فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری بخشی از فضای سبز عمومی اند که علاوه بر دارا بودن جنبه های تفریحی، فرهنگی و زیست محیطی ، جنبه ی خدمات دهی به مناطق مختلف شهر را نیز دارد. استقرار پارک های شهری از یک سو به جهت تاثیری که بر کیفیت زندگی شهری و نیل به توسعه ی پایدار دارند و از سوی دیگر به جهت بار مالی بدون بازگشت سرمایه و سود که برای شهرداری ها به جای می نهند، ارزش بررسی گسترده را دارند. این تحقیق قصد دارد به بررسی دقیق این مسئله بپردازد .برای این منظور معیارهای مکانیابی فضاهای سبز شهری مورد بحث واقع شده و با تحلیل دسترسی به شریانهای فرعی و اصلی نزدیکی به کاربریهای سازگار و ناسازگار ماتریس مقیاس با مطالعه موردی پارک ملت شهر ایلام به بررسی رعایت این معیارها پرداخت است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که این پارک از 80 درصد سازگاری کامل در ماتریس سازگاری، 5/87 درصد مطلوبیت کامل در ماتری مطلوبیت، 20 درصد کاملا متناسب و 20 درصد نسبتاًمتناسب در ماتریس ظرفیت و 100 درصد کاملاً مناسب در ماتریس وابستگی است.
تحلیل و بررسی خدمات عمومی شهر اهر با تأکید بر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
187 - 210
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری، از مهم ترین موضوعات در مطالعات شهری به شمار می آید. عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان جغرافی دانان و برنامه ریزان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر می گذارد. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی، کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورهاست. مقاله حاضر به تحلیل فضایی توزیع خدمات و پراکنش آن در بین محلات شهر اهر می پردازد. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی و پیمایشی است. فرضیه های این تحقیق بر این موضوعات استوار است که خدمات شهری موجود در سطح شهر مطابق با نیازهای ساکنان نیست و تشدید مهاجرت باعث توزیع نامتعادل خدمات شده است. همچنین بیشترین خدمات شهری در بخش قدیمی و مرکز شهر استقرار یافته است. بدین منظور در ابتدا کمبود و اختلاف از سرانه های استاندارد را برای خدمات عمومی محاسبه کرده و سپس شعاع فضایی مطلوب آن را در محیط GIS ترسیم کرده ایم و با توجه به تعداد خدمات مستقرشده در محلات و نواحی، آن ها را از لحاظ دسترسی به این کاربری ها مشخص کرده ایم و سپس آن ها را در گروه های برخوردار یا غیربرخوردار دسته بندی کرده ایم. در پایان کار به این نتیجه رسیدیم که اولاً خدمات عمومی در نواحی چهارگانه شهر با کمبود مواجه است و ثانیاً به صورت نامتوازن توزیع شده اند.
اولویت بندی توان توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری (طبیعی و انسانی) برخوردار می باشد. بااین وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی است. روش پژوهش به صورت اکتشافی و توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای نخستین بار، به منظور اولویت بندی و پهنه بندی منطقه موردمطالعه (استان کرمان) ازنظر توان توریسم، از پیاده سازی مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور (Vikor) در محیط GIS استفاده شده است. کارایی بسیار بالای مدل ویکور نسبت به مدل های پیشین (تاپسیس، و ...) در کسب نتایج با کمترین خطا و درنهایت قابلیت به کارگیری این نتایج در تصمیم گیری های نهایی توسط مدیران باعث انتخاب مدل مزبور گردیده است. نتایج حاصله از بررسی خروجی نهایی مدل ویکور حاصل از تلفیق و تحلیل لایه های مختلف اطلاعاتی نشان می دهد که شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، سیرجان و رفسنجان به دلیل داشتن جاذبه های انسانی- فرهنگی و طبیعی گوناگون از توان بالاتری نسبت به سایر مناطق استان برخوردار هستند. همچنین، مناطق محروم تر و کمتر توسعه یافته استان مانند: فهرج، ریگان، رودبار جنوب، قلعه گنج، منوجان، کهنوج و ...، که با محدودیت های طبیعی و همچنین چالش های انسانی مواجه هستند؛ با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و جاذبه های انسانی- فرهنگی مناطق مستعدی جهت توسعه انواع توریسم (طبیعت گردی، فرهنگی، قومی، روستایی، ورزشی، سلامت، رویداد، برای دیدار بستگان، کشاورزی، نیاشناسی، فروشگاه کتاب، و ...) می باشند.
