فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرنشین شدن کشاورزان و جدایی فضایی- مکانی کشاورزی از سکونت از پدیده های امروزین روستاها به شمار می آید. کشاورزان دیگر فقط در روستاها سکونت ندارند و بسیارند کسانی که ساکن شهرها هستند و در روستاها کشاورزی می کنند. پژوهش حاضر به بررسی ابعاد اجتماعی این مسئله پرداخته است. برای این منظور 18 گویه در قالب 5 مؤلفه بررسی شد. جامعة آماری تحقیق، 220 سرپرست خانوار روستایی ساکن 5 روستای دهستان میربگ شهرستان دلفان بود که از این تعداد 80 کشاورز مقیم روستا و 59 کشاورز ساکن شهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار استفاده شده پرسشنامه بود. نتایج نشان دادند که پذیرش اجتماعی دو گروه نسبت به یکدیگر تقریباً مطلوب است (میانگین رتبه ای: روستا: 54/3؛ شهر: 76/3). الگوپذیری ازنظر کشاورزان ساکن روستا در حد زیاد و ازنظر کشاورزان ساکن شهر نسبتاً زیاد است (میانگین رتبه ای: روستا: 06/4؛ شهر: 83/3). رضایت شغلی کشاورزان ساکن روستا نسبتاً زیاد و گروه ساکن شهر نسبتاً کم است (میانگین رتبه ای: روستا: 20/3؛ شهر: 13/2). اختلاف و تنش بین دو گروه در حد نسبتاً زیاد ارزیابی شده است (میانگین رتبه ای: روستا: 97/3؛ شهر: 94/3). افزون بر این بین پذیرش اجتماعی و متغیرهای الگوپذیری و رضایت شغلی رابطة مثبت و معنا دار برقرار است. الگو پذیری گروه مقیم روستا از کشاورزانی که سابقة شهرنشینی کمتری دارند بیشتر و رضایت شغلی جوان ترها و گروه ساکن شهر کمتر از دیگران است. بنابراین یکی از ضرورت های برنامه ریزی توسعة روستایی، شناخت همه جانبة گروه اخیر و چالش های فراروی ایشان و ساکنان دائمی روستاهاست.
تبیین استراتژی مناسب ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه باعث بدترشدن اوضاع در مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد به دلیل نبود امکانات اضافی متناسب با میزان مهاجرت می شود. ازاین رو طی دهه های گذشته تلاش های بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و جست وجوی راهکارهایی برای کاهش این معضل صورت گرفته که متأسفانه به دلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعة پایدار، یکی از راه های ماندگاری جمعیت در روستاها پایدارسازی کیفیت زندگی روستاییان شامل دستیابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دستیابی به کیفیت زندگی و بهترکردن آن و هر نوع تغییر در فعالیت های اقتصادی که موجب ارتقا و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است. در این مقاله با استفاده از ابزار تحلیلی مبتنی بر تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارج از عرصة سکونتگاه های روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود با دید یکپارچه تبیین شده و اقدامات راهبردی برای حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاها (مهاجرت) در روستاهای مطالعه شده ارائه گردیده است. یافته ها نشان می دهند که ازطریق توسعة کارآفرینی و نیز رویکرد مشارکتی به برنامه های توسعة روستایی می توان ضمن تقویت روحیه و بالابردن انگیزه، زمینه های امیدواری را در روستاها تقویت کرد و از این طریق انگیزة ماندگاری در روستاها را قوت بخشید.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی درنواحی روستایی از دیدگاه ساکنان (مطالعة موردی: دهستان میاندة شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی متغیرهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط زندگی در نواحی روستایی، از دیدگاه ساکنان دهستان میاندة شهرستان فسا انجام شده است؛ براین اساس، با توجه به مطالعة ادبیات نظری مربوط به کیفیت محیط، چارچوبی مفهومی متشکل از عوامل شانزده گانه برای بررسی و تدوین مبانی تحقیق ارائه شده است.
