فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در سده بیست و یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعه صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می شود. با توجه به این که صنایع دستی در زمره صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه های توسعه صنایع دستی، با نظریه مبنایی صنعت دستی گیوه کلاش را که علی رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق: مطالعه موردی همراه با نظریه مبنایی یا زمینه ای بوده که با مصاحبه باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دسته اساتید دانشگاه ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، تولید کنندگان و فعّالان حوزه صنایع دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره های مفهومی و پس از آن، گزاره های مقوله ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله ها مشخص و الگوی آن به دست آمد.
یافته ها: در این الگو، پدیده اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این که بتوان به رفع این مشکل و توسعه این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب وکار و خوشه هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب شده نه تنها در توسعه کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می توانند مؤثّر باشند.
محدودیت ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت های اصلی این مقاله به شمار می رود.
راهکارهای عملی: هم کاری هدف مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعه خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعه کسب وکار در حوزه صنایع دستی محسوب می شود.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان های ذی نفع در امور توسعه روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسؤول اشتغال به نوعی از نتایج طرح بهره مند خواهند شد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت اجرای طرح دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) روستایی در سال های اخیر، تحلیل چگونگی و علل رشد بیشتر برخی استان ها در توسعه این دفاتر به منظور برنامه ریزی برای آینده از اقدامات ضروری به شمار می رود. تحقیق حاضر به جست وجو و تجزیه وتحلیل عوامل حیاتی موفقیت توسعه این حوزه در بخش روستایی پرداخت. برای اهمیت سنجی عوامل مؤثر، از آزمون مقایسه میانگین و دوجمله ای و برای رتبه بندی عوامل، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فرایند ( AHP ) استفاده شد. نتیجه پژوهش (در سال 1391) حاکی از مؤثر بودن تمام عوامل اصلی (سازمانی، انسانی، فنی و فرایندی) در اجرای موفقیت آمیز طرح فناوری اطلاعات و ارتباطات بود؛ همچنین، رتبه بندی عوامل نشان داد که عامل فنی اجرای طرح فاوا روستایی دارای بالاترین تأثیرگذاری و زیرعوامل آمادگی سازمان مخابرات از نظر برخورداری از زیرساخت های مناسب در بعد سازمانی، برگزاری دوره آموزشی برای کارگزاران در بعد انسانی، رشد مناسب و گستردگی فیبر نوری در بعد فنی، و سهولت استفاده از سامانه در بعد فرایندی بالاترین اولویت ها را دارند.
سنجش رضایت مشتریان از کیفیت خدمات الکترونیکی دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر تحلیل کیفیت خدمات الکترونیک ارائه شده به روستاییان در دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات
( روستایی استان اصفهان بود. جامعه آماری خانوارهای ساکن در روستاهای دارای این دفاتر بودند. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران برابر با 368 برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سروکوال بود که با اعمال تغییراتی با شرایط منطقه متناسب شد. پایایی و روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و آماره KMO مورد تأیید قرار گرفت. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر پنج بُعد کیفیت خدمات، انتظار مشتریان بیشتر از وضعیت موجود خدمات الکترونیک است، اما دو بُعد «همدلی» و «ملموسات» با کمترین مقادیر منفی، تا حدی جلب رضایت مشتریان را فراهم کرده اند؛ ابعاد «قابلیت اطمینان»، «پاسخ گویی» و «ضمانت» نیز نامطلوب ترین ابعاد خدمات از لحاظ کیفیت می باشند
سنجش دانش و نگرش محیط زیستی دانش آموزان روستایی (نمونه مطالعه شده : منطقه طرقبه و شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سه رکن اصلی سنجش اثرگذاری آموزش محیط زیست، دانش و نگرش و رفتار است. دانش و نگرش محیط زیستی به عنوان عوامل مؤثر بر اقدام و رفتارهای محیط زیستی شناخته می شوند. بنابراین، سنجش دانش و نگرش محیط زیستی ازجمله ابزارهایی است که در تحلیل رفتار سازگار با طبیعت راهگشاست. امروزه در کتاب های درسی مقطع ابتدایی سعی شده است مفاهیم محیط زیست به صورت ضمنی در حافظه دانش آموز قرار گیرد. ضرورت سنجش کارایی این موضوع سبب شکل گیری این پژوهش شد. این پژوهش به بررسی میزان دانش و علاقه دانش آموزان (نگرش محیط زیستی) مقطع ابتدایی شهرستان های طرقبه و شاندیز در ارتباط با محیط زیست می پردازد. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه سنجش علاقه و دانش محیط زیستی بود. در این تحقیق شش مدرسه ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد که شامل 100 دانش آموز بودند. نتایج پژوهش گویای این است که بین متغیرهای مستقل تحصیلات والدین و پایه تحصیلی دانش آموزان با متغیر وابسته میزان دانش محیط زیستی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. درحالی که بین متغیر مستقل دانش محیط زیستی با متغیر وابسته علاقه به محیط زیست ارتباط معناداری وجود دارد.