تحلیلی بر الگوی فضایی، ابعاد و عوامل مرتبط با رشد شهرنشینی دوره معاصر در ایران (با تأکید بر شاخص های توسعه ای و معیشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
605 - 627
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری، پیامدهای جبران ناپذیری در تعادل فضایی کشور دارد. به همین دلیل، شناخت و تحلیل جامع رشد شهرنشینی و ابعاد و عوامل مرتبط با آن، بسیار ضروری و مهم است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و هم بستگی حاضر تبیین الگوی فضایی شهرنشینی و سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل گوناگون صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیرساختی، خدمات و امکانات، بهداشتی-درمانی و توسعه کشاورزی است. بدین منظور اطلاعات آن به روش اسنادی جمع آوری شد. سنجش الگوی فضایی شهرنشینی در کشور با استفاده از مدل های موران و گری و روش تحلیل نقاط داغ، در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. همچنین از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل فوق استفاده شد. براساس یافته های مدل های موران و گری، الگوی فضایی شهرنشینی در کشور طی سال های 1375-1390 حالت متمرکز و خوشه ای داشته که این تمرکز روبه افزایش بوده است. الگوی شهرنشینی نیز با الگوی توسعه صنعتی در کشور مطابقت زیادی دارد. نتایج آزمون ضریب هم بستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار رشد شهرنشینی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی و بیانگر عدم ارتباط معنادار با شاخص های خدماتی، امکاناتی، بهداشتی، درمانی و توسعه کشاورزی است؛ بنابراین، به رغم آنکه جنبه های مثبت شهرنشینی در برخی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی قابل مشاهده است، نباید از مشکلات و نارسایی های فراوان در وضعیت خدماتی-امکاناتی و بهداشتی-درمانی شهرها غافل شد. با وجود این، جریان شهرنشین شدن همچنان مورد توجه است و توسعه کشاورزی و ارتقای وضعیت معیشتی روستاییان نیز جذابیت کافی زندگی در روستا را فراهم نکرده است.
تأثیر تصویر برند مقصد بر قصد بازدید مجدد: نقش واسطه ای تجربه به یادماندنی گردشگری، شخصیت و رضایت از مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
129 - 142
حوزههای تخصصی:
تصویر مقصد، نقطه شروع یک بازاریابی گردشگری موفق است، زیرا تصویر و تجربیات سفر بازدیدکنندگان، افکار آن ها را به یک مقصد خاص پیوند می دهد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تصویر برند مقصد بر قصد بازدید مجدد: نقش واسطه ای شخصیت، تجربه به یادماندنی و رضایت از مقصد گردشگری است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگرانی است که در بهار 1398 به شهر اردبیل سفرکرده اند. به دلیل حجم نامحدود جامعه آماری تحقیق 450 پرسشنامه به صورت تصادفی در میان گردشگران توزیع و 420 پرسشنامه بازگشت داده شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از 5 پرسشنامه استاندارد حاوی 26 سؤال استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss و Lisrel و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که تصویر برند مقصد بر قصد بازدید مجدد از مقصد تأثیر معنی داری دارد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تجربه به یادماندنی گردشگری، شخصیت و رضایت از مقصد در رابطه بین تصویر برند مقصد و قصد بازدید مجدد از مقصد نقش واسطه ای دارد. بر اساس نتایج تحقیق به برنامه ریزان حوزه گردشگری پیشنهاد می شود در راستای افزایش قصد بازدید مجدد گردشگران، تصویر برند مقصد گردشگری را مدنظر قرار دهند و با توجه به ابعاد تصویر برند مقصد، تلاش نمایند تصویر بهتری از برند مقصد گردشگری در ذهن گردشگران ایجاد نمایند تا از این طریق احتمال بازدید مجدد گردشگران از مقصد گردشگری را افزایش دهند.