روش: نوع پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برای محدودة موردنظر (دهستان میانده)، 384 نفر محاسبه شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون تک نمونه ای T، ضریب همبستگی اسپیرمن، فی و کرامر استفاده شده است. همچنین، درراستای تکمیل تحلیل ها، از روش های چندمعیارة فازی و تحلیل خوشه ای بهره گرفته شده است. درمجموع، امتیاز نهایی سطح رضایت ساکنان نواحی روستایی از محیط سکونتی خود، با استفاده از تحلیل خوشه ای در سه سطح رضایت قابل قبول، رضایت متوسط و رضایت پایین شناسایی شده است.
یافته ها: پایین ترین سطح رضایت ساکنان از کیفیت محیط ایجادشده، در روستاهای بیشه زرد، رحیم آباد، گهراب و ابوذرآباد است که سطح رضایت پایین تر از حد متوسط را داشته اند که دراین راستا، بهبود دسترسی ها و وضعیت کالبدی معابر، ایجاد، گسترش و پیش بینی امکانات تفریحی مناسب و متناسب در محلات محروم، بهبود شیوة جمع آوری و دفع زباله های روستایی در سطح روستاها و سامان دهی فضاهای اطراف روستاها به ویژه دو روستای رحیم آباد و بیشه زرد، ازجمله راهکارهایی هستند که براساس نتایج پیشنهاد گردیده اند.
محدودیت ها/ راهبردها: محدودیت پژوهش حاضر ازنظر زمانی، مالی و نوع نگرش جامعة روستایی به برخی از سؤالات مرتبط با موضوعاتی مانند موضوع اقتصادی، اجتماعی و ... می باشد.
راهکارهای عملی: پژوهش حاضر بر این راهبرد تأکید دارد که برای ایجاد یک محیط مطلوب با توجه به پتانسیل های محیطی نقاط روستایی، برنامة مدونی برای ساکنان درنظر گرفته شودکه به حد رضایت بخشی از زندگی دست یابند. ارتقای کیفیت محیط زندگی در مناطق روستایی به پایدارماندن این روستاها کمک شایانی می کند.
اصالت و ارزش: ارزش این پژوهش، داشتن نگاه متفاوت وارائة نظرات و دیدگاه ساکنان به موضوع کیفیت محیط زندگی در مناطق روستایی ایران است.
ارزیابی اثرات مجتمع صنایع چوب و کاغذ مازندران بر توسعه نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
صنایع چوب و کاغذ مازندران که در سال 1376 فعالیت خود را شروع کرده است، دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر نواحی روستایی پیرامون بوده است. با توجه به اینکه تاکنون اثرات بر شمرده شده به صورت علمی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به شناسایی و ارزیابی اثرات این مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون می پردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی که از طریق پیمایش پرسشنامه ای اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از کارشناسان و اعضای هیات علمی تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (68/0، 88/0، 86/0، 92/0) برای چهار نوع اثر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی محرز گردید. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی، «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از مهمترین اثرات اقتصادی و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» نیز جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه اثرات چهارگانه کمتر از مقدار میانگین است. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثرات منفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است. به علاوه نتایج آزمون های مقایسه میانگین نیز نشان داد که گروه های مختلف پاسخگویان نیز ارزیابی یکسانی از اثرات مثبت و منفی مجتمع نداشتند.