رتبه بندی خشکسالی روستاها با رویکرد ادراک محیطی از نظر ساکنان روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به معنای کمبود بارش در یک مدت زمان طولانی و کاهش منابع آبی است. از پیامدهای خشکسالی محدودیت های مؤثر بر امنیت غذایی و امرار معاش بیش از دو میلیارد نفر از مردم ساکنان نواحی خشک، به ویژه ساکنان روستایی می باشد. در این راستا تبیین میزان ادراک محیطی روستائیان در مواجه با پدیده خشکسالی و آمادگی مواجه با پیامدهای آن بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی با توجه به رویکرد ادراک محیطی از نظر ساکنان روستایی است. با توجه به هدف تحقیق و موضوع مورد مطالعه، فرضیه مقاله به صورت کاربست ذیل تبیین شده است: به نظر می رسد میزان ادراک محیطی ساکنان نواحی روستایی از پدیده خشکسالی متفاوت است. روش شناسی مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای شیوه پیمایشی است. در این مسیر از تکنیک مپک، جهت رتبه بندی فضایی ادراک محیطی روستائیان در برابر پدیده خشکسالی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با تکیه بر مطالعات عمیق میدانی و با استفاده از مدل های کمی، به رتبه بندی سکونتگاه های روستایی محدوده مورد مطالعه پرداخته است؛ بدین صورت که ابتدا وزن هر کدام از معیارها پس از تکمیل پرسشنامه و ورود داده ها به Spss با آنتروپی شانون تعیین مشخص گردید و از تکنیک (MAPPAC) جهت رتبه بندی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساکنان نواحی روستایی نظیر رضی آباد دلفارد و میجان رتبه اول، فتح آباد رتبه دوم خاردان رتبه سوم را به دست آوردند و نسبت به سایر روستاها از رتبه بالاتری در ادراک محیطی خشکسالی برخوردارند و توانسته اند سازگاری بیشتری به سبب شناخت از محیط و درک آن با فضای پیرامونی و جوامع روستایی خود داشته باشند.
تحلیل عملکرد اقتصادی- اجتماعی دهیاری فهلیان شهرستان ممسنی از منظر روستائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان اولین نهاد مدیریت قانونی از سال 1377 به این سو به منظور انجام وظایف متعدد مدیریتی، نظارتی و تثبیت امور عمومی- محلی در کانون های روستایی بالای 20 و بعدها 400 خانوارِ کشور شکل گرفتند. با توجه به گسترده بودن ابعاد فقر محیطی و انسانی در روستاها و پایین بودن قدرت اقتصادی و مالی خانوارهای روستایی که در بسیاری از موارد موجبات ناپایداری، مهاجرت و نابودی این دسته از سکونتگاه های جمعیتی را فراهم ساخته است، نقش مدیریت روستایی در زمینه سازی به منظور توسعه و بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی روستائیان بسیار مهم می باشد. در این راستا رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های روستایی از عملکرد این نهاد نوپای مدیریتی می تواند ضمن دستیابی به اهداف برپایی این سازمان، زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی درون روستاها، بهبود وضعیت اقتصادی و به تبع توسعه پایدار این گونه مراکز جمعیتی باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنین روستای فهلیان از توابع شهرستان ممسنی از مجموعه عملکرد اقتصادی و اجتماعی دهیاری این روستا انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین روستای فهلیان است که تعداد 140 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور سنجش داده ها و ارزیابی رضایت مندی افراد پاسخ گو از مدل کانو در قالب تحلیل سه دسته از نیازهای اساسی، عملکردی و هیجانی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد روستائیان از عملکرد دهیاری در زمینه تأمین نیازهای هیجانی خود همچون ارائه خدمات فرهنگی و ورزشی و صیانت از میراث فرهنگی با ضریب (611/0) و بهبود و تجهیز شبکه ارتباطی به منظور جذب گردشگری و سرمایه گذار بیشترین رضایت مندی داشته اند. همچنین کمترین رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری روستا مربوط به تأمین نیازمندی های اساسی آنان مثل بهبود در عرصه کالبدی و بهداشتی و نظارت بر ساخت و ساز درون روستا با ضریب رضایت (425/0)، زمینه سازی به منظور تشکیل شرکت های تولیدی و تعاونی و رفع نیازهای عملکردی روستاییان در زمینه حل و فصل امور اجتماعی و نظارت اجتماعی درون روستا با ضریب رضایت (523/0) و جذب سرمایه گذاری اقتصادی از طریق بخش های دولتی و خصوصی بوده است.