کاربرد تحلیل عرصه های تصمیم گیری در بازآفرینی فرهنگ مبنا، با رهیافت گردشگری در محله های تاریخی (مطالعه موردی: محله ظهیرآباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
511 - 530
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقتصاد ملی و بین المللی کشورها در دو دهه پایانی سده بیستم میلادی و لزوم تعدیل شیوه های مداخله در نواحی شهری براساس نیازهای محلی، سبب شده است ابزارهای سنتی به کار گرفته شده برای تجدید حیات شهرها که به تنهایی توان رویارویی با علل بروز افت شهری ندارند به چالش دچار شوند. حرکت دیدگاه ها از مداخلات بزرگ مقیاس، پروژه محور و دولت محور به سوی بازآفرینی محلی و فرایندمحوری با تکیه بر ظرفیت های درونی و مشارکت محور، از ویژگی های بارز بازآفرینی شهری فرهنگ مبناست. در این میان، گردشگری فرهنگی به عنوان تسهیل کننده این بازآفرینی، در حال تبدیل شدن به رهیافتی کارآمد و پایدار است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر، تبیین ارتباط این دو مقوله با استفاده از روش/ فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری در توسعه گردشگری فرهنگی محله تاریخی ظهیرآباد منطقه 20 شهرداری تهران است. نتایج نشان می دهد این روش/ فن با قابلیتی که در ارتباط گیری گسترده با طیف وسیعی از عوامل تأثیرگذار بر فرایند بازآفرینی دارد به همراه تقویت اقتصاد و ساختار مدیریت محله ای، در اولویت برای آغاز برنامه ریزی بازآفرینی این محله قرار دارد.
تدقیقی بر تقابل یا تعامل سیمای توپوگرافی و آلودگی هوای حاصل از حمل و نقل کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
87-101
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در زمینه تحلیل علل ایجادکننده، بسترساز و مؤثر بر آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل در کلانشهر تهرن انجام یافته باشد. اما مسئله این است که تاکنون آنچنان که باید به تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران به عنوان یک علت مؤثر و بسترساز در میان مجموعه ای از عوامل دیگر پرداخته نگردیده است، امر مهمی که به سهم خود در تشدید بیش از پیش آلودگی هوا در این نخست شهر کشور مؤثر بوده است. لذا این پژوهش با روشی تحلیلی - کاربردی به هدف تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران با بهره گیری ازGIS با تاکید بر منوکسیدکربن به عنوان آلاینده شاخص حاصل از حمل و نقل به تحقیق پرداخت. بر اساس یافته های تحقیق، توپوگرافی سطح تهران به گونه ای است که در مجموع مناسب این همه بارگذاری آلوده کننده ها و عبور و مرور وسایل نقلیه به عنوان مهمترین عامل تولیدکننده منوکسیدکربن به خصوص در مناطق شمالی و شرقی نمی باشد. در پایان نیز بر اساس یافته های تحقیق راهکارهایی پیشنهاد گردید.
سنجش و رتبه بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه در شهرها علاوه بر منابع مالی و رشد اقتصادی و اجتماعی، نیازمند مدیریت شهری کارآمد است. مدیریت شهری امروزه دارای چالش های فراوانی است. در این پژوهش، چالش های پیش روی مدیریت شهری مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و مهم ترین هدف سنجش ورتبه بندیچالش های مدیریت شهری در شهرکرمانشاه است.. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و شیوه ی گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و بررسی میدانی(پرسشنامه) یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری شهرکرمانشاه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردید.در این پژوهش مؤلفه های سطح پایین توسعه زندگی و اجتماعی، تعارضات سیاسی و ساختاری نظام حکومتی تمرکزگرا و مدیریت شهری عدم تمرکزگرا، تعارض ماهیتی مدیریت شهری محلی با نظام کلان اداری اجرایی، نامشخص بودن تشکیلات و روابط بین سازمانی مدیریت شهری، نامشخص بودن تشکیلات و روابط درون سازمانی مدیریت شهری، ناکارآمدی قوانین مدیریت شهری، کمبود و خلاء نیروی انسانی متخصص از طریق نرم افزار PROMETHEE visual مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا اولویت بندی معیارهای مؤثر در مدیریت شهری مشخص شود. ی یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری ادارات وسایر ارگان های مرتبط با مدیریت شهری شهرکرمانشاه به تعیین توابع برتری و وزن دهی به شاخص ها و در نهایت رتبه بندی آن ها با استفاده از مدل vp صورت گرفته است. با توجه به رتبه بندی مؤلفه ها، شاخص ناکارآمدی قوانین با1 ph+. بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است و شاخص روابط سازمانی و تشکیلاتی با وزن0.00 ph+. کمترین امتیاز اولویت بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری را به خود اختصاص داده اند که نیازمند توجه جدی مدیران و تصمیم گیران شهری می باشد.
