فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پایداری جمعیتی حاصل رشد آگاهی در سطوح جهانی در مورد مسائل و موضوعات محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فقر و نابرابری و نگرانی ها درباره یک آینده سالم برای بشر است. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سیاست های جمعیتی دولت بر پایداری جمعیتی سکونتگاه های روستایی شهرستان کرمان پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و نرم افزار excel می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت پیمایشی و اسنادی بوده است. و با استفاده از تحلیل رگرسیون و کاربرد مدل های FAHP و FVICOR، به تحلیل داده های پژوهش پرداخته شد. بنا بر نتایج به دست آمده در تحلیل رگرسیون پایداری جمعیتی به مقدار 20 درصد توسط سیاست های جمعیتی به عنوان متغیر پیش بینی تبیین شده است. بنابراین رابطه بین سیاست های جمعیتی با پایداری جمعیتی در سطح 99 درصد معنادار می باشد. در مدل های مورد استفاده در بین شاخص های مورد بررسی، بیشترین وزن، به شاخص اجتماعی با دارا بودن وزن 562/0 و کمترین وزن به شاخص اقتصادی با وزن 190/0 اختصاص داده شد. براین اساس، می توان چنین بیان نمود که معیار اجتماعی مهمترین تأثیر را در بین عوامل تأثیر گذار داشته است. و در اولویت بندی که در بین روستاها انجام گرفته: بالاترین رتبه از لحاظ شاخص های سه گانه در بین روستائیان به قناتغستان و عرب آباد و کمترین رتبه به سکنج اختصاص یافت. لذا شرایط موجود نشان از آن است که: سیاست های جمعیتی دولت در راستای پایداری جمعیت در دو روستای فوق موثر بوده ولی در دیگر روستاها چنین روندی محقق نشده است.
Explaining Rural Creativity and its Realization in Iranian Rural Areas (Case Study: Nair County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- the present study was conducted with the aim of evaluating and measuring the realization of creative village indicators in Nair County, to provide grounds for creative class of rural community, audience and consumers of creative products outside the village environment by relying on ecological lifestyle processes. Design/methodology/approach- the present theoretical study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. The statistical population of the study is 33 villages in Nair County with more than 50 households, having a total of 2937 households. The sample size was estimated to be 340 people based on Cochran's formula. Distribution of the number of samples in the villages is determined in ratio with their population. In order to examine the subject in six dimensions of flexibility, innovation, promotion, risk taking, leadership and participation, 43 indexers were used in a combined manner, based on the studies of other researchers. The face validity of the questionnaire was confirmed by the panel of experts and specialists in this field and the reliability coefficient was calculated for the questionnaire at 0.723. Also, the opinions of 30 experts and specialists were used to give weight to indicators and indexers of the creative village through Swara weighting technique during two stages. The results show that, the average indices of creative village are not in a favorable situation. Findings- the results of single sample t-test indicated that, the total average of the creative village indicator was 2.993 and rural creativity in the study area is at a weak level and is vulnerable. The results of CODAS technique from the leveling of 33 villages showed that, 2 villages are at the optimal level and 17 villages are at the weak level. Among them, the villages of Golestan and Saqqechi were in the highest level and the villages of Qare Tape and Meymand were in the lowest level of creativity. Originality/value- In the present study, the rural creativity was examined from the viewpoints of both local community and experts using various techniques. And through several referring to experts and specialists, the importance of each index and their prioritization were checked and their accuracy was ensured. Also, most of the conducted studies have examined rural creativity in the field of tourism, while the present study has investigated rural creativity and its realization in general and in all fields.
