فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با وجود تمرکزگرایی غالب طرح های توسعه روستایی ایران، پروژه هایی وجود دارند که کارشناسان سعی کردند بخشی یا تمام آن را با مداخله همه یا اکثر ذینفعان آن پروژه به انجام برسانند، از جمله آن ها، پروژه ملی حبله رود است. این پروژه با هدف مشارکت محلی، درصدد بوده است میزان مداخلات جوامع محلی را در طراحی و اجرای پروژه های حفظ منابع طبیعی به حداکثر برساند. پروژه مذکور با اهداف اصلی و عمده حفظ منابع طبیعی از طریق کاهش فقر روستایی و کاهش اثرهای تخریبی اقتصاد ناپایدار ناحیه بر آن منابع، پروژه مناسبی برای این تحقیق به نظر می رسد. چرا که تلاش شد در روستاهای پایلوت، نهادهای غیردولتی و محلی شکل بگیرد تا روستاییان بر طراحی و اجرای پروژه ها، نظارت و مدیریت داشته باشند و از طرف دیگر با سپری شدن زمان کافی از تأثیر پروژه ها و نهادهای مشارکت، تأثیر مشارکت روستایی بر شاخص های فقر قابل سنجش شده است. از این رو از مجموع روستاهای پایلوت زیر پروژه آبخیزداری این پروژه، روستای لزور در شهرستان فیروزکوه به عنوان تنها نمونه موفق (به اذعان کارشناسان) انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که پروژه های کاهش فقر روستایی باید در کنار رویکردهای پولی به رویکردهای غیر پولی توجه نشان دهند. نباید تمام نواحی کشور را یکسان فرض بگیرند و باید غیر متمرکز و راهبردی و در تمام سطوح با رویکرد مشارکتی با دخالت مستقیم اجتماع محلی باشند. برای کاهش نگرانی مالی، بر اساس تجربه های جهانی و مطالعه موردی، می توان با توجه به اولویت های محلی، برنامه ها را به ابعاد خاص یا نواحی ویژه محدود کرد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد مشارکت روستایی می تواند جنبه های مادی و معنوی فقر را هدف قرار دهد و به کاهش آن کمک نماید.
رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و کارایی (مطالعه موردی زعفرانکاران شهرستان فردوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کارایی و استفاده بهینه از عوامل تولید و همچنین نقش سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل سرمایه فیزیکیدر این مطالعه رابطه میان ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و کارایی زعفرانکاران شهرستان فردوس که دارای بیشترین مزیت در مقیاس و عملکرد در سطح استان خراسان جنوبی می باشد، مورد بررسی قرار گرفت.
روش: جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی زعفرانکاران دهستان های برون، باغستان و حومه شهرستان فردوس می باشد که تعداد 263 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه ای که روایی محتوای آن را متخصصان تائید کرده بودند استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف پرسشنامه بین 76/0 و 85/0 به دست آمد و تجزیه وتحلیل داده ها نیز به وسیلهنرم افزارهایDEAP2.1 و SPSS17 انجام شد.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کارایی زعفرانکاران با فرض بازده ثابت ومتغیر به مقیاس به ترتیب برابر80و 92 درصد می باشد. همچنین نتایج همبستگی بین کارایی و مؤلفه های سرمایه اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت داوطلبانه، هنجارها و ارزش های مشترک و شبکه روابط در سطح 99 درصد رابطه نشان داد. نتایج مربوط به رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه هایمشارکت، انسجام و اعتماد اجتماعی به ترتیب در سه گام وارد معادله رگرسیونی شده و درمجموع 8/34 درصد تغییرات کارایی را تبیین می کند.
محدودیت ها / راهبردها: با توجه به گستردگی تعاریف از سرمایه اجتماعی، ارائه شاخص جامع و منطبق با شرایط کشاورزان منطقه و مشکلات مربوط به تکمیل پرسشنامه از مهم ترین محدودیت های این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: به منظور افزایش کارایی نباید از مجموعه عوامل نرم افزاری غافل شد و توجه به سرمایه اجتماعی ضروری به نظر می رسد. در این راستا بهتر است دولت با مشارکت دادن مردم در تصمیم گیری ها و تقویت و تشویق نهادهای غیردولتی که به حضور اعضا جامعه در امور اجتماعی دامن می زند به افزایش سرمایه اجتماعی و ارتقاء کارایی کمک کند.
