فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۰۱ تا ۵٬۷۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
74 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه به منظور رفع معضلات شهری، مفاهیم شهر هوشمند جهش قابل ملاحظه ای در دیدگاه ها و راهکارهای مرتبط ایجاد کرده و ضرورت استفاده از راه حل های هوشمندانه و بهره برداری از قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت تبدیل شهرها به نیرویی مثبت برای زندگی پایدار، توجه به شهر هوشمند را افزایش داده است. یک شهر زمانی هوشمند است که سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، اجتماعی و زیرساخت های ارتباطی سنتی (حمل ونقل) و مدرن (فناوری اطلاعات و ارتباطات) به رشد اقتصادی پایدار و کیفیت بالای زندگی منتج شود. تمرکز بر این تعریف بیش ازپیش نقش سرمایه گذاری و در کل، تأمین منابع مالی در شهرهای هوشمند را نمایان می سازد. تأمین مالی پروژه های شهر هوشمند در حال حاضر به میزان قابل توجهی بر اساس بودجه فعلی شهرداری تهران انجام شده و حوزه های مختلف سرمایه گذاری نقش چندانی در پروژه های یادشده ایفا نکرده و موضوعات مختلف مربوط به تحریم تکنولوژیکی کشور بر این فرایند تأثیرگذار بوده است. لازمه تأمین مالی این شهرها فاصله گرفتن از تأمین مالی سنتی و استفاده از رویکردهای جدید تأمین مالی است که در این پژوهش نیز موارد مختلفی از این گونه رویکردها بررسی شده اند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با طراحی یک مدل مفهومی داده بنیاد، عوامل تأثیرگذار در تأمین منابع مالی پروژه های فناوری اطلاعات در شهر هوشمند را شناسایی کند.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از نمونه گیری به روش گلوله برفی استفاده شده است که به طور هم زمان داده ها، گردآوری و تحلیل شده و انتخاب نمونه های بعدی بر اساس تحلیل داده های قبلی انجام شده است. به منظور تعیین مؤلفه های پژوهش، از روش بررسی مستندات و مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از خبرگان و مشاوران مختلف استفاده شده و جمع بندی مصاحبه ها نیز با استفاده از روش داده بنیاد صورت گرفته است. برای بررسی روایی مصاحبه ها، پس از طراحی چارچوب مصاحبه، از چهار نفر متخصص در زمینه پژوهش، نظرخواهی و تغییرات لازم مطابق نظرات آن ها اعمال شد. در هر مصاحبه، نظرات افراد از طریق پرسش های باز دریافت و سپس پاسخ ها یادداشت و کدگذاری شده و به منظور محاسبه پایایی مصاحبه ها، از روش توافق موضوعی دو کدگذار، استفاده شده است.یافته هادر این پژوهش مراحل نظریه داده بنیاد در سه مرحله به صورت ۱) مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ ۲)مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان؛ ۳) کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و برقراری روابط بین آن ها انجام شد که بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز تعداد ۲۱۰ نکته کلیدی به همراه ۷۹ کدباز شناسایی شد. کاهش زمان انعقاد قرارداد، نظام حاکمیتی قراردادها، تغییر نوع نگاه به مقوله تأمین مالی و تفکیک پیمانکار و سرمایه گذار، افزایش اهمیت به سود پروژه ها، مشکلات رویه های دست وپاگیر، کیفیت مطالعات اولیه پروژه ها و اطمینان نسبت انجام مطالعات اولیه، وجود حس اعتماد و بسترهای فعلی تکنولوژی تعدادی از کدهای شناسایی شده طی انجام مصاحبه ها هستند. در مرحله کدگذاری محوری نیز تعداد ۲۴ مقوله فرعی شناسایی و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز بر اساس این مقوله ها، مقوله های کلی مدل مفهومی داده بنیاد در قالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد.نتیجه گیرینتایج تحقیق بیانگر آن است که با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و شاخص هایی نظیر نرخ تورم، نرخ برابری ارز و.... عوامل اقتصادی به عنوان شرایط علّی باید مد نظر قرار گیرد و مواردی نظیر مدیریت ریسک، ویژگی های مهارتی و رفتاری مدیریت، منابع مالی در دسترس، مدیریت قراردادها و ساختار مالی را به عنوان سایر شرایط علّی می توان نام برد. پیش از ورود به تأمین منابع مالی پروژه ها، باید شرایط زمینه ای فراهم شود؛ مدیریت چرخه عمر طرح یکی از این موارد است. هر طرح یا پروژه هوشمندسازی از ابتدا که تعریف، برنامه ریزی و اجرا می شود، دارای طول عمر مشخصی بوده و بی شک استفاده از هر مکانیزم تأمین مالی طی عمر مفید آن قابل تعریف بوده و گهگاه افزایش زمان پروژه بر مکانیزم های اولیه تعریف شده در این خصوص تأثیر بسزایی خواهد داشت. مدیریت تکنولوژی، ماهیت پروژه های هوشمندسازی، میزان در دسترس بودن داده ها سایر شرایط زمینه ای است که در این مدل شناسایی شده اند. شرایط مداخله گر در مدل داده بنیاد شرایطی است که بر راهبردها تأثیر می گذارند. عوامل سیاسی، ساختار سازمانی، مدیریت بدهی، مدیریت ذی نفعان و مدیریت نوآوری به عنوان شرایط مداخله گر تعریف شده و همچنین توسعه و به کارگیری دقیق مدل های کسب وکار، آموزش و فرهنگ سازی مدیران در خصوص روش های مختلف تأمین منابع مالی و بهبود نظام حکمرانی مالی و اجرایی نیز به عنوان راهبردهای مدل تعریف شده اند.
تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار در عصر پساکرونا (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
171 - 200
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه در قالب ارائه چارچوبی استراتژیک، یکپارچه و منعطف برای توسعه و حل مشکلات شهری است. در این بین، یکی از مشکلات مستمر سکونتگاه های انسانی، مخاطرات بیولوژیکال و بیماری های همه گیر همچون مالاریا، آنفلوانزا و کووید-19 بوده که مناطق مختلف جهان به ویژه شهرها را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، روان شناختی، زیست محیطی و... با چالش های عدیده ای روبه رو ساخته است؛ بنابراین نیاز است که چارچوب رویکردهای برنامه ریزی و بازآفرینی شهرهای آینده در راستای مواجهه با این گونه مخاطرات باشند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف توسعه دانش کاربردی در راستای تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا نگارش شده است؛ ازاین رو، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-توسعه ای بوده که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی بوده که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه آماری 200 نفر برآورد شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا مربوط به عوامل و متغیرهای مدیریتی، طرح های توسعه شهری، اجتماعی-اقتصادی، حمل ونقل و طراحی شهری به ترتیب با ارزش 79/0، 66/0، 61/0، 54/0 و 42/0 است. همچنین نتایج نشان می دهد که در بُعد مدیریتی؛ وجود هماهنگی میان مراکز اخذ تصمیم های کلیدی و اساسی، در بُعد طرح های توسعه شهری؛ شناخت هدفمند مسائل و انعطاف پذیری در برنامه ها با رویکرد آینده پژوهی، در بُعد طراحی شهری؛ اختصاص فضای بیشتری به مناطق پیاده، دوچرخه سواری و فضاهای سبز، در بُعد حمل ونقل؛ تأکید بر حمل ونقل سبز و در بُعد اجتماعی-اقتصادی؛ تنوع در ساختار اقتصادی شهر از اصول اساسی طرح های بازآفرینی کلان شهر تبریز در راستای دستیابی به پایداری در عصر پساکرونا است.
A study of the relationship between the exploitation and subsidence of Salmas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۲۶-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
Salmas plain is located at the west of Uremia lake and at the 75 km of north of Uremia city. The main river of the plain, called Zulachai, is drained into Uremia Lake. Salmas aquifer is one of the coastal aquifers of Uremia Lake and has hydraulic connection with the lake. The recent draught occurrences and increased water consumption in agriculture and drinking sections water have not only caused regression of lake water, but also effected on coastal aquifer, such as Salmas plain aquifer. Over the long-term, average groundwater level in the Salmas aquifer has dropped sharply to 18/05 meters (averaging about 0/44 meters per year) and there has been 241 million cubic meters of reservoir capacity reduction. Salmas plain has two confined and unconfined Aquifers. Salmas annual depletion of groundwater resources in the study area during the water years of 2014-15 has been equal to 146 million cubic meters. The effects of land subsidence have been observed in some output areas (Kalshan and Qareh Qeshlaq areas).