ارزیابی تغییرات اراضی و تأثیر آن بر بهره وری از زمین با استفاده از سنجش ازدور و GIS (موردمطالعه: منطقه تاج امیر - شهرستان دلفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
140 - 161
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی از ارکان اصلی اقتصاد محسوب می شود که پیشرفت آن پیشرفت کل اقتصاد را در پی خواهد داشت. ولی عواملی همچون خرد شدن اراضی کشاورزی باعث کاهش بهره وری محصولات کشاورزی و نیروی کار می شود که در نتیجه آن اقتصاد کشاورزی و میزان تولید محصولات کشاورزی دچار وقفه و رکود خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای - کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از داده های سنجش ازدور، مطالعه میدانی و آمارهای موجود با هدف بررسی پراکندگی اراضی کشاورزی روستای تاج امیر و تأثیر این پراکندگی بر بهره وری زمین های کشاورزی این روستا انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنتینل 2 و IRS_P5) نقشه کاربری اراضی با تکنیک شئ گرا استخراج شد و در محیط نرم افزار اتوکدمپ قطعات اراضی کشاورزی اصلاح شدند. با مطالعه میدانی مالکیت اراضی کشاورزی سال 1394 تعیین گردید و بر این اساس مالکیت دهه 1340 نیز مشخص شد و به نقشه اراضی کشاورزی تعمیم داده شد. سپس با استفاده از متریک های سرزمین میزان تغییرات و با استفاده از LCPA نوع پراکندگی و تحول اراضی به دست آمد. نتایج نشان داد که وسعت زمین های کشاورزی کاهش یافته و نوع تغییرات در طبقه اراضی کشاورزی نیز از نوع تجزیه ای است. نتایج مطالعات میدانی نیز نشان داد که عامل اصلاحات ارضی تأثیری بر پراکندگی اراضی نداشته اما عامل ارث تأثیرگذار بوده است. بدین صورت که 1735 قطعه زمین با 62 مالک در دهه 1340به 2180 قطعه با 257 مالک در سال 1394 رسیده است. همچنین بررسی آمارها حاکی از کاهش مقدار بهره وری است.
تحلیل وضعیت تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی در برابر سیلاب (مورد مطالعه: دهستان باقران شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب یکی از مهم ترین بلایای طبیعی در نواحی روستایی ایران است. کشور ما با توجه به تنوع بلایای طبیعی و انسانی به عنوان یک کشور دارای مخاطرات متعدد شناخته می شود به طوری که از ۴۰ بلای شناخته شده، در مقیاس جهانی، بیش از ۳۰ بلای طبیعی در ایران به وقوع می پیوندد. همچنین در نواحی روستایی شرایط به گونه ای است که همزمان با سیلاب، با خشک سالی مواجه هستند. تحقیق حاضر به مسئله تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر سیلاب با تأکید بر ابعاد کالبدی پرداخته است. ازآنجا که استان خراسان جنوبی و به ویژه شهر بیرجند و مناطق پیرامون آن جزو نواحی مهم سیل خیز ایران به شمار می رود، پهنه بندی خطرات و تاب آوری کالبدی نواحی روستایی در برابر سیلاب اهمیت می یابد. هدف تحقیق شناخت درجه سیل خیزی و وضعیت تاب آوری کالبدی روستاهای پیرامون شهر بیرجند در برابر سیلاب است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری تحقیق روستاهای دهستان باقران در بخش جنوبی شهر بیرجند و دامنه رشته کوه باقران است که شامل 249 روستا، 9042 خانوار و 34071 نفر جمعیت بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 بوده است. به همین منظور جامعه نمونه تحقیق روستاهای گلیان، رکات سفلی، گیوک سفلی، نوکند و زینی انتخاب گردید که مجموعا دارای 160 خانوار و 465 نفر جمعیت بوده است . برای جمع آوری اطلاعات از داده های رسمی و مطالعات میدانی استفاده شده است. در مطالعات میدانی برداشت کالبدی از سکونتگاه های روستایی صورت گرفته و علاوه بر آن مصاحبه با ۲۸ نفر از صاحب نظران متخصص در مطالعات روستایی انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دامنه شمالی رشته کوه باقران از شدت سیل خیزی بالایی برخوردار است. سپس دو روستای نوکند و رکات سفلی با شدت سیل خیزی پایین و ۳ روستای گلیان، گیوک سفلی و زینی از شدت سیل خیزی بالاتری برخوردارند؛ به علاوه در بین روستاهای موردمطالعه با بررسی شاخص های کیفیت بنا، تعداد طبقات، اسکلت بنا، قدمت بنا و کاربری روستاهای گیوک سفلی و گلیان بالاترین سطح تاب آوری کالبدی را دارد.