ساماندهی فضایی مقصدهای گردشگری (شهری و روستایی) در مقیاس ناحیه ای مورد: شهرستان طرقبه شاندیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأثر از روندهای غالب توسعه در سطح ملی، در مقیاس ناحیه ای نیز عدم تعادل های فضایی در بهره گیری از ظرفیت ها و تجهیز مقصدهای (بالقوه) گردشگری نمایان است. در قلمرو این مقاله، سازمان فضایی گردشگری شهرستان طرقبه - شاندیز نیز شاهد بی نظمی های فضایی در پراکندگی منابع، جاذبه ها، محصولات و به ویژه خدمات پشتیبان گردشگری و در نهایت شبکه ای سازمان یافته از مقصدهای گردشگری است؛ لذا ساماندهی فضایی مقصد مورد مطالعه مبتنی بر الگوی تئوریک و واقعیت های جغرافیایی به عنوان هدف نهایی پژوهش مورد توجه واقع شده است. با عنایت به چالش پیش روی و برای نیل به هدف، روشِ تحقیق توصیفی- تحلیلی و همچنین گردآوریِ اطلاعات به شیوه ی اسنادی و میدانی مبنا قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 34 مقصد گردشگری واقع در شهرستان بوده که برای کلیه مقصدها، فرم های اطلاعاتی تکمیل شده است؛ برای وزن دهی معیارها از روش AHP، برای تدقیق امتیاز نهایی و رتبه بندی مقصدها از روش پرومتی و برای سطح بندی مقصدهای گردشگری از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است؛ در نهایت با استفاده از تئوری نقطه شکست در محیط نرم افزاری (GIS) قلمروی عملکردی مقصدها تعیین شده است. نتایج نهایی، گویای وجود نظام چهارسطحی نابسامان در سازمان فضایی شهرستان با تفوق دو مقصد برتر (طرقبه و شاندیز) نسبت به سایر مقصدها می باشد، برای برون رفت از وضعیت نابسامان با تأسی به اصول راهبردی نظریه های سازمان فضایی از طریق مقایسه ی الگوی وضع موجود با الگوی تجریدی و در نهایت تعدیل آن متناسب با الزامات حاکم بر ناحیه، الگوی سازمان فضایی پیشنهادی شهرستان ارائه شده است.
تحلیل عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در مناطق روستایی به نیازی جدی تبدیل شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی است، که به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان روستایی 18 تا 29 سالة ساکن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دهند که از مجموع آنها، براساس فرمول کوکران 184 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه، مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است. روایی صوری پرسشنامه را متخصصان فن تأیید کردند و برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از جوانان روستایی قرار گرفت. آلفای کرونباخ در تحقیق معادل 85/0 به دست آمد، که پذیرفتنی است. طبق نتایج به دست آمده، بازدارنده های گرایش جوانان به خوداشتغالی با استفاده از نتایج تحلیل عاملی در 6 عامل دسته بندی شدند. عامل نخست که با توجه به متغیرهای تشکیل دهنده عامل زیرساختی نام گرفت، با تبیین 60/10 درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل همراه با عوامل آموزشی، شخصیتی، اقتصادی، حمایتی، و فرهنگی درمجموع 84/54 درصد از واریانس را تبیین کردند.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونه گیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عامل سازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخص هابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دسته بندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص می دهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحله ای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارت های فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشته اند. هم چنین یافته ها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
اثرات ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی بر اقتصاد روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی محور استقلال و توسعه هر کشوری محسوب می شود. وجود صنایع تبدیلی و تکمیلی از راهکارهای توسعه این بخش اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و تبیین ضرورت های پیوند بخش های کشاورزی و صنعت در حوزه روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت به انجام رسیده است. مطالعه از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و همچنین مطالعات پیمایشی براساس پرسش های محوری بین دو گروه روستاییان، کارشناسان و مدیران حاصل شده است. تعداد پرسش نامه گروه اول 243 و تعداد پرسش نامه گروه دوم در سازمان های محیط زیست، جهاد کشاورزی و صنایع و معادن استان گیلان 48 مورد بوده است. مطابق یافته های تحقیق، استقرار صنایع روستایی و پیوند آن با بخش کشاورزی در حمایت از مراحل مختلف تولید، تقویت اقتصاد روستاها، افزایش سطح و تنوع تولیدات و همچنین حفظ اراضی کشاورزی و منظر روستایی دارای اثرات مثبت و معنی داری می باشد. با توجه به خصوصیات و استعدادهای طبیعی و اجتماعی منطقه و اثرات مثبت صنایع وابسته به کشاورزی، پیوند دو بخش کشاورزی و صنعت برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی امری الزام آور به شمار می رود.