بررسی رابطه طرح کالبدی در مجتمع های مسکونی و حس دلبستگی به مکان در بین ساکنین (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی امام خمینی و امام رضا در همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۶۴-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و به آن وابسته می شود. وابستگی به مکان از کیفیت فضا و نحوه طراحی متأثر است و افراد طی دوره زمانی خاص آن را می آفرینند. میان دلبستگی به مکان و ادراک و شناخت مکان از سوی فرد رابطه مثبت وجود دارد تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسد. این پژوهش به بررسی رابطه طرح کالبدی و حس دلبستگی به مکان در بین ساکنین مجتمع های مسکونی می پردازد. پس ازپرداختن به نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان بارویکردی استنتاجی و با استفاده از تحقیق پیمایشی به صورت تحلیلی به آزمون فرضیه ها می پردازد، برای به دست آوردن نتایج نهایی روشی ترکیبی در قالب مطالعه موردی که عمده آن راروش همبستگی تشکیل می دهد. برای بررسی مجتمع های مسکونی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم شده و در بین ساکنین مجتمع های مسکونی توزیع شده و اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که از بین شش شاخص بدست آمده یعنی تسهیلات و امکانات رفاهی، سازماندهی، کیفیت فضاهای داخلی، تعاملات اجتماعی، نوع دسترسی و دید و منظر تنها دو شاخص نوع دسترسی و دید ومنظر می تواند بعنوان عوامل تأثیرگذار در افزایش حس دلبستگی به مکان باشد.
نقش شوک قیمتی بنزین و کرایه بر واکنش رفتاری مسافران کلان شهر تهران در استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی (مترو، بی آر تی و اتوبوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
134 - 147
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل عمومی به عنوان یک کالای عمومی بسیار مهم، اثرات بسیار گسترده ای بر اقتصاد، اجتماع و محیط زیست شهری به جای می گذارد. وقوع شوک ها و تغییرات پدیدآمده در سیستم اقتصادی یک شهر یا کشور می تواند رفتار مسافران برای انتخاب هر یک از انواع وسایل حمل ونقل عمومی شهری را تحت تأثیر قرار دهد. توانایی پیش بینی نوسانات سیستم حمل ونقل عمومی شهری بر اثر شوک های درونی و بیرونی سیستم حمل ونقل عمومی، از اساسی ترین نیازها برای سیاست گذاری مناسب سیستم حمل ونقل عمومی در پاسخ گویی به نوسانات ناگهانی تقاضای حمل ونقل عمومی در ایران و به ویژه کلان شهر تهران است. بر همین اساس، هدف این مطالعه بررسی نقش شوک قیمتی بنزین و کرایه بر واکنش رفتاری مسافران کلان شهر تهران در استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی (مترو، بی .آر .تی و اتوبوس) طی دوره زمانی 1387-1398 با استفاده از داده های ماهانه و به روش خودرگرسیون برداری جامع (GVAR) بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد با وقوع شوک مثبت در قیمت بنزین، مسافران مترو، بی .آر .تی و اتوبوس افزایش خواهد یافت. همچنین وقوع شوک مثبت در قیمت کرایه مترو، مسافران بی .آر .تی و اتوبوس را کاهش می دهد و با وقوع تکانه مثبت در قیمت کرایه بی .آر .تی، مسافران مترو افزایش و تقاضای بی .آر .تی و اتوبوس با شیب کم افزایش می یابد. در نهایت، وقوع تکانه مثبت در قیمت کرایه اتوبوس، افزایش مسافران مترو و بی .آر .تی را به دنبال دارد.
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۵۸-۴۴۵
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری پایدار، با مشارکت شهروندان امکان پذیر است؛ چون در قرن حاضر جمعیت و نیازهای شهری افزایش پیداکرده و کاربرد فناوری اطلاعات هم یکی از خواسته های اصلی مدیران و شهروندان در عرضه کردن و مورداستفاده قرار دادن خدمات شهری است هدف از پژوهش بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ازنظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری موردمطالعه شامل کلیه شهروندان شهر تنکابن می باشند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 319 نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و برای اندازه گیری متغیرها، داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده و سپس از کدگذاری و امتیازدهی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با محاسبه مشخصه های توصیفی متغیرها و استخراج جداول و نمودارها، توزیع صفت های متغیر موردبررسی و فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان مشارکت تأثیر دارد. همچنین در سطح معناداری 05/0 تائید شد که سواد اطلاعاتی شهروندان بر متغیر رضایت از خدمات فناوری اطلاعات و میزان مشارکت اجتماعی شهروندان تأثیر دارد. بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که کاربرد فناوری اطلاعات و توسعه زیرساخت های آن منجر به افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان شده است.
