فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای از محورهای اصلی توسعه و زیربنای پرورش نسل آیندة کشور قلمداد می شود. در دهه های اخیر با برجسته شدن مفهوم توسعة انسانی موضوع تغذیه ابعاد تازه ای به خود گرفته است. پژوهش حاضر با هدف کلی تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان متأهل روستایی شهرستان دیواندره بود (N=15421). با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 213 نفر به روش طبقه بندی تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن را جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران، و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید کرد. نتایج پژوهش نشان دهندة وضعیت نامناسب امنیت غذایی و گروه های غذایی در خانوارهای روستایی مطالعه شده بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین درآمد خانوار، تعداد شاغلان خانوار، فاصلة محل سکونت تا شهر، بعد خانوار، مقدار زمین زراعی و باغی درتملک خانواده و تحصیلات مادر خانواده (مسئول تغذیه) با امنیت غذایی خانوار رابطة معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سه متغیر درآمد خانوار، تحصیلات مادر و نظام تولیدی مختلط می توانند تا 1/62 درصد از واریانس متغیر وابستة تحقیق (امنیت غذایی) خانوار را تبیین کنند.
تحلیل اکتشافی ابعاد اجتماعی- اقتصادی کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله می-باشد که با روش اکتشافی و تأییدی صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی است که داده های آن بوسیله پرسشنامه و مصاحبه از بین 160 تن از کارکنان روستایی 35 واحد پرورش ماهی منطقه بصورت تمام شمار گردآوری شده است. ابتدا با انجام یک مطالعه تطبیقی اسنادی از بین ادبیات پیشین و یک مطالعه راهنما که در جریان مصاحبه با 15 تن از اعضای جامعه صورت گرفت، به تکمیل روایی و پایایی ابزار تحقیق در قالب یک پرسشنامه استاندارد پرداخته شد و در این میان مقیاسی مرکب از 12 شاخص و 34 گویه از اثرات دو بعد اقتصادی و اجتماعی برای مطالعه حاضر گزینش شدند. روش تحلیل نیز با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بود که با کمک نرم افزار spss و آزمونهای مورد نیاز در سه مرحله صورت گرفت: در مرحله اول با تشخیص شاخص کفایت نمونه برداری و ضریب بارتلت و با اعمال چرخش واریماکس، 7 عامل اولیه استخراج شدند، در مرحله دوم با روش تأییدی به شناسایی 5 متغیر مستقل از طریق تعریف تابع رگرسیونی پرداخته شد که قابلیت تبیین اثرات کیفیت زندگی کارکنان روستایی پرورش ماهی در منطقه را دارا باشند، در مرحله سوم تحلیل رون شد که متغیرهای زمینه ای وضعیت تأهل، میزان درآمد و وضعیت مسکن بر روی کیفیت زندگی اعضای جامعه اثرگذار می باشند. جمعبندی نتایج سه تحلیل اکتشافی، تأییدی و زمینه ای نشان داد که سهم عوامل برگرفته از بعد اجتماعی بر کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله بیشتر از بعد اقتصادی می باشد. از آنجایی که هدف اصلی تأسیس واحدهای پرورش ماهی دستیابی به اشتغال و امنیت پایدار اقتصادی- اجتماعی در منطقه بوده و از اهمیت بسیاری برخوردار است، ولی این امر غفلت از بعد زیست محیطی توسعه پایدار را طلب نمی کند.
جایگاه مراکز جمع آوری شیر در شبکه های فضایی بازاریابی محصول شیر در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده - استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه شبکه ها و زنجیره های بازاریابی محصولات کشاورزی از دهه 1990 به این سو، به عنوان یکی از حوزه های علمی به سرعت در حال رشد است. اقتصاددانان، جامعه شناسان و متخصصان شاخه های مدیریتی در تشریح و مطالعه چرخه های بازاریابی محصولات کشاورزی مشارکت داشته اند.. از دیدگاه علوم اجتماعی، جستجوی در انسان و رفتارهای سازمانی، اقدامات وی و بکارگیری چشم اندازی تکنیکی، مطالعه مداوم فرایندهای پیونددهنده و روابط آن، باعث ظهور شاخه مطالعات شبکه ای و زنجیره ای شده است. مط تجارب و مطالعات کشورهای مختلف بیانگر وجود شبکه های مختلفی برای بازاریابی محصولات کشاورزی و به ویژه شیر تولیدی در نواحی روستایی است. هدف از این مقاله تعیین مطلوب ترین عنصر در جریان بازاریابی و بازاررسانی محصول شیر در میان عناصر موجود در شبکه های رایج بازاریابی در شهرستان خدابنده می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با بکارگیری داده های پرسشنامه، مطالعات میدانی و مشاهداتی و تکنینک های تصمیم گیری چند معیاره (تکنیک Dematel) استفاده شده است. نتایج بیانگر غلبه مراکز جمع آوری شیر به عنوان عنصرگره گاهی سایر عناصر تولید تا مصرف در شبکه فضایی بازاریابی شیر می باشد.