آسیب شناسی اثرات توسعة مشاغل خانگی در مناطق روستایی (مطالعة موردی: روستاهای بخش دیشموک شهرستان کهگیلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب وکارهای خانگی راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد محسوب می گردند. قابلیت انجام این نوع کسب وکار در منزل سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلان آن ها می شود. هدف اصلی از نگارش این مقاله آسیب-شناسی اثرات توسعة مشاغل خانگی در مناطق روستایی بخش دیشموک و همچنین، شناسایی اصلی ترین انگیزه ها در گرایش افراد به سمت کسب وکارهای خانگی است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است که اطلاعات با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند و به وسیلة نرم افزار SPSSتجزیه وتحلیل گردیدند. جامعة آماری روستاهای 25 خانوار به بالا بودند که 35 روستا به عنوان جامعة نمونه انتخاب شد و در این روستاها 100 پرسشنامه به-صورت تصادفی بین کسانی که دارای مشاغل خانگی بودند، پخش شد.
یافته ها: براساس نتایج حاصل، در سطح اطمینان 95% فرض برابری میزان اهمیت همة مشکلات و چالش های دوازده-گانه از دیدگاه پاسخ گویان رد می شود. مشکلات و چالش های موردآزمون (ازنظر پاسخ گویان) با درجات متفاوتی درجهت تضعیف توسعة مشاغل خانگی مؤثر هستند. مشکل خرید ارزان محصولات با میانگین 88/4 دارای بیشترین تأثیر است و حمایت نکردن مسؤولان و نبود حمایت مالی به ترتیب با میانگین های 81/4 و 59/4 در رتبه های بعدی بودند و کمترین تأثیر از دیدگاه پاسخ گویان مربوط به موانع قانونی با میانگین 56/1 بوده است.
اصالت و ارزش: کسب وکارهای خانگی راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد محسوب می گردند. قابلیت انجام این نوع کسب وکار در منزل سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلان آن ها می شود که ازجمله می توان به ایجاد توازن بین مسؤولیت خانوادگی زنان و اشتغال آنان، حذف هزینه های مربوط به خرید، رهن و اجارة کارگاه و رفت وآمد، استفاده از نیروی کار سایر اعضای خانواده و ایجاد زمینه های کار خانوادگی، امکان انتقال تجارب ازطریق آموزش غیررسمی به شیوة استاد- شاگردی بین اعضای خانواده و ... اشاره نمود.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در توسعه اقتصاد نواحی روستایی از دیدگاه ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی به عنوان یکی از ارکان مهم توسعه در جوامع روستایی در ایران بر عهده نهاد دهیاری ها قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد دهیاری ها به عنوان نهاد مسئول مدیریت روستاها در توسعه اقتصادی از نظر ساکنین روستایی دهستان دهبکری شهرستان بم در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش بررسی آن به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را ساکنین روستای دهبکری در بخش مرکزی شهرستان بم تشکیل می دهد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بهره گیری از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت تعیین روایی گویه های مورد نظر از نظر متخصصین و کارشناسان دانشگاه اصفهان و جهت تعیین میزان پایایی گویه ها از آلفای کرونباخ استفاده گردید که این میزان برای گویه های بخش خدمات 762/0، بخش کشاورزی 704/0 و بخش صنعت 723/0 بدست آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در جامعه آماری مورد مطالعه، میزان رضایت ساکنین از عملکرد دهیاری که با آزمون T سنجیده شده، حاکی از رضایت مندی متوسط در شاخص های بخش خدمات (t=1.514) و عدم رضایت در شاخص های بخش کشاورزی (t=-28.076) و صنعت (t=-15.876) می باشد.
سنجش نگرش اعضای شورای اسلامی روستاها به اولویت شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (نمونة موردی: روستاهای شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر سنجش نگرش اعضای شورای اسلامی 13 روستای شهر دهگلان در استان کردستان نسبت به اولویت شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی این منطقه است. این هدف باعث آشکارشدن اولویت توجه به بهبود شاخص های کیفیت زندگی در ناحیة موردبررسی خواهد شد.