اصالت و ارزش: در این مطالعه ارتباط هرکدام از ابعاد سرمایه اجتماعی و کارایی در سطح مزرعه اندازه گیری می شود و نتایج آن می تواند راهنمای مفیدی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به منظور برنامه ریزی در جهت افزایش کارایی و استفاده بهینه از منابع در این منطقه باشد.
تحلیل اکتشافی داده های فضایی اشتغال در سکونتگاه های روستایی (موردپژوهی: نواحی روستایی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهم ترین شاخص های توسعه در کشور به شمار می رود و توزیع عادلانه آن از الزامات اساسی توسعه پایدار و هماهنگ است. بحث اشتغال و ابعاد آن بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در ایران اشتغال و توزیع عادلانه فرصت های آن در نواحی شهری و روستایی یکی از مسائل مهم برنامه ریزان و سیاست گذاران است. در این راستا پژوهش حاضر در پی کشف الگوی تغییرات و روند فضائی اشتغال و فعالیت در نواحی روستایی استان اصفهان است. روش پژوهش، تحلیل اکتشافی داده ها [1]ESDAاست و از روش میانگین متحرک فضائی برای کشف الگوها و روندهای فضائی استفاده شده است. تعداد واحدهای همسایگی{60و54و42و30و24و12}k= در نظر گرفته شده است که با توجه به مقایسه الگوهای مختلف دو نوع روند عمومی و محلی را در مقیاس های مختلف می توان کشف نمود. داده های مورد استفاده در این پژوهش بر اساس آمار نفوس و مسکن سال 1390 برای 1357 نقطه روستایی دارای جمعیت استان اصفهان است. نقشه های محلی نشان دهنده نرخ بالای اشتغال در عمده مناطق روستایی است (12K= و24 K=) و با افزایش میزان K به 60، لکه های نرخ اشتغال پایین واضح تر شده و روند عمومی تری به خود می گیرد. این فرایند برای شاخص های نرخ بیکاری، جمعیت شاغل 10 ساله و بیشتر و نیز فعالیت های بخش کشاورزی، صنعت و خدمات نیز انجام شد. نتایج بیانگر نابرابری های فضایی شاخص ها در مناطق روستایی و تمرکز عمده فعالیت های خدمات و صنعت در نواحی روستایی مجاور مرکز شهر اصفهان است.
بازار مرزی و مناطق روستایی: بررسی نقش و جایگاه روستاییان در بازار مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نقش روستاییان در شکل گیری بازار مرزی شهر بانه و جایگاه آنان در شبکة روابط بازار مرزی است. شناخت زمینه ها و بسترهای شکوفایی دادوستد مرزی به منظور شناخت موقعیت روستانشینی در این شهر از اهداف این مطالعه است. برای بررسی این موضوع از روش کیفی و تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد استفاده شد. موضوع در دو بخش بررسی نحوة تعامل و ارتباطات کنشگران روستایی با آن سوی مرز و جایگاه آنان در بازار بانه؛ و ترسیم تغییرات ایجادشده در مناطق روستایی درنتیجة حضور روستاییان در بازار بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، شکل گیری و رونق فعالیت های بازار، فرایندی تاریخمند است و ریشه در کنش ها و پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و خویشاوندی ساکنان دو سوی مرز دارد. روستاییان به عنوان خط مقدم ارتباطات بین مرزی در شکل گیری این بازار اهمیت بسیاری دارند و توانسته اند در بخش های مختلف بازار نظیر واردات کالا، مغازه داری، ضمانتچی گری، کول بری و باربری جایگاهی پیدا کنند هرچند که بسیاری از آنان بخش های فرودست بازار را اشغال کرده اند. چنین وضعیتی موجب شده است که بازار بانه نوعی ترکیب شهری- روستایی بیابد. به دلیل این حضور چشمگیر در فعالیت های بازار، تغییراتی در شیوة معیشت روستاییان و میزان روستانشینی به ویژه از دهة 1380 به بعد ایجاد شده است. در سال 1390 صرفاً 16 درصد از شاغلان در بخش کشاورزی اشتغال داشتند و حجم بالایی از مهاجرت روستاییان به شهر در این دوره صورت گرفته است.
