ارزش های مازاد 08/29 و ضریب آسیب پذیری منطقه نیز 47/2 به دست آمده است. در نهایت توان ژئوتوریستی روستا بر اساس معیار کمی (مقدار 45/54 ) و معیار کیفی مدل، خوب ارزیابی گردید.
تحلیل آسیب پذیری خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان دنا: کاربرد چارچوب معیشت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری یکی از مفاهیم اساسی در رویکرد معیشت پایدار است که بر اساس وجود زمینه های آسیب رسان (تکانه ها، روند ها و فصلی بودن) به دنبال کاهش فقر در جامعه روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی وضعیت آسیب پذیری خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان دنا بوده است. جامعه آماری تحقیق 2500 سرپرست خانوارهای روستایی ساکن در 38 روستا بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 300 خانوار از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بود. روایی ابزار تحقیق با استفاده از پانل متخصصان تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق با انجام پیش آزمون در خارج از منطقه مورد مطالعه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (903/0-914/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل یافته ها از فاصله انحراف معیار از میانگین بهره گرفته شد. نتایج نشان داد به طور کلی آسیب پذیری بیش از 40 درصد پاسخگویان در حد متوسط، آسیب پذیری حدود 25 درصد پاسخگویان در حد زیاد، آسیب پذیری حدود 15 درصد پاسخگویان در حد بسیار زیاد و در نهایت آسیب پذیری حدود 10 درصد پاسخگویان در حد بسیار کم بوده است. به منظور کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی، تعیین قیمت تضمینی برای محصولات کشاورزی توسط سازمان جهاد کشاورزی و نیز تدوین الگوی کشت در منطقه توسط کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی پیشنهاد می گردد.
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان دلفان با استفاده از مدل تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی: دهستان خاوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین ابعاد چندگانه توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیش تر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همگام است و بر مفاهیمی چون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمند سازی، دسترسی برابر، ارتقاء هویت فرهنگی و ثبات نهادی تأکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی مقدار پایداری اجتماعی در محدوده روستاهای دهستان خاوه شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه جهت رتبه بندی 10 روستای مورد مطالعه استفاده شد. سرانجام در این مدل مقدار Q بیانگر رتبه نهایی هر روستا از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین می گردد و هرچه به عدد صفر نزدیک تر باشد نشان دهنده مطلوبیت پایداری اجتماعی و هر چه به عدد یک نزدیک تر نشانگر ضعف پایداری اجتماعی است. در این راستا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 150 خانوار روستایی تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های یازده گانه پایداری اجتماعی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که روستاهای کفراج، سراب غضنفر و ایرانشاهی بالاترین و روستای سرخانجوب سفلی، نورمحمد زمانه و عزیزآباد پایین ترین مقدار پایداری اجتماعی را در بین روستاهای نمونه دارند. هم چنین میانگین Q در 10 روستای مورد مطالعه برابر با 0.520 بدست آمد که نشان می دهد در مجموع پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی پایین تر از حد متوسط است. لذا در راستای بهبود سطح پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی می بایست اقداماتی چون توزیع عادلانه امکانات و فرصت ها؛ ارایه خدمات اجتماعی مناسب و کافی برای همه افراد جامعه، بویژه در بخش های آموزش و سلامت؛ رفع تبعیض های اجتماعی و جنسیتی؛ ارتقاء مسوولیت پذیری سیاسی و مشارکت اجتماعی را در کانون برنامه ریزی توسعه اجتماعی قرار داد.