روش: پژوهش حاضر براساس روش توصیفی– تحلیلی است که مبنای گردآوری داده ها به صورت پیمایشی با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. محدودة موردمطالعه 13 روستای واقع در شهرستان دهگلان استان کردستان است که برای اولویت سنجی شاخص های کیفیت زندگی روستایی در این روستاها از نظرات 26 نفر از اعضای شورای اسلامی این روستاها بودند، بهره برده شده است. برای تحلیل داده های به دست-آمدة حاصل از نظرات کارشناسان، از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی(FDAHP) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه درزمینة ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی درمیان روستاهای موردمطالعه براساس شاخص های شناسایی شده برای ارزیابی کیفیت زندگی در ابعاد مختلف، نشان داد که شاخص کیفیت بهداشت و سلامتی اجتماعی دارای بیشترین وزن ها در وزن های حداقل، میانگین و حداکثر فازی ( )شده است. همچنین، با کسب 311/0 امتیاز وزن غیرفازی یا دیفازی شده نهایی دارای بیشترین اولویت دربین شاخص های کیفیت زندگی روستایی از دیدگاه کارشناسان منتخب روستاهای موردمطالعه می باشد. پس از این شاخص، به ترتیب شاخص کیفیت مسکن و ابعاد کالبدی با شناسة Cبا 289/0 امتیاز و کیفیت زیرساخت های روستایی با شناسة F و با 121/0 امتیاز فازی در رتبه-های دوم و سوم اولویت شاخص های کیفیت زندگی در روستاهای 13گانة مورد مطالعه قرار دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود استاندارد مدونی برای تعریف کیفیت زندگی با توجه به متعددبودن تعاریف متفاوت از کیفیت زندگی از چالش های اصلی این پژوهش می باشد.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که کیفیت زندگی را از جنبه های عینی و ذهنی بررسی کرده است و به نتایج قابل توجه در هر دو جنبه دست یافته است.
تحلیلی بر ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد نهاد دهیاری با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیلِ ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها در بخش مرکزی شهرستان روانسر با استفاده از رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری می پردازد. بر اساس اهداف و وظایف مطرح در قانون دهیاریها، پرسشنامه ای تدوین و با مصاحبه با افراد نمونه دادههای مورد نیاز جمعآوری گردید. با پردازش اولیه محتوای پرسشنامه و دسته بندی موضوعی آن، متغیرهای مشاهده شده برای چهار مؤلفه ارزیابی عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی- فرهنگی، عملکرد خدماتی و عملکرد مدیریتی دهیاری ها بدست آمد. توصیف اولیه متغیرها بیانگر پایین تر بودن میانگین تمامی آنها از حد متوسط و ضعف عملکرد دهیاری ها از دیدگاه جامعه روستایی بود. چهار مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول برای اندازه گیری چهار زیرمقیاس ارزیابی عملکرد تدوین و اعتبارسنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه های چهارگانه حاصل از آنها بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها، به عنوان متغیر وابسته پنهان اصلی، و روابط بین آنها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی پنج عاملی مرتبه دوم مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اثرات کلی و ضرایب مسیر نهایی، نتایج حاکی از آنست که با حذف اثرات خطاهای اندازه گیری در رویکرد معادلات ساختاری، ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها به ترتیب متأثر از مؤلفه های عملکرد خدماتی، مدیریتی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی است که تا اندازه ای با نتایج حاصل از توصیف متغیرهای مشاهده شده خام متفاوت است. اعتبارسنجی درونی زیرمقیاس های چهارگانه و مقایسه آنها با نتایج نهایی بیانگر آنست که تأثیرات غیرمستقیم و نهایی متغیرهای مشاهده شده بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها بیش از میزان اعتبار مدل های اندازه گیری ناشی از ماهیت آنها و نقشی است که در عملکرد دهیاری ها دارند.
اولویت بندی سطح کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی(مطالعة موردی: روستاهای با پتانسیل گردشگری روددره ای استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور ما کارآفرینی پدید به ویژه در مناطق روستایی با جاذبه های طبیعی و حفاظت شده به ویژه در مناطق پیرامونی نقاط شهری بیش از پیش مورد استقبال قرار گرفته و در روستاهای پیرامون کلانشهر تهران بیش از پیش نمود عینی یافته و کسب و کارهایی شکل گرفته است. لذا هدف اساسی شناخت تفاوتهای هدف: هدف اساسی از انجام تحقیق حاضر، شناخت تفاوت های کارآفرینی اکوتوریستی دربین روستاهای منطقه و اولویت بندی روستاهای با پتانسیل گردشگری روددره ای به لحاظ سطح کارآفرینی اکوتوریستی و تحلیل فضایی آن ها است.