ارزیابی عملکرد دهیاران بر روند مدیریت روستایی در قلمرو کوچ نشینان(مورد مطالعه: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های روستایی و برنامه ریزی برای امر توسعه، خصوصاً توسعه روستایی با توجه به جایگاه آنها در توسعه ملی و منطقه ای جغرافیایی مطرح می باشند. همانطور که در شهرها الزام به مدیریت شهری یک امر ضروری به شمار می آید، در روستاها چه در قالب توسعه ملی و چه در قالب توسعه منطقه ای مدیریت روستایی نیز که در قالب دهیاری ها مطرح می شود، می تواند بعنوان زمینه ساز امر توسعه روستاها مفید و سازنده باشد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاری ها در روند مدیریت روستایی می باشد و سعی بر این بوده است که نقش دهیاری ها به عنوان مدیران روستایی در سطح خرد مورد مطالعه قرار گیرد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه میدانی صورت گرفته است. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار به طور جداگانه می باشد. با توجه به بررسی مقدماتی بعمل آمده تعداد کل خانوارهای ساکن در 10روستای مورد مطالعه(بر حسب موقعیت جغرافیائی) 3207 خانوار است که ابتدا بوسیله فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 343 نفر برآورد گردید. برای تجزیه تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار spss استفاده شده است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: در قلمرو کوچ نشینان دهستان خرارود شهرستان خدابنده مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران و خانوارها تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هر یک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها به وجود آمده است. با توجه به آزمون فریدمن بیشترین عملکرد دهیاران مربوط به بعد کالبدی-محیطی و بعد مربوط به بعد اجتماعی و اقتصادی می باشد.
نتایج: با شکل گیری و تشکیل دهیاری ها، تسهیلات و امکانات زیادی برای روستائیان فراهم شده که این عامل در توسعه روستایی رضایت بخش بوده و نقش بسزایی در آن خواهد داشت.
تحولات فضاهای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد، تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع و دخالت های انسان ها در محیط طبیعی باعث تحول انواع فضاهای طبیعی، فضاهای کشاورزی و فضاهای انسان ساخت شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان و علل تحولات فضای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء است. استراتژی پژوهش استقرا کیفی، روش جمع آوری داده ها اسنادی و میدانی و برای بررسی سیر تحولات تاریخی منابع مکتوب و شفاهی مورد بررسی قرار گرفت. تحولات فضایی از طریق تصاویر ماهواره درسامانه گوگل ارث انجین بررسی و براساس اطلاعات میدانی در محیط ArcGIS ویرایش شد. 26نمونه برای مصاحبه به صورت هدفمند از بین مطلعین محلی و 43تصویر و 2فیلم از شرایط منطقه تهیه شد و برای تحلیل کل داده ها از روش کیفی داده بنیاد و نرم افزار ATLAS.ti استفاده شد. با توجه به یافته ها، عرصه محیطی طبیعی در منطقه رو به افول بوده است به گونه ای که سطح برنجزارهای ناحیه تا سال 1375 افزایش داشته اما پس از آن، کاهش را نشان داد؛ برای باغ ها تا سال 1375کاهش و سپس افزایش ثبت شد، فضاهای انسان ساخت در کل دوره افزایشی بود، این تحولات تحت تاثیر گذشته و بستر تاریخی آن بروز یافت و بر اساس تحولات جمعیتی، مالکیت زمین، ارث و در کنار آن عناصری همچون اثرات اقتصاد جهانی، سیاستگذاری حکومت ها و دولت ها، تغییرات نهادی، نهادهای کژکارکرد، نظام قاعده گذاری و پاداش ها، فضای نااطمینان تولید و عدم توان رقابت فعالیت های مولد در ناحیه مورد مطالعه باعث گسترش سرمایه داری مستغلات و ساخت و سازهای تجاری و خدماتی شده است یافته ها نشان دهنده گسترش سرمایه داری غیر مولد، عدم شکل گیری کامل چرخه های سرمایه داری است ساختار انگیزشی مسلط در ناحیه در اثرتجربه تاریخی، مشکلات روزمره و دانش غیر بومی، سازه های ذهنی و باورهای مردم را به سمت فروش زمین جهت داد.
تجربه زیسته فقرا برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با طبیعت گردی در روستاهای منتخب شرق استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتکارات گردشگری حامی فقرا به دنبال پیوند مستقیم بین فعالیت های گردشگری و رویکردهای کاهش فقر باهدف شنیده شدن صدای فقرا و مشارکت آن ها در فرایند رشد و توسعه گردشگری است. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و مصاحبه های چهره به چهره درصدد کشف تجربه زیسته فقرای روستاهای منتخب شرق استان سمنان (قلعه بالا، ابر و رضاآباد) برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با طبیعت گردی است. این سه روستا در سال های اخیر به روستاهای محبوب گردشگری در کشور تبدیل شده اند ولی با این وجود آمارها نشان می دهد که فقرای زیادی نیز در آنجا زندگی می کنند. نتایج نشان می دهد که اکثر مشارکت کنندگان در مواجهه با رشد گردشگری در روستاهای خود از سه راه «تلاش برای مشارکت در مشاغل رسمی»، «تلاش برای مشارکت در فعالیت های غیررسمی» و «تلاش برای یادگیری و افزایش مهارت ها» به دنبال نفوذ و مشارکت خود در فعالیت های مرتبط با طبیعت گردی بوده اند.