پیامدهای کالبدی– فضایی ادغام روستا شهری (نظام مسکن در جماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی فرایندی جهانی است که با تأخیر و در قرن بیستم به کشورهای درحال توسعه سرایت کرده است. بنابراین پدیده ادغام هسته های روستایی در شهرها که امروزه به عنوان یک مسأله فضایی – اجتماعی در کانون توجه قرار دارد، حاصل شهرنشینی سریع و گسترش و خزش شدید کالبدی شهرها در کشورهای درحال توسعه است. به این ترتیب در نتیجه دست اندازی سریع و بی برنامه شهر به اراضی و فضاهای روستایی، روستاها در یک جریان غالباً سریع کارکردهای طبیعی و ذاتی خود را از دست داده و بافت کالبدی آن ها نیز در محاصره شهر قرار می گیرد. این عامل سبب ایجاد ناهمگونی در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در محیط های روستایی شد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پیامدهای تحولات نظام مسکن در هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق از آزمون T در سطح 95% برای بررسی معناداری تفاوت شاخص ها در محدوده هسته های روستایی و بافت فراگیر شهری آن استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت های هسته اولیه ریزدانه تر و همچنین بناهای هسته اولیه بیشتر تخریبی و بافت فراگیر نوسازند. در ضمن، هسته اولیه بیشترین درصد اشغال را دارد و بیشتر ساختمان های آن یک و دو طبقه است. همچنین این هسته، نفوذناپذیرتر از بافت فراگیر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون T نیز بیانگر ناهمگونی و تضاد کالبدی-فضایی نظام مسکن بین هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است.
سنجش ضریب عمران پذیری روستاهای بزرگ شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پیش رو در روند این تحقیق، بررسی و جستجوی راهکاری برای ممانعت از مهاجرت روستاییان به شهر بوده استکه سالیانه نزدیک به صدخانوار از جمعیت روستاههای این شهرستان به مرکز شهرستان و مرکز استان مهاجرت می کنند.روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی، اسنادی و تحلیلی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه روستای بالای 300 نفر جمعیت از شهرستان روانسر، از توابع استان کرمانشاه می باشد. شاخص های مورداستفاده قرار گرفته در این پژوهش، شاخص بهداشتی، آموزشی، ارتباطات جاذبه های گردشگری و زیرساختی می باشد. داده های مورد نیاز با بهره گیری از منابع آماری مربوط به سالنامه آماری سال 1390و مشاهدات میدانی، گردآوری شده است. تکنیک به کار رفته در این مقاله، DC=PF/NFضریب عمران پذیریمی باشد و همچنین از نرم افزارهای Excelجهت تحلیل داده ها و نرم افزار Arc GIS جهت پیاده کردن نتایج پژوهش بر روی نقشه استفاده گردیده است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد میان روستاهای مورد تحلیل شهرستان روانسر و توسعه نامتعادل در این روستاها، با توجه به شاخص های مورد استفاده است. بر این اساس روستاهای نهرابی حسن آباد و قوری قلعه نسبت به روستاهای دیگرتوسعه یافته تر و ضریب عمران پذیری در این روستاها در بالاترین سطح ممکن قرار دارد و روستاهای دیگر در پایین ترین سطح قرار داشته و سرمایه گذاری در این گونه روستاها احتمالا با شکست مواجه خواهد شد.
نابرابری های فضایی توسعه بخش کشاورزی در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کشاورزی، نیازمند برنامه ریزی اساسی بر پایه توانمندی های هر منطقه است؛ از این رو، مطالعه در مورد میزان توسعه یافتگی بخش کشاورزی مناطق مختلف برای برنامه ریزی و بررسی روند توسعه مهم است. در این پژوهش میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر کشاورزی با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. بدین منظور، 28 شاخص در بخش های زراعی، باغی، مکانیزاسیون، دامپروری انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخش ها عوامل و شاخص های تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته است و در نهایت جهت گروه بندی شهرستان ها از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در استان آذربایجان شرقی در سال 1389 از مجموع 19 شهرستان، سه شهرستان توسعه یافته، 7 شهرستان نسبتا توسعه یافته، 5 شهرستان کمترتوسعه یافته و 4 شهرستان توسعه نیافته بوده است. رتبه بندی شهرستان های استان بر حسب شاخص های بخش زراعی نیز نشان داد که شهرستان ملکان بالاترین و شهرستان چاراویماق پایین ترین درصد توسعه یافتگی بخش کشاورزی را داشته است.