بررسی تأثیر وام مسکن روستایی در کیفیت ساخت و سازهای جدید مسکونی مطالعه موردی شهرستان شفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر که کیفیت زندگی انسان ها را بطور مستقیم تحت تأثیر قرار می دهد یکی از دغدغه های اصلی خانواده ها محسوب می شود. به همین خاطر تأمین مسکن مناسب جایگاه مهمی را در برنامه ریزی های توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتر کشورها به خود اختصاص می دهد. نکته مهم این می باشد که اکثر سیاست های مسکن متوجه موضوع مسکن شهری است و علیرغم اینکه بخش مهمی از ساکنان روستایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه در مسکن نامناسب از لحاظ وضعیت فیزیکی زندگی می کنند، کمتر مورد توجه دولت ها و نهادهای رسمی دیگر قرار می گیرند. هدف مقاله حاضر بررسی نقش سیاست جدید مسکن در ایران بر کیفیت ساخت و سازهای مسکونی در مناطق روستایی می باشد. با توجه به اینکه پیرو سیاست اعطای وام کم بهره مسکن روستایی از سال 1385 به این طرف حجم قابل توجهی از ساخت و سازهای مسکونی در نواحی روستاها اتفاق افتاده است، ارزیابی اثرات این سیاست می تواند حائز اهمیت باشد. برای انجام این تحقیق روستاهای شهرستان شفت از توابع استان گیلان بطور موردی بررسی شده اند. داده های مورد استفاده در این پژوهش از طریق مطالعات میدانی و تکمیل 332 پرسشنامه از میان خانوارهای دریافت کننده وام مسکونی انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری از جمله تی-استیودنت (T-test) استفاده شده است. مهمترین یافته های تحقیق حاکی از بهبود کیفیت فیزیکی ساخت و سازهای جدید از لحاظ سازه ای، نوع مصالح ساختمانی بکار رفته در بنا و نماسازی می باشد. این ساخت و سازها همچنین منعکس کننده تغییرات در شیوه زندگی روستایی سالهای اخیر است که در خصوصیات کالبدی همانند وسعت کوچکتر، تعداد اتاق کمتر و نرخ پایین خانوار در مساکن جدید در مقایسه با حانه های قدیمی مشاهده می شود. در مقابل از لحاظ برخورداری از تسهیلات رفاهی، به استثنای نرخ برخورداری از تلفن تفاوت معنی داری بین واحدهای مسکونی جدید و قدیمی مشاهده نمی شود.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی شهرستان ممسنی با استفاده از تکنیک های ساماندهی فضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی به عنوان یک سند برنامه ریزی برای مناطق روستایی تهیه می گردد و هدف از آن بررسی جزئی و ارائه برنامه های تفصیلی برای توسعه روستاها در ابعاد مختلف در محدوده بخش تا سطح روستا است. در این پژوهش جهت به کارگیری تکنیک های ساماندهی فضاها و سکونتگاه های روستایی، سه روش سطح بندی جمعیتی، سطح بندی خدماتی و روش تعیین رابطه ظهور خدمات روستایی با طبقات جمعیتی مورد استفاده قرار گرفت و اطلاعات تمامی 341روستای شهرستان ممسنی که محل سکونت حداقل 3خانوار و بیشتر بودند، بررسی شد. تعداد خدمات موجود در هر روستا مثل: راه، مدرسه، مسجد، درمانگاه ، پزشک و... از اطلاعات آخرین دوره از شناسنامه آبادی های کشور، انتشار یافته توسط مرکز آمار ایران (1385) استخراج و توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در تکنیک سطح بندی جمعیتی، سکونتگاه ها از لحاظ جمعیتی بر مبنای نقاط افت مشهود منحنی، به 7 طبقه تقسیم شدند. در تکنیک سطح بندی خدماتی نقاط روستایی مشخص شده در روستاهای شهرستان ممسنی، توالی ظهور 4 نوع خدمت در یک آبادی بر اساس جمعیت امری عادی بوده است. اما ارتقاء آن به سطح 5 الی12 خدمت قدری دشوار بوده و نیازمند ظرفیت خاصی از جمعیت و اقدامات ارادی است. همین حالت در سطح 13 الی 18 و سطح 19 و20 خدمتی و همچنین 21 تا24 و در نهایت سطح 25خدمت و بیشتر وجود دارد. در این تکنیک نیز با در نظر گرفتن تغییرات منحنی، نقاط روستایی از لحاظ تعداد خدمات به 6 مقطع، دسته بندی شدند. در ادامه پژوهش با استفاده از تکنیک تعیین رابطه ظهور خدمات روستایی با طبقات جمعیتی، به بررسی اقتصادی بودن نسبت برخورداری آبادی های هر یک از طبقات جمعیتی از هر کدام از خدمات پرداخته شد و مشخص شد در طبقه جمعیتی مختلف در روستاها با توجه به عامل های متفاوت داخلی و خارجی همچون (نفوذ محلی و ناحیه ای، فاصله از مرکز شهرستان، دسترسی، ویژگیهای محیطی و اقتصادی- اجتماعی روستاها) 1هر کدام از این نقاط جمعیتی دارای نوعی از طبقه بندی و سطح معینی از خدمات بوده اند.