محدودیت های تولید زعفران در نواحی روستایی شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با توجه به اینکه تأمین کننده نیاز های غذایی بشر، تأمین مواد اولیه در صنایع، اشتغال و درآمد دارای اهمیت بسیاری است، پایداری و ثبات در رشد بخش کشاورزی از جمله عوامل مهم یاری دهنده به پایداری اجتماعی و رشد اقتصادی جامعه محسوب می گردد. تولید محصول زعفران در ایران یکی از منابع مهم درآمد برای روستاییان و اقتصاد ملی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی محدودیت های تولید زعفران و سطح معیشت خانوار های روستایی در شهرستان قائنات با استفاده از روش تحلیل خاکستری (GRA) می باشد. این مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان انجام شده است. نتایج رتبه بندی محدودیت تولید زعفران حاکی از آنست براساس آن عامل اجتماعی- فرهنگی در اولویت نخست با وزن 95/0 و عوامل محیطی، اقتصادی و کالبدی و فضایی با وزن های 76/0، 65/0 و 48/0 در رتبه های دو تا چهارم قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاصل از سطح معیشت خانوار ها عامل سرمایه طبیعی با وزن نهایی 8/0 در اولویت نسبت به سایر عوامل قرار دارد. همچنین حمایت و سیاست های دولت، در ترغیب کشاورزان منطقه به کشت زعفران و فروش محصول در بازار موثر است.
تحلیل بستر گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری و موانع پیش رو (مورد مطالعه: شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از فعالیت های اقتصادی است که متاثر از تحولات نظام جهانی قرار دارد و تکنولوژی عصر جدید، در توسعه آن نقش مهمی ایفا نموده است. با توجه به اهمیت تکنولوژی در گردشگری، توجه به رویکرد هوشمندسازی از مهمترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. بر همین اساس ایجاد بسترهای لازم برای هوشمندسازی گردشگری در مناطق روستایی نیازمند شناخت و تحلیل عوامل و موانع است. هدف این تحقیق تحلیل بستر گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری و موانع پیش رو به صورت موردی در شهرستان پاوه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای گردشگری شامل شمشیر، هجیج و خانقاه تشکیل داده است. جمعیت روستاها طبق سرشماری 1395 برابر با 3848 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان بررسی و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 82/0 تایید شد. نتایج نشان داد که عوامل اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی بسترساز گردشگری هوشمند روستایی در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده و بررسی جهت معناداری نشانگر نامناسب بودن وضعیت آنها در روستاهای هدف گردشگری است. بررسی عوامل در سطح سه روستا شمشیر، خانقاه و هجیج با آزمون آنووا نیز تایید می نماید که تفاوت معناداری میان روستاها مشاهده نشده و هر سه روستا وضعیت یکسانی از نظر شاخص های بسترساز گردشگری هوشمند برخوردار هستند. بدینسان، موانع پیش روی هوشمندسازی روستاهای گردشگری در 5 دسته موانع زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، مدیریتی و قانونی جمع بندی می شود و موانع زیرساختی با مقدار ویژه 06/21، بیشترین نقش را دارد.
موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی با رویکرد اجتماعی و اقتصادی (مطالعه موردی: شهرستان های مهران و دهلران در استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تبیین و سنجش موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی با رویکردی اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و از نظر گردآوری داده ها نیز پیمایشی است. در این پژوهش 25 متغییر به عنوان موانع توسعه نیافتگی تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی شناسایی شدکه پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. بر پایه این ملاک، 4 عامل (عوامل فردی و اجتماعی و فرهنگی، عوامل اداری و حمایتی، عوامل مالی و اقتصادی، عوامل امنیتی و سیاسی) دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 92.672 درصد از واریانس کل متغییرها را توانستند تبیین کنند. نتایج پژوهش نشان داد عوامل فردی ، اجتماعی و فرهنگی با مجموع بار عاملی 6.055 ، عوامل اداری و حمایتی با مجموع بار عاملی 4.711 ، عوامل مالی و اقتصادی با مجموع بار عاملی 2.928 و عوامل امنیتی و سیاسی با مجموع بار عاملی 1.407 به ترتیب بعنوان مهمترین موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی میباشند. برهمین اساس پیشنهاد میشود برای توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی باتوجه به شرایط خاص این مناطق ، باید دیدگاهی چند بعدی داشت.