تحلیل چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان واحدهای سیاسی، بازتاب کننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند. برهمین اساس می توان ادعا نمود که فضا در شهرها زاییده قدرت بوده و قدرت در شهرها از لایه های فضایی متنوع کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل یافته است. به طوری که با شناخت و تحلیل الگوهای موجود در روابط بین قدرت و سازمان سیاسی در شهر، فضا و برنامه ریزی شهری، می توان زمینه را برای کارایی برنامه ریزی فضایی مهیا کرد. لذا پژوهش حاضر با مطالعه موردی مناطق شهری ارومیه در پی آن بوده تا با بهره گیری از شاخص های مذکور بتواند چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در شهرها را تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مراجعه به ادارات) صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 15 شاخص از بین عوامل متنوع انتخاب گردیده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نسبت به آماده سازی لایه های اطلاعاتی، استانداردسازی و تحلیل آن ها اقدام شده است. سپس برای اینکه بتوان چیدمان فضایی قدرت را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه تحلیل کرد، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقدار بهینه 64/0 و = 3 β اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده بیانگر بیش ترین قدرت در منطقه پنج به عنوان مناطق اعیان نشین (محدوده خیابان های دانشکده، کوی کهرم، کوی مهندسین، گلشهر و ...) شهر ارومیه بوده به طوری که قطعات ویلایی، مجتمع های تجاری، آموزشگاه های نمونه غیرانتفاعی، بناهای نوساز با سازه مقاوم، سکونت افراد با جایگاه اجتماعی بالا نظیر پزشکان، صاحبان سرمایه، مهندسین، مجتمع های مسکونی و ... در این محدوده واقع گردیده است.
فراتحلیل تبیین نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در معماری و طراحی شهرهای خلّاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۵۰-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
در ادبیات شهرسازی جدید، فضای شهری خلاق به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصادی در یک رویکرد ترکیبی درنظرگرفته شده است. اگر بپذیریم که محور تمام موارد فوق حضور سرمایه های انسانی خلاق و نوآورند، بنابراین فضاهای شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند این سرمایه ها را جذب و حفظ کنند که نشان از اهمیت پرداختن به خلاقیت در طراحی یا شیوه های آموزش خلاق در طراحی معماری دانشگاه ها و مراکز آموزشی برای تربیت معماران و طراحان شهری خلاق دارد. در هنر و معماری نیز، اندیشه و اندیشه ورزی بخشی اساسی از فرآیند آفرینشگری هنری بشمار رفته و می رود؛ چنانکه معماری در طول تاریخ، محملی برای بیان اندیشه و تمنیات ذاتی بشری بوده است که تلاش داشته تا تبلور درونمایه های فکری و فرهنگی خود را به ترسیم و تجسیم مادی قرین کند. بر این اساس خلاقیت و نوآوری از موضوعاتی است که در هنر معماری و شهرسازی جایگاهی خاص داشته است، چنانچه امروزه مفهوم شهر خلاق و معماری شهری خلاق از مضامین بدیع در دانش معماری شهری است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد نظری شهرهای خلاق پرداخته شده است و نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در این رابطه بیان و جمعبندی شده است. در پایان نیز روش شناختی، الگوها، نظریه ها، روشها و تکنیک های خلاقیت در شهرهای خلاق و معماری آن و حتی سیستم طراحی معماری پرداخته می شود.
بررسی جایگاه مدیریت عمران شهری در تحقق طراحی شهری مطلوب ؛ نمونه موردی: برنامه های توسعه و عمران در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۲۷۲-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
نظام تصمیم گیری شهری نمی تواند کارگزار ناکارایی توسعه شهر و عنصری منفعل و غیر مسئول در قبال عدم تحقق طراحی مطلوب شهرها باشد. امروزه با گذشت چند دهه از تبیین نقش مؤثر طراحی شهری در بهبود شریط زیستی شهرها و ارائه نظریات متعدد در این زمینه، بیشتر گروه های ح رفه ای، س ازمانها و اتحادیه های توسعه شهری جهان در این ارت باط موضع گیری نموده و ت لاش ک رده اند تا جایگاه طراحی شهری را (اگرچه با تعابیر متفاوت) در اسناد حقوقی و الزام آور توسعه شهری تقویت نمایند. این امر متاسفانه بازتاب مؤثری در سازمانهای تخصصی کشورمان نداشته است. از مهمترین جلوه های عدم تحقق پذیری طراحی شهری در کشور می توان به مواردی چون؛ ضعف کیفیت اجرا، زمان طولانی اجرا یا حتی اجرا نشدن طرح ها، ضعف مدیریت تهیه طرحها (نیازسنجی و تعریف پروژه ها، هدایت و نظارت بر پروژه ها و غیره) و در بسیاری از موارد تهیه طرح های موازی و یا متفاوت بودن طرح اجرا شده از طرح (یا طرح های) تهیه شده اشاره کرد. این امر نه تنها موجب اتلاف هزینه های زیاد می شود، بلکه منجر به صرف زمان و منابع تخصصی و آسیب های اجتماعی فراوان نیز می گردد. در این میان نظام مدیریت توسعه شهری بعلت گستردگی وظایف و اختیارات خود در مدیریت و هماهنگ سازی بقیه عوامل مؤثر در نظام مدیریت توسعه شهری، به عنوان مهمترین عامل بسترساز یا مرتبط و مؤثر بردیگر عوامل تأثیرگذار در تحقق طراحی شهری مطرح است. در این تحقیق با بررسی چالش های تحقق پذیری طراحی شهری در ایران به واکاوی عوامل آن در نظام مدیریت توسعه شهری پرداخته و موضوع را از این منظر مورد مداقه قرار داده ایم. در مجموع جامعه مخاطب این تحقیق، مهمترین چالش های مدیریتی تحقق پذیری طراحی شهری را در سطوح و موضوعات زیر مطرح کردند. این چالش ها بعنوان مبنای این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتند از: سطح کلان: مسائل مربوط به ساختارهای کلان تأثیرگذار؛ چالشهای حقوق و قوانین توسعه شهری؛ چالشهای ساختار مدیریتی (تشکیلات، اختیارات، وظایف و غیره)؛ سطح میانی: ویژگی های نهادی و روابط سازمانی و عوامل مرتبط با آن: 1. چالشهای جلب مشارکت اجتماعی و اقتصادی (سرمایه گذاری)؛ 2. چالشهای فنی و مهندسی نظام مدیریت توسعه شهری؛ 3. سطح خرد: نظام های خرد مؤثر در توسعه شهر؛ 4. چالشهای مدیریت توسعه شهری در ارتباط با بخش تخصصی (حرفه ای و دانشگاهی).