رتبه بندی مراکز دهستان های شهرستان جیرفت به لحاظ شاخص های کیفیت زندگی با استفاده از مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع کیفیت زندگی از آغاز دهة 1960 به بعد وارد ادبیات نظری و مطبوعاتی توسعه شد و به یکی از موضوعات موردعلاقه در علوم اجتماعی تبدیل گردید. ارزیابی و رتبه بندی کیفیت زندگی مردمان یک منطقة خاص براساس وضعیت موجود آن منطقه می تواند به ارائة راهکارها و برنامه ریزی های مفیدتری برای کاهش محرومیت آن منطقه بینجامد؛ برهمین اساس، هدف از انجام مطالعة حاضر تحلیل وضعیت شاخص های کیفیت زندگی در مراکز دهستان های شهرستان جیرفت (11 مرکز دهستان) و رتبه بندی این مراکز دهستان بود.
روش: این مطالعه ازلحاظ هدف، کاربردی و ازحیث جمع آوری داده ها، به صورت پیمایشی است. تعداد خانوارهای مراکز دهستان های موردمطالعه 4243 خانوار بودند و سرپرستان خانوارها واحد تحلیل در این مطالعه بودند که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان 350 نفر از آن ها مشخص شدند و به شیوة طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای با سوالات انتها بسته و باز بود. روایی ابزار تحقیق ازطریق روایی صوری تأیید گردید و برای انجام پایایی پرسشنامه، مطالعة پیش آزمون انجام شد که نتایج آمارة آلفای کرونباخ برای شاخص های مختلف از 71/0 تا 89/0 برآورد شد. برای وزن دهی به شاخص های کیفیت زندگی از تکنیک آنتروپی و برای رتبه بندی دهستان های موردمطالعه، از تکنیک (TOPSIS) استفاده شد.
یافته ها: نتایج کلی نشان داد در دامنة صفر تا یک، روستای خاتون آباد با درجة کیفیت زندگی 7235/0 در رتبة اول و روستای هلیل با درجة 1097/0 در رتبة آخر قرار دارد. سایر نتایج نشان داد روستاهای موردمطالعه با میانگین درجة کیفیت زندگی 3680/0 در ازلحاظ کیفیت کلی زندگی در وضعیت نامناسبی قرار دارند.
راهکارهای عملی: براساس یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود توجه بیشتری به ارتقای برخی از شاخص های کیفیت زندگی مانند درآمد، مسکن و تغذیه به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته نظیر هلیل، اسلام آباد، دولت آباد، سربیژن، رضوان، سقدر و گنج آباد شود.
تحلیل وضیعت بهداشت مسکن روستاهای جنگلی- کوهستانی و عوامل مؤثر بر آن در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:یکی از اجزای حقوق بشر، داشتن مسکن مناسب است. پس از هوا، غذا و پوشاک، دراختیارداشتن مسکن مناسب از اساسی ترین ضروریات برای زندگی باعزت و همراه با کرامت انسانی است و یکی از پایه های مهم استانداردهای زندگی مطلوب می باشد و مقدمه ای برای دست یابی به عدالت اجتماعی محسوب می گردد.
روش:تحقیق حاضر ازنوع کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است و هدف آن، ارزیابی وضیعت بهداشت مسکن روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن می باشد. روستاهای جنگلی بخش بندپی شرقی از توابع شهرستان بابل جامعة آماری این تحقیق هستند که از بین 235 روستای جنگلی- کوهستانی، 36 روستا به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام مند، به-عنوان نمونة آماری این پژوهش درنظر گرفته شده اند. داده های این تحقیق ازطریق پرسشنامه، مصاحبة نیمه عمیق و همچنین، از داده های بهداشتی مرکز بهداشت گردآوری شده اند و سپس، در چارچوب نرم افزار SPSS و Excel و آزمون-های آماری تجزیه وتحلیل گردیده اند.
یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که عمده ترین چالش های بهداشتی خانه های روستایی، وجود موش ها و سایر حیوانات موزی، برخوردار نبودن از کپسول اطفای حریق، وجود خطرهای برقی، آتش سوزی و دفع غیربهداشتی زباله در منازل هستند که نیاز به توجه ضروری دارند. امنیت سقف، کف اتاق، شناز ساختمان، حفاظ پله و دیوار و پنجره ها در اولویت دوم قرار دارند. وضعیت روشنایی و نور منازل، آشپزخانه، دستشویی، حمام و محوطة حیاط و همچنین، نبود درب اضطراری در اولویت بعدی قرار دارد. عوامل اقتصادی (درآمد)، نوع شغل، تحصیلات و وضیعت مالکیت، رابطة معنی دار و مستقیمی با بهداشت مسکن دارند و همچنین، عوامل بعد خانوار، فاصله از شهر، فاصله از جاده و سن با بهداشت مسکن، رابطة معنی دار و معکوس دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: گردآوری داده ها و کمبود منابع تحقیقاتی دربارة موضوع موردمطالعه، ازجمله موانع انجام این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: همکاری بین سازمانی اداراتی که در امر بهبود کیفیت مسکن مؤثر هستند، ارتقای سطح توان اقتصادی خانوارهای روستایی، افزایش جلب مشارکت روستاییان و ارتقای سطح آگاهی روستاییان، ازجمله راهکاری عملیِ ارتقای سطح بهداشتی مساکن روستایی هستند.
اصالت و ارزش: در این مقاله، به موضوع بهداشت مسکن در روستاهای جنگلی- کوهستانی که شرایط خاصی دارند، توجه شده است و برای مسئولان ملی و محلی اداراتِ بنیاد مسکن، بهداشت و درمان و سایر سازمان هایی که با مسائل بهداشتی روستاها به طور عام و بهداشت مسکن به طور خاص در ارتباط اند، مفید واقع می شود.
واکاوی موانع و چالش های توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه دنا؛ دیدگاه جامعه ی میزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گام نخست در توسعه ی گردشگری روستایی، شناسایی موانع و چالش های آن است. بنابراین، هدف این مقاله شناسایی دیدگاه روستانشینان منطقه دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد پیرامون موانع و چالش های توسعه ی گردشگری در این منطقه بود. برای این منظور از روش پیمایش و نمونه گیری طبقه ای ساده با انتصاب متناسب استفاده به عمل آمد. در مرحلهی نخست، روستاهای گردشگری منطقهی دنا شناسایی و با استفاده از جدول نمونهگیری، حجم نمونه 115 خانوار روستایی برآورد گردید. آنگاه، سهم هر روستا از نمونه تعیین شد. در هر خانوار از یک زن و مرد (زوج) مصاحبه ی ساختارمند به عمل آمد. در مجموع 230 زن و مرد روستایی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه ی راهنما و مقدار آلفای کرونباخ بیش از 57/0 برای متغیر های گوناگون به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS17 و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. تحلیل عاملی انجام شده به استخراج هشت مانع توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه ی دنا منجر گردید که 45/66 درصد از واریانس کل را تبیین مینمودند. این موانع عبارتند از: سازمانی (34/32%)، اجتماعی (65/11%)، رفاهی(83/4%)، تسهیلاتی (07/4%)، فرهنگی (89/3%)، ارتباطی (68/3%)، مردمی (10/3%)، و اقتصادی (87/2%). بنابراین، برای توسعهی گردشگری روستایی در منطقه دنا توصیه می گردد در بُعد سازمانی، ایستگاهها یا واحدهای خصوصی گردشگری در روستاهای هدف ایجاد گردد، تا ضمن راهنمایی، به سازماندهی، اطلاعرسانی و نصب و تجهیز تابلوهای راهنما همت گمارند. در بُعد اجتماعی نیز با برگزاری کارگاههای آموزشی و جشنوارههای گردشگری جامعه میزبان را آماده پذیرش گردشگران نمایند. فزون بر آن، در جهت توسعهی زیرساخت های گردشگری در منطقه دنا از سیاستهای حمایتی و تشویقی بهره گیری شود. بر همین اساس، خدماترسانی بهینه در زمینه ی امور زیربنایی نظیر راه های ارتباطی، آب، برق و تأسیسات ورزشی و بهداشتی نیز میتواند مؤثر واقع شود.
بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات با تأکید بر نقش معتمدان محلی (مطالعه موردی: دهستان بنجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی و دانش اجتماعی آن ها را در بر می گیرد. در این راستا بزرگان هر قوم و قبیله نقش مهمی در حل اختلافات روستائیان با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات محلی با تأکید بر نقش معتمدان محلی با استفاده از مدل PRA می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه ای) نیز استفاده شده است. جامعه آماری 1915 خانوار و حجم جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 خانوار انتخاب شده است. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی و پایایی تحقیق نیز 223/0 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بر اساس فراوانی مشاهده شده در آزمون خی دو نشان دهنده آن است که از بین الگوهای حل اختلاف، مردم برای حل اختلافات خود بیشتر به معتمدان محلی مراجعه می کنند. نتایج آزمون نیز نشان می دهد که مقدار p.value کوچک تر از (01/0=a) است بنابراین فرض H0 رد و فرضیه اول تأیید می گردد. نتایج آزمون ضریب همبستگی برای فرضیه دوم نیز حاکی از این است با توجه به اینکه سطح معناداری متغیرهای پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلاف کمتر از 5/0 (220/0) است، نتیجه می گیریم که بین پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلافات در نواحی روستایی رابطه معناداری وجود بنابراین فرضیه دوم نیز تأیید می گردد. بنابراین، مردم روستاهای دهستان بنجار به دلیل طایفه گرایی و این که این شیوه حل اختلاف سال های طولانی است که در روستاها اجرا می شود و جزء فرهنگ این منطقه است و همچنین آشنا نبودن روستاییان با فرهنگ کاغذبازی دادگاه معمولاً ترجیح می دهند که اختلافات خود را به این شیوه حل کنند و دنبال کشش اختلافات نباشند.
بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی و روحیه کارآفرینی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیروان از توابع شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ایجاد روحیه کارآفرینی در زنان روستایی و تقویت اعتماد به نفس و استفادة هرچه بیشتر از نیروهای بالقوة زنان روستایی، دستیابی به توسعه روستایی سریع تر محقق خواهد شد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطة بین اعتماد اجتماعی و روحیة کارآفرینی میان زنان کارآفرین روستایی است. جامعة آماری این پژوهش، کلیة زنان عضو شرکت تعاونی دهستان شیروان از توابع شهرستان بروجرد است، که تمام 118 نفر اعضای آن، نمونة آماری مطالعه را تشکیل می دهند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت و روایی و پایایی آن به ترتیب با نظر استادان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. فرض اصلی پژوهش این بود که بین اعتماد اجتماعی (با ابعاد فردی، عمومی و نهادی) و روحیة کارآفرینی (با ابعاد ریسک پذیری و خلاقیت) رابطه معنی داری وجود دارد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین اعتماد اجتماعی (فردی، عمومی و نهادی) و روحیة کارآفرینی (ریسک پذیری و خلاقیت) زنان روستایی ارتباط مثبت و معنا داری وجود دارد.
ارزیابی اثرات توسعه گردشگری فرهنگ محور در تغییرات اجتماعی- فرهنگی مقاصد روستایی(مطالعه موردی: بخش کن – دهستان سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی با وجود برخورداری از ماهیت های متفاوت، در همه شرایط دارای بار فرهنگی عظیمی می باشد. این اثرگذاری و اثرپذیری فرهنگی در هر دو جامعه میزبان و میهمان مشاهده می شود که بستگی به شرایط اجتماعی، پذیرش یا رد آن متفاوت می باشد. شناخت اثرات گردشگری بر روی جوامع میزبان، یکی از حوزه های اصلی مورد علاقه برای جغرافیدانان و همچنین دیگر محققان گردشگری است. اثرات حاصل از گردشگری به دو صورت مثبت و منفی می باشد که در بررسی و تحلیل اثرات آن بر جامعه میزبان باید هر دوی آن ها را مورد مطالعه قرار داد. یکی از مهم ترین ابعاد گردشگری، بعد فرهنگی می باشد. در واقع آثار فرهنگی و اجتماعی گردشگری از جمله مهم ترین ملاحظات توسعه گردشگری در هر منطقه به ویژه در مناطق روستایی بشمار می رود که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری فرهنگی بین جامعه میزبان و میهمان بسیار بالا می باشد و تاکنون در محافل علمی کمتر مورد کاوش و بررسی قرار گرفته است. این نوع گردشگری که مطرح شدن آن منوط به وجود آثار و جاذبه های فرهنگی می باشد، با عنوان گردشگری فرهنگ محور یاد می شود، از آنجا که در منطقه سولقان آثار گردشگری مذهبی و فرهنگی زیادی وجود دارند، از این رو، هدف این پژوهش شناخت اثرات و پیامدهای گردشگری روستایی با تاکید بر راهبرد فرهنگ محور در منطقه سولقان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه 360 نفر در دو گروه گردشگران و جامعه محلی بوده که از طریق فرمول کوکران به دست آمده است. برای تعیین مقدار روایی ابزار پرسشنامه از روش صوری (تایید خبرگان دانشگاهی) استفاده شد و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه گردشگران 81/0 جامعه محلی 84/0 و مدیران و کارشناسان 82/0 بدست آمده است. تحلیل ها داده از طریق آزمون همبستگی، آزمون t تک نمونه ای و مدل چند معیاره پرومتی انجام شد که نتایج به دست آمده نشان داد که، بین اثرات توسعه گردشگری با تغییرات اجتماعی- فرهنگی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود دارد و بیشترین اثرات در زمینه تغییر در نحوه پوشش جوانان روستا و تغییر آداب و رسوم مردم محلی مشاهده می شود. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات در بعد فرهنگی با مقدار t محاسبه شده 318/49 می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل پرومتی بیشترین اثرات و تغییرات اجتماعی- فرهنگی رخ داده در روستاهای سولقان و امام زاده داوود و سنگان بالا می باشد. بنابراین می توان بیان کرد که توسعه گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه تأثیرات عمیقی بر تغییرات اجتماعی- فرهنگی دارد.