تحلیل شبکه ای جاذبه ها در برنامه ریزی گردشگری ( مطالعه موردی: جاذبه های شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
21 - 34
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری نیازمند درک تعامل میان عرضه و تقاضا و تأثیر و تأثر هریک در ارتباط با دیگری است؛ از این رو، برنامه ریزی مقصد گردشگری از عوامل مهم برنامه ریزی توسعه است. در سیستم گردشگری تنها تقاضا و افزایش تقاضا اهمیت ندارد، بلکه به عنوان عرضه کننده مدیریت مقصد به هماهنگ کردن و همیاری عناصر گردشگری نیاز است. در این بین، تحلیل شبکه از جمله به روزترین و کارآمدترین تحلیل هاست که از طریق پیوند کانون های کوچک، قدرت آن ها را در برابر مراکز برتر افزایش می دهد. با توجه به ضعف قدرت جاذبه و پراکندگی بسیاری از مقاصد گردشگری، ساماندهی آن ها در قالب شبکه به هم افزایی توان این مقاصد کمک می کند؛ از این رو، تحلیل شبکه ای و کاربردهای آن در توسعه گردشگری منطقه ای ضروری است. تاکنون جایگاه واقعی شهرستان کاشان با وجود جاذبه ها و پتانسیل های فرهنگی و گردشگری هنوز مشخص نشده و پراکندگی جاذبه ها و نزدیکی به کلان شهرهایی چون تهران و اصفهان سبب شده است بیشتر گردشگران سفری یک روزه به این شهر داشته باشند. در این مطالعه با هدف افزایش قدرت رقابت این جاذبه ها در چارچوب نظریه شبکه از روشتوصیفی-تحلیلیاستفاده، و داده های پژوهش با روشپیمایش میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری را یک میلیون و 164 هزار و 124 گردشگر شهرستان کاشان در مدت یک سال گذشته تشکیل داده اند که با استفاده از مدل نمونه گیری کوکران، داده های این مطالعه از نمونه ای به تعداد 483 جمع آوری شده است. داده هابا استفاده از نرم افزارهای SPSS, NODEXL,UCINET,GIS تحلیل، و تراکم،درجه،تقابل،انتقال پذیری و E-I محاسبه و گراف روابطجاذبه ها ترسیم شده است. نتایج نیز بیان می کند که میزان ارتباط جاذبه ها ضعیف و کم است؛ به همین دلیل بیشتر گردشگران از جاذبه های شاخص منطقه بازدید می کنند. درنتیجه رسوب هزینه های گردشگران در منطقه کم، و برای توسعه منطقه ناکافی است؛ از این رو باید در مدیریت توسعه منطقه و گردشگری تلاش کرد تا با تقویت ارتباط بین جاذبه های منطقه، این شکاف کاهش یابد و با برقراری شبکه کامل و هم پیوند زمینه برای استفاده بهینه از جاذبه های منطقه فراهم شود.
سنجش و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی (موردمطالعه: تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار است و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در آن، به سمت توسعه پایدار گام بردارند. در راستای چنین هدفی پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی در شهر تربت جام انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر تربت جام بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ برآورد شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی هتلینگ و آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای گردیده است. در این پژوهش سهم مؤلفه اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی با سیزده شاخص موردبررسی قرارگرفته اند که به ترتیب عبارت اند از: امکانات و زیرساخت ها، امنیت فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و فضای باز، امکانات بهداشتی درمانی، هویت و حس مکان، مشارکت، امکانات آموزشی، آلودگی، حمل ونقل، مسکن، چشم انداز، اقتصاد و اشتغال و نوع سفر. نتایج حاصل از آزمون تی هتلینگ و تی تک نمونه ای و فریدمن نشان از تأثیرگذاری پنج شاخص اولیه در افزایش میزان زیست پذیری دارند. و همین طور هشت شاخص باقیمانده دیگر نیز از میانگین اصلی پایین تر هستند که این نیز نشان دهنده وضعیت نامطلوب این شاخص ها در سطح شهر موردمطالعه است. پس درنهایت می توان اذعان نمود که میزان زیست پذیری در تربت جام به عنوان شهری مرزی پایین تر از سطح میانگین قرار دارد.