شناسایی مدل علی مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل ماهیت وجودی اش بر کاهش آثار بحران با استفاده از روش های غیرنظامی استوار است. رعایت اصول پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات از ابتدایی ترین اصول در جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایش شهری است. یکی از عناصر اصلی موجود در شهر که در بحث مدیریت پدافند غیرعامل به ویژه در زمان بعد از بحران بسیار اهمیت دارد شناسایی مکان مناسب در فضاهای عمومی شهری است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مدل مکان های فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری این پژوهش را خبرگان و کارشناسان تشکیل می دادند. خبرگان به روش گلوله برفی و از میان اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال انتخاب شدند. حجم نمونه آماری پژوهش را 25 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی شهری تشکیل داده اند. در این راستا ده معیار بررسی شدند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای ده گانه شناسایی شده، معیار دسترسی به معابر اصلی با مقدار (034/1) تأثیرگذارترین معیار در تعیین مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار تراکم ساختمانی با مقدار 908/2 به عنوان بااهمیت ترین معیار شناسایی شد. از دیگر نتایج این پژوهش با توجه به مقادیر D-R به دست آمده، از بین معیارهای ده گانه موردبررسی قرارگیری شش معیار (دسترسی به معابر اصلی، دسترسی به فضای باز، سازگاری کاربری ها و رعایت هم جواری ها)، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و مشخصات فیزیکی بناها) در گروه علت و چهار معیار (دسترسی به مراکز امدادی و درمانی، رعایت سلسله مراتب دسترسی، فاصله از کاربری های پرخطر، تنوع کاربری ها) در گروه معلول اشاره نمود.
The emanation of consolidated secrets in Islamic architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۱۷۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
Islamic architecture has a fundamental dignity and tries to preserve the spiritual and immortal elements. The most sensible characteristic of this type of art is the compatibility with the nature of Islam; monotheism, which the mosque architecture provides the best bed for such purpose. The main model for constructing mosques, from both outward and internal spiritual truths point of view, is the Kaaba. It is considered as a religious and holly symbol in Muslims’ all issues. Since the Islamic artist in Islamic architecture seeks the means through forms, therefore, in addition to engineering appearance of Kaaba, which is the model of Islamic mosques’ architecture, its innate mysteries are also emanated in this type of art. Quiddity of these mysteries and their advent quality in the architecture of the mosques is the main issue we are confronting with. This research tries to uncover the coded forms of Kaaba and come out of the attaining unique secrets of these forms in the rational and material world and the way of their emanation in the Islamic architecture, which is the main purpose here. Achieving this purpose is due to benefiting from theological sciences, studying Islamic narratives and verses, and also philosophical, theosophical and knowledge studies which are in descriptive and library types. It is possible to reach the depth of existential philosophy of Kaaba under the shadow of these investigations and the basics of the Islamic architecture would be considering in the next phase and that information in literature review, which features the mysteries of Kaaba would be interpreted in this sacred art. These studies clarify that Kaaba is a secret of unique being of God and it is the emanation of his terrestrial form in divine heaven. Thus, mosques’ architecture is an appearance of the divine house trying to create sacred atmosphere, to indicate this eternal truth and capable the human being to connect to his idol and reach to the final destination of the creation, which is knowing the single God.