روش: از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با به کارگیری داده های پرسشنامه ای درقالب نظرات خبرگان و صاحبان کسب وکارها، آزمون T، تکنیک توان رتبه ای، TOPSIS و درنهایت، Arc GIS برای تحلیل فضایی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ازنظر صاحبان کسب وکارها، روستاهای موردمطالعه در سطح منطقه با یکدیگر تفاوتی درزمینة کارآفرینی اکوتوریستی ندارند. همچنین، نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک TOPSIS نیز گویای امتیازات دقیق روستاها و مسیرها به لحاظ کارآفرینی اکوتوریستی با یکدیگر است که پراکندگی رتبه ها بین روستاهای دو گروه حفاظت شده و حفاظت نشده تأییدکنندة نتیجة آزمون T می باشد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، هنوز به اکوتوریسم و اقتصاد اکوتوریستی به مفهوم واقعی آن که در تعاریف و ادبیات نظری به آن اشاره شده، توجه نشده است. به عبارت دیگر، با توجه به این مفهوم که مناطق حفاظت شده در دنیا به عنوان پایه ای برای توسعة اکوتوریسم و فعالیت های اقتصادی ناشی از آن هستند، در منطقة موردمطالعه موردتوجه قرار نگرفته اند و شیوه های اقتصادی و کسب وکارها ازنظر نوع و کیفیت با کسب وکارهای موجود در روستاهای خارج از مناطق حفاظت شده تفاوت چندانی ندارند؛ بنابراین، در تحقیقات بعدی می توان بر اقتصاد گردشگری به ویژه اکوتوریسم تأکید داشت.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیرهای شلوغ و با مقاصد دوم گردشگری قرار دارند، بیشترین سهم را دربین کل عوامل مؤثر در توسعة کارآفرینی اکوتوریستی نسبت به سایر روستاها دارند.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به مسئلة میان رشته ای کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی، توسعة گردشگری و کارآفرینی می توانند از یافته های آن استفاده کنند.
برآورد میزان تمایل به پرداخت شهروندان برای خدمات گردشگری کشاورزی مطالعة موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی رویکرد کارآفرینانه ای است که اگر به طور صحیح مدیریت شود می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در کشاورزی داشته باشد. طبق برآوردها تا افق 1410، حدود 5/77 درصد جمعیت ایران شهرنشین خواهد بود، که می تواند فرصت مناسبی برای توسعة گردشگری کشاورزی و ایجاد درآمد مکمل برای کشاورزان و کاهش تغییر کاربری زمین های کشاورزی باشد. باوجود بسترهای بالقوة فراوان کشور برای توسعة گردشگری کشاورزی، هیچ گونه مطالعه ای درخصوص برآورد تقاضای بالقوه برای خدمات گردشگری کشاورزی در جامعه و عوامل اثرگذار بر آن انجام نشده است. مقالة حاضر به منظور بررسی تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی در شهر قزوین انجام شد. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 18 سال قزوین بود که در سال گذشته دست کم یک بار به فضاهای کشاورزی-روستایی مراجعه کرده بودند. حجم نمونه 153 نفر برآورد شد و درمجموع تعداد 180 پرسشنامة خودساخته ازطریق مصاحبة رودررو تکمیل گردید. در این مطالعه برای برآورد تمایل به پرداخت، از روش ارزش گذاری مشروط و روش انتخاب دوگانة دوبعدی استفاده شد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی در ازای بهره مندی از خدمات گردشگری کشاورزی، مدل لاجیت به روش حداکثر درست نمایی برآورد گردید. متوسط تمایل به پرداخت هر شهروند به ازای هر بازدید و بهره مندی از برخی خدمات گردشگری کشاورزی، مبلغ 53400 ریال برآورد شد. با توجه به معنا داری این مبلغ و ازآنجاکه درحدود 80 درصد شهروندان مطالعه شده یکی از مبالغ پیشنهادی برای خدمات گردشگری را پذیرفتند، می توان نتیجه گرفت که بازار بالقوه مناسبی برای توسعة بنگاه های گردشگری کشاورزی وجود دارد. نتایج نشان دادند که متغیرهای متوسط تعداد سفر به فضاهای روستایی-کشاورزی در سال، بعد خانوار و متغیرهای مجازی دارابودن خودرو و مکان تولد اثر معنا داری بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی به عنوان تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی از سوی شهروندان داشتند.