اثرات مهاجرت بر تحولات اقتصادی مناطق روستایی پیراشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای کلان شهر هایی از جمله تهران، با توجه به موقعیت نسبی، مهاجرپذیر بوده؛ و پیوسته مهاجرت بر تحولات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستا های پیراشهری این کلانشهر تاثیرگذار است. در این راستا، یکی از مهمترین تحولات در روستا های پیراشهری تهران با تمرکز بر مهاجرت، تحولات اقتصادی می باشد. در این بین، هدف پژوهش حاضر، سنجش تحولات اقتصادی و پیامدهای حاصل از مهاجرت در روستاهای پیراشهری کلانشهر تهران است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی، حاصل از روش های کمی و کیفی است و برای گردآوری داده ها از روش های پرسشنامه ای و مصاحبه کمک گرفته شده و در بخش کمی با توجه به حجم جامعه آماری 9591 خانوار، حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 380 خانوار تعیین شد و در بخش کیفی نیز، حجم نمونه نخبگان مورد مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند 36 نفر تعیین شد. یافته های تحقیق در بخش کمی پژوهش نشان داد که شاخص تولید با میانگین 2/2 و شاخص اشتغال با میانگین 13/4 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را از اشتغال پذیرفته است. همچنین نتایج در بخش کیفی پژوهش نیز نشان داد، مهاجر پذیری موجب رویه شدن سفرهای روزانه برای اشتغال، متنوع شدن الگوی درآمدی روستا، سرمایه ای شدن زمین و مسکن روستا، تحول در بنیادهای تولیدی روستا و رخنه بی انگیز گی در اشتغال به فعالیت های کشاورزی شده است.
الزامات به کارگیری فناوری های نوین دیجیتال در راستای بهبود معیشت پایدار کشاورزان (موردمطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
452 - 467
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی الزامات بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال برای بهبود معیشت پایدار کشاورزان است. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کشاورزان استان تهران بود که از فناوری های نوین دیجیتالی در مزارع خود استفاده نموده اند و تعداد آنان 112 نفر است. با توجه به محدود بودن تعداد کشاورزانی که از فناوری های نوین دیجیتالی استفاده نموده اند، همه آن ها به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) به کمک نرم افزار Smart PLS3 صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که الزامات آموزشی بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال با ضریب مسیر 236/0 تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود معیشت پایدار کشاورزان دارد، همچنین الزامات اقتصادی با ضریب مسیر 234/0، الزامات ساختاری با ضریب مسیر 146/0، الزامات نهادی با ضریب مسیر 135/0، الزامات سیاست گذاری با ضریب مسیر 118/0، الزامات مدیریتی با ضریب مسیر 114/0 و الزمات مهارتی به کارگیری فناوری های دیجیتال با ضریب مسیر 104/0 بر معیشت پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارند.
بررسی تأثیرات خزش شهری بندر انزلی در پایداری کالبدی –فضایی سکونتگاه های پیراشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی بیست سال اخیر استان گیلان همواره در کانون اصلی مهاجرپذیری و رشد جمعیت شهرهای بزرگ وکوچک قرار داشته است. شهر بندر انزلی نیز به شدت متأثر از شرایط یاد شده بوده است؛ به طوری که طی دهه های اخیر به طور فزاینده ای به سمت پیرامون خود گسترش یافته است. پدیده خزش در شهر انزلی رو به رشد است و بستر ساز تحولات کالبدی –فضایی در سکونتگاه های پیراشهری شده است. خزش شهری بیشتر در فضاهای پیرامونی گسترش یافته و زمین های اطراف شهر را در خود می بلعد. گسترش فیزیکی شهر بندر انزلی ، سبب الحاق سکونتگاه ها و ادغام آنها شده است. هدف این پژوهش بررسی ابعاد مختلف تاثیرات خزش شهری بندر انزلی در پایداری کالبدی –فضایی سکونتگاه های پیراشهری در ابعاد کالبدی – زیربنایی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی است. نتایج نشان می دهد میان شاخص های خزش شهری و پایداری سکونتگاه های مورد مطالعه با ضریب 638/0 رابطه همبستگی وجود دارد. ضریب تعیین تعدیل شده نیز نشان می دهد 8/64 از پایداری سکونتگاه های روستایی به وسیله ترکیب خطی چهارشاخص است. ارزش افزوده زمین، بهبود وضعیت اقتصادی، دسترسی مطلوب به خدمات، تنوع در ساختار فضایی، سرزندگی سهم بیشتری را نسبت به سایر زیرمعیارها در پیش بینی متغیر وابسته نسبت به سایر متغیرها دارد و کمترین اثرگذای در زمینه زیست محیطی با زیرمعیارهای تنظیف و پسماندها، آلودگی زیست محیطی و چشم انداز فضای سبز مشاهده می شود. شاخص کالبدی بیشترین تأثیر را بر پایداری سکونتگاه های پیراشهری مورد مطالعه داشته اند و شاخص زیست محیطی با ضریب 352/0 کمترین تأثیر را در پایداری داشته است.