بررسی حس تعلق به مکان از منظر شاخص های کالبدی و غیرکالبدی در خانه های مستقل و مجتمع های آپارتمانی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق از مهم ترین ابعادِ رابطه انسان و مکان است. انسان هنگامی که در تعامل با مکان قرار می گیرد، بدان معنا بخشیده، نسبت به آن احساس تعلق کرده و دل بسته آن می شود. پژوهش حاضر، به بررسی ابعاد کالبدی و غیرکالبدی حس تعلق به مکان و شاخص های مؤثر آن در خانه های مستقل (حیاط دار) در مقایسه با مجتمع های آپارتمانیِ شهر تبریز پرداخته و در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق در فضاهای مسکونی مستقل و آپارتمانی کدام است؟ و نقش عناصر کالبدی در ایجاد این حس چگونه است؟ نوع تحقیق پژوهشی و روش تحقیق پیمایشی است که ضمن به کارگیری اسناد و مدارک از 273 پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی دیدگاه های ساکنین استفاده شد و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصر کالبدی نظیر (فرم و ابعاد عناصر، دسترسی و چینش فضا، مصالح و تزئینات، محرمیت و اشرافیت) از مهم ترین شاخصه های ایجاد حس تعلق به مکان هستند که در سه ویژگی فرم و ابعاد عناصر، مصالح و تزئینات و همچنین محرمیت و اشرافیت در خانه های مستقل بیشتر نمود می یابد، اما ویژگی دسترسی و چینش فضا در مجتمع های آپارتمانی دارای میانگین بالاتری است. از منظر شاخص های غیر کالبدی، مجتمع های آپارتمانی دارای عملکرد بهتری بوده اند. فعالیت و آسایش در هر دو گونه مسکنِ موردبررسی، دارای تأثیر نسبتاً یکسانی است. در مجتمع های آپارتمانی، ابعاد اجتماعی و فردی و در خانه های مستقل، معانی و نمادها، پیش بینی کننده های مطمئن تری در افزایش احساس تعلق ساکنین می باشند.
مکان یابی بهینه ایستگاه سینوپتیک با روش منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، مورد مطالعه: شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان تنکابن دارای 13 ایستگاه باران سنجی و یک ایستگاه کلیماتولوژی غیر فعال می باشد. نظر به بعد مسافتی این شهرستان با ایستگاه های سینوپتیک موجودمی توان با توجه به مساحت شهرستان تنکابن به مکان یابی یک ایستگاه جدید سینوپتیک در شهرستان تنکابن اقدام نمود تا ضمن حل مشکل فاصله بین ایستگاه های موجوددر مطالعات اقلیمی و برنامه ریزی های شهری و عمرانی نیز از داده های ایستگاه جدید استفاده کرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و ترکیبی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای گرافیک مبنا مانند ARC GIS10 و آمار مبنا شامل PASW و Choise Expert استفاده گردیده است. هم چنین جهت تلفیق و استخراج وزن های موثر در عملیات مکان یابی از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش هم پوشانی وزنی و منطق فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد با توجه به تلفیق فاکتورهای هفتگانه با مدل هم پوشانی وزنی و استفاده از مدل AHP81/6 کیلومترمربع از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک می باشداین منطقه در شمال شهرستان متمرکز شده است و در حدود 38/0 درصد مساحت شهرستاناین قابلیت را دارا می باشد. هم چنین نتایج تلفیق نقشه های فاکتور با مدل فازی،1/2 کیلومترمربع از مساحت شهرستان را دارای قابلیت بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می نماید. با توجه به مقایسه دو نقشه نهایی مدل فازی به دلیل قابلیت انعطاف بالاتر نسبت به مدل هم پوشانی وزنی به عنوان مدل بهینه جهت اولویت بندی شهرستان به منظور احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می گردد.