تحلیل کارکردهای خانه های نوساز روستایی مورد شناسی: روستای پل بابا حسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه ی اخیر با افزایش گرایش روستاییان به نوسازی خانه ها و اقدامات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این راستا، شاهد تعدیل بسیاری از کارکردهای مسکن سنتی روستایی بوده ایم. عوامل متعددی در این امر دخیل بوده که بحث مقاوم سازی مساکن روستاییان از منظر مسئولین و نیز نوگرایی و تغییر نیازهای روستاییان از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار بر نوسازی مساکن روستایی منطبق با الگوهای شهری بوده است. تغییر کارکرد خانه های روستایی بر زندگی روستاییان اثرات همه جانبه ای برجای گذاشته و نیازهای جدیدی برای سکنه به وجود آورده است. روستاییان بر اساس نیازهای تعریف شده چارچوب جدیدی برای زندگی رقم زده که در نتیجه ی تغییر رفتار مبتنی بر آن، زندگی خود و جامعه ی شهری وابسته به خود را تحت تاثیر قرار داده اند. لذا بررسی کارکردهای مسکن نوساز و نیازهای به وجود آمده در این راستا حائز اهمیت است. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی کارکردهای مساکن نوساز در روستای پل باباحسین پرداخته شد. رویکرد کلی تحقیق حاضر کیفی، روش گردآوری داده ها توصیفی و روش تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوای ادراکی و ارتباطی انجام شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل روستاییانی بود که خانه های خود را نوسازی کرده بودند. از روش نمونه گیری به صورت هدفهمند و گلوله برفی استفاده گردید. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد مهم ترین کارکردهای فیزیولوژیکی، اجتماعی، روانی-فردی و معیشتی خانه های نوساز در روستای پل بابا حسین به ترتیب عبارتند از: تامین امکانات رفاهی، تامین منزلت اجتماعی و عزتمندی اجتماعی، تامین حس آرامش و محل نگهداری ادوات و محصولات کشاورزی.
انگاشت فرهنگ برنامه ریزی: بازجست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی با رهیافت نهادباوری عامل-مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت ها و سیستم های برنامه ریزی فضایی، فرایندهای توسعه در شهرها و مناطق و انگاشت های برنامه ریزی و تصمیم سازی همواره تحت تأثیر بسترها و پس زمینه ی فرهنگیِ عاملانِ درگیر در فرایند برنامه ریزی قرار دارند. علی رغم چرخش فرهنگی و بازشناخت روزافزون فرهنگ و تأکید صاحب نظران بر اهمیت آن، نظریه های برنامه ریزی به ندرت از فرهنگ به عنوان عاملی مهم برای تحلیل و قیاس اصول، اهداف، سیستم ها و فرایندهای برنامه ریزی یاد می کنند؛ از این رو با علمِ به نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی، این مقاله با مروری انتقادی بر رهیافت های پیشین و با به کارگیری رهیافت نهادباوری عامل-مدار، مدل نظری برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ را به عنوان ابزاری به منظور بازجُست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی معرفی می کند؛ به عبارتی هدف این مقاله ردیابی نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی و واکاوی این نقش با رهیافت نهادباوری عامل-مدار است. این پژوهش با معرفی مدل برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ، رابطه ی بین برنامه ریزی و فرهنگ اجتماعی گسترده تر را تشریح کرده و لیکن تکمیل وَجه تبیین گر این مدل را در گِرو توجه بیشتر به تحلیل غنی تر چارچوب های شناختی در برنامه ریزی فضایی می داند. چارچوب انگاشتی پیشنهادی در این مقاله با ارائه ی رهیافت نظری جدید دربردارنده ی ابعادی ازجمله چارچوب شناختی برنامه ریزان و نهادهای برنامه ریزی، بستر نهادی، سیستم برنامه ریزی، کدهای فرهنگی و باورها، ادراک و ارزش های اجتماعی تأثیر گذار بر برنامه ریزی است که به تبیین پدیده ی دیرپای فرهنگ و اثرات آن بر کاربست های برنامه ریزی فضایی و تحلیل و مقایسه ی ویژگی های خاص این کاربست ها برمبنای مجموعه ای سازگار از معیارها کمک می کند.