تحلیل اثرات اجتماعی- اقتصادی سدسازی بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: سد سلیمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروژه های سدسازی عامل نقض حقوق اساسی مردمی است که تحت تأثیر این پروژه ها خانه ها، مزارع، باغات و تعلقات اجتماعی- فرهنگی خود را از دست داده اند. اثر سدها روی معیشت، سیستم اجتماعی و فرهنگ مردم به صراحت معلوم نشده و اغلب در تجزیه و تحلیل منافع سدها به این مقولات پرداخته نشده است. بنابراین با توجه به رشد و توسعه سدسازی در جهان به ویژه در ایران لزوم بررسی آثار اجتماعی- اقتصادی سدها از اهمیت خاصی برخوردار است. سد سلیمانشاه در سال 1385 در شهرستان سنقر احداث شده است. هدف اصلی تحقیق تحلیل اثرات اجتماعی- اقتصادی سد سلیمانشاه بر توسعه روستایی منطقه تحت پوشش شبکه آبیاری و زهکشی سد می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل روستاییان سرپرست خانوار روستاهای حوضه آبگیر سد (1273=N) می باشند که 291 نفر از آن ها براساس جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گیری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب می شوند. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک شاخص ترکیبی و مدل موریس، بهره گرفته می شود. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین اثرات مثبت سد سلیمانشاه بر منطقه شامل افزایش درآمد در فعالیت های کشاورزی، توسعه زمین های زراعی آبی، ورود گردشگران، افزایش درآمد از طریق مشاغل غیرکشاورزی، توسعه راه ها و ارتباطات روستایی (سهولت رفت وآمد)، افزایش ارزش زمین های کشاورزی، سرسبزی و آبادانی روستاها بود. هم چنین نتایج نشان داد که مهم ترین اثرات منفی سد شامل از دست دادن تعلقات اجتماعی- فرهنگی (مساجد، به زیرآب رفتن قبور نیاکان، به هم خوردن محدوده عرفی اراضی و ...)، تخریب بخشی از زمین های مرغوب کشاورزی، از دست دادن خانه، از دست دادن شغل اولیه (کشاورزی)، از دست دادن درختان و باغات میوه چند ساله بارده و تصرف زمین اهالی با قیمت کم می شود. بر اساس نتایج از میان 12 روستا تحت پوشش سدسلیمانشاه دو روستای سلیمانشاه و جوب کبودعلیا در حال توسعه و بقیه روستاها در سطح کم تر توسعه یافته بودند و دو روستای قروه و غیاث آباد کم ترین بهره را از مواهب احداث سد داشته اند
ارزیابی هویت محله ای در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شهر و هر محله ای هویت خود را از ویژگی های محیط طبیعی و محیط اجتماعی- فرهنگی باز می یابد و این ویژگی ها آن را از دیگر شهرها و محله ها متمایز می کند. چنین مؤلفه هایی یک فرصت و یک امتیاز منحصربه فرد برای تشخیص و حس مکان یا فضا است. در همین راستا، این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را همه ساکنان محلات[1] شهر جهرم شامل 22375 نفر تشکیل می دهند. با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 260 نفر به دست آمد. بدین منظور، پرسش نامه سنجش هویت شهری محلات شهر جهرم تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، T و هم بستگی در نرم افزار آماری Spss تحلیل شد. 43 شاخص اولیه به 6 عامل شامل کیفیت خدمات رسانی، شناخت هویت کالبدی محله، امنیت، میزان مشارکت و هم بستگی های درونی ساکنان محله، مخاطرات زیباشناختی محله و تعهد در حفظ کالبد محله تقلیل یافته است. بنا بر نتایج تحلیل عاملی، اولین عامل مربوط به متغیر کیفیت خدمات رسانی با مقدار ویژه (120/23) است و کوچک ترین عامل مربوط به متغیر تعهد در حفظ کالبد محله با مقدار ویژه (974/.) است. نتایج آزمون تی نشان دهنده پایین بودن تعلق خاطر در بین پاسخ گویان نسبت به محل زندگی شان است. همچنین، نتایج آزمون هم بستگی نشان می دهد بین دو متغیر میزان تمایل به مشارکت و میزان تعلق مکانی رابطه وجود دارد.
تحلیل شبکه عصبی در پیش بینی ویژگی های مؤثر بر رفتار حفاظتی بهره برداران روستایی حوزه تالاب شادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های فردی- حرفه ای مؤثر بر رفتار حفاظتی بهره برداران روستایی حوزهه تالاب شادگان استان خوزستان صورت گرفت.