تحلیل وضعیت و تعیین استراتژی های مبتنی بر سناریو در تاب آوری کلانشهرهای ایران(موردپژوهی؛ کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
31 - 46
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه درباره ی ضرورت و اهمیت به کارگیری اصول تاب آوری شهری و عوامل مؤثر بر آن در زمینه کاهش خطرات در شهرها توجه بسیاری از صاحب نظران را به خورد جلب کرده است. در این میان ضررورت توجه به رویکرد آینده پژوهی و از آن جمله نقش و جایگاه آن در ارتقای تاب آوری از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. هدف این مقاله سنجش تاب آوری شهری و تدوین استراتژی های مبتنی بر سناریو در مبحث تاب آوری می باشد که با ترسیم تصاویری از آینده صورت گرفته است. برای آینده نگری تاب آوری شهری از تعداد 35 نفر از متخصصین در حوزه شهری پرسش گری به عمل آمد و نتایج حاصل از بررسی آنان برای شناسایی عوامل کلیدی بر شکل دهی تاب آوری اجتماعی در آینده مورد استفاده قرار گرفت. سپس به منظور سنجش تاب آوری اجتماعی از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف و تی تک نمونه ای، استفاده شد. در بخش آینده پژوهی نیروهای پیشران با تکنیک دلفی مشخص و سپس این عوامل بر اساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شده و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. با توجه به میانگین ارزش تاب آوری اجتماعی که عددی زیر میانگین نظری (میانگین نظری4) را نشان می دهد، می توان گفت که تاب آوری اجتماعی کلانشهر اهواز از وضعیت خوبی برخوردار نیست. و نتایج به دست آمده از نرم افزار Micmac، از بین این عوامل پایین بودن میزان درآمد (با امتیاز 422) تاثیرگذارترین عامل کلیدی در تاب آوری این کلان شهر و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم و شاخص پایین بودن مشارکت با مجموع 201619 ارزش ستونی محاسبه شده، دارای بیشترین میزان اثرپذیری بوده اند.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
197 - 214
حوزههای تخصصی:
بحران هویت یکی از مشکلات بنیادی در سیمای بصری شهرهای ایران بشمار می رود. علی رغم ساخت وسازهای متعدد در راستای توسعه شهری، همچنان منظر معماری شهرها فاقد شخصیتی منسجم، خوانا و واجد هویت می باشد. هویت منظر معماری به معنای مجموعه ویژگی هایی است که در طول زمان حضوری مداوم در تعریف سیمای معماری داشته و علاوه بر پاسخگویی به تغییرات و نیازهای جدید در امتداد تاریخ خود قرار گیرد. ازآنجاکه پرداختن به ساختار معماری و شهرسازی نماهای معاصر جهت بازخوانی هویت، نیازمند اندیشه ای انتقادی بر مفاهیم و مؤلفه های تأثیرگذار بر شکل گیری عناصر معماری و خاصه نماهای شهری است، می توان با شناخت مفاهیم تأثیرگذار و ساختاری، امکانی جهت احیای هویت بصری در سیمای منظر معماری نماهای معاصر را فراهم کرد. هدف پژوهش حاضر، شناخت این مؤلفه ها در راستای تبیین مفاهیمی است که ارتقاء هویت منظر معماری در نماها را به دنبال داشته باشد. جهت دستیابی به این عناصر، ابعاد سازنده هویت، منظر و نما باهدف دستیابی به معیارها و کیفیت های خلق کننده ی اثرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری نماهای معاصر بررسی شده است. روش تحقیق پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با هدف ماهیت کاربردی است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) جهت گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری و ادبیات مرتبط با تحقیق استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد؛ ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر در قالب مؤلفه های زیبایی شناسی از بُعد معنایی و بصری، مؤلفه کالبدی مکان از بُعد عملکردی و بصری، ویژگی محیطی مکان از بعد اقلیمی و زیست محیطی و مؤلفه معنایی مکان از ابعاد تاریخی و فرهنگی قابل حصول می باشد که معیارها و کیفیت های خلق کننده توسط هرکدام از آن ها در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش پیشنهاداتی در راستای راهکارهای عملی ارتقاء کیفی منظر ارائه شده است.