جهانی شدن و تأثیر آن بر حق به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۷۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن پدیده ای است که امروزه ذهن بسیاری از اندیشمندان و سیاست مداران را به خود مشغول کرده است. ابعاد گوناگون و ویژگی های مختلف جهانی شدن و تأثیراتی که بر ابعاد مختلف زندگی شهری می گذارد، موجب تردید بسیاری از شهرسازان و سیاست مداران در اختلاط بیشتر با جامعه جهانی شده است. انگاره دیگری که امروزه در سراسر شهرهای جهان رواج یافته است، انگاره «حق به شهر» است که به حق ساکنان شهر در اداره شهر خود تأکید دارد. پژوهش پیش رو به بررسی تأثیر پدیده جهانی شدن بر حق به شهر ساکنان شهر می پردازد. در مسیر پژوهش، ابتدا پدیده جهانی شدن و سپس حق به شهر بررسی می شود و سپس به بررسی تأثیر جهانی شدن بر حق به شهر پرداخته می شود.
Desiging Tabriz Carpet Art Museum Architecture Based on the Blue Mosque Historical Context Identity Potentials(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to universal importance of Tabriz carpet art and presence of specific indicators and motifs in Tabriz carpet art and its potentials, existence of architectural site for representing this art as carpet art museum in Tabriz is necessary. The site of this project is located adjacent to Tabriz Blue Mosque near the museum historical site. It is essential to consider the historical elements and components of the mentioned district identity in historical sites. This research aims at presenting architectural design of a valuable work of Tabriz carpet art museum besides considering criteria of the historical site adjacent to the Tabriz Blue Mosque. In designing Tabriz carpet art museum, the site potentials, concurrent employment of cultural and historical fabric concepts, adjacency of the Blue Mosque and being in direction of historical bazaar and Silk Road have been considered and used as the key pivots in design. This research is a case study based on observation and using architectural tools. Design limitations have been considered in the architecture of the museum near historical fabrics. The design components consist of Tabriz Bazaar cultural-historical architecture elements, utilization of the spatial connection, semantic continuation, respect to the site, preservation of old historical memory in modern approach. The results of this research can lead to successful architecture design adjacent to historical sites.
The impact of urban green spaces create a sense of security and promoting mental health in the community(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
Plants as the life giving entities have important role in mental and physical health of human. In the modern time with expansion of the cities and increase of industrial centers and living style change and decrease of social negligence about green spaces as the factor for mental diseases, altogether have been propounded for many psychologists and physicians. In this way considering green spaces is necessary to peace of mind. This article intends to study sense and visual capabilities of artificial green spaces using descriptive method and their effects on human. The results show that connection with green space directly or using senses can contribute to reach mental health. It is hoped this research can provide conditions to further researches.
تحلیل عوامل پیکربندی فضایی مؤثر بر قابلیت بازدیدپذیری اماکن تاریخی (نمونه مطالعه: مسجد عتیق قزوین و بافت پیرامون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اماکن و حوزه های تاریخی به مثابه نشانه های شهری از قابلیت های متعدد در برنامه ریزی و توسعه محیط شهری برخوردارند. ازآن جمله، آگاهی از نحوه اثرگذاری اجزای پیکربندی فضایی بر قابلیت بازدید و استفاده از آن هاست که نقش مؤثری در تدوین راهبردهای گردشگری شهری در مسیرهای منتهی به اماکن تاریخی خواهد داشت. در مقاله حاضر به کمک روش توصیفی تحلیلی ازطریق تمرکز بر ابعاد کالبدی مؤثر بر امکان بازدید از مکان های تاریخی توسط گردشگر، مؤلفه های اثرگذار تدوین شده و سپس با روش استدلال منطقی، اعتبار شاخص ها در بازدیدپذیری محدوده بافت تاریخی موردتحلیل قرار می گیرد. هدف تحقیق ارزیابی عوامل پیکربندی فضایی مؤثر بر قابلیت بازدیدپذیری مسجدجامع عتیق شهر قزوین ازطریق مطالعه کالبد بنا و محدوده بافت پیرامون است. سؤال تحقیق آن است که کدام رویکردهای کالبدی در افزایش بازدیدپذیری بافت های تاریخی و ابنیه شاخص موجود در آن نقش دارد. مؤلفه های بازدیدپذیری در بافت تاریخی شهر قزوین در محدوده مطالعه چگونه ارزیابی می شود. ابزار تحلیل نرم افزار تخصصی نحو فضا و نیز تکیه بر مشاهدات و برداشت های میدانی است. نتایج نشان می دهد موقعیت استقرار ابنیه شاخص درون بافت تاریخی بیش ترین اثرگذاری را بر امکان و قابلیت بازدید خواهد داشت و ازسوی دیگر در مقیاس معماری، عناصر طبیعی و مصنوع موجود در کالبد بنا، مبلمان فضا و تناسبات ارتفاعی بر کشش و جاذبه بصری/ حرکتی و حضور و هدایت ناظر به سمت مقاصد معین اثرگذاری بیشتری دارد. همچنین گستردگی فضا نسبت به توده در مکان استقرار عناصر نشانه به دلیل تأثیر بر شاخص تردد فضایی و حدود رؤیت پذیری، امکان هدایت ناظر در مسیرهای منتهی به آن ها و احتمال بازدید ناظران را افزایش می دهد.