Unproductive Activities and Their Affecting Factors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
P urpose- Unproductive activities refer to economic activities which do not have a positive effect on GDP, but have high profit and returns, which can eliminate productive activities. This is a phenomenon that has occurred in Iran in the last three decades. The aim of the present study is to analyze the factors causing and spreading unproductive activities using Fumanat area as the context. Design/methodology/approach- The study area is Fumanat, one of the historical regions of Gilan. The type of research is qualitative. In order to collect the required data and information, we conducted the various steps: First, using secondary data, the study illustrated changes in the share of employment in the economic sectors of the region, changes in the area of agricultural land use, as well as changes in the level of built land use. Second, conducting interviews with different business owners of each household, the common activities of households were studied to determine the evolution of productive activities in the sample villages. The common activities of households and among them unproductive activities were identified by inductive method. In order to understand the factors affecting the creation and expansion of unproductive activities, the qualitative approach of grounded theory was used. Findings- The study indicates that in the mountain zone, 39.1 percent of jobs, in the foothill zone, 32.3 percent of jobs, in the plain zone, 41.9 percent of jobs and in the coastal zone, 30.2 percent of jobs, can be categorized as unproductive activities. The existence of uncertainty, lack of support for productive activities, the property rights issue, inadequate privatization and dysfunctional institution system affect the expansion of unproductive activities in the region. Originality/value- Various studies have examined productive and unproductive sides in economic endeavors, most of which considered them with a macro point of view. The present study tries to investigate the contextually of the factors underlying these changes in a rural space and community.
Analyzing the International Studies in the Field of Rural-local Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural-Local Marketing is a significant knowledge that has been associated with agricultural marketing, so the purpose of this concept is to separate the marketing of agricultural products and its lexical depth with a concept beyond the value chain in agriculture. Therefore, the event of rural-local marketing is not involved in production and supply and seeks to discover the dominant spatial patterns on distribution of rural products. Design/Method/Approach- According to this approach, 230 scientific sources (as a sample society) have been examined from the English language sources continuously and focusing on rural-local marketing. From the evaluation of the obtained research sources, a description of the literature in the field of rural-local marketing was presented, and then the communication between rural settlements among these societies with the suburbs and the center with the periphery was explored. Among the set of sources, 22 scientific concepts with the highest frequency were obtained, which were extracted and categorized by the statistical method of confirmatory factor analysis, including: rural marketing, local marketing, spatial model, network model, and integration. In the next steps, the content of all 230 scientific sources was measured with five factors, which tells the distribution learner of time periods and their spatial distribution. Findings- In abstracting the extracted concepts from the research, the details of ten-year and annual time periods, their spatial distribution on the scale of continents and countries have been dealt with in detail and can be identified by drawing the indicator spectrum on the world map, then the mentioned concepts which extracted from scientific sources were criticized and interpreted. In this regard, the leading countries in the field of rural-local marketing include India, the United States, England, and China, and in the next stage, Iran. One of the emphasis of this common study was the Integrated Marketing Communication (IMC).