سنجش آسیب پذیری بخش کشاورزی در برابر بحران دریاچه ارومیه و چالش های تاب آوری جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با توجه به نقش و اثرات فاجعه دریاچه ارومیه بر تغییرات ساختار و کارکرد بخش کشاورزی و تاب آوری نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی دریاچه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش کمّی و ماهیت آن بهره گیری از روش تحلیلی-تجربی است. بدین منظور با استفاده از رویکردهای نوین در سنجش آسیب پذیری و توسعه آن متناسب با شرایط بومی مسئله مورد بررسی شاخص های سنجش آسیب پذیری با تلفیق سری های زمانی و تکنیک های تحلیل فضایی در سنجش از دور در سه بخش: در معرض خطر، حساسیت و ظرفیت سازگاری انتخاب گردید. نتایج پژوهش در مرحله اول منجر به شناسایی مهم ترین نیروی تأثیرگذار (نقش بحران دریاچه ارومیه) در ساختار و کارکرد بخش کشاورزی را گردید. علاوه براین تحلیل تغییرات کاربری اراضی و روند تغییرات تولیدات کشاورزی تأیید کننده تأثیرپذیری ساختار و کارکرد بخش کشاورزی ناشی از تغییرات دریاچه ارومیه است. درنهایت، نتایج حاصل از کاربست شاخص های سنجش از دور، ظرفیت سازگاری و قابلیت محیطی بخش کشاورزی را مشخص ساخت. نتایج این بخش بیان کننده ظرفیت پایین تاب آوری بخش کشاورزی در پهنه های عمده تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت شغلی و زندگی ساکنان نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی است. ازاین رو، کاربرد نتایج پژوهش حاضر، ضرورت های تاب آوری و عمل گرا را در نظام برنامه ریزی محلی به ویژه برای بخش کشاورزی و جامعه روستایی فراهم خواهد آورد.
مکان یابی بهینه دفن زباله روستای لیقوان با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست روستاها از جمله ضرورت های توسعه روستایی محسوب می شود. یکی از مسائلی که در مناطق روستایی اهمیت دارد مکان مناسب جهت دفن زباله می باشد. دراین تحقیق به منظور ارزیابی مکان مناسب جهت دفن زباله در روستای لیقوان داده ها و اطلاعات مربوط به عوامل ژئومورفولوژیکی تهیه و تحلیل گردید. در بررسی محل دفن زباله از محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP) استفاده شد. در این تحقیق 5 عامل اصلی انسانی-اقتصادی، توپوگرافی-مورفولوژی، اقلیم-هیدرولوژی، خاک-پوشش گیاهی و زمین شناسی در نظر گرفته شده است که منجر به تولید 12 لایه کاربری اراضی، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شیب، طبقات ارتفاعی، جهت شیب، اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و لیتولوژی شد. مکان مناسب دفن زباله با استفاده از لایه ها و مدل مذکور در محیط Arc Map مشخص گردید. نتایج نشان داد مناطق کاملاً مناسب 23.98 درصد از میزان مساحت منطقه و نامناسب 54/21 درصد از میزان مساحت منطقه مورد نظر را به خود اختصاص داده است. بوسیله نقشه پهنه بندی، مکان های بهینه در کل روستای لیقوان معرفی شد که در برنامه ریزی های آتی می تواند مثمر ثمر بوده و مورد استفاده قرار بگیرد.