تنوع بخشی به اقتصاد روستاها جهت تحقق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع شالوده و اساس ثبات و پایداری است و هر اندازه سیستمی متنوع تر گردد، پایداری و پویایی آن در طول زمان و در مکان های مختلف نه تنها در مقابل تنش های درونی، در مقابل تنش های بیرونی نیز حفظ می گردد. در همین راستا، امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی یکی از رویکردهایی است که در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین تنوع اقتصاد روستایی و میزان پایداری آن ها می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که به منظور جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمت آباد شمالی شهرستان میاندوآب است. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر در 2800 خانوار بوده است که تعداد 264 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل خوشه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن) و مدل ویکور استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، بین تنوع اقتصادی روستاها و میزان پایداری آن ها در سطح 0.05 درصد آلفا رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش تنوع اقتصادی در سطح روستاهای مورد مطالعه، میزان پایداری هر یک از روستاهای نیز افزایش می یابد.
بررسی نوع مسکن و تسهیلات اولیه سکونتگاهی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت مسکن و رتبه بندی استان ها، به عنوان ابزاری توانا در افزایش کارایی سیاست های حمایتی دولت و افزایش عدالت منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات و امکانات می باشد.در این پژوهش با بررسی امکانات و تسهیلات اولیه مسکن، وضعیت استان های کشور در خصوص دسترسی به این امکانات و تسهیلات مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش رتبه بندی استان های کشور در برخورداری از امکانات و تسهیلات و مشخص کردن استان های برخوردار و نابرخوردار از نظر تسهیلات و امکانات وابسته به مسکن و بررسی وضعیت مسکن استان های کشور از نظر مساحت زیربنا و نوع مسکن می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استان سیستان و بلوچستان در رابطه با امکانات و تسهیلات مسکن با وزن نهایی 0.022در وضعیت بسیار محروم قرار دارد و استان های کرمان و هرمزگان با میانگین وزن نهایی 0.027 استان های محروم کشور می باشند. استان هایی مانند اردبیل، زنجان، کهگیلویه بویراحمد با میانگین وزن نهایی 0.030 از استان های کمتر برخوردار کشور و استان هایی از جمله آذربایجان شرقی، ایلام، مازندران و همدان با میانگین وزن نهایی 0.033 استان های نسبتاً برخوردار را تشکیل می دهند. استان اصفهان با وزن نهایی 0.038 برخوردارترین استان و به همراه استان هایی چون یزد، البرز، تهران، سمنان و ... با میانگین وزن نهایی 0.036 استان های برخوردار کشور در این خصوص می باشند.
رابطة کیفیت زندگی و حس تعلق مکانی در روستاهای درحال توسعه مطالعة موردی: شهرستان زرندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی روستایی بررسی وضعیت کیفیت زندگی مردم از اولویت های مهم و اساسی به شمار می آید. به دلیل تأثیرگذاری مؤلفه های کیفیت زندگی در سایر ابعاد زندگی روستاییان، بررسی و ارزیابی این مؤلفه ها در نواحی روستایی اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی امکان وجود رابطة کیفیت زندگی روستاییان با حس تعلق مکانی آنان در روستاهای نمونة بخش مرکزی شهرستان زرندیه به انجام رسیده است. روش شناسی این تحقیق توصیفی تحلیلی است و داده های آن ازطریق روش پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامة بسته و انجام مصاحبة کیفی از 305 سرپرست خانوار جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهند که از میان مؤلفه های کیفیت زندگیِ 15 روستای بررسی شده، شاخص های اقتصادی و مدت سکونت در روستا بر حس تعلق مکانی آنها بیشترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج بیان می کنند که شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در روستاهای مطالعه شده تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