ارزیابی نقش تعاونی های فرش دستباف روستایی در توانمندسازی زنان قالیباف مطالعه موردی: استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های فرش دستباف روستایی از مهمترین تشکل های فعال در صنعت فرش کشور هستند که با هدف حمایت از قشر محروم و مولد قالیباف کشور و سازماندهی آنها در قالب نظام تعاون به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در این هنر و صنعت ملی تشکیل شده اند و تعداد زیادی از زنان قالیباف زیر نظر این تعاونی ها مشغول به فعالیّت هستند. با توجه به اهداف تشکیل تعاونی های فرش دستباف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش این تعاونی ها در توانمندسازی زنان قالیباف استان همدان انجام شده است. بدین منظور 202 نفر از زنان قالیباف عضو تعاونی های فرش دستباف استان همدان برمبنای فرمول کوکران انتخاب شدند و به منظور بررسی نقش تعاونی ها در توانمند سازی آنها به تعداد برابر (202 نفر) از زنان قالیباف غیر عضو تعاونی نیز انتخاب و توانمندی دو گروه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو گروه به لحاظ توانمندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای در سطح 1 درصد وجود دارد و میزان توانمندی زنان قالیباف عضو تعاونی در ابعاد چهارگانه بیش از زنان قالیباف غیر عضو است. نتایج حاصل از مقایسه میانگین شاخص های تشکیل دهنده هر یک از ابعاد توانمندی نیز بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین دو گروه در سطح 1 درصد است و تنها در شاخص میزان شرکت در دوره های آموزشی تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد.
نقش تعاونی های تولیدی در توانمندسازی زنان روستایی استان فارس مطالعه موردی: تعاونی روستایی زنان همایجان سپیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توانمندسازی زنان ضمن اینکه وسیله ای برای رسیدن به اهداف توسعه ای دیگر قلمداد می شود، خود به تنهایی نیز هدف است. در دهه های اخیر، توانمندسازی به عنوان سازوکاری برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر تعاونی تولید روستایی زنان همایجان- که از تعاونی های موفق در ایران است- بر توانمندسازی زنان است. روش تحقیق این پژوهش، مطالعة موردی است. برای تعیین نمونه در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. داده ها از طریق پرسشنامه ای که 123 نفر از اعضای تعاونی آن را تکمیل کردند، جمع آوری شد (300 =N). تأثیر عضویت در تعاونی بر توانمندی اعضا، در ابعاد توانمندی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خانوادگی و توانمندی روانی اندازه گیری شد. روایی ظاهری پرسشنامه در نشستی با حضور متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق آزمون پیشاهنگ به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که تعاونی روستایی زنان همایجان تأثیر اندکی در توانمندی زنان عضو، در ابعاد مختلف توانمندی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خانوادگی و روانی داشته است. نتایج همچنین حاکی از آن بود که میزان رضایت اعضا از تعاونی و هیئت مدیره، و میزان درآمد اعضا مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر توانمندی اعضای تعاونی است.
شناسایی روش های بومی مدیریت خشکسالی مطالعة موردی: شهرستان سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ شان با محیط طبیعی و محدودیت فرصت های شان از دیرباز در معرض نیروهای مخرب طبیعی به ویژه خشکسالی قرار داشتند و کشاورزان هر منطقه به تجربه اقداماتی را برای سازگاری و مقابله با آن انجام می دهند. هدف کلی پژوهش کیفی حاضر که به روش پدیدارشناسی انجام شد، بررسی و شناسایی روش هایی است که کشاورزان در برخورد با خشکسالی از خود نشان می دهند. جامعة مطالعه شده در این پژوهش را روستاییان شهرستان سرپل ذهاب، که بیشترین خشکسالی ها را در سال های اخیر داشتند، تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلولة برفی شناسایی شدند. داده های تحقیق با روش مصاحبة عمیق و مشاهدة مستقیم جمع آوری و براساس الگوی کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که کشاورزان روش های متفاوتی را در مقابله با خشکسالی به کار می گیرند. برخی از شرکت کنندگان در تحقیق حاضر روش هایی نظیر تغییر الگوی کشت، ذخیرة علوفه، تغییر زمان کاشت و برداشت، تنوع معیشت، ترمیم جوی های آب و اصلاح شیوه های آبیاری را به منظور سازگاری به کار می گیرند و از روش هایی مانند چرای مزارع خشک شده، خرید آب، کاهش تعداد دام، قطع درختان و نذر و نیاز کردن به منظور مقابله با خشکسالی استفاده می کنند.
تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای زراعی با تأکید بر رفتار کشاورزان سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی در منطقة سیستان نقش بسزایی در درآمدزایی و اشتغال روستاییان این منطقه دارد و بررسی عملکرد و عوامل رفتاری تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژه ای دارد. ازاین رو در مطالعة حاضر ضمن بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی روستاییان، به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای کشاورزی در این منطقه پرداخته شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 100 پرسشنامه از کشاورزان منطقه به دست آمد. برای تحلیل نتایج و یافته ها از بستة نرم افزاری Eviews7 استفاده شد. نتایج مطالعهنشان دادند که سطح زیر کشت و تجربه اثر معناداری بر عملکرد کشاورزان منطقه داشته است. لذا تقویت زیرساخت های گفته شده برای بهبود عملکرد کشاورزی سیستان پیشنهاد می شود.
تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه بر توسعة اقتصادی اجتماعی روستاهای مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة مرزی سیستان جزء نقاط پیرامونی و کمترتوسعه یافتة کشور است که قرارگیری آن در همسایگی کشور افغانستان و میزبانی مهاجران افغان بر توسعه نیافتگی این منطقه دامن زده است. در واقع، سکونت افاغنه باعث ایجاد شرایط خاصِ اقتصادی – اجتماعی در منطقة سیستان شده است و بر بسیاری از کارکردهای منطقه، به ویژه کارکردهای روستاهای مرزی تأثیر گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه و سطح توسعة اقتصادی - اجتماعی روستاهای مرزی سیستان است. روش تحقیق تحلیلی– همبستگی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه است و اطلاعات جمع آوری شده با روش تاکسونومی و آزمون اسپیرمن در نرم افزار SPSS ارزیابی شد. نتایج سطح بندی تاکسونومی نشان داد از 31 روستای مورد بررسی 6 روستا در سطح مطلوب توسعه هستند و 25 روستای دیگر نیز سطح توسعة متوسط و پایین دارند. همچنین، نتایج آزمون اسپیرمن با سطح اطمینان 99 درصد گویای همبستگی معکوس بین سطح سکونت افاغنه و سطح توسعة اقتصادی (814/0-) و اجتماعی (672/0-) روستاها است، به طوری که با افزایش افاغنه سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها کاهش، و با کاهش افاغنه، سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها افزایش می یابد.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی اجرای طرح خروج دام از جنگل مطالعة موردی: مهاجران روستای ینقاق از توابع شهرستان گالیکش در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تخریب جنگل ها روستاییانی هستند که از درختان جنگل برای خانه سازی، سوخت و تعلیف دام ها استفاده می کنند. در سال 1370 مراحل خروج دام از جنگل و کوچ چهار روستای واقع در جنگل از توابع شهرستان گالیکش شروع شد. این طرح، باعث بیرون آمدن چهار روستای مجاور یکدیگر (تقریباً 50 خانوار روستایی) از جنگل و اسکان مجدد در حاشیة روستای ینقاق و در محله ای شد که در عرف به آن شهرک منابع طبیعی می گویند. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی از نوع تولید نظریة زمینه ای است که در چارچوب نظریة اصلی توسعة پایدار و توانمندسازی که از مهم ترین زیرشاخه های اجتماعی آن است، شکل گرفت و در آن از طرح پانل واپس نگر استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد ارزیابی تأثیر اجتماعی (اتا)، مؤلفه های اصلی توانمندسازی در اجتماع بررسی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که عرضة خدمات زیربنایی مهم ترین عامل توانمندساز و رضایت بخش نزد کوچ کنندگان بوده و درآمد حاصل از اشتغال ایجادشده برای خانواده ها نسبتاًًًًً مناسب است. پایبندنبودن دولت به وعده های خود به ویژه در ایجاد دامداری صنعتی و تعاونی روستایی و کم شدن زمین های کشاورزی و دام ها و ازدست دادن خودکفایی نسبی جنگل نشینان، در کنار برنامه ریزی نکردن برای اشتغال نسل دوم کوچ کنندگان و آسیب های اجتماعیِ به وجودآمده، از مهم ترین دلایل نارضایتی های موجود است. درپایان، انتزاع «ترس ناشی از تعلیق» برای توضیح مقوله های اصلی کشف شده در مصاحبه ها به دست آمد که قدرت تبیین طیف وسیعی از کنش های کوچ کنندگان، خصوصاً نسل اول آنها را دارا بود.