روش: این مطالعه به روش پیمایشی بوده که جهت انجام آن از پرسشنامه استفاده گردید. جامعهه آماری، شامل کلیه خانوارهای بهره بردار روستایی ساکن در بخش مرکزی و دهستان خنافره از شهر شادگان در قالب هشت روستا می باشد. متناسب با حجم جامعه آماری (2319 خانوار) و حجم کلی نمونه (331 خانوار) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. داده ها توسط 124 بهره بردار و از طریق نمونه گیری سهمیه ای تصادفی طبقه بندی شده تکمیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که 2/90 درصد نمونه آموزش و 5/60 درصد نمونه جدا نگه داشته شده، به درستی طبقه بندی شده اند. بر این اساس، متغیرهای فاصله محل زندگی تا اداره جهاد کشاورزی، فاصله محل زندگی تا نزدیک ترین شهر و سابقه فعالیت کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر روی این که شبکه چگونه آزمودنی ها را طبقه بندی کند، داشته اند.
محدودیت ها: فاصله نسبتاً زیاد تالاب و روستاهای مورد مطالعه از اهواز و ناآشنایی به زبان عربی جهت برقراری ارتباط مؤثر با مردم محلی از محدودیت های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود جهاد کشاورزی منطقه خنافره با همکاری سازمان های متولی و بهره بردار از تالاب شادگان و کشاورزی حوزه آن، ارتباط بین بخشی مؤثری به منظور ایجاد هماهنگی در اقدامات و فعالیت های خود در راستای حفظ تالاب و کاهش آسیب پذیری آن در برابر اثرات ناشی از گسترش خشکسالی و پدیده ریزگردها برقرار نماید.
اصالت و ارزش: استفاده کنندگان نتایج این پژوهش، کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان و دیگر سازمان های وابسته که در جهت ارائه خدمات آموزشی و ترویجی به بهره برداران روستاهای اطراف تالاب مسئول می باشند، خواهند بود
بخش بندی گردشگران روستایی بر اساس انگیزه های گردشگری (مطالعه موردی: دهستان سروستان، شهرستان بوانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به شناخت و بخش بندی گردشگران روستایی به عنوان نقش آفرینان اصلی توسعه گردشگری در نواحی روستایی کمتر توجه شده است. بخش بندی گردشگران براساس ویژگی های مختلف، از جمله متغیرهای انگیزشی است که برای سیاستگذاری های هدفمند و بهره گیری مطلوب از ظرفیت های بازار گردشگری، اهمیت بسزایی دارد. همچنین اطلاعات ارزشمندی دربارة سلیقه های مختلف فراهم می آورد و از این راه، زمینة پاسخگویی مطلوب به نیازهای متنوع گردشگران، دستیابی به وضعیت بهتر در بازار گردشگری و بهبود سطح رقابت پذیری در بخش گردشگری را امکان پذیر می سازد. بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد که در ایران نیز تاکنون پژوهشی در زمینه بخش بندی گردشگران روستایی انجام نشده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، به بخش بندی گردشگران روستایی در محدودة دهستان سروستان از توابع بخش مزایجان شهرستان بوانات در استان فارس می پردازد. این دهستان با محوریت روستای بزم طی سال های گذشته، به یکی از برجسته ترین مقصدهای گردشگری روستایی در منطقه تبدیل شده است. یافته های تحلیل داده های 246 نمونه، با استفاده از روش های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای، بیانگر پنج بخش در بازار تقاضای گردشگری روستایی منطقه است که عبارت اند از: طبیعت گردی و بازدید از آثار تاریخی (6/14 درصد)، گروه منفعل (9/4 درصد)، روستاگرایی و آرامش و استراحت (7/42 درصد)، آرامش و استراحت (7/20 درصد)، طبیعت گردی و تعلق مکانی (1/17 درصد). نتایج پژوهش، اطلاعات ارزشمندی در زمینه ساختار حاکم بر وضعیت تقاضای گردشگری روستایی برای نهادهای دولتی، فعالان کسب وکار گردشگری و جامعه محلی فراهم می آورد؛ به طوری که مطابق نیازهای بخش های مختلف بازار گردشگری می توان به راهبردهای مدیریتی، توسعه ای و بازاریابی مناسب دست یافت.