تحلیل عدالت فضایی در برخورداری از تسهیلات شهری با استفاده از مدل های کمی، فضایی و خودهمبستگی موران (منطقه مورد مطالعه: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
240 - 254
حوزههای تخصصی:
با افزایش رشد جمعیت، فقدان مراکز خدمات کافی و آشفتگی در توزیع و مکان یابی تسهیلات شهری، مسایل عمده ای هستند که شهرها با آن روبه رو هستند. . چشم انداز توسعه فضایی، نمایانگر عدم تعادل های فضایی تمرکز جمعیت و نابرابری در برخورداری از کاربری خدمات و تسهیلات شهری در مناطق 15 گانه شهر اصفهان است. در راستای چنین ضرورتی رعایت عدالت فضایی و دستیابی به فرصت های برابر از اولویت های اساسی در این مناطق پانزده گانه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد نابرابری فضایی در مناطق پانزده می باشد. نتایج نشان داد مناطقی که از نظر برخورداری در سطح بسیار خوب قرار داشتند شامل منطقه (1 و 3)، مناطقی با برخورداری نسبتا خوب شامل مناطق (8، 2، 9، 13، 5، 6 و 10) و مناطقی با برخورداری ضعیف شامل مناطق (2، 15، 4 و 12) می باشند و برای پراکنش مکانی خدمات و تسهیلات مناطق پانزده گانه شهر اصفهان از الگوی خود همبستگی موران استفاده شد. در حالی که نتایج براساس این الگو نشان داد که میزان ضریب موران برای مراکز خدمات درمانی و بهداشتی عدد 034492/0 درصد را نشان داد. اما برای مراکز خدماتی میزان این نوع شاخص عدد 294227/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش آن به حالت خوشه ای توزیع شد. میزان ضریب موران برای مراکز تجاری و اقتصادی برابر عدد 032551/0 درصد بوده است و الگوی پراکنش خود همبستگی مکانی این نوع خدمات به صورت تصادفی توزیع یافته است و میزان ضریب موران آن 032551/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش خود همبستگی مراکز حمل و نقل که به صورت خوشه ای در منلطق پانزده گانه شهر اصفهان توزیع شده و ضریب موران آن عدد 22551/0 درصد را نشان داد.
شناسایی پیشران های تحقق برنامه ریزی راهبردی در ساختار برنامه ریزی شهری( مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت بررسی آینده در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی راهبردی دارای اهمیت بسیاری می باشد. مقاله حاضر از نظر ماهیت هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در راستای هدف شناخت و تحلیل پیشران های تبیین کننده برنامه ریزی راهبردی در شهر اصفهان می باشد. که از روش اسنادی و دلفی هدفمند جهت شناسایی شاخص های مفهومی استفاده شد. حجم نمونه کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش(30نفر)می باشند، که از بین 100 نفر متخصصین و مدیران شهری و اساتید دانشگاه(جامعه آماری) انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است و با استفاده از برنامه Micmac به تحلیل مؤلفه های برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در برنامه ریزی راهبردی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 39 مؤلفه در 4 حوزه(کالبدی، فرهنگی-اجتماعی، نهادی-مدیریتی، ساختاری-فرایندی) به عنوان شاخص های برنامه ریزی راهبردی استخراج شد. از میان 39 عامل یاد شده، پس از بررسی چگونگی و میزان اثر گذاری این عوامل بر یکدیگر بر وضعیت آینده شهر اصفهان با روش های مستقیم و غیر مستقیم، 10عامل کلیدی که بیشترین نقش را در وضعیت آینده برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان دارند، انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد، ارزیابی و کاربست برنامه ریزی راهبردی در شهر اصفهان نیازمند به دید جامع و چند جانبه است. چرا که تحقق برنامه ریزی راهبردی در این شهر با ارتباط ساختاری قوی در بین این پیشران ها مرتبط است.