عوامل موثر بر مکان یابی کاربری های اراضی در طرح های هادی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. از این رو، استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها و بالا بردن قابلیت دسترسی است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی سکونتگاه های روستایی در ایران است. وجود معیارها و ضوابط گوناگون در انتخاب مکان مناسب برای کاربری های روستایی، استفاده از روش های تصمیم چند معیاری را ضروری می کند. یکی از پرکاربردترین و رایج ترین این روش ها فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. به این منظور، برای مکان یابی بهینه کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص ها و معرف هایی را شناسایی و برای تعیین امتیاز هر کدام، ماتریس های مقایسه دو به دویی شاخص ها در بین 30 نفر کارشناس از سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و مهندسان مشاور تهیه طرح هادی روستایی توزیع و تکمیل شد. در ادامه ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرف ها یک ساختار سلسله مراتبی تهیه شد. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرف ها و امتیاز نهایی شاخص ها و معرف ها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوت ها بررسی شد. مراحل یادشده، با استفاده از نرم افزار Expert Choice، صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین سه شاخص عوامل کمی، کیفی و نیازهای جامعه، به عنوان شاخص های اصلی در مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص نیازهای جامعه روستایی با وزن 413/0 بیش ترین تأثیر را دارد. که خود دارای چندین زیر معیار است و در این میان شاخص های آسایش و عدالت در توزیع کاربری ها با وزن های، 166/0 و 122/0 بالاترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند.
تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری روستاها مورد: شهرستان خرمدره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوام و پایداری هر روستا در گرو پویایی و دوام اقتصاد آن است. تضعیف فعالیت های اقتصادی سنتی در مناطق روستایی مانند کشاورزی، معدن و جنگل طی دهه های اخیر، جستجوی راهکارهای جدید را برای تقویت پایه های اقتصادی و تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی، ضرورت بخشیده است. تنوع یکی از پایه های اساسی ثبات است و به-عنوان یکی از استراتژی های اصلی پایداری اقتصادی در ارتقای رفاه و امنیت اقتصادی منطقه جایگاه بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی در شهرستان خرمدره انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. از مجموع 1143 خانوار در روستاهای نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 287 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط معناداری میان تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری اقتصادی است؛ به نحوی که در روستاهایی که تنوع فعالیت های اقتصادی بیشتر بوده است، سطح پایداری اقتصادی نیز بالاتر می باشد.
ارائة الگوی بازاریابی شیر در مناطق روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان خدابندة استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به وابستگی اقتصاد و معیشت، بخش عمده ای از جمعیت اجتماعات روستایی به محصولات کشاورزی، مبحث بازاریابی محصولات کشاورزی و دامی توجه بیشتری می کنند؛ بنابراین، تحقیق حاضر با هدف ارائة الگوی شبکة فضایی بازاریابی شیر در مناطق روستایی و درراستای شناسایی ضعف های شبکه های بازاریابی محصولات دامی انجام گرفته است. دراین راستا، سؤال اساسی این است که عوامل مؤثر و الگوی مناسب بازاریابی شیر در نواحی روستایی کدام اند؟
روش: در این مطالعه، 12روستا و 4 شهر از توابع شهرستان خدابندة استان زنجان به-عنوان نمونه های موردمطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق کمی- پیمایشی است. در سطح تولیدکنندگان سنتی و نیمه پیشرفته به عنوان تولیدکننده و مراکز جمع آوری شیر، خریداران شیر (شیرآوران)، صنایع فرآوری محلی و منطقه ای شیر به عنوان سایر گروه های درگیر در فرایند بازاریابی شیر در روستاهای انتخاب شده، به بررسی سهم و ارتباط عوامل سه گانة شرایط زمینه ساز (تولیدکننده)، بعد عملکردی- رفتاری یا توزیع فضایی عناصر بازاریابی و شرایط بازار یا بعد ساختاری مؤثر در شبکة فضایی بازاریابی شیر پرداخته شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج بیانگر وجود ارتباط معنی داری بین عوامل سه گانة تأثیرگذار در شبکة فضایی بازاریابی شیر می باشد. همچنین، براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر انجام شده، بعد عملکردی- رفتاری یا به عبارتی، توزیع فضایی عناصر بازاریابی، با ضریب 687/0 بیشترین تأثیر را بر شبکة فضایی بازاریابی شیر دارا است.
نتیجه گیری: پس از سنجش میزان تأثیرگذاری هریک از ابعاد، با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر، نتایج به دست آمده بیانگر این بود که الگوی بازاریابی شیر ارائه شده، 4/74% تبیین-کنندة شبکة فضایی بازاریابی شیر در منطقه است.