اثرات طرح های خرد صنعتی بر سکونتگاههای روستایی مورد: روستای شاهنجرین در شهرستان رزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد جدید توسعه روستایی لزوم پرداختن به فعالیت های غیرکشاورزی و جستجوی شیوه های جدید معیشت با اتکاء به منابع درونی روستاها را بیش از پیش مورد توجه قرار می دهد، صنعتی سازی روستاها نیز یکی از ابزار های مناسب برای متنوع سازی اقتصاد روستایی را فراهم می آورد و با ایجاد اشتغال و افزایش و توزیع متعادل تر درآمدها، سطح زندگی روستاییان را بهبود بخشیده و زمینه دستیابی به توسعه پایدار روستایی را فراهم می سازد؛ لذا با توجه به اهمیت نقش طرح های صنعتی در توسعه روستاها هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر کارخانه سیمان هگمتان بر روستای شاهنجرین بوده است. جامعه آماری این تحقیق اهالی روستای شاهنجرین واقع در بخش قروه درجزین شهرستان رزن در استان همدان بوده که بر اساس فرمول کوکران 161 نفر به صورت تصادفی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، مورد گزینش و مطالعه قرار گرفتند. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید و جهت بررسی پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی 73 .0 برآورد شد که نشانگر قابلیت اعتماد آن است. طبق نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی، اثرات کارخانه سیمان در پنج عامل اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی، زیست محیطی و عامل کالبدی دسته بندی شدند که در مجموع پنج عامل مذکور توانسته اند، 865 .60درصد از کل واریانس متغیرها را تبیین نمایند. همچنین بررسی میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات متغییر ها نشان داد که اجرای طرح صنعتی مذکور بیشترین تأثیر را بر بهبود راه ارتباطی روستا به شهر، افزایش درآمد روستاییان، افزایش فرصت های اشتغال برای روستاییان و آلودگی هوای روستا داشته است.
نقش تعاونی های روستایی در میزان درآمدزایی و افزایش سرمایه گذاری در حوزه صنایع دستی (مطالعه موردی: تعاونی های فرش دستباف استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد تعاونی ها در اقتصاد صنعت فرش دستباف استان خراسان رضوی و شناسایی موانع و مشکلاتی است که در این میان وجود دارد.
روش: این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی بوده و جنبه کاربردی دارد. اطلاعات آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای و از طریق مصاحبه به روش میدانی با تعداد 55 نفر نمونه از جامعه آماری گردآوری شده که نتایج آن به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل، عوامل مؤثر در بهبود کیفیت فرش دستباف درتعاونی ها، با میانگین 87.2% دارای بیشترین تأثیر بوده و نقشی که تعاونی ها در مواردی از قبیل اشتغال زایی و کاهش بیکاری و محرومیت در جامعه و رشد صنعت توریسم دارند، با میانگین 78.16% در رتبه بعدی قرار دارد و همچنین نقش تعاونی ها در افزایش رشد سرمایه و درآمدزایی با میانگین 43.8% دارای کمترین تأثیر از دیدگاه افراد مورد مصاحبه، ارزیابی شده است.
راهکارهای عملی: این تحقیق عمدتاً مبتنی بر روش کیفی است و نمی تواند تمامی زوایای پنهان موارد مرتبط با مسائل اقتصادی در تعاونی ها را نشان دهد. بنابراین، به سایر محققان پیشنهاد می شود از روش های تحقیق کمی نیز برای شفاف ترکردن هر چه بیشتر روابط میان متغیرهای این تحقیق استفاده کنند.
اصالت و ارزش: ایجاد تعاونی های فرش دستباف، نقش مؤثری در توسعه صادرات و تولید فرش دستباف بدون عیب و نقص داشته است و کارایی این نهادها در کمک رسانی به بافندگان فرش و رفع مشکلات آنان از نظر درآمدزایی، در این صنعت مؤثر بوده است. نظارت در نحوه بافت و تهیه مواد و مصالح مرغوب توسط این تعاونی ها و نیز داشتن شناسنامه وکمرنگ شدن نقش واسطه ها، همه موارد مهمی هستند که به رشد اقتصادی این صنعت ارزشمند کمک می کنند.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: دهستان تیرجرد- شهرستان ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای علاوه بر سرمایه های فیزیکی، مادی، انسانی و نمادین با موضوعی به نام سرمایه اجتماعی سروکار داریم که با انواع سرمایه ها رابطه متقابل دارد. توجه به مفهوم سرمایه اجتماعی و سنجش آن؛ روش و راهکار مناسبی است تا مسئولان برنامه ریزی بتوانند امور جامعه و مسائل محلی را مورد بازاندیشی و تصمیم های مؤثرتری برای برنامه ریزی بگیرند. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا روستاهای 12 گانه دهستان تیرجرد را با تأکید بر شاخص های سرمایه اجتماعی سطح بندی نماید. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 1676 خانوار ساکن در روستاهای این دهستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 230 نفر از بین آنها با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 0.77 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی سکونتگاه های روستایی از تکنیک پرومتی استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که به توجه به 33 شاخص منتخب سرمایه اجتماعی؛ گزینه های انتخاب شده (روستاهای عزیزآباد، احمدآباد و فیروزآباد) به ترتیب کوتاه ترین فاصله را با جریان های ورودی مثبت و دورترین فاصله را با جریان خروجی منفی برای مؤلفه های سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه دارند.