بررسی تأثیر احداث ایستگاه مترو بر کارکردهای اجتماعی و ترافیکی خیابان در شهر تهران (مطالعه تطبیقی: ایستگاه های متروی شادمان و قلهک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
695 - 714
حوزههای تخصصی:
در میان انواع مختلف حمل ونقل عمومی شهری، مترو یکی از سریع ترین و پاک ترین شبکه های حمل ونقلی است. اگرچه در این نوع سیستم از مسیری مجزا از خیابان برای جابه جایی استفاده شده است، مجزابودن مسیر تردد نباید به غفلت از تأثیرات احداث آن بر معابر و محلات اطراف منجر شود؛ از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احداث ایستگاه مترو بر کارکرد اجتماعی و ترافیکی خیابان انجام شده است. شاخص های کارکرد اجتماعی و ترافیکی خیابان در این مقاله با رویکردی جدید و براساس تلفیقی از پیشینه های یافت شده استخراج شده است. روش پژوهش از نوع کمی بوده و گردآوری داده ها با پیمایش مبتنی بر پرسشنامه پس از تأیید روایی و پایایی صورت گرفته است. در این راستا 500 پرسشنامه میان ساکنان محدوده ایستگاه های متروی شادمان و قلهک توزیع شد. این ساکنان در شعاع 500 متری ایستگاه ها سکونت داشتند و پیش از زمان بهره برداری از ایستگاه مترو تا زمان انجام پژوهش در محدوده مورد نظر ساکن بودند. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون های میانگین یک جامعه، میانگین دوجامعه و فریدمن با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد احداث ایستگاه مترو سبب تقویت کارکردهای ترافیکی و اجتماعی خیابان شده، اما تقویت کارکرد ترافیکی بیش از تقویت کارکرد اجتماعی خیابان بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد احداث ایستگاه متروی شادمان تأثیر بیشتری بر تقویت کارکرد اجتماعی خیابان آزادی در مقایسه با تقویت کارکرد اجتماعی خیابان شریعتی با احداث ایستگاه متروی قلهک داشته است. مقایسه تأثیر احداث ایستگاه های متروی شادمان و قلهک بر تغییر کارکرد ترافیکی خیابان نیز نشان می دهد ضمن افزایش کارکرد ترافیکی خیابان های آزادی و شریعتی، تفاوت معناداری در تقویت کارکرد ترافیکی خیابان های مورد مطالعه یافت نشد.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران: تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: همبستگی اجتماعی و عدم تمایز میان افراد بر اساس ویژگی های اقتصادی – اجتماعی شان از جمله مهمترین اهداف اسلام است که امروزه تحت عناوینی همچون جوامع مختلط و تنوع در محیط های شهری، نمود پیدا کرده است. علی رغم اهمیت این موضوع، جوامع شهری هم اکنون با پدیده جدایی جغرافیایی و جامعه شناختی بین گروه های مختلف ساکن در شهر و پیامدهای ناشی از آن از جمله فقر، محرومیت، فاصله اجتماعی، فردگرایی، بی هویتی، بی کاری، بدنام سازی و کاهش تعامل های بین گروهی و افزایش تعامل های درون گروهی مواجه هستند؛ لذا شناسایی دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای کشور، می تواند ضمن تحقق انگاره اسلام، زمینه های لازم برای شکل گیری این جوامع که به عنوان سیاست ضدجدااُفتادگی شناخته می شوند را فراهم سازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا کمی و با استناد به نتایج مستخرج از 37 پژوهش که در میان سال های 1372-1395 انجام شده اند دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط را در شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که به صورت کلی چهار عامل اقتصادی –اجتماعی، ترجیحات شخصی، بازار زمین و مداخلات و تصمیمات دولتی در عدم شکل گیری جوامع مختلط و بروز جدااُفتادگی های جغرافیایی و جامعه شناختی دخیل هستند که سهم عوامل اقتصادی – اجتماعی و مداخلات دولتی بیشتر از سایرین است. همچنین با بررسی رابطه همبستگی بین عوامل چهارگانه مشاهده می شود که این مداخلات و سیاست های دولتی است که با تأثیراتی که بر زندگی مردم دارند آنها را به جدایی بر اساس ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان مجبور می کنند. توزیع نامتعادل کالاها و خدمات، سیاست های تبعیضی و عدم رسیدگی به روستاها و بروز پدیده مهاجرت از جمله مهمترین عوامل بروز جدااُفتادگی هستند که می توان نقش دولت را در آنها دید. نتایج: بنابراین مهمترین چالش پیش روی شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران را می توان مداخلات و تصمیمات دولتی ای دانست که ضمن اثرگذاری بر عوامل اقتصادی – اجتماعی و بازار زمین و مسکن، شهرها و شهروندان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده اند.