ارزیابی و سنجش محرومیت در سطح مناطق روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به توسعه (پایدار) به عنوان هدف غایی برنامه ریزی، گام نخست بررسی و شناخت واقعی از وضع موجود و سطح برخورداری مناطق به عنوان مقدمه حصول به توسعه است. جهت شناخت وضع موجود نیز استفاده از شاخص ها و نماگرهای جامع که بتواند وضع موجود را به خوبی تحلیل کند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر ضمن سنجش میزان محرومیت روستاهای مورد مطالعه، در پی پاسخ به این سئوال اساسی است که با کدام شاخص ها بهتر می توان سطح محرومیت را سنجید؟ به عبارتی، در ارزیابی و سنجش محرومیت، کدام گروه از شاخص های ذهنی و عینی از اهمیت بیشتری برخوردار است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای پاسخ به سئوالات و فرضیه های تحقیق از دو دسته پرسشنامه سرپرست خانوار و نخبگان استفاده شده است، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین میزان اهمیت شاخص های عینی و ذهنی، تفاوت معنادار وجود دارد و از دیدگاه صاحب نظران، میزان اهمیت شاخص های ذهنی در سنجش و ارزیابی محرومیت بیش از شاخص های عینی است. در نهایت با استفاده از روش TOPSIS روستاهای نمونه در محدوده مورد مطالعه به لحاظ میزان محرومیت رتبه بندی و با روش تحلیل خوشه ای، در سه خوشه طبقه بندی و نتایج حاصل از خوشه بندی روستاها نیز به صورت نقشه های GIS نشان داده شده است.
آسیب شناسی الگوی جدید مساکن روستایی از منظر توسعه پایدار (مورد: دهستان شوسف در شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی در ایران به لحاظ الگوی ساخت در مرحله گذار از الگوی سنتی به الگوی جدید و مدرن قرار دارد. الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی غالبا برگرفته از الگوی مساکن شهری است که در آن به نوعی سیمای شهر تداعی می-شود. طرح بهسازی مسکن روستایی در کشور که به طور جد توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود، یکی از عوامل تحول ساز و دگرگون کننده الگوی مسکن روستایی از سنتی به مدرن است. این در حالی است که مسکن در روستاها تنها به عنوان فضای زیستن نبوده و از کارکرد چندگانه ای برخوردار است. در مقاله حاضر سعی شده است تا در چارچوب توسعه پایدار با رویکردی آسیب شناسانه به ارزیابی الگوی جدید ساخت مساکن روستایی در دهستان شوسف به کمک تجارب جامعه محلی پرداخته شود. این تحقیق دارای ماهیتی کیفی است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده ها در چارچوب نظریه زمینه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد الگوی جدید ساخت مسکن روستایی با آسیب هایی هم چون ناهنجاری های کالبدی و فیزیکی، دگرش کارکردی مسکن و سایش زمینه های رشد اقتصاد خانوار، چالش انرژی و دست اندازی به طبیعت و تخریب آن، برهم زنندگی فضای اجتماعی – فرهنگی و القای ناکارآمدی سکونتگاه های روستایی همراه بوده است. در نهایت می توان گفت این الگوی جدید به دلیل گسستگی پیوند آن با شرایط و محیط روستایی، در فرآیند استیلای توسعه پایدار روستایی خلل اساسی وارد ساخته است.
بررسی توزیع فضایی کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از تحقیق حاضر بررسی توزیع فضایی کیفیت زندگی در مناطق روستایی اورامانات استان کرمانشاه(چهار شهرستان با جمعیتی برابر با 23356 خانوار) است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به لحاظ گرد آوری اطلاعات، از نوع توصیفی پیمایشی است که به صورت موردی در مناطق روستایی انجام شده است. تعداد 358 نفر(سرپرست خانوار) با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب. شده است و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از بین شهرستان های مورد نظر(2روستا از هر دهستان) برگزیده شده است و در مجموع 42 روستا به عنوان روستا های هدف انتخاب شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج کلی پژوهش نشان داده است سطح کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه(با میانگین 1/2) پایین تر از حد متوسط بوده است و بین شهرستان های مورد مطالعه، از نظر عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی(به استثنای بعد اقتصادی) تفاوت معنی داری در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از وجود شکاف و نابرابری در بین شهرستان های منطقه اورامانات در سطح کیفیت زندگی بوده است.