طراحی راهبردهای توسعه پایدار گردشگری روستاهای تاریخی - فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر گردشگری به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت قابل توجهی در زمینه تنوع بخشی اقتصادی، حفظ میراث طبیعی و تاریخی- فرهنگی پیدا کرده است. در این میان اهمیت آثار تاریخی- فرهنگی موجود در روستاها به عنوان میراث تمدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و سبب جذب گردشگران زیادی به مقصدهای دارای چنین پتانسیل هایی می شود. لذا بهره گیری از این پتانسیل ها نیازمند طرّاحی، راهبردهای مناسب و ویژه این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. لذا این پژوهش با هدف تدوین راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای مورد مطالعه در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای تاریخی- فرهنگی کشور کدام است؟ بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه پیمایشی و مدل تحلیلی SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائه راهبردهای مناسب در قالب سه گروه مشارکت کننده مردم، گردشگران و مسئولان در 7 روستای تاریخی- فرهنگی ایران پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راهبرد مطلوب توسعه گردشگری روستایی، از روش تحلیلی سواک استفاده شده است. با توجّه به نتایج به دست آمده از نظرات جامعه های نمونه راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد کانونی برای توسعه گردشگری روستایی در روستاهای مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی میزان رضایتمندی روستاییان از کیفیت خدمات شرکت آب و فاضلاب روستایی براساس مدل سروکوال مطالعه ی موردی : سکونتگاه های روستایی شهرستان دلفان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش کیفیت خدمات ارائه شده در نواحی روستایی نیازمند بازخور و دریافت وجه نظر روستائیان و همچنین مشارکت دادن ساکنان روستایی در فرایند توسعه است. بی توجهی به خواست روستاییان چالش های فراوانی را در فراگرد توسعه روستایی در پی خواهد داشت. از این رو، بررسی و شناساندن نقاط قوت و ضعف خدمات ارائه شده در محیط روستا، برنامه ریزان روستایی و فعالان عرصه روستا را در جهت برنامه ریزی مناسب و کارآمد یاری خواهد رساند. براین مبنا، این تحقیق با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان روستایی از کیفیت خدمات ارائه شده توسط شرکت آبفار روستایی با استفاده از ابزار سرکوال صورت پذیرفت. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی به صورت تصادفی بر روی 302 خانوار در سطح سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان دلفان به نسبت تعداد خانوار روستاها انجام شد. بررسی میانگین اهمیت و رضایت در هر یک از ابعاد مقیاس سروکوال گویای شکاف زیاد بین انتظار و ادراک ساکنان روستایی از خدمات آبفار روستایی در بعد محسوسات، قابلیت اعتماد ، اطمینان ، پاسخگویی و همدلی است. هرچند که در بعضی از گویه های ابعاد پنجگانه مذکور بهبود در وضعیت روستاها نسبت به گذشته حاصل شد. اما، بی توجهی به خواسته های ساکنان روستایی و مشارکت ندادن آن ها در فرآیند خدمات رسانی در افزایش شکاف بین ادراکات و انتظارات آن ها از خدمات اثر گذار بوده است.