برنامه ریزی پابرجا مبتنی بر سناریونویسی در حوزه گردشگری اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد سریع صنعت گردشگری که ناشی از رشد شتابنده درآمد در این حوزه در دهه های اخیر از یک سو و تغییر مستمر و عدم قطعیت بالای حوادث مؤثر در این بخش از سوی دیگر، لزوم بهره گیری از روش های نوین آینده پژوهی و برنامه ریزی کلان و بلندمدت را بیش از پیش نمایان ساخته است. لذا هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریوهای آینده گردشگری میبد و آزمون پابرجایی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار می باشد. روش: در پژوهش حاضر، ترکیبی از روش های دلفی، پویش محیطی PEST و تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. پارامترهای کلیدی گردشگری اجتماعی پایدار تجمیع شده و با استفاده از پرسشنامه تحلیل اثرات متقابل با نظر خبرگان عدم قطعیت های کلیدی شناسایی شدند. سپس با استفاده از عدم قطعیت های کلیدی سه سناریو با نام های میبد طلایی (خوشبینانه)، آینده قابل پیش بینی (مناسب) و رکود (بدبینانه) تدوین گردید. یافته ها: پیشینه تاریخی و جاذبه های منحصر به فرد، مدیریت تخصصی، برنامه ریزی سیستمی و سیاست خارجی و روابط بین الملل از تأثیرگذارترین پارامترها و شهر جهانی زیلو، امکانات خدماتی و رفاهی قابل رقابت، کیفیت شبکه راههای زمینی و هوایی و ارتقاء فناوری در گردشگری، از تأثیرپذیرترین پارامترها، تغییرات نرخ ارز متغیر اهرمی ثانویه، کنترل بازار وآداب و رسوم و مراسمات آیینی متغیر مستقل، سرمایه گذاری در بخش گردشگری به عنوان متغیر هدف شناخته شده است. همچنین ظرفیت سازی برای گردشگری در عصر ارتباطات و انسجام اجتماعی به عنوان متغیرهای تنظیمی در گردشگری اجتماعی پایدار میبد شمار می رود. نتیجه گیری: نتایج کسب شده از تجزیه و تحلیل و ارزیابی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار بیانگر این موضوع است که تعدادی از راهبردها تنها در یک یا دو سناریو، مفید و قوی ملحوظ می شوند و در بقیه دچار ضعف هستند. بنابراین لحاظ کردن راهبردهای چند وجهی که بتواند در موقعیت های متفاوت، پاسخگوی موقعیت باشند، لازم و ضروری به نظر می رسد.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری در ایران مطالعه موردی: محله همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های کیفیت محیطی در پهنه های ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
3 - 16
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصت های متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت رو به رو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگی های متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزه های متعددی از جمله حوزه های محیط زیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده می شود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاه های اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سال های گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونه ای که به نظر می رسد موجبات بروز آسیب های محیط زیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین می توان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفه های حاکم بر ظرفیت های توسعه ای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات می تواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل داد ه ها بهره گیری از مدل معادلات ساختاری (SEM) است که با استفاده از نرم افزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرف کنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرف کننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین می کند. کیفیت محیطی پهنه های ساحلی با نُه شاخص سنجیده می شود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخص های مطرح مانند انعطاف پذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماع پذیری و پایداری به ترتیب در اولویت های دوم تا نهم قرار می گیرند.
آینده پژوهی حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.