تبیین عوامل مؤثّر بر توانمندسازی روستاییان در توسعه ی کارآفرینی(مطالعه ی موردی: بخش های زند و سامن شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان ابزاری است در دست برنامه ریزان که جوامع را به سمت توسعه پیش ببرند. از آنجاکه همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی موقعیّت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. منطقه ی مورد مطالعه در این پژوهش، بخش های زند و سامن شهرستان ملایر است. روستاییان این ناحیه، شرایط مطلوبی برای کارآفرینی ندارند. بنابراین، توانمندسازی رسالتی است که برای پرکردن این خلأ تعریف شده است. در این پژوهش شرایطی که شایستگی لازم را در افراد برای تصمیم به ایجاد یا توسعه ی کسب و کار به وجود می آورد، در دو گروه فردی و محیطی با چهارده متغیّر تعریف شده اند. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کارآفرینان روستایی هستند که حدّاقل دارای سه سال سابقه ی فعّالیّت موفّق در کسب و کار کنونی بوده و کار آنان به نوعی با نوآوری آغاز شده و تداوم این روند در فعّالیّت آنان قابل مشاهده است. برای جمع آوری داده ها از توزیع پرسشنامه در بین 53 نفر کارآفرین در دسترس در ناحیه استفاده شده است. برای فراهم کردن امکان مقایسه ی نتایج، همین تعداد از روستاییان ساکن در محدوده ی مورد مطالعه، به عنوان گروه کنترل مشارکت داده شدند. داده پردازی و تحلیل داده ها باکمک نرم افزار SPSS صورت گرفت. روش مورد استفاده در هر دو گروه، تحلیل عاملی از طریق تحلیل مؤلّفه های اصلی بود. از بررسی مربوط به گروه کارآفرینان تعداد ده عامل مؤثّر بر افزایش توانمندی روستاییان برای توسعه ی کارآفرینی شناسایی شدند. این عوامل به ترتیب اولویت در تأثیر عبارت اند از: عامل پشتکار، عامل سازمانی، مالی و اقتصادی، آموزش و الگوی نقش، استقلال فردی، تجربه های قبلی، خلاّقیّت، احساس موفّقیّت و عامل مرکز کنترل درونی. درنتیجه می توان گفت وجود عوامل فردی و محیطی یاد شده در افزایش توانمندی روستاییان برای ایجاد و توسعه ی کسب و کار تأثیر دارد. عوامل مؤثّر از منظر گروه کنترل در این تحقیق عبارت اند از: عامل سازمانی، عامل منابع مالی و اقتصادی، عامل مهارت و دانش، عامل خانواده، عامل عزّت نفس، عامل مشارکت اجتماعی و عامل زیرساختی.
تحلیلی بر تأثیر ابعاد توسعه پایدار اجتماعات محلی بر توسعه گردشگری طبیعی با نظرسنجی از ساکنان روستایی شهرستان نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کلی مطالعه تأثیر ابعاد توسعة پایدار اجتماعات محلی بر توسعة گردشگری طبیعی در اجتماعات روستایی شهرستان نقده، از توابع استان آذربایجان غربی صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش، ده روستای دارای جاذبه های طبیعی در شهرستان نقده است که از میان آنها 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است و گردآوری دادهها با استفاده از روش های مشاهده، مصاحبه با کارشناسان و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل خوشه ای سلسلهمراتبی، آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد روستاهای حسنلو، بالیقچی، گرده قیط و درگه سنگی، بهعلت برخورداری از پتانسیل های طبیعت گردی، در بالاترین سطح پایدار (فراجذاب) قرار دارند و روستاهای طالقان و ساخسیتپه، بهعلت فقر منابع طبیعی، در مکان ناپایدار (فروجذاب) واقع شده اند. در گروه بندی شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل خوشه ای به روش ادغام «وارد» بر نمره های شاخص های ابعاد سه گانه توسعه پایدار، چهار خوشه در هر بعد مشخص شد که بهترتیب عبارت اند از: بعد اقتصادی (اشتغال و درآمد، برنامه ریزی دولتی، ارتقای کیفیت زندگی و کشاورزی)، بعد اجتماعی (دانش و مشارکت، رضایت و الگوبرداری، امنیت و تبلیغات و اطلاع رسانی) و بعد اکولوژی- زیست محیطی (حفاظت از منابع طبیعی، حساسیت های زیست محیطی، تغییر کاربری اراضی و خدمات ارتباطی و زیرساختی). درنهایت، نتایج آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون توکی از دیدگاه اجتماعات محلی نشان داد که بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 5229/4، از اهمیت بیشتری در توسعه گردشگری طبیعی برخوردار است. برایناساس، می توان گفت توسعه از طریق ابعاد متعدد خود (اقتصادی- نهادی، اجتماعی- فرهنگی، اکولوژیکی- زیست محیطی) توسعه گردشگری طبیعی را محقق می سازد.