بررسی مقایسه ای میزان مسئولیت پذیری شهروندی در بافت فرسوده و جدید شهری (مطالعه موردی: شهر کازرون)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت پذیری شهروندی بستر وقوع مشارکت مدنی و از آن طریق ارتقای ابعاد اجتماعی مسائل توسعه شهری را فراهم می سازد. اگرچه مشارکت شهروندان توسط پژوهشهای علمی متعددی مورد کنکاش قرار گرفته، اما مسئولیت پذیری شهروندی بعنوان انگیزه درونی شهروندان برای مشارکت، هنوز بخوبی شناخته شده نیست. این تحقیق سعی دارد شاخص های مرتبط با مسئولیت پذیر شدن شهروندان را کشف و آنها را وابسته به دو بافت قدیم و جدید شهری مورد آزمون قرار دهد. روش بررسی: این پژوهش با روش تحقیق آمیخته، از پژوهش کیفی در بخش شناسایی شاخص ها و از روش کمی با ابزار پرسشنامه جهت تحلیل داده ها و استخراج یافته ها بهره می برد. نوشتار به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی در کنکاش پاسخ به اینکه چه متغیرهایی بیشترین تأثیر را روی پاسخگو بودن شهروندان داشته و اینکه آیا ساکنین بافت فرسوده و جدید شهری میزان متفاوتی از مسئولیت پذیری را نشان می دهند، دارد. معیارهای مؤثر برپایه مطالعات نظری و به شیوه دلفی توسط تعدادی از اساتید دانشگاهی استخراج شده و در قالب پرسشنامه ای شامل 24 سوال مابین 300 نفر از حاضرین در بافت فرسوده و جدید شهر تکمیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد ساکنین بافت جدید کازرون با 55/0 نسبت به ساکنین بافت قدیم با 09/0 میزان معنی داری از تفاوت در مسئولیت پذیری را نشان می دهند و متغیرهایی همچون وظیفه شناس بودن شهروندان، مشارکت مدنی ایشان و آموزنده بودن محیط زندگی، تأثیر قابل توجهی در متغیر موردتحقیق خواهد داشت. همانطور که مشخص است تعدادی از این متغیرها وابسته به محیط و برخی مربوط به ویژگی های روانی و شخصی هر یک از شهروندان است. بنابراین با الگوگیری از شرایط متفاوت بافت جدید می توان حداقل بلحاظ کالبدی شرایط مسئولیت پذیری بیشتر شهروندان در بافت های مختلف شهری را فراهم آورد.
Study on Iranian Traditional houses and match it with contemporary housing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۲۰-۳۱۱
حوزههای تخصصی:
Traditional houses enjoy an organizing with inner spaces based on religious and traditional notions of Iranian families. Space flexibility, readability, introversion, spatial hierarchy and family privacy have had a special status in architecture of Iranian houses, replaced with an outward-oriented architecture. The traditional architecture which has had all the necessary spaces for any communication inside the house has converted to the hotel architecture that its residents have not expected the stability and comfort from it, to whom just the equipment and services at hotel architecture are of great importance to which they have no sense and attachment. Living at contemporary houses has raised the problems such as reduced sense of belonging, comfort and emotional and family problems. The present research intends to compare traditional houses with contemporary houses by study on architecture plans of Iranian traditional houses and emphasis on their spatial richness and quality so as to get familiar with spatial concepts of these houses and take an effective step on how to influence these neglected concepts on single-dimensional spaces of contemporary houses.
تبیین نظریه «شهروند گفتگویی» و «کنش ارتباطی» در شناسایی «حوزه عمومی» بر اساس آرای هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۹۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
امروزه تحلیل حوزه عمومی بر اساس نسبت میان مقوله های کلیدی سه گانه با شهروندی هابرماسی صورت می گیرد که این نسبت کاوی از طریق رهیافت روشی هرمنوتیک متن محور (ریکور) و انکشاف - افشا (هایدگر) و نظریه انتقادی (هابرماس) صورت گرفته است. موضوع این مقاله، تحلیل و تبیین نظریه شهروندی گفتگویی در فلسفه سیاسی هابرماس و شناسایی مراکز رشد فکری برای بسترسازی جامعه مدنی عقل محور است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیل و روش استدلال منطقی است که از ابزار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده کرده است تا امکان تبیین نظریه شهروند گفت و گویی و مفهوم کنش ارتباطی در آن را فراهم کند که نقشی اساسی در شناسایی عرصه های عمومی در شهر دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دید هابرماس وظیفه های کنشگران اجتماعی ارتباطی از طریق گفت و گو به صورت درونی و نه متأثر از عوامل بیرونی به شکلی تفاهمی توافقی صورت بندی می شود و در نتیجه کنشگران گفت وگویی، اخلاقًا هم متعهد به ایفای این وظایف شهروندی می شوند و هم متضمن به تحقق حق های شهروندی دیگری می گردند.