فرآیند و الگوی مهاجرت معکوس روستایی و عوامل مؤثّر بر آن (مطالعه موردی: دهستان حاجیلو- شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مهاجرت معکوس در ایران به عنوان یک پدیدة نسبتاً نو که به مرور به یک جریان تأثیرگذار بر جامعة روستایی تبدیل می شود، نیازمند بررسی از ابعاد مختلف اسنادی و میدانی است. تحقیق حاضر در پی آن است که فرآیند مهاجرت معکوس از شهر به روستا و عوامل مؤثّر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. روش: در این پژوهش مسألة مهاجرت معکوس در سطح یک منطقة روستایی که به شکل آشکاری با این پدیده رو به رو است به صورت پیمایش موردی و بررسی میدانی مورد مطالعه قرار گرفته است. چهار عامل سطح توسعه در روستاها، شرایط زندگی شهری، میزان درآمد مهاجران و تعلّق قومی و محلّی به عنوان عوامل احتمالی مؤثّر بر مهاجرت معکوس شناسایی و رابطة آن با مهاجرت معکوس بررسی شد و در چهارچوب تحلیل هم بستگی مورد آزمون قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق دهستان حاجیلو واقع در بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ است. همة ۹ روستای دهستان مذکور به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این پژوهش در پیمایش میدانی از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. چهارچوب نظری این تحقیق از تلفیق و ترکیب دو دسته از نظریات مربوط به مهاجرت موسوم به دیدگاه اقتصادی و رویکرد اقتصاد جدید مهاجرت کار۱ شکل گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میان متغیّرهای سطح توسعه، شرایط نامساعد شهری، میزان درآمد افراد و تعلّقات قومی و بومی از یک طرف و مهاجرت معکوس از طرف دیگر رابطة مستقیم وجود دارد. محدودیت ها و راهبردها: فقدان آمار کارگاه های تولیدی تازه تأسیس و به دست آوردن آمار دقیق آن ها از جمله محدودیت های تحقیق پیش رو بود. راه کارهای عملی: هرچه سطح توسعه در روستاها افزایش یابد، مشارکت فردفرد روستاییان در امر توسعه دخالت داده شود و تولیدات متناسب با محلّ و منطقة بومی شود، رشد منابع انسانی در روستاها بیش تر خواهد شد.
بررسی نوع و میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی: مطالعه موردی روستای سنگستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نوع و میزان مشارکت مردم در طرح هادی روستایی در شهرستان همدان، به شیوه تحقیقات پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را مردان روستای سنگستان تشکیل می دادند که از آن میان، با استفاده از رابطه کوکران، 150 نفر به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مشاهدات منظم، پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات بود. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای سطح سواد، منبع درآمد خانوار، تمایل به ماندگاری در روستا، و انگیزه مشارکت در طرح هادی روستایی با سطح و میزان مشارکت رابطه معنی دار دارند . همچنین، بر پایه نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای انگیزه مشارکت در طرح هادی، منبع درآمد خانوار و تمایل به ماندگاری در روستا تأثیر معنی دار بر میزان مشارکت آنها در مراحل مختلف طرح هادی روستایی داشتند؛ و در مجموع، 9/86 درصد از تغییرات میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی را پیش بینی کردند. در ارتباط با سطح مشارکت در طرح، مشارکت مردم بیشتر از نوع مشورتی و اطلاع دهی و انگیزه و مشوق های مادی بود؛ و به طور کلی، سطح مشارکت روستاییان در حد متوسط ارزیابی شد.
سنجش میزان توسعه یافتگی و عوامل مؤثر برآن در نواحی روستایی استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوت ها، تشابهات و طبقه بندی آنها از نظر میزان توسعه یافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستان ها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شده اند. سپس سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعه یافته و در پایین ترین سطح نواحی روستایی شهرستان های کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی زراعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: روستای دستجرده-شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سامانه اداره زمین با محوریت ثبت مالکیت ها، ارزش گذاری زمین و کاربری اراضی برای اهداف توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی روند تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در محدوده مورد مطالعه و روشن شدن دلایل تقطیع اراضی که موجب کاهش راندمان تولیدات محصولات کشاورزی می باشد، است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تغییرات کاربری اراضی زراعی در روستای دستجرده از دیدگاه های مختلف مطالعه و بررسی شود.
یافته ها: نتایج نشان دادند که در این محدوده، طی دوره آماری (1390-1377) حدود 4/21 درصد از کلّ اراضی (614/216 هکتار) تغییر کاربری داده است که 76/23 درصد از کلّ قطعات (394 قطعه) را شامل می شود و بیش ترین تغییرات در محدوده راه ارتباطی اتفّاق افتاده است. همچنین، بیش ترین تغییرات کاربری به تغییرات کاربری های زراعی به تاکستان مربوط است که 9/9 درصد از مساحت کل اراضی را به خود اختصاص داده است.. ارزیابی تغییرات نقشه های کاداستر محدوده مورد مطالعه نشان دادند که 72/48 در صد از کلّ قطعات این روستا تغییر مالکیت داده و همچنین، 3/11 در صد از کلّ قطعات به دو یا چند قطعه تقسیم شده و 7/2 در صد از کلّ قطعات از دو یا چند قطعه به یک قطعه تبدیل شده اند
راهکارهای عملی: افزایش امنیت اجتماعی و اقتصادی به سبب روشن شدن حقّ تصرف و مالکیت در روستا، کاهش تعارضات و سوءاستفاده های احتمالی از منابع ملّی و شخصی، ترفیع جایگاه مالکیت و اهمیت ثبت اسناد در میان روستاییان کشور، شناسنامه دار کردن اراضی کشاورزی فاقد نقشه-های کاداستر و شناسنامه ثبتی و در نهایت، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به آسانی صورت نگیرد.