موانع و محدودیت های موفقیت طرح های خودکفایی و کارآفرینی کمیته امداد امام خمینی(ره) مورد: زنان سرپرست خانوار دهستان هرسم، شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از مهمترین مشکلات نواحی روستایی است که بیشتر ناشی از بیکاری است . در این راستا نهاد های مختلفی در کشور در جهت رفع فقر گام برداشته اند. هدف از این مطالعه سنجش عملکرد و عوامل مؤثر بر موفقیت طرح های خودکفایی و اشتغال زایی کمیته امداد امام خمینی(ره) بوده است. در این مطالعه 103 نفر از زنان سرپرست خانواری که در سال های 96-1393 وام خودکفایی دریافت کرده اند، با استفاده از روش تحقیق کیفی (مطالعه موردی) بررسی شده است که طی 16مصاحبه عمیق و 3 بحث گروهی با تعداد متوسط 5 نفر، محقق به اشباع داده در تحقیق رسیده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری بنیانی بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که موانع ومحدودیت های موفقیت طرح های اشتغال زایی روستاییان در چهار دسته عوامل آموزشی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حمایت های کمیته امداد قرار می گیرد، در هر مؤلفه عواملی وجود دارد که موجبات عدم موفقیت طرح های خودکفایی می شود، که به تبع آن بهبود زیادی در زندگی این افراد پس از دریافت وام های خودکفایی ایجاد نشده است.
آسیب شناسی الگوی جدید مساکن روستایی از منظر توسعه پایدار (مورد: دهستان شوسف در شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی در ایران به لحاظ الگوی ساخت در مرحله گذار از الگوی سنتی به الگوی جدید و مدرن قرار دارد. الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی غالبا برگرفته از الگوی مساکن شهری است که در آن به نوعی سیمای شهر تداعی می-شود. طرح بهسازی مسکن روستایی در کشور که به طور جد توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود، یکی از عوامل تحول ساز و دگرگون کننده الگوی مسکن روستایی از سنتی به مدرن است. این در حالی است که مسکن در روستاها تنها به عنوان فضای زیستن نبوده و از کارکرد چندگانه ای برخوردار است. در مقاله حاضر سعی شده است تا در چارچوب توسعه پایدار با رویکردی آسیب شناسانه به ارزیابی الگوی جدید ساخت مساکن روستایی در دهستان شوسف به کمک تجارب جامعه محلی پرداخته شود. این تحقیق دارای ماهیتی کیفی است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده ها در چارچوب نظریه زمینه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد الگوی جدید ساخت مسکن روستایی با آسیب هایی هم چون ناهنجاری های کالبدی و فیزیکی، دگرش کارکردی مسکن و سایش زمینه های رشد اقتصاد خانوار، چالش انرژی و دست اندازی به طبیعت و تخریب آن، برهم زنندگی فضای اجتماعی – فرهنگی و القای ناکارآمدی سکونتگاه های روستایی همراه بوده است. در نهایت می توان گفت این الگوی جدید به دلیل گسستگی پیوند آن با شرایط و محیط روستایی، در فرآیند استیلای توسعه پایدار روستایی خلل اساسی وارد ساخته است.
تحلیل تأثیر فاصله در میزان ادغام روستاهای الحاقی به شهر (مطالعه موردی: روستاهای الحاقی در شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله پیامدهای عمده شهرنشینی شتابان همانا گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی شان در آنهاست. این پدیده دربردارندة آثار متعددی برای روستا های ادغامی است. به نظر می رسد که آثار و تبعات اشاره شده، در روستاهای مختلف به نسبت فاصله شان از مرکز شهر، متفاوت باشد. در مقاله حاضر سعی شده است که آثار و پیامدهای ادغام هفت روستا در شهر کاشان به تفکیک و با توجه به فاصله آنها از مرکز شهر مورد مقایسه قرار گیرد تا تفاوت ها و تشابه های این تحول در روستاهای ادغامی آشکار شود. این پژوهش که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی وسیع از جمله مصاحبه، مشاهده و تکمیل 260 پرسشنامه خانوار در روستاهای ادغامی و افراد خبره محلی و مسئولان شهرداری انجام پذیرفته است، مشخص می سازد که تفاوت عمده ای در روستاهای ادغامی وجود دارد و مهم ترین عامل تفاوت در میزان ادغام روستاها در شهر، فاصله روستا های ادغامی با مرکز شهر است.