بهینه سازی الگوی کشت محصولات زراعی در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: دشت سهل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کشاورزی در جوامع از نقش اساسی برخوردار است. کارکرد بی بدیل این بخش اقتصادی، لزوم توجه جدی به مقوله توسعه پایدار کشاورزی را می رساند. دستیابی به این مهم مستلزم اتخاذ برنامه ها و سیاست های متعددی است که بهسازی و ساماندهی الگوی کشت محصولات کشاورزی را می توان اقدامی بنیادی برای توسعه پایدار کشاورزی برشمرد. دشت سهل آباد در شهرستان نهبندان یکی از نواحی جغرافیایی شرق کشور است که با محدودیت های شدید محیط انسانی و طبیعی مواجه است. در این مقاله سعی شد تا با بهره گیری از مدل برنامه ریزی آرمانی، الگوی بهینه کشت محصولات زراعی در دشت سهل-آباد با تأکید بر بهره وری اقتصادی بنیان های طبیعی تولید هم چون آب ارائه شود.
روش: مقاله حاضر کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه مشتمل بر 250 بهره بردار ساکن در 28 روستا از آبادی های دشت سهل آباد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه الگوی کشت به کمک تحلیل خوشه ای و محاسبه توابع مدل برنامه ریزی آرمانی یا چندهدفه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج نشان داد کشت محصول ارزن در الگوی کنونی هم به لحاظ اقتصادی و هم زیست محیطی فاقد صرفه است. هم چنین اهداف اقتصادی در این محدوده از اولویت برتری در قیاس با اهداف زیست محیطی برخوردار است. الگو بهینه ارائه شده در هر دو ساختار برنامه ریزی آرمانی و در تمامی گروه ها سبب کاهش مصرف مقادیر نهاده های محدودکننده تولید می شود.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود آمار به روز از هزینه های تولید در بخش کشاورزی به ویژه زراعت در محدوده مورد مطالعه.
راهکارهای عملی: بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه های هزینه / درآمدسنجی برای محصولات کشاورزی.
اصالت و ارزش: ویژگی خاص نوشتار حاضر آن است که الگوی بهینه کشت محصولات زراعی را برای ناحیه ای ارائه می کند که از لحاظ محیطی شکنندگی و آسیب پذیری بالایی دارد و نتیجه تحقیق می تواند مورد استفاده برنامه ریزان قرار گیرد.
بررسی و تحلیل چالش های توسعه توریسم روستایی از دیدگاه روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق "" بررسی و تحلیل چالش های توسعه توریسم روستایی از دیدگاه روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی""بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی بود که تعداد 381 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات اساتید و صاحبنظران مربوطه تأیید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار محاسبه شده حاکی از مناسب بودن ابزار تحقیق می باشد(89/0=α). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد توصیف و تحلیل قرار گرفتند. رتبه بندی چالش های توریسم روستایی از دیدگاه روستاییان نشان داد که گویه های نامناسب بودن جاده ها و مسیرهای مواصلاتی، نامناسب و ناکافی بودن مراکز اقامتی و شرایط آب وهوایی سرد به ترتیب، به عنوان مهم ترین مشکلات در این زمینه شناخته شدند. در این تحقیق از تحلیل عاملی با رویکرد تلخیص داده ها استفاده شد که بر اساس نتایج به دست آمده، چالش های مدیریت آب کشاورزی در 6 عامل شامل، مشکلات بهداشتی، مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی، مشکلات زیرساختی، مشکلات فرهنگی- اجتماعی، مشکلات اقتصادی و مشکلات طبیعی و اقلیمی دسته بندی شدند. همچنین بر پایه یافته های تحقیق، مشخص گردید که در بین چالش های ششگانه بالا، چهار چالش: مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی، مشکلات زیرساختی، مشکلات فرهنگی- اجتماعی و مشکلات اقتصادی دارای همبستگی بیشتری با یکدیگر بوده و بر اساس نتایج مدل رگرسیونی، چیزی در حدود 92 درصد از تغییرات شاخص ترکیبی چالش های توسعه گردشگری روستایی را تبیین می کنند.