شناسایی و تحلیل موانع توسعه کارآفرینی برای مدیریت پسماندهای کشاورزی در نواحی روستایی (موردمطالعه: پسماند محصول برنج در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
420 - 433
حوزههای تخصصی:
پسماند برنج ازجمله پسماندهای مهم کشاورزی است که در استان گیلان به وفور یافت می شود و یکی از منابع بالقوه برای تأمین خوراک دام است. خوراک دام نیاز ضروری دامداران است و بخش عمده آن در حال حاضر از خارج کشور وارد می شود. پسماندهای فراوان برنج و نیاز دام ها به علوفه، فرصت مناسبی برای کارآفرینی در این بخش را فراهم آورده است. این پژوهش با رویکرد کمی و جهت گیری کاربردی با هدف شناسایی و تحلیل موانع توسعه کارآفرینی در زمینه استفاده از کلش برنج به عنوان خوراک دام انجام شده است. جامعه آماری تحقیق 180 هزار بهره بردار برنج است که ازطریق نمونه برداری تصادفی، 400 بهره بردار از 40 روستا و در هر روستا 10 بهره بردار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عامل امکانات و شرایط طبیعی شامل متغیرهای رطوبت بالا، بارندگی های موسمی، کمبود انبار و ماشین آلات با مقدار ویژه 5/2 و واریانس 9/30 درصد، عامل فرهنگی - اجتماعی شامل متغیرهای آگاهی، آموزش، ضعف مدیریت با مقدار ویژه 93/1 و واریانس 4/11 درصد، عامل مالی شامل متغیرهای هزینه و کمبود سرمایه با مقدار ویژه 36/1 و واریانس 7/8 درصد و میزان مالکیت شامل متغیرهای تعداد دام و میزان زمین با مقدار ویژه 26/1 و واریانس 5/6 درصد از مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه کارآفرینی کلش به عنوان خوراک دام هستند. درنتیجه با رفع موانع فوق، کارآفرینی در این بخش قابل توسعه است و علاوه بر حفظ محیط زیست، مشکل تأمین خوراک دام استان تا حدودی نیز قابل رفع خواهد بود.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی شهرستان جیرفت است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد: جامعه آماری گروه اول شامل(12131) خانوار ساکن در تمامی 18 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 261 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه برآورد و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP، COCOSO و آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های رشد هوشمند روستایی، شاخص حمل ونقل و ارتباطات و بهبود بافت کالبدی به ترتیب با میانگین های 542/106 و 425/99 به عنوان مهم ترین شاخص های رشد هوشمند روستایی در روستاهای موردمطالعه بوده اند. نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند با استفاده از روشAHP ازنظر کارشناسان نشان داد که مؤلفه های پایداری اقتصاد محلی، حمل ونقل و ارتباطات، ارتقاء کیفیت مسکن، ارتقاء کیفیت محیطی به ترتیب با وزن های 303/0، 204/0، 132/0 و 126/0 درصد، مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری رشد هوشمند هستند. همچنین مؤلفه های تراکم و توسعه فشرده، بهبود بافت کالبدی و پایداری اجتماع محلی به ترتیب با وزن های 065/0، 081/0 و 089/0 اهمیت کمتری در شکل گیری رشد هوشمند نسبت به سایر عوامل دارند. درنهایت نتایج حاصل از روش تلفیقی وزن دهیAHP و COCOSO نتایج نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند روستاهای علی آباد، دولت آباد و دوبنه به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دارای بیشترین میزان رتبه و روستاهای طرج، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند هستند.
اولویت بندی روستاهای هدف بوم گردی روستایی در منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
139 - 166
حوزههای تخصصی:
بوم گردی روستایی بر اساس اصول و معیارها علمی از رویکردهای ضروری در فرآیند نیل به توسعه پایدار و جلوگیری از هدررفت وقت و سرمایه است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و هدف آن اولویت بندی روستاهای هدف بوم گردی روستایی در منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود از توابع استان مازندران است. در این تحقیق، از روش دلفی به منظور شناسایی معیارهای بوم گردی روستایی، تکنیک Entropy برای تعیین وزن آنها و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS، ElECTER و VIKOR برای اولویت بندی روستاهای منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود از نظر توان بوم گردی روستایی در سال 1399 استفاده شد. یافته های این تحقیق، چهار معیار زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی و 44 شاخص را جهت ارزیابی بوم-گردی روستایی شناسایی و در منطقه مورد مطالعه بومی سازی نمود. نتایج اولویت بندی 17 روستای منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود نشان داد به ترتیب روستاهای خلیل کلا، خرکاک، آری، کالیکلا و فیروزجاه با کسب بیشترین میانگین نهایی جزء پنج روستای با توان بالا جهت بوم گردی روستایی هستند. همچنین نتایج نشان می دهد به کارگیری مدل های گوناگون چندمعیاره به رتبه بندی متفاوتی از گزینه های رقیب منجر می شود، بنابراین جهت حصول به اجماع و نیز رتبه بندی جامع تر گزینه ها، روش ادغام سه گانه استفاده شده است. نتایج این روش نشان داد مدل ویکور در قیاس با سایر مدل ها نتایج مناسبتری برای اولویت بندی روستاهای منطقه از نظر توان بوم گردی روستایی ارائه می دهد. لذا، پیشنهاد می شود روستاهای هدف بومگردی در این مطالعه در برنامه های مدیریتی و اجرای پروژه های بوم گردی روستایی در استان مازندران، شهرستان سوادکوه بیشتر مد نظر قرار گیرد.
