مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
همه گیری کووید- 19
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
91 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فهم تجارب مادران دانش آموزان دوره ی ابتدایی درباره فرآیند آموزش در خانه در طول پاندمی کووید-19 است. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه ی پژوهش کلیه مادران دانش آموزان مدارس عادی دولتی شهر زنجان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای، درنهایت، تعداد 15 نفر از آن ها به عنوان اطلاع رسان در تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختارمند(عمیق) استفاده شد و مصاحبه با نمونه ها تا مرحله ی اشباع پاسخ ها، ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روایی از طریق بازبینی توسط همکاران و مشارکت کنندگان و پایایی با کدگذاری متن سه مورد از مصاحبه ها توسط افراد ناشناس خارج از پژوهش انجام گردید. یافته های پژوهش در نه مضمون سازمان دهنده، تجارب مادران را بدین شرح مشخص کرد: 1. آمادگی های ذهنی و نگرشی مادران، 2. بسترهای آموزش و یادگیری، 3. سواد فناوری مادران و فرزندان،4. هدایت تکالیف یادگیری فرزندان، 5. پشتیبانی از تدریس معلم، 6. پشتیبانی از ارزشیابی های فرآیندی و پایانی معلم، 7. وضعیت عاطفی و روان شناختی مادران و فرزندان ، 8. زمان آموزش های مجازی و 9. ارتباط مادران با عوامل مدرسه(معلم، مدیر و معاونان و مشاور مدرسه).
طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه (مطالعه موردی: تعاونی های روستایی مرزی آسیب دیده در همه گیری کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه در تعاونی های روستایی مرزی آسیب دیده در بحران کرونا بود که با روش داده بنیاد انجام شد. ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشارکت کنندگان پژوهش اساتید گروه اقتصاد، مدیریت و کارآفرینی دانشگاه و روسای تعاونی های روستایی بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد که از 9 نفر مصاحبه به انجام عمل آمد. انتخاب نمونه طبق فرآیند گلوله برفی پیش رفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. تحلیل با استفاده از روش کدکذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و ملزومات انجام هر یک از این مراحل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش جهت اطمینان از روایی و پایایی از روش تطبیق توسط اعضا و روش توافق درون موضوعی شد. در طول مصاحبه ها نیز توجه به درصدهای گزارش داده شده توسط دو نفر شناسه گذار، پایایی ارزیابی شد. عوامل مؤثر در طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه عبارتند از عوامل اقتصادی, عوامل سازمانی، عوامل محیطی, تکنولوژیک، ایجاد مزیت رقابتی، قوانین و مقررات، نوآوری و پیاده سازی استراتژیک. در ادامه بر مبنای یافته های پژوهش عوامل سازمانی، محیطی، استراتژیک، اقتصادی و محیطی از جمله مهم ترین و اساسی ترین عوامل مؤثر بر توسعه نوآوری در سازمان های امروزی هستند که توجه به آن زمینه لازم را برای رشد و توسعه نوآوری باز در این سازمان ها را فراهم می سازد. نظریه نوآوری باز از دیدگاه داخلی مطرح شده توسط ادبیات مدیریت دانش فراتر رفته است و پیشنهاد می کند که شرکت ها باید از دانش های داخلی و خارجی استفاده کنند. بنابراین، مدل های نوآورانه جدید نشان می دهد که اشکال جدیدی از تعاملات و همکاری برای توسعه محصولات و فرآیندهای جدید است.
نقش همه گیری کووید-19 در رشد یاریگری: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یاریگری، نوعی کنشگری است که هم به ابعاد هستی شناسی انسان و هم به زمینه های تاریخی و فرهنگی مربوط می شود. امروزه و درنتیجه شرایط جهانی شدن و انباشت مخاطرات، فرهنگ یاریگری به بخشی از گفتمان عمومی و موضوع موردتوجه دولت ها تبدیل شده است. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی دلایل یاریگری در میان دانشجویانِ شهر یزد در همه گیری کووید 19 است. این مطالعه با روش کیفی انجام شده است و مشارکت کنندگان در آن مسئولین گروه های دانشجویی و فعالان صف حاضر در موج اول و دوم همه گیری هستند. داده ها به شیوهٔ مصاحبه نیمه ساختاریافته و گروه متمرکز جمع آوری شده و به روش تحلیل مضمونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. از تحلیل داده ها، چهار مضمون انگیزه دینی-سیاسی، نوع دوستی، مسئولیت پذیری و رضایت درونی احصا گردید. درواقع، یاریگری را می توان یک برساخت عاملیت-محور تصور کرد که تحت گفتمان رسانه و شرایط جهانی شدن تقویت شده است. از سوی دیگر، انگیزه های دینی و سیاسی نیز از تقویت کننده های مؤثر بر کنشگری یاریگری است که ریشه در زمینه های تاریخی و فرهنگی جامعه ایران دارد. ازاین رو، در مواجهه با همه گیری کووید 19، اصل یاریگری بر پایه ترکیبی از ارزش های سنتی و مدرن برساخت می شود. شایسته است نهادها و سیاست گذاران اجتماعی و فرهنگی به ابعاد مختلف کنشگری یاریگرانه (سنتی و مدرن) توجه کنند.