اصالت و ارزش: بسیاری از پدیده های محیط پیرامون ما در حال تغییر و تحوّل هستند؛ ولی این تغییرات در همه جا یکسان نبوده؛ بلکه به صورت احداث جاده ها و راه ها از میان مزارع کشاورزی، توسعه زمین ها ی کشاورزی یا کاهش آن ها، توسعه شهرها، ازبین رفتن جنگل ها و مراتع، توسعه زمین های حاشیه شهر برای مقاصد مختلف دیده می شود.
ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی شهرستان سردشت انجام یافته و همچنین، میزان آگاهی مردم از خدمات دفاتر و میزان رضایت مردم از عملکرد خدمات دهی دفاتر ICT مورد برررسی قرار گرفته است.
روش: پژوهش پیش رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی است که از این تعداد، ۲۰ روستای دارای دفاتر ICT از طریق روش نمونه گیری تصادفی جهت توزیع پرسش نامه ها انتخاب شدند و با محاسبه حجم نمونه افراد بومی (کاربران) از طریق فرمول کوکران، ۳۸۰ نمونه انتخاب شد روش انتخاب کارشناسان، از روش نمونه های در دسترس صورت گرفته است؛ به این معنی که مسؤولان دفاتر روستاهای منتخب به عنوان کارشناس هدف در نظر گرفته شده است. جهت پاسخ گویی به سؤالات و آزمون فرضیه ها از آزمون های خی دو۱، آزمون T یک نمونه ای، آزمون ناپارامتری کروسکال والیس۲ استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین آگاهی مردم از خدمات دفاتر ICT و میزان استفاده آن ها از این دفاتر، رابطه معناداری وجود دارد که این میزان با مقدار ضریب ۷۳/۵۵ دارای رابطه مستقیم است. بین نوع دیدگاه افراد نسبت به نقش دفاتر ICT در ایجاد رفاه و آسایش و میزان استفاده از این دفاتر نیز با مقدار ۴۲/۹۸ رابطه معنادار آماری وجود دارد. در مجموع، دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی شهرستان، باعث افزایش کیفیت دسترسی روستاییان به خدمات شده و نوعی تعادل و توازن را در بین ساکنان روستایی در استفاده از خدمات دولتی به وجود آورده است. بنابراین، می توان بیان کرد که دفاتر ICT در ارائه خدمات به روستاهای شهرستان، موفق عمل کرده است.
محدودیت ها: پراکندگی روستاهای مورد بررسی و دسترسی به آن ها و بالابودن هزینه تکمیل پرسش نامه ها از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود در روستاهای فاقد دفاتر ICT در نواحی مرزی شهرستان، به خصوص روستاهایی که از دسترسی به این فناوری محروم اند، دفاتر ICT ایجاد شود که این امر علاوه بر ماندگاری جمعیّت در روستاها و توسعه نواحی روستایی شهرستان به امنیت ملّی کشور نیز کمک می کند؛ زیرا روستاهای مرزی در کشور، حکم یک پایگاه نظامی برای امنیت کشور محسوب می شوند.
اصالت و ارزش: مطالعه توسعه دفاتر ICT در روستاهای شهرستان سردشت به عنوان پل ارتباطی، می تواند در برنامه ریزی های آتی، زمینه های ارتباط بین ساکنان روستا و مدیران محلّی را با نهادهای دولتی و بخش خصوصی فراهم کند و ارائه خدمات نهادهای دولتی را تسهیل بخشد.