عوامل مؤثر بر بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی با تاکید بر مؤلفه های اقتصادی، مورد: استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی در ایران پس از طی نمودن فراز و فرودهای بسیار، با تصویب قانون شوراها و شکل گیری شوراهای اسلامی در آبادی های بالای 20 خانوار و در ادامه با تصویب قانون تاسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور (14 تیرماه 1377) و استقرار نهاد دهیاری به عنوان بازوی اجرایی شورای اسلامی، تجربه جدیدی را آغاز نمود. اکنون که حدود دو دهه از آغاز فعالیت مدیریت روستایی کشور در الگوی نوین خود می گذرد، در راستای تحقق مدیریت روستایی مطلوب و توسعه پایدار روستایی، بازبینی فرآیندها، اصلاح رویه های جاری و ارتقای مطلوبیت عملکرد این نهاد بسیار حایز اهمیت است. تحقیق حاضر که با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی انجام شده است، از لحاظ ماهیّت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه¬ای جمع آوری شده اند. جامعه آماری آن مشتمل برتمامی شهرستان های استان قزوین می باشد. در ادامه به صورت خوشه ای بخش ها، دهستان ها و روستاهای هدف انتخاب شده اند. در مجموع تعداد 427 پرسشنامه از اهالی 40 روستای منتخب استان قزوین تکمیل شده است. براساس نتایج تحقیق در بعد محیطی- کالبدی، مولفه هایی همچون؛ اتخاذ رویکرد پهنه ای به جای نقطه ای، پیوند فضایی و ویژگی های جغرافیایی منطقه و پوشش حداکثری خدمات، در بعد ساختاری-نهادی مولفه های؛ اصلاح قوانین و مقررات، ایجاد سازمان های عمرانی و خدماتی مشترک، افزایش ساعات فعالیت دهیار و امکان ارایه خدمت به روستاهای همجوار، در بعد اجتماعی- فرهنگی مولفه های؛ توزیع عادلانه خدمات، پاسخگویی، شفافیت عملکرد، افزایش تعاملات و توجه به اقشارآسیب پذیر، در بعد اقتصادی نیز مولفه های؛ رعایت صرفه و صلاح اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش بهره وری، منابع درآمدی پایدار، خدمات اشتراکی و نهایتا در بعد انسانی نیز مولفه هایی همچون؛ مشارکت مردم، بخش خصوصی و تعاونی، اصلاح فرآیند انتخاب دهیار و آموزش شهروندی، از نظر پاسخگویان بیشترین نقش را در فرآیند بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی داشته اند.
طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه (مطالعه موردی: تعاونی های روستایی مرزی آسیب دیده در همه گیری کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه در تعاونی های روستایی مرزی آسیب دیده در بحران کرونا بود که با روش داده بنیاد انجام شد. ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشارکت کنندگان پژوهش اساتید گروه اقتصاد، مدیریت و کارآفرینی دانشگاه و روسای تعاونی های روستایی بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد که از 9 نفر مصاحبه به انجام عمل آمد. انتخاب نمونه طبق فرآیند گلوله برفی پیش رفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. تحلیل با استفاده از روش کدکذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و ملزومات انجام هر یک از این مراحل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش جهت اطمینان از روایی و پایایی از روش تطبیق توسط اعضا و روش توافق درون موضوعی شد. در طول مصاحبه ها نیز توجه به درصدهای گزارش داده شده توسط دو نفر شناسه گذار، پایایی ارزیابی شد. عوامل مؤثر در طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه عبارتند از عوامل اقتصادی, عوامل سازمانی، عوامل محیطی, تکنولوژیک، ایجاد مزیت رقابتی، قوانین و مقررات، نوآوری و پیاده سازی استراتژیک. در ادامه بر مبنای یافته های پژوهش عوامل سازمانی، محیطی، استراتژیک، اقتصادی و محیطی از جمله مهم ترین و اساسی ترین عوامل مؤثر بر توسعه نوآوری در سازمان های امروزی هستند که توجه به آن زمینه لازم را برای رشد و توسعه نوآوری باز در این سازمان ها را فراهم می سازد. نظریه نوآوری باز از دیدگاه داخلی مطرح شده توسط ادبیات مدیریت دانش فراتر رفته است و پیشنهاد می کند که شرکت ها باید از دانش های داخلی و خارجی استفاده کنند. بنابراین، مدل های نوآورانه جدید نشان می دهد که اشکال جدیدی از تعاملات و همکاری برای توسعه محصولات و فرآیندهای جدید است.