الگوی مشارکت والدین در فرایند آموزش مجازی مدراس ابتدایی: مطالعه کیفی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
272 - 244
حوزههای تخصصی:
در دوران همه گیری کووید- 19 و غیر حضوری شدن آموزش، مشکلات زیادی برای والدین و دست اندرکاران آموزش به خصوص در مدارس ابتدایی به دلیل بی سابقه بودن شرایط پیش آمده و نبود تجربه قبلی و الگوی مدون ایجاد شد. هدف از این مطالعه کیفی کاوش تجارب والدین، معلمان، مدیران مدراس در این دوران به منظور ارائه الگویی تجربی از فرایند مشارکت والدین در آموزش مجازی دانش آموزان مدارس ابتدایی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با والدین، معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1399 و 1400 گردآوری شد. داده های به دست آمده در دو مرحله کدگذاری دور اول و کدگذاری دور دوم یا کدگذاری الگو بر اساس روش های کدگذاری اکتشافی مایلز و همکاران (2020) ، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل سه گانه بهبود تجربیات آموزشی دانش آموزان، حمایت عاطفی و تعامل و ارتباط با محیط و مدرسه، والدین را به سوی «مشارکت در آموزش مجازی دانش آموزان» سوق می دهد. این مشارکت در دو بعد مراقبت آموزشی و نظارت و کنترل فرزندان نمود پیدا می کند. مشارکت والدین و اجتماع مدرسه در شرایط یکسانی رخ نمی دهد و متأثر از عوامل نهادی و زیرساختی، استفاده از توانایی های والدین در اجرای برنامه درسی و حمایت آن ها از یادگیری فرزندان است. شرکت کنندگان گزارش دادند کاربرد روش های تعاونی و کمک رسانی و روش های مبتنی بر فعالیت های اجتماعی منجر به درک مشارکت والدین به عنوان ضرورتی اجتماعی و مدنی شد و در بهبود فرایندهای تدریس و یادگیری دانش آموزان اثر داشت. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان چارچوبی برای مدارس و مؤسسات آموزشی در جهت استفاده از ظرفیت والدین خصوصاً در آموزش مجازی به عنوان راهبردی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی راهبردهای پاسخ به بحران همه گیری کووید – 19 در فضای رسانه ای ایران
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
443 - 461
حوزههای تخصصی:
هدف: در آغاز هر بحرانی، اتخاذ راهبردهای مناسب، برای ایفای نقش رسانه ها به منظور مدیریت وضعیت اهمیت زیادی دارد. در وضعیت عالم گیری کووید 19، رسانه های رسمی و غیررسمی در ایران، برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی مردم و همچنین کمک به حل بحران، راهبردهایی را در پیش گرفتند که مطالعه شیوه های واکنش آن ها به بحران در ماه های آغازین را لازم می سازد. با توجه به اینکه پیام های تولیدشده رسانه ها در موقعیت بحران، گویای راهبردهای آن ها برای حل بحران است، مقاله حاضر از نظریه ارتباطات بحران وضعیتی استفاده می کند. روش: در این مقاله محتوای خبری 7 ماه اول همه گیری، در دو رسانه تلویزیون (اخبار ساعت 21) و اینستاگرام، تحلیل محتوای مضمون شده است تا ضمن مطالعه تفاوت ها و شباهت های راهبردهای واکنش به بحران در این دو رسانه، شیوه مدیریت آن ها نیز در این موقعیت آشکار شود. در مجموع 257 خبر مرتبط با ویروس کرونا در پخش خبری ساعت 21، از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران منتشر و 659 محتوای مرتبط با موضوع در صفحات نمونه اینستاگرام تولید شده است که همه آن ها تحلیل مضمون شده اند. یافته ها: یافته ها حضور سه کلان مضمون را در هر دو رسانه نشان می دهد که عبارت اند از: شرایط مواجهه با بیماری، عاملان بحران همه گیری و راه حل های بحران. نتیجه گیری: تطبیق مضامین با راهبردهای واکنش به بحران نشان می دهد که هر دو رسانه از چهار راهبرد چاپلوسی، فاصله گذاری، رنج و سرافکندگی استفاده کرده اند. مطالعه حاضر، هم دلالت هایی برای مدیریت رسانه ها دارد و هم تلاشی است برای غنی ساختن ادبیات پژوهشی در حوزه ارتباطات بحران و جایگاه رسانه ها در پاسخ به بحران.
رابطه انواع گزارشگری محافظه کارانه با بازدهی شرکت ها در بازار سرمایه طی دوره همه گیری کووید ١٩(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱
16-40
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مطالعه رابطه بین گزارشگری محافظه کارانه شرطی و غیر شرطی و بازدهی (بازدهی سهام، بازدهی مازاد، بازدهی غیرعادی) شرکت ها در بازار سرمایه طی دوره همه گیری کووید ١٩ می پردازد. روش شناسی: این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر متغیرها از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. انجام این پژوهش با تدوین دو سری فرضیه و انتخاب 110 شرکت با غربالگری جامعه آماری برای دوره زمانی 8 ساله بین 1393 تا 1400 بوده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار ایویوز نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های سری اول نشان داد همه گیری کووید 19 ارتباط بین گزارشگری محافظه کارانه شرطی_وابسته به اخبار_ با بازدهی سهام شرکت ها را تضعیف، ولی بازدهی مازاد و بازدهی غیرعادی را تقویت می نماید. همچنین نتایج فرضیه های سری دوم نشان داد همه گیری کووید 19 ارتباط بین گزارشگری محافظه کارانه غیرشرطی_مستقل از اخبار_ با بازدهی سهام شرکت ها را تقویت می نماید ولی بر بازدهی مازاد و بازدهی غیرعادی نقشی ندارد. دانش افزایی: اولین مطالعه ای در ایران است که ارتباط بین انواع گزارشگری محافظه کارانه شرکت ها و عملکرد بازده سهام را در دوره همه گیری کووید 19 بررسی می کند. همچنین، این پژوهش ادبیات ارتباط بین محافظه کاری و بازده سهام را گسترش می دهد.