ارزیابی میزان تأثیرگذاری دانش بومی بر پایداری توسعة کشاورزی مطالعة موردی: روستاهای دهستان گوگ تپة شهرستان بیله سوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون آگاهی ها در زمینة تأثیر سوء بسیاری از فناوری های نوین بر منابع محیطی و ارزش های سنتی اجتماعی به ویژه ارزش های روستایی، تأکید بر دانش بومی را براى دستیابى به توسعه قوت بخشیده است. بهادادن به دانش بومى که مقدمة توجه همه جانبه به توسعه و یکی از اصول توسعة محلی به شمار می آید، برگرفته از تجربیات بلاواسطه در طبیعت است که به شناخت موقعیت های فرهنگی و محیط های اجتماعی این جوامع مربوط می شود. دانش بومی اجتماعات روستایی، ابزار مهم مقابلة آنها با مسائل محیطی، اقتصادی و اجتماعی و تداوم بقای اجتماعات روستایی برشمرده می شود. مقالة حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی نقش دانش بومی روستاهای دهستان گوگ تپه در دستیابی به توسعة کشاورزی است، که با روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایش میدانی ازطریق پرسشنامه انجام شد. جامعة نمونة تحقیق را 298 خانوار از ساکنان روستاهای نمونه تشکیل دادند که با فرمول کوکران تعیین شدند. نتایج تحقیق گویای تأثیرگذاری اندک و کمتر از حد متوسط دانش بومی بر مؤلفه های توسعة اقتصادی و اجتماعی و برعکس تأثیر زیاد آن بر ابعاد محیطی و حفظ منابع تولید در نواحی روستایی است. دلیل این امر را می توان وابستگی به فناوری ها و ابزار نوین و انطباق نداشتن آن با شرایط فعلی و قدرت ریسک پایین کشاورزان برشمرد.
ارزیابی کیفیت خدمات دهیاری ها با بهره گیری از مدل شکاف (مطالعه ی موردی: دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1377 دهیاریها به منظور اداره امور روستاهای کشور تشکیل شدند که اقدام مناسبی برای تحول مدیریت و توسعه روستاهای کشور بود. این نهاد نوپا به رغم برخی مشکلات و نارسائیها موفقیتهایی نیز در مدیریت امور روستا داشته است. بدین لحاظ ارزیابی عملکرد دهیاریها از ابعاد گوناگون و با روشها و مدلهای متعدد سهم درخور توجهی در بهبود و ارتقاء نقش، جایگاه و عملکرد آنها دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل شکاف به ارزیابی کیفیت خدمات دهیاریها می پردازد. بدین منظور با تکیه بر مبانی نظری و وظایف دهیاریها، 32 گویه در ابعاد رفتاری، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تعریف شد. محدوده بررسی، دهیاریهای 10 روستا از دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه ی آماری شامل 4716 سرپرست خانوار روستایی ساکن روستاهای مذکور و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 360 نفر است. ابزار بررسی پرسشنامه خانوار روستایی است که روایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد ( مقدار آلفا در تمام ابعاد بیش از 0.751). نتایج بررسی نشان داد که در تمام ابعاد مذکور، کیفیت خدمات دهیاری ها اندک بوده و شکاف بین ادراک و انتظار روستائیان به ویژه در بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد است. همچنین مشخص شد بین متغیرهایی چون کیفیت رفتار دهیار، سن دهیار و شرکت وی در دوره های آموزش ضمن خدمت با کیفیت خدمات دهیاری در ابعاد گوناگون، ارتباط مثبت قابل تایید است. علاوه بر این از نظر عواملی چون سطح تحصیلات دهیار، شغل دوم و نوع حضور وی در روستا تفاوت معناداری در کیفیت خدمات دهیاریها مشاهده شد. بر این اساس در جهت بهبود کیفیت خدمات دهیاریها و افزایش رضایت روستائیان، مواردی نظیر تمهید هماهنگیها و همکاریهای بین بخشی و سازمانی و توجه به مولفه های رفتار سازمانی، تجربه، تحصیل و آموزش ضمن خدمت پیشنهاد شد.