ارزیابی سرمایه اجتماعی شبکه ذی نفعان محلی درراستای توانمندسازی جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی درون گروهی ذی نفعان محلی روستای بزیجان در شهرستان محلات است. با توجه به تأکید بر مدیریت مشارکتی مبتنی بر سازگاری و تقویت سرمایه اجتماعی، تحلیل روابط اعتماد و مشارکت در بین ذی نفعان محلی امری ضروری است. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه های تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با تمامی ذی نفعان محلی (در ساختار گروه های خُرد توسعه روستایی که به دنبال اجرای یک طرح توانمندسازی جامعه روستایی در روستای بزیجان شکل گرفته است)، پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین ذی نفعان محلی و گروه های هدف بررسی شد. قبل از اجرای طرح نتایج از کم بودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی حکایت داشت که پس از اجرای این طرح میزان این شاخص ها تا حد مطلوبی افزایش یافته بود. سرعت گردش، تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح در مقایسه با قبل از اجرای آن، افزایش یافته و اجرای طرح اتحاد و یگانگی بین افراد را افزایش داده بود. همچنین توانمندسازی اجتماعی در این روستا در حد مطلوبی حاصل شده بود. درنهایت می توان گفت اجرای این طرح سرمایه اجتماعی درون گروهی را افزایش می دهد. این امر به نوبه خود رانده شدن اجتماعی را کاهش و رفاه اجتماعی را افزایش می دهد و بر مشارکت گسترده ساکنان روستا اثر می گذارد.
نقش تنوع معیشتی در تاب آوری خانوارهای روستایی پیرامون دریاچه ارومیه در برابر خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بحرانی شدن هرچه بیشتر وضعیت خشکسالی دریاچه ارومیه و آسیب پذیری روزافزون سکونتگاه های روستایی در برابر این بلای طبیعی، اهمیت رویکرد مقابله با این تهدید را بیش ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تنوع معیشتی به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای کنار آمدن با شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کمی پیمایش بوده است، بنابراین از روش های توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. برای این منظور 43 روستا از مناطق مختلف شش شهرستان واقع در کرانه شرقی دریاچه ارومیه با درجات مختلفی از در معرض خشکسالی بودن و همچنین در سطوح مختلف از نظر برخورداری از امکانات توسعه با روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و بر اساس فرمول کوکران 380 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید و سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 به دست آمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که اتخاذ رویکرد معیشتی منجر به تاب آوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه شده است. در روستاهایی که در معرض خشکسالی شدیدتری قرار داشتند، این تنوع معیشتی بیشتر بوده است. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادات کاربردی درزمینه راهکاری عملی تنوع معیشتی و تاب آوری روستایی ارائه شده است.
شناسایی عوامل بازدارنده تجهیز اراضی کشاورزی روستاییان به سیستم های آبیاری بارانی (مورد: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، که به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش تحلیلی توصیفی بوده، شناسایی عوامل بازدارنده استفاده از سیستم های آبیاری بارانی و ارائه راهکارهای مناسبی جهت تقویت استفاده از سیستم های مذکور در بین کشاورزان شهرستان روانسر می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کشاورزان استفاده کننده از سیستم های آبیاری بارانی واقع در شهرستان روانسر (190N=) تشکیل می دهند. با توجه به حجم جامعه مورد نظر، نمونه مورد مطالعه به صورت تمام شمار انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد موانع سخت افزاری استفاده از سیستم های آبیاری بر موانع نرم افزاری استفاده از سیستم های مذکور در بین کشاورزان شهرستان روانسر غلبه دارد. به این صورت که چهار عامل بازدارنده سخت افزاری استفاده از سیستم های آبیاری بارانی یعنی عوامل نظام اجرایی (612/26)، ویژگی زراعی (868/22)، ناسازگاری رفتاری (997/19) و محیطی (492/16) در مجموع 969/82 درصد متغیر وابسته را تبیین کرده اند. در حالی که موانع نرم افزاری اس تفاده از سیستم های مذکور ی عنی عوامل نظام اجرای ی (874/31)، ش خصی (980/19)، فنی تخصصی (236/15) و ناسازگاری فناوری (921/7) در مجموع 711/72 درصد متغیر وابسته را تبیین کرده اند. هم چنین، نتایج نشان داد راهکار اختصاص تسهیلات بانکی بلاعوض یا با بهره کم به کشاورزان با ضریب تغییرات 123/0 مهم ترین راهکار اجرای سیستم های آبیاری از دیدگاه کشاورزان محدوده مورد مطالعه بوده و دیدگاه اکثر پاسخ گویان (9/77 درصد) نسبت به اجرای طرح های مذکور در سطح عالی و